10 ابرقهرمان فوق العاده ای که در دنیای سینما خراب شدند

مقدمه: تماشای فیلم های ابرقهرمانی همیشه fun است. همیشه. مهم هم نیست که آیا خوب هستند یا بد چون یا تجربه مهیج و دیوانه وار هستند که انسان را به فکر می اندازند یا ناکامی های که به طور مضحکی احمقانه هستند. اما چیزی که اصلا fun نیست این است که واقعا برای دیدن ابرقهرمانان مورد علاقه خویش روی پرده سینما هیجان داشته باشیم ولی بعد شاهد باشیم که در فیلم از نظر شخصیت پردازی غلط به تصویر کشیده شده اند. این اتفاق چندین بار رخ داده و در این مقاله متوجه میشوید که کدام فیلم ها گند زدند به ذات و شخصیت کارکترهای مورد علاقه ما. این مقاله از نظر درجه "ناامیدکنندگی" رتبه بندی شده است . یعنی میزان محبوبیت شخصیت ها به همراه اندازه ای که فیلم های انها قبل از اکران خود توانسته بودند هواداران را مشتاق یا اصطلاحا "هایپ" کنند و سپس ناکامی انها در راضی کردن طرفداران کمیک بوکی در رتبه بندی لحاظ شده است. همچنین، سعی شده به فیلم های ابرقهرمانی که پس از سال 2000 اکران شده اند چون از این سال به بعد بود که اقتباس های کمیک بوکی بیشتر جدی گرفته شدند . بنابراین خبری از اثار فاجعه باری همچون "بتمن و رابین" یا Steel در این مقاله نیست.

 

10- چهار شگفت انگیز در ریبوت سال 2015

سری فیلم های اولیه چهار شگفت انگیز (ساخته "تیم استوری") ناامید کننده بودند ولی با این حال هرگز به اندازه فیلمی که "جاش ترنک" براساس این شخصیت ها در سال 2015 ساخت ، فاجعه نبودند. ما کاری به حفره های موجود در فیلمنامه نداریم. بحث ما بر سر شخصیت پردازی مستر فنتستیک، زن نامریی، ثینگ و هیومن تورچ است. چرا انها به جای اینکه به صورت خانواده ای با احساس و پیچیدگی باشند همچون جوانانی کله خر و بی ملاحظه به تصویر کشیده شدند؟ هدف ما این نیست که صرفا به خاطر ایجاد تغییر در شخصیت ها از فیلم ایراد بگیریم. چون هیچ کس نباید انتظار داشته باشه فیلمسازان سینما به طور صد در صد به دنیای کمیک وفادار باشند. با این حال برخی از این تغییرات مثل جوان تر کردن شخصیت های اصلی ، اجرای ضعیفی داشتند و در نهایت به سود داستان یا هیچ جنبه دیگری از فیلم تمام نشدند.  (چون هیچ کس توقع خاصی از این فیلم نداشت ، در این رتبه از مقاله قرار گرفته)

 

9- موج سوار نقره ای در فیلم "چهار شگفت انگیز 2: ظهور موج سوار نقره ای"

موج سوار نقره ای در فیلم "چهار شگفت انگیز 2: ظهور موج سوار نقره ای"

قبل از اکران فاکس جوری روی موج سواری نقره ای مانور میداد که ادم حس میکرد قراره با یک دشمن واقعا نیرومند چهار شگفت انگیز طرف باشبم ولی وقتی فیلم را دیدیم متوجه شدیم که خبیث اصلی نیست، بلکه شخصیتی است که فاکس از محبوبیتش در دنیای کمیک سواستفاده کرده تا تماشاچیان را راضی کند برای دیدن دنباله فیلمی متوسط بار دیگر به سینماها بروند. موج سوار نقره ای دیالوگ کمی در فیلم دارد و پیشینه اش هم عجله ای و هول هولکی است و در کل فقط انگار ظاهر و عضله های جالبی دارد! این اولین حضور سینمایی موج سوار نقره ای بود و علیرغم مشکلاتی که قسمت اول چهار شگفت انگیز داشت ولی هواداران انتظار داشتند حضور او در قسمت دوم (و اضافه شدن اجتناب ناپذیر "گالاکتوس"  به داستان) از نقاط اصلی باشه که اینگونه نشد. البته چند تا جنبه شخصیتی او درست بود. مثل صدای او (که توسط "لارنس فیشبورن" با استعداد تامین شد) و همچنین عصاره اریجین و قدرت های او. با این حال خیلی بهتر میشد اگر فیلم کمتر روی "منازعه به زور چپانده شده شخصیت ها در داستان" ، تمرکز میکرد و به جای آن بیشتر به عمق شخصیت ها میپرداخت.

 

8- زن گربه ای در فیلم اختصاصی خودش

 زن گربه ای در فیلم اختصاصی خودش

جذابیت جنسی بخش بزرگی از شخصیت "کت وومن" است. سلینا از آن لذت میبره ، ازش به عنوان یک سلاح استفاده میکنه و به عنوان روشی برای اینکه آزاد باشه.  او اینکار رو میکنه چون مثل انسان ها در زندگی واقعی، شخصیتی پیچیده دارد که باید با شیاطین درون خودش که از گذشته ای زجر کشیده بر جای مانده اند مبارزه کند. علیرغم اینکه بیشتر اوقات براساس انگیزه های خبیثانه عمل کرده اما بارها ثابت نموده که آدم خوبی است و مثل هر قهرمانی، برای حیات و رفاه دیگران ارزش قایل میباشد. هیچ کدام از این خصوصیات در فیلم اختصاصی کت وومن (به کارگردانی "پیتوف") به نمایش گذاشته نمیشود (در این مقاله این فیلم را از بدترین های تاریخ سینما برشمردم). در عوض، ما "پیشنس فیلیپس" (با بازی "هالی بری") را میبینیم که یک طراح گرافیک ترسو و بی آزار است که به طوری ناخواسته وارد  توطئه ای تاریک در یک شرکت لوازم آرایشی میشود. بعدش میمیره و با روش های مرموز به شکل زن گربه ای حیات مجدد پیدا میکنه. سپس یک آنتی هیرو میشه که از جذابیت جنسی خودش استقبال میکنه و ... فقط همین! درسته کلا نمیشه انتظار موفقیت خیلی بالایی برای فیلم هایی که با محوریت یک ابرقهرمان مونث ساخته میشوند، داشت ولی فیلم کت وومن پتانسیل زیادی داشت که همه اش تلف شد.

 

7- هاکای در فیلم های ساخته شده توسط "مارول استودیوز"

 هاکای در فیلم های ساخته شده توسط "مارول استودیوز"

دنیای سینماتیک مارول (MCU) بیشتر به سوی ابرقهرمانان واقعا نیرومند تمایل داره. بنابراین یه جورایی قابل انتظاره که قهرمانی مثل "هاکای" ( با نقش آفرینی "جرمی رنر") مجبور بشه به پس زمینه رانده بشه. ولی با توجه به اینکه او شخصیتی است که فراتر از تیر و کمانه، صحنه هایی که در آنها حضور دارد را میتوان ناامیدکننده خطاب کرد. البته دارای لحظات عالی هم بوده ولی در مجموع شخصیت کاریزماتیکی که از او به عنوان "کلینت بارتون" در دنیای کمیک سراغ داریم، به هدر رفته است. تازه، ما الان دیگه تقریبا به انتهای دوران فعلی MCU رسیده ایم ولی تقریبا هیچ چیزی درباره هاکای نمیدانیم. فقط میدونیم که رییس "فیوری" خودش شخصا انتخابش کرده و دیگر بخش های گذشته و اریجین او برای ما شناخته شده نیست. در واقع سوالات زیادی درباره او داریم که پاسخ انها داده نشده، به خصوص درباره ماجراجویی هایش با بلک ویدو!

 

6- گرین لنترن در فیلم اختصاصی خودش

 گرین لنترن در فیلم اختصاصی خودش

خب، از کجا شروع کنیم؟ راستش را بخواهید مشکل خاصی در نقش آفرینی "رایان رینولدز" در قالب گرین لنترن وجود ندارد. البته او بهترین گزینه ممکن برای این نقش نیست ولی نباید مشکلات فیلم را گردن او انداخت. مشکل اصلی اینجا بود که این بازیگر وسط فیلمی با فیلمنامه ضعیف و جلوه های ویژه تصنعی گیر افتاده بود. فیلمنامه اصلا اجازه نمیداد به عمق شخصیت "هل جوردن" پرداخته شود و او عملا یک قهرمان تک بعدی و کلیشه ای شده بود که نمونه اش را بارها و بارها در فیلم های سینمایی دیده بودیم. به نظر میرسید سازندگان فیلم کمی بیش از حد روی خلق صحنه های پر زرق و برق کامپیوتری وقت گذاشته اند . در حالی که باید باید روی قهرمان اصلی تمرکز میکردند. جالب اینه که صحنه هایی که قرار بود ما را با عظمت خود شگفت زده کنند نیز چیز خاصی از آب در نیامدند! مخصوصا لباس کامپیوتری گرین لنترن که خلا ناشی از شخصیت پردازی قهرمان داستان را پر نکرد. گرین لنترن فیلمی بود که خیلی ها انتظارش را داشتند چون شخصیتی کلیدی در دنیای دی سی به شمار میرود. امیدواریم در نسخه ریبوت شده که قراره "سپاه گرین لنترن ها" باشه ، اشتباهات قبلی تکرار نشه.

 

5- "الکترا" در فیلم اختصاصی خودش

الکترا جنیفر گارنر

وقتی الکترا (با نقش آفرینی "جنیفر گارنر") برای اولین بار در فیلم سینمایی "دردویل" (2003) به عنوان یکی از شخصیت های اصلی ظاهر شد، به نظر میرسید تا حد نسبتا قابل قبولی به ذات خودش وفادار است البته گارنر برای این نقش چندان مناسب نبود ولی در حضور  ستاره ای مثل بن افلک در نقش اصلی، به چشم آمد.   تا اینکه فیلم اسپین آفی الکترا سال  2005 ساخته شد . قرار بود این نینجای احیا شده، عمق بیشتری پیدا کند و با گذشته رمزآلود او آشنا شویم اما اینطور نشد و عملا شاهد عمیق تر شدن کاراکتر او نبودیم. در نتیجه  الکترا  تبدیل شد به یک فیلم معمولی در ژانر هنرهای رزمی ! این در حالی است که گارنر خیلی سعی کرد نقش آفرینی خوبی داشته باشه ولی فیلمنامه دستش را بسته بود. الکترا معمولا یک قاتل قدرتمنده که روی لبه خیر و شر حرکت میکنه و هر کسی رو که لازم باشه حذف میکنه. حتی وقتی داره با دیگران خیلی عادی و معمولی حرف میزنه آنچنان جذبه ای داره که آدم شیفته اش میشه. ولی الکترای جنیفر گارنر شبیه به زنی خوب و منزه بود که انگار همیشه میخواست کاری که درسته رو انجام بده. در فیلم الکترا هم انگار یک توانایی های ذهنی خاص داشت و میتونست آینده رو ببینه در حالی که در کمیک بوک ها هرگز همچین قدرت هایی نداشته. حتی اون لباس نمادین قرمز رنگ او هم خیلی کم به تصویر کشیده نشد.

 

4- سایکلاپس در سه گانه نخست فیلم های "ایکس من"

 سایکلاپس در سه گانه نخست فیلم های "ایکس من"

سایکلاپس در دنیای کمیک شخصیت بسیار مهمیه. او ستون فقرات کمیک های مردان ایکسه و توانایی بسیاری در رهبری گروه داره. ولی راستش را بخواهید هرگز  شخصیت چندان جذاب و کاریزماتیکی نداشته . منتهی در دنیای سینما حتی اگر همان سایکلاپس دنیای کمیک را هم میدیدیم باز هم مشکلی نبود . البته شاید یکی دو بار هم سعی شد این کار را بکنند ولی نشد چون انگار نقش سایکلاپس در سری فیلم های ایکس من به درستی تعریف نشده بود و او کاملا تحت الشعاع ولورین بود. یعنی بیشتر شبیه به کسی بود که حسودی میکرد و آدم را یاد آنتن کلاس مدرسه می انداخت! ما نه اقتداری از او دیدیم و نه سکانسی واقعا به یاد ماندنی که قدرت های شگفت انگیزش را نشان میداد از همه بدتر اینکه او را به  بیخود ترین شکل ممکن در فیلم "مردان ایکس: آخرین ایستادگی" کشتند!

  

3- مرد عنکبوتی در فیلم "اسپایدرمن شگفت انگیز 2"

مرد عنکبوتی

فیلم اسپایدرمن شگفت انگیز که سال 2012 اکران شد، فیلم خوبی بود. درسته که به قول معروف perfect نبود (به طور مثال اون قضیه اسکیت سواری پیتر پارکر خیلی روی مخ بود) ولی ایراد خاصی که بشه ازش گرفت و ذات او را خدشه دار بکنه در آن یافت نمیشد. ضمن اینکه اندرو گارفیلد و اما استون واقعا بازی های خوبی از خود به نمایش گذاشتند و شیمی خوبی بین انها برقرار بود. لیزارد هم خبیث بدی نبود. همه چیز آماده بود تا با یک شاهکار در قسمت دوم مواجه شویم مخصوصا اینکه زمزمه هایی مبنی بر اقتباس داستان مشهور و محبوب "مرگ گوئن استیسی" هم به گوش میرسید. اما اینطور نشد. از شخصیت پردازی غلط "هری آزبورن" و ضعف الکترو به عنوان ویلن اصلی که بگذریم، به خود شخصیت پردازی پیتر پارکر /مرد عنکبوتی میرسیم که دو ایراد بزرگ داشت: اولا اینکه انگار رشد شخصیتی خاصی نسبت به فیلم اول در او رخ نداده و بر خلاف قولی که به سروان استیسی داده اما نسبت به سرنوشت دخترش، گوئن، به قدر کافی مسولیت پذیر نیست. اما مشکل دوم که هم بزرگ تر است و هم کاملا نابخشودنی، اینه که فهمیدیم دست یافتن پیتر به نیروهای فوق بشری بر خلاف دنیای کمیک، "تصادفی" نبوده. یعنی پدرش به نوعی در این قضیه دست داشته (او DNA خودش را در عنکبوت های خاص و پیوندی شرکت  "آزکورپ" وارد کرده بود). این کاملا بر خلاف ذات مرد عنکبوتی است چون پیتر پارکر اساسا یک ادم معمولی است که تصادفا قدرت غیر معمولی دست پیدا میکنه. همین پارادوکس پایه شخصیت محبوب  و دوست داشتنی او شده که میشه باهاش ارتباط گرفت.  ولی در فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2 مشخص شد که از قبل برنامه و نقشه ای در کار بوده که منجر شده به قدرت های فرابشری دست پیدا کنه.

 

2- سوپرمن در فیلم "مرد پولادین" و "بتمن علیه سوپرمن: سرآغاز عدالت"

مرد پولادین

متاسفانه سوپرمن در دنیای گسترده سینمایی دی سی (DCEU) به هیچ وجه شخصیت پردازی مناسبی ندارد. او در فیلم مرد پولادین انگار در مبارزه با ژنرال زاد و افرادش به جان مردم عادی اهمیت نمیدهد و دست آخر هم که در اقدامی عجیب که صد در صد با ذاتش در دنیای کمیک در تضاد است ، گردن ژنرال زاد را میشکند! برای شرح وضعیت اسفناک او در فیلم بتمن علیه سوپرمن هم اکتفا میکنم به نقل قول مختصری از نظر نویسنده بزرگ دنیای کمیک یعنی پیتر دیوید که قبلا در اینجا تو سایتمون گذاشته بودیم:

مشکل اینه که از اونجایی که سوپرمن مثل یک خدا به تصویر کشیده شده پس نمیتونه انسان باشه. و به عنوان یک تماشاچی سینما، شما با کسی همذات پنداری میکنید که شخصیتش انسانی باشه. 90 درصد زمانی که کویل روی پرده دیده میشه در حالت سوپرمن قرار داره، حتی وقتی کلارک کنته. به عنوان سوپرمن او هرگز لبخند نمیزنه، هرگز جوک نمیگه و هرگز اون لایه ای که در ان فرو رفته را نمیشکنه. حتی وقتی که یک ساختمان در کنارش منفجر میشه و همه رو به جز خودش میکشه ، او همین طور اونجا بی تفاوت ایستاده. او سعی نمیکنه بفهمه آیا کسی از این انفجار زنده مونده یا نه. او هیچ کاری نمیکنه. او فقط همونجا ایستاده؛ درست مثل خدایی که داره مشاهده میکنه این موجودات فانی و احمق (یعنی انسان ها) چطور عمل میکنند.

من اصلا اهمیتی به مرگ سوپرمن ندادم. اگر کریستوفر ریوز در فیلم "سوپرمن 2" میمرد من نابود شده بودم. حتی اگر براندون روث در فیلم "بازگشت سوپرمن" کشته میشد ، ناراحت میشدم. اما وقتی سوپرمنِ هنری کویل مرد، من هیچ حسی نداشتم. کاملا بی تفاوت بودم. با خودم فکر کردم که قطعا مثل کمیک ها او را برمیگردونند ولی بعدش به خودم گفتم که اگه برش نگردونند بهتره. 

 

1- بتمن در فیلم "بتمن علیه سوپرمن: سرآغاز عدالت"

 بتمن در فیلم "بتمن علیه سوپرمن: سرآغاز عدالت"

واقعا همه برای دیدن فیلم بتمن علیه سوپرمن (ساخته "زک اسنایدر") هیجان زده بودند چون قرار بود شروعی همه جانبه برای دنیای گسترده سینمایی دی سی (DCEU) باشد و البته که وعده داده شده بود قراره شاهد نبردی حماسی بین مرد پولادین و شوالیه سیاه پوش باشیم. ولی این فیلم به معنای واقعی ما را ناامید کرد (در این مقاله به مشکلات عدیده آن اشاره شده است). هر چند بن افلک بازی قابل قبولی در نقش بتمن داشت و بعضی ها او را برترین بتمن تاریخ میدانند (که البته من جزو آن بعضی ها نیستم!) ولی قطعا یکی از بزرگترین مشکلات فیلم در ارایه شخصیت غلط از بتمن بود. یعنی ما اون بتمنی را ندیدیم که در کمیک ها همواره تحسین کرده بودیم. ما در این مقاله هم گفته بودیم که این شخصیت پردازی حتی با منبع اصلی الهام بخش فیلم یعنی کمیک "بازگشت شوالیه تاریکی" هم در تضاد است). در واقع  او دیگر یک کارآگاه خبره یا مبارز شنل پوشی که برای احقاق عدالت میجنگد، نبود بلکه همچون دیوانه ای بی ملاحظه و قاتل که لباس خفاشی بر تن و میلیاردها دلار هم پول در بانک دارد، به تصویر کشیده شده بود . البته سعی شد توضیحاتی ارایه شود. مثلا گفتند که سالها مبارزه با خلافکاران و قاتلین بالفطره باعث شد سرد و بدبین و بیش از حد جدی بشه (مخصوصا قتل رابین) . از همه بدتر اینکه از کشتن دیگران هیچ ابایی نداره! ولی مساله اینه که در کمیک ها بتمن سالهاست که داره با جنایتکاران میجنگه ولی هرگز اجازه نمیده این موضوع او را از هدف اصلی خودش منحرف کنه. ضمن اینکه هرگز به خودش اجازه نمیده مرتکب قتل بشه چون میدونه با این کار تبدیل به یکی از اون هیولاهایی میشه که هر شب باهاشون میجنگه. متاسفانه تا اینجا در دنیای سینمایی دی سی، ویژگی های کلیدی شخصیت بتمن ازش گرفته شده و جای خود را به بیرحمی و تاریکی بی جهت داده اند.

 

نظر شما چیست؟ یه نظرتون کدوم قهرمان دیگر است که در دنیای سینمایی تخریب شده؟

  

 مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2017

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

اگر از این مقاله خوشتون اومده پس حتما مقالات زیر را هم بخوانید:

بدترین پیچش های داستانی در فیلم های کمیک بوکی

15 شخصیت مارول که توسط دیگر استودیوهای هالیوودی نابود شدند!

بدترین بازیگرانی که برای فیلم های ابرقهرمانی انتخاب شدند

10 فیلم ناامید كننده ابرقهرمانی

بدترین فیلم های كامیك بوكی تاریخ سینما!

50 دلیل برای تنفر از فیلم "بتمن علیه سوپرمن"

10 شخصیت فیلم های ابرقهرمانی که لباسشون اصلا مثل کمیک ها نیست!

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn