مقدمه: همه میدونند که الان ابرقهرمانان بخش بزرگی از هالیوود هستند و جالب اینه که فیلم های سوپرهیرویی روز به روز بزرگتر و بزرگتر میشوند و شاهد هستیم که چطور پشت سر هم گروه های ابرقهرمانی بر پرده سینما شکل میگیرند. ما دیگه الان وارد دوره ای شده ایم که فراتر از فیلم های ساده تکی ابرقهرمانی است. همه چیز با فیلم اونجرز در سال 2012 شروع شد و با بتمن علیه سوپرمن و جنگ داخلی ادامه یافت. (البته از سالها پیش شاهد فیلم های مردان ایکس هم بودیم که از اولش یک تیم بودند ولی سابقه نداشت که ابتدا ابرقهرمانان را در فیلم های اختصاصی خودشون ببینیم و بعد داخل گروه های ابرقهرمانی). امسال و سال بعد فیلم های جاستیس لیگ و جنگ بینهایت این موضوع را به نقطه اوج خودش میرسانند.

در هر حال تیم های سوپرهیرویی در تاریخ دنیای کمیک از قدمت بسیاری برخوردار هستند و خوانندگان دنیای کمیک همیشه از دیدن چند ابرقهرمان زن و مرد که در کنار هم و با کار گروهی با تهدیدات بزرگ میجنگند لذت برده اند. فقط دقت کنید که مبنای رتبه بندی این مقاله دنیای "کمیک" است، نه دنیای "سینما"!

مقالات زیر را هم بخوانید:

بدترین گروه های ابرقهرمانی دنیای کمیک

10 گروه ابرخبیث (SUPERVILLAIN TEAMS) برتر دنیای کمیک

بدترین گروه های ابرخبیث دنیای کمیک

معرفی 25 سازمان مخفی برتر در دنیای کمیک

معرفی 10 گروه خبیث برتر مارول

- انجمن جنتلمن های غیر عادی (The League of Extraordinary Gentlemen)

انجمن جنتلمن های غیر عادی (The League of Extraordinary Gentlemen)

دلیل اینکه این گروه را در لیست Top 10 خودم نمیارم فقط اینه که شخصیت هاش اریجینال نیستند و از کتاب های کلاسیک قرض گرفته شده اند. ولی اونقدر گروه باحالیه که واقعا باید بهش اشاره میشد. "انجمن جنتلمن های غیر عادی" در واقع نام کمیکی هستش که توسط نویسنده بزرگ دنیای کمیک «آلن مور» و همچنین طراحی به نام «کوین اونیل» در سال 1999 خلق شد. اعضای این گروه عبارت هستند از آلن کواترمین، مینا هارکر، کاپیتان نمو، هنری جکیل، ادوارد هاید، تام سایر، دورین گری و رادنی اسکینر. این شخصیت ها همگی از ادبیات دوران ویکتوریایی و از کتاب های نویسندگان مشهوری مثل ژول ورن (نویسنده "بیست هزار فرسنگ زیر دریا" ، سر آرتور کانن دایل (خالق "شرلوک هولمز")، برام استوکر (خالق "دراکولا")، اچ جی ولز (خالق شخصیت "مرد نامرئی") و رابرت لویی استیونسون (خالق شخصیت "دکتر جکیل و مستر هاید") قرض گرفته شده اند. میبینید واقعا چه ایده شگفت انگیزی پشت این گروه هست؟ در واقع درست مثل "جاستیس لیگ" که محبوب ترین شخصیت های دی سی را در خود داره، این گروه هم معروف ترین شخصیت های ادبیات تخیلی قرن نوزدهم میلادی را گرد هم آورده است. جالب اینه که این گروه توسط پدربزرگ «جیمز باند» تشکیل شد! استاد آلن مور بار دیگر با خلق این گروه نامتعارف ثابت کرد که قهرمانان حتما نباید شنل داشته باشند تا برای خوانندگان دنیای کمیک جذاب باشند.

10- محافظین کهکشان (Guardians of The Galaxy)

محافظین کهکشان (Guardians of The Galaxy)

محافظین کهکشان اریجینال با آن چیزی که الان در دنیای کمیک یا سینما ازشون سراغ داریم فرق داشتند و اعضایش را شخصیت های گمنامی مثل «مارتینکس»، «یاندو»، «چارلی 27»، «استارهاک» و «وانس آسترو» تشکیل میدادند. راستش رو بخواهید یک گروه خیلی معمولی بودند که محبوبیت خاصی هم به دست نیاوردند. ولی ایده خاصی پشت سر تشکیل این گروه بود که بعدا باعث محبوبیت نسخه مدرن محافظین کهکشان شد: قهرمانانی که گرد هم آمدند تا از کسانی که سیاره هایشان را نابود کرده بودند، انتقام بگیرند. در سالهای اخیر ما شاهد نسخه مدرن و محبوب تر محافظین کهکشان بوده ایم که به لطف موفقیت بینظیر فیلم هایش خیلی مطرح تر شده است. اعضای اصلی این گروه را «درکس»، «راکت راکون»، «گروت» ، «گامورا» و البته «استار لرد« تشکیل میدهند («آدام وارلاک» و «مانتیس» و «کوازار » هم عضو نسخه مدرن محافظین کهکشان بوده اند) با نگاهی کوتاه به ظاهر و پیشینه اعضای محافظین کهکشان میتوان پی برد که چقدر عجیب و نامتعارف هستند! ولی همانطور که بارها گفته شده جذابیت از دل تفاوت ها بیرون میاد و این تضادهای شخصیتی هستند که میتوانند درام خلق کنند. ضمن اینکه گروه محافظین کهکشان آغازگر دوره جدیدی از داستان های کیهانی (cosmic) در کمیک های مارول شد که الان ثمره اش را در دنیای سینمایی مارول مشاهده میکنیم. محافظین کهکشان دارای fun ترین قصه ها و لحظات در بین گروه های ابرقهرمانی بوده است ولی در مواقع لزوم میتونه به "خفن" (badass) ترین گروه هم تبدیل بشه.

9- انجمن عدالت آمریکا (The Justice Society of America)

انجمن عدالت آمریکا (The Justice Society of America)

سالها قبل از اینکه اونجرز و جاستیس لیگ خلق بشوند، خوانندگان شاهد اولین تیم ابرقهرمانی درست و حسابی به معنای واقعی در سال 1940 و در شماره 3 از کمیک All Star Comics بودند. اولین اعضای این تیم عبارت بودند از «دکتر فیت»، Hour-Man، «اسپکتر»، «سندمن»، «اتم»، «فلش»، «گرین لنترن» و «هاک من» ، البته نسخه های عصر طلایی (Golden Age) آنها. اگه با هم صادق باشیم باید گفت داستان های این گروه جالب نبودند و تنش و جذابیت خاصی در تعامل شخصیت ها با هم نبود. انگار شخصیت پردازی همه کاراکترها یک جور بود و با هم فرقی نداشتند! ولی ایده یک ابرتیم قهرمانی با این گروه (که به اختصار JSA نامیده میشود) شروع شد و دیدن شخصیت های مختلف با قدرت های مختلف در قالب یک تیم جذابیت خاص خودش را داشت. اما در سالهای اخیر کمیک های JSA بارها ریبوت یا relaunch (چاپ از نو) شده اند و بر محبوبیت اش نیز افزوده شده. دی سی دو بار خیلی جدی سعی کرد این گروه رو احیا کنه. یکی در سال 1961 و در شماره 123 کمیک Flash که دنیای موسوم به Earth 2 تثبیت شد. و دیگری سال 1999 که سری جدیدی JSA با حضور اعضای اریجینال و یک سری شخصیت جدید چاپ شد. این سری خیلی محبوب و موفق از آب درآمد. نوعی خاصیت نوستالژیک در دیدن ماجراهای یک سری ابرقهرمان قدیمی و کارکشته وجود دارد که در داستان های JSA موج میزند و خواننده را وارد تاریخ قدیم انتشارات دی سی میکند. ضمن اینکه گاهی اوقات نویسندگان این کمیک داستان هایی را نقل میکردند که نمیشد مثلا در کمیک های جاستیس لیگ نقل کرد. بنابراین برخی از قصه واقعا دارک و خشن میشدند.

8- مدافعین (Defenders)

مدافعین (Defenders)

جاستیس لیگ و اونجرز پر است از بچه خوشگل! اونا پولدارن، قوی هستند، نفوذ دارن و بعضی هاشون مثل خدا میمونند. ولی همه میدونن برای جذابیت حتما لازم نیست "همه چیز تموم" بود! بنابراین قهرمانانی که دارای مشکل هستند، آنتی – هیرو هستند و نقص دارند هم میتونند وقتی کنار هم قرار میگیرند، جذاب باشند، مخصوصا اگه هیچ ربطی به هم نداشته باشند! و این ایده اصلی گروه "مدافعین" بوده و هست. گروهی که اعضایش را به قول معروف یه مشت "وصله های ناجور” (misfits) مثل «دکتر استرنج»، «هالک»، «نیمور»، «موج سوار نقره ای»، «هل کت»، «نایت هاک»، «ولکرای» و ... تشکیل داده اند. جذابیت شون هم در همین بود که باعث میشد از گروه های ابرقهرمانی دیگر مثل اونجرز و چهار شگفت انگیز متمایز شوند. نویسندگان این کمیک با چنین شخصیت هایی دستشان باز بود تا داستان های عجیب و غریبی در لوکیشن های نامتعارف روایت کنند. نکته دیگری که باعث میشه مدافعین از دیگر گروه ها متمایز بشوند ، این است که اغلب با تهدیدهای ماورا الطبیعه (supernatural) میجنگیدند. یعنی مثلا اونجرز و چهار شگفت انگیز معمولا با تهاجم بیگانه ها یا خبیث هایی که از دنیاهای دیگر آمده اند نبرد میکنند و داستان هایشان حالت علمی تخیلی دارد، ولی از همان ابتدا مدافعین با دیوها ، شیاطین، جادوگرهای شرور و تهدیدات برخاسته از دیگر دنیاها دست و پنجه نرم میکردند. این گروه در طول سالها تغییرات زیادی داشته و الان اعضایش را شخصیت های "خیابانی” (street-level) مثل «جسیکا جونز» ، «دردویل» و «لوک کیج» تشکیل میدهند.

7- لاک پشت های نینجا (TMNT)

لاک پشت های نینجا

واقعاً باوركردنی نیست كه دو نفر برای چاپ كمیك‌‌ مستقل شان مجبور شوند از قوم و خویش خود پول قرض كنند ولی در نهایت میلیونر شوند! ولی این اتفاق برای "كوین ایستمن" و "پیتر لیرد" (خالقان لاك‌پشت‌های نینجا) افتاد. آنها اولش میخواستند با خلق این شخصیت ها با ژانر کمیک های ابرقهرمانی شوخی کنند و آن را به هجو بکشند. خیلی هم داستان های دارک و خفنی خلق کردند. ولی در واقع وقتی سر و كله این لاك‌پشت‌های دوست‌داشتنی در تلویزیون پیدا شد، آنقدر محبوب شدند كه به نظر می‌رسید در نیمه نخست دهه 90 میلادی هر كودك زیر 10 سال آمریكایی با پیژامه‌های منقش به آنها به خواب می‌رود! البته لحن و حال و هوای این کارتون با کمیک های اولیه لاک پشت های نینجا زمین تا آسمان فرق داشت و خیلی لایت تر شده بود. ما با چهار لاک پشت به نام های «لئوناردو»، «مایکل آنجلو»، «رافائل» و «دوناتلو» آشنا شدیم (آنها نامشان از نقاشان و هنرمندان مشهور تاریخ الهام گرفته شده بود) و به خاطر اصابت با ماده ای مرموز به نام ooze تبدیل قدرت تکلم به دست آوردند و توسط استادشان ، «اسپلینتر»، آموزش های نینجایی دیدند. خیلی تعامل خوبی بین لاکپشتها هستش جالبیش اینه که هر کدوم سلیقه و اخلاقیات متفاوتی رو دارن. مایکل آنجلو عشق کمیک و تفریحه، دوناتلو یک "Geek" هستش و عشق تکنولوژیه. رافائل شخصیت خشن ولی قلبی داره که جنسی از طلاست و لئوناردو رهبر بقیه است و مهارت بیشتری در مبارزه داره. پخش مجموعه بیش از 9 سال ادامه داشت و همزمان در بسیاری از كشورهای جهان روی آنتن می‌رفت. شركت بازیسازی Konami بازی‌های جاودانه و حیرت‌انگیز لاك‌پشت‌های نینجای را (كه در اوایل دهه 90 میلادی ژانر بزن بزن یا Beat-em’ up را در كنسول‌های مختلف قبضه كرده بودند) براساس همین سریال انیمیشن منتشر كرد. از آن موقع تا به حال انیمیشن ها، بازی ها و فیلم های زیادی از روی لاک پشت های نینجا ساخته شده که نشون میده این شخصیت ها محبوبیت مستمری داشته اند. ولی رمز ماندگاری این گروه چیست؟ صمیمیت و برادری که بینشون وجود دارد. آنها مثل اعضای یک خانواده واقعی گاهی با هم جر و بحث میکنند ولی حاضرند جان خود را برای هم بدهند.

6- تایتان های نوجوان

تایتان های نوجوان

جوخه ابرقهرمانان جونیور دی سی! شاید در نگاه اول به نظر برسه ایده این گروه برای جذب بچه ها به سمت دنیای کمیک مناسب باشه ولی اینطور نیست و "تایتان های نوجوان" برخی از جسورانه ترین و بالغ ترین داستان های دنیای کمیک رو داشته. شخصیت هایی مثل «رابین»، «ریون»، «کید فلش»، «بیست بوی»، «استارفایر» و «سایبورگ» اعضای اصلی این گروه هستند و به لطف تاریخچه و پیشینه متنوع خود، باعث شده اند داستان های جالبی از روشون نوشته بشه. البته یادمون نره که این گروه اولش زیاد داستان های جالبی نداشت ولی در دهه 80 میلادی نویسنده ای بزرگ به نام «مارو ولف من» به همراه طراحی برجسته به نام «جورج پرز» این کمیک ها را احیا و اسمش را "تایتان های نوجوان جدید" گذاشتند. این کمیک یکی از برترین های این دهه بود و میگویند حتی اون موقع با محبوبیت X-Men برابری میکرده! خبیث های داستان های "تایتان های نوجوان" اون موقع خیلی جدی بودند و خطرات ملموس و بزرگی برای گروه نوجوان ما ایجاد میکردند. تعاملات بین شخصیت ها نیز در نوع خودش بسیار دیدنی بود. همین موقع بود که داستانی مثل "قرارداد یهودا" (The Judas Contract) خلق شد و ذهنیت خوانندگان را درباره یک گروه ابرقهرمانی نوجوانانه کاملا تغییر داد.

5- واچمِن (Watchmen)

واچمن (Watchmen)

واچمن یا "نگهبانان" نام کمیکی 12 شماره ای و بسیار تحسین شده است که سال 1989 توسط آلن مور و دیو گیبونز برای انتشارات "ورتیگو" (متعلق به دی سی) خلق و آغازگر دوران واقع گرایی در کمیک های ابرقهرمانی شد. این کمیک در رابطه با گروهی از قهرمانان است که از هم پاشیده‌اند و قتل یکی از آن‌ها سبب جمع شدن دوباره آن‌ها می‌شود. اعضای واچمن به معنای واقعی داغون و خاکستری بودند چون بین آنها متجاوز به عنف، دیوانه خودبزرگ بین، دانشمند مجنون، مبتلا به اسکیزوفرنی و ... یافت میشد. در حقیقت اعضای این گروه کسانی نیستند که بتوانند الگو قرار بگیرند ولی خوانندگان از همین خاصیت این گروه خوششون میاد! گروهی متشکل از آدم های واقعی با مشکلات واقعی که کارهای غیر عادی میکنند. Watchmen همچنین با تم های عمیق و جدی خودش نشان داد که دنیای کمیک میتواند کاملا مختص بزرگسالان باشد، نه بچه های کوچولو. اعضای این گروه عبارت بودند از «کمدین»، «ازیماندیاس»، «سیلک اسپکتر»، «دکتر منهتن»، «رورشاک» و «نایت آول» ! همه این شخصیت ها دارای عمق و پیچیدگی بودند و در همان 12 شماره به دل خوانندگان نشستند. آنها ثابت کردند که برای ماندگار شدن و تاثیرگذار بودن در تاریخچه کمیک حتما لازم نیست در صدها شماره کمیک حضور داشته و به ماجراجویی پرداخته باشی.

4- چهار شگفت انگیز (Fantastic Four)

چهار شگفت انگیز (Fantastic Four)

فیلم های چهار شگفت انگیز را فراموش کنید! چهار شگفت انگیز دنیای کمیک یک چیز دیگر است.

میگویند كه «مارتین گودمن» (صاحب آن موقع مارول) شنیده بود كه كمیك «جاستیس لیگ» دی سی به موفقیت مالی خوبی دست یافته. بنابراین از سردبیر جوان خود استن لی خواست تا یك گروه ابرقهرمانی مشابه خلق كند. در نتیجه او به كمك طراحی به نام «جك كربی» گروهی متفاوت به نام چهار شگفت انگیز را خلق كردند. در این گروه ما با چهار نفر به نام های «رید ریچاردز»، «سوزان استورم» ، «جانی استورم » و «بن گریم» آشنا شدیم که به اتفاق یکدیگر به فضا رفتند و در آنجا به خاطر اصابت با اشعه های کیهانی هر یک از آنها به یک نیروی فوق بشری دست یافت. چهار شگفت انگیز اولین كمیك ابرقهرمانی مارول در دهه 60 بود و به لطف موفقیت عظيم این كميك بود كه شخصیت های دیگری مثل مرد عنكبوتی، هالك، ایرون من، ثور، دردويل، مردان ایكس و ... خلق شدند. بنابراین شاید اگر به خاطر این گروه نبود دیگر ابرقهرمانان مارول هم الان وجود نداشتند. چرا این كمیك موفق شد؟ چون بر خلاف دیگر كمیك های ابرقهرمانی شركت رقیب، در چهار شگفت انگیز شاهد تمركز روی شخصیت پردازی ها بودیم. آنها با هم مشاجره میكردند و مشكلات شخصی داشتند و خوانندگان به راحتی با آنها ارتباط برقرار میكردند و همذات پنداری مینمودند. چهار شگفت انگیز اولین گروه ابرقهرمانی تاریخ بود که "انسانی بودن" (humanness) واقعی را وارد ژانر کمیک بوک های ابرقهرمانی کرد چون شخصیت هایش با مشکلات و چالش های واقعی زندگی دست و پنجه نرم میکردند. آنها در ضمن اولین "خانواده" دنیای کمیک نیز بودند.

3- انتقام جویان (The Avengers)

انتقام جویان (The Avengers)

بهترین خصوصیت این گروه که باعث میشه از نمونه های مشابه متمایز بشه اینه که به قول معروف اون ماشین خوب روغن کاری شده ای نیست که آدم تصور میکنه! یعنی اینکه چطور شخصیت های اصلی این گروه در کنار هم قرار میگیرن و با هم همکاری میکنند خودش یک معجزه است! (به قول «مارک رافلو» بازیگر نقش بروس بنر در فیلم اونجرز، اونا "یه تیم نیستند، یه بمب ساعتی هستن"!!!) «هالک»، «ثور»، «آیرون من»، «کاپیتان آمریکا»، «مرد مورچه ای» و «واسپ»! اینها اعضای اریجینال اونجرز بودند که اکثر موقع با خودشون میجنگیدند تا با امثال «التران» و «کنگ» (Kang) ! و همین رمز موفقیت این گروه بوده است. یعنی همیشه سعی شده بین اعضا نوعی تنش وجود داشته باشه که باعث شده داستانها از جذابیت خاصی برخودار بشوند. به همین دلیل نویسندگان Avengers همواره سعی کرده اند که به جای اینکه همیشه از شخصیت های نامبر وان مارول استفاده کنند، از اونایی بهره بگیرند که بیشترین تنش رو ایجاد میکنند، حالا این تنش میتونه عاطفی باشه یا جور دیگری. اگه من این مقاله رو مثلا 20 سال پیش مینوشتم قطعا چهار شگفت انگیز را در رتبه سوم میذاشتم و انتقام جویان را در رتبه چهارم ولی حقیقتا در 17، 18 سال اخیر این گروه از نظر داستانی خیلی پیشرفت کرده است و الان سالهاست که هر وقت یک داستان مهم و عظیم از مارول میبینیم پای این گروه هم وسطه. بنابراین انتقام جویان به گل سر سبد "ایده سرا" (لقبی که به مارول داده شده است) تبدیل شده. نکته مهم درباره انتقام جویان اینه که داستان هایش جوریه که مثلا در یک شماره میروند فضا و با تهدیدات کهکشانی مقابله میکنند و بعد در شماره بعد میان به سطح خیابان و با مسائل اجتماعی یا خانوادگی روبرو میشوند. یعنی همیشه تعادلی بین موضوعات اغراق آمیز و تم های ملموس در داستان های این تیم وجود داشته است.

2- جاستیس لیگ (Justice League)

لیگ عدالت (Justice League)

واقعا میشد جای جاستیس لیگ (لیگ عدالت) و انتقام جویان را در این لیست با هم عوض کرد چون هر دوشون به قدر کافی داستان خوب دارند (البته انتقام جویان در سالهای اخیر داستان های مهم تر و بهتری داشته و به خاطر فیلم های سینمایی مارول، بیشتر به چشم آمده). ولی جاستیس لیگ را رتبه دوم قرار دادم چون گروه قدیمی تری هستش و برپایه سه شخصیت بسیار مهم تاریخ دنیای کمیک یعنی «بتمن» و «سوپرمن» و «واندرومن» بنا شده است. این یعنی اینکه سه تن از شناخته شده ترین شخصیت های دنیای کمیک همیشه در آن حضور داشته اند و همین باعث شده همواره ضروری باشد. در واقع میتوان ادعا کرد تمام سوپرتیم های مدرن امروزی به نوعی مدیون جاستیس لیگ هستند یا ازش الهام گرفته اند. جاستیس لیگ اولین گروه ابرقهرمانی تاریخ نیست ولی مدلی ارائه داده که مورد بهره برداری خیلی دیگر از تیم های مشابه قرار گرفته است. ضمن اینکه همیشه شخصیت های درجه یک دی سی در این گروه حضور داشته اند و واقعا سخته از گروهی نام ببری که بتمن، سوپرمن، واندرومن ، فلش، گرین لنترن، شزم، گرین اروو، زاتانا، هاک گرل و ... عضوش هستند و هیجان زده نشی. در طول سالها نویسندگان بزرگی همچون «گرنت موریسون»، «مارک وید»، «دواین مک دافی»، «جی ام دی متیوس»، «کیث گیفن» و ... به موفقیت این تیم افزوده و سبک منحصر به فرد خود در داستان گویی را به آن داده اند. ممکنه که داستان های جاستیس لیگ از نظر عاطفی و احساسی به پای کمیک های Avengers نرسند ولی در عوض با پیچیدگی های اخلاقی و سئوالات تفکر برانگیزی که در ذهن خواننده ایجاد میکنند، جبران میکنند.

1- مردان ایکس (X-Men)

مردان ایکس (X-Men)

گفته میشه در طول تاریخ کمیک بوک هیچ عنوانی به اندازه X-men و عناوین فرعی آن پرفروش نبوده است. از دهه 80 میلادی تا به حال یک عالمه کمیک از روی X-men منتشر شده و گروه های زیادی مثل The New Mutants، X-Factor، X-Force، Exiles، X-Static و ... ازش منشعب شده اند که همه از پرفروش ترین و موفق ترین ها بوده اند. جذابیت اصلی داستان های مردان ایکس اینه که "میوتانت" هستند. یعنی به خاطر جهش ژنتیكی (mutation) که باهاش متولد شده اند، آزار و اذیت و تنفر انسان های عادی بودند . در اصل جوهره اصلی مردان ایكس را زجر و محنت تشكیل میدهد. «استن لی» و «جك كربی» از این ایده به عنوان استعاره ای از نژاد پرستی استفاده كردند. یعنی مردان ایكس هم از سوی جامعه طرد میشدند درست مثل سیاه پوستانی كه توسط نژاد پرستان آمریكایی طرد میشدند و میشوند. آری .. اریجین مردان ایكس آغازگر ماجراهایی شد كه در آن تلاش برای مقبولیت و كسب احترام اجتماعي حرف اول را میزند. همین باعث شده نوعی بلوغ، عمق و حس فلسفی به داستان های X-men تزریق شود. از اواسط دهه 70 میلادی که کمیک های ایکس من ریبوت شدند و اعضایی مثل «ولورین»، «استورم»، «کلاسوس» و «نایت کرالر» به اعضای اولیه یعنی «سایکلاپس» و «جین گری» اضافه شدند، واقعا محبوبیت مردان ایکس سر به آسمان نهاد مخصوصا وقتی «کریس کلرمانت» نویسنده و «جان بیرن» طراح مردان ایکس شدند و با هم شاهکارهایی مثل "حماسه فونیکس سیاه" و "روزهای گذشته و آینده" (Days of Future Past) خلق کردند. شک نکنید که مردان ایکس بهترین داستان های تاریخ کمیک را داشته اند. شک نکنید. داستان های مردان ایکس همه چیز داشته اند از قصه گویی خلاقانه تا پیچش های شوکه کننده، تم های فلسفی درباره صلح و تحمل دیگران، لحظات عاطفی، شادی، غم و ...

مهدی ترابی مهربانی

(mtm)

(هر كسي بدون اجازه يا بدون ذكر نام نويسنده و منبع از اين مقاله يا ديگر مقالات سايت در وبلاگ يا سايت خود استفاده كند، مورد پيگرد قانوني قرار خواهد گرفت)

مطالب مرتبط:

10 گروه ابرقهرمانی برتر دنیای کمیک