سایت spidey.ir با افتخار یكی از زیباترین ، مهم ترین و متفاوت ترین كمیك های مرد عنكبوتی را با ترجمه فارسی تقدیم شما میكند.
این كمیك شماره 38 از سری دوم كمیك های مرد عنكبوتی شگفت انگیز است كه سال 2002 توسط «جی. مایكل استرازینسكی» نوشته و توسط «جان رومیتا جونیور» طراحی شد. در شماره های قبلی دیده بودیم كه پیتر پاركر خسته و زخمی از مبارزه با «مورلان» در خانه اش خوابیده كه ناگهان زن عمو می میاد و او را در این حالت میبینه و از هویت مخفی او باخبر میشه (داستانش اینجا ترجمه شده است) در این شماره میبینیم كه زن عمو می پس از سالها كه از راز بزرگ پیتر باخبر شده، چطور با قضیه كنار میاد.
در مقاله "10 داستان مهم تاریخ مرد عنكبوتی" درباره این كمیك اینچنین میخوانیم:
"پس از این داستان بود كه زن عمو می از شخصیتی قوی و ژرفای عمیقتری برخوردار شد و حضور پررنگ و بامعنایی در ماجراهای اسپایدرمن پیدا كرد. اما چیزی كه باعث زیبایی این داستان میشود و آن را بسیار تاثیرگذار میكند، گفتگویی است كه به صورت كاملاً صادقانه میان پیتر و زن عمو می صورت میگیرد و در نتیجه آنها بیش از پیش همدیگر را درك میكنند. این مساله كمیكهای اسپایدرمن را از غنای بیشتری برخوردار كرد".
آری شاید در عالم كمیك فقط مرد عنكبوتی باشد كه آنچنان شخصیت های مكمل قوی و عمیقی دارد كه یك شماره كامل را بتوان حتی یك پانل اكشن یا حضور یك شخصیت خبیث، تنها به مكالمه بین دو نفر اختصاص داد. این داستان نقطه اوج نویسندگی آقای استرازینسكی است. جان رومیتا جونیور هم غوغا میكنه (فقط كافیه توجه كنید كه او چطور بینی پیتر را در تمام لحظات طوری طراحی كرده كه خواننده متوجه بشه همین چند وقت پیش مبارزه سختی با مورلان داشته تا به نبوغ این طراح در توجه به جزئیات پی ببرید) این شما و این هم ترجمه این كمیك:
The Amazing Spider-Man Vol.2 #38
مترجم: محمد شیرزاده (Banshee)
ادیتور، گرافیست و طراح كاور: محمد اسدپور (M.Goblin)
نظر شما درباره این داستان چیست؟
برای خواندن دیگر كمیك هایی كه در سایت ترجمه كرده ایم اینجا را كلیك كنید
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
قسمت آخر از کمیک "مرد عنکبوتی: مبارزه تا مرگ" ترجمه شد + لینک دانلود
15 دشمن برتر مرد عنکبوتی که در قرن 21 میلادی خلق شده اند!
20 حقیقتی که باید درباره "زن عمو مِی" (AUNT MAY) بدانید
مهم ترین داستان های کمیک بوکی مرد عنکبوتی + لینك دانلود مستقیم
بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: جی. مایكل استرازینسكی
10 مبارزه برتر مرد عنكبوتی در دنیای كمیك – نبرد با مورلان
بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: جان رومیتا جونیور
معرفي دشمنان معروف مرد عنكبوتي: مورلان
معرفی شخصیت های مكمل (supporting characters) كمیك های مرد عنكبوتی – زن عمو مي
لحظات ماندگار در كمیكهای مرد عنکبوتی: مرگ عمو بن
دیدگاهها
یه زمانی بود که شماره 15 فانتزی شگفت انگیز رو باز میکردی به شخصیت مورد علاقه ات می نگریستی و با خودت میگفتی یعنی کسی میفهمه اسپایدی کیه ؟ در تمام مدت کسان زیادی نبودند که هویت اصلی اون رو میدونستند اما بعد ها به خودت میگفتی چرا پیتر به می چیزی نمیگه !!
جوابش رو بارها و بارها شنیدی و خواندی ولی باز هم دنبال این سوال بودی .......
این داستان برای من و امثال من یه داستان عاطفی و معنای 100% حقیقی است !
داستان چیزی است که همه ی هواداران واقعی مردعنکبوتی اون رو کاملا میفهمند و درک میکنند ! من خودم رو جزء این دسته نمیدونم . چون هنوز پیتر رو نشناختم ! ولی میدونم اونم مثل همه ی ما مراقب عزیزانش هست !
داستان اصلا قابل توصیف نیست ! فقط ....... میدونم که حتما حتما بعد از گفتن این جمله میخندید و میگید بچه نشو ، مسخره بازی ها چیه و اینا ولی .......
یه لحظه خودتون رو جای می بزارید ! و پیتری که صبح سالم میره بیرون شب خُرد خاکشیر میاد داخل رو جلوتون تصور کنید فکر کنید چنیدن سال برنامه همین باشه که شما آسیب دیدن کسی رو ببینی که در تمام این تمام درد و دل هات تموم غم وغصه هاتو باهاش در میون میزاری ولی اونم برای خودش درد و دل هایی جداگونه داره ....... !
شخصیت پردازی می پارکر ( می رایلی ) تمام اون چیزیه که داستان رو دور محور خاصی نگه داشته !!
می پارکر نماد زنی است که میتونه تمام سختی ها و مشکلاتی که خودش داشته رو کنار بزنه و به روی خودش نیاره تا کسی که در مواقب خطر خودش رو در هیبت قهرمانی جا میزنه تا مردم رو نجات بده از سوی او احساس آرامش کنه ! می پارکر یعنی پشتیبانی برای پیتر ، قلبی از طلا و هوشی والا .
خانم رایلی شخصیتی است که پیتر رو از تمام وجودش دوست داره و حتی حاضر نیست که او اندکی خودش را در عذاب بیاندازد ! وقتی که به پیتر راجب نگه داشتن اون همه غم وغصه صحبت میکنه و میگه : فکر کردی درک کردن هویت تو سخته ؟ خواننده میخکوب میشه !! ( همون حالتی که پیتر پیدا میکنه )
می حتی جو داستان رو از حالت غم انگیز به حالت تعادل میکشونه اونم با گفتن فکر هایی که در تمام این مدت زاجب پیتر میکرده !
می پارکر میدونه که اگر جلوی پیتر رو بگیره پیتر باز در هیبت یه قهرمان دیگه به مردم کمک میکنه !
پیتر پارکر :
خیالاتی ، نگران ، شوخ و.....
اون هسته و اصلیت پیتر رو نمیشه تغیر داد !!
ادیت :
ادیت خوبی بود ! جملات رو در برخی جاها رنگی کرده بودید که واقعا داستان رو زیبا کرد !
ترجمه :
ترجمه احساسی با حال و هوای داستان بود ( جمله بندی خوبی داشت )
علاوه بر ایستراگ یه صحنه ای هست که از وقتی یادم میاد دوستداشتم تو فیلم مردعنکبوتی ببینم
لباسش رو وقتی داره میپوشه سایه اش رو نشون میده ( حتی به اون بار احساسی و جوی که بوجود اومده آسیبی هم نمیزنه )
خدایی ته ته قهرمان بازیه !!
ممونم از هر 2 این بزگواران !
عمو غلط کردم !!!
شاکی نشده باشید ؟
این کمیک با تمامی کمیک هایی که خواندید فرق می کند . در این کمیک خبری از جدال با جوکر یا لکس لوتر یا گرین گابلین نیست . هیچ صحنه ی اکشنی ندارد . این کمیک با اینکه تماما یک « گفتگو » است ولی درس هایی دارد که برای همه سنین مناسب است .
این کمیک سوال ها و خواسته و پانل های دلخواه هوادارن را بعد از ۴۰ سال خلق این شخصیت به وجود می آورد . وقتی زن عمو می بفهمد که مرد عنکبوتی کیست , چه کار می کند ؟؟؟
این کمیک کاملا ذات شخصیت ها را حفظ می کند . پیتر پارکر که سالیان طولانی خود را مقصر مرگ عموی عزیزش می دانست ، حال کمی « آزادی » دارد . بهتر بود که در پانل های پایانی پیتر با خود می گفت که آسودگی خاطر دارم . آزادی خاطر دارم .
این کمیک با اینکه صحنه ی اکشنی ندارد ولی بسیار جالب ، زیبا ، مهم و دلنشین است . سوال شما این است که چرا دلنشین است ؟؟؟ چون یک « گفتگو » جذاب است . به راستی که زن عمو می جزء روشن فکران دنیا کمیک است . با اینکه از این به بعد وقتی اسپایدرمن رو در حین مبارزه ببیند ، دلش می ریزد و قلبش می تپد ولی می داند که این همان چیزی است که پیتر بنجامین پاکر می خواهد .
جملات زن عمو می را باید تایپ کرد و با یک پس زمینه زیبا قاب کرد و به دیوار چسباند . زن عمو می بر خلاف خیلی از پدر و مادر های ایرانی که فکر می کنند که باید حتما پسر یا دخترشان آقا دکتر یا آقا مهندس شود ، فکر می کند پسر یا دخترش باید چیزی شود که خودشان ( فرزند ) می خواهد . حتی اگر پیتر یک رفتگر می شود و به آن علاقه داشت ، باز زن عمو می جلوی او را نمی گرفت ( حتی او فکر می کرد که پیتر همجنسگرایان است ولی با این مشکلی نداشت ) .
آین کمیک و نویسندگی و پانل ها و جملاتش رو از دست ندهید . ترجمه و ادیت فوق افتاده به ارزش این کمیک تا حدی افزودند .
نمره به داستان و دیالوگ ها : ۱۰.۲۵ از ۱۰
نمره به طراحی : ۹.۹۵ از ۱۰
یک پانل خیلی بد پیتر پارکر طراحی شده بود ولی با این همه خیلی خیلی زیبا بود
ادیت و ترجمه : ۱۰.۲۵ از ۱۰
واکنش هوداران :
واکنش مارول :
به کفشم
یعنی مارول با یک کمیک کلی لحظه ماندگار و شاهکار و کمیک خوب رو مثل این رو انداخت تو سطل آشغال ( از نظر داستانی )
این کمیک واقعا محشره. راستش انسان هیچ وقت از دل دیگران خبر نداره. راز هایی هست که کسی نمی دونه . مثلا این که پیتر تنها مققصر مرگ عمو بن نبود . و میشه گفت عمو بن کسی بود که تقصیری در مرگش نداشت. این داستان یه بار دیگه به من فهموند که چرا مرد عنکبوتی همچین گذشته ای داره. چرا زن عمو می میتونه برای پیتر از یک مادر هم بهتر باشه. واقعا نمیدونم چرا این رابطه انقدر جذابه ! این کمیک نه اکشنی داره ، نه پر از ابرقهرمان های رنگ و وارنگه ، نه دارکه ، نه فانه . تنها عنصر این کمیک عشقه ... فقط عشق بین یه مادر و پسر ...
همین
اینم پارکر کریتیک!!!
داستان : 10
طراحی : 10
ترجمه :10
ادیت : 10
ببخشید از استاد ترابی بخاطر اسپم :
حالا چرا قم ؟؟؟! این همه شهر تبریز ، مشهد ، اصفهان ، ایلام ، محمود آباد ، رشت ، ارومیه و ......
اگر منظورت غم هست ، غم و اندوه و ناراحتی و افسوس
قم و جمکران و حضرت معصومه
داستان :9از10
ترجمه:ترجمه هم که اصن نمره نمیخواد اینقدر که عالی بود
ادیت:100از10
طراحی:8از10
از ديروز منتظرم كه يكي به اين نكته اشاره كنه!!!!
خدا رو شكر!
دوست داشتم ببينم بلاخره كي به سوتي نويسنده (يعني اقاي استراكزينسكي) اشاره ميكنه
من اين نكته رو قبلا تو اين كامنت بهش اشاره گرده بودم ولي انگار يادتون رفته!
spidey.ir/.../...
نظرم رو دوباره تكرار ميكنم:
یه نکته ای هم هست که فکر کنم جالب باشه که بدونید
در شماره 38 از سري دوم كميك مرد عنبكوتي شگفت انگيز كه بعدا وقتي شماره اش به سري اول اضافه شد تبديل شد به شماره 479 (به نام "گفتگو) از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز یه داستان جالب و مهم به قلم نویسنده ای معروف به JMS چاپ شد. در واقع از یکی دو شماره قبل زن عمو می بلاخره پس از سالها فهمیده بود که پیتر پارکر همون اسپایدرمنه! اما تو این شماره بود که او و پیتر با هم در این باره حرف زدند. بنابراین در كميك مذكور فقط شاهد گفتگوی طولانی بین پیتر و زن عمو می هستیم. واقعا داستان جالبیه و نشون میده که یه نویسنده فوق العاده مثل JMS میتونه یه داستان بنویسه که داخلش نه شخصیت خبیثی باشه و نه صحنه اکشنی اما در عین حال اینقدر هم جذاب باشه
ولی با این حال JMS یه سوتی عجیب تو این داستان میده! اجازه بدید توضیح بدم...
همونطور که تو مقاله هم گفتم تو شماره 200 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز اطلاعات بیشتری درباره مرگ عمو بن داده شد و ما دیدیم که او در خانه و در کنار زن عمو می کشته شده:
اما در شماره 479 زن عمو می به پیتر تعریف میکنه که شب حادثه با عمو بن جر و بحث کرده و به همین دلیل عمو بن نارحت شده و رفته جلوی در خونه و اونجا بوده که بهش شلیک شده! به عبارتی دیگر عمو بن جلوی در خانه تیر خورده و اون موقع زن عمو می کنارش نبوده!
مطمئنا JMS شماره 200 رو نخونده و نمیدونسته که عمو بن هنگام مرگ در خانه اش بوده!
ولی همونطور که گفتم داستان "گفتگو" از اون داستان های ماندگار تاریخ اسپایدیه و نباید JMS رو به خاطر این اشتباه سرزنش کرد ...
خواستم اطلاع بدم که بنده خیلی خیلی عاشق این داستانم.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا