جنگ های مخفی چگونه آغاز شد؟

توضیح مهم: اگر کمیک جنگ های پنهان را هنوز نخوانده اید اینجا را کلیک کنید

جنگ های مخفی چگونه آغاز شد؟ - قسمت اول

مقدمه:همانطور که میدانید،رخداد(event) اصلی مارول در سال 2015 "جنگ های پنهان" نام دارد که بسیار در تاریخ مارول مهم خواهد بود.زیرا تمام جهان مارول(و جهان های موازیش)در این کمیک نابود شد و پس از قسمت آخر آن،دنیای جدید و متفاوت مارول معرفی میشود.

اما حتما برای بسیاری از شما این سوال به وجود آمده که اصلا چه شد که این اتفاق افتاد؟چطور شد که ما در شماره 1 جنگ های پنهان شاهد نابودی دو دنیا بودیم(که در واقع تنها دنیاهای باقی مانده بودند)در این مقاله ما میخواهیم به اتفاقات قبل از جنگ های پنهان بپردازیم.در واقع این مقاله چند قسمتی خلاصه شماره های 1 تا 33 جلد سوم انتقام جویان جدید است که از دو سال پیش شروع شد،بله مارول از دو سال پیش داشت برای جنگ های مخفی مقدمه چینی می کرد!

-همه چیز میمیره...شما،من،هر کسی روی این سیاره...خورشیدمون،کهکشانمون و در نهایت،تمام جهان...به همین سادگی اتفاق میفته...و اجنتاب ناپذیر...

-رید ریچاردز،انتقام جویان جدید شماره 1 جلد سوم،2013

در ضمن قبل از شروع بگم که در این مقاله دنیا به معنی سیاره(زمین)،جهان به معنی کل جهان هستی و همچنین جهان های موازی به معنی جهان هایی دیگریست که در کمیک های مارول وجود دارند(مثلا جهان اصلی مارول،جهان التیمیت و...)

خب داستان همه این برخورد ها،پایان دنیا و غیره از شماره 1 جلد سوم انتقام جویان جدید آغاز میشود که در آن پلنگ سیاه(تچالا رهبر کشور واکاندا)به همراه افرادش در واکاندا متوجه میشود که ناگهان زمین دیگری در آسمان است و و در حال حرکت به زمین ماست(منظور زمین 616 دنیای اصلی مارول)

بلك پنتر

و همچنین تچالا متوجه میشود که افراد دیگری دارند از آن زمین به سمت زمین ما حرکت میکنند.زنی جزء این افراد بود و به نظر میامد که رئیس اون گروه باشه.و در اینجا ما میبینیم که آنها به زبان دیگری صحبت میکنند،High Sumerian که زبانی بسیار باستانی است و دیگر کسی در دنیا به آن زبان صحبت نمیکند،پس یا این افراد از نسلی بسیار قدیمی هستند که به این زبان صحبت میکنند یا،دنیایی که آنها ازش امدند دنیایی هست که در آن هنوز به این زبون صحبت میکنند.بعد از این پلنگ سیاه به ان زن نزدیک می شود و با آن زن به گفتگو میپردازد.

تچالا - قوي سپفيد

و تچالا متوجه میشود که این زن به انگلیسی صحبت می کند.اینجا ما میفهمیم اسم این زن قوی سیاه(Black Swan)هست.سپس تچالا از او میپرسد که آیا این اتفاقی که در حال رخ دادن است کار اوست؟و زن جواب منفی میدهد،او میگوید که هیچ زن یا مردی نمیتواند باعث یک "برخورد"(incursion در لغت به معنی تهاجم هست ولی اینجا برخورد ترجمه میکنیم که بهتر معنی بده)شود و یک برخورد خودش به صورت طبیعی رخ میدهد و قوی سیاه به فردی اشاره میکند به نام ربوم الال(Rabum Alal این شخصیت بعدا در داستان خیلی مهم است)،پس از کمی بحث و گفتگو قوی سیاه به افرادش دستور میدهد که همه رو بکشند و کار به جایی میرسد که فقط تچالا زنده میماند.و تچالا هم افراد قوی سیاه را میکشد و در نهایت قوی سیاه توسط تچالا دستگیر میشود اما،قوی سیاه دستگاه رو فعال میکند و زمین روبرو نابود می شود.

نابودي زمين

خطری بزرگ در کمین جهان است

روز بعد،ایلومیناتی،صاحبان سنگ های بینهایت،دوباره جمع میشوند...

اونجرز جديد

در شماره های بعد،ما میبینم که رید ریچاردز مسئول بازجویی از قوی سیاه ماست و از او درباره تمام این اتفاقات و برخورد ها و غیره سوال میکند و اینجاست که ما میفهمیم در واقع چه اتفاقی داره در حال رخ داد است.و وقتی که رید ریچاردز از قوی سیاه سوال میکند که چه دلیلی داشت که قوی سیاه ان دنیا را نابود کرد قوی سیاه به او میگوید که این کار رو به خاطر ربوم الال،نابودگر بزرگ انجام داد.سپس رید ریچاردز به او میگوید که چرا اون سیاره رو نابود کرد اگر اون سیاره ای بود که ازش اومده بود و سپس اینجا قوی سیاه به او میگوید که انجا خانه او نبوده،و او اصلا هیچ خانه ای ندارد.

و درباره این که قوی سیاه اصلا کی بوده و از کجا اومده،بعدا توضیح داده می شود. اما الان میبینیم که قوی سیاه به رید ریچاردز درباره برخورد ها و قوانینشان توضیح میدهد:

همانطور که میدانیم در کمیک های مارول میلیارد ها جهان وجود دارد که هر کدام تفاوت هایی با هم دارند(به مجموعه جهان های مختلف در کمیک های مارول "مالتی ورس" میگوییم)حالا،در جایی و زمانی در گذشته رویدادی در یکی از این جهان ها رخ داده که باعث شده کل اون جهان نابود شود و این خلاء باعث یک انقباض کوچک روی صفحه فضای مالتی ورس شده و همین انقباض کوچک باعث شده همه جهان ها رو به نابودی برن...

و اینجای کار است که قضیه باعث نگرانی می شود،اتفاقی که در گذشته باعث بی نظمی در این جریان دنیاهای موازی شده روی زمین بوده.برای همین نقطه برخورد دو جهان زمین هست و اگه زمین دو جهان با هم برخورد کنند کل جهان هر دو زمین نابود میشن اما،قوانینی در مورد این برخورد ها وجود داره:

وقتی که یک برخورد در حال رخ دادن است دقیقا هشت ساعت طول میکشد تا دو زمین به هم برسند،در این زمان دو حالت میتواند اتفاق بیفتد:1.دو تا زمین با هم برخورد میکنند و نابود میشوند و کل جهان انها همراهشان نابود می شود2.یک زمین نابود خواهد شد و برخورد نمیکند،در این حالت،هر دو جهان زنده میمانن اما یک زمین نابود خواهد شد.این همان کاری بود که قوی سیاه انجام داد،یعنی آن زمین رو نابود کرد اما زمین اصلی مارول زنده موند.

اینجاست که کار ایلومیناتی به جاهای باریک کشیده می شود...

اعضای ایلومیناتی به صورت تئوریک هم که شده درباره این تکنولوژی که قوی سیاه از اون استفاده کرد بحث میکنند اما استیو راجرز(کاپیتان آمریکا)به سرعت مخالفت میکند.به عقیده او که کار انها این است که همه چیز را از راه درستش حل کنند بدون این که کسی بمیرد یا آسیب جدی ببیند،اعضای ایلومیناتی از کاپیتان آمریکا میپرسند که او چه راهی سراغ دارر و کاپیتان امریکا به قدرتمند ترین شیء جهان مارول اشاره میکند:دستکش بینهایت(infinity Gauntlet).اعضای ایلومیناتی پنج تا از سنگ ها را در اختیار داشتند اما سنگ ششم که سنگ ذهن(mind gem)بود در دست پروفسور اگزاویر بود که در جریان انتقام جویان علیه مردان ایکس فوت کرده بود.نیمور پیشنهاد میدهد که انها میتوانند با استفاده از بقیه سنگ ها سنگ ششم را پیدا کنند چون سنگ ها میخواهند که کنار هم باشند.

در همین حال،دیو(beast یا دکتر هنری مک کوی)نامه ای از پروفسور اگزاویر دریافت میکند و وقتی دکتر مک کوی نامه رو باز میکنه در ان فقط نوشته شده "به یاد بیار"

و ناگهان اتفاقاتی در ذهن هنری میفتد(همونطور که میدونید پروفسور اگزاویر قدرت های ذهنی و تلپاتیک داره)که باعث میشود او بتواند سنگ ذهن را بدست بیاورد.به محض این که هنری مک کوی سنگ رو در دست میگیرد گروه ایلومیناتی کنار او تلپورت میشوند و دیو هم به گروه ایلومیناتی میپیوندد.

چهار روز بعد،نقطه برخورد بعدی در پاکستان.گروه ایلومیناتی به اونجا میروند و نقشه این است که کاپیتان آمریکا با استفاده از دستکش بینهایت زمین مقابل رو به عقب به سمت جهان خودش "هل بدهند"و اتفاقی که در این بخش از داستان میفتد اینست که در واقع این نقشه در مورد این برخورد کار کرد اما باعث شد همه سنگ های بینهایت نابود شوند(به جز سنگ زمان،این سنگ ناپدید شد)

قوی سیاه قبلا به رید ریچاردز هشدار داده بود که سنگ های بینهایت هر جهان فقط در همان جهان قابل استفاده اند.به هر حال،فردای اون روز ایلومیناتی جلسه دیگری تشکیل دادند و دوباره به بحث استفاده از تکنولوژی قوی سیاه برای نابود کردن دنیاهای دیگر و کاپیتان آمریکا بار دیگر با ایلومیناتی مخالفت میکند.به عقیده او انها نمیتونند از این ایده نابود کردن دنیاهای دیگه استفاده کنند،کاپیتان امریکا کم کم عصبی می شود و سپس تونی استارک از کاپیتان آمریکا عذر خواهی میکند و بعد...هر چیزی که کاپیتان آمریکا در مورد جریانات ایلومیناتی،برخورد ها و پایان جهان میدانست توسط دکتر استرنج از ذهن کاپیتان پاک میشود

چند روز بعد قبل از این که ایلومیناتی خیلی وارد ایده نابود کردن دنیاهای دیگه شوند برخورد دیگه ای شروع به رخ دادن میکنه و نقطه این برخورد نیویورک است.ایلومیناتی به نقطه برخورد میروند اما گویا کسی ایده ای جز نابودی آن دنیا ندارد.رید ریچاردز ایده اش را بیان میکند:استفاده از نابودگر نهایی،اما مشکل این ایده این است که نابودگر نهایی ممکن است بتواند باعث متوقف شدن برخورد شود اما کسی را که از آن استفاده میکند را نیز میکشد،به هر حال گروه ایلومیناتی برای یافتن راهی برای متوقف کردن این برخورد به دنیای مقابل میروند اما متوجه میشوند که گالاکتوس در حال نابود کردن این دنیاست.گروه تصمیم میگیرند که با گالاکتوس مقابله کنند چون درست است که انها باید از برخورد ها جلوگیری کنند،ولی نباید باعث مرگ مردم بی گناه بمیرند اما انها نمیتونند از نابود شدن این دنیا توسط گالاکتوس جلوگیری کنند و در نهایت و به زمین برمیگردند(یکی از قاصدان گالاکتوس،تراکس،را هم با خودشان میبرند)

یک هفته بعد،ایلومیناتی با استفاده از دستگاهی که رید ریچاردز ساخته بود از برخورد بعدی آگاه میشوند.و نقطه این برخورد،لاتوریاست!

لاتوريا

ایلومیناتی(به همراه قوی سیاه) به محل برخورد تلپورت میشوند و میبینیم که دکتر دووم و پسرش کریستوف در حال مبارزه با مردمانی هستند.همچنین ایلومیناتی متوجه تفاوتی در این برخورد میشوند.در برخورد های قبلی آسمان قرمز می شد،اما هنگام رخ دادن این برخورد آسمان آبی ست.قوی سیاه شوک زده میشود و به ایلومیناتی میگوید که آسمان آبی هنگام یک برخورد به معنای وجود "نقشه ساز" هاست.

این که نقشه ساز ها دقیقا چه کسانی هستند و هدفشان چیست،خیلی توضیح داده نشد.اما نقشه سازها مردمانی هستند که در هنگام وقوع یک برخورد به دنیای دیگر میروند و تمام منابع آنرا غارت می کنند. و منتظر برخورد بعدی میشوند تا به دنیای دیگه ای برن و منابع اونو غارت کنن.( هنگام ورود به یک دنیا تکه ای از آن دنیای دیگه رو جدا میکنند و به دنیای روبرو میروند و در نتیجه دنیای قبلی را نابود میسازند)یعنی در واقع آنها از برخورد ها "استفاده" میکنند.همچنین.ایلومیناتی به دنیای دیگر میروند و متوجه میشوند که قوی سیاه راست میگفته.این زمین خالی از هر سکنه و زندگی بود.

اینجاست که ایلومیناتی مجبور میشوند از خط قرمز خود عبور کنند.اگر نقشه ساز ها وارد زمین می شدند،سرنوشتی شوم در انتظار زمین بود.بنابراین گروه ایلومیناتی بمب را فعال میکند،و دنیای دیگر نابود می شود...