از این شماره رویداد هیجان انگیز دیگری از مرد عنکبوتی به نام "دیگر مرده نیستند" (Dead No More) آغاز میشه. پس به هیچ وجه این کمیک رو از دست ندید!
The Amazing Spider-Man (2016) #16
مترجم: محمد شیرزاده (Banshee)
ادیتور و گرافیست: وحید رضا اویسی (New Goblin)
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)
نظر شما چیست؟ ایا این داستان توانست انتظارات شما را برآورده کند؟
برای خواندن قسمت های قبلی و همچنین دیگر كمیك هایی كه در سایت ترجمه كرده ایم اینجا را كلیك كنید.
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
سری کمیک های اسپایدرمن شگفت انگیز (THE AMAZING SPIDER-MAN) با ترجمه فارسی
كمیك های مرد عنکبوتی: توطئه کلونی به زبان فارسی ( كامل + لینك دانلود مستقیم)
شماره آخر از كمیك "دیگر مرده نیستند: توطئه کلونی " ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم
زندگی، مرگ و بازگشت بن رایلی
مرد مرموز داستان DEAD NO MORE كیست؟
چه کسی زیر ماسک شغال قرار داره؟
10 تغییر بزرگ در دنیای کمیک بوک های مرد عنکبوتی در دهه گذشته
مهم ترین داستان های مارول در 10 سال گذشته
10 نویسنده برتر مارول (MARVEL) در دهه گذشته
مهم ترین داستان های مارول در 10 سال گذشته
15 داستان برتری كه «دان اسلات» (DAN SLOTT) تا به حال نوشته
10 لحظه جنجالی «دن اسلات» در کمیک بوک های مرد عنکبوتی
دیدگاهها
دیگه مرده نیستندبه جان خودم هنوزم مرده هستند فقط کلون تشریف دارن.(این هرچی نباشه از مقدمه بهتره)
به عنوان یه طرفندار درجه 4 مرد عنکبوتی( )از داستان لذت بردم،واقعا جالب بود فقط اگه اجازه بدید من جواب یه سوال بدم خیالم راحت شه
شماره 6 سری قبلی مرد عنکبوتی شگفت انگیز(اینم لینک دانلودش به زبان پارسی)
خب تفرغه رفتن کافیه!بریم سوراغ نقد
داستان واقعا جالب بود و هنوزم نشون می ده اسلات چقدر درک خوبی از شخصیت پیتر پارکر/مرد عنکبوتی داره که حاظره برای نجات یکی از کارمنداش چقدر هزینه کنه!واقعا از رفتار پیتر لذت می برم و بهم ثابت می شه شاید الان اسپایدی خرپول باشه ولی هنوزم به اصول اخلاقی پایبنده
برگردیم سر نقد:خب کجا بودم؟اونجوری نگاه نکن بهم بگو کجا بودم؟نخواستیم بابا خودم فهمیدم؛
مارتا اینجا،مارتا اونجا؛مارتا همه جا!(ولی خب اسم شخصیته کاریش نمی شه کرد)
البته باید بگم داستان نقص هایم داره(مگه می شه نداشته باشه؟)مثلا یکی از نص..(نه جون من بگو می شه داستانی بدون نقص باشه؟)اهای دو دقیقه ساکت شو بزار ایرادای داستانو بگم،خب داشتم می گفتم ایرادای داس(ببخشید، ادامه بده)اخه من به تو[»[«ـآـ««ـ«ـ« ]ُِِّّّؤۀــ«»:" :........
ببخشید من یه دقیقه خوددرگیری پیدا کردم...این شماره دقیقا می تونه حضور دکی اختاپوسو تو شماره 21 به بعد توجیح کنه(خودتون شماره رو بخونید می فهمید،همه چیز رو که من نباید بگم)
خب من مجورم دوباره یه بخش نقدم رو به لطف حس شوخ طبیم اختصاص بدم،البته من خوب ایراد نمی گیرم ولی ایراد می گرم دیگه(نگید چی گفتی چون خودمم نفهمیدم چی گفتم)خب این قسمت ایراد خاصی نداشت یا حداقال من چیزی ندیدم؛((می دنم می خواید جرم بدید ولی صبر کنید اول من خودمو جر بدم بعد شما باقی موندمو جر بدید))
خب همون طور که گفتم ایراد خاصی پیدا نکردم پس به این شماره نمره کامل می دم(که حرف بالام که هیچ کمیکی بی نقص نیست رو نقص می کنه(بازم نفهمیدم چی گفتم)
ولی جاداره یه سلامی به تو اون تنبل خوانی بکنم که نقدی(البته من هرکاری بالا کردم بجز نقد)که این همه براش زحمت کشیدم رو نمی خونه پریده پایین تا فقط نتیجه رو بخونه،سلام برادر خب اگه فقط نتیجه رو می خوای بهم بگو من سه ساعت تایپ نکنم یه نتیجه بنویسم خلاص دیگه...
ممن ون که تا اخر به چرت و پرتای من گوش کردیدحالا با اجازتون من برم دوباره بخونمش شاید یه ایراد پیدا کردم
هنوزم که به برگشتن اکتاویوس فکر میکنم تنم میلرزه
به نقل از ehsan-spidey:
شما یه لیوان اب بخور بعد برو ادامه نقد.
مثه ریبرث های دی سی یا عناوین فرعی سیویل وار 2
چون گروه کامیکس کرید ، کمیک ها رو سانسور نمی کردن . اون کمیک ها هم کمیکس کرید ، انجام داده بودن .
بالاخره داستان جنجالی و پر حادثه اسلات که خیلی وقته روش برنامه ریزی کرده بود در قالب شماره 16 از مردعنکبوتی شگفت انگیز به جاپ رسید. داستانی به نام "دیگر مرده نیستند" که یجورایی میتونه بر ساختن کلون و نقشه های پلید پروفسور مایلز وارن (شغال) دلالت داشته باشه. داستانی که مثل همیشه مسئولیت پذیری پیتر و سخاوتمندی و از خود گذشتگیش رو به تصویر میکشه. داستانی که اسلات پس از این همه داستان ناامید کننده تونست جانی دوباره به کمیک های مردعنکبوتی بدهد. داستانی که توش طراحی های کامیونکولی حرف اول رو میزنه. داستان خیلی خوبی بود و دیالوگ های داستان هم نشون میده که شخصیت ها ذات قبلیشونو حفظ کردن و نویسنده اسرار داره تا بهمون بفهمونه احیاء کردن از نو الکترو ، شغال و ... کار آسونی نیست و اینکه اسلات خیلی از اشتباهات و ایده های مسخره گذشتش درس گرفته تا به اینجا برسه. یه ران حیرت انگیز و تمام عیار خلق کنه و دردسرهای پیتر رو در حالت پولداری هم حفظ کنه و بگه این پیتری که میبینیم درسته پولدار شده ولی هنوز همون تواضع و مسئولیت پذیری را در خود داره. فعلا اسلات هم دقیقا همون کاری که نویسنده های دیگه میکنن رو داره میکنه و اونم اینه که همیشه تو داستان سرنخ هایی میذاره که خواننده رو برای خوندن شماره بعدی بیش از پیش ترغیب میکنه. داستان هم جایی به پایان میرسه که جیمسون دهنش باز میمونه و به این میگن یک continiuos تمام عیار و معرکه. بنظرم اسلات اون نویسنده ای شده که باید بشه و از این به بعد نباید اونو با اسلات سابق مقایسه کنیم. طراحی و جوهر زنی کامیونکولی هم مثل همیشه خوبه ولی جای بسی پیشرفت داره. به هرحال از داستان و روندش راضیم و این نشون میده که مارول از دی سی به خاطر اون سری های ریبرث عقب نمیمونه و مردعنکبوتی ، اصلیترین و کلیدی ترین شخصیت مارول میتونه ورق رو به سود مارول برگردونه. باید بگم که درسته صحنات اکشن نداشت این داستان اما مردعنکبوتی رو در اون حالت و وضعیت همیشگی که باید قرار داد و این به خوانندگان این کمیک اثبات شده. داستان کلون ساگا هم میتونه منبع اقتباس مناسبی برای این داستان باشه البته این هم واضحه که یه کاسه ای زیرنیم کاسه شغال هستش ولی اون قضیه زنده شدن گوئن تو شماره 0 و همینطور اتفاقات غیرمنتظره ای که همیشه قبل از این سری داستان ها رخ میده حرفم رو اثبات میکنه.
تعاملات و صحبت های پیتر و آنا ماریا راجع این راه درمانی که پروفسور مایلز وارن در پیش گرفته خیلی کار حیرت آوریه ولی حقه ای که شغال در سر داره ما رو بیش از پیش برای دونستن داستان کنجکاو میکنه.
اون صحنه ای هم که مردعنکبوتی کارمندش جری رو نجات میده مجبوره آوار سنگینی رو از روش برداره و این معلومه که یه پانل اقتباسی از همون صحنه معروفیه که همه شما از مردعنکبوتی به خاطر دارید یعنی "مردعنکبوتی خودش را از زیر آوار خلاص میکند" که در گذشته استیو دیتکو این صحنه رو فوق العاده خلق کرد.. لازم به ذکره که تو فیلم جنگ داخلی هم همچین صحنه معرکه ای رو به نحوی دیگر دیدیم.
در ضمن تیم شغال هم تیم جالبیه که اعم از دکتر کرتیس کانرز و جراحان و متخصصان پزشکی زیادی هست(که همه شون هم کلونن) و این بیانگره اینه که این بار نقشه شغال باهدف تر و با انگیزه تر از همیشه-ست و قراره ضربه زیادی به پیتر و شرکتش و همینطور مردعنکبوتی بزنه. از اون انفجار هم معلوم بود که خیلی حقه های کثیفی در سر داره.
امتیاز دهی به این داستان :
داستان : 9 از 10
طراحی : 7.5 از 10
ترجمه و ادیت : 10 از 10
خب این آرک که اسمش دیگر مرده نیستند هستش واقعا زیباست و شاهکار میشه مطمئن باشین حالا این به کنار دن اسلات هم واقعا کارش درسته واقعا
حالا این هیچی میریم سر نقد ، اولا که یه ایستراگ ماندگار داشت که قبلا هم بهش اشاره شد ایشون
بله داستانم که مثل همیشه عالیه و مخصوصا نشون میده که پیتر چه قدر فداکار هستش با اون همه خرپولیش هنوز هم مثل قدیماست تغییری نکرده مخصوصا دن اسلات شخصیت پیتر رو تو این قسمت بهتر و دلسوز تر از همیشه نشون داد و یه بار دیگه حس مسئولیت پذیری پیتر رو به ما نمایان کرد کلا این قسمت با بقیه ی قسمت ها فرق داشت
حالا میرسیم به بخش نمره دهی
ادیت :مثل همیشه عالی بود و روز به روز بهتر میشه قربونتون برم
طراحی:ترجیحا ۹از۱۰تقدیم مارول میکنم
داستان:عااااااالی چیز دیگه ای نمیشه گفت
ودر آخر ترجمه:۱۰از۱۰(می دونم اگه ادامه بدم ذوق زده میشم
به هر حال این سومین نقدم بود فکر کنم
بد شد درسته:(
داداش شاید من برای این سایت نقد کم نوشته باشم( ) ولی خیلی وقته دارم تو وبلاگ ها نقد می نوسم((اونایی که تو اپارات باهام بودن می دونن چی می گم )،پس تجربه منتقدی(از خودم در اوردم)زیادی دارم
پس وقتی نقدتو می خونم می تون بهت بگم پتانسیلشو داری...فقط به هر بخش بیشتر بپرداز(منظورم اینه نقدتو نگاه..برای داستان 3 خط نوشتی برای طراحی و بقیه چیزا هیچ کاری بجز نمره دادن نکردی(یه چیزایی تو مایه های از استعدادت درست استفاده نمی کنی))
داداش شاید من برای این سایت نقد کم نوشته باشم( ) ولی خیلی وقته دارم تو وبلاگ ها نقد می نوسم((اونایی که تو اپارات باهام بودن می دونن چی می گم )،پس تجربه منتقدی(از خودم در اوردم)زیادی دارم
پس وقتی نقدتو می خونم می تون بهت بگم پتانسیلشو داری...فقط به هر بخش بیشتر بپرداز(منظورم اینه نقدتو نگاه..برای داستان 3 خط نوشتی برای طراحی و بقیه چیزا هیچ کاری بجز نمره دادن نکردی(یه چیزایی تو مایه های از استعدادت درست استفاده نمی کنی))
اوکی آخه هولهولکی بود داشتیم میرفتیم بیرون
اوه اشتباهتو یافتم...
نقد باید سر حوصله نوشته بشه نه هلهکی،بهتره مثلا شب بر می گشتی خونه نقدتو می زاشتی تو سایت،البته الانم دیر نیست هر وقت برگشتی نقدتو ویرایش کن
(من خودمم یه کمیکو دیروز هلهلکی نقد کردم ولی سعی داشتم به هر بخش خوب بپردازم ولی خوب بازم اخر خوب نشد)
بالاخره داستان جنجالی شروع شد . با خلاف خیلی حرف ها ، خبری از گوئن و عمو بن و جین دی وولف نبود . بر خلافش کلی از شخصیت های قدیمی رو زنده کرد و کلی چیز بهمون نشون داد . اون خانمه که با جیسمون و پیتر برای عمل صحبت می کرد ، قطعا یه کلون بود .
شخصیت پردازی پیتر پاکر عالی بود . چه با لباس اسپایدی اون ذات ، اسنان دوستی و مسئولیت پذیری را نشان داد و چه در قالب پیتر پارکر مدیر عامل . اون صحنه ای که پیتر زنگ زد و هزینه عمل رو داد ، تو دل گفتم : « آفرین ، اسلات » . واقعا عالی بود . شخصیت پیتر اصلا عوض نشده بود .
طراحی محشر بود ، چه تو صحنه های عادی و چه صحنه ها اکشن . اون ایستراگ معروف هم عالی بود .
اون خانم هم تو سری قبلی امیزینگ تو شماره های اول مرد .
ادیت و ترجمه عالی . مخصوصا ادیت و ترجمه ( بارکد ، بازغی ) . ادیت گل کاشت و ترجمه هم تو بعضی جاها ترکوند . مخصوصا اون تیکه ای که به سایت اشاره کرد . مشحر بود
نمره به کمیک : ۲۰ از ۲۰
نمره به ترجمه و ادیت : ۲۱ از ۲۰
عالی بود . واقعا عالی بود . لذت بردیم . بهترین قسمت این سری بود . خیلی کنجکاو شدم ، واسه قمست های بعدی
راست میگی حق با تو هستش سعی میکنم تو کمیک جدید که میاد جبرانش کنم
اونجایی هم که به نجات دیگران رفت خیلی خوب بود و کلا باید این اسپایدی ما باید زیر اوار بره تا یک نفر رو نجات بده و خیلی خوب اون اقا رو نجات داد و خودم فکر می کردم مشکلی پیش بیاد اما هیچی نشد و به خوبی و خوشی تمام شد.
ترجمه و ادیت هم مثل همیشه عالی بود و فقط باید تشکر کرد.
جناب Mehran spidey اگه اجازه هست بنده توصیه های لازم رو به شما برای نقد نویسی بگم.
اولا شما تو همون سه خطی که نوشتی به موضوع اصلی داستان پرداختی که خیلی عالیه و نشون میده تواناییش رو داری.
دوما که باید برای نقدت زمان بزاری و بیشتر از این ها بنویسی.
سوما باید برای نقدت ارزش قائل شی و اونو در بهترین زمان ممکن بنویسی و زحمت مترجم و ادیتور این کمیک رو جبران کنی.
امیدوارم نقدت پیشرفت کنه من خودم اگه اولین نقدهامو تو سایت ببینید شاید خندتون بگیره و ...
من هم زیاد نقد کردن بلد نیستم همینقدر هم که بلدم به لطف اساتید بزرگ سایت مثل استاد ترابی ،عمومختار و بقیه بزرگواران منتقد سایت هستش.
امیدوارم کمک کرده باشم.
#1
راستی جناب kia spider نقدهات خیلی خوبن فقط یه ایرادی که داری اینه که زیاد به موضوع های کم اهمیت توجه میکنی و از موضوع اصلی داستان فاصله میگیری. بعد لحن نقدت هم خیلی محاوره ای و خودمونی هستش که بایستی اصلاح شه.
ولی با این حال خیلی خوب و روان مینویسی.
موفق باشی.
ممنون سعی میکنم نقد بعدی رو بترکونم
باور کنید فقط این نقدم بود که یکم بی خودی از موضوع اصلی دور شدم(شما هم 2،3 نقد قبلی رو ببنید این نکته توش بچشم نمی خوره)
یعنی باید مثل این کتاب تاریخ های دبیرستان مثل قرص خواب اور باشم؟(شوخی بود)،من خودم خودمونی رو ترجیح می دم تا رسمی ولی چشم سعی می کنم رسمی تر بنویسم(البته فقط یه خورده)
بابت انتقاد ها ممنون
اینم اضافه کنم که من تو نقد کمیک یکم تازه کارم(یعنی ترجبم تو نقد بازی و فیلم بیشتره)
این یه کابوس کثیفه !
آشغال ها ..... لعنتی ها ......
این کمیک اندوهناک ترین کمیک برای من بعد از کمیک محبوب Peter Parker - Enshallah sal bad بود ! ( اسمش رو خودم انتخاب کردم ، خیلی مشتی بود آخه )
داستان :
داستان این کمیک راجب مسئولیت پذیری است !
درست مثل اغلب کمیک های مردعنکبوتی ، با اینحال اینبار تمامی کاراکتر های شناخته شده در این سری نسبت به این عمل اقدام کردند !
سابقه ی پارکر جوان در کار های خیر بسیار زیاده ، و این امر همواره باعث شده که اون در جبهه ی خوب ها قرار بگیره ! اون تحت هر شرایتی به دنبال «انسانیت » است !
داستان اون حس کینه و نارضایتی جیمسون رو نسبت به پیتر نشون میده ( که خدای هم خوب عمل کرده )
سخنی راجب جیمسون :
جیمسون برای من نماد «معرفته » کلا خیلی دوستش دارم .... آدمیه که زود متوجه اشتباهاتش میشه ( مثل پارکر ) اما با این تفاوت که از اینکه حرفش رو بزنه هیچ باکی نداره !
کلا زندگی رو به کرواتش گرفته !
جیمسون همواره سعی میکنه که طرف خودش رو پاک نگه داره ، چرا که همیشه حاضر جوابی هاش اون رو از مهلکه نجات میده .
جیمسون درست مثل پارکر باری دیگر ثابت کرد که «خانواده» مهمترین چیز در زندگیشه !
ایول به شرفت اسلات
ایول به غیرت ات
ایول به اون ذهنت
ایول به اون مردانگیت !
این چیزیه که عاشقش هستم . یه جیمسون که نفس طرف مقابل رو بگیره !
لعنت به اون طرز تفکرت !
روانی ....
با همه شوخی با مارلا هم شوخی ؟
ایشالله خودکار دیگه گیرت نیاد .
ترجمه :
آقای شیرزاده ؛ راضی ام ازتون . خدایی خیلی حال کردم !
جملات رو همچین مشتی نوشته بودید ! خواندنشون به فضای بوجود اومده لطمه ای نزده بود !
ادیت :
ماشاالله .
احسنت ، اون فاصله ها و چینش ها کمر برام نذاشت .
فونت ها هم در بهترین انتخاب ها قرار داشتند !
ممنون از اینکه این کمیک رو ترجمه و ادیت کردید !
و صورت حساب این همه فشار قلبی ای که بهم وارد کردید رو در اسرع وقت براتون ارسال میکنم !
.
.
.
.
.
هیچ هم شوخی نبود ! لطیفه ادا کردم !
نه یه وقت سوءتفاهم پیش نیاد بنده قصد زیر سوال بردن نقد شما رو نداشتم فقط گفتم اگه این نکات رو رعایت کنی نقدهات بهتر میشه باید سعی کنی کم کم این شکستن دیوار چهارم را از نقدهات حذف کنی با این حال که شروع کاری نقدهات خیلی خوب بود (با در نظر گرفتن این نقد و نقدهای پیشینت).
یه وقت هم فکر نکن اگه ادبی بنویسی برای دیگران کسل کننده میشه اتفاقا این لحن ادبی نقدتو زیبا و تاثیر گذارتر میکنه و بکارگیری لحن فان در نقدهم اگه به اندازه باشه مشکل نداره.
این جمله رو هم از من به یاد داشته باش:
Practice makes perfect
من اصلا احساس نکردم شما می خواید نقد منو زیر سوال ببرید بلکه مطمعنم این انتقادات رو می کنید تا کارم بهتره شه
من کلا با شکست دیوار چهارم حال می کنم و فکر نکنم بتونم بدونش نقد بنویسم ولی خوب...سعی خودمو می کنم
نه ولی برای اکثر ما امروزی ها کسل کنندست منم گفت پس با گفتاری نوشتن به نسل خودم حال بدم
فانم تو این نقدم زیاد شد قبول دارم باید تو نقد های اینده کمتر مزه بریزم
از بحث با شما هم خوشحال شدم!بدرود
بعد از شنیدن خبر ران جدید مرد-عنکبوتی ، با نام جذابش ، خیلی هیجان زده شدم. اما بعد اینکه فهمیدم همون داستان معروف کلون ها ، مقداری نا امید شدم . دلیل این اتفاق این بود که انتظار یک ران متفاوت ، یک داستان جدید رو داشتم ، خب وقتی به ماجرا پی بردم ، همون اول حدس زدم انتظارم برای یک سری جدید الکی بوده .
با شروع داستان ، بعد از پدر جیمسون ، بیشترین چیزی که منو آزار میداد شخصیت پردازی بد جیمسون بود . یکی از آرزو هایی که همیشه داشتم این بود که بتونم هنر برخی از نویسنده ها به برخی نویسنده های دیگه تزریق کنم تا با اینکار شاید تونستم از طریق پیتر دیوید ، به اسلات یاد بدم که چجوری جیمز جونا جیمسون رو شخصیت پردازی کنه . جدا از این موضوع یکی از کار هایی که اسلات خوب انجام میده ، ربط دادن موضوع ها به هم دیگه هست که به خوبی در این داستان دیده میشه . نیو تکنولوژی و شغال هم هیجان خاصی در این شماره دادند که انتظار برای شماره بعدی رو چند برابر کردند ، خیلی دوست دارم ببینم که هدف ایندفعه شغال چیه .
طراحی کمیک ، همانند بسیار از کمیک های دیگر ، در بین یک کار رئالیسم و انتزاعی قرار میگیره و از طراحی خوبی برخورد داره که لذت کمیک رو چند برابر میکنه .
ترجمه و ادیت آقای شیرزاده و اویسی مثل همیشه بدون ایراد هستش .
داستان : 8 از 10
طراحی : 10 از 10
ادیت : 10 از 10
ترجمه : 10 از 10
داستان مثل همیشه خوبه و نشون میده پیتر با اینکه خرپوله!ولی همون ادم قبلیه.جیمسونم فقط یه فرق کرده که بجای مردعنکبوتی به پیتر گیر داد خلاصه خوب بود.بیصبرانه منتظر قسمت های بعد هستم.
.
.
.
ببخشید بابت اسپم.ولی قضیه ی بیست بوی قرمز چیه؟
(فک کنم همین روزاس که از اسپم دادن سکترو زدم )
در واقع این اسپایدی که می بینی ترکیبیه
اسپایدی+بتمن+ایرون من=اسپایدی بین الملی
ولی بهت اطمینان می دم این مردعنکبوتی از روی بتمن کپی نشده،شما هر 16 شماره ای که سایت ترجمه کرده بخون می بینی هیچیش شبیه بتمن نیست(فقط تو نگاه اولیه این طور به نظر می اد)
همه طرفدار ها درجه 1 مرد عنکبوتی قبل از خوندن سری نظر شمارو داشتن ولی بعدا نظرشون عوض شده
تازه این اسپایدی 2برابر بتمن پولداره
ای خدا.تازگیا مد شده هر پولداری رو میگن شده شبیه بتمن! تونی هم شلغم شده!از جمله پلنگ سیاه که خیلی پولداره.اسپایدی دقیقا کجاش شبیه بتمن شده؟
داستان شروع جالب و هیجان انگیزی مث سایر کارهای اسلات داره باید ببینم در اجرای ایده چطور عمل میکنه.آیا داستان موفق و ماندگاری میشه؟
پ.ن:انصافا هیچکدومتون ایستر اگی که من گذاشتم رو ندیدین؟
راهنمایی:آنا ماریا!
با ایمیل در تماس باش و اینقدر هم اسپم نده
خب یکمی طول کشید ولی بالاخره این کمیک هم حاظر شد...بریم برای نقد!
راستشو بخواید توی شماره قبل خیلی زود ما حلوای جی بزرگ رو خوردیم و حداقل یکمی برای من عجیب بود که زنده مونده بود(البته چیز آنچنان عجیبی حالا که فکرشو میکنم نیست)به هر حال خوشحالیم جونا حداقل تا حالا یتیم نشده!
یعنی بحث من و بعضی از بچه های منتقد سایت از اول این کمیک شده بود به اینکه پیتر پیتر سابق نیست ولی فک کنم حداقل تو این شماره جرقه هایی از اون پیتری که ما ازش انتظار داریم رو دیدیم...ببینید منظورم من این نیست که کلا شخصیت پیتر بعد از ثروت و این دم دستگاهش عوض شده بلکه بحث ما اینکه کمتر به ذات پیتر توی همین صفحات کمیکی که مال خودشه توجه میشه و واقعا من از این بخش هروقت که توی کمیک هر شخصیتی باشه لذت میبرم
و در یک کلمه میگم این شماره از این کمیک مال جیمسون بود به خدا یعنی بقیه موضوعات یا به ایستراگ به کمیکای قدیمی اسپایدی مربوط میشد یا اینکه همونطور که انتظارم میرفت به شناخت بیشتر از شخصیت و نقشه های ویلین اسپایدی مربوط میشد...کلا اوایل جیمسون(داخل کمیک)رو درک نمیکردم ولی هرچه که داریم جلو و جلوتر میرم واقعا کمیک های اسپایدی و زندگی پیتر بدون جیمسون مفت نمیرزه به خدا!
قبلنا جیمسون به سبب نفر اول بودن توی دفترش و کلا رییس پیتر بودن روش باراندازو فیتو میزد ولی حالا هم ماشالا حتی وقتی که پیتر دم دستگاهی رسیده به دمپاییش هم حسابش نمیکنه(اینم تاثیر عمو بر گفتار من منتها خیلی ضعیفتر در کلام)میدونید از غرور خوشم نمیاد منتها نه هر غروری از این قبیل غرورهای جیمسون به خدا در عجبم چون تا اسم پول پیتر برای درمان باباش اومد سوسکش کرد ولی روانی تقصیر گردن کسی انداختنش هستم کلا همینش توی این کمیک نقطه ضعفش بود!
وگرنه با صحنه آخر که رفت مثل مرد صورت حساب باباشو بده خیلی حال کردم دلم نمیخواد خورد شدن جیمسون رو ببینم ولی هر وقت هم که میبینم هلاک درک روانی که روم میزاره هستم...ولی آخر مطلب نفهمیدم چرا اولش گفت من پدرمو مثل موش آزمایشگاهی نمیدم به شما ولی بعدش انگار خیلی بنده خدا عاجز شده بود....
صنایع پیترم براش درد سری شده ها به خد!ا کلا باید نصف وقتی رو که به نجات مردم عادی و دنیا میزاره رو بذاره به پای نجات اقتصادی شرکتشو کارمنداش!
اما کلا من این قسمتو بیشتر یه ایستراگ دونستم تا یه کار قهرمانانه ولی بازم به ما چسبید!اما نفهمیدم این انفجار عمدی بود یا غیر عمدی ولی توی داستان که محلی بهش نذاشتن و شغالم که عذر تقصیر کرد!
در کل خوب این قضیه رو به درمان جی بزرگ ربط دادن...و همچنین نیو تکنولوژی!
در کل پیتر خوب نشون داد که میتونه هنوزم توی کار خیر همه رو انگشت به دهن بذاره...درسته من یکی با این اسپایدرمن پولدار زیاد نمیسازم(کلا به اون پیتر قبلی خو گرفتیم)ولی خوشم میاد که هرزگاهی دست خیرش رو تو کمک به هم نوعاش توی کمیک میبینیم...چون به نظرم پیتر کسی که ما بیشتر باید باهاش ارتباط بر قرار کنیم تا اسپایدرمن...کلا اسلات هر وقت سراغ همچین دیدگاهی میره از نظر من داستانش به ایده آل من نزدیکه!
...شغال...در کل تمام فکر و ذکر ما برای آینده این کمیک به نقشه ها و طرز فکر اون وابسته است...اما میتونم بگم که یکی از مبهم ترین شخصیتهایی که این روزا سر از کمیکا در آورده...و هیچی هم از نقشه هاش فاش نشده..که البته زودم هست ولی به نظر هر نقشه ای هم داشته باشه ابعادش خیلی بیشتر از اونیه که ما انتظار داریم و مطمئنا مشخصه که اسپایدرمنو سد راه خودش میدونه...دکتر کلارکسون...اون میتونه گویای این مسئله باشه!
در کل یه مدتیه که نقد کردن از یادم رفته..والا نمیدونم اصلا چیم شده ولی امیدوارم همین دو خط هم برای شما کافی باشه برگ سبزیست تحفه درویش و ....
گروه ترجمه و ادیت:
ترجمه ای که آقای شیرزاده میکنه که انتقاد نداره فقط تشکر داره ممنون...خیلی هم تشکر
ادیت هم که دست جنیفر لا...ببخشید اشتب شد آقای اویسی هست که ماشالا من خیلی قبولش دارم...و ایستراگ ها عالی بود مخصوصا آپوکالیپس!و در ضمن اوج کارتون صفحه12 بود هر چی خواستم یه ایراد توش ببینم نشد از شما هم بابت زحماتتون ممنونم!
نمره به داستان:8 از 10 (کلا من به همه ی کمیک تا این چند وقته همین نمره رو دادم)
نمره به طراحی:8 از 10 (نمیدونم چرا تو چند صفحه افتش قشنگ حس میشد..شاید این فقط نظر منه)
ای خدا.تازگیا مد شده هر پولداری رو میگن شده شبیه بتمن! تونی هم شلغم شده!از جمله پلنگ سیاه که خیلی پولداره.اسپایدی دقیقا کجاش شبیه بتمن شده؟[/quoteنه ! دارم راست میگم!برای مثال:اسم شرکت پیتر صنایع پارکره و اسم شرکت بوروس وین صنایع وین هست(اگه درست گفته باشم).و اسپایدی موتور,ماشین و.... عنکبوتی داره و بتمن هم داره.مثلا:بتومو بیل و ماشین عنکبوتی.شباهت ندارن!
شما نظر منم بخون:
به نقل از خودم:
بعد بگو بتمن شبیه مرد عنکبوتیه...
بعدم ماشین عنکبوتی خیلی وقته تو کمیک های مرد عنکبوتی هست و سابقه ی طولانی هم داره
spidey.ir/.../...
خب ما صنایع استارکم داریم .فقط بتمن میتونه موتورو ماشین داشته باشه؟ خب تنها شباهتشون موتورو ماشینه!
به قول اقای ترابی فقط شرایط اطرافش عوض شده که موقتیه
بتمن هم خیلی داستان داشته که ورشکسته شده برای مدتی ولی دوباره پولدار شده دوباره
اینا برای تنوع خوبه و داستان های جدیدی رو میشه باهاشون خلق کرد
لطفا پاک نکن بزار ببینیم چه میشه کرد
حتما سیستمی شما ایراد داره. چرا فکر نمیکنی که شاید مشکل از طرف خودت باشه؟
برو از یک دستگاه یا سیستم دیگه امتحان کن
وقتی این همه ادم کمیک ها رو دانلود میکنن و درباره شون نظر میدن پس مشکل از شماست
بی صبرانه منتظر شماره بعدیم.
نظر مهم و تخصصی لطفا
دوستانی که تو کار ادیت و ... هستن کمیک ها رو سانسور میکنن؟
بخاطر ف.ی.ت.ر.ینگ هست؟؟
به نظر من کار درستی نیستش
ممنون میشم جواب بدید آخه اون اول ها که کمیک ترجمه میکردین سانسور در کار نبود.
یا بخاطر پر مخاطب بودن سایت
آیا بهتون گیر میدن؟؟ یک بازه ی کوتاهی سایت فیلتر بود
به خاطر فیلترینگ نیست. کسی هم بهمون گیر نداده
به خاطر اینه که ما خودمون رو در مقابل خانواده ها مسئول میدونیم. لبته کلا کمیک های که انتخاب میکنیم مشکل خاصی ندارن. ولی اگه مشکلی هم باشه باید سانسور بشن
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا