همانطور که وعده داده بودیم از این به بعد قرار است مجموعه جدید کمیک مرد عنکبوتی تحت عنوان Superior Marvel Team-Up را در سایت ترجمه کنیم. این کمیک در اصل ادامه مجموعه "مرد عنکبوتی انتقام جو" (Avenging Spider-Man) میباشد.
این کمیک در ضمن از اقبال خوبی در میان هواداران و منتقدین برخوردار و نویسنده آن یعنی آقای «کریستوفر یاست» به نوشتن داستان های خوب و قابل تامل برای ابرقهرمانان مارول شهره است.
لينك دانلود مستقيم
لینک دانلود غیر مستقیم
لینک دانلود غیر مستقیم (مدیافایر)
نظر خودتون رو درباره داستان و طراحی های این کمیک با ما در بخش نظرات در میان بذارید.
برای خوندن دیگر کمیک هایی که ترجمه کرده ایم اینجا را کلیک کنید.
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
15 دشمن ترسناک و چندش آور مرد عنکبوتی!
كمیك های مرد عنکبوتی: توطئه کلونی به زبان فارسی ( كامل + لینك دانلود مستقیم)
رتبه بندی 10 سلاح برتر دشمنان مرد عنکبوتی
"سرگذشت كلون" – قسمت اول: معرفی «شغال» (THE JACKAL)
"سرگذشت كلون" – قسمت دوم: چه كسی كلون است؟
قسمت آخر از داستان "سرگذشت كلون" (CLONE SAGA) ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم!
"سرگذشت كلون" – قسمت سوم: معرفی كلون های اسپایدرمن!
زندگی، مرگ و بازگشت بن رایلی
معرفی معروفترین دشمنان مرد عنکبوتی
15 مرد عنکبوتی دارک در دنیای کمیک!
زشت ترین قهرمانان دنیای کمیک!
20 كمیك برتر ترسناك (HORROR COMICS)
15 شخصیت برتر کمیک های ترسناک مارول
20 هیولای برتر مارول (TOP 20 MARVEL MONSTERS)
10 شخصیت برتر ژانر وحشت در کمیک های ابرقهرمانی
دیدگاهها
شماره بعدی کی ترجمه میشه؟
ترجمه هم کار خودم بود و جا دارد بدین وسیله از خودم نیز تشکر کنم
من حتما این داستان رو دنبال می کنم
در ضمن ترجمه شماره 13 کمیک اسپایدر من برتر هم بزودی قرار میگیره
طراحی ها هم در نوع خودشون خوب بودن . ترجمه هم عالی بود D:
دیگه چیز خاصی به نظر من نمیرسه .
بقول آقای ترابی : مختاااااار کجایی بلا سوخته
اسپایدرمن خودش رو بهترین عضو اونجرز میدونه و همه ی کارهاش برای نشون دادن برتریش نسبت به هر ابرقهرمانیه که وجود داره. در این شماره با انت من - دکتر استرنج - مون نایت - شی هالک و افرادی دیگه جنگید و پیروز شد. پس اسپایدرمن برتر از همه ی این ها برتری فیزیکی داره ولی مهم نیست. حتی اگه قدرتمندترین قهرمان زمین باشه , مغروریت بیش از حدش باعث میشه من اونو یه قهرمان کامل ندونم.
صفحات آخر هم قابل توجه بودند چون اشاره ای به تشکیل مجدد sinister 6 توسط اسپاک و بازگشت دوباره "شغال" میشه.
شماره بعد بعد بهتر از این شماره است و داستانش جالب تره توصیه میکنم حتما بخونیدش شماره مهمیه.
ولی میبینید اسپاک چه کارهای دور از انتظار یا حتی غیر ممکنی رو انجام میده که تا به حال اسپایدرمن انجام نداده بود؟ کمیک های سوپریور همچنان در تلاشند که اسپاک رو بهتر از پیتر معرفی کنند. میخوان طرفداران رو فقط با کارهای عجیب اسپاک و ایده های خفنی که رو میکنن سرگرم کنن ولی هیچکس یادش نمیره چه کسی زیر اون ماسکه.
انصافا با همه عشق و علاقه و احترامی که برای پیتر قائلم باید بگم که اسپاک واقعا از پیتر برتره .
مثلا اون کاری که تو شادولند کرد . واقعا چرا پیتر نباید یه همچین کاری میکرد ؟ یعنی چون پیتر دوست نداشت کسی رو بکشه باید اونهمه مردم HELLS KITCHEN میمردن ؟ این کاریه که یه قهرمان باید بکنه ؟ باید یه ابر شرور رو زنده بذاره تا از زندان فرار کنه و دوباره مرد بیگناهو بکشه و دوباره بره زندان و دوباره مردم بیگناهو بکشه و همین روال هی ادامه پیدا کنه ؟
Althogh I Hate Doc Ock . But I Believe That Spock Is The Superior Spider-Man .
بنظر من که داشت . کلا روش های پیشبرد کارهاشو خیلی دوست دارم فقط ای کاش که کسی که زیر این ماسک بود و اینکارو میکرد پیتر بود .
اصلا من با هدفش مشکل دارم. آخه اصلا چرا باید اینکارا رو انجام بده. که نشون بده برتره؟یا نسبت به مردم احساس مسئولیت میکنه؟
اسپایدی خیلی دلرحم تر و انسان تر از اونه که آدم بکشه.تازه،به قول اسپایدی همیشه لازم نیست آدمارو کشت.اونم وقتی که برای اولین بارتو عمرشون گریه می کنن.
نه! اسپایدرمن هرگز آدم نمیکشه و هرگز آدم نخواهد کشت چون یک انسان شریفه و به خاطر همینه که یه قهرمانه. او صبر میکنه، خویشتن داری میکنه و با دستگیری شخص قاتل او را به دست قانون میسپاره. حالا اگه قانون تصمیم بگیره که قاتل رو اعدام کنه ، یه بحث دیگست.
در ضمن یادتون نره که هر فردی، مکتبی، تفکری و ... که ریختن خون یک انسان دیگر را جایز بدونه از بیخ و بن غلطه ...
خواهش میکنم بهم نگین که اختاپوس متحول شده و جون مردم براش مهمه. لطفا بگین که اشتباه میکنم و اختاپوس توبه نکرده. بگین که همون شرور پست فطرته و همه این کارهاش سیاه بازیه. وگرنه اگه داک آک دلش به حال مردم بسوزه، مشخص میشه که اسلات خودش هم نمیدونه چی میخواد.
اهمیت نمیدم اسپاک چقدر قدرت داره یا چقدر سریعتره. قطعا قصد خیر نداره. اتفاقا اسلات میخواد ما به این نتیجه برسیم که اسپایدرمن برتر، واقعا برتره. نباید با این حرف ها تشویقش کنیم.
قهرمان بودن، یه چیزی بیشتر از قدرت و سرعته. مهم اینه که اسپایدرمن برتر چقدر شرافت داره. اسلات انگار هیچوقت معنی واقعی شعار اسپایدی رو نفهمیده: "قدرت بیشتر، مسئولیت بیشتر به همراه داره". مرد عنکبوتی هیچوقت یه کار خوب رو از راه بد انجام نمیده. آک هرچقدر هم که مردم رو نجات بده، بازم هویت پیتر پارکر رو دزدیده. مثل اینکه من جیب مردم عادی رو بزنم، بعد اون پول رو خرج امور خیریه کنم.
الان اسپایدرمن برتر، قهرمان نیست بلکه ضد قهرمانه. اون داره به دروغ خودش رو دوستدار مردم میدونه اما مطمئنم نقشه های کثیفی توی ذهنش داره.
ما هم از شما خیلی ممنونیم
کمیک را با ترجمه بی نقص شما دانلود کردیم و بسیار لذت بردیم
پس پارکر برای دفاع از شرف و هویتش، به طریقی (شاید آزمایشات رادیواکتیو یا هرچی) قدرتش رو به نوه اش منتقل میکنه تا هرطور که شده، اسلات رو از این کار منصرف کنه. پارکر وقتی پافشاری اسلات رو می بینه، به این نتیجه می رسه که هیچکس جز اسپایدرمن نمی تونه اسلات رو منصرف کنه.
از اونجا که اسلات توی فیسبوک به مرگ تهدید شده و به شدت از این قضیه می ترسه، چندتا بادیگارد رو توی خونه بزرگ و مجللش گذاشته تا جون بی ارزشش رو حفظ کنه. نوه پارکر طبق روش های خاص اسپایدی، بی سر و صدا از بین نگهبان ها می گذره تا به اتاق اسلات برسه. مثلا روی سقف می خزه یا از هواکش ها استفاده میکنه. اینم بگم که نوه اسپایدرمن، به خاطر جوونی، یه کم کارهای عجولانه میکنه؛ پس گاهی با بادیگاردها درگیر میشه اما زود سروصدا رو می خوابونه. اون، نگهبان های اطراف اتاق اسلات رو بیهوش میکنه و برق رو هم قطع میکنه.
خلاصه اینکه نوه اسپایدی به اتاق شخصی اسلات میره. در رو باز میکنه و میگه "چطوری اسلات? حسابی سورپرایزت کردم، نه? میدونم که چشمای از حدقه بیرون زده ات داره میگه که چقدر از دیدن من خوشحال شدی اما لازم نیست ابراز احساسات کنی."
ولی اسلات فکر میکنه اسپایدی اومده که اون رو بکشه و انتقام بگیره. بزرگ شدن چشمای اسلات از ترسه، نه از شگفتی. بنابراین دان اسلات، اول دکمه زنگ خطر رو فشار میده (بابا مایه دار) و چون برق قطعه و آزیر کار نمیکنه، از کشوی میزش یه اسلحه درمیاره. اسپایدی از تمام تیرها جاخالی میده و میگه "ناامیدم کردی اسلات. فکر میکردم از دیدنم خوشحال بشی یا حداقل به خاطر کاری که با هویتم کردی، ازم معذرت بخوای. من فقط اومدم تا مطمئن بشم فردا صبح، پروندۀ اسپایدرمن برتر بسته میشه. و تو این کار رو میکنی."
تیرهای اسلات تموم میشه. اسپایدی از سقف میاد پایین و به طرف اسلات میره تا باهاش حرف بزنه. اما اسلات هنوز فکر میکنه اسپایدی از کتابای کمیک بیرون اومده تا بکشدش.
-ببین دانی، من کاریت ندارم. فقط...
-نه! به من نزدیک نشو! برو عقب! یکی بیاد کمک! (اینجا اسلات دیالوگی میگه که عقده هاش رو از اسپایدی نشون میده اما هنوز تصمیم نگرفتم که اسلات چه عقده ای از عنکبوتی داشته باشه و حتی بهش فکر نکردم که چرا عقده داره. اما میدونم اسلات واقعا عقده ایه)
اسلات همینطور عقب عقب میره و عنکبوتی به اسلات توضیح میده که با ادامه دادن اسپایدرمن خرتر، چه بلایی سر داستانهای مرد عنکبوتی میاد. اما اسلات ترسیده و گوش نمیده. همینطور عقب عقب میره و از پنجره پشت سرش به بیرون پرت میشه.
اسپایدی و نوه اش، هرگز قصد کشتن دان اسلات رو نداشتن اما مرد عنکبوتی یه بار دیگه به مردم کمک کرد و جامعه رو از یه بلای خانمان سوز نجات داد.
نظرتون چیه? البته این داستان هنوز جای کار داره و ممکنه بعضی از قسمتهاش هم تغییر کنه.
مگه توی کمیک متوجه نشدی که شهردار هم خودش با فیسک هم دسته ؟
دیگه وقتی که قانون هیچکاری نمیتونه بکنه این وظیفه یه قهرمانه که مردم رو نجات بده .
بعدشم مگه تو شماره 5 اسپایدرمن برتر ندیدی که وقتی اختاپوس داشت Massacre رو میکشت پیتر بهش گفت نه اینکارو نکن اون درسته که آدم بدیه ولی میتونه تغییر کنه و به آدم خوبی تبدیل بشه،اما اختاپوس گوشش به این حرفا بدهکار نبود و اونو زود کشت.
به قول اسپایدی آدما میتونن تغییر کنن حتی آدمای خیلی بد.
تو خودتو فقط یه لحظه جای اسپایدی بزار اگه در شرایطی باشی که بتونی یه آدمو بکشی اینکارو میکنی؟معلومه که نمیکنی.
بعدشم من نمیدونستم جیمسون با فیسک همدسته چون من تا شماره 9 این کمیکو خوندم.
مرسی بابت ترجمه این کمیک
سلیقه خوبی دارید چون این کمیک بعد از سوپریور اسپایدرمن، مهم ترین کمیک ماهانه اسپایدرمن در حال حاضره . در ضمن من عاشق کمیک هایی هستم که کریستوفر یوست مینویسه. به نظرم وقتی نویسنده کمیک هایavenging spider-man شد این کمیک ها جون تازه ای گرفتند . او تا زمان کنسل شدن این کمیک ، داستان های جالبی نوشت که الان ادامه اش رو داریم تو کمیک های superior spider-man team-up میخونیم
و اما نقد این شماره و این داستان:
خوشم اومد! ایده ابتدایی حمله "اسپاک" به به قهرمانان دیگر منو درگیر خودش کرد. مشتی که به dagger زد خیلی وحشیانه بود و اولش به خودم گفتم اسپاک میخاد چطور از این یکی قسر در بره؟ ولی بعد که مشخص شد ایشون برای پاک کردن اون قهرمان ها از ویروس "کریون"، این کار رو کرده، به نویسنده آفرین گفتم. البته ایده ویروسی که از میزبانی به میزبان دیگر منتقل میشه، جالبه و بدرد این داستان هم میخوره ولی دوست ندارم شخصیتی مثل کریون مثل یک ویروس متحرک به تصویر کشیده بشه. از یه چیز دیگه هم خوشم اومد: اینکه یوست برخلاف اسلات خوب میدونه که چطور از جنبه های جذاب تر ایده دکتر اختاپوس در جلد پیتر پارکر استفاده کنه و خیلی غیر متتظره داستان هاشو پیش میبره. به همین دلیل من خواننده نمیتونم مطمئن باشم که قراره تو قسمت های بعدی چی بشه.
در صفحه پایانی میرسیم به شخصیت "شغال" (jackal) و میفهمیم که او این ویروس را درست کرده بوده و ظاهرا دوباره قصد دارد کلون های جدیدی را خلق کند. من شخصا از داستان سرگذشت کلون یا همان clone saga متنفرم. البته نه آن clone saga ای که دهه 70 میلادی نوشته شد و در اون دکتر "مایلز وارن" یا همون "شغال" از روی گوئن استیسی یه کلون ساخت! نه اونو که خیلی دوست دارم و از داستان های محبوبمه! منظورم اون clone saga هست که تو دهه 90 میلادی چاپ شد و گند زد به داستان های اسپایدی و در نهایتش به خواننده ها گفتند که "بن رایلی" اسپایدرمن حقیقی هستش نه پیتر پارکر! به نظرم سیر نزولی اسپایدرمن در دنیای کمیک با همین داستان شروع شد و اگر یه دستگاه زمان داشتم اولین کاری که میکردم باهاش به یک سفر زمانی به دهه 90 میرفتم میرفتم بعد یه تفنگ گیر می آوردم و قبل از اینکه نویسنده بخاد این داستان اسهال آور رو بنویسه ، میکشتمش! بنابراین امیدوارم این داستانی که در شماره 1 از superior spider-man team up چاپ شده و در آخرش به شغال و دارو دسته اش ختم میشه ، خیلی به clone saga ربط پیدا نکنه چون قبلا تو این سایت یه خبر منتشر شده بود که شاید به زودی دوباره سروکله بن رایلی پیداش بشه!
البته با وجود یوست بعید میدونم ، کار به اونجاها بکشه
در هر حال من به این کمیک نمره 8 از 10 میدم و منتظر خواندن شماره بعد میمونم.
یه خواهشی هم دارم. شما که شماره بعد رو ترجمه کردید، لطفا استثناً هم که شده شماره های 20 و 21 از اسکارلت اسپایدر رو هم ترجمه کنید چون داستان در آنجا تموم میشه!
اینم از کارور شماره 21 اسکارلت اسپایدر برای یادآوری!
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا