دنیای «مرد عنكبوتی شگفت انگیز» بسیار گسترده تر از قبل شده است چون او حالا صاحب شركت بزرگ و پیشرفته ای به نام "صنایع پاركر" است و در بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا شعبه دارد.
در خلال دعوای اخیر بین او و «آیرون من»، «مایلز مورالز» كه به تازگی از دنیای التمیت به دنیای اصلی مارول آمده است، مفقود شد و حالا مرد عنكبوتی و آیرون من باید اختلافات خود را كنار بگذارند تا مایلز را پیدا كنند.
در همین حال شخصیتی به نام «آگوستوس رومن» مدتی است كه زندانی پیشرفته ساخته به نام "سلار" ولی در آنجا به طور مخفیانه نیروهای افراد دارای قدرت های فوق بشری را میدزدد و به خودش منتقل میكند تا در هیبت «ریجنت» به اهداف شوم خود دست یابد. اینك ادامه ماجرا ...
The Amazing Spider-Man (2016) #14
مترجم: محمد شیرزاده (Banshee)
ادیتور و گرافیست: وحید رضا اویسی (New Goblin)
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)
نظر شما چیست؟ ایا این داستان توانست انتظارات شما را برآورده کند؟
برای خواندن قسمت های قبلی و همچنین دیگر كمیك هایی كه در سایت ترجمه كرده ایم اینجا را كلیك كنید.
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
سری کمیک های اسپایدرمن شگفت انگیز (THE AMAZING SPIDER-MAN) با ترجمه فارسی
سری كمیك های ترجمه شده جنگ های پنهان (SECRET WARS)
کمیک تجدید عهد را با ترجمه فارسی دانلود کنید
7 چیزی كه ممكن است از "تجدید عهد" در كمیك های آینده مرد عنكبوتی ببینیم
10 تغییر بزرگ در دنیای کمیک بوک های مرد عنکبوتی در دهه گذشته
مهم ترین داستان های مارول در 10 سال گذشته
10 نویسنده برتر مارول (MARVEL) در دهه گذشته
مهم ترین داستان های مارول در 10 سال گذشته
15 داستان برتری كه «دان اسلات» (DAN SLOTT) تا به حال نوشته
10 لحظه جنجالی «دن اسلات» در کمیک بوک های مرد عنکبوتی
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
از کاور رو شماره فهمیدم که شاهد تیم اپ ایرون من و اسپایدرمن هستم و چون تو شماره های قبلی زمینه چینی اشنایی دوباره این ۲ نفر شده بود پس راحت تر میشد با این همکاری کنار اومد.ریجنت دیدیم که بعد از این که مایلز مورالز گرفته بود رفته سراغ بقیه انتقامجویان و میس مارول,کاپیتان امریکا(سم ویلسون),نووا هم گرفته بود اما از همه بدتر رفته بود سراغ تور مونث و موفق شده بود اون رو هم شکست بده!به روابطی که بین اسپایدی مری جین هست اصلا حال نمی کنم واقعا اعصابم خرد میشه که مری جین به پیتر تیکه میندازه.اخه کسی نیست به اقای دن اسلات بگه که عشق اونا جزو بزرگترین عشق های تاریخ کمیکه اما وقتی با اون روش مسخره از هم جدا شدن پس ادامه راهشون هم باید مسخره باشه
ترجمه و ادیت مثل همیشه حرف نداشت و ادم ترجیح میده به جای این که انگلیسی بخونه چند روز بیشتر صبر کنه تا ترجمه اش رو بخونه.
به داستان ۸.۵ از ۱۰ میدم چون اصلا با روابط کنونی پیتر و مری حال نمی کنم.
داستان شروع خوبی داره و به نوعی می شه گفت بهترین شروع ممکن برای همچین داستانی.تو قسمت قبل ریجنت موفق به دزدین قدرت های مایلز مورالز شد و اینجا کل اونجرز و کلا بیشتر قهرمانان(مثل دردویل و ...).اینم به خوبی نشون می ده ریجنت چقدر می تونه خطرناک و قوی باشه.کلا نویسنده این قسمت خیلی به خودش زحمت نداده به شخصیت اول کمیک یعنی مرد عنکبوتی بپردازه ولی در عوض تونسته از ریجن مانند کمیک های تجدید عهد یک نیروی غیر قابل توقف بسازه.
ولی هنوز شخصیت پردازی مریجین کمی ازارم می ده.البته نه اینکه مشکل خاصی داشته باشه ولی انگار اون مرجین سری های قبلی مرد عنکبوتی نیست.مرد آهنی هم که حضورش کلا تو این قسمت ضروری نبود ولی چون نویسنده براش برنامه داره و تو شماره های قبل حضور پر رنگی داره،پس باید در این قسمت هم باشه
زمینه چینی نویسنده هم برای قسمت های بعد طبق معمول عالی و وسوسه انگیز طراحی شده
و البته بخش مورد علاقه من،ایرادات کمیک:اکشن ضعیف، نپرداختن درست به اسپادی
داستان:10/8.7
طراحی:10/9.2
ترجمه و ادیت:10/100
خیلی عالیه به زودی به نقدی براش مینویسم
ولی اگه داستان مثل تجدید عهد تکراری نشه خیلی محشر میشه
با تشکر
چندین اتفاق رو در یه داستان آورد !
1) ناپدید شدن برخی قرمانان
2) هویت اسپایدی و رابطه پیتر با MJ !
3) سل داشتن عمه می ! ( تازه بابای منم تو داستانه ...... Hi Dad )
4) دزدیده شدن هری آزبوزن !
5) دیدن هوش و فراست هری آزبورن
6) کله پا شدن ناجوانمردانه ی تونی و پیتی .
سوال اینجاست که .......
شــــمــــاره ی بــــعــــــدی کـــــی مـــــیــــاد ؟
دارم میترکم از فضولی ...... یه لحظه فکر کنید یه زن ( منظورم زنی که قدرت مافوق بشری نداشته باشه و اخلاقشم مثل کارل دنوز نباشه ) چطور میخواد با یه کلکسیون قدرت مبارزه کنه ؟
والا هرموقع بهش فکر میکنم وسوسه میشم .......
داستان واقعا شروع سریعی داره ، یواش یواش موضوع اشکار میشه ، شاخه پیدا میکنه ! هدف میگیره ....... و بعدش ؛ باید دید این جیگر ببخشید این خانم متشخص قرار چطوری 2 تا از خودسر ترین آدم های تاریخ رو نجات بده ؟
در تمام این مدت ترجمه ملایم استاد شیرزاده رو هم در نظر بگیرید !
و ادیت میزونی که جناب اویسی ترتیب دادن !
کمیک رو استوار نگه داشتند !
من با داستان کمی مشکل داشتم آخه دلم میخواست یکم رابطه ریجنت رو با مردم بیشتر میدیدم !
ولی بازم بد نبود راضی ام !
ممنون از این 2 بزرگوار بابت ترجمه و ادیت این کمیک !
دن اسلات تو که به شخصیت پردازی پیترو دست نزدی دیگه چرا گند زدی به مری جین
یه بار کمیکه مارول نایتز اسپایدرمن رو بخون بعد یه نگاه به مری جینی که نوشتی بنداز
خداوکیلی یکین ؟ نه خداوکیلی یکین ؟
خداوکیلی چرا اخه ؟ اصلا تابه حال کمیک های قدیمی ای که مری جین توش باشه رو خوندی ؟
چقدر اصلا از مری جین میدونی ؟
الان جوریه که اصلا انگار دارن همدیگه رو پس میزنن
تروخدا درستش کن دیگه من و فن های مردعنکبوتی نمیخوایم اینجوری باشه مری جین
ممنونم از ادیت و ترجمه
واقعا قدر آقایونی مثل اویسی و یا تقوی و ... رو بدونید ادیتشون بی نظیــــــــــــــره.
بیشتر علاقه ای که به این سری دارم به علت ادیت و ترجمه بسیار عالیش هست.
به قول عمو مختار که یادمه یبار همچین چیزی رو گفت:
به نقل از عمو مختار:
راستی ... اون صفحه بارکدها رو از من برداشتی شیطون
عید سعید فطر هم بر همتون مبارک.
من دقیقا بعد تموم شدن ادیت شماره 10 مارول نایتس اومدم اینو ادیت کردم مری جین اون کجا مری جین این کجا!
قشنگ داره گند میزنه به خاطراتمون!همه صحنات قشنگی که بین اونو پیتر دیدیم برد زیر سوال.
اصلا بعد این کمیک یه تجدید عهد یا مارول نایتس تجویز میشود!
دیدم واس شما خفن تر شده
طراحیشم مال سری امیزینگه،بهش میخوره،ازش استفاده کردم!
امیدوارم ناراحت نشده باشید یادم رفت اجازه بگیرم!
نه بابا تازه خیلی خوشحال شدم یکی از کارم استفاده کرد.
( تو دو دقیقه آواتارتو عوض کردی ... ! تنها خواهشم اینه که اینو عوض توروخدا
یعنی ما هم طراحی بارکد خودمونو بسازیم ؟
خب راحت یه امضا میزدیم دیگه چه نیازی به طراحی دوبارس
ولی دوست دارم این کارو بکنم
۱- لطفا فان فطر رو کار کن ( عرفان )
۲- آقا من یه چند روزی هست که سختی ادیت کمیک را با مغز استخونم و هسته سلول انگشت پام احساس کردم . واقعا سخته . به همین خاطر به خودم قول دادم که برای کمیک ها حتما نقد بنویسم .
دانلود کردم ، حتما نقد می کنم
در ضمن وحید یه چک بکن
عید بر همه مبارک ( چه روزه بودید و چه نبودید )
قسمت اول:
سلام بچه ها بازم من اومدم امیدوارم حالتون خوب باشه...راستی عیدتون مبارک...روزه داری و عباداتون مبارک...من از شایر اومدم واسه نقد این کمیک امیدوارم منو تو این چند سطر طولانی تحمل بفرمایید:
اعتراف:
آقا من از همینجا از استاد ترابی،عمو مختار،آقا امیرعلی قادری هم عذرمیخوام هم متشکرم...چون تو چندتا کامنت به این کمیک تاخته بودم و این عزیزان راهنمایی ها و نکات جالبی رو گوشزد کرده بودند امیدوارم فراموش نکرده باشن...بهرحال بعد از یه مدتی این کمیک بهم چسبید بریم بترکونیمش...
ویلینی برای تمام فصول:
وقتی اولین بار ریجنت رو دیدم گفتم با خودم گفتم طراحش دارک ساید زره دار رو یه ته ریش مشتی واسش گذاشته اسمشم گذاشته...ریجنت. ..خخخخخخ...خدای ی اوایلش خیلی بهش میخندیدم...ولی این ویلین...خودشو قهرمان میدونه؟...تازه در پشت باطنش شخصیت و دیدگاههای جالبی داره اگه یه روزی با کسی تیم آپ بزنه من دهنم باز میمونه؟!!!...در باره ایشون میشه گفت:از همه شاکیه...خب حقم داره خانوادشو تو نبرد بین ابر قهرمانا و ویلینها از دست داده...نکنه خیال میکردین هر وقت این دو گروه با هم حوس مورتال کمبت به سرشون میزنه ساندیس و کیک شکلاتی پخش میکنن...نه آدمای بی چاره مث من که 120 کیلو وزن دارن اون وسط نمیتونن زود دور شن...وچی ..آهان..به فنا میرن...احتمالا خانواده ریجنت هم مشکل منو داشتن...
در کل میشه گفت ریجنت از نظر دیدگاه یکی از ویلین های خوب کمیک محسوب میشه(من نمیدونم چه حکمتیه که مارول به این تعداد و با این کیفیت ویلین داره؟!!البته بقیه هم دارن...ولی به این تعداد دیگه نوبره...اگه از محلول یا شامپو مخصوصی استفاده میکنن امیدوارم اینو دست بقیه هم بزارن)
اگه میشه ام.جی رو بیشتر بزارید:
یعنی به خالق مری جین باید جایزه داد تو چند کمیک که اونو از اصل کمیک(پیتر)جدا میکردن داستان قشنگ افت میکرد ولی تو این شماره هر چی به پیت نزدیکتر شد داستان گرماش به سقف نزدیکتر شد ...اسلات به این مسئولین مارول گوش نکن..آخه چرا؟..هان جون من از خر شیطون بیا پایین..این دوتا بلبل عاشقو اینطور باهاشون تا نکن...یعنی میام برات یا بدتر...وازگارتو میسپارم به ننه فرانکی...آفرین پسر خوب...
هری آزبورن..نه ببخشید..میستر لایمن...بابا تو دیگه کی هستی:
از همون نقد اولی که واسه این کمیک نوشتم هم درونم و هم برونم با هری حال میکردم جان من جناحتو عوض کن برو حال پیت رو بگیر!!!؟...نه بابا هیمنطوری پرفکت هستی..خودت رو از چشم ما ننداز..یعنی میتونم بگم هری تنها شخصیتی بوده از نظر من که به اینجا به موقع و با عملکرد مشخص و با ذهن و عقل درست(تو این شماره که دیدید چطور حقیقتو واسه پیت فاش کرد...عمرا اگه میفهمیدن...البت اگه ام .جی راز دار نبود) تو این کمیک به کار رفته..اسلات بیا کارت100 آفرین تو از من بگیر..دیگه پرو نشو برو سر جات بشین...
منو این هم قدرت محاله:
یعنی میبینید میگن من احساس قدرت میکنم..حکایت همین آگوستوس بی جنبه است...یارو میره تمام قدرتهای سوپر ویلینها و سوپر قهرمانا رو باهم میگیره فقط میدونده بره سراغ کریس رونالدو و مسی جون من تعارف نکن دم در بده بفرمایید قدرت منم بگیرید منم قدرتای جالبی دارم ...جون شما..اگه بیاد ویژگی های منم بگیره دیگه مطمئن باشید میتونه یقه تانوس رو هم بگیره...
ولی چیزی که خیلی عجیبه ومن هم خیلی با خودم کلنجار رفتم چرا نویسنده از همین حالا شروع کرده واسش نقطه ضعف بذاره...همینکه هم بدنش و هم زرهی که به تن داره..همچین هم بدون مشکل نیست...یعنی با توجه به گفتگوی رد و بدل شده بین اون همکارش فشار زیاد...توان خود آگوستوس و زرشو میکاهه...
این شخصیتها چرا تعاملشون واسه من عجیبه:
ببینید از همون اولم من نگاه موشکافت ناکی به رابطه تونی و پیتر داشتم...یعنی دقیق زیر نظر داشتمشون...از اون تیکه هایی که نثارهم میکردن اون اوایل که همین حالا هم پر کرده برای هم نگه داشتن تا حسادت یا از کوره در رفتن پیتر و درگیریشون...تا اینجای کار که یه کم از جو تنش با هم در پی گم شدن ابرقهرمانا به خصوص مایلز کمتر شده...
ببینید من اون بالا از ام.جی چقدر تعریف و چقدر محاسن حضور بیشترشو گفتم ولی یه جورایی نمی فهمم چرا با این حال که یه فاصله ی به اندازه تار مو با پیتر و ام .جی مونده..درست تو همون یه تار مو فاصله...مری جین امید ما و پیتر وعمو استنلی رو بر باد میده.... دیگه لحنم داره جدی میشه پس بعد از چند فاصله استراحت در خدمتون هستم با نقد جدی این کمیک...آقا اون غذای منه تا من رفتم یه نقد بنویسم شما همه رو دارید میخورید من ازتون به دادگاه شکایت میکنم....
آقا ما اومدیم...
نویسنده ی محترمه بنده وکیلم:
آقا من این آسلات رو به یه دلیل خیلی دوست دارم...نه به خاطر کمیکاش نیست..اون که وظیفشه...این همه پول میریزن پاش...اون دلیلم...اسم کاراکتر آسلات تو بازی متال گیره یادش بخیر...
ایشون یه پدیده است در استفاده از داستان و متن برای تهاجم به ذهن کمیکخونها...ببی نید ایشون توانایی خارق العاده ای در تصویر کلی داستان داره ولی من نمیفهمم چرا بعضی جاها یه حفره هایی میزاره به اندازه کهکشان آندرومدا...به عنوان مثال تو شماره قبل تونی و پیتر فقط مونده یه رینگ کشتی کج پیدا کنن و با صندلی و چوب کنداستیک همدیگه رو لت و پار کنن...البته چون اونا به این راضی نبودن و تویه شهر با اون همه جمعیت زدن به مبارزه...بعد هم مثل افسانه3 برادر لیوبی و شانگ فی باهم رفتن واسه توجیه عدم حضور مورالز!!!!!؟؟.. ..یا بدتر از کوره در رفتن پیتر پارکر...اگه ذات پیتر اینطور بود باید 100بار جنازه گابلین رو به صلیب میکشید..آره درسته اینا همه مال شماره های قبله...ولی بیم تکرار همچین چیزایی در ادامه وجود داره حتی بدتر...من نمیگم ایشون بده ولی نمیدونم چرا احساس میکنم تو سیر داستان کمیکشون ردپای فشار از بالا حس میشه..این آقای ترابی چقدر خوبه....همین دور نگه داشتن ام.جی و پیترو میگم ...آره تشنه نگه داشتن کمیکخونا خوبه ولی دیگه....بگذریم
آقا چرا اسم ایشون تریلی 18 چرخکولی نیست هان:
دلم نیومد از طراح این کمیک نگم چون خدا شاهده...عقل تمام مردم دنیا به چشمشونه...من نمیدونستم یه طراح میتونه تا این حد خوب طراحی کنه...تصاویر روی جلدش که دیگه کم مونده بپرن تو بغل من...آقا شما کجا رفتی کلاس نقاشی...این استعدادهای منم داره مثل زکی جان بدون توجه میمونه آقای کامیونکولی(چه اسم سختی داره...)اگه ور دست خواستی ما هم بیایم..به جون خودم دستم به نقاشی ..عجب دستیه..پیش کارپتچیان دوره دیدم...
گروه ترجمه و ادیت:
فقط متشکرم.
ببخشید شما دیگه کی هستین با این سرعت با این کیفیت...
اگه یه روز خواستم کمیک زندگی مو برای ویرایش پیش شما بیارم عیبی که نداره...من کمیک زندگی مو به انگلیسی نوشتم.
نتیجه گیری نهایی:
داستان:8 از 10
طراحی:8.8 از 10
22:03 سه شنبه 15 تیر 1395
شایر سرزمین میانه
امیدوارم سرتون رو درد نیاورده باشم..چارش یه چایی لب سوز و...پس برید زود بزنید به بدن.
ماشالله هابیت جان
عجب نقدی، بزنم به تخته!
میگن قدرت دست هابیتاست!
انگشتر سائرون تو دستم بود
هابیت جان فکر کنم کار خودته جواب بده
ولی قضیش پیچیدس
فیلمشو خیلی تبلیغ میکنن چطوریه؟یعنی میگن خیلی خوبه پیچیده یعنی مال ورتیگو؟
من زیاد تو وریتگو و سرکله زدنش با دی سی که آقا بالا سرشه وارد نیستم.
فیلمشو تا حالا ندیدی؟
تا چند سال پیش تلویزیون خیلی نشونش میداد.
خیلی به من چسبید
دفعه بعد مجبورم عدم انتشار بزنم
از وقتی دوباره اومدی تو سایت جز اسپم چیز دیگه ای ازت ندیدم
شرمنده البته گفتم که تازه نیومدم تو سایت اسممو عوض کردم ولی خوب سوال کسی داشته باشه باید کجا بپرسه؟
نمیدونم
ولی خواهشا محض رضای خدا برای یه بار هم شده درباره مطالب نظر بده
نکنه شما فقط کلا سئوال داری؟
نه شما راست میگی شرمنده .ولی خوب اگه در مورد این کمیک نظر ندم بهتره چون اصلا خوشم نمیاد ازش.کجاست اون کمیکای قدیمی اسپایدی؟دست مترجم و ادیتورش درد نکنه یه وقت بی احترامی نکرده باشم
باشه . دستت درد نکنه. فکر کنم اصلا این سری رو نخوندی.
نه کلا خوشم نیومد نظر شخصیه دیگه
میشه یه خلاصه داستان با جزئیات کامل از شماره 14 و سه شماره قبل بگی ؟
#33
spidey.ir/.../...
به این پیج یه سر بزن تا بار معلوماتت زیاد شه...اگه اسپمم خواستی بدی تو این پیج بده..به خدا تو این پیج حیفه
آقای قادری منظورم این بود که کلا نخوندم یعنی از شماره های اول دیگه ولش کردم چون خوشم نیومد.
از همه معذرت بابت اسپم تو این صفحه دیگه تمام نقطه سرخط.
ولی حیف شد چون داستاناش خیلی خوبه به نظر من. اولش شل شروع شد ولی الان خیلی خوب شده. مطمئن باش با "دیگر مرده نیستند" دوباره به قله میرسه اسپایدی
ایشالا که همینطور باشه من خودم اسپایدی رو دوست دارم با اینکه دی سی فنم هیچوقت افت اسپایدی رو نخواستم ولی تو چند وقت اخیر فقط از مارول از جنگ داخلی 2 لذت بردم به نظر میاد حتی از جنگ داخلی1 ماندگارتر باشه
فکر کنم دلیلش این باشه زیاد کمیک نخوندی جدیدا! فکر کنم مثل همین امیزینگ ها فقط یکی دو تا شماره میخوندی و بعدش ول میکنی
خب اول از همه با کاور شروع میکنیم که همانطور که قبلا هم گفتیم وعده ی یک مبارزه جانانه پیتر و تونی با ریجنت رو میده
ریجنت دونه دونه قدرت ابرقهرمانان رو می گیره!!!!!!!
یعنی ابرشرورها همشون باهم اگه همدست بشن میتونن انقدر قوی بشن؟؟؟؟؟؟؟البته به نظرم قدرت عنکبوتی هم نقش کمی در این قضیه نداشت البته این رو هم بگم که اصلا انتظار نداشتم تور از ریجنت شکست بخوره
در رابطه با پیتر و مری جین در این کمیک که اصلا حرف نزنم سنگین ترم اخه اینم شخصیت پردازی که ام جی تو این داستان داره اون به پیتر و اسپایدرمن تیکه میندازه؟؟؟؟؟؟
ولی اولش که فهمیدم اون قدرت انسان های معمولی رو هم می گیره واقعا به نیتش شک کردم اگه یک درصد هم احتمال میدان اون ادم خوبی شده با این اتفاق از بین رفت
واقعا فکر نمی کردم هری انقدر باهوش باشه ریجنتم که جاه طلب فقط منتظر قدرته حالا نوع قدرتش فرقی نداره حالا چه فوق بشری باشه چه ذهنی
پیتر و تونی هم که بیشتر از بقیه دوام اوردن ولی این دوام فایده ای نداشت و از اینکه اون زودتر اکس من ها و بقیه رو شکست داده بود متعجب شدم منتظر این کارش بودم ولی نه به این زودی
نمره به داستان :۹ از ۱۰
نمره به طراحی :۹.۵ از ۱۰
نمره به ترجمه و ادیت :۱۰ از ۱۰
مختصر و مفید...
جالب بود
واقعا دمت گرم هابیت جان ولی اگه یه سوال ازت بپسم جواب میدی ؟؟؟؟ فضولی نباشه ها ولی میشه بگی چند سالته؟؟؟؟؟
40سال 4ماه و6روز(عمرم به زمان هابیتیه
یعنی اگه سنمو بگم میگی داری با بچه حرف می زنی باورکن روم نمیشه سنمو بگم
راستی یه نگاهی هم به نظرم تو الگوریتم تابستان جدید که اومد بنداز
چرا روت نشه؟!!!
قبلا دیدمش...همون عشقvs در کل از صبحت باهات خوشوقتم ولی احساس میکنم یکم دارم زیادی اسپم میدم...بهرحال نمیخوام تو این صفحه اسپم بزرام
اره منم همینطور ولی من ۱۱ سالمه
شب خوش
وگرنه یک نقد توپ براش می نوشتم
شرمنده
به نظرم تنها نقطه ضعف واقعی این سری اینه که واقعا نمیشه باور کرد ایرون من هنوز نتونسته هویت مخفی پیتر رو پیدا کنه
خیلی مسخره است
ترجمه و ادیت عالی بود
کلا ترجمه های کمیک های مرد عنکبوتی در بالاترین حد کیفیت هستند چون فکر کنم استاد ترابی خودشون روی ترجمه نظارت میکنند
در هر حال ممنون for everything
مي دوني چرا؟ به اين خاطر:
مقدار حضور پيتر پاركر در شماره 11: يك پانل
مقدار حضور پيتر پاركر در شماره 12: چند صفحه ي ابتدايي و انتهايي
در شماره 13: دو صفحه
در شماره 14:دو صفحه
و توي همه اين ها يا داره در ميره يا همش افسوس مي خوره
درسته اين عنوان "مردعنكبوتي شگفت انگيز"ه ولي پيتر بخش اعظمي از اونه. من كمتر كميك برتري از مرد عنكبوتي سراغ دارم كه حداقل نصفش پيتر نباشه حتي دنياي التيميت پيتره كه با شش خبيث مبارزه مي كنه و ميميره.
پيتر ايني نيست كه تو به تصوير كشيدي آقا
خوراک‌خوان (آراس‌اس) دیدگاههای این محتوا