توجه: شدیداً توصیه میشود قبلاً از خواندن این كمیك هر سه قسمت مجموعه مقالات آشنایی با "سرگذشت كلون" (Clone Saga) را بخوانید!
مترجم : مهدی ترابی مهربانی
گرافیست: محمد شیرزاده
لينك دانلود مستقيم
لینك دانلود غیر مستقیم
لینک دانلود غیر مستقیم (مدیافایر)
مواردی كه میتوان آنها را مورد بحث قرار داد:
- آیا با «اسپاك» موافقید كه دختری كه او باهاش آشنا شده از دخترهایی كه پیتر باهاش بود، بهتره؟
- چرا حس عنكبوتی «اسپاك» در مواجهه با «اسكارلت اسپایدر» بهش اخطار نداد؟
- چرا «اسپاك» تا این حد از «كین» متنفر است و میخواهد از او انتقام بگیرد؟
- یادتون هست اسپایدرمن اولین بار در كدام شماره از كمیك های Avenging Spider-Man با میوتانت های عنكبوتی «شغال» مواجه شد؟
- در كل آیا فكر نمیكنید كه «كریستوفر یوست» (نویسنده این كمیك) در مقایسه با «دان اسلات» شخصیت مغرور و قاتل «اسپاك» را بهتر به نمایش میگذارد؟ مثلاً اينكه چرا او در عین حال كه میخواهد «كین» را بكشد اما میگوید كه بهش» احترام میگذارد؟
- «شغال» چه در سر دارد؟
ضمناً نظر خودتون رو درباره داستان و طراحی های این کمیک با ما در بخش نظرات در میان بذارید.
برای خوندن دیگر کمیک هایی که ترجمه کرده ایم اینجا را کلیک کنید.
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
15 دشمن ترسناک و چندش آور مرد عنکبوتی!
كمیك های مرد عنکبوتی: توطئه کلونی به زبان فارسی ( كامل + لینك دانلود مستقیم)
رتبه بندی 10 سلاح برتر دشمنان مرد عنکبوتی
"سرگذشت كلون" – قسمت اول: معرفی «شغال» (THE JACKAL)
"سرگذشت كلون" – قسمت دوم: چه كسی كلون است؟
قسمت آخر از داستان "سرگذشت كلون" (CLONE SAGA) ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم!
"سرگذشت كلون" – قسمت سوم: معرفی كلون های اسپایدرمن!
زندگی، مرگ و بازگشت بن رایلی
معرفی معروفترین دشمنان مرد عنکبوتی
15 مرد عنکبوتی دارک در دنیای کمیک!
زشت ترین قهرمانان دنیای کمیک!
20 كمیك برتر ترسناك (HORROR COMICS)
15 شخصیت برتر کمیک های ترسناک مارول
20 هیولای برتر مارول (TOP 20 MARVEL MONSTERS)
10 شخصیت برتر ژانر وحشت در کمیک های ابرقهرمانی
دیدگاهها
اگه منظورت اون دختر قد کوتاهس باید بگم خیلی زشته و شخصیت پردازی جالبی نداره،وقتی میبینمش اینجوری میشم
فقط امیدوارم کار به جایی نکشه که باهم ازدواج کنن چون اون موقع اگه پیتر برگرده نمیدونه چه خاکی به سرش بریزه مگر اینکه دوباره یه one more day اتفاق بیفته
راستی صحبت از پیلبان شد آقای ترابی دیدید آقای تقی فهیم این هفته مهمون برنامه هفت بودن؟
امامن یه چیزی رونمیفهمم , این چه مقایسه غلطیه که دوستان بین این کمیک و "مردعنکبوتی برتر" انجام میدن؟اصلا چرا چند وقته همه شدن آنتی اسلات؟فقط به خاطر اینکه کارهای چندماهه اخیرش چندان دلچسپ نیست؟یعنی این اشتباهه قسمتی از کار هر اهل هنری نیست ؟اسلات حتی این چند ماهه هم بد کار نمیکنه , داره برای دل خودش کار میکنه...خیلی ها به این نقطه میرسن(نمونه ایرانیش آقای مهرجویی)آیا این دلیل میشه که هر حرفی به دهنمون بیاد بزنیم؟مثلا حتی تهمت بزنیم که فلان نویسنده شیطان پرسته؟
اما نکته آزار دهندش اینجاست که میگن اسلات اصلا نه از تاریخچه مردعنکبوتی چیزی میدونه و نه اصلا به مردعنکبوتی ومخاطبانش احترا میذاره , ازهمه بدتر اینکه میگن اسلات اصلا نویسنده نیست!اون هم به کی , نویسنده ای که ثابت کرده برای هرقشری از کودک (لونی تونیز , ماجراهای بتمن) تا بزرگسال (افرادایکس) میتونه به جذابترین شکل ممکنه بنویسه. نویسند ای که آقای ترابی صراحتا گفتن که جزو معدود نویسنده هاییه که برای تاریخ اسپایدرمن احترام بسیاری قائله , نویسنده ای که توی هرtop10مرتبط با مردعنکبوتی یکی از داستان هاش حاضره, عجوبه ای کهSpiderMan/Hum an Torch رو توی کارنامش داره , اونوقت ...
متاسفانه مسئله فقط اینجا نیست و توی چند تا از سایت ها و انجمن های مرتبط هم مطرح شده که تماما نتیجه بحث های غلطیه که اخیرا مرسوم شده(مردعنکبوتی بهتره یا بتمن,مارول علیه دی سی,گوئن انتخاب بهتری برای پیتره یا مریجین,اسلات خوبه یا ...)که جز دلخور کردن هم دیگه و توهین به بزرگان هنر و ادبیات هیچ نتیجه دیگه ای در بر نداره . به امید اینکه دیگه شاهد چنین بحث هایی نباشیم ...
- دختری که باهاش آشنا از هر کسی براش بهتره . تاکید میکنم براش بهتره . برای پیتر ولی بهتر نیست .
- توی مقاله به این موضوع پرداخته بودید . هیج یك از كلون ها اسپایدرمن، حس عنكبوتی (Spider sense) او را تحریك نمیكنند!
- چونکه کین یکدفعه اختاپوس رو کشته .
- نه
- تا حدی بله . تا حدودی نه . آخه خیلی دلش میخواد کین رو بکشه . یه مقدار اغراق کرده نویسنده . ولی عذاب وجدان گرفتنش هم خوب بود .
- میخواد یه کلی کلون بسازه
آقای ترابی قبول شدم ؟
1.قراره داستان های جدید مردعنکبوتی همزمان با انتشار نیویورک و واشنگتون در ایران ترجمه منتشر بشه!
2. اسم این داستان های مصور "مردعنکبوتی شگفت انگیز"ه که نویسنده این آثار استن لی نام داره!
3.شخصیت های متعددی (از جمله ولورین) در داستان ها ها حضور داره و جدیدترین قسمت اون دیروز منتشر شده!
4.این مجموعه عضوی از اتفاقی بزرگه که توسط بالون از پیش برنامه ریزی شده و برخی صفحات ماهنامه(فعلا دوماهنامه)بالون رو به صورت موازی به دنبال خودش میکشونه!
5.طی این اتفاق قراره روزانه بیش از چهار داستان مصور ترجمه و منتشر بشه که سعی مابر اینه روزانه یکی از برترین داستان های مرعنکبوتی رو در برنامه خود داشته باشیم!
گیج شدید نه؟!فقط از مدیران سایت (خصوصا آقا ترابی که احتمالا متوجه موضوع شدن)میخواهم چیزی نگن واجازه بدن قضیه تا فردا سکرت بمونه.فردا توجه منظورم میشید.
شب خوش!
1-خوب علاقه ی هر شخص به هرکسی بستگی به یکسری معیار شخصی داره شاید معیار های اسپاک طوری هستش که از دید اون این دختر براش از همه بهتره ولی اگه بخوایم از دید کلی و بدون در نظر گرفتن معیار های شخصی نگاه کنم به نظر من این دختر هیچ برتری خاصی نسبت به مری جین و گون نداره.
2-خوب میشه اینجوری جواب داد که کین در حقیقت بخشی از وجود پیتره به همین دلیل حس عنکبوتی در مقابلش جواب نمیده.
3-خوب چون توسطش کشته شده بود.
4-#16 Avenging Spider-Man
5-دریک کلام بله
6-در این مورد نظری ندارم.
2.حس عنکبوتی وقتی فعال میشه که خطر در کمین باشه ولی ایا کین میخواست اسپایدی رو بزنه
3.والا اگه منو هم میکشتن همینجوری میشدم
4. قسمت 16
5. تو این داستانا که اسپاک یه ادم احمق و پارادوکس کامل نصبت به سوپریر به چشم میخوره
6.کلا شغال علافه کارشم اینه همینطوری کلون بسازه و بخنده و دیونه بازی در بیاره
راستي معلومه امروز اقاي ترابي خلي سرحاله
و اینکه در این داستانها اسپاک احمق نیست بلکه اسلات برای برتر نشون دادن او نسبت به پیتر اونو در مجموعه superior spider-man زیادی باهوش نشون می ده.
شوخی میکنی؟10 تا از اینقد کوتاه های عجوزه حریف به پای تارموی گوئن و مری جین هم نمیرسن.این اسپایدرمن خرتر خیلی خرتره.از اون خرتر این دن اسلات بی ..وره.آخه دن اسلات چرا نمیفهمی داری چی کار میکنی؟ببینم تو اصلا داستان نوشتن بلدی؟والا خودم با این که 11 سالمه از این دنی بهتر داستان مینویسم.والا با این داستاناش.
در كل آیا فكر نمیكنید كه «كریستوفر یوست» (نویسنده این كمیك) در مقایسه با «دان اسلات» شخصیت مغرور و قاتل «اسپاك» را بهتر به نمایش میگذارد؟
دقیقا...امید ما به شماست آقای یوست...
دوما که این که اسپاک از کی خوشش میاد به ما چه ربطی داره که بخوایم نظر بدیم, همون طور که عشقای پیتر به ما ربط نداشت که بگیم من دوست داشتم با لیز الن دوست نشه یا ...
کریستوفر یاست هم که خیلی بهتر از اسلات مینویسه(حداقل رفتار اسپاک توش قابل تحمل تره)
به یه تار مو گوئن و مری جین نمیارزه و یه چیز دیگه
اون موقع که عنکبوت های جهش یافته جلوی جلوی اک داک رو گرفتن گفت این بی عدالتی حالا یه جواب براش دارم اینکه ذهن بدن یه نفرو با بدن یه نفر دیگه عوض کنی و ان کس رو بکشی بی عدالتی نیست.
دیگه دلم میخواد از همین جا دن اسلات و بقیه کسایی که تو داستان نویسی این کمیک دارن همکاری میکنن رو خفه کنم.
و در اخر یه تشکر بزرگ به خاطر ترجمه عالی اقای ترابی.
من میگم از داستان هاش خوشم نمیاد میگم از روشش خوشم نمیاد.مثلا همین اسپاک.
شروع خوبی داشت.انگاریوست برخلاف اسلات نمیخاد اسپاک رو تو دل خواننده ها جا کنه.دیدید که چقدر اسپاک از خودش تعریف کرد؟هیچکس دوست نداره ابرقهرمان محبوبش يه آدم مغرور باشه.وقتی که اسپاک با کین حرف میزد هم جالب بود.آدم فکر میکرد ممکنه کین به اسپاک شک کنه .اون موجودات عنکبوت شکل هم خوب به تصویر کشیده شده بودن.وقتی شغال و دار دسته اش سر رسیدن از نظر من بهترین جای داستان بود چون یکی از گلوله ها به صورت اسپاک برخورد کرد(دلم خنک شد)در آخر هم سر و کله گوئن پیدا شد(البته این کلون گوئن بود ولی باید شماره 20 اسکارلت اسپایدر رو بخونیم تا بفهمیم این کلون جدیده یا قدیمی؟البته به احتمال99% جدیده چون کلون قبلی پیتر رو دوست داشت اما این کلون یک شخصیت خبیث بود و تازه به شغال خدمت میکرد.)گوئن کلا شکلش عوض شده بود.از آخرین بار که در کمیک سرگذشت کلون دهه 70 دیدمش خوشگل تر شده بود(ههههه.)اما این رو نباید مدیون اسپاک و اسلات و ... باشیم.باید مدیون تکنولوژی باشیم که شخصیت های کمیک رو اینقدر خوب به تصویر میکشه.علاوه بر تمام این نکات مثبت نکات منفی ای هم داشت.بعضی از دیالوگ ها نامفهوم بودند(البته این ربطی به ترجمه آقای ترابی نداره.آقا مهدی شما خیلی هم خوب ترجمه کردید ممنون) و... . خوشحال میشیم اگه شماره 20 اسکارلت اسپایدر رو هم ترجمه کنید تا موضوع رو بهتر بفهمیم.در شماره 20 ممکنه به جواب این سوالات برسیم.
1_این واقعا کلون خبیث گوئن بود یا یک شخصیت دیگه که تغییر چهره داده بود؟
2_چه بر سر کین و اسپاک میاد؟
3_آیا اسپاک از کین انتقام میگیره؟
4_آیا اسپایدی و اسکارتی(اسپایدر اسکارلت)موفق به شکست شغال میشن؟
5_و...
با تشکر از آقای ترابی و همه دوستان سایت وزین اسپایدی
این شغال رو خودش هم آزمایش کرده و این جوری شده یا همش لباسه؟
البته قبلا میدونستم ولی خب الان یادم نیست!
ولی دقت کردید که از خودش وقتی مایلز وارن بوده هم کلون ساخته؟! به همین خاطر الان شغال کنارش مایلز وارن هم هست و دیدید که صفحه آخر در کنار کلون گوین به کین و اسپاک شلیک کرد!
راستی قسمت بعدی داستان یعنی شماره ٢٠ اسکارلت اسپایدر هم ترجمه شده و آقای شیرزاده هم کارهای گرافیکی اش رو انجام دادن. به زودی تو سایت میاد
چرا کین از اسپاک قوی تره؟
جدا شما همینوجوری امتحانای مدرسه رو pass میکنید؟
مگه هر 1 سال annual نمیاد؟
ممنون، كميك ترجمهي خوب و داستان جذابي داشت و از خواندنش لذت بردم.
نظرات چند نفر از كاربران سايت باعث شدند من كمي بيشتر به دان اسلات و بلاهايي كه دارد سر مردعنكبوتي ميآورد، فكر كنم و نظرم را اينجا بنويسم، اگر ميبينيد چيزي كه در زير آوردهام با نظرات قبليام فرق دارد، بايد بگويم كه شخصيت نوجوانان دائم در حال تغيير و تحول است، يعني واقعاً ممكن است يك روز خيلي ناراحت و افسرده باشند و روز بعدش فوقالعاده شر و شور... حالا نظر بنده: خب من نگاهي به مقالهي «10 داستان برتر تاریخ کمیک های مرد عنكبوتي» انداختم و ديدم كه كميك(هاي) شمارهي 6 نوشتهي دن اسلات بوده است. بنابراين ميتوانيم با توجه به اين ليست و نظرات برخي از كاربران بگوييم كه دان اسلات نويسندهي بدي هم نيست، حتي ميتوانيم بگوييم خوب است و كارهاي خوبي را در كارنامهي خود دارد. بنابراين اگر بگوييم كه دان اسلات «مطلقاً» نويسندهي بدي است، در واقع با او لج كردهايم و به جاي نقد كارهاي او، داريم «خودش» را نقد ميكنيم، كاري كه اصلاً درست نيست. البته من هم انتقادي به كارهاي او دارم، از جمله آن كه مري جين خيلي خنگ به تصوير كشيده شده است، دكتر اختاپوس دارد آبروي پيتر را ميبرد و... ولي متأسفانه ما كمكم داريم وارد حالت «همهي كارهاي اين دان اسلات [...] تنها يك مشت آشغال است...» ميشويم و اصلاً نميخواهيم به خود اثر نگاه كنيم و نكات مثبت منفي آن را دريابيم و تنها اسم دان اسلات باعث ميشود كه حس انزجار به ما دست دهد و شروع به ايراد گرفتن، چه درست و چه نادرست، كنيم... در حالي كه نفرت واقعاً چيز بدي است، به جرئت ميتوانم بگويم خيلي از بدبختيهايي كه در گذشته و امروز رخ ميداد و ميدهد، ريشه در همين نفرت دارد.
ما جزو طرفداران مردعنكبوتي هستيم، مگر نه؟ ولي وقتي ميتوانيم خودمان را طرفدار واقعي بخوانيم كه اصول اخلاقي او را رعايت كنيم، در حالي كه برخي رعايت نميكنند، براي مثال كساني كه دان اسلات را تهديد به مرگ كردهاند، كار دان اسلات اشتباه است، او دارد شخصيت پيتر پاركر را خرد ميكند، ولي كسي را به مرگ تهديد كردن، فوقالعاده زشتتر و بدتر است.
اگر نظرم برخي از شما را رنجانده است، عذر ميخواهم، ولي ما بايد ياد بگيريم كه انتقادپذير باشيم.
موفق باشيد.
و سؤالها...
1- راستش من آشنايي چنداني با اين دختر ندارم، بنابراين نميتوانم مطمئن باشم... ولي حدس ميزنم خير. راستي چيزي مرا متعجب كرده است، دكتر اختاپوس شخصيت مغرور و خودپسندي دارد، پس چرا حاضر شده است كه با دختري كه نقص جسماني دارد (قدش بيش از حد كوتاه است)، دوست شود؟ به هيچوجه نميگويم اين افراد لياقت دوستي را ندارند، نه، اتفاقاً آنها هم مثل ما هستند، ولي افراد خودخواه معمولاً حاضر نيستند با انسانهايي كه چنين مشكلاتي دارند، دوست شوند. شايد نويسندگان ميخواهند او را فردي روشنفكر جلوه دهند؟
2- توي قسمت سوم سرگذشت كلون گفتيد كه كلونهاي مردعنكبوتي حس عنكبوتي او را تحريك نميكنند، واقعاً چرا؟
3- خب هركسي از قاتلش متنفر ميشود.
4- خير.
5- راستش آنقدر اطلاعات ندارم كه بخواهم در اين مورد نظري دهم... شايد...
6- كشتن مردعنكبوتي (اسپاك) و كلونهاي مثبت و ساختن كلونهايي كه كوركورانه از او اطاعت ميكنند.
بابت قرار دادن اين كميك در سايت هم ممنون.
اخه شما فقط گفتید:توضیح: هیج یك از كلون ها اسپایدرمن، حس عنكبوتی (Spider sense) او را تحریك نمیكنند!
سوال اصلی اینه:چرا؟؟؟
راستی جواب سوالتون درباره ی کین اینه که:زیرا کین مدت زمان زیادی را در آزمایشگاه های شغال گذرانده بود.
درست مثل سیمبیوت فضایی که چون مدت نسبتا طولانی تن اسپایدی بوده و نوعی رابطه همزیستانه با اسپایدرمن داشته , spideer sense او و بچه هاشو رو 'خودی' محسوب میکنه!
نکات مثبت :علاوه بر ترجمه زیبا و روان آن داستان زیبا به همراه طرحی
زیبایی داشت. و از جملات و کارکتر های به جا در آن استفاده شده بود. داستان شروع خوبی داشت .من به خصوص از جایی که کین زد اسپاک رو ترکاند خوشم آمد دلم خونک شد .واز جایی که گلوله قرمز به اسپاک خورد .
نکات منفی :به نظر من نکته منفی آن وجود دکتر اختاپوس به جای پیتر بود . البته بعضی از دیالوگ ها نا مفهوم بود البته این ربطی به ترجمه آقای ترابی ندارد به نویسنده که دان اسلات است مرتبط است .
ولی در هر حال چند سوال برام پیش آمد .
1.آیا اسپاک از کین انتقام میگیره؟
2_چه بر سر کین و اسپاک میاد؟
3.آیا پیتر برمیگردد
معمولا در کمیک هایی که شاهد اتحاد دو ابرقهرمان هستیم (یعنی کمیک های team-up) فرمول خاصی وجود دارد که طی سالیان گذشته در عالم کمیک تثبیت شده: دو قهرمان رو درو روی هم قرار میگیرند، برای مدت (نسبتاً کوتاهی) با هم میجنگند و در نهایت اختلافات خود را کنار میگذارند تا با دشمن مشترک خود مواجه شوند. شماره 2 از کمیک superior spider-man team-up هم از همین فرمول و قاعده قدیمی پیروی میکند. این شماره در حقیقت «اتو اکتاویس» را در برابر کلون دوست داشتنی پیتر پارکر یعنی «کین» قرار میدهد و چندان سعی نمیکند عمیق یا حاوی مفاهیم پیچیده باشد.
البته نویسنده داستان خیلی هم از قواعد کلیشه ای تبعیت نمیکند. به طور مثال او در نوع رابطه میان کین و اسپاک نکات جالبی قرار داده (مثل شباهت آنها به یکدیگر در میل به قتل و کشتن دیگران که حتی احترام اسپاک را نیز به همراه دارد). یوست در ضمن با هوشمندی مسئله انتقام گیری اسپاک از کین را پیش میکشد و تنش میان آنها را به شدت خصوصی کرده و بالا میبرد.
نکته دیگر این است که یوست خیلی بهتر از «دان اسلات» شخصیت مغرور اسپاک را به ما نشان میدهد و اصلا سعی نمیکند او را نزد خواننده عزیز کند و همانطوری او را به تصویر میکشد که باید باشد. به نظرم اسپاک با وجود آنکه در قالب و جسم آدمی نسبتاً خوش تیپ مثل پیتر پارکر فرو رفته اما هنوز مثل اتو اکتاویس فکر میکند! اتو اکتاویس هم که آدمی چاق و تا حدود زیادی بد قیافه بود و معمولاً به زن های نازیبا و بد هیکل علاقمند میشد. بنابراین دلیل علاقمندی او به این دختر کاملاً برای من توجیه پذیر است زیرا او با این دختر خیلی مشترکات دارد (مثل کوتاه قد بودن، درس خوان و باهوش بودن ...) به نظرم علاقمندی او به این دختر نکته جالبی است و نشان میدهد که اسپاک با وجود آنکه بر ذهن و جسم پیتر مستولی شده اما هنوز مثل قبل فکر میکند. این نکته ظریفی است که قطعاً اگر اسلات کمی هوشمندی به خرج دهد میتواند به سرانجامی جالب و تاثیر گذار در کمیک های superior spider-man منتهی گردد
اما نکته ای که بسیار آزار دهنده است و به نظر میرسد که از اسلات به یوست سرایت کرده، خنگ بودن اطرافیان اسپایدرمن است! یعنس کین هم درست مثل «مری جین» و دیگران هرگز پی به تغییرات کاملاً واضح در شخصیت اسپایدرمن نمیشود! این در حالی است که کین بارها از خود میپرسد که اسپایدرمن چرا اینگونه رفتار میکند ولی هرگز به ذهنش خطور نمیکند که شاید فرد دیگری در جلد او فرو رفته باشد. در ضمن، ناسلامتی کین کلون پیتر است پس باید عین کف دستش او را بشناسد و فوراً پی به تغییرات به وجود آمده در او ببرد
ولی به نظرم ستاره اصلی این شماره، طراح آن یعنی آقای Marco Checchetto است. او از زمانی که به «کریستوفر یوست» در سری Avenging Spider-Man پیوست مدام مرا شگفت زده کرده ولی در این شماره ما شاهد یکی از پویا ترین و پرجزئیات ترین طراحی های او هستیم. این داستان به لطف طراحی های نبوغ آسای Checchetto، سرشار از نوعی حس و حال دارک، جدی و غریب به همراه زوایا و سایه های سنگین و چشم گیر است. صحنه های اکشن (که تقریباً 80 درصد پانل ها را تشکیل میدهند) مثل همیشه سیال و چشم نواز هستند و نوعی جادوی بصری خلق میکنند
در هر حال کمیک خوبی بود و بسیار منتظر خواندن قسمت بعدی در شماره 20 اسکارلت اسپایدر هستم. دیدن «شغال» همیشه برایم جذاب است و امیدوارم این دفعه نقشه اش مثل نقشه هایش در دهه 90 میلادی و دوران clone saga زیاد کلیشه ای نباشد. ضمناً دیدن او در کنار کلون «مایلز وارن» بسیار نوآورانه است و نشان میدهد که او کاملاً دو شخصیتی شده.
امتیاز: 7 از 10
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا