یقینا یکی از جذاب ترین بخش بازی های ساخته شده از روی کمیک بوک مبارزه با غول ها هستش و در این مقاله به معرفی سخت ترین آنها برای بازیبازان میپردازیم!
مقالات زیر را هم بخوانید:
رتبه بندی سخت ترین باس فایت (BOSS FIGHT) ها در بازی های مرد عنکبوتی
10 باس فایت (BOSS FIGHT) برتر در بازی های مردعنکبوتی + ویدئو
رتبه بندی باس فایت های بازی اسپایدرمن 2 (کنسول PS5) + لینک دانلود و تماشا
رتبه بندی باس فایت های بازی اسپایدرمن PS4
20- مبارزه با «پویزن آیوی» در بازی Arkham Asylum
شایید خیلیها بازی Arkham Asylum رو بازی نکرده باشید به همین دلیل یه توضیحی کوتاهی از داستان بازی میدیم. داستان بازی از این قراره که جوکر در تیمارستان آرکهام فرار میکنه و میفهمه که یکی از دکترهای این بیمارستان یه زهر توسط مادهای که Bane رو قوی میکنه، ساخته و اسمش هم تایتانه که از اون چندین برابر قویتره. جوکر به دنبال اون زهره که در آخر به خودش تزریق میکنه و بتمنم شکستش میده.خلاصه بعد از اینکه جوکر اون زهر رو پیدا کرد، اون رو به «پویزن آیوی» تزریق میکنه. او حس میکنه قویتر شده، درخواست بتمن برای درمانش رو رد میکنه و با بتمن وارد جنگ میشه.
در این مرحله آیوی در یک گیاه غطیم الجثه قایم میشه و اون گیاه به سمت بازیباز ... راستیتش نمیدونم چی پرت میکنه😂 ولی هرچی هست از نوار سلامتی کم میکنه. در همین حین هم از زمین گیاه بیرون میاد و بازیباز باید جاخالی بده و گرنه گیاهان بتمنو میگیرن و خفش میکنن . تنها راه ضربه زدن به آیوی هم زمانی هستش که محافظش برداشته میشه و بازیباز باید به سمتش بترنگ پرت کنه.
19- مبارزه با «رِد اسکال» در بازی Captain America and the Avengers
سال 1991 مارول تصمیم گرفت با همکاری شرکت Data East و به مناسبت پنجاهمین سالگرد خلق "کاپیتان آمریکا" محصولی side-scroller (یعنی بازی كه در آن نمای دوربین از كنار و به صورت دو بعدی است و شخصیتها معمولاً از چپ به راست حركت میكنند) به نام Captain America and the Avengers برای دستگاه های آرکید عرضه کند. سبک معروف این بازی اصطلاحاً "بزن بزن" (Beat 'em up) بود و با وجود آنکه هرگز از نظر فنی به پای آثار کلاسیک این سبک نمیرسید، ولی به خاطر پیروی دقیق از منبع الهام خود مورد توجه قرار گرفت و همانطور که در این مقاله نیز گفته بودیم یکی از برترین های تاریخ است.غول (باس) های بازی همگی از دشمنان کلاسیک اونجرز در دنیای کمیک گرفته شده بودند و بسیار جالب بودند. غول آخر هم «رد اسکال» بود (چون رد اسکال دشمن شماره یک کاپیتان آمریکا هستش) و البته در داستان هم مشاهده میکردیم که رد اسکال دیگر خبیث ها را تحت کنترل ذهنی خود در آورده است. اولش وقتی به رد اسکال نزدیک میشویم او یک کت و شلوار پوشیده و کراوات زده است! خیلی هم زود و آسان او را شکست میدهیم تا اینکه او جای خودش را به یک رد اسکال مکانیکی عظیم الجثه میدهد و خودش هم میرود داخل یک محفظه شیشه ای قرار میگیرد! پس باید با این غول مکانیکی مبارزه کنیم که واقعا سخته. آخرش هم لحظه باحالی رقم میخوره و این ربات روی اون محفظه شیشه ای میفته و ظاهرا رد اسکال کشته میشه ولی صحنه پس از تیتراژ نهایی بازی رد اسکال را در حال خندیدن نشان میده و معلوم میشه او هنوز زنده است!
18- مبارزه با «گالاکتوس» در بازی Lego Marvel Super Heroes
"ابرقهرمانان لگویی مارول" یکی از برترین باز یهای کمیک بوکی/ابرقهرمانیه تاریخه و بیشترین تعداد شخصیت های قابل بازی رو داره، یعنی 155 تا!!! (بدون احتساب شخصیت های قابل دانلود). قهرمانان، خبیث ها، رُبات ها، مامور فیل کولسون، زن عمو می (!)، استن لی و خلاصه هر کی که فکرش رو بکنید تو بازی یافت میشه! از همه مهم تر این که میتونید شخصیت ها رو به میل خود عوض کنید. خب معمولا باس فایت ها در بازی های لگویی زیاد سخت نیست ولی نبرد با «گالاکتوس» سخته! درست مثل اکثر باس فایت های لگویی باید در طول مبارزه از شخصیتی به شخصیتی دیگر منتقل شد و وظایف مختلفی را هم انجام داد که باعث میشه کارمون سخت بشه. یعنی بازیباز باید با پازل هایی روبرو بشه و شخصیتش رو از ثینگ به اسپایدرمن و سپس به میستیک و ونوم و مگنتو و استورم و در نهایت سایکلاپس تغییر بده تا این باس فایت رو به سرانجام برسونه و گالاکتوس رو شکست بده. درسته سخته ولی سرگرم کننده است!
17- مبارزه با جوکر در بازی Arkham Asylum
همونطور که در موردشماره 20 گفته شد، بتمن درمان رو پیدا میکنه و جوکر در آخر بازی از دست بتمن عصبانی میشه و اون زهر رو به خودش تزریق میکنه که بهطور دیوانهواری قدرتمند میشه و بتمن باید جلوشو بگیره. نبرد با جوکر به این صورته که بازیباز باید از تمام ضربات جوکر جاخالی بده و زمانی که به سمت سکو رفت، زندانیها به بازیباز حمله میکنند و پس از شکست دادن اونا وقتی جوکر حواسش پرته، بازیباز باید جوکر رو با استفاده از قلاب به سمت پایین بکشه و جوکر رو که دستاش تو زمین گیر کرده تا جایی که میخوره بزنه!
16- مبارزه با «شِردِر» در بازی Teenage Mutant Ninja Turtles: Turtles in Time
در ابتدای دهه 90 میلادی كارتون «لاكپشتهای نینجا» محبوبیت بینظیری داشت و به همين دليل شركت بازیسازی كونامی عناوين بزن بزن متعددي بر اساس این كارتون منتشر ساخت كه یكی از یكی بهتر بود! به عقیده كارشناسان به یادماندنیترین آنها Turtles in Time نام داشت كه ابتدا برای آركید و سپس با برخي تغییرات برای كنسول سوپر نینتندو عرضه شد که قبلا در این مقاله گفته بودیم یکی از بهترین بازی های سبک Beat ‘em up است. وفاداری بازی به ذات پرانرژی، بامزه، بزن و بكوب و تا حدی كودكانه انیمیشنهای لاكپشتهای نینجا شگفتانگیز بود. بدون هیچ اغراقی این بازی از یكی از پویاترین وسیالترین گرافیكهای آن دوران بهره میجست و هنوز از اسپرایت و انیمیشن پرجزئیات كاراكترها (به خصوص غول های پایان مراحل) به نیكی یاد میشود. قطعا مبارزه آخر با شردر از همه سخت تر بود چون او با قدرت هایی که به دست آورده بود ارتقا یافته شده بود (بهش میگفتن «سوپرشردر»!). بنابراین خیلی قابلیت های خفنی پیدا کرده بود و میتونست از خودش انرژی های مختلف پرتاب کنه یا سطح زمین رو آتش بزنه و ... کلا نزدیک شدن بهش سخت بود و باید با احتیاط به سمتش میرفتیم. اما قطعا بدترین ضربه او یک گلوله سبزرنگ بود که گاهی اوقات بهتون شلیک میکرد و اگر بدشانسی می آوردید و بهتون میخورد یک life شما به طور کامل تمام میشد و به شکل یک لاک پشت کوچولو در می آمدید!
15- مبارزه با «ریش الغول» در بازی Arkham City
خب حالا یه خلاصهای هم از داستان "شهر آرکهام" بگیم. داستان بازی بعد از وقایع "تیمارستان آرکهام" هستش. جوکر متوجه میشه که اون زهر تایتان یه ویروس کشنده وارد بدنش کرده که داره میکشتش، به همین دلیل خون خودشو به بتمن تزریق میکنه تا دنبال پادزهرش بگرده و کمکش کنه. در همین حین که بتمن هم آلوده شده، به سراغ ریش الغول میره چون خون اون شامل آنزیمیه که به ساخت پادزهر کمک میکنه. در نهایت هم برای بدست آوردن خون ریش الغول باید چالشها و مبارزاتی رو که میگه، بتمن انجام بده و درنهایت هم باهاش مبارزه کنه.(البته یه سری جزئیات ریز هست که به دلیل طولانی شدن صرف نظر کردیم).
در این مرحله ریش الغول از خودش چندتا نسخه درست میکنه و بازیباز باید با تک تکشون مبارزه کنه و ریش الغول اصلی رو پیدا کنه. بعد از از بین بردن نسخه اصلی، اون یه نسخه غول پیکر از خودش درست میکنه که به سمت بازیباز شوریکن پرتاب میکنه و چندتا شمشیر به سمت بازیباز حرکت میکنند که باید جاخالی بده و تنها راه ضربه زدن بهش سلاح ریموت الکتریکال شارژ هستش که به سمتش برق پرتاب میکنه و این حلقه چندبار تکرار میشه.
14- مبارزه با «هَمرهِد» و «سیلور سیبل» در بازی Spider-Man PS4
هر دوی این مبارزات مربوط به DLC های بازی موفق و تحسین شده "اسپایدرمن" برای کنسول PS4 میشوند. مبارزه اول که با سیلور سیبل هستش رو نمیشه یه باس فایت کامل حساب کرد اما!!!! سه تا ضربه هربار بیشتر نمیشه بهش زد چون ضربه چهارمو دفع میکنه و یه ضربه خفن به بازیباز میزنه که نصف جونش میره!! چیزی نمیشه به سمتش پرتاب کرد چون سپر داره و حتی تارم نمیشه بهش زد!! چون با تیر تو هوا میزنتشون!!! و اگه خودشم به بازیباز ضربه بزنه یک چهارم نوار سلامتی دود میشه و لازمه بگم که ضربه اولو بخوری باید دوتای بعدیم بخوری!!😂
مبارزه با همرهد هم متفاوته، همرهد خودشو تقویت کرده و دیگه کل بدنش فلزیه. در حین بازی نوچههای خودشم میفرسته وسط که دست و پاگیرن و باید با اونا هم مبارزه کنی که کارو سختتر میکنه. وسط مرحله هم یه سپر فعال میکنه که تمام بدنشو در بر میگیره و بازیباز اول باید اونو خاموش کنه بعد بهش ضربه بزنه. اگه هم دبیر بجنبه، سپر دوباره فعال میشه و باید دوباره خاموشش کرد.
13- مبارزه با «مگنتیو» در بازی X-men
یکی از سخت ترین و در عین حال خلاقانه ترین بازی تاریخ X-men در سال 1993 برای کنسول خانگی سگا جنسیس عرضه شد. ولورین، سایکلاپس، نایت کرالر و گمبیت شخصیت های اصلی بودند ولی یک سری شخصیت های فرعی هم بودند که میشد به طور محدودی در طول بازی از کمکشون بهره مند شد. داستان بازی جوری بود که چون در اتاق تمرین مردان ایکس به نام Danger Room یک ویروس افتاده بود پس لوکیشن های مراحل بازی تداعی کننده داستان های معروف مردان ایکس در دنیای کمیک بودند! در مجموع خیلی بازی سختی بود و اگر موفق میشدید که به غول آخر (یعنی «مگنیتو») برسید اون وقت تازه بدبختی هاتون شروع میشد! مگنتیو میتونست 5 تکه تکه های آهنی رو به خودش جذب و ازشون یک توپ فلزی بسازه و بعد به سمت شما شلیکش کنه، میتونست برق بهتون بزنه و در اکثر مواقع یک نیروی محافظتی دورش داشت که نمیگذاشت بهش نزدیک شد. ولی خودش همش به سمت شما می آمد پس باید ازش فرار میکردید! خلاصه اینکه در اکثر مواقع باید در فضایی کوچک از مگنتو و ضرباتش جاخالی میدادید و فقط چند ثانیه فرصت داشتید که یک ضربه بهش وارد کنید!
12- مبارزه با Mr. Freeze در بازی Arkham City
همونطور کا درمورد شماره 15 گفته شد، بتمن به دنبال پادزهره و Mr. Freeze روش ساختنش رو بلده و وقتی هم اون رو میسازه به بتمن نمیده و میگه باید زنم رو برگردونی پیشم. بتمن هم که وقت نداره شروع به مبارزه با Mr. Freeze میکنه. نبرد با Mr. Freeze با نبردای دیگر این بازی متفاوته و نباید اصلا انتظار یک نبرد تن با تن رو داشت چون Mr. Freeze از زره قدرتمندی استفاده میکنه و سلاح معروفشم داره که نمیشه بهش از راه عادی ضربه زد. این مرحله بیشتر حالت مخفیکاری داره و به این صورته که بازیباز باید از دست Mr. Freeze قایم بشه و با استفاده وسایلی که در محیط هست بهش ضربه بزنه. نکته قابل توجه اینه که وسایل یکبار مصرف هستند! و بازیباز باید هربار از وسایل جدیدی استفاده بکنه. این نکته رو هم بگیم که نبرد با شوالیه آرکهام در آخرین قسمت از مجموعه آرکهام هم شباهت بسیاری به این مبارزه داره و بازیباز باید با استفاده از مخفیکاری اون رو از پا دربیاره.
11- مبارزه با «ولورین» و «الکترو» در بازی Ultimate Spider-Man
از اونجا که مبارزه با ولورین و الکترو شباهت زیادی بههم دارن توی این بازی، توی یک مورد قرارش میدیم. باید بگیم که واقعا پدر درارن، مخصوصا دومی! در حدی که بازی رو گذاشتیم کنار و بعد یکی دو سال رفتیم سراغش. توی بازی باید در دو مرحله با ولورین و الکترو در قالب ونوم مبارزه کرد که هر دو به نوعی قدرت شفابخشی دارند. در مبارزه اول که با ولورین هستش، تا بازیباز از ولورین غافل میشه، سریع جونش دوباره پر میشه و نباید اصلا نباید بهش مهلت داد. در مبارزه دوم هم که با الکترو هستش، مردعنکبوتی روی زمین افتاده و الکترو میخواد بکشتش و بازیباز باید جلوشو بگیره. تا بازیباز به الکترو ضربه میزنه، خودش رو سریع به منبع برق میرسونه و جونش دوباره پرمیشه! بعد از یه مدتی الکترو با گرفتن برق قویترم میشه و بازیباز تنها به وسیله پرت کردن ماشین میتونه بهش ضربه بزنه. در همین حین هم باید تمام بیلبوردهای محل مبارزه که میدان تایمز هم هست (چه جای کم برقیم هست!) رو از بین برد تا الکترو نتونه انرژی بگیره.
10- مبارزه با «کِلِی فِیس» در بازی Arkham City
در آخر بازی "شهر آرکهام"، بتمن متوجه میشه که در واقع دو تا جوکر وجود داشته و یکی از اونها Clayface بوده و با بتمن وارد مبارزه میشه. مبارزه با Clayface خیلی سخته! اول اینکه بازیباز باید آنقدر به سمتش بمب یخی پرتاب کنه تا منجمد بشه ولی جونش خیلی زیاده. بعد تازه خودش رو به انواع اقسام شکلها (داس، توپ، و یه مشت بزرگ) درمیاره و بازیباز باید خیلی سریع جاخالی بده. بعد از اینکه دوبار با استفاده یخ ضعیف شد، از خودش نسخههای کوچیکتری درست میکنه و در همین حین که باید اونا رو از بین برد، لازمه که به سمت Clayface اصلی بمب یخی پرتاب کرد.
9- مبارزه نهایی با «دکتر اختاپوس» در بازی Spider-Man 2
بازی مردعنکبوتی 2 که سال 2004 و براساس فیلم شاهکار "اسپایدرمن 2" توسط شرکت Activision منتشر شد هنوزم یکی از برترین بازی های اقتباس های شده از روی شخصیت های کمیک بوکی به حساب میاد (البته نسخه ای که برای کنسول های PS2، Xbox و GameCube عرضه شد) و برای هواداران اسپایدرمن تاریخی بود چون برای اولین بار میتونستید همزمان در آسمان و روی زمین اسپایدرمن را کنترل کنید (میتونید اینجا درباره ی این بازی اطلاعات خوبی بدست بیاورید). در این بازی چند باس فایت بود که مربوط به خبیث هایی میشد که در فیلم حضور نداشتند (این مقاله را بخوانید) ولی کاملاً مشخصه که شخصیت خبیث اصلی داستان، دکتر اختاپوس بود که آلفرد مولینا (بازیگر نقش دکتر اختاپوس در فیلم "مردعنکبوتی 2") به جایش حرف میزد. در طول بازی چند بار باید با دکتر اختاپوس روبرو میشدید. اولین آنها در بانک بود که پیتر پارکر و زن عمویش هم در آنجا بودند و شاهد نبردی بین اسپایدرمن و دکتر اختاپوس بودیم که به گروگان گرفته شدن زن عمو مِی ختم میشد. دومین آنها نیز روی قطار مترو اتفاق میفتاد که سکانس هیجان انگیز فیلم را تداعی میکرد و در انتها مردعنکبوتی باید قطار پر از مسافر را نجات میداد (البته در بازی نحوه ی متوقف کردن قطار با فیلم متفاوت بود!). و البته در مرحله ی آخر هم باید برای آخرین بار با دکتر اختاپوس در انبار متروکه مبارزه میکردید که نبرد آسانی نبود. چون اولش باید 9 سوئیچ مربوط به رآکتور فوزونی را از کار می انداختید تا سپر محافظتی دور دکتر اختاپوس غیر فعال بشه تا بتونید باهاش بجنگید. جنگیدن با او هم در جا خالی دادن های به موقع از بازوهای مرگبار دکتر اختاپوس به لطف حس عنکبوتی خلاصه میشد که کار راحتی نبود و بعدشم زمین گیر کردن دکتر اختاپوس و مشت زدن به او. منتهی نسبت به دفعات قبل فضای بیشتری در اختیار دکتر اختاپوس قرار داشت و باعث میشد تا حریف سرسخت تری بشود. از نکات جالب این باس فایت این بود که مردعنکبوتی بدون ماسک مبارزه میکرد تا درست مثل فیلم، هویت مخفی او برای دکتر اختاپوس و مری جین واتسون (که گروگان گرفته شده بود) آشکار گردد!
8- مبارزه با «ثانوس» در بازی Marvel Super Heroes in War of the Gems
در كمال تعجب كپكام که عمده شهرت خودش رو به خاطر بازی های سبک مبارزه ای و البته Beat em up به دست آورده، تصمیم گرفت سال 1995 یك بازی side-scroller که المانهای پلاتفورمر هم در آن یافت میشد با حضور محبوبترین شخصیتهای مارول یعنی اسپایدرمن، «ولورین»، «كاپیتان آمریكا»، «هالك» و «مرد آهنی» برای کنسول SNES بسازد. داستان بازی بار دیگر حول حوش جستجو و تلاش كاراكترها برای یافتن سنگ های بینهایت (Infinity Gems) میچرخید تا با آن ثانوس را شکست دهند. در حقیقت، بازیباز در قالب یكی از 5 قهرمان مذكور به لوكیشنهای مختلفی میرفت و اگر این جواهرات را پیدا میكرد قدرتهایش افزایش مییافت. شاید بتوان Marvel Super Heroes: War of the Gems را ضعیفترین عنوانی كه كپكام براساس شخصیتهای مارول عرضه داشته است، قلمداد كرد زیرا بسیار كند و كسالتآور بود و گرافیك چشمگیری نداشت. البته بعضی ها هستند که باهاش زیاد خاطره دارند مخصوصا به خاطر اینکه شخصیت هایی مثل «نبیولا» در آن حضور داشتند که الان به لطف فیلم های سینمایی مارول دوباره نامشان بر سر زبان ها افتاده است. در واقع شما قبل از رو به رو شدن با غول نهایی بازی یعنی ثانوس باید با «نبیولا» مبارزه میکردید و پس از شکست دادن او جناب ثانوس در هاله ای از نور ظاهر میشد و از قدرت های دستکش بینهایت استفاده میکرد و لحظات سختی را برایتان رقم میزد (آتش میفرستاد، دیوار درست میکرد و به سمت شما ارسال مینمود و ...!). کلا این ثانوس از همون اولشم هم اعصاب نداشت!
7- مبارزه با «دِثاستروک» در بازی Arkham Knight
شاید با دیدن اسم دثاستروک اولین چیزی که به ذهنتون برسه یه مبارزه تن به تن خفن باشه، اما باید بگم که اصلا اینطور نیست! در واقع دثاستروک یه تانک خفن داره که باید اون رو از بین برد و بعدش در یک کاتسین کوتاه نشون داده میشه که بتمن دثاستروک رو با یه ضربه شکست میده😐، درسته که برای شخصیتی مثل دثاسترک چرته اما دلیل نمیشه سخت نباشه. در کل بازی شوالیه آرکهام جز چند مورد کوچولو، از نداشتن باس فایتهای درست حسابی رنج میبرد. در هر حال، مبارزه با دث استروک به این صورته که 5 تا تانک توی یکی از سه جزیره بازی هست که بالاترین سطح رو دارند و برای راحتی کار بازیباز اول باید 4 تا تانک باقی رو نابود کنه و در آخر بره سراغ پنجمی که همون دثاستروکه. تانک دث استروک از بقیه پیشرفتهتره و هر سلاحی که تانکهای سطح پایینتر دارن رو داره و بازیباز باید مهارت زیادی تو جاخالی دادن داشته باشه. ۴ تانک باقی هم مثل تانکهای معمولی بازی نیستند و تنها راه ضربه زدن بهشون از پشته.
در آخر این رو هم بگم که در بازی "ریشههای آرکهام "که بازی نسبتاً ناامیدکنندهای بود و توسط وارنر براز مونترئال ساخته شد، دثاستروک به عنوان یه باس فایت حضور داشت و انصافا نبرد خوبی هم بود.
6- مبارزه نهایی با «کارنیج» در بازی Spider-Man & Venom: Maximum Carnage
در سال 1994 مستقیماً یکی از داستانهای معروف اسپایدرمن تحت عنوان Maximum Carnage دستمایه ساخت یک بازی سبك بزن بزن (Beat’ em Up) قرار گرفت. بنابراین باید در اكثر مراحل با اسپایدرمن و گاهی هم در قالب «ونوم» با خلافکاران خیابانی که فوج فوج روی سرتان خراب میشدند، مبارزه كرده و بعد درب و داغان کردنشان با غولهای تقریباً گمنامي، روبرو میشدید (اسپایدرمن در مبارزه چابك و سریع بود ولی ونوم خشن و فیزیکیتر). اما ویژگی اصلی و متمایزكننده بازی، استفاده از صفحات و طراحیهای كمیك بوکی در لابهلای مراحل بود كه باعث میشد داستان طبق منبع اصلی خود روایت شود. در حقيقت، اين بازي از نخستین عناوینی بود كه تمام داستانش مستقيماً از روی یك ماجرای كمیكبوکی اقتباس میشد. کلا این بازی خیلی سخت بود و باید در طول مراحل خیلی دقت میکردید تا game over نشوید. کارنیج و افرادش بارها در طول بازی سد راهتان میشدند (در بازی میتونستید به طور محدود و مقطعی از کمک متحدین خود نیز برخوردار شوید). اما نبرد نهایی با کارنیج از همه مراحل بازی سخت تر بود. ایده تازهاي هم داشت. یعنی ابتدا و نسبتاً به راحتی او را شكست میدادید و سپس طبق عرف معمول، تیتراژ پایانی روی صفحه نمایان میگشت اما وسط تیتراژ ناگهان دوباره سر و كله کارنیج پیدا میشد و باید دوباره او را شكست میدادید تا پایان اصلی به نمایش درآید! کارنیج به دلیل اینکه میتونست دست های تیز و برنده خود را دراز کند و باهاش بهتون ضره بزنه خیلی سخت بود. ضمن اینکه گاهی دستانش رو به شکل تبر در می آورد و به صورت چرخان به سمت شما حمله ور میشد که در این حالت باید ازش جاخالی میدادید!
5- مبارزه با «آنسلات» در بازی Marvel vs. Capcom: Clash of Super Heroes
Marvel vs. Capcom: Clash of Super Heroes هم درست مثل دو، سه بازی قبلی که کپکام از روی شخصیت های مارول ساخته بود، یک عنوان مبارزهای موفق و محبوب بود كه برای دستگاه های آرکید ساخته شد و در آن بار دیگر در قالب گروههای دو نفره نبرد میكردید. منتهی ایندفعه علاوه بر مبارزان خیابانی، شخصیتهای دیگر شرکت کپکام مثل «مِگامن» یا «استرایدر» هم در بازی حضور داشتند. قهرمانان ما در پایان با موجودی پلید و نیرومند به نام Onslaught (که از ترکیب ذهن خبیث «مگنیتو» با پروفسور «اگزاویر» پدید آمده بود) میجنگیدند. کلا همیشه در سری مارول علیه کپکام غول های نهایی بسیار سختی یافت میشود ولی این یه چیز دیگه بود! ضرباتی که وارد میکنه واقعا میتونه آسیب جدی به شخصیت شما وارد کنه و اصلا چند تا از ضربات او غیر قابل اجتناب هستند! این مبارزه دو بخش داره و بخش دومش خیلی سخت تره. چون آنسلات به پس زمینه میره و میتونه پرواز کنه و از بالا اشعه هایی از خودش ساطع میکنه که اگر بهتون اصابت کنه کارتون تمومه! چاره ای ندارید جز اینکه دفاع کنید و در این حالت هم او به ضربات دیگری روی میاره و هم اینکه ضربه زدن بهش دشوار تر میشه! خلاصه اینکه واقعا سخته و اونایی که بازی کرده اند میدونند ما چی میگیم!
4- مبارزه با «بِین» در بازی Arkham Origins
خلاصه داستان این بازی هم از این قراره که بلک ماسک برای سر بتمن جایزه میذاره و قاتلای شهر گاتهام میان سراغ بتمن که یکیشونم Bane هستش. البته در آخر مشخص میشه که جوکر بوده که خودش رو به عنوان بلک ماسک جا زده. توی این بازی دو بار باید با بین مبارزه کرد و هر دوبارشم سخته اما دومی سخت تره. مبارزه با بین رو هم توصیف کنم که انگار آدم داره گاو بازی میکنه! بین به سمت شما حمله ور میشه و بعد از اینکه چندبار به سمت بازیباز حملهور شد، خسته میشه که توی اون لحظه بازیباز باید گیجش کنه و بهش ضربه بزنه اما نکته آزاردهنده حضور بقیه دشمناست که مزاحم بازیباز میشن و کارو برای آدم سخت میکنن. بعد از اینکه بین شکست میخوره، یه زهر قویتر به خودش تزریق میکنه که دیگه نمیشه باهاش به صورت فیزیکی مبارزه کرد و بازیباز باید توی یه راهرو به صورت مخفی از پشتش دربیاد و Takedownاش کنه و از روبروش هم رد نشه. هرچند دقیقه یکبار هم سم قویترش میکنه و شروع میکنه دور راهرو دویدن و اگه در اون لحظه بازیباز با بین برخورد کنه درجا میمیره!
3- مبارزه با «مورتوس» در بازی Comix Zone
تردیدی نیست كه Comix Zone نه تنها یکی از بهترین بازی های کمیکبوکی بلکه یکی از برترین بازی های کل تاریخ است که شاید خیلی از بازیبازان جدید با آن آشنا نباشند. اگر شما هم جزو این افراد هستید واقعاً باعث تأسف است، چرا که از تجربه ناب اثری اعجابانگیز محروم بودهاید! Comix Zone، یک بازی اكشن Side-scroller بود که در سال 1995 و برای كنسول سگا مگا درایو/ جنسیس به بازار آمد. علیرغم آنکه این بازی از روی هیچ کمیک بوکی اقتباس نشده بود، اما موفق به خلق یک دنیای کمیکبوکی تمام عیار و بیهمتا شد. به نحوی که انگار جوهره پرکشش و شیفتهکننده این مجلات از لابهلای تصاویر خوش آب و رنگش به بیرون میجهید. در Comix Zone در نقش كاراكتری به نام اسکچ تِرنِر ظاهر میشدید؛ طراحی که ناگهان داخل کمیکبوکی که خود خلقش کرده بود گرفتار شده و باید به کمک راهنماییهای زنی به نام آلیسا با شخصیت پلیدی به نام مورتوس و نیروهای تحت فرمان او مبارزه میکرد! قبلا در این مقاله به اندازه کافی درباره ویژگی های منحصر به فرد این بازی خدمتتان توضیح داده ایم و دیگر بنا نداریم در اینجا آنها را تکرار کنیم. کلا Comix Zone بازی راحتی نبود و باید با استراتژی های هوشمندانه خود از پس مراحل و غول های آن بر می آمدید. گیم پلی جوری بود که برای موفقیت در بازی باید علاوه بر فشار دادن دکمه از هوش خودتان نیز بهره میگرفتید. در هر حال، اکثراً اگر به غول آخر یعنی مورتوس میرسیدید ، Life کمی برایتان باقی مانده بود! پس باید در مبارزه با او خیلی احتیاط میکردید. این نبرد ایده شگفت انگیزی هم داشت. یعنی اولش میدیدم که مورتوس، آلیسا را میگیره و میندازه داخل یک محفظه و درش رو هم میبنده و سپس شاهد هستیم که آب در داخل محفظه بالا و بالاتر میبره و بنابراین این خانم در خطر مرگ قرار داره! (بعضی وقتها هم داد میزنه که: "دارم غرق میشم"!) پس شما به عنوان بازیباز باید هر چه سریع تر مورتوس را شکست دهید و گرنه آلیسا میمیره (به همین دلیل بازی دو پایان مختلف داره، یکی خوب و دیگری بد). مورتوس حریف قدرتمندی است و میتونه حتی غیب بشه! ضمن اینکه یک سری موجود خفاش مانند هم داره که بهتون حمله میکنند ...
2ـ مبارزه با «کینگ پین» در بازی The Amazing Spider-Man vs. The Kingpin
شاید بازیبازان کم سن و سالتر با شاهکاری که سگا در ابتدای دهه 90 میلادی تحت عنوان The Amazing Spider-Man vs. The Kingpin برای كنسول مگا درایو/ جنسیس به بازار فرستاد، آشنا نباشند. در این بازی side-scroller و پلاتفورمر، قهرمان ما باید با شماری از مشهورترین دشمنانش به رهبری کینگ پین مبارزه میکرد. در واقع كینگ پین مردم را متقاعد ساخته بود كه اسپایدرمن با كار گذاشتن بمبی قصد دارد شهر را نابود كند. اسپایدرمن 24 ساعت وقت داشت تا علاوه بر خنثی كردن بمب مذكور و رفع اتهام از خود، همسرش مری جین را نیز (كه در اواخر بازی ربوده میشد)، نجات دهد! بازی در تمام لحظات وفاداری بیچون و چرای خود را به ذات اسپایدرمن نشان میداد و یکی از برترین های تاریخه (این مقاله را بخوانید). با این همه، نقطه اوج بازی، نبرد نهایی آن بود یعنی جایی که اسپایدرمن باید از یک سو با کینگ پین میجنگید و از سویی دیگر جلوی کشته شدن همسرش «مري جين» را (که لحظه به لحظه به مرگ نزدیکتر میشد) میگرفت (ونوم در مراحل قبلی مری جین را دزدیده و به کینگ پین تحویل داده بود). این نبرد نفسگیر هنوز هم یکی از به یادماندنیترین مبارزات تاریخ بازیهای ویدئویی به شمار میرود. شما باید با کینگ پین زد و خورد میکردید (اگه یه مشت بهتون میزد تا انتهای صفحه شوت میشدید!) و همزمان به بخش بالایی زنجیری که داشت پایین می آمد، تار میزدید تا جلوی افتادن تدریجی مری جین به داخل مخزن اسید را بگیرید! اما تار شما فقط چند ثانیه باقی میموند و دوباره باید دست به کار میشدید تا مری جین کشته نشه! واقعا سخت بود چون باید مدل خاصی به کینگ پین ضربه میزدید تا بهش اصابت میکرد (با لگد باید میزدید وسط اون کله طاسش!).
1- مبارزه با غول آخر در بازی Silver Surfer
خیلی از گیمرها و علاقمندان به بازی های کمیک بوکی هستند که از وجود این بازی خبر ندارند! اما براساس شخصیت معروف و مهم دنیای مارول یعنی «موج سوار نقره ای» در سال 1990 و فقط برای کنسول نینتندو (NES) عرضه شد . بازی حالت side-scroller داشت و سبکش Shoot' em up بود و در برخی از مراحل دوربین به بالای سر شخصیت میرفت (overhead perspective). کلا بازی بسیار بسیار سخیته و به عنوان یکی از سخت ترین عناوین تاریخ دنیای گیم ازش یاد میشه! (البته از موسیقی آن خیلی تعریف شده). دلیلش هم اینه که با یک بار اصابت کردن تیر یا حتی برخورد با حریف میمردید! (معلوم نبود واقعا چرا شخصیتی به قدرتمندی موج سوار نقره ای که به قدرت های کیهانی مجهز است را اینقدر ضعیف نشان داده بودند!). غول آخر بازی یک هیولای بنفش است که راستش رو بخواهید دقیقا نمیدانیم کیست! ولی اون عکسی که ازش در پایین تصویر مشاهده میکنیم شباهت زیادی به «مستر سینیستر» (از دشمنان معروف مردان ایکس) دارد ( چرا واقعاً باید موج سوار نقره ای با مستر سینیستر در پایان مبارزه کنه؟!). اصلا رسیدن به غول آخر بازی کار هر کسی نیست و شاید در دنیا فقط 5، 6 نفر تونسته باشند بدون save کردن یا استفاده از کدهای تقلب اون این کار رو انجام داده باشن و البته شکست دادن غول آخر هم که دیگه واویلا!
نویسندگان:
مهدی ترابی مهربانی
مبین امیری
Amazing Spidey
All rights reserved © Spidey.ir 2023
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
رتبه بندی سخت ترین باس فایت (BOSS FIGHT) ها در بازی های مرد عنکبوتی
10 باس فایت (BOSS FIGHT) برتر در بازی های مردعنکبوتی
20 بازی کمیک بوکی برتر تاریخ
رتبه بندی باس فایت (BOSS FIGHT) های بازی اسپایدرمن PS4
15 بازی کمیک بوکی که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!
10 بازی دی سی که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!
10 بازی برتری که به شما اجازه میدهند به جای دشمنان مردعنکبوتی بازی کنید!
15 بازی برتر مرد عنكبوتی
بهترین و بدترین بازی های کمیک بوکی در سبک مبارزه ای (FIGHTING)
10 بازی مارول که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!
20 بازی کمیک بوکی که هرگز منتشر نشدند
15 بازی برتر سبك "بزن بزن" (BEAT 'EM UP)
15 بازی برتر ساخته شده از روی شخصیت های مارول (MARVEL)
15 بازی برتر ساخته شده از روی شخصیت های دی سی (DC)
نگاهی به دشمنان مرد عنکبوتی که در فیلم های سم ریمی نبودند ولی در بازی آنها حضور داشتند!
دیدگاهها
اگه میشه چند تا بازی کمیک بوکی خوب برای PC معرفی کنید.
واقعا مقاله خیلی جالبی بود. من خودم هنوز وارد دنیای بازی نشدم و میخوام بزودی واردش بشم و برای همین خیلی دنبال مقالاتی درباره بازی های ابرقهرمانی هستم.
اگه لطف کنید ممنون میشوم از این نوع مقالات زیاد بگذارید.
سپاس
از این مقالات که زیاد داشتیم تا به حال
کافیه رو لینک های بخش "مطالب مرتبط" کلیک کنید
کرنگ ها هم یک نژاد فضایی هستند . در یکی از مقلات سایت اسپایدی گفته شده بود که الگو ارجین خلق لاکپشت های نینجا توسط ایستمن از داستان های زیبای DAREDEVIL تقلید شده بود .
من الان دو تا از نژاد های فضایی دنیای لاک پشت های نینجا رو معرفی میکنم :
۱-کرنگ ها
۲-ترایسراتون ها
باز هم بخاطر مقاله زیبا سپاس گذارم
آفرین! کاملاً درسته...
فقط اسم اون مادهٔ جهشزا «میوتاژِن» (Mutagen) ـه که به Ooze هم معروفه.
توی سری ۲۰۱۲ (که به نظر من خیلی Underrated شده بین هواداران!)، گفتن که اون ماده رو «کرنگها» از موجوداتی به دست میآرن به اسم Kraathatrogon:
uplooder.net/.../...
بله اسمش یادم رفته بود ممنون
آقای ترابی برای صدمین بار ببخشید که اسپم میدم خیزش اسکایواکر رو دیدید؟ نظرتون چیه؟
کلا چون مقاله هایی که خودم تجربه کرده باشم(تو هر زمینه بخصوص انیمیشن و گیم) خیلی کیف میکنم مقاله میخونم درموردشون.
تمام بازی های ارکهام بتمن رو به جز نایت رو بازی کردم.
ولی انصافا مدت زیادی نه تو گیمم نه تو انیمیشن و نه چیز دیگه ای.چند سالیه کلا دیگه فکر کنم افت کرده بازی های کمیک بوکی و قهرمانی در ایران(شایدم چون دیگه توی این زمینه ها نیستم همچین فکری میکنم) البته فکر میکنم با spider-man ps4 یزره اوضاع برگشت.ولی خب اون انحصاری ps4 بود.
#8 وای خدا اون انیمیشن لاک پشت های نینجا 2012 رو هم خیلی دوست دادم.
(هر چند از فصل 4 به بعدش ضعیف شد.فصل 4 تا اون جایی که توی فضا هستن fun هستش تا قسمت 14.ولی بعدش دیگه خوب نبود.فصل 5 ش که دیگه اشغال بود.)
ولی من عاشق اون قسمتاش هستم که اوایل فصل 3 توی روستا هستن.واقعا هر وقت میبینم حس خوبی بهم دست میده.یه غم و افسردگی و اوارگی خاصی توی اون قسمت ها و شخصیت ها بود.
بله دو هفته پیش دیدم
به نظرم خوب نبود. اولش خوبه البته ولی پایان بندیش خیلی بده. مخصوصا اون لحظات آخرش که اصلا دیگه مسخره شده (اون بیهوش میشه، اون یکی میاد بالای سرش بعد اون یکی میفته اون میره بالای سرش ) با دیدن این فیلم آدم بیشتر قدر فیلم اونجرز 4 رو میدونه که واقعا چه پابان بندی عالی داشت ولی اینا بعد از 9 تا فیلم همچین چیزی رو تحویل مخاطب دادند که واقعا ظلم بود
درباره ری و اون پیچشی که درباره پدر و مادرش بود هم من مشکلی نداشتم. اتفاقا به نظرم خیلی هم منطقی بود
با رتبه بندی تا اینجا موافقم. چند سال پیش یادمه مجله دانستنیها از باس فایت سوپر شردر به عنوان غول شکست ناپذیر یاد کرده بود. واقعا هم همینطوره، همزمان باید حواست باشه که هم از چیزایی که پرت میکنه جاخالی بدی هم بزنیش! لوکیشنش هم داخل Technodrome بود و در پس زمینه هم میشد مجسمه آزادی رو که شردر و کرنگ دزدیده بودن دید. انصافا اکثر بازی هایی که Konami برای tmnt ساخته عالین
البته کرنگ اسم نژاد فضایی نیست. کرنگ جزو نژاد Utrom هستش که از بٌعدی به اسم Dimension X اومده (بر اساس سریال کارتونی لاک پشت های نینجا 1987) توی کمیک های IDW البته اریجین داستانی خودشو داره
دستتون در نکنه واقعا مقاله ی باحالی بود.واقعا آنسلات سخت بود ولی در مورد گالاکتوس توی لگو مارول بنظره من سخت نبود ولی باحال بود.
اصلا اينا چه جذابيت/كيفيتي دارن؟
واقعا وقتي رزولوشن 4k هست مسخره نيست بريم بازي هايي كه مال عهد بوقه رو بازي كنيم؟
بحث نوستالژي به كنار البته
خيلي چرتن!
باس فایتهای مرد عنکوبتی علیه کینگ پین همشون برام خاطره سازن. ولی خود کنیگ پین هالکی بود واسه خودش و با یه ضربه ناکوت میکرد آدمو.
با کمال احترام باید بگویم حرف شما چرته
هر چی مال "عهد بوقه" بد و چرته؟ هر چی رزلوشنش 4k نیست مسخره است؟ این چه تفکریه؟ چه منطقیه؟
هر بازی تو زمان خودش ارزش و احترام داره
همین بازی های الان شاید 20 سال دیگه از نظر یکی دیگه مثل شما چرت تلقی بشه
خواهشا توهین نکنید . هیچ بحث نوستالژی هم نیست
باس فایت سخت ، سخته . چه قدیمی چه جدید
خیلی سطح نظرات سایت رو پایین آوردی
ممنون از استاد ترابی و آقای امیری بابت این مقاله ی عالی و جامع و کامل و دقیق.
واقعا همه ی این بازی ها عالی بودن در زمان خودشون از اسپایدرمن PS4 که جدیدترین هست بگیر تا بازی های قدیمی سبک بزن بزن و همه هم محبوب بودن و البته دارای باس فایت های سخت!
از سخت ترین باس فایت هایی که تاحالا بازی کردم و به نظرم باید توی این لیست میبود باس فایت راینو و اسکورپیون توی اسپایدرمن PS4 بود باس فایت والچر و الکترو هم میتونست باشه و البته از باس فایت آخر این بازی هم نباید غافل شد.
راستش منم اول مخالف این بودم که بازی های قدیمی توی 5 تای اول باشن نه این که بدم بیاد ازشون نه فقط دوست داشتم که بازی های جدیدتری توی 5 تای اول باشن مثلا همین باس فایت آخر بازی اسپایدرمن PS4 (مبارزه با اختاپوس) و به نظرم اونا سخت تر بودن ولی حرف های آقای ترابی رو که خوندم نظرم عوض شد
واقعا باس فایت همیشه سخته همیشه یعنی خیلی کم پیش میاد که باس فایت آسون رو توی ی بازی ببینید و به خاطر همین رتبه اول میتونه اختصاص پیداکنه به این دسته از بازی ها.
هیچکدوم از این بازی ها رو بازی نکردم .شایدم هم بازی های دو بعدی رو بازی کردم ولی یادم نیست.پس نظری هم نمیدم.
ولی بازی های قدیمی بخصوص اتاری .لعنتی ها یه مشکلی داشتن اگر میباختیم میرفتیم از اول.هیچوقت یادم نمیره از ترس این که نبازم همش دستم میلرزید.اگر هم سر باس فایت میمردم اونقدر ناراحت میشدم که اشک توی چشمام جمع میشد.روز از نو روزی هم از نو.خیلی سنم کم بود اونموقع اصلا بلد هم نبودم چی به چیه فارسی بلد نبودم بخونم چه به انگلیسی. ولی اعصاب خوردی هاش مثل همین دیروز یادمه
واقعا یاد اون دوران بخیر اتاری و سگا اعصاب برای من نذاشت.
دهه شصتی ها همیشه مورد حسرت منن.توی یه زمانی بدنیا اومدن که هم سنت دیرینه ایران رو داشتن مثل بازی کردن توی خیابون هم اونقدر سنشون خوب بود که بشینن بازی های کنسولی رو دنبال کنن.به عبارت دیگه دهه شصتی ها قشنگ سنت های قدیمی و عصر تکنولوژی رو درک کردن و به خوبی یادشون میمونه ولی یکی مثل من اونقدر سنم کم بود که نه تونستم بازی های خیابونی یاد بگیرم نه اونقدر بلد بودم با کنسول درست بازی کنم.
ممنون از پاسختون آقاي ترابي
اولا تشكر بابت مقاله قشنگتون
حالا من بيشتر منظورمو توضيح ميدم
بازي هاي دهه نود ميلادي خيلي عمق نداشت و حركاتم كاراكتر هم محدود تر بود.
بعد اينكه بازي هاي جديدتر خيلي جا واسه سختي و چالش و عمق و اينا هست
مال دهه نود كلا فوقش ميرفتيم چپ ميرفتيم راست بالا پايين خب الان نوع سختي هم مطرحه اينكه جاي اشتباه نداشته باشي يا با يه ضربه ببازي يا غول مرحله سگ جون باشه خب درسته هركدوم سختي خودشو داره ولي استراتژي مختلفي لازمه تا از پس هركدوم بر بيايم
حالا به فرض بگيم سخت ترين غول مال دهه نوده بعد سختي اون زمان محدود به يك ضربه باخت و يا سگ جوني غوله
ولي الان مثلا ربته بيست مبارزه با پويزن ايوي چقد كاراي ريز درشت زياد داره چقد ريزكاري و اينا خلاصه ميگم كه بازي هاي نسل جديد جا براي چالش خيلي بيشتر از مال دهه نوده
درمورد حرف اخرتون كه اره تكنولوژي روز به روز جلو ميره شايد همين بازي هاي خفني كه سنگشو امروز ميزنيم به سينه چندين سال ديگه بابت گرافيك بهشون ايراد بگيريم
حالا ما يه بار نظر نوشتيم شديم بي كلاس
پ.ن: اونجاش كه گفتيد باس فايت سخت، سخته ياد اون meme شگفت انگيزان افتادم كه ميگفت math is math
این چیزی که الان گفتی ربطی به اون چیزی که قبلا گفتی نداشت!
در مجموع چالش در بازی طبق محدوده زمانی خودش تعریف میشه و البته ویژگی های اون دوره
قبول ندارم بازی های الان چالش بیشتری برای بازیباز دارن
اتفاقا برعکس
محدودیت های قدیم چالش ها رو هم بیشتر میکردن
بازی ها قابلیت save نداشتن ! شما الان یه جا میسوزی فوری و نامحدود از همون جا دوباره شروع میشه
اون موقع چند تا continue داشتی تا اخر
برای هر لحظه بازی باید استراتژی میداشتی
یوتیوب و ویدیوی راهنما هم نبود که ازشون کمک بگیری
من خودم اصلا تو بازی های جدید مثل قدیم به چالش کشیده نمیشم (شاید انصافا فقط چند جا تو بازی the last of us گیر کردم) الان شما واقعا کجا میشه که واقعا گیر کنی تو یه بازی؟ یعنی حداکثر زمانی که سر یه غول معطل میشی چقدره؟ چند دقیقه؟ اصلا به ساعت میکشه؟لی اون موقع بعضی وقتها چند هفته سر یه مرحله یا غول گیر میکردیم
من پسرم 7 سالشه و خودش بازی اسپایدرمن ps4 رو تنهایی سه بار از اول تا اخرش رو رفته ولی یه مرحله از comix zone رو هم نمیتونه
بله دقیقا همینطوره، من خودم دو سه سال پیش تو کامپیوتر تونستم باس فایت کینگ پین رو تو بازی مرد عنکبوتی علیه کینگ پین برم. اون زمونم بعد سه و چهار سال بازی با کد تقلب تونستم بر کینگ پین غلبه کنم.
حتی مرحله آخر قارچ خور رو هشت سال پیش تو یوتیوب دیدم رفتم آخر.
ولي خدايي save نداشتن يه چيز الكي نيست؟
خب ببازي كه صدبار يه فرايندو طي كني اخرشم قلقش دستت بياد
خب پس اولويت با زمانيه كه سر يه غول صرف ميكنيمه
انصافا راست ميگين من الان بيشتر از يك روز نشده يك مرحله رو رد نكنم نشه دوستان باهم نشد يوتيوب حتي سيو بازيو ميشه دست كاري كرد. سختي بازي هاي retro رو خودم درك كردم و واقعا هم قبول دارم كه سخت هستن ولي من ميگم واقعا اينكه يه مرحله سختيش درحدي باشه كه فقط پنج شش نفر بتونن تمومش كنن خوبه؟ اين همه زحمت و وقت واسه توليد كه عده اي تجربش كنن؟ اون سختي قشنگه كه با تلاش و وقت مناسب بشه از بسش بر اومد يا سختي دهه نودي كه با يك اشتباه كارت تمومه يا چندين هفته قفلي بزني يا سيو نباشه بايد مراحل تكراري رو هي طي كني؟
خب همه چيز كه سختي يك مرحله نيست مفرح بودن و جذابيت بازيم مطرحه اينكه هرچند سخت كني بازم مخاطب حاضر باشه حوصله و وقت بزاره
به هرحال اينم نظر منه نظر شمام منطقي هست
خدايي اسپايدي با يه نظر بنده شانش پايين نمياد
دوست عزیز اینی که شما میگی محدودیت های بازیه. اگه میشد مراحل رو ذخیره کرد مثلا تو همون موج سوار نقرهای بازم مرحله ش سخت میشد. این که ذخیره نشه و برگرده سر جای اول مشکل فنی و محدودیتهای بازیه. به اسون یا سخت بودن باس فایت مربوط نیست.
نظر شما مثل این میمونه که چون فیلم پدرخونده یا سه گانه قدیمی جنگ ستارگان قدیمیه پس نباید این فیلمها رو جزو بهترین فیلمها حساب کرد. در حالیکه با محدویتهایی که زمان خودش داشته جزو بهترینهای تاریخ محسوب میشن. اصن همین اثار تاریخی باعث میشن که پیشرفت حاصل بشه.
من نمیفهمم شما چی میگی
مگه کسی گفت سختی خوبه؟ اسم مقاله هست سخت ترین boss fight ها
اینا هم سخت ترین.
شما بالا گفتی این بازی های قدیمی خیلی چرتن چرا آوردید تو مقاله چون 4k نیستن و فلان
ما هم گفتیم 4k بودن ملاک سخت بودن یا نبودن نیست
زمان صرف شده روی یک باس فایت هم جزو ملاک های اصلیه چون نشون میده روش وقت گذاشته شده
ایشالا 4k ترین باس فایت های کمیک بوکی رو هم کار میکنیم شما جیگرت حال بیاد!
خواهشا حرف بی ربط نزنید
من فقط شماره ۲۰ و ۱۸ و ۱۷ رو بردم
بازی اسپایدر من کلا باس فایت های خوبی داشت
تو بتمن هم مبارزه با پویزن ایوی سخت و جالب بود
شماره ی 6 برام راحت بود چون بازیم جوری بود که جونم هیچ وقت تموم نمیشد و نامیرا بودم
شماره ی 11 خیلی سخت بود مخصوصا الکتروش الکتروش انقدر سخت بود که اگه از مردم خیابون جون نمیگرفتم نمیتونستم پیروز بشم(ونوم داخل بازی مردعنکبوتی نهایی میتونه از جون مردم کم کنه و به خودش بده که وقتی ونوم دشمنته برات آزار دهنده هست و خیلی سخته چون همش جونت رو میگیره و به سختی میشه از دستش فرار کرد) مبارزه با ولورین میتونست راحت باشه اما وقتی به ولورین ضربه میزدی میتونست جونشو زیاد کنه مثل ونوم اما خدارو شکر از جون خودمون نمیگرفت
و وقتی ونوم هستی نمیتونی از دشمن اصلی جون بگیری(هم الکترو هم ولورین) و وقتی ونوم میخوردشون فرار میکنن و جونشونو نمیگیری و باید بگم دنبال کردن الکترو با ونوم هم واقعا سخت بود چون هم پرواز میکرد و هر چند وقت یه بار وایمیستاد و دور و بر خودشو برق میزد و اگه کنارش بودی هم جونت خیلی کم میشد هم پرتاب میشدی و الکترو خیلی ازت فاصله میگرفت و میباختی
شماره 5 هم نسبت به بقیه شماره ها راحت تر بود و بخش سختش این بود که فقط میشد به کله دشمن ضربه زد و اینم بگم اولش هم اندازه ما بود و خیلی قوی بود وقتی شکستش میدادی مثل عکس بزرگ میشد و خیلی قوی تر
شماره ی 16 واقعا سخت بود من بازیشو داخل ps2 داشتم اون موقعی با برادرم بازی میکردم و فقط میتونستیم تا مرحله ی روی اب با تخته بودیم رو برسیم و اون موقعی خیلی برام سخت بود اما دو سه ماه پیش بازیشو تو تبلتم گرفتم و تا اخر رفتمش و فهمیدم اونقدر هام سخت نبود
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا