نقد و بررسی فیلم "مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه" (Spider-Man: Homecoming)

مقدمه: قرار بود این فیلم رو تو سینما ببینم. البته دیدمش. دو بار هم دیدم. ولی اونجوری که برنامه ریزی کرده بودم نشد. میدونید ... به خاطر شغلی که دارم تقریبا یک سال و 3 ماهه که در خارج از کشور زندگی میکنم. یکی از معدود سرگرمی های من در این کشور اینه که برم سینما و فیلم های جدید رو تماشا کنم. فیلم های دکتر استرنج، جنگ ستارگان: روگ وان، دیو و دلبر، لوگان و نگهبانان کهکشان 2 و ...  را هم تو سینما دیدم. ولی راستش رو بخواهید دقیقا یک هفته مونده به اکران فیلم جدید مرد عنکبوتی برای مرخصی 45 روزه اومدم ایران. بنابراین فرصت نشد فیلم رو تو سینما ببینم و سریع براتون نقد کنم. ولی خوشبختانه وقتی  از مرخصی برگشتم این فیلم هنوز روی پرده بود و رفتم و دیدمش. ولی اون موقع دیگه کمی برای نقد نوشتن دیر شده بود. بنابراین تصمیم گرفتم نقد  رو بذارم برای موقع انتشار نسخه بلو ری این فیلم ...

 

شناسنامه فیلم:

 كارگردان: جان واتس

 تهیه‌كنندگان: کوین فایگی، ایمی پاسکال

 فیلمنامه‌نویسان: جاناتان گولد استاین، جان فرانسیس دالی، جان واتس، کریستوفر فورد، کریس مکینا، اریک سامرز (براساس کامیک ‌های «اسپایدرمن»، خلق شده توسط استن‌لی و استیو دیتكو)

 بازیگران: تام هالند، مایکل کیتون، جان فاورو، زندایا، دونالد گلاور، تین دالی، مریسا تومی، رابرت داونی جونیور

موسیقی: مایکل جیاگینو

فیلمبردار: سالواتوره توتینو

 محصول: كلمبیا پیكچرز (سونی)، مارول استودیوز، پاسکال پیکچرز

 مدت زمان: 133 دقیقه

 تاریخ اكران: 7 جولای 2017

 بودجه: 175 میلیون دلار

 میزان فروش در سراسر جهان: 880  میلیون دلار

تریلر فیلم: Download

لینک دانلود نسخه بلوری فیلم: Download

 دانلود صحنه های حذف شده: DownLoad

ایستر اگ(EASTER EGG)ها و اشارات فیلم "مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه"

 بررسی اسپایدرمن 6

 خلاصه داستان:

پیتر پارکر جوان که هنوز هم به خاطر تجربه ای که با اونجرز داشته هیجان زده است ، به خانه برمیگرده تا پیش زن عمو می، زندگی خودش رو از سر بگیره. او زیر نظارت دقیق مرشد خودش تونی استارک (مرد آهنی) قرار داره و داره کم کم با هویت جدید خودش یعنی مرد عنکبوتی کنار میاد. همچنین سعی میکنه به زندگی روزمره خودش برگرده و البته همش داره سعی میکنه ثابت کنه توانایی هایش چیزی فراتر از محله کوچیک خودشه. تا اینکه خبیثی به نام والچر ظاهر میشه و هر چی برای پیتر مهم و عزیزه رو تهدید میکنه...

هیچ شکی نیست که مرد عنکبوتی بازگشت به خانه یکی از سرگرم کننده ترین فیلم های سال 2017 و حتی چند سال اخیر است. همچنین یکی از فیلم هایی هستش که خیلی راحت میشه باهاش ارتباط برقرار کرد و به نظرم دلیل اصلی این که تا الان پرفروش ترین فیلم کمیک بوکی ساله هم همینه.  واقعا باید به مارول استودیوز تبریک بگم که فیلمی ساخته که میتونست خیلی تکراری و کلیشه ای باشه ولی نبود. برعکس، خیلی هم با طراوت و شادابه. بیایید با هم رو راست باشیم. فیلم های مرد عنکبوتی تقریبا همشون یه داستان رو روایت میکنند! پسر بچه درسخوان و عادی که دارای نیروی فوق بشری غیرعادی میشه و زندگیش پر است از تراژدی و آدم های خبیث رنگارنگ که به نوعی سر راهش قرار میگیرند ولی  باهاشون میجنگه و پیروز میشه ولی اغلب عزیزی را هم از دست میده . این وسط با مشکلات ریز و درشت زندگی شخصی و عشقی او هم روبرو میشویم . تا اینکه سرانجام معنی واقعی مسئولیت پذیری رو یاد میگیره و ... تمام! خب .. با توجه به اینکه مرد عنکبوتی در 15 سال گذشته در 6 فیلم سینمایی ظاهر شده بود پس شخصا حس میکردم شاید از دیدن فیلم جدیدش خسته بشم یا برام تکراری باشه. ولی خدا وکیلی نبود. نمیدونم مارول چطور این کار رو میکنه ولی بازگشت به خانه انگار فیلمی بود که همیشه باید ساخته میشد ولی به دلایلی نشده بود. دقیقا انگار اون جاهایی که همیشه تو فیلم های قبلی miss شده بود، اینجا پررنگ و روشون تمرکز شده بود.

ند لیدز - پیتر پارکر

 این مساله به قیمت این تمام شده که ارکان اصلی فیلم های قبلی یعنی آزبورن ها، جی. جونا جیمسون ، گوئن استیسی، مری جین واتسون و البته عمو بن در فیلم نباشند ولی فیلم ابدا به خاطر عدم حضور آنها ضربه نخورده. من که اصلا نبود اونا رو حس نکردم. و این واقعا موفقیت بزرگیه. مارول و جان واتس (کارگردان این فیلم) و فیلمنامه نویسانش محصولی برامون تدارک دیده اند و شخصیت هایی برامون خلق کرده اند که آدم را با خود همراه میکنند.

هم کلاسی های پیترپارکر

و البته در ابتدا یه چیزی هست که بهتون میگم که دوست دارم بهش خوب دقت کنید: در تمام فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی بدون استثنا شاهد حداقل یک صحنه در قبرستان بوده ایم (برید با دقت فیلم های قبلی رو نگاه کنید. خودتون متوجه میشید). ولی در این فیلم نه! حالا چرا اینو گفتم؟ چون سازندگان فیلم های اسپایدرمن درست مثل دنیای کمیک میدونند که زندگی پیتر پارکر با مرگ و تراژدی و از دست دادن عزیزان عجین شده. بنابراین حداقل یک بار پیتر رو در قبرستان و بر سر مزار عزیزانش نشان میدادند تا بهمون یادآوری بشه. ولی جالب اینه که بازگشت به خانه نه تنها همچین صحنه ای نداره بلکه حتی یک بار هم اسمی از بزرگترین تراژدی زندگی پیتر پارکر یعنی عمو بن نمیبره! در عوض سازندگان فیلم با ظرافت و به طور غیر مستقیم غم و اندوه و مسئولیت پذیری را در فیلم نشان میدهند. مثلا در جایی که پیتر میره مهمانی لیز آلن و اونجوری جلوی فلش تامپسون و بقیه خیط میشه چون مجبوره به خاطر حس مسئولیت پذیری خودش بره دنبال افراد والچر . یا اونجایی که لیز رو تنها میزاره تا بره دنبال باباش ، یا دوستاش میرن استخر شنا ولی اون فقط با حسرت نگاهشون میکنه و ... از این مثال ها تو فیلم زیاده. آدم دلش به حال این پسره میسوزه.  باید همیشه به خاطر مسئولیتی که قبول کرده زندگیش داغون بشه و .... خیلی هم بدشانسه و این ذات و طبیعت شخصیت پیتر پارکر/مردعنکبوتیه که به خاطرش عاشقش هستیم . پس میخوام نتیجه بگیرم که مارول استودیوز شاهکار کرده چون هم به ذات مرد عنکبوتی وفادار بوده و هم یه فیلم fresh تحویل ما داده که برامون تازه گی داره (من هی مدام میگم مارول چون سونی رو تو موفقیت این فیلم هیچ کاره میدونم!) .

تونی استارک - پیتر پارکر

 از وفاداری به ذات شخصیت پیتر پارکر هر چی بگم بازم کمه. خدای من .. این همون پسریه که من همیشه عاشقش بودم. این همون "آدم" خام و بی تجربه ای هستش که همیشه دلم واسش تنگ میشه. یک "انسان" عادی که همه چیزش عادیه ولی همیشه سعی میکنه کار درست رو انجام بده و همیشه هم گند میزنه ولی تسلیم نمیشه و دوباره سعی میکنه. تو فیلم کیف میکنم که میره اون سارق رو بگیره ولی میفهمه ماشین خودش بوده و همه بهش سرکوفت میزنن. کیف میکنم تونی بهش میگه تو سطح زمین باقی بمونه ولی حرفش رو گوش نمیده و میره دنبال والچر. کیف میکنم وقتی تونی  لباس پیشرفته اش رو میگیره بازم تسلیم نمیشه و میره و حساب والچر رو میرسه. کیف میکنم هر روز به هپی هوگان پیامک میزنه و میگه پس چی شد واسه من ماموریت ندارید ولی اون بهش کم محلی میکنه. کیف میکنم وقتی میبینم مجبور میشه از عشقش بگذره و بره دنبال مسئولیتش (البته جیگرم براش کباب میشه ها! ولی کیف میکنم چون به ذات شخصیتش وفاداره) و البته کیف میکنم وقتی میبینم پیتر زیر اون همه آوار گیر افتاده ولی تسلیم نمیشه و خودش رو آزاد میکنه. آره .. این همون پیتر پارکریه که همه میشناسیم.

اسپایدرمن زیر آوار

بازی های فیلم همشون عالی ان. تاکید میکنم .. همه شون عالی هستند. اعتراف میکنم که اولش هرگز از انتخاب تام هالند راضی نبودم. ولی خداییش خیلی خوب نقش پیتر پارکر و مرد عنکبوتی رو بازی میکنه. اون صحنه های که میره خونه لیز آلن تا ببرتش به مراسم رقص در مدرسه و متوجه میشه که آدریان تومز باباشه رو خیلی دوست دارم. اوج بازیگری هالند را در آنجا شاهد هستیم. بازی او آمیخته ای از ترس و حیرت و بهت و ناباوریه. اونجایی که مدام زل زده به بابای لیز یا اون صحنه پر التهابی که تو ماشین هستند و دیالوگش با تومز. من به عنوان بیننده کاملا با حس و حال پیتر در آن موقعیت ارتباط برقرار کردم. اگر اون صحنه و کلا اگر یک سوم نهایی فیلم اونقدر پرتنش و هیجان انگیزه به خاطر بازی تام هالند و البته مایکل کیتونه. و البته که تام هالند واقعا یک مرد عنکبوتی شگفت انگیزه . حرکاتش و اون تعهدی که مشخصه موقع ساخت فیلم از خودش بروز داده باعث شده اسپایدرمنش باورپذیرترین اسپایدرمن تاریخ سینما باشه. مایکل کیتون کبیر هم شگفت انگیزه. دیگه همه ازش تعریف کردن و من چیز خاصی برای گفتن ندارم . فقط اینکه آدم با شخصیتش همراه میشه و انگیزه اش رو باور میکنه. نمونه های واقعی آدریان تومز در جامعه زیاد هستند. مرد خانواده ای که بی عدالتی های جامعه باعث میشه خبیث بشه. و البته یه نکته ای که خوشم میاد اینه که والچر آدم احمقی نیست. خیلی سریع تو ماشین به قول معروف دو دو تا چهار تا میکنه و میفهمه که مرد عنکبوتی همون پیتر پارکره! درستش هم همینه. باید به شعور تماشاچی احترام گذاشت.

ادریان تومز - مایکل کیتون - والچر

یک نکته مهم هم درباره خبیث های مرد عنکبوتی در این فیلم بگم و اینکه چرا اینقدر موفق هستند. ما در فیلم های قبلی همیشه خبیثی را داشتیم که به نوعی به "پیتر پارکر" ربط پیدا میکرد. مثلا نورمن که پدر بهترین دوستش بود، ادی براک که همکار پیتر بود، دکتر اختاپوس که استادش بود، مرد شنی که عموش رو کشته بود و .... این خوبه ولی زیادش خوب نیست. در این فیلم هم ما تنها در اواخر فیلم متوجه ارتباط تومز با پیتر میشویم . ضمن اینکه اون شوکر یا مخترع مخوف هیچ ارتباطی با پیتر ندارند و به همین دلیله که علیرغم حضور سه خبیث، فیلم شلوغ به نظر نمیرسه. درستش هم همینه. تو دنیای کمیک مگه همه دشمنای اسپایدرمن با پیتر ارتباط خاصی دارند؟ و در اینجا جا داره به بازی عالی جیکوب باتالون در نقش ند لیدز اشاره کنیم که واقعا گرما و شیرینی خاصی به فیلم میده و دوست خوبی برای پیتره.

ند لیدز - دیوید باتالون

من با فلش تامپسون و زن عمو می هم هیچ مشکلی نداشتم. اولش کلی حرص خوردم چرا فلش رو اینقدر تغییر دادند یا چرا دیگه قلدر نیست ولی اصلا مهم نیست چون من یه purist نیستم که به رنگ پوست و این جور چیزا گیر بدم. برای مهم اون کارکرد یا function شخصیت مهمه. فلش همیشه پیتر رو آزار میداد الان هم آزار میده. الان دیگه قلدرها مثل سابق نیستن و فلش این فیلم هم خیلی مدرنه. پولداره و باهوش و انگار به پیتر حسودی میکنه و رقیبشه . من کاملا با این جور آدم ها اشنا هستم و نوع رفتاری که با پیتر میکنه کاملا برام ملموسمه. زن عمو می هم همینطور. کاری با سن و سالش ندارم. اصلا برام مهم نیست. مهم نقشیه که ایشون تو زندگی پیتر داره که اونم حمایت کردن روحی و معنوی از پیتره که همین کار رو هم میکنه. اتفاقا چون اونقدرها هم با پیتر اختلاف سنی نداره پس بهتر درکش میکنه و در نتیجه بهتر میتونه ازش حمایت کنه.

زن عمو می - مریسا تومی

 ولی به نظرم از نظر رومانس فیلم ضعف هایی داره. این اولین فیلم مرد عنکبوتیه که از این نظر اینقدر بی رمقه. البته من با این بخش هم مشکل خاصی ندارم. این عشق اول پیتره و تجربه نشون داده عشق اول تو حال و هوای دبیرستان رو نباید زیاد جدی گرفت! تو کمیک ها هم همین طور بود. پیتر اولش از لیز آلن و بتی برنت گذر کرد که به گوئن استیسی و مری جین رسید. پس زیاد عیبی نداره اگه رومانس فیلم قوی نباشه. همون بهتر که عشق اصلی رو بذارن واسه فیلم های بعد. ولی با این حال میشد شخصیت پردازی لیز آلن رو قوی تر و عمیق تر کرد. او شخصیت اش عمق لازم و نداره. البته بازیگرش (لورا هریر) بازیگر خیلی خوبیه ولی راستش من آخرش نفهمیدم واسه چی همچین دختری به کسی مثل پیتر دل بسته؟

لیز الن

یه مشکلی هم فیلم داره که شاید زیاد به چشمتون نیاد. اینو من خودم حسش کرده بودم ولی دیشب داشتم نقد سایت معتبر Observer.com برای این فیلم رو میخوندم و دیدم که منتقد اون سایت هم به این نکته اشاره کرده. (نقدش اینجاست) بنابراین بهتره از ایشون نقل قول کنم:

{مرد عنکبوتی بازگشت به خانه} فیلم خوبیه ولی یک فیلم ابرقهرمانی برای اینکه خارق العاده باشه، باید داستانی داشته باشه که اونقدر گیرا باشه که براتون واقع گرایانه به نظر بیاد، علیرغم اینکه شخصیت هاش قدرت های خارج از محدوده های دنیای ما دارند. بهترین مثال برای آمیخته گی سرگرمی و قصه ای عالی، "مرد عنکبوتی 2" نام داره که احتمالا بهترین فیلم ابرقهرمانیه که تا به حال ساخته شده.

اگر من سر کلاس درس قرار بود به بازگشت به خانه اشاره کنم برام خیلی سخت میشد که به یک تم یا موضوع اصلی اشاره کنم. با این حال تم مرد عنکبوتی 2 از همون ابتدا تا انتها مشخصه: "قدرت زیاد، مسئولیت زیادی هم به همراه دارد". حتی اگه پیتر روح عمو بن مرحوم را در خواب نمیدید ، باز هم فیلم به روشنی این تم را نشون میداد. قدرت های پیتر پارکر هم روی زندگی شخصی و هم روی زندگی حرفه ای او تاثیر منفی میذاره و باید در نهایت ایثاری بکنه که تماشاچی باهاش ارتباط برقرار میکنه.

بزرگترین از خودگذشتگی او اینه که دوست دخترش مری جین (کرستن دانست) را رها میکنه چون نمیخواد صدمه ببینه. عشق بین پیتر و مری جین تاثیر گذار، غم انگیز و دردناکه. از اون دسته عشق هایی که آدم نظیرش رو تو فیلم هایی مثل "تایتانیک" یا "بیمار انگلیسی" پیدا میکنه. صحنه ای که مری جین نامزدش رو تو کلیسا ترک میکنه تا با پیتر باشه و بهش میگه علیرغم تمام مسئولیت هاش میخواد باهاش باشه، به اندازه تمام صحنه های اکشن فیلم هیجان انگیزه. ولی متاسفانه روابط (عاطفی) در بازگشت به خانه عمق ندارند. اما شاید مخاطب هم دنبال همچین چیزی نیست.

البته من عقیده دارم بازگشت به خانه تم مشخصی داره و اونم اینه که این لباس نیست که از پیتر پارکر قهرمان میسازه بلکه اراده آهنین اوست. ما اینجا اون مساله رو به روشنی در سکانسی که با تقلای بسیار خودش رو از زیر آوار خلاص میکنه میبینیم. ولی مساله اینه که تم اصلی که انصافا تم خوبی است زیاد با بخش های دیگه داستان لینک نمیشه. مثلا وقتی در مرد عنکبوتی 2 پیتر از مری جین دست میکشه برامون خیلی سوزناکه چون عشق بین اونا برامون خوب جا افتاده  و با تم اصلی فیلم که مسئولیت پذیری و ایثاره نیز خوب چفت و بست میشه . ولی اینجا وقتی پیتر علیرغم میل باطنی خودش از لیز دل میکنه تا جلوی باباش رو بگیره آدم زیاد تحت تاثیر قرار نمیگیره چون اون عشقه زیاد برامون عمق پیدا نکرده پس چندان تحت تاثیرش قرار نمیگیریم.

لباس خانگی مرد عنکبوتی

اما در عوض بازگشت به خانه چیزی داره که اون رو از بقیه فیلم های مرد عنکبوتی متمایز میکنه و اونم اینه که بینهایت fun  هستش و حس شوخ طبعی شگفت انگیزی داره. خب ... مارول استودیوز در این زمینه تخصص بالایی داره ولی گاهی اوقات تو فیلم هایش دیده بودیم که زیاده روی میشه ولی تو این فیلم اصلا اینطور نیست. همه چیز سر جای خودشه و اتفاقا خیلی هم بجا به نظر میاد چون با تم بی تجربه گی و بدشانسی پیتر پارکر در ارتباطه. ضمن شخصیت اسپایدرمن جون میده برای لحظات فان و بامزه . بنابراین شوخی ها تو همچین فیلمی بیشتر جواب میده تا مثلا تو فیلم شخصیتی مثل دکتر استرنج.

اسپایدرمن - اونجرز

بعضی ها هم میگن که نبردهای فیلم به قدر کافی حماسی یا عظیم و ماندگار نیست. من کاملا مخالفم. اتفاقا یکی از دلایلی که این فیلم رو اینقدر دوست دارم هم همینه که سعی کرده تمام اتفاقات بزرگ خودش رو خیلی جمع و جور و تو محله کوئینز برگزار کنه. خیلی هم واقعیه. چون آدمی به سن و سال پیتر که هنوز برای دیلی بیوگل کار نمیکنه چرا باید همش تو منهتن نیویورک باشه؟ به همین دلیل مثلا اون صحنه تعقیب و گریز بین مرد عنکبوتی و افراد والچر به نظرم علیرغم محدودیت هایی که داره اما خیلی خلاقانه است. اونجایی که پیتر میان بر میره و از وسط خونه های مردم رد میشه اوج خلاقیته و البته خیلی هم fun. من نبرد نهایی با والچر رو هم دوست داشتم. اونم به نظرم خلاقانه و متفاوت بود. جلوه های ویژه هم خوب بود. مشکلی ندیدم. انشاله در قسمت های بعد نبردها به وسط آسمان خراش های منهتن کشیده بشه.

جنگ مرد عنکبوتی والچر

از موسیقی هم راضی بودم. اره خیلی شاهکار نیست ولی ازش راضی بودم. خوب به اون لحظاتی که باید حس بده، حس میده. مخصوصا اون اول فیلم که لوگوی مارول استودیوز با اون تم آهنگ معروف اسپایدرمن همراه میشه. خدا میدونه اونقدر برایم شگفت انگیز بود و اونقدر تو سالن سینما از شنیدنش به وجد اومدم که میخواستم فریاد بزنم. یعنی همراهی این موسیقی با اون لوگو این حس رو ایجاد میکنه که آره بالاخره مرد عنکبوتی برگشت به خونه ....

والچر - مایکل کیتون

و اما دو نکته دیگه هم درباره این فیلم هست که فکر کنم حتما باید گفته بشه. یکی اینکه حضور تونی استارک در فیلم کاملا به اندازه و مفیده. راستش قبل از دیدن فیلم کمی ترس داشتم که نکنه حضور تونی باعث بشه تمرکز داستان از پیتر پارکر منحرف بشه. چون رابرت داونی جونیور عادت داره فیلم رو مال خودش بکنه! ولی اصلا اینطور نیست. تونی حضورش هم در فیلم ضروریه و هم اینکه به تم اصلی که قبلا هم اشاره کردم ربط داره. یعنی او باید حتما باشه و اون لباس رو از شاگرد خودش پس بگیره تا پیتر روی پای خودش وایسه و ثابت کنه که یه قهرمان واقعیه.

رابرت داونی جونیور - اسپایدرمن

نکته دوم درباره لباس مرد عنکبوتیه. راستش در طول فیلم مشکل بزرگی با اینکه این لباس رو تونی براش درست کرده یا اینکه اینهمه تجهیزات و .. داره نداشتم. یعنی جو فیلم و داستانش جوریه که آدم متوجه مشکل خاصی نمیشه. ولی آخر فیلم واقعا دوست داشتم پیتر لباس رو قبول نکنه و خودش برای خودش لباس درست کنه. حقیقتا هنوز هم تو کتم نمیره که دیزاین این لباس نمادین رو کسی به غیر از پیتر پارکر انجام داده باشه. درسته اینجوری خیلی واقعی تر و باور پذیرتره که یه آدمی مثل استارک با اون همه امکانات بتونه همچین لباسی بسازه ولی ای کاش طرح اش یه جور دیگه بود و لااقل پیتر در خلق اون لباسی کلاسیکی که تن اسپایدرمنه یه نقشی داشت، حتی در حد مشاور ...

مرد عنکبوتی 6

و در پایان میگم که خدا رو شکر که بازگشت به خانه فیلم خوبی از آب درآمد چون خیلی چیزا رو باید ثابت میکرد و بازم خدا رو شکر که سربلند شدیم. مارول فیلمی ساخته باطراوت و دوست داشتنی که آدم رو برای سری های بعدی مشتاق میکنه. من این فیلم رو بعد از مرد عنکبوتی 1 و  2، بهترین فیلم تاریخ اسپایدرمن میدونم. البته به مرد عنکبوتی 1 خیلی نزدیکه ولی انصافا اون یه چیز دیگه بود ...

بازم شرمنده بابت تاخیر در نقد این فیلم!

امتياز: 8.5 از 10

 

مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2017

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

ایستر اگ(EASTER EGG)ها و اشارات فیلم "مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه"

نقد و بررسی فیلم های سینمایی مرد عنكبوتی

لینك دانلود نسخه بلو ری (BLU-RAY) فیلم های مرد عنكبوتی + دوبله به زبان فارسی

تمام صحنه های حذف شده از "مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه" را تماشا کنید

15 سوال مهمی که پس از دیدن فیلم "مرد عنکبوتی : بازگشت به خانه" در ذهن ما ایجاد میشود!

پرواز طولانی والچر برای رسیدن به پرده سینما!

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn