برای اشنایی با شخصیت والچر بهتر است ، این مقاله را بخوانید.

5- شماره 2 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

شماره 2 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

این اولین حضور والچر در دنیای کمیک است! ما برای اولین بار دیدیم که مرد عنکبوتی چطور با خبیثی سالخورده میجنگه. درسته که والچر در این داستان از عمق خاصی برخوردار نیست ولی جذابیتی خاص در وجودش بود که باعث شد برای همیشه از دشمنان کلاسیک مرد عنکبوتی به حساب بیاد. تقابل مرد عنکبوتی با والچر همیشه تقابل جوانی و کهنسالی بوده. ضمن اینکه چون والچر میتونه در آسمان پرواز کنه بنابراین مبارزاتش با اسپایدرمن حالت هوایی پیدا کردند و این باعث شد تا نبردهای مرد عنکبوتی از جذابیت خاصی برخوردار شوند. همچنین این داستان در سیر تکاملی شخصیت مرد عنکبوتی اهمیت داره چون او برای شکست دادن والچر از هوش خودش کمک میگیره. یک نکته جالب درباره این داستان اینه که وقتی والچر دستگیر میشه و پلیس ها دارند او را به زندان میبرند، بهش میگن Birdman! جالب اینه که در فیلم جدید مرد عنکبوتی آقای مایکل کیتون نقش والچر را بازی میکنه که خودش در فیلم Birdman بازی کرده و کاندید دریافت جایزه اسکار هم شد! اولین حضور والچر در دنیای کمیک را میتونید در اینجا با ترجمه فارسی بخونید.

4- شماره های 593، 594، 623 و 624 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

شماره های 593، 594، 623 و 624 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

ما در این داستان یک والچر متفاوت را شاهد بودیم. وقتی جی جونا جیمسون به عنوان شهردار جدید نیویورک انتخاب شد اسپایدرمن با والچر جدیدی که خیلی وحشی تر بود و حالتی دفرمه داشت روبرو شد. توانایی های او حالتی طبیعی داشت یعنی بخشی از بدنش بود. این والچر میتونست اسید از دهانش پرت کنه و بال های طبیعی هم داشت. گوشت انسان هم میخورد! در نهایت معلوم شد این والچر سابقا یک خلافکار به نام جیمی ناتال بوده که افراد خودش رویش آزمایشاتی انجام دادند و به این حالت درآمد. این نسخه از والچر خیلی جالب بود و شباهت هایی هم با والچر جالب دیگری که قبلا در کمیک های مرد عنکبوتی نوآر دیده بودیم داشت (برای خواندن کمیک مرد عنکبوتی نوآر به زبان فارسی، اینجا را کلیک کنید).

3- شماره های 186 تا 187 کمیک Spectacular Spider-Man

شماره های 186 تا 187 کمیک Spectacular Spider-Man

والچر در شماره 336 باعث شد تا نامزد زن عمو می به نام «ناتان لبونسکی» بمیره. (برای اشنایی با ناتان لبونسکی ، این مقاله را بخوانید) مرگ ناتان برای زن عمو می خیلی سنگین بود و او را سخت عزادار کرد. تا این که در این داستان دیدیم والچر متوجه شده سرطان داره و بنابراین سعی میکنه قبل از مردن سر و سامانی به زندگی خودش بده. بنابراین رفت به خانه زن عمو می تا ازش حلالیت بطلبه. ولی زن عمو می به صورتش سیلی زد و ازش خواست تا دیگه هرگز برنگرده. بعدش دیدیم که زن عمو می تنها داره تو اتاق خودش گریه میکنه. داستان با گروگان گرفته شدن پیتر پارکر توسط والچر ادامه پیدا میکنه. در نهایت هم اسپایدرمن والچر را بار دیگر به خانه زن عمو می میاره تا بابت تمام مشکلاتی که برای خانواده اونا ایجاد کرده معذرت خواهی کنه. این داستان زیبا نشون میده که والچر ته دلش آدم بدی نیست....

2- شماره های 240 و 241 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

شماره های 240 و 241 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

بلاخره اریجین شخصیت والچر در این داستان روایت شد و ما فهمیدیم که آدریان تومز چرا و چطور به شخصیت خبیثی به نام والچر تبدیل شده است. در این داستان که به قلم نویسنده برتر و توانمند کمیک های مرد عنکبوتی یعنی «راجر استرن» نوشته شده است، تومز داره زندگی راحتی رو میگذرونه تا اینکه میشنوه شریک تجاری سابقش به نام «گرگوری بستمن» قراره در یک نمایشگاه محصولات الکترونیکی در نیویورک شرکت کنه. اینجاست که میفهمیم آدریان میخواد از بستمن انتقام بگیره چون چطور سرش را کلاه گذاشته بود و باعث شد به جنایت روی بیاره. این داستان باورپذیر باعث شد تا سرگذشت و پیشینه والچر از عمق بیشتری برخوردار بشه .

1- شماره های 14 تا 16 از کمیک Friendly Neighborhood Spider-Man

شماره های 14 تا 16 از کمیک Friendly Neighborhood Spider-Man

داستانی شگفت انگیز توسط یکی از بهترین نویسنده های تاریخ مرد عنکبوتی: پیتر دیوید! البته او این داستان را وقتی نوشت که مجبور بود کلی داستانک مرتبط با رویداد جنگ داخلی را هم وارد قصه کنه. ولی باز هم داستانی زیبا نوشت که از چندین جهت عالی بود. مثلا خیلی خوب به «دبرا ویتمن» ربط پیدا کرد (برای اشنایی با دبرا ویتمن، این مقاله را بخوانید) . اما نقطه قوت این داستان اینه که زوایای قبلا فاش نشده از نشده از زندگی آدریان تومز را نشون ما میده و ما میبینیم که چطور در دوران جوانی برادری معلول داشته که روی ویلچر مینشسته. آن لحظه ای که تومز در بیمارستان از اسپایدرمن میخواد که خفه اش کنه (چون دوست نداره ضعیف باشه) واقعا جالبه ...

نویسنده: سونیا ساداتی فر