65 فیلم ابرقهرمانی و کمیک بوکی برتر تاریخ سینما

50 فیلم ابرقهرمانی و کمیک بوکی برتر تاریخ سینما – قسمت آخر

و باز هم این مقاله به روز رسانی (آپدیت) شد!

مقدمه: این روزها مدام فیلم های سینمایی مختلف و پرهزینه‌ای بر اساس ابر قهرمانان (superheroes) ساخته میشوند که تقریباً همشون از روی شخصیت های کمیک بوکی و داستان هاشون  اقتباس میشوند و اكثراً هم موفقیت‌های تجاری و هنری بی‌نظیری را نصیب سازندگانشان می‌كنند به طوریكه به راحتی در میان بهترین و پرفروش‌ترین آثار سینمایی سال قرار می‌گیرند. اما سئوال این است كه از میان انبوهی از فیلم‌های كمیك بوکی كدام ها را بیشتر دوست دارید و کدامشان از نظر هواداران و منتقدین برتر هستند؟ بدیهی است که انتخاب از میان این همه فیلم واجد شرایط، كار ساده‌ای نیست و البته من سعی کرده ام دلایل محکمی برای انتخاب های خودم ارائه دهم ولی اگر با گنجانده شدن برخی از فیلم‌ها یا ترتیب قرار گرفتن آن‌ها در فهرست موافق نیستید، آن را به حساب نظر شخصی من، که ممکن است تا حدودی به تعصب و نوستالژی آمیخته باشد، بگذارید. همچنین در اینجا میتونید فهرستی از بهترین کارگردان های آثار کمیک بوکی رو مشاهده کنید.

راستی، لیست بدترین فیلم های کمیک بوکی هم اینجاست.

در ضمن، از اینکه "جوکر" در این لیست نیست تعجب نکنید چون اینجانب این فیلم را نه کمیک بوکی میدانم و نه ابرقهرمانی. پس جایی در لیست من ندارد (دلایلش رو در اینجا قبلا توضیح داده ام).

 

65- فلش گوردون (Flash Gordon)

فیلم فلش گوردون

"فلش گوردون" فیلمی محصول سال 1980  و به کارگردانی «مایک هاجز» است که از روی کمیک استریپ های روزنامه ای بسیار قدیمی اثر «الکس ریموند» ساخته شده و بازیگران مشهوری همچون «سم جونز»، «ماکس فون سیدو»  و «تیموتی دالتون» در اون حضور دارند. این شخصیت نه تنها یکی از قدیمی ترین و مهم ترین قهرمانان دنیای کمیک بلکه کل دنیای سرگرمی است و بارها و بارها در فرم های مختلف سرگرمی مثل فیلم و کارتون ظاهر شده است. خیلی از بزرگان سینما و دنیای کمیک گفته اند که از او برای خلق آثار خود الهام گرفته اند (مثل «جورج لوکاس» خالق فرنچایز "جنگ ستارگان" یا جناب «ادگار رایت»). فلش گوردون یک ورزشکار خوش تیپ بود که برای جلوگیری از یک فاجعه ای که سیاره زمین را تهدید میکرد به همراه دوستانش با موشک به فضا میرود. او در نهایت به سیاره مانگو رسید و با حاکم بیرحم آن به نام «مینگ» (Ming) جنگید و اینچنین بود که ماجراهایش شروع شد... و اما شاید شما با دیدن نام فیلم "فلش گوردون" در این لیست جا خورده باشید چون احتمالاً به نظرتون خیلی لوس و campy با بازی های اغراق آمیز و دیالوگ های کلیشه ای و .. بنظر بیاد. حق هم دارید ولی به همین دلایله که این فیلم در این لیست قرار داره و دقیقا به همین دلایله که در سالهای اخیر نوعی حالت کالت (cult) کلاسیک پیدا کرده و یک سری هستند که عشاق سینه چاک این فیلم هستند چون عامدانه و هوشمندانه از لوس بودن و وفاداری به ریشه های خودش استقبال میکنه و موفق میشه نوعی فضای خاص و fun و منحصر به فرد خلق کنه که قطعا تو ذهن بیننده باقی میمونه. در ضمن، خیلی ها این فیلم رو به خاطر ترانه و موسیقی متن ساخته شده توسط بند راک افسانه ای یعنی "کوئین" میشناسن! راستی، «الکس راس» طراح بزرگ دنیای کمیک بوک هم این فیلم رو بهترین فیلم عمرش میدونه!

 

64- ماجراجویی های غیر عادی ادل بلان - سک

(The Extraordinary Adventures Of Adèle Blanc-Sec)

ماجراجویی های غیر عادی ادل بلان - سک

فیلم های «لوک بسون» همیشه یه جور حال و هوای کمیک بوکی قدرتمندی  داشته اند به طوری که آدم واقعاً فکر میکنه "لئون" و "عنصر پنجم" از رمان های گرافیکی اقتباس شده اند! در هر حال سال 2010 او بالاخره کمیک قدیمی «ژاکوس تاردی» را اقتباس کرد که از دهه 70 میلادی  تا به حال در کشور فرانسه چاپ شده اند. بسون به لحن مفرح و ماجراجویانه کمیک ها وفادار ماند و به همین خاطر هم این فیلم نقدهای خوبی نصیبش شد و اکثر منتقدین فیلم را بسیار سرگرم کننده لقب دادند. البته برخی هم یک سوم انتهایی فیلم را تا حد زیاد طولانی و کِشدار میدانستند که باید کوتاه میشد. خلاصه داستان: خواهر آدِل بلان-سِک در هنگام بازی تنیس آسیب می‌بیند و آدِل خود را مقصر میداند. به همین دلیل به مصر سفر می‌کند تا با کمک گرفتن از مومیایی پزشک مخصوص فرعون، خواهرش را درمان کند و به زندگی عادی برگرداند.

 

63- مردان مرموز (Mystery Men)

مردان مرموز (Mystery Men)

"مردان مرموز" فیلمی بود که شاید برای اولین بار در سینما دست به هجو ژانر ابرقهرمانی زد و ایده هایی داشت که از زمان خودش جلوتر بودند ولی بد موقعی اکران شد و شکست سختی در گیشه خورد. این فیلم که سال 1999 و توسط «کینکا آشر» ساخته شد، داستان یک عده ابرقهرمان خُل و چِل رو روایت میکنه. جالب اینه که شخصیت های این فیلم به طور آزادانه ای براساس کمیک بوک هایی که آقای «باب بردن» تحت عنوان The Flaming Carrot Comics از اواخر دهه 70 میلادی چاپ کرد اقتباس شدند (این مقاله را بخوانید). شخصیت اصلی این کمیک، "هویج مشتعل" (The Flaming Carrot) نام داشت  که شخصیتی بود  که واقعاً ماسک یک هویج رو بر صورت میزد! او عضو موسس گروه مردان مرموز بود ولی در کمال تعجب اصلا در فیلم حضور ندارد. بازیگران بزرگ و مشهوری در فیلم هستند. مثل «بِن استیلر» در نقش Mr. Furious ، «ویلیام اچ میسی» در نقش The Shoveler و یا «جفری راش» در نقش خبیث داستان.

 

62- ماجراهای بوکارو بانزای در بعد هشتم!

(The Adventures of Buckaroo Banzai Across the 8th Dimension!)

ماجراهای بوکارو بانزای در بعد هشتم!  (The Adventures of Buckaroo Banzai Across the 8th Dimension!)

یک فیلم کالت کلاسیک که طرفداران خاص خودش رو داره. سال 1984 توسط W. D. Richter ساخته شد و داستان یک آدم بسیار با استعداد به نام «دکتر بوکارو بانزای» را تعریف میکنه که هم یک فیزیکدانه و هم جراج مغز و اعصاب و خلبان و ستاره موسیقی! او باید دنیا را از دست فضایی هایی که از سیاره 10 آمده اند نجات بده. «پیتر ولر» که ما او را با نقش «روبوکاپ» میشناسیم نقش اصلی را بازی کرد. همانطور که گفته شد این یک فیلم کالت است. یعنی اولش کسی زیاد متوجه اهمیت و نکات مثبت آن نشد ولی به مرور تازه قدرش را دانستند و با استقبال زیادی روبرو شد. بازیگران مشهور دیگری مثل «جف گلدبام» یا «کلنسی براون» (که الان همه او را به عنوان یک صداپیشه بسیار پرکار و برجسته میشناسند) در این فیلم چهره شدند.

 

61- تایتان‌های نوجوان به سینما می‌آیند!

تایتان‌های نوجوان به سینما می‌آیند!

این انیمیشن سینمایی سال 2018 اومد و به موفقیت های خوبی دست یافت (البته در گیشه فروش خیلی موفق نبود ولی نسبت به بودجه اندکی که داشت تونست موفق عمل کنه). همانطور که از عنوانش مشخصه براساس سریال کارتونی و مجبوب "تایتان های نوجوان به پیش" که سالهاست داره پخش میشه ساخته شد (نمیدونم هنوزم قسمت های جدیدی از این سریال ساخته میشه یا نه). قصه جالبی هم داشت که مخصوصا برای کودکان و نوجوانان بسیار سرگرم کننده و مفرح بود. در مجموع، این انیمیشن سرشار از ارجاعات و نکات باحال میباشد که دیدنش قطعا حال هواداران کمیک بوکی را خوب میکند و اونقدر جسارت دارد که حتی با دیگر شخصیت های دی سی یا فیلم های این شرکت شوخی کند و عیب هایشان را بگوید. داستان هم که درباره تلاش های «رابین» برای تبدیل شدن به یک ستاره سینما هست به قدر کافی عمق و پیام دارد.

 

60- سایه (The Shadow)

سایه (The Shadow)

بعد از موفقیت کم نظیر فیلم "بتمن" ساخته تیم برتون در سال 1989، نوعی هیجان در هالیوود به راه افتاد تا فیلم های کمیک بوکی ساخته شود. بنابراین سال 1994 فیلم "سایه" ساخته شد. سایه یکی از قدیمی ترین شخصیت های دنیای سرگرمی است که قدمتش به سال 1931 میرسد! او ستاره های داستان های عامه پسند (پالپ فیکشن) و برنامه های رادیویی بود و بعدا به دنیای کمیک بوک هم راه پیدا کرد (در فاصله سالهای 1937 و 1939 ، «اُرسون ولز» معروف مسئول تامین صدای این شخصیت در برنامه رادیویی اش بود). کلا شخصیت دارکی هستش و فضای داستان هایش نیز مرموز است. او ضمنا شخصیتی بود که بسیار روی خلقت سوپر قهرمانان کمیک تاثیر گذاشته، به خصوص روی بتمن (این مقاله را بخوانید). در هر حال،  فیلم سایه که توسط «راسل مالکاهی» ساخته شد، فیلم خوبی بود. بازیگر برجسته ای همچون «آلک بالدیون» نقش سایه رو بازی کرد. ولی از نظر فروش خیلی موفق عمل نکرد و اثر گمنامی به حساب میاد. ولی هر وقت فرصت کردید حتما آن را تماشا کنید.

 

59- بلید (Blade)

بلید (Blade)

شاید خیلی از علاقمندان به آثار کمیک بوکی سینما خبر نداشته باشند که اولین فیلم واقعاً موفق ساخته شده از روی شخصیت های مارول، "بلید" است که سال 1998 اکران شد. در واقع این فیلم دو سال قبل از "مردان ایکس" و 4 سال قبل از "مرد عنکبوتی" به اکران آمد و اثر در خور و شایسته ای بود (برای آشنایی با شخصیت بلید، این مقاله را بخوانید). بلید در دنیای کمیک یک شکارچی خون آشام هاست که خودشم نیمی از وجودش خون آشامه ولی نیمه انسانی اش باعث شده از اکثر نقاط ضعف خون آشامان مصون باشد. "بلید" فیلم خشنی بود که درجه R داشت و در برخی کشورها توقیف شد. اون سکانس ابتدایی فیلم که در یک کازینوی زیرزمینی رخ میدهد و ناگهان از سقف خون به زمین میبارد (مثل یک دوش بزرگ حمام) از همان اول نشون میده چه فیلم خفن و ترسناکیه! و اما شخصیت «دیکن فراست» با بازی به یاد ماندنی استیون درف معنای واقعی شرور بودن رو در فیلم نمایش داد: خوش آشامی ترسناک و نیرومند که حتی در میان خون آشام های دیگر هم منفور بود و اونقدر جاه طلب بود که بقیه هم نوعانش ازش میترسیدن! این مقاله را بخوانید.

 

58- مرد مورچه ای (Ant-Man)

فیلم مرد مورچه ای

من هم مانند بسیاری از هواداران از کنار کشیدن «ادگار رایت» از کارگردانی این فیلم ناامید شدم و در کل امید زیادی به این پروژه نداشتم اما برخلاف تصورات من و عموم مردم "مردمورچه ای" به هیچ وجه فیلم بدی از آب در نیامد! حواشی پیرامون "مردمورچه ای" انتظارات را پایین آورد اما محصول نهایی کاملا سرگرم کننده و مخاطب پسند شد. فیلم پر است از شوخی ها و صحنه های خلاقانه و جالب که مخاطب در حین دیدنشان اصلا احساس خستگی نمیکند. "انت من" فیلم بی نقصی نیست; قابل پیش بینی بودنش از نقاط ضعفش میباشد که در کل مدت زمانی این ضعف بین فیلم های ابرقهرمانی مشترک بود اما به مرور این ضعف در دنیای سینمایی مارول اصلاح شد. همچنین اگر به روابط درام و عاشقانه فیلم بیشتر بها داده میشد و برخی از ایرادات فیلمنامه ای رفع میشد مرد مورچه ای میتوانست حتی بهتر باشد.

 

57- فانتوم (Phantom)

 فانتوم (Phantom)

«فانتوم» یکی از قدیمی ترین و تاثیرگذارترین قهرمانان دنیای کمیک بوک است که سال 1936 توسط «لی فالک» در کمیک استریپ های روزنامه ای خلق شد. او اهمیت زیادی هم در تاریخ داره چون اولین قهرمان دارای لباس مخصوص (costume) در دنیای کمیک به حساب میاد. او قدرت فوق بشری نداره و روی زور بازو و هوش خودش تکیه میکنه تا با دشمنانش که اکثر دزدان دریایی هستند بجنگه. ضمنا گفته میشه که پدرش رو دزدان دریایی کشته اند. اولش شایعه شده بود که نامیرا است (چون نسخه های از او در قرن های گذشته دیده شده بود) اما معلوم شد هویت فانتوم نسل به نسل به افراد مختلفی منتقل میشود. ضمنا یک گرگ تعلیم دیده به نام Devil و اسبی به نام Hero هم دارد. سال 1996 فیلم سینمایی این شخصیت با حضور «بیلی زِین» ساخته شد (به کارگردانی «سایمون وینسر»). جالبه که «کاترین زتا جونز» یکی از اولین نقش های هالیوودی خودش رو در این فیلم ایفا کرد. فیلم فانتوم فیلم خوبی بود ولی به همان سرنوشت فیلم های "مرد راکتی" و "سایه" در دهه 90 میلادی دچار شد (این فیلم ها هم براساس شخصیت های قدیمی و کلاسیک داستان های پالپ ساخته شده بودند و چون تماشاچیان باهاشون آشنایی کامل نداشتند موفقیتی در گیشه به دست نیاورند).

 

56- فیلم لِگو بتمن (The Lego Batman Movie)

بتمن لگویی

پس از موفقیت انیمیشن تحسین شده The Lego Movie، وارنر تصمیم گرفت از روی شخصیت بتمن هم انیمیشن سینمایی مشابه ای بسازد. این اثر سال 2017 عرضه شد و به موفقیت مالی نسبتا خوبی هم دست یافت و در آن بتمن سعی میکنه برای متوقف کردن جدیدترین نقشه خبیث جوکر بر بزرگترین ترس خودش غلبه کنه. منتقدین و هواداران استقبال بسیار خوبی از این انیمیشن کردند و امتیازش را در سایت "متا کریتیک" به 75 از 100 رساندند. به عقیده آنها سبک انیمیشن، صدا پیشگی ها، موسیقی، سبک بصری و شوخی های این اثر فوق العاده بود. و البته مهم ترین دلیل استقبال از آن این بود که بعد از سالها اثری مفرح و fun را به علاقمندان سینما نشان داد!

 

55- شش قهرمان بزرگ  (Big Hero Six)

شش قهرمان بزرگ  (Big Hero Six)

شاید خیلی های ندانند که کارتون موفق دیزنی در سال 2014 یعنی Big Hero Six از روی یکی از کمیک های مارول ساخته شده! (اینجا میتونید یکی از کاورهای این کمیک رو ببینید) این کمیک توسط «استیون سیگل» و «دانکن رولیو» خلق شد و داستان یک گروه ابرقهرمانی ژاپنی به نام Big Hero Six   را روایت میکرد. «بِیمکس» یک موجود مصنوعی بود که توسط بچه ای نابغه به نام هیرو (Hiro) ساخته شد تا به عنوان بادیگارد او عمل کند. بیمکس میتونست به شکل یک اژدهای جنگی دربیاد و هیرو رو نجات بده. البته این کمیک خیلی گمنام و ناشناخته است. تا اینکه دیزنی مارول رو خرید و از روی این کمیک یک انیمیشن بلند و معرکه ساخت (البته با تغییرات زیاد). در نسخه دیزنی بیمکس یک دستیار پزشکی دوست داشتنی بود که توسط برادر بزرگتر هیرو ساخته شد که متاسفانه مُرد. بعدش هیرو به بیمکس زره اضافه کرد و یک گروه ابرقهرمانی تشکیل داد. این انیمیشن به موفقیت های بسیار خوبی دست یافت و علاوه بر اینکه تونست دل منتقدین رو به دست بیاره فروش بسیار خوبی هم داشت و جوایز متعددی هم برد که مهم ترین اونا جایزه اسکار برترین انیمیشن سال بود (البته اون سال رقبای سرسختی نداشت!). منتقدین عمدتا بر این باور بودند که بسیار سرگرم کننده است و ریتمی بسیار خوب دارد که میتواند هم برای بچه ها و هم برای بزرگسالان جالب باشد.

 

54- واچمِن (Watchmen)

واچمِن (Watchmen)

"واچمن" یا "نگهبانان" احتمالا بهترین فیلم سینمایی است که «زک اسنایدر» در طول عمرش ساخته و خواهد ساخت! (به جز نسخه ویژه ی "جاستیس لیگ" که اونم تا جایی که میدونم اکران سینمایی نداشت، درسته؟). البته به هیچ وجه اثر شاهکار یا بی عیب و نقصی نیست. خود استاد «الن مور» (که این فیلم براساس اثر او ساخته شده) بارها گفته  که هیچ فیلمی قادر نیست رمان گرافیکی درخشان او را تصویر کند. خیلی از منتقدین و کارشناسان دنیای کمیک هم اعتقاد داشتند شاهکار مور به هیچ وجه قابل فیلم شدن (filmable) نیست ولی اسنایدر انصافا تلاش قابل ستایشی را برای اقتباس از آن به خرج داده است و بسیار هم به منبع اصلی وفادار بوده. یکی دیگر از نقاط قوت فیلم بازیگران آن هستند که بسیار خوب و درست انتخاب شده اند. "واچمن" قطعا به یک بار دیدنش می ارزد و بزرگترین نقطه قوت آن این است که برخلاف دیگر فیلم های کمیک بوکی اسنایدر، هواداران را به خاطر شخصیت پردازی ها درب و داغان و اشتباه اذیت نمیکند!

 

53- دارک مَن (Darkman)

 دارک مَن (Darkman)

قبل از اینکه استاد «سَم رِیمی» سری فیلم های اسپایدرمن رو بسازه یک سری ابرقهرمانی دیگر هم داشت به نام "مرد تاریکی" یا "دارک من". داستان فیلم درباره دانشمندی بود که صورتش در حادثه ای به شدت آسیب میبینه و از ریخت میفته ولی سعی میکنه از ماسک هایی استفاده کنه تا صورتش رو مخفی نگه داره. همچنین موفق میشه از روی صدا و ظاهر دیگران کپی کنه تا با جرم و جنایت بجنگه.  "دارک من" ترکیبی است از شخصیت های بتمن و «سایه» (Shadow) ولی نشان دهنده اینه که سم ریمی چقدر به داستان های ابرقهرمانی علاقه داره و چقدر دوست داره اونا رو با تم های دارک پیوند بزنه. سبک کارگردانی منحصر به فرد او در این فیلم به اوج خودش رسیده و یادمه وقتی فیلم در سال 1990 اکران شد بسیاری از منتقدین اعتقاد داشتند بیش از هر اثر ابرقهرمانی تونسته دنیای پرشور و جنون آمیز کمیک بوک ها را به تصویر بکشه. «پیتر دیوید» از نویسندگان برتر دنیای کمیک هم از "دارک من" به عنوان فیلم محبوب خودش یاد میکنه.

 

52- کرانیکِل (Chronicle)

کرانیکِل (Chronicle)

"کرانیکل" اثری متفاوت در ژانر ابرقهرمانی بود که سال 2012 عرضه شد. داستان فیلم در سیاتل، واشینگتن اتفاق می‌افتد، جایی که یک دانش‌آموز سال آخر به همراه پسر عمویش و یکی دیگر از دوستانش پس از ارتباط با شیئی ناشناخته دارای قدرتهای نامحدودی می‌شوند. این سه نفر از این توانایی‌ها برای اهداف شخصی و خوشگذرانی استفاده می‌کنند تا زمانی که یکی از آنها شروع به انجام اعمال پلید می‌کند. "کرانیکل" حال و هوایی رئالیستی دارد و این سئوال را مطرح میکند که در دنیای واقعی جوانانی به قدرت های فوق بشری دست پیدا کنند چه اتفاقاتی ممکنه براشون پیش بیاد. فیلمنامه این فیلم بسیار هوشمندانه است و داستانش با ریتم فوق العاده ای روایت میشه. نقش آفرینی ها هم عالی است. «جاش ترانک» کارگردان این فیلم با ساخت آن نوید ظهور یک استعداد درخشان را داد ولی حیف که با ریبوت سینمایی "چهار شگفت انگیز" حسابی گند زد و از صفحه رادار هالیوود محو شد!

 

51- شگفت انگیزان 2 (The Incredibles 2)

دیزنی و پیکسار 14 سال هواداران را منتظر گذاشتند تا بالاخره سال 2018 ادامه شاهکار خود را عرضه کردند. و انصافا هم که ارزش این همه انتظار را داشت. "شگفت انگیزان 2" دقیقا همان چیزی بود که منتظرش بودیم. خود آقای «برد بیرد» به عنوان سازنده و مغز متفکر قسمت اول گفته بود منتظر بوده تا ایده و داستان جالبی به ذهنشان برسد تا قسمت دوم را بسازد. و انصافا از این نظر شما را ناامید نمیکند. داستان این بار بیشتر روی مادر خانواده شگفت انگیز یعنی «الستی گرل» تمرکز دارد ولی همه المان هایی که باعث موفقیت قسمت اول شد در قسمت دوم نیز حاضر هستند و بار دیگر شاهد تعاملات و دینامیک جذابی بین اعضای خانواده شگفت انگیز هستیم. خبیث داستان هم به قدر کافی مرموز است و جذابیت دارد ولی به پای قسمت اول نمیرسد. اما قطعا ستاره اصلی انیمیشن، «جَک جَک» است که خالق شیرین ترین و باحال ترین لحظات میشود.

 

50- مردعنکبوتی شگفت انگیز (The Amazing Spider-Man)

مرد عنکبوتی شگفت انگیز  1

از همان ابتدا كاملاً مشخص بود كه "اسپایدرمن شگفت‌انگیز" (The Amazing Spider-Man) چه كار سختی در بدست آوردن دل هواداران دارد. در واقع تریلوژی قبلی اسپایدرمن بودجه، بازیگران و حتی كارگردان بزرگتری داشت و قسمت های اول و دوم آن بسیار محبوب شدند و قسمت سوم هم با وجود آنكه حال هواداران اسپایدرمن را تا حد زیادی بهم زد اما لااقل خوب فروخت. در ضمن همه مان فكر می‌كردیم كه سونی عجله كرده و خیلی زود موفق‌ترین فرنچایز خودش را ریبوت كرده. خیلی ها هم وقتی شنیدند که جانشین «سم ریمی» بزرگ كارگردان گمنامی است به نام «مارك وِب» كه فقط نام فامیلی‌اش به اسپایدرمن می‌خورد (!) و در عمرش فقط یک فیلم بلند ساخته، قاه قاه خندیدند. ضمناً در طول ساخت فيلم خبرهای جالبی به گوش نميرسيد و تريلرهای منتشر شده هم چنگی به دل نميزدند و اعتراف می‌كنم كه من هم مثل خیلی از هواداران خودم را آماده كرده بودم تا بلافاصله پس از دیدن "اسپایدرمن شگفت‌انگیز" بروم به سایت‌های اینترنتی و مدام كامنت منفی واسش بذارم. ولی پس از آنکه با دقت آن را تماشا کردم باید با كمال غرور و افتخار اعلام میکردم كه درباره آن اشتباه می‌كردم! گارفیلد و استون به ترتیب در نقش پیتر پارکر/مردعنکبوتی و گوئن استیسی عالی بودند و شیمی شان حرف نداشت و هنوز هم بهترین رمانس فیلم های کمیک بوکی به حساب میاد. خبیث فیلم عمیق و خارق العاده نبود ولی خالق نبردهای نفس گیری شد. جلوه های ویژه هم بدک نبودند. و البته موسیقی متن فیلم را هم خیلی دوست داشتم.  در نهایت باید بگویم كه "اسپایدرمن شگفت‌انگیز" فیلم بي عيب و نقص یا جریان‌سازی نیست و هرگز آن را بهترین فیلم كمیك بوکی نخواهم خواند ولی داستان درگیركننده و بازیگران فوق‌العاده‌ای دارد و سرشار از روابط عاطفی و رومانتیكی است كه در دقایق انتهایی به اوج می‌رسند. اما مهم‌تر این است كه موفق می‌شود به زیبایی ماهیت بنیادین پیتر پاركر/اسپایدرمن را به تصویر بكشد و پایه های خلق یک شاهکار را در قسمت بعدی بنا کند ولی صد حیف و افسوس که "مردعنکبوتی شگفت انگیز 2" اونقدر ما رو نا امید کرد.

 

49- دیک تِرِیسی

دیک تریسی

«دیک تریسی» از اون شخصیت های قدیمی کمیک های روزنامه ای است که سال 1990 آقای «وارن بیتی» براساس او  یک فیلم معرکه و پرفروش ساخت (بیتی خودش نقش دیک تریسی را نیز بازی کرد). یک عالمه بازیگر معروف و سرشناس از «آل پاچینو» گرفته تا «مدونا» و «داستین هافمن» و «جیمز کان» در آن بازی کردند!  این فیلم در هفت رشته  نامزد اسکار شد و در رشته های بهترین موسیقی، گریم و طراحی صحنه اسکار را تصاحب کرد. از نظر گریم که واقعا فوق العاده بود و آدم باورش نمیشه چطوری این بازیگران رو به این شکل و ظاهر در آورده اند! واقعا حیفه اگه این فیلم رو که به طور عالی ذات دنیای کمیک رابه تصویر کشیده تا به حال تماشا نکرده باشید (لامصب حتی پوسترهای این فیلم هم کاملا حالت کمیک بوکی داشتند!). ضمن اینکه در این مقاله گفتیم دیک تریسی همیشه شماری از بهترین ویلن ها را در دنیای کمیک داشته که برترین های آنها در فیلم حضور دارند.

 

48- لاک پشت های نینجا (TMNT)

لاک پشت های نینجا

کمیک بوک های مستقل "لاک پشت های نینجا" در دهه 80 میلادی باعث شد تا سری انیمیشنی بسیار محبوبی از روی آنها ساخته شود که باعث شد بسیار محبوب شوند (این مقاله را بخوانید). اما فیلم سینمایی که سال 1990 که ساخته شد بیشتر به کمیک بوک های اولیه این شخصیت ها وفادار بود و فضای جدی تری داشت و به همین دلیل بعد از گذشت این همه سال هنوز هم از سوی هواداران به عنوان برترین اقتباس سینمایی از روی لاک پشت های نینجا به شمار میرود. این فیلم با اکشن سرگرم کننده اش و با همچنین تعادل دلپذیری که بین دارک و fun ایجاد میکند خاطره خوشی را در ذهن هواداران باقی گذاشت. ضمن اینکه لباس های لاک پشت های نینجا هم به صورت عالی به دست شرکت «جیم هنسن» فقید ساخته شده بودند.

 

47- مرد راکتی  (The Rocketeer)

مرد راکتی

کمیک های «مرد راکتی» از سال 1982 تا به حال در حال چاپ شدن هستند و از هم ابتدا زمزمه های ساخته شدن فیلمی کم بودجه و سیاه و سفید از رویش به گوش میرسید ولی در نهایت سال 1991 دیزنی یک فیلم معرکه ازش ساخت. کارگردانش هم «جو جانستون» بود که سابقه همکاری با جورج لوکاس در فیلم های اولیه جنگ ستارگان رو داشت و چند سال پیش فیلم "کاپیتان آمریکا: نخستین انتقام جو" را برای مارول ساخت. درسته که تغییراتی نسبت به کمیک در آن به وجود آمد ولی لحنش دست نخورده باقی ماند و از خیلی از فیلم های سوپرهیرویی دهه 90 میلادی لایت تر و مفرح تر بود. از اون فیلم های دلچسب و نوستالژیکی بود که داستانش در دوران جنگ جهانی رخ میداد و نازی ها رو با گانگسترها و ... ترکیب میکرد. داستان مردی را هم تعریف میکرد که یک jet pack پیدا میکنه و با استفاده از اون به قهرمانی به نام "مرد راکتی" تبدیل میشه.  متاسفانه و با وجود آنکه هواداران و منتقدین خیلی از فیلم راضی بودند ولی آنقدر فروش نکرد که قسمت دومش هم ساخته شود. در ضمن در این فیلم میتوانید از تماشای یک «جنیفر کانلی» جوان لذت ببرید!!

 

46- ماسک (The Mask)

ماسک (The Mask)

اثری برجسته كه در سال 1994 «جیم كری» و «كامرون دیاز» را به شهرت جهانی رساند! قصه مردی دست و پاچلفتی و تو سری خور به نام «استنلی ایپكس» كه به ماسكی جادویی دست میابد و عقده های درونی اش در قالب شخصیتی بسیار غلو شده، نیرومند و البته خیلی جسور و و بامزه ظاهر میشود. البته كمیك های "ماسك" با فیلمش خیلی فرق دارند و بسیار دارك و خشن تر هستند (برای آشنایی با شخصیت ماسک در دنیای کمیک، این مقاله را بخوانید).میگن فیلم هم اولش قرار بوده دارك باشه ولی در نهایت یك كمدی كارتونی شد كه همه عاشقش شدند. جلوه های ویژه فیلم برای زمان خودش انقلابی بودند و پس از گذشت این همه سال همچنان جذاب به نظر میرسند. لازم به ذكره سال 2005 قسمت بعدی ماسك به نام Son Of The Mask عرضه شد كه به تمام معنا آشغال بود.

 

45- بتمن: نقاب شبح (Batman: The Mask of the Phantasm)

کارتون بت من

این انیمیشن که سال 1993 عرضه شد را خیلی از هواداران بتمن به عنوان بهترین اثر سینمایی ساخته شده از روی شخصیت محبوب خود میدانند. به نوعی میتوان گفت ادامه سریال تحسین شده  "بتمن مجموعه کارتونی" است که توسط «بروس تیم» و «پل دینی» خلق شد. گفته میشه اولش قرار بوده به صورت ویدئویی عرضه بشه ولی وارنر تصمیم گرفت آن را به طور محدود در سینماها به نمایش دربیاره. داستان درباره بتمنه که سعی میکنه با عشق سابق خودش به نام «آندریا بیومانت» آشتی کنه ولی بعد با یک کسی که به طور بی رحمانه ای داره روسای خلافکاری شهر گاتهام را میکشه آشنا میشویم. در واقع داستان از روی کمیک بوک Batman: Year Two اقتباس شده است. منتهی در این کمیک شخصیت خبیث اصلی، The Reaper نام داشت ولی در این انیمیشن از خبیث اریجینالی به نام «شبح» (Phantasm) استفاده شد. منتقدین و هواداران عاشق این انیمیشن شدند و صدا پیشگان آن را که در راس آن «مارک همیل» و «کوین کان روی» قرار داشتند، ستودند. لحن و حال و هوای نوآر گونه این انیمیشن بسیار شگفت انگیز است و بسیاری هنوز آن را بهترین اثری میدانند که توانسته عالی ترین سرگذشت (Origin) را از «جوکر» روایت کند. اما متاسفانه به دلایلی این انیمیشن در گیشه شکست خورد.

 

44- کلاغ (The Crow)

کلاغ (The Crow)

"کلاغ" عنوان فیلمی است محصول سال 1994 که بر اساس داستان کمیک بوک  "کلاغ" اثر «جیمز اوبار» که در سال 1989 به نگارش و تصویر درآمده بود، ساخته شد (برای آشنایی با شخصیت کلاغ در دنیای کمیک بوک این مقاله را بخوانید). در این فیلم «براندون لی» (پسر «بروس لی») در نقش اصلی ظاهر شده‌است. براندون حین فیلمبرداری این فیلم بر اثر ضرب گلوله کشته شد (این مقاله را بخوانید). داستان فیلم درباره «اِریک دِرِیون» (که یک خواننده موفق راک اند رول است) که با نامزدش، درست یک شب قبل از ازدواجشان، توسط گروهی متجاوز شیطان‌پرست کشته می‌شوند. اریک یک سال بعد توسط یک کلاغ سر از قبر بیرون آورده و به دنیا بازمی‌گردد. او از تمامی متجاوزان انتقام سختی می‌گیرد … منتقدین و هواداران یکصدا این فیلم را به خاطر سبک بصری فوق العاده و صحنه های اکشنش ستودند.

 

43- شانگ چی و افسانه ده حلقه (Shang Chi and the Legend of Ten rings)

شانگ چی و افسانه ده حلقه (Shang Chi and the Legend of Ten rings)

شاید "بلک ویدو" حس حال بد و غم انگیزی داشت اما قطعاً زمینه برای "شانگ چی و افسانه ده حلقه" آماده بود. این فیلم به خوبی آگاه است که در جهانی مشترک و مملو از فیلم ها زندگی میکند پس صحنه پس از تیتراژ این فیلم، به خوبی کاراکترهایش را به دنیای سینمایی مارول گره میزند. اما با این حال، از نظر ظاهری و فضای فیلم، شبیه هیچکدام از آثار قبلی مارول نیست. «سیمو لیو» به زیبایی نقش شانگ چی را بازی میکند. هنرمندانه از پس نقش یک ابرقهرمان، یک انسان و پسر یک جنایتکار باستانی بر می آید. شاید بهتره بگیم نسخه مارولی «لوک اسکای واکر»! بازیگران مکمل میدرخشند، بازی «تونی لیانگ» در نقش ماندارین به رو به جرات میشه عنوان یکی از با روح ترین و زنده ترین خبیث های MCU در نظر گرفت همچنین نمیشه از بازی «نورا لوم» در نقش «کتی» گذشت که حال و هوای جدیدی دارد و به زیبایی به چشم می‌آید. از نظر بصری، "شانگ چی" کاملاً نفس گیره، سکانس های اکشن فوق‌العاده زیبا هستن. متأسفانه فیلم گاهی قدرت بصری و ظاهری خود را از دست می‌دهد، چراکه شانگ چی در تاریکی با حریفانش مبارزه میکند. نقاط قوت شانگ چی بسیار چشمگیر بوده و از نقطه ضعف هایش بیشتره اما همچنان میشه گفت کامل کامل هم نیست.

 

42- کیک اَس (بزن بهادر)

کیک اَس (بزن بهادر)

قسمت اول فیلم "کیک – اس" یکی از غیر منتظره ترین فیلمهای ساخته شده در سال 2010 بود که با فرم روایت عجیب اش، توانست یکی از موفق ترین فیلمهای سال لقب بگیرد. در این فیلم ما با قهرمان هایی مواجه بودیم که همانند بسیار از داستانهای اَبرقهرمانی، لباسی مخصوص به تن می کردند و به مبارزه با جرم و جنایت می پرداختند. این فیلم فوق العاده براساس سری کمیک بوکی خلق شده توسط زوج تحسین شده «جان رومیتا جونیور» و «مارک میلار» ساخته شد. داستان فیلم درباره ی «دیو لیزسکی» نوجوان دبیرستانی است که هیچ قدرتی ندارد اما می‌خواهد که تبدیل به یک ابرقهرمان شود و نام خود را «کیک-اس» (اصطلاحی در زبان انگلیسی به معنی بزن بهادر) می‌گذارد. او در حین تلاشش در مخمصه بزرگی بند می‌ماند که همراه با «بیگ‌دَدی»  که یک پلیس قدیمی که در تلاش برای نابودسازی دلال مواد مخدر فرانک دامیکو می‌باشد و با دختر 10 ساله او «هیت گِرل» که کمک و همیار پدرش است آشنا می‌شود. منتقدین و هواداران این فیلم با به خاطر جسارتش، شوخ طبعی نابش و همچنین نقش آفرینی خانم «کلویی گریس مورتس» در نقش هیت گرل ستودند. البته انتقادهایی هم از خشونت عنان گسیخته در فیلم هم شد.

 

41- كاپیتان آمریكا: نخستین انتقام‌جو (Captain America: The First Avenger)

فیلم cap 

"كاپیتان آمریكا: نخستین انتقام‌جو" محصول سال 2011 و فاز 1 دنیای سینمایی مارول،اثری خوش ساخت و منسجم است كه به لطف بازی فوق‌العاده «كریس اِوانز» در نقش اصلی و افكت‌های كامپیوتری خوب و موثری كه هرگز داستان را تحت‌الشعاع خود قرار نمی‌دهند، خیلی از بدبینان را غافلگیر كرد. نكته قوت فیلم در فیلم‌نامه هوشمندانه‌اش نهفته است. به عبارت دیگر، بیننده به خوبی حضور  «استیو راجرز» و نحوه تبدیل شدن او از یك فرد بسیار نحیف و معمولی به یك ابر‌قهرمان را قبول می‌كند. فیلم‌نامه حتی با موفقیت توضیح می‌دهد كه چرا او در میدان نبرد لباس رنگارنگی كه شاید در نگاه نخست بسیار مضحك به نظر برسد، بر تن می‌كند. به علاوه، فیلم‌نامه نویسان از یك سو توانسته اند به خوبی به منبع الهام خود یعنی دنیای كمیك  وفادار باشند و از سویی دیگر برخی از المان‌های آن را دلچسب و باورپذیرتر نمایند.

 

40- مردان سیاه پوش (Men in Black)

مردان سیاه پوش (Men in Black)

"مردان سیاه پوش" به لطف شیمی فوق العاده بین «ویل اسمیت» و «تامی لی جونز» به موفقیت های عظیم و غیر منتظره ای دست یافت. در این فیلم شاهد یک سازمان فوق پیشرفته هستیم که به صورت مخفیانه با تهدیدات فرا زمینی میجنگند. و البته باید بدانید که این فیلم بر اساس کمیکی که  اوایل دهه 90 میلادی  چاپ شدند ساخته شد برای آشنایی با کمیک بوک های مردان سیاه پوش حتما این مقاله را بخوانید. "مردان سیاه پوش" با تحسین جهانی روبرو شد و منتقدین آن را به خاطر شوخ طبعی بکر و چند لایه، خط اصلی داستانی جذاب، عمق تماتیک، صحنه های اکشن به یاد ماندنی، بازی های درخشان، کارگردانی خوب، افکت های ویژه عالی و موسیقی متن زیبای آن (که ساخته «دَنی الفمن» بود) مورد ستایش قرار دادند.

 

39- ایکس مِن (X-men)

ایکس مِن (X-men)

به عنوان اولین فیلم از مجموعه فیلم های ایکس من که سال 2000 اکران شد، «برایان سینگر» تونست اثبات کنه که ابرقهرمانها لیاقت اینو دارن که روی پرده سینما اونها رو به عنوان یک فیلم قابل احترام نگاه کنند و کیفیت این ژانر رو با بقیه ژانر ها مقایسه کنند. خیلی ها از ساختن فیلم مردان ایکس وحشت داشتند. میگفتند اونا تو دنیای کمیک عالی هستند ولی در دنیای سینما جواب نمیدن و ... ولی این فیلم فراتر از تصورات ما نسبت به این ژانر قرار گرفت. این فیلم به خوبی تونست با داستان قوی اش و بازیگری تحسین بر انگیز ما رو با دنیای جهش یافته ها و تم و هسته این فرنچایز آشنا کنه. بازیگری و اجراییات خوبی از بازیگرانی همچون «مک کلن»، «جکمن»، «استوارت»، «آنا پاکیون»، «فامکه یانسن» و ... به همراه داستان هوشمندانه ای شاهد بودیم. شاید بشود گفت تنها ضعف عمده فیلم برمیگرده به نقشه کلیشه ای «مگنتو» که سعی داشت رهبران دنیا را مثل خودش و همنوعان خودش تبدیل به جهش یافته بکنه! بودجه محدود فیلم هم باعث شده برخی سکانس های جلوه ویژه تو ذوق بزنه! و البته کسی هرگز فراموش نمیکنه که این فیلم بود که از «هیوجکمن» و شخصیت «ولورین» یک ابرستاره ساخت.

 

38- پلیس آهنی (Robocop)

پلیس آهنی (Robocop)

"پلیس آهنی" یا "پلیس رُباتی" (روبوکاپ) یک فیلم ابرقهرمانی محصول سال 1987 است. کارگردانی این اثر موفق را را «پُل ورهوفن» فیلم‌ساز هلندی‌الاصل برعهده داشت. داستانش درباره یک پلیس وظیفه شناس به نام «الکس مورفی» است که در آینده ای نزدیک در شهر دیترویت خدمت میکند و به دست جنایتکاران شهر گلوله باران و به طرز فجیعی کشته میشود ولی به لطف عمل هایی که رویش انجام میشود به صورت یک سایبورگ به زندگی و حرفه خودش برمیگردد تا از قاتلین خودش انتقام بگیرد. این فیلم یکی از بهترین آثار علمی-تخیلی و از بهترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ سینما است و تاثیر شگرفی روی فرهنگ عامه پسند (pop culture) مردم جهان  و همچنین دیگر آثار علمی – تخیلی گذاشته است. در لایه های زیرین خود نقد اجتماعی نیز دارد و سعی میکند خشونت را نیز به نقد بکشد. همچنین بسیاری از نشریه های معتبر سینمایی "پلیس آهنی" را یکی از 50 فیلم برتر اکشن تاریخ سینما دانسته اند. پس از ساخته شدن این فیلم شاهد ساخته شدن موجی از بازی های رایانه ای، سری های کمیک بوکی و انیمیشن در دهه 90 میلادی بودیم. دنباله هایی نیز برای این فیلم ساخته شده که هیچ کدام به خوبی قسمت اول نبودند.

 

37- شکست ناپذیر (The Unbreakable)

انبریکبل

فیلمی محصول سال 2001 به کارگردانی «ام. نایت شیامالان» (اون موقعی ساخته شد که شیامالان بعد از ساختن فیلم تحسین شده "حس ششم" به عنوان یک پدیده جدید در هالیوود مطرح شده بود). در این فیلم «بروس ویلیس» نقش مردی عادی به نام «دیوید دان» را بازی میکند که متوجه میشه شاید یک ابرقهرمان در دنیای واقعی باشه. بعدش مردی مرموز به نام «الیجا» (با بازی «ساموئل ال جکسون») بهش نزدیک و باعث میشه تا متوجه بشه واقعا قدرتی فوق بشری داره که باعث میشه هرگز دچار شکستگی نشود. کلا این فیلم سبک خاص و نگرش تازه ای در ژانر ابرقهرمانی بود و مطمئن باشید تا به حال چیزی مثل آن ندیده اید. بسیار هم حالت رئالیستی دارد و پایانش هم به شدت غیر منتظره است. "شکست ناپذیر" یکی از متفاوت ترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ سینماست.

 

 36- مردان ایکس: کلاس اول (X-men: First Class)

مردان ایکس" کلاس اول (X-men: First Class)

پیش از اكران "مردان ایكس: كلاس اول" (X-Men: First Class) آنقدر شایعه و حرف و حدیث پشت سرش بود كه همه خود را آماده یك افتضاح كمیك بوکی دیگر كرده بودند. اما این فیلم بار دیگر ثابت نمود كه هرگز نباید تنها براساس شنیده‌ها یا تیزر و تبلیغات یك اثر سینمایی درباره‌اش قضاوت كرد. فیلم از نقاط مثبت فراوانی مثل كارگردانی فوق‌العاده، نقش آفرینی‌های معركه، فیلمنامه محكم و تفكر برانگیز، كاراكترهای باور‌پذیر، جلوه‌های ویژه‌ای كه در خدمت داستان هستند و ... سود می‌برد ولی بارزترین نكته‌ای كه در تمام لحظات آن به چشم می‌خورد این است كه سازندگانش نه تنها موفق شده‌اند پیش درآمدی باطراوت بر فیلم‌های پیشین مردان ایكس بسازند و گذشته كاراكترها را مو به مو برایمان حلاجی كنند بلكه دنیای منحصر به فردی را خلق كرده‌اند كه می‌تواند روی پای خودش بایستد و شبیه هیچ اثر دیگری نباشد.

 

35- اسکات پیلگریم در برابر دنیا (Scott Pilgrim vs. the World)

اسکات پیلگریم scott

فیلمی شگفت انگیز از کارگردانی صاحب سبک به نام «ادگار رایت» که سال 2010 براساس رمان های گرافیکی به همین نام خلق شده توسط «برایان لی اومالی»، ساخته شد. داستان فیلم پر است از ارجاعات و ادای احترام به دنیای کمیک و گیم و سینما و در آن جوانی به نام «اسکات پیلگرم» (با بازی «مایکل سرا») که موسیقیدان به حساب میاد باید برای به دست آوردن دل دختری به نام Ramona، هفت دوست پسر سابق و خبیث او  رو شکست بده! علیرغم اینکه فیلم با استقبال خوبی از سوی منتقدین روبرو شد و همگان سبک بصری و شوخ طبعی آن را ستودند اما  فقط 47 میلیون دلار فروخت در حالی که نزدیک به 90 میلیون دلار صرف تولیدش شده بود. بنابراین اثری شکست خورده به حساب میاد. در هر حال این فیلم الان یک cult شده و هواداران پر و پا قرص خودش را دارد چون به طور شگفت انگیزی سبک کمیک بوکی رو با استایل انیمیشن و گیم ترکیب میکند. شخصیت های باحال و ضرباهنگ سریعی هم دارد.

 

34- جوخه خودکشی (Suicide Squad 2021)

جوخه خودکشی (Suicide Squad 2021)

ریبوت "جوخه خودکشی"، فیلمی است یک ماجراجویی عظیم و جذاب را به شخصیت هایش هدیه میدهد و ای کاش از همون اول به جای اون افتضاح، اینو میساختن. باز بودن دست «جیمز گان» هم تاثیرات مثبت و هم تاثیرات منفی بر فیلم گذاشته است. "جوخه خودکشی" یک فیلم زیبا و خوش ساخت است که برخی از جلوه های بصری آن از کتاب های کمیک الهام گرفته شده اند (جیمز گان به عنوان کارگردان از امتحان چیز های جدید هیچ ترسی نداشته است) و اکشن خیره کننده آن شما را سرگرم میکند. این فیلم هرگز کم نمی آورد و بی شک هرگز خسته کننده نمی شود. در ضمن، نمی توان درباره شخصیت «کینگ شارک» حرفی نزد. یک شخصیت محبوب جدید که وارد DCEU شده و جیمز گان آن را تا حد «گروت» بامزه و دوست داشتنی کرده است. اما در عین حال متاسفانه، چشم پوشی از برخی ضعف های این فیلم سخت است. با وجود اینکه گان تمام تلاش خود را میکند تا ما به این شخصیت ها اهمیت دهیم، اما علی رغم نقش آفرینی خوب بازیگران، باز هم شما نمی توانید این شخصیت ها را همان گونه که «نگهبانان کهکشان» را دوست داشتید، دوست بدارید. جیمز گان همه ما را هنگام خداحافظی اشک آور «استار لُرد» با مادرش و فداکاری یاندو برای نجات پسر خوانده اش به گریه انداخت.اما اینجا، لحظات احساسی فیلم سطحی و زوری احساس میشوند و عمدتا با یک شوخی ضعیف به پایان میرسند و نمی توانند تاثیر کاملی روی مخاطب بگذارند.یک نکته دیگر هم این است که برادران وارنر بخش زیادی از فیلم را در تریلر ها نشان داد که باعث شد سوپرایز های فیلم تا حدودی جذابیت خود را از دست بدهند. با وجود این، ما دو صحنه پس از تیتراژ فان، یک پایان هیجان انگیز، و یک نبرد حماسی بین "تسک فورس ایکس" و «استارو فاتح» دیدیم که تماشای آن واقعا لذت بخش است.

 

33- ثور: رگناروک (Thor: Ragnarok)

ثور: رگناروک (Thor: Ragnarok)

نسبت به فیلم های "ثور" و "ثور: دنیای تاریک"، "رگناروک" حال و هوای دیگری دارد و میزان فان بودنش بسیار بیشتر است. با دیدن این فیلم پی میبرید که مارول استودیوز خلاقیت بیشتری مورد استفاده قرار داده است و در کل شاهد فیلم خیلی جذاب تر و لذت بخشی نسبت به دو قسمت قبلی هستیم. این فیلم  لحاظ بصری / فنی بی نقص و از دیدگاه فیلمنامه و داستان خوب عمل میکند. در کل "رگناروک" فیلمی هستش که خیلی جسوره. از اینکه متفاوت باشه و شخصیت هایی که باهاشون کاملا آشنا هستیم را تغییر بده هیچ ترسی نداره و در نهایت موفق میشه. اما مهم اینه که همه اتفاقات باعث پیشرفت و بلوغ هر چه بیشتر شخصیت ها میشوند و پسرفت نیستند. "رگناروک" پیشرفت محسوسی نسبت به فیلم های ثور داشته و بسیار سطح بالاتر و بهتر در همه زمینه های مختلف ظاهر میشود به گونه ای که بیننده اصلا متوجه مدت زمانی که حین دیدن فیلم گذشت نمیشود.

 

32- بتمن (Batman)

فیلم بتمن

فیلم "بتمن" به کارگردانی تیم برتون وقتی در سال 1989 اکران شد که خیلی موفق بود و باعث شد ژانر ابرقهرمانی دوباره احیا بشه و در رشته بهترین صحنه پردازی کاندید اسکار شد. البته فیلم بی عیب و نقصی نیست و خیلی از هواداران کمیک بوک های بتمن به خاطر برخی تغییراتی که در شخصیت های مهم به وجود آورده ازش ناراضی هستن. ولی باید اعتراف کرد که حال و هوا و رنگ و روی شگفت انگیز و منحصر به فردی داشت. فیلم های تیم برتون در مجموع همیشه چنین حالتی دارند و از نظر بصری بسیار خارق العاده به نظر میان. ضمنا نقش آفرینی «جک نیکلسون» در نقش جوکر آنقدر به چشم آمد که بتمن را کاملا تحت الاشعاع خودش قرار داد. این فیلم و موفقیت آن باعث شدتا هالیوود پس از چند سال بار دیگر متوجه ارزش و قدرت اقتباس های کمیک بوکی بشه. در واقع سبک خاص و نوآر گونه این فیلم باعث شد فرهنگ عامه پسند  (pop culture)  آمریکا تغییر کند و موجی شروع شود برای ساخت فیلم های ابرقهرمانی.

 

31- دِدپول (Deadpool)

ددپول

"ددپول" فیلمی بود که روی کاغذ هرگز نباید اتفاق می افتاد. چون بعد از اون ددپولی که در فیلم "ریشه های ایکس من: ولورین" شاهدش بودیم و باعث اعتراض خیلی ها نسبت به این کاراکتر شده بود هیچ کسی فکرشم نمی کرد که همچین فیلمی از این شخصیت ساخته خواهد شد. «رایان رینولدز» تونست نشون بده که شایسته این نقش هستش. این فیلم نسبت به بقیه فیلم های ایکس من دارای تفاوتهایی بود و تونسته بود به خوبی شوخ طبعی و جوک های داخل فیلم رو با درام و جلوه های ویژه مخلوط کنه که در آخر شاهد یه فیلم پرفروش با درجه سنی R بودیم که بسیاری از علاقمندان رو مجاب کرده بود تا بارها و بارها تماشایش کنند. در كل "ددپول" فیلم بسیار فان و متفاوتی است و دقیقا همون چیزیه كه باید باشه و هواداران ازش انتظار دارند. به ندرت دیده بودیم كه یك شخصیت كمیك بوكی تا این حد دقیق در عالم سینما به تصویر كشیده شده باشد. ولی این فیلم این كار را میكند و حتی به غنای شخصیت ددپول اضافه میكند. این نشون میده كسانی كه این فیلم را ساخته اند خودشان نیز از هواداران پر و پا قرص این شخصیت بوده اند.

 

30- بازگشت بتمن (Batman Returns)

 بازگشت بتمن (Batman Returns)

"بازگشت بتمن" عنوان دومین فیلم از نخستین سری فیلم‌های بتمن است که در سال 1992 به کارگردانی تیم برتون ساخته شد. در این فیلم بازیگران بزرگی مثل «مایکل کیتون»، «میشل فایفر»، «کریستوفر واکن» و «دنی دویتو» بازی کرده‌اند. در "بازگشت بتمن"، «بروس وین» باید با «زن گربه ای» و «پنگوئن» مبارزه کند. پنگوئن به خاطر شکل غیر متعارفش از سوی پدر و مادرش طرد و به آب انداخته شده‌ است. جریان آب او را به باغ وحش شهر می‌رساند و حالا او بعد از 33 سال می‌خواهد هویت واقعی خودش را کشف کند و همان‌طور از مردم شهر گاتهام انتقام بگیرد. این فیلم  نسبت به قسمت اول کمتر فروش کرد ولی هواداران اصیل دنیای کمیک به خاطر لحن و سبک کارگردانی تیم برتون از آن استقبال بیشتری کردند. همچنین نقش آفرینی میشل فایفر در قالب زن گربه ای بسیار مورد تحسین قرار گرفت و تا به امروز از آن به عنوان یکی از برترین نقش آفرینی های برتر دنیای کمیک یاد میشود. تغییرات به وجود آمده در شخصیت پردازی و اریچین شخصیت پنگوئن نیز باعث شد تا این ویلن درجه 3 در دنیای کمیک های بتمن به کاراکتری درجه یک بدل شود. "بازگشت بتمن" کاندیدای اسکار (کاندیدای اسکار بهترین جلوه‌های ویژه-کاندیدای اسکار بهترین چهره پردازی) در سال 1993 شد.

 

29- زن شگفت انگیز (Wonder Woman)

زن شگفت انگیز (Wonder Woman)

"زن شگفت انگیز" (واندر وومن) بدون شک یکی از بهترین ساخته های DCEU است. روی بار درام و احساسی فیلم کار شده که از نقاط قوت فیلم محسوب میشود. داستان و سبک فیلم سازی بیننده را جذب خود میکند. هر نکته منفی که در ساخته های DCEU بوده در این فیلم بسیار کم به چشم می آیند. داستان و فیلمنامه به خوبی روایت گر این هستند که "زن شگفت انگیز" یک سر و گردن از فیلم های قبلی دنیای سینمایی دی سی بالاتر می باشد. ما فیلمی را میبینیم که روح دارد و مخاطب میتواند از لحظات عاطفی اش لذت ببرد و با شخصیت ها همزاد پنداری کند. شخصیت های مکمل خوب هستند و خبری از کاراکتر های کلیشه ای و حوصله سر بر نیست! شخصیت پردازی ها نیز به نحو مناسبی انجام شده. آمازون زیبا و دیدنی به تصویر کشیده شده که تماشایش خالی از لطف نیست. اما شاید مهم ترین جنبه فیلم این است که تهی از هرگونه پیام نیست! (برخلاف فیلم های «زک اسنایدر» ). البته از ضعف های فیلم میتوان نکاتی مانند ویلن متوسط، ضعف جلوه های ویژه و مبارزه پایانی ضعیف فیلم را نام برد. همچنین برخی حفره های غیر منطقی در داستان یافت میشود.

 

28- جاستیس لیگ نسخه زک اسنایدر (Zack Snyder's Justice League)

نقد  جاستیس لیگ نسخه زک اسنایدی (Zack Snyder's Justice League)

خب این یکی رو به طور کامل اختصاص میدهم به نظر خودم درباره این فیلم که در اینجا درج شده است:

فیلم بدی نبود . من دوست داشتم ببینم تا آخرش ببینم چی میشه و به نظرم بعد از "شزم" بهترین فیلم دنیای سینمایی دی سی بود. انصافا از نسخه قبلی از هر نظر بهتر بود به جز یک‌ نظر که بهتون در انتهای نظرم میگم. از اینکه اسنایدر شخصیت ها رو بیشتر شرح و بسط داده بود خوشم اومد. «سایبورگ» خیلی بهتر شده بود و البته «فلش»، «واندر وومن» و «آکوآمن» هم راستش کلا برام‌ خیلی فرق نداشتن. بتمنم فرقش با نسخه ی «ویدون» این بود که انگار بی گدار به آب میزد که خیلی عجیب بود و همچنان به جز یکی دو مورد شیمی بین شخصیت ها خیلی ضعیفه. مخصوصا بین بتمن و واندرومن که همچنین یخ و نچسبه! البته در کل فیلم پایه ش خرابه که کاریش نمیشه کرد. یه چیزایی هم هست که من نمیفهمم. مثلا هنوز نمیدونم چرا باید «سوپرمن» اولش خبیث میشد و یا چرا لباس سیاه رو انتخاب کرد؟ (البته ذهن اسنایدر رو به راحتی میخونم و درک میکنم میخواسته حتما یه نبرد hero vs heroes تو فیلم بذاره و یه لباس "خفن" هم بکنه تو تن سوپرمن). کلا «دارک ساید» هم به نظرم باید رویش بیشتر مانور میدادن و ابهت و جبروت بیشتری بهش میدادن و البته نمیدونم چرا در مقایسه با «ثانوس» اصلا سمپاتیک نیست و انگیزه قابل درکی نداره. ولی من با خبیثی که شرارت مطلق هم باشه مشکلی ندارم. ولی بازم بهتر از چیزی بود که فکرشم میکردم. «استپن ولف» هم بهتر شده بود و انگیزه داشت و لباسش هم بهتر شده بود و کلا خفن‌تر و تهدید آمیزتر بود. از سکانسی که شکستش میدن و سرش رو برای دارک ساید میفرستن هم خوشم اومد. واقعا جالب و باحال بود. و از دیدنش حس خوبی گرفتم چون ابرقهرمان ها رو در کنار هم متحد دیدیم و حسابی حال دارک ساید مغرور رو گرفتن. اون جایی هم که سوپرمن اومد به یاری جاستیس لیگ خوشم اومد و به قول معروف از اون کیف های geek مانند بهم دست داد! با جلوه های ویژه فیلم هم انصافا مشکل خاصی نداشتم و به نظرم با دنیای بصری که زک ساخته بود همخوانی داشت. ولی منم موافقم که برخی سکانس ها زائد بود یا بیش از حد کشدار بود . مثلا اصلا موافق اون سکانس کابوس بروس وین و حضور «دث استروک» و جوکر موافق نیستم. چه معنی داره دث استروک هویت بتمنو بفهمه بعدش ببینیم رفته طرفش؟! میشد خیلی کوتاه تر و ظریف تر آینده تاریک احتمالی رو tease کرد. که البته این ظریف کاری ها چیزی نیس که زک بلد باشه! کلا نمره من به فیلم 7.5 از 10 هستش. شوق و اشتیاق زک رو تحسین میکنم. درست یا غلط شما وقتی فیلمو ببینی متوجه‌ میشی به این شخصیت ها علاقه داره و با عشقی مثال زدنی اون نگرش خودش رو محقق کرد و این‌ تعهدش نسبت به هوادارانش واقعا ستودنی است. راستی من نه ظاهر «مارشن منهانتر» رو پسندیدم و نه اینکه اصلا فهمیدم‌ حرف حسابش چیه! (بیشتر منو گیج کرد). و اما مشکل من با نسخه زک اسنایدر از جاستیس لیگ چیزیه که مربوط به سبک فیلمبرداری و فیلمسازی زک میشه: ایزوله و به شدت تنها! جهان داره نابود میشه ولی شما هیچ عکس العملی از سوی مردم نمیبینید! دنیای تیره و تار و افسرده زک انگار کاملا ارتباطش با جهان واقعی قطع است و همه چیز در همون فضای یک سیلو و انباری که زک توش فیلمبرداری کرده ،محصور شده (این سبک فیلمسازی رو از فیلم "300" تا به حال داره ادامه میده) و الان میفهمم ویدون چرا استخدام شد و چرا اون تغییرات رو به وجود آورد. بخش اون رآکتوری که تو روسیه یا چه میدونم اکراین بود و مقر استپن ولف بود رو گسترش داد و از این طریق کمی "مردم عادی" وارد داستان فیلم کرد. ولی اینجا اینطور نیست و این آزار دهنده است. حتی صحنه ای که اعضای تیم کنار هم جمع میشن هیچ حس و حالی بهت‌نمیده چون هیچ مردمی کنارشون یا جلوشون نیست و هیچ عکس العملی از سوی اونا نیست که به این لحظه معنا بده! خودشون دارن ژست میگیرن و بعضی ها هم لبخند میزنن! و این چیزیه که زک نفهمید ولی جاس ویدون فهمید و چون میدونست که ابرقهرمان بدون مردم یعنی هیچ چون به عشق مردم جهان دست به جانفشانی میزنن. پس چه فایده که شما این‌کار ها رو بکنی ولی هیچ رسانه ای بهش اشاره نکنه (درک میکنم حالا چرا ویدون اون سکانس سوپرمن رو ابتدای نسخه قبلی گذاشت چون‌ میخواست این ارتباط رو با مردم و دنیای پیرامون برقرار کنه).

 

27- شِزِم (Shazam)

 شِزِم (Shazam)

پس از سالها بالاخره طلسم شکست و پای شخصیت قدیمی دنیای کمیک به نام «شزم» در سال 2019 به دنیای سینما باز شد. این بهترین فیلمی است که تا به حال در دنیای سینمایی دی سی (DCEU) ساخته شده. دلیل اصلی اش هم اینه که سازندگانش به خوبی با ذات شخصیت شزم آشنا بوده اند و بیخودی سعی نکرده اند اثری دارک و جدی تحویل تماشاچی بدهند. آنها میدانسته اند که ذات شزم بسیار فان و مفرح است و همین باعث موفقیت فیلم شده است. ضمن اینکه برای اولین بار شاهد یک پیام درباره ارزش های خانواده در یک اثر از دنیای سینمایی دی سی هستیم و مهم تر اینکه این فیلم هیچ تلاش ملموسی برای مرتبط ساختن خود با دیگر فیلم های دی سی نمیکند! این فیلم بسیار خوش ساخته و فیلمنامه و کارگردانی خوبی داره. شما هیچ وقت حس نمیکنید فیلم از دست کارگردان در رفته و به بیراه میره. قهرمان فیلم دوست داشتنی هستش و میشه باهاش ارتباط گرفت. خبیث داستان هم بهترین خبیث در فیلم های DCEU تا به حالا بوده. البته اشکالاتی هم داره که باعث میشه که نتونیم بهش لقب شاهکار بدیم.

 

26- مردعنکبوتی: بازگشت به خانه (Spider-Man: Homecoming)

چندی بعد از جنجال های بسیار درباره توافق مارول و سونی بر سر حقوق استفاده از کاراکتر مردعنکبوتی، بالاخره در این فیلم  ما مردعنکبوتی را در فیلم اختصاصی خود در MCU دیدیم. انتخاب «تام هالند» حواشی های مخصوص به خود را به همراه داشت زیرا بسیاری معتقد بودند که هالند از پس از این نقش بر نمیاید اما هنگام دیدن فیلم "مردعنکبوتی: بازگشت به خانه" حرف های خود را پس گرفتند و به تمجید از وی پرداختند.واقعا باید به مارول استودیوز تبریک بگم که فیلمی ساخته که میتونست خیلی تکراری و کلیشه ای باشه ولی نبود. شخصیت پردازی ها در این فیلم بسیار عالیه و به ذات کمیک بوک های مرد عنکبوتی وفاداره و همون حال و هوای سالهای ابتدایی خلق شدن این شخصیت رو برامون تداعی میکنه. تام هالند در نقش مردعنکبوتی/پیتر حرف نداره و تماشاچی را عاشق خودش میکنه و البته «مایکل کیتون» یک خبیث عالی را در قالب «والچر» به ما تحویل داد؛ مردی که درگیر مشکلاتی شده که با عقل کاملا جور در میان و شاید بعضی حتی با چشم نظیر اونارو دیده باشن. او از جامعه ضربه خورده و در این راه تغییر کرده و به خباثت روی آورده. به همین دلیل هدف از کاری که داره انجام میده رو درک میکنیم و باهاش همراه میشیم. اما در نهایت مهم ترین نقطه قوت فیلم اینه که تونسته کاری کنه که شبیه به هیچ یک از فیلم های قبلی مرد عنکبوتی نباشه ولی در عین حال به دنیای کمیک و ذات این شخصیت وفادار باشه. شاید تنها نقطه قوت فیلم، "داشتن یک رُمانس کم رمق" باشه.

 

25- شهر گناه (Sin city)

شهر گناه (Sin city)

"شهر گناه" محصول سال 2005 به کارگردانی «رابرت رودریگز»، فیلمی ساخته شده بر اساس کمیک بوک‌های تحسین شده "شهر گناه" نوشتهٔ و طراحی «فرانک میلر» می‌باشد. "شهر گناه" حالتی اپیزودیک دارد ولی چیزی که باعث میشود ذهنتان را از همان ثانیه نخست درگیر کند سبک و نوع ساخته شدن آن است که دقیقا از روی پانل های کمیک بوک آقای میلر برداشت شده است! یعنی میتوان گفت این فیلم یک کمیک زنده است که به معنای واقعی کلمه به اثر ماندگار آقای میلر وفادار بوده. همچنین با اینکه فیلم رودریگز از نظر سبک تصویری و شیوه نورپردازی متاثر از فیلم های نوآر کلاسیک است و بسیاری از عناصر اصلی این ژانر مثل حضور سنگین و مسلط شب، خیابان های خیس باران خورده، استفاده از voice over، پلیس بد نام و فاسد، پلیس خوب، زن فاحشه و نابودگر و نیروی شر را دارد اما از نظر شیوه روایت، فرم اجرایی و ساختار سینمایی، یک نوآر مدرن (نئو نوآر) محسوب می شود و با الهام از ساختار فیلم های «کوئنتین تارانتینو»، خصوصا "پالپ فیکشن" ساخته شده است (تارانتینو قسمتی از اپیزود سوم فیلم را کارگردانی کرده و نامش به عنوان کارگردان مهمان در عنوان بندی آمده است).

 

24- دکتر استرنج (Doctor Strange)

دکتر استرنج (Doctor Strange)

«دکتر استرنج» یکی از شخصیت های درجه یک مارول که بسیار منتظر حضورش در سینما بودیم سرانجام در نوامبر 2016 در سینما ها به نمایش درآمد. داستان فیلم روایت گر چگونگی تبدیل شدن استیون استرنج جراح، به دکتر استرنج استاد هنرهای عرفانی می باشد. در واقع در این فیلم شاهد به تصویر کشیدن یکی از بهترین originهای سینمایی برای یک ابرقهرمان هستیم. اگر نگاهی به کادر بازیگران بیندازیم خواهیم فهمید که بازی های فیلم اگر فوق العاده نبود بعید میشد! در "دکتر استرنج" ما شاهد جلوه بصری فوق العاده ای هستیم که به طرز اعجاب انگیزی خلق شدند. ضمن اینکه این فیلم یکی از فیلم های متفاوت دنیای سینمایی مارول است که لحن تاریک و خشن تری نسبت به دیگر فیلم های MCU دارد. فیلم از نظر بصری فوق العاده است و به بهترین شکل ممکن ذات و جوهره و حال و هوای کمیک بوک  بوک های دکتر استرنج خلق شده توسط «استیو دیتکو» را به در مقابل چشمان تماشاچی به نمایش میگذارد. نوع مقابله قهرمان ما با «دورمامو» در انتهای فیلم و پیچشی که از نظر داستانی شاهد هستیم در نوع خودش در ژانر فیلم های ابرقهرمانی بی نظیر است.

 

23- ایکس من : روزهای گذشته و آینده (X-Men: Days of Future Past)

ایکس من : روزهای گذشته و آینده (X-Men: Days of Future Past) 

بعد از گذشت یک دوره سقوط برای فیلم های ایکس من، این فیلم دوباره این فرنچایز رو بالا برد. بعد از اون نیمه ریبوتی که در فیلم "کلاس اول" شاهدش بودیم، "روزهای گذشته و  آینده" دو داستان از زمان گذشته و زمان آینده این مجموعه رو  به زیبایی با هم ترکیب کرد که اثری بسیار جالب و قوی از آب در آمد. این دو برهه زمانی بخوبی با هم ترکیب شده بودن که با بازیگری عالی هیوجکمن نشان داد که چقدر کاراکتر ولورین میتونه جذاب و سرگرم کننده باشه. از نقاط قوت دیگر این فیلم بازیگری درخشان «ایوان پیترز» بوده که نقش «کوییک سیلور» رو بازی میکرد که به زیبایی نقشش با جلوه های ویژه ای که برای این شخصیت در نظر گرفته بودند در آمیخته شده بود و به ستاره فیلم تبدیل شد. تغییرات نسبتا زیادی نسبت به داستانی کمیک بوکی که این فیلم از رویش اقتباس شده ایجاد شده که تغییرات بسیار خوب و مثبتی هم بوده است. یادتان باشد که عالم فیلم نباید دقیقا مثل عالم کمیک باشد و فقط باید ذات و عصاره آن را اقتباس کند. این فیلم بار دیگر ثابت میکند که همه ما میخواهیم که شخصیت های مورد علاقه مان را بر روی پرده نقره ای ببینیم، اما اینکه بخواهیم یک شخصیت را کاملا کپی برداری کنیم اصلا کار درستی نیست.

 

22- پسر جهنمی (Hellboy)

پسر جهنمی (Hellboy)

به سختی می‌توان تصور کرد که فیلمساز دیگری به غیر از «گی‌یرمو دل تورو» کارگردان مکزیکی‌الاصل هالیوود می‌توانست چنین اقتباس باشکوه و وفادارانه‌ای از کمیک‌های مستقل "پسر جهنمی"  (Hellboy) روانه‌ی پرده‌ی سینماهای جهان کند. دل تورو در فیلم تعادل دلپذیری میان صحنه‌های اکشن و شخصیت پردازی ایجاد کرده است. «ران پرل‌من» در قالب پسر جهنمی استثنایی است. او پرسوناژی جذاب خلق می‌کند که می‌توان به راحتی شیفته‌اش شد؛ ابرقهرمانی که در پس تمام توانایی‌های فوق بشری و ظاهر نامتعارفش، قلبی از طلا دارد. پسر جهنمی با بهره‌گیری از لشکری از کاراکترهای فرعی جذاب، ثابت می‌کند که ترکیب همگون ژانر ابرقهرمانی با عناصر فانتزی، ماوراء‌الطبیعه و رُمانتیک (!) چقدر می‌تواند خوش‌آیند باشد.

 

21- مرد عنکبوتی دور از خانه (Spider-Man: far From Home)

 مرد عنکبوتی دور از خانه (Spider-Man: far From Home)

"مرد عنکبوتی: دور از خانه" یک اثر بسیار Fun، دوست داشتنی و باطراوته که یک خبیث عالی، فیلمنامه پخته، صحنه های اکشن، جلوه های ویژه فوق العاده و پیچش های داستانی غافلگیر کننده داره. نقش آفرینی ها همگی عالین و شخصیت ها ما رو با خودشون همراه میکنن و کاری میکنند که باهاشون همذات پنداری کنیم. یک فیلم منحصر به فرد از اسپایدرمن که شبیه به هیچ فیلم دیگر اسپایدرمن نیست ولی در عین حال خیلی هم به ذات و رگ و ریشه این شخصیت وفاداره. «تام هالند» و «جِیک جیلنهال» در نقش های اصلی این فیلم عالی هستند (کلا «میستریو» از هر نظر بکی از بهترین ویلن های دنیای سینمایی مارول است). و شاید بعضی ها بگن "خُب این فیلم چی میخواست بگه و پیتر پارکر الان چه رشد شخصیتی داشته؟". در جواب باید بگویم پیتر در پایان فیلم یک قدم بزرگ به سمت قهرمان واقعی شدن نزدیک تر شده است. او مسئولیت پذیر تر هم شده و احتمالا عشق واقعی زندگیش رو هم به دست آورده. در ضمن اولین صحنه پس از تیتراژ این فیلم به طرز شگفت انگیزی ما رو برای دیدن قسمت های بعدی هایپ میکنه. واقعا دیگه از یک فیلم چی میخواهید؟!

 

20- مرد آهنی (Iron Man)

مرد آهنی (Iron Man)

"مردآهنی" نخستین فیلم دنیای عظیم سینمایی مارول که خود نقطه شروعی برای موفقیت های پیاپی بعدی این شرکت بود درباره «تونی استارک» میلیاردر عیاشی که یک کارخانه اسلحه سازی دارد و با فروش انواع و اقسام تجهیزات نظامی روز به روز به ثروت خود میفزاید اما ناگهان توسط گروهکی تروریستی گروگان گرفته میشود و تونی برای نجات جان خود یک زره آهنی نیرومند میسازد و موفق میشود که از مخمصه ای که دچارش شده بود نجات پیدا کند... ساخت فیلم با ایده های مبتکرانه «جان فاورو» (کارگردان) مانند بدیهه سازی دیالوگ ها و اجازه دادن به «رابرت داونی جونیور» برای اضافه کردن طنز های مخصوص خود به فیلمنامه پیش رفت و حتی زمانی که مراحل ساخت شروع شد فیلمنامه هنوز کامل نبود! در هر حال هوش و عملکرد عجیب فاورو و دیگر عوامل هنگام ساخت، نهایتاً منجر به موفقیت بیشتر فیلم شد! کاراکتر تونی استارک در فیلمش یک شخصیت خشک و تک بُعدی نیست و دیگر ارکان اصلی نیز به بهترین شکل ممکن انجام شد. نقطه قوت اصلی فیلم این بود که به بهترین نحو ممکن شخصیت پردازی جذابی از تونی استارک ارائه کرد که عاشقش شدیم! این فیلم به بهترین شکل تونست پایه های تنومند دنیای سینمای مارول (MCU) را بنا کنه.

 

19- بتمن (The Batman)

بتمن (The Batman)

"بتمن" یک فیلم زیبا است به کارگردانی «مت ریوز» که تاریکی را به خوبی در آغوش میگیرد اما در آن اشباع نمیشود و موسیقی متن کوبنده و تاثیر گذار «مایکل جاکینو» که باعث میشود آدم به یاد تم تاریخی «دارث ویدر» در سری "جنگ ستارگان" بیفتد. ریوز، مانند انتخاب بازیگران در انتخاب عوامل ساخت فیلم هم بسیار خوب عمل کرده تا نسخه ای که از بتمن در ذهنش داشته را بسازد. اما بزرگترین مشکل فیلم این است که علی رغم الهاماتش از «دیوید فینچر» و عوامل بی نظیر، این فیلم باید فیلم بتمن می بود. به خصوص در پرده ی سوم، بتمن شروع میکنه به اینکه تبدیل بشه به یک فیلم ابرقهرمانی کلیشه ای. یعنی درسته که سکانس اکشن آن بسیار حرفه ای و ماهرانه ساخته شده ولی یه جورایی از نظر لحن با بقیه فیلم در تناقض قرار میگیره. در نهایت، "بتمن" آغازی بر یک سه‌گانه است که مت ریوز آن را برنامه ریزی کرده و چه خوب چه بد، پایان فیلم درگیر زمینه چینی برای این آثار است. البته انتظار می رفت که این فیلم باید جزیی از یک بخش بزرگتر باشد اما به ویژه در پرده ی نهایی، آدم حس میکنه کاش روی پای خودش ایستادگی میکرد، ریسک بیشتری میکرد و بیشتر سعی میکرد تا کلیشه ها را بشکند، به ویژه با توجه به ساختار شکنی هایی که تا آن لحظه انجام داده بود. با این حال ریوز بهترین حضور شخصیت بتمن در عالم سینما را پس از "شوالیه ی تاریکی" بهمون ارائه میکنه با دنیای جذاب و غنی ای که شخصیت هایی که قبلا بارها روی پرده دیدیم را زنده می کند. با "بتمن"، ریوز سایه های گاتهام را در اولویت قرار می دهد و این شهر را به شیوه ی متفاوتی نشان می دهد و به دنیای پیرامونی بتمن زندگی میبخشد. به جای قهرمانان و تبهکارانی که سیاه و سفید زندگی می کنند او گاتهامی را تعریف کرده که خاکستری است. "بتمن" چیزهایی را که در باره ی این شخصیت می دانیم بازتعریف نمی کند اما ریوز با هنرمندی خود داستان را به گونه ای نشان میدهد که ما قبلا آن را زیاد ندیده ایم. در حالی که بیشتر فیلم های بتمن روی قهرمانی متمرکز هستند که از تاریکی بیرون آمده است، اما ریوز روی تاریکی تمرکز کرده که قهرمان را به وجود آورده و این تفاوت اصلی این فیلم با سایر اقتباس های بتمن است. راستی در اینجا میتونید نقد شخصی بنده رو بخونید.

 

18- نگهبانان کهکشان (Guardians of the Galaxy)

 نگهبانان کهکشان (Guardians of the Galaxy)

واقعاً چه کسی فکر میکرد روزی برسد که فیلمی درباره این شخصیت های نسبتا گمنام در کمیک بوک ها ساخته و مورد تحسین همگان واقع شود؟ "نگهبانان کهکشان" به کارگردانی «جیمز گان»، اثری متمایز و از لحاظ فنی شاهکار نسبت به فیلمهای مارول می باشد. فیلم پُر است از خلاقیت ها و لحظات تاثیرگذار و صدالبته فان! این فیلم به لطف فضا سازی، کار های فنی تحسین برانگیز، داستان جالب، کاراکتر های خارق العاده، شخصیت پردازی عالی، بازی ها و صدا پیشگی های خوب و... کاری با بیننده انجام میدهد که در پایان دلش برای کاراکتر ها تنگ شود! این کار هنر و ذهنی خلاق را میطلبد که خوشبختانه جیمز گان از این نظر حرف ندارد. "نگهبانان کهکشان" ذات كمیك بوكی اغراق آمیز و فانتزی خودش رو در آغوش میگیره و بدون اونكه ذره ای خجالت بكشه، هيچ سعی نمیكنه اثری تحویلمون بده كه اصطلاحاً همه چیز توش "واقعیه" یا "داركه" یا "خفن". در عوض سعی میكنه "قصه" داشته باشه؛ قصه ای كه جذابه، شخصیت های جذاب داره و مهم تر اینكه به نحو احسن روایت میشه. این فیلم بار دیگر ثابت میكنه كه برای موفقیت لازم نیست حتما شخصیت های معروف داشته باشی یا جلوه های ویژه بزرگ و پر زرق و برق! نه! باید قصه بگی، اونم یه قصه ی گیرا. این همون فرمولی كه از عصر باستان همیشه جواب بده: قصه گویی جذاب.  "نگهبانان کهکشان" هنوز هم گرم ترین و دوست داشتنی ترین فیلم مارول است.

 

17- بتمن آغاز می‌کند (Batman Begins)

بتمن آغاز می‌کند  (Batman Begins)

با تمام احترامی که برای فیلم‌های بتمن آقای «برتون» قائل هستم، اما باید اذعان کرد که «کریستوفر نولان» اولین کارگردان تاریخ سینماست که با این فیلم سرگذشت و اُریجین بتمن را به درستی روی پرده سینما روایت میکند.  او در "بتمن آغاز می‌کند"   (Batman Begins) با تکیه بر سبک منحصر به فرد خود در کارگردانی، دنیایی واقع‌گرایانه و تاریک‌اندیش خلق كرده است که در آن هیچ خبری از شخصیت‌های خبیث لوده، لوکیشن‌های پر زرق و برق یا دیالوگ‌های بچگانه نیست. اما شاید مهم‌ترین ویژگی فیلم این باشد که برای اولین بار چهره‌ای از «بروس وین» ارائه می‌دهد که از شخصیت بتمن و دشمنان او جذاب‌تر است. در "بتمن آغاز می‌کند" تماشاچی کاملا حضور بروس وین را باور می‌کند و با خودسازی روحی و جسمی او همراه می‌شود. به جرات میتوان ادعا کرد که بروس وین هیچ وقت مثل این فیلم برای مخاطب جذابیت نداشته است. این فیلم تنها فیلم بتمن است که در آن شخصیت اصلی (یعنی بروس وین/بتمن) زیر سایه شخصیت خبیث داستان قرار نمیگیرد.

 

16- پلنگ سیاه (Black Panther)

پلنگ سیاه (Black Panther)

پیش از این کاراکتر پلنگ سیاه را در "جنگ داخلی" دیده و پسندیده بودیم اما این بار در این فیلم شاهد زادگاه او و بازی های تاج و تخت هستیم! "بلک پنتر" قطعا متفاوت ترین ساخته مارول است! در واقع، "پلنگ سیاه" چیزی فراتر از یک فیلم ابرقهرمانی / کمیک بوکی رایج می باشد؛ فیلمی که قصد بیان مسائل و حقوق سیاسی را دارد. قبل تر فیلمی این چنینی از مارول ندیده بودیم. با اینکه فیلم "پلنگ سیاه" دارای لایه های سیاسی – اجتماعی است اما هرگز لطمه ای به فیلمنامه وارد نمیشود، از سرگرم کننده بودن خارج نمیشود و همچنان فیلمی بلاک باستری اما با تِم هنری است که با شخصیت پردازی های ویژه و در ضمن ویلن عالی و قابل درک، بازی های بهتر و چاشنی های مختلف دیگر ( درام عالی و ... ) خود را تبدیل به اثری خوش ساخت و قابل تامل و دوست داشتنی میکند که بین همنوعانش نظیرش را ندیده ایم. ضمن اینکه این فیلم به خوبی از پس دنیا سازی برآمده و تصویری عالی، چشم نواز و جذاب از "واکاندا" و قبایل مختلف آن را به مخاطب تحویل میدهد.

 

15- كاپیتان آمریكا: سرباز زمستان (Captain America: The Winter Soldier)

 كاپیتان آمریكا: سرباز زمستانی (Captain America: The Winter Soldier)

واقعا از دیدن قسمت دوم "كاپیتان آمریكا" لذت میبریم! فیلمنامه قوی، بازی های خوب و جلوه های ویژه زیبا. این فیلمی بود كه همیشه دوست داشتیم از روی شخصیت كاپیتان امریكا ساخته بشه. «كریس اوانز» در نقش كاپیتان آمریكا حرف نداره. قبلا هم گفته بودیم كه كاپیتان آمریكایی كه او و مارول استودیوز خلق كردن خیلی جذاب تر و سمپاتیك تر از كاپیتان آمریكای دنیای كمیكه و خیلی راحت میشه باهاش ارتباط برقرار كرد. تِم های داستانی خیلی هوشمندانه و جذاب هستند و اگر به لایه های زیرین فیلم دقت کنیم به شعارهای ضد آمریکایی میرسیم! پیچش های داستانی هم شاید در بین فیلم های مارول بی نظیر باشند و مخاطب را شوکه میکنند. «سرباز زمستان» (باکی بارنز) یک دشمن ایده آل برای «استیو راجرز» است و علاوه بر اینکه بار عاطفی خاصی را برای او ایجاد میکنه، از نظر قدرت و قابلیت انگار نسخه پلید خود کاپیتان آمریکاست!  این فیلم در ضمن یكی از بهترین فیلم های اكشنی هستش كه در سالهای گذشته ساخته شده است. سكانس های خلاقانه و نفس گیری دارد كه واقعا اون شور و حال پانل های اكشن «جك كربی» فقید را روی پرده سینما زنده میكنند. همه شخصیت های فیلم سر جای خودشون هستن و عالی عمل میکنند. اما شاید بزرگترین موفقیت فیلم این بود که نابغه هایی به نام برادران «روسو» را به دنیای فیلم های ابرقهرمانی معرفی کرد!

 

14- سوپرمن: فیلم سینمایی (Superman The Movie)

 سوپرمن (Superman)

فیلمی که هنوز هم در جان و دل هواداران کمیک بوک جای دارد و برای اولین بار ثابت کرد که اقتباس های کمیک بوکی میتونند تا این حد موفق باشند. مشخصه اصلی فیلم نخست سوپرمن وفاداری به ذات  و جوهره این شخصیت است و همچنین قابلیت کارگردان برای ترکیب دلپذیر خصوصیت های فرا زمینی و باورنکردنی با المان های زمینی و ملودراماتیک. باید گفت که بدون نقش آفرینی خارق العاده «کریستوفر ریو» فقید در نقش  سوپرمن این موفقیت امکان پذیر نبود. او هم یک سوپرمن عالی و هم یک  «کلارک کنت» محشر بود  و باعث شد تا تماشاچی با شخصیت سوپرمن ارتباط برقرار کند. شعار پوسترهای فیلم  این بود: "باورتون میشه یک مرد میتونه پرواز کنه". اُسکاری که این فیلم در زمینه بهترین جلوه های ویژه گرفت نشون میده شعار مذکور چقدر درست بوده. ضمن اینکه اون موقع آکادمی جایزه ای به نام بهترین جلوه های ویژه نمیداد و همین که یک جایزه ویژه به خاطر جلوه های ویژه این فیلم داده نشان میده چقدر افکت عالی در زمان خودش داشته. مخصوصا سکانس های پرواز کردن سوپرمن که میتونه مهم ترین بخش یک فیلم سوپرمن باشه. و البته موسیقی متن به یاد ماندنی «جان ویلیامز» برای این فیلم هنوز هم حماسی ترین موسیقی متن ساخته شده برای یک فیلم کمیک بوکی به حساب میاد.

 

13- کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (Captain America: Civil War)

"جنگ داخلی" را باید یک موفقیت جدی و جسورانه برای مارول دانست. فیلمی که با کلی سر و صدا و یک دوجین رقیب جورواجور پا به عرصه گذاشت و البته سربلند بیرون آمد. نویسندگان فیلم واقعا کار بزرگی انجام دادند و توانستند تعداد زیادی شخصیت که البته اکثرشان قبلاً تثبیت شده بودند را در داستان به شکل مطلوبی قرار بدهند و چند شخصیت جدید را نیز به بهترین نحو معرفی کنند و البته یک داستان منسجم روایت نمایند. حتی خبیث این فیلم هم  متفاوت و به یاد ماندنی از آب درآمد. عملکرد کارگردانان فیلم بسیار درخشان بود و آنها چه در خلق صحنه های درام و چه در صحنه های اکشن عالی عمل کردند. همچنین توانستند به خوبی تیمی از ستارگان هالیوود را مدیریت کنند و بهترین بازی ها را از آنها بگیرند. موارد فنی اعم از جلوه های ویژه و فیلم برداری و صدا و ... نیز در حد بسیار مطلوبی بود. اما در نهایت نقطه قوت اصلی فیلم در باورپذیر کردن نزاع بین ابرقهرمانان و نشان دادن انگیزه های آنان است که بسیار عالی از آب درآمده. مارول همچنین با ساخت این فیلم جسارت عجیبی از خودش را نشان داد و مسیر فیلم های بعدی خودش را زیر و رو کرد.

 

12- مرد عنکبوتی (Spider-Man)

"مرد عنکبوتی"  فیلمی بود که ژانر ابرقهرمانی را به محبوبیت فعلی آن رساند. این فیلم رکوردهای فروش را شکست و از بازیگران گمنام ولی با استعدادش، ابرستاره ساخت ولی از همه مهمتر اینکه به هالیوود و تهیه‌کنندگان آن ثابت کرد که اگر پروژه‌های کمیک‌بوکی خود را به دست کارگردان توانایی بدهند که از کودکی با کمیک‌ بزرگ شده و ذات آنها را درک می‌کند، آن وقت هرگز ضرر نخواهند کرد. نقطه قوت اصلی فیلم این است كه سازندگانش هیچ هراسی نسبت به وفاداری به منبع اصلی نداشته اند. البته هستند اندك مواردی كه تغییر كرده اند (مثل قابلیت تارافكنی پیتر كه اُرگانیك شده و یا مکان به قتل رسیدن «عمو بن») اما فیلم شدیداً به رگ و ریشه اسپایدرمن و حال و هوای كمیك بوک هایش وفادار است و برخلاف بسیاری از آثار كمیك بوكی دیگر سعی نمیكند بی خود و بی جهت چیزی را عوض كند. اگر هم تغییری به چشم میخورد، هوشمندانه و در راستای روایت بهتر قصه بوده است. «سم ریمی» همان چیزی را به هواداران اسپایدرمن می‌دهد که سال‌های سال منتظرش بودند: اقتباسی که در آن جلوه‌های ویژه كامپیوتری و سكانس‌های اکشن عظیم هرگز اجازه نمی‌یابند به سدی در مقابل لحظات رُمانتیک و ارزش‌های انسانی تبدیل شوند. در واقع هواداران واقعی مرد عنکبوتی فیلم را بیشتر به خاطر صحنه های عاطفی اش به خاطر دارند تا  صحنه های اكشن یا تاب خوردن های اسپایدرمن خارق العاده در سطح شهر؛ صحنه هایی همچون بازگشت پیتر به منزل پس از مرگ عمو بن و مواجه شدن با گریه های محجوبانه زن عمو می و یا صحنه ای كه پیتر پس از دیپلم گرفتن به طبقه بالای خانه میرود و در حالیكه دلتنگ عمویش است آرام آرام اشك میریزد...

 

11- انتقام جویان (The Avengers)

انتقام جویان (The Avengers)

"انتقام جویان" (The Avengers) آنقدر عظیم و محشر است که عملاً دهان‌ها را می بندد و ذهن‌ها را تسخیر میكند! نمایش پر جنب و جوش و بی پروایی است که به قدر كافی صحنه های انفجار و اکشن دارد، اما به هیچ وجه یکنواخت و بی روح نیست. در واقع، دست اندرکاران مارول سالها برای ساخت این فیلم مقدمه چینی کردند و در نهایت با انتخاب كارگردانی فوق‌العاده مستعد به نام «جاس ویدون» به هر موفقیتی كه فكرش را بكنید دست یافتند. ویدون با تبحر مثال‌زدنی خود در دیالوگ نویسی توانسته تعامل بسیار جذاب و ملموسی میان كاراكترهای  انبوه فیلم ایجاد كند. شخصیت‌پردازی‌ها و نقش‌آفرینی‌ها هم بسیار عالی است. اما به نظرم دلیل اصلی موفقیت فیلم را باید در این نكته جستجو كرد كه سازندگانش بدون هیچ ترس و خجالتی به ریشه‌ها و اِلمان‌های كمیك‌های انتقام‌جویان (كه ممكن است در نگاه اول كمی كارتونی و مضحك به نظر برسند)  وفادار بوده‌اند. "انتقام‌جویان" پس از سالها به هالیوود یاد داد كه میتوان اثری fun ساخت و در عین حال به شعور مخاطب نیز احترام گذاشت.

 

10- ایکس 2: اتحاد مردان ایکس  (X2: X-Men United)

ایکس ۲: اتحاد مردان ایکس  (X2: X-Men United)

نخستین فیلم سینمایی از سه‌گانه‌ی مردان ایکس به دلیل آنکه توانست به دنیای پیچیده میوتانت‌های (جهش یافته‌های ژنتیکی) مشهور مارول وفادار باشد و آنها را درون دنیای قابل‌باوری جای دهد به موفقیت رسید و راه را برای اقتباس‌های كمیك‌بوکی بعدی هموارتر‌ كرد، ولی پس از سه سال قسمت دوم آن تحت عنوان  "ایکس 2: اتحاد مردان ایکس"  (X2: X-Men United)   با بهره‌گیری از افکت‌های ویژه‌ی بهتر، کاراکترهای اصلی و فرعی بیشتر و داستانی گیراتر، چشم‌ها را خیره می‌کند. در ضمناً، هواداران پرشمار  شخصیت وُلوریدر این فیلم فرصت می‌یابند بیش از پیش از حضور مؤثر کاراکتر محبوب خود لذت ببرند و در جستجوی او برای پرده‌برداری از گذشته‌ی رمزآلودش همراه شوند. اما یک‌بار دیگر این نگرش فلسفی متفاوت «پروفسور اگزاویر» و «مگنتو» است که داستان فیلم را جلو می‌برد.

 

9- انتقام جویان : جنگ بینهایت (The Avengers: Infinity War)

انتقام جویان : جنگ بینهایت (The Avengers: Infinity War)

بسیاری هستند که از این فیلم به عنوان یکی از بهترین آثار تاریخ سینما یاد میکنند. اما چیزی که کاملا میشه ازش مطمئن بود و کاملا درباره اش ادعا کرد اینه که سازندگانش به وعده خودشون عمل کردند و به خوبی از پس به اوج رسوندن اون 10 سال زمینه چینی براومدند. چیزی که به ما دادند پر بود از لحظات حماسی. لوکیشن ها و دکورهای فیلم باورنکرنی بود و شوک های بزرگی هم به ما داد. اونقدر هم جسارت داشت که اجازه بده شخصیت خبیثش (ثانوس) در آخر به پیروزی برسه و بتونه نیمی از جمعیت عالم را نابود کنه. بر خلاف خیلی از فیلم های MCU واقعا نمیشه از "جنگ بینهایت" ایرادهای بنی اسرائیلی گرفت. چون یکی از بهترین فیلم های کمیک بوکی هستش و البته یکی از حماسی ترین آثار تاریخ سینما. این فیلم هدیه ای است از صمیم قلب  برای ما خوره های کمیک بوک و تمام عاشقین سینما که دوست دارند وقتی فیلم میبینند تمام حس های بشری رو تجربه کنند: غم، شادی، امید، یاس، هیجان، لذت و ... و قطعا بارها و بارها اون رو تماشا خواهید کرد. آفرین به مارول و برادران روسو به خاطر جسارتشون و به خاطر حس تعهدی که نسبت به هواداران MCU  داشتند.

 

8- خانواده شگفت انگیز (The Incredibles)

سال 2004 دیزنی و پیکسار این شاهکار را به ما تحویل دادند که درسته از روی هیچ کمیک بوکی اقتباس نشده بود ولی اِلمان های کمیک بوک های ابرقهرمانی را رعایت میکرد و به طور آشکار از کمیک بوک های "چهار شگفت انگیز" مارول الهام گرفته بود. یعنی بار دیگر با خانواده ای ابرقهرمان سر و کار داشتیم که سعی میکنند زندگی عادی داشته باشند و بین خودشون کلی مشکل و جر و بحث دارند ولی در نهایت در کنار هم هستند. قصه فوق العاده این انیمیشن وقتی به اوج خودش میرسه که سالها پس از بازنشته شدن پدر خانواده و ممنوعیت فعالیت ابرقهرمانان باید دوباره به عرصه برگرده و اتفاقات جالبی میفته. این انیمیشن شاید تنها اثری با تم ابرقهرمانی باشه که تونسته به امتیاز 90 از 100 در سایت سخت گیر "متاکریتیک" دست پیدا کنه. منتقدین همه چیز آن را مورد ستایش قرار دادند، از شوخ طبعی ناب گرفته تا صدا پیشگی ها و فیلمنامه و سبک انیمیشن. و البته معلومه که تونست جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند سال رو ببره. رقبای این اثر یعنی "شرک 2" و "قصه کوسه ای" اصلا در حد و اندازه این انیمیشن تحسین شده نبودند. جالبه که بدونید این کارتون اسکار بهترین صداگذاری را هم برد که برای اولین بار در طول تاریخ برای یک فیلم انیمیشن اتفاق افتاده. همچنین در رشته بهترین فیلمنامه اریجینال نیز کاندید شده بود (در تاریخ سینما فقط انیمیشن های "داستان اسباب بازی"، "شرک" و "یافتن نمو" در این رشته کاندید شده اند). توصیه میکنیم حتما این مقاله را هم درباره این شاهکار بخونید.

 

7- مردعنکبوتی راهی به خانه نیست (Spider-Man: No Way Home)

بی شک  مرد عنکبوتی : راهی به خانه نیست بهترین و محبوب ترین فیلم کمیک بوکی سالهای اخیره.حتما میدونید که چقدر این فیلم بازتاب داشته و گرد و خاک کرده توی همین سایت خودمون با هجوم بی سابقه مقالات روبه رو بودیم و... (بروید اینجا) خب این فیلم بسیار شلوغ بود و حجم بسیار گسترده ای از کاراکتر ها را درون خود جای داده است و در نگاه اول بعید به نظر میرسید بتونن از پس این همه کاراکتر بر آیند، اما راهی به خانه ثابت کرد که مارول بر هر کاری تواناست. تعاملات می‌درخشند، صمیمیت بین توبی، اندرو و تام به رخ کشیده میشود و هر سه مردعنکبوتی به خوبی فرصت درخشیدن پیدا میکنند و اما پایان فیلم که دیگه هیچ بهانه ای برای یاوه گویان باقی نمیگذاره. بهترین پایان ممکن رو داشت این فیلم. چقدر تلخ بود خداحافظی پیتر با دوستان صمیمی اش و چقدر خوب بود وقتی زخم روی پیشانی «ام جی» رو دید و تصمیم گرفت به خاطر حفظ جان خودش چیزی بهش نگه و چقدر دردناک بود وقتی تک و تنها وارد آپارتمانش شد... دیگه کسی نمیتونه بگه که این پیتر به تکنولوژی استارک و لباس های ساخته شده توسط او متکیه. این پایان باعث شد مرد عنکبوتی به اون نقطه ای برسه که خیلی از ما دوستش داریم و ما را برای فیلم های آینده هیجان زده میکنه و خدایا شکرت که آخرش پیتر لباس دست ساز خودش رو بر تن میکنه چون این مساله خیلی روی مُخ هواداران بود که اولین بار تونی لباس نمادین پیتر رو براش درست کرد. من خودم نقدم رو برای این فیلم اینطور تموم کردم:

واقعاً دم سونی گرم. دم مارول گرم. این فیلم از سر من زیاد بود. از سر همه شما هم زیاده. این دفعه قضیه برعکسه و این ما هستیم که باید لیاقت چنین فیلمی رو پیدا کنیم چون ادای دینی تمام عیاره به میراث پرفروغ مرد عنکبوتی در دنیای سینما. میشد ازش ایرادات بنی اسرائیلی بگیرم (مثلا دوست داشتم میستریو تو فیلم باشه ولی نبودش واقعا به چشم نیومد یا دوست داشتم مدت لیزارد و مرد شنی رو بیشتر تو حالت انسانی شون ببینم و ...) ولی به فیلم نمره کامل میدم و میره اون بالا بالاها کنار "مرد عنکبوتی 2" برام قرار میگیره. بی صبرانه منتظرم تا دوباره با کیفیت خوب ببینمش. و ای کاش استیو دیتکو و استن لی الان زنده بودن و این فیلمو میدیدن ... (البته قطعا دارن از اون بالا میبینن و لبخند میزنن).

 

6- شوالیه تاریکی (The Dark Knight)

 شوالیه تاریکی (The Dark Knight)

"شوالیه تاریکی" (دارک نایت) نظر كسانی را كه ژانر فیلم‌های كمیك‌بوکی را جدی نمی‌گیرند، عوض می‌كند و توقعات تماشاچی را بالا می‌برد زیرا سازندگانش نهایت سعی خود را كرده‌اند تا با جسارتی كم‌نظیر قواعد مرسوم این ژانر را به هم بریزند و به استانداردی جدید دست یابند. اما باید اعتراف کرد که فیلم بخش عمده موفقیت تجاری ـ هنری خود را مدیون «هیث لجر» مرحوم و بازی حیرت‌انگیز وی در نقش «جوكر» است. در حقیقت، نقش‌آفرینی او آنقدر غافلگیر‌كننده است كه شخصیت بتمن را نیز كاملاً تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و آن را آسیب‌پذیر و ملموس تر می‌كند. و همین تقابل بین آنهاست که برگ برنده فیلم است. در واقع "شوالیه تاریکی" تنها داستانی ساده در مورد تقابل خیر و شر نیست. بله، بتمن نقش مثبت و جوکر نقش منفی فیلم هستند. ولی بتمن شخصیت پیچیده ای از یک ابر قهرمان را به تصویر میکشد که شهروندان گاتهام از یک سو برای اینکه بر مقابل ظلم مقامات شهری و گروهای تبهکاری ایستاده است، یک صدا او قهرمان مینامند و از سویی دیگر به قتل یک پلیس متهم اش میکنند. جوکر نیز به همین صورت تنها یک “آدم بده” ی ساده نیست. بلکه شخصیتی شیطانیست که با رفتارهای فریب دهنده و مظلوم نمایی دشمنان خود را بر سر دوراهی قضاوت قرار داده و گمراه میکند.

 

5- لوگان (Logan)

 لوگان (Logan)

یکی از بهترین کارهایی که فاکس برای سری های ایکس من انجام داد این بود که به کارگردانان سری های جدید این اجازه رو داد که تم های گوناگونی و ژانر های مختلفی رو بکار ببرند. مثلا در "ددپول" ما شاهد تم هایی کمدی در فیلم بودیم اما «جیمز منگولد» تم های مختلفی نظیر ژانر وسترن رو به هم چسبوند و با المان های کمیک بوکی ترکیب کرد و در آخر شاهد یک اثر احساسی-حماسی فوق العاده در "لوگان" بودیم. آوردن ژانر وسترن در این فیلم(«جیمز منگولد» کارگردان فیلم تحسین شده "3:10 به یوما" نیز بوده است)، به خوبی با این فیلم تطبیق داده شده که روایت داستانی هست که در آینده بیشتر جهش یافته ها منقرض شده اند و در این راه ولورین موظف به نگهداری دختری هست که بسیار به خودش شبیه هست. یکی از مزیت های خوب دیگر این فیلم هم اینه که تا حد ممکن داره داستان خودش رو روایت میکنه و تا حدودی مستقل از سری های قبلی خودش هست اما هنوز رگه هایی از گذشته هم در این فیلم شاهد هسیتم مثلا رابطه لوگان با پروفسور اگزاویر در این 17 سال از این سری به مرحله تکامل میرسه. لوگان فیلمیه که از چارچوب ژانر ابرقهرمانی فراتر میره ولی نه به قیمت فراموش کردن ریشه های خودش. خیلی ها این این فیلم رو  یکی از بهترین فیلم های سینمایی دهه ی گذشته میدونند و قطعا یکی از آثار برتر تاریخ فیلم های کمیک بوکی هستش. و البته خوشحالیم که هیو جکمن کبیر با همچین وداع باشکوهی از نقش ولورین خداحافظی کرد ... (البته میدونید که ایشون تو فیلم "ددپول 3" هم برمیگرده!).

 

4- سوپرمن 2 (Superman II)

 سوپرمن 2  (Superman II)

با در نظر گرفتن تمام اتفاقات و مشکلاتی که "سوپرمن 2" در جریان تولیدش دچار بود، واقعا معجزه‌ای رخ داد که شکست مفتضحانه‌ای نخورد و حتی بهتر از قسمت اول  از کار درآمد (البته انصافاً قسمت اول همفیلم فوق العاده ای است).حتی جلوه‌های ویژه‌ی از مُد افتاده‌ای که شاید الان کمی چشم‌ها را بیازارد یا شوخی‌های اسلپ استیکی که گاهی بی‌جا به نظر می‌رسند، مانع از لذت بردن تماشاچی از داستان زیبا و انسانی آن نمی‌شود؛ داستانی که با اتکا به نقش‌آفرینی شگفت انگیز بازیگران فیلم، استادانه تمام جوهره و فلسفه‌ی وجودی کاراکتر سوپرمن را به تصویر كشیده و هوش و ذهن تماشاچی را به كلی در‌گیر می‌كند. در واقع داستان فیلم برگ برنده آن است و با پیچشی که ایجاد میکند (سوپرمن قدرت های فوق بشری خودش رو از دست میده!) باعث میشه بیش از پیش شاهد وجه انسانی سوپرمن باشیم. «کریستوفر ریو» نیز همچنان در نقش دو گانه «کلارک کنت/سوپرمن» محشر است. راستی، سکانس مبارزه‌ی سوپرمن با سه هم‌نژاد خبیث خود در خیابان‌های متروپولیس هنوز هم تماشایی و نفس‌گیر است و یکی از بهترین سکانس های اکشن تاریخ فیلم های کمیک بوکی به حساب میاد!البته با توجه به استانداردهای امروز شاید این سكانس الان بسیار قدیمی و حتی خنده دار باشد ولی برای زمان خودش عالی بود. نكته مهم این است كه سوپرمن در طول این نبرد سخت همواره به فكر نجات جان مردم است و حتی در انتها برای اینكه جان مردم به خطر نیافتد عرصه را ترك میكند تا نبرد را در جایی متروك كه امكان صدمه دیدن مردم شهر در آن بسیار كم است، ادامه دهد (كاش در فیلم Man of Steel هم شاهد چنین ویژگی هایی از جانب سوپرمن بودیم!).

 

3- مرد عنکبوتی: سفر به درون دنیای عنکبوتی (Spider-Man: Into Spider-Verse)

مرد عنکبوتی: سفر به درون دنیای عنکبوتی  (Spider-Man: Into Spider-Verse)

اصلا شک نکنید که این بهترین انیمیشن سینمایی تاریخ است که تم ابرقهرمانی دارد و از روی کمیک بوک ساخته شده است. همانطور که در نقد خودم هم گفتم، از نظر سبک انیمیشن، کارگردانی، صدا پیشگی، صحنه های اکشن و تعقیب و گریز، وفاداری به تاریخ کمیک بوک های اسپایدرمن موارد فنی، جلوه های ویژه فیلمنامه و ... با اثری بی نظیر مواجه هستیم اما چیزی که باعث شده در این رتبه قرار بگیره اینه که به بهترین شکل ممکن ذات اسپایدرمن رو که رو به تصویر میکشه. این شخصیت (حالا چه اسمش باشه پیتر پارکر یا مایلز مورالز یا هر چیزی دیگر) اونقدر ملموس و قابل درکه که هر کسی میتونه باهاش همذات پنداری کنه و ما کاملا در این انیمیشن با چنین شخصیتی روبرو میشویم. "سفر به دنیای عنکبوتی" یک کمیک بوک زنده است. یک نعمت بزرگه که سونی به ما داده، نعمتی که تک تک هواداران اسپایدرمن و همه هواداران کمیک بوک باید قدرش رو بدونند چون محاله دیگه نظیرش ساخته بشه. انیمیشنی است که تمام ثانیه هاش داره به امثال من و شما ادای احترام میکنه و اونم چه ادای احترام باشکوهی.

 

2- انتقام جویان: پایان بازی (Avengers: Endgame)

 انتقام جویان: پایان بازی (Avengers: Endgame)

این فیلم واقعا کار سختی رو باید بر دوش می‌کشید چرا که پایان دادن به 11 سال دنیاسازی کار بسیار سختیه، چرا که شما باید علاوه بر یک پایان معقول که در عین حال دریچه‌هایی رو به آینده‌ی سینماییت باز کنه، باید بتوانی آرک‌های داستانی شخصیت‌هات رو خوب به اتمام برسونی، خصوصا اگر اون کاراکترها دو تا از محبوب‌ترین و کلیدی‌ترین شخصیت‌های کل دنیای سینمایی باشند. اما "اندگیم" به بهترین طریق ممکن این کار رو انجام داد. به طور مثال برای درک سختی کار به آثاراخیر استاروارز نگاه کنین که به منظور آرک‌های زیادی که باید به سرانجام می‌رسوند چقدر ناموفق بود. در این فیلم  صحنه های اکشن و مبارزه‌ای به اوج خودش رسیده بود، بازی بازیگرها به اوج پختگی و پتانسیل خودش رسیده بود و روسوها هم بهترین و پخته‌ترین کارگردانیشونو ارائه دادند. شما اکشن پایانی فیلم رو حتی تو هیچ پنل شلوغ و جذاب کمیک هم پیدا نمی‌کنید. فیلم‌نامه‌ی فیلم‌ هم اگر نگم بهترین فیلم‌نامه‌ی MCU بود، یکی از بهترین‌ها بود. دقت و ریزبینی سازنده‌ها هم که شمّه‌ای از آن را می‌توانید در تعداد ایستراگ‌ها و وفاداری فیلم به منبع اقتباسش رو در عین پیوستگی با مدرنیسم امروزی ببینید. در کل دلایل زیادی وجود داره که شما رو به یقین میرسونه که این فیلم نه فقط بهترین فیلم سالهای اخیر، بلکه جزو بهترین فیلم‌های حماسی تمام تاریخ سینما است. در مجموع این فیلم نتیجه‌ی دنیاسازی درست و شالوده‌ی احترام به هواداران در عین باج ندادن به آن‌ها و توجه صحیحی به اِلِمان‌های درست فیلم‌سازی ابرقهرمانی بود که خروجی هم شاهکاری بود که دیدیم.

 

1- مرد عنکبوتی 2 (Spider-Man II)

مرد عنکبوتی 2 (Spider-Man II)

راستش خیلی سر گزینه اول فکر کردم و با خودم کلنجار رفتم ولی در نهایت به این نتیجه رسیدم که از نظر من "مرد عنکبوتی 2" هنوز هم بهترین فیلم کمیک بوکی تاریخ سینماست چون تنها فیلم ساخته شده در این ژانر است که هیچ ایرادی نمیتونم ازش بگیرم (حتی یک دونه)! هنوزم یادمه سخنان اون منتقد بزرگ سینما رو که به این فیلم لقب "مصائب پیتر پارکر" (The Passion of the Peter Parker) داده بود (اشاره ای به فیلم معروف "مصائب مسیح") چون از اول تا آخر تمرکز اصلی فیلم  حفظ میشه روی زندگی شخصی و مشکلات روزمره این شخصیت ملموس و دوست داشتنی. در هر حال، من نظری که سالها پیش برای این فیلم نوشتم رو براتون تکرار میکنم:

قدرت زیاد مسئولیت به همراه دارد” این شعار معروف اسپایدرمن است که هواداران کمیک‌ کاملاً با آن آشنایی دارند، اما شاید «سم ریمی» و همکارانش بیش از دیگران به آن واقف بودند زیرا با حس تعهد و مسئولیت‌پذیری شگفت‌انگیزی تلاش کردند و فیلمی ساختند که نه تنها با استانداردهای بالای قسمت نخست برابری می‌کند، بلکه از هر نظر از آن سبقت می‌گیرد. در واقع، "مرد عنکبوتی 2"با تکمیل هر آنچه که بینندگان و هواداران پرشمار اسپایدرمن را در قسمت اول مجذوب خود کرد، ارائه‌گر اثری می‌شود که تمام توقعات را درمی‌نوردد و خالق شاهکاری می‌شود که از همه نظر ایده‌آل به نظر می‌رسد: کاراکترهای دوست داشتنی و چند بعدی، صحنه‌های اکشن نفس‌گیر (هنوز هم سکانس مبارزه‌ی اسپایدرمن با «دکتر اختاپوس» روی ترن هوایی شهر‌‌، یکی از مهیج‌ترین سکانس های اکشن در میان تمام اقتباس‌های کمیک‌بوکی و  فیلم‌های اکشن است)، جلوه‌های ویژه‌ی خارق‌العاده، نقش آفرینی‌های بی‌عیب و نقص، یک کاراکتر منفی جذاب که مخاطب به راحتی با او هم‌ذات پنداری می‌کند، فیلمنامه‌ای که نشان می‌دهد نویسندگانش کاملا شخصیت ملموس و مسئولیت‌پذیر «پیتر پارکر» را درک کرده‌اند و پایانی که تماشاچی را مشتاق دیدن قسمت بعدی می‌کند. دیگر نقطه قوت عمده فیلم این است که موفق میشود تعادلی دلپذیر میان صحنه های اکشن و مشکلات شخصی و روزمره ای که پیتر پارکر مدام با آنها روبرو میشود، خلق کند. با این همه شاید اصلی‌ترین نکته درباره‌ی "مرد عنکبوتی 2" این باشد که سازندگانش کاملا با ذات پرانرژی و اغراق‌آمیز کمیک‌های ابرقهرمانی آشنا بوده‌اند، لذا آنها نه تنها فیلمی برجسته از نظر فنی و ارزش‌های هنری ساخته‌اند، بلکه اثری خلق کرده‌اند که هرگز خسته‌کننده نیست و پیام جدی خود را به شکلی جذاب به مخاطب انتقال می‌دهد بدون آنکه دنیایی بیش از حد تلخ و تاریک خلق کند.

 

مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2023

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

15 کارگردان برتر فیلم های کمیک بوکی

10 فیلم ابرقهرمانی که به مارول و دی سی تعلق ندارند ولی باید حتما آنها را تماشا کنید!

10 فیلم ابرقهرمانی/کمیک بوکی فراموش شده سینما

50 فیلم ابرقهرمانی و کمیک بوکی برتر تاریخ سینما

پرخرج ترین فیلم های کمیک بوکی تاریخ سینما

15 مشکل سری فیلم های "شوالیه تاریکی"

15 فیلم ابرقهرمانی عجیب دنیای سینما

40 فیلمی که (احتمالا) نمیدانستید کمیک بوکی هستند – قسمت اول

40 فیلمی که (احتمالا) نمیدانستید کمیک بوکی هستند – قسمت دوم

نقد و بررسی فیلم های سینمایی مرد عنكبوتی

رتبه بندی فیلم های دنیای سینمایی مارول (MCU)

20 انیمیشن ابرقهرمانی برتر تاریخ

نقد و بررسی فیلم "مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست"

رتبه بندی فیلم های دنیای ایکس من (X-MEN FILMS)

10 انیمیشن ابرقهرمانی برتر تاریخ سینما

20 انیمیشن ابرقهرمانی برتر تاریخ

10 فیلم ناامید كننده ابرقهرمانی  

بدترین فیلم های كامیك بوكی تاریخ سینما!

بدترین بازی های ابرقهرمانی  

10 فیلم ابرقهرمانی/کمیک بوکی فراموش شده سینما

10 فیلم و مجموعه برتر ابرقهرمانی که هواداران ساخته اند + لینک دانلود

10 بازی کمیک بوکی برتر تاریخ

20 خبیث برتر فیلم های کمیک بوکی مارول

10 نقش آفرینی برتر فیلم های کمیک بوکی

برترین خبیثان فیلم های کمیک بوکی

10 فیلم کمیک بوکی/ابرقهرمانی ترسناک برتر تاریخ سینما!

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

Ksjfhdfhj
#181 Ksjfhdfhj 1402-05-18 10:14
۵ فیلم برتر کمیکی ( نظر شخصی)
۱_spiderman2
۲_no way home
۳_spiderman1
۴_logan
۵_batman begins
نقل قول کردن
Ksjfhdfhj
+1 #182 Ksjfhdfhj 1402-05-18 14:31
مرد عنکبوتی ۲ واقعا لیاقت بهترین فیلم ابرقهرمانی تاریخ رو داره اسپویل ........




نقد:
دلیلش اینه که وفادار بود و کارگردان خوب و داستان زیبا فیلم درباره یک پسر نوجوان که قدرت میگیره نیست فیلم درباره مشکلات که پیتر پارکر در زندگیش داره ،با اونا پنجه و نرم میکنه و شخصیت جذاب و ملموس برای مخاطب خلق میکنه آنقدر شخصیت جذاب که زیر سایه انتاگونیست نمیره اما خشک هم نیست و چیزی باعث خوب بودن این فیلم شخصیت پردازی ها درست
،پرداخت به روابط شخصیت ها و مهمترین ویژگی علل و معلول هایی هست به خوبی استفاده شده تا از پیتر پارکر یک شخصیت ملموس ساخت و تلاش هاش برای عبور از سختی ها زندگی نه وقت جنگیدن با انتاگونسیت و پختگی عالی شخصیت ، انگیزه ها شخصیت ها اختاپوس ملموس چون ناراحت بود بخاطر از دست دادن هسرش و شکست خوردن آزمایش که انجام داد و از برخی جهات نسخه بالغ پیتر، چون اختاپوس هم می خواست مثل پیتر با مشکلاتش مقابله کنه و آزمایش رو کامل کنه و فداکاری زیباش در فیلم عالی بود وجیمسون که انگیزه اش خورد کردن مرد عنکبوتی بود هم درست انجام شد و مری جین که وقتی پیتر سر نمایش نمیاد عصبانی یا در جشن به پیتر ضد حال میزن اما با زهم با اینکه با پسر جیمسون، عاشق یک نفر دیگست و اون لحظه ای که ازدواج نمیکنه هم واقعا زیبا بود و هری ازبورن بهترین دوست پیتر پارکر که فکر میکنه مرد عنکبوتی پدرش رو کشته و ازش می خواد انتقام بگیره ، زمانی مرد عنکبوتی نجات دادش هم باز کینه آنقدر که با اختاپوس معامله کرد و ناراحتی از پیتر بخاطر گرفتن مری جین ازش ، انگیزه می هم برای اینکه همه چی خوب باشه و نشون بده از پس خودش بر میاد و پیتر ناراحت نشه عالی بود و مخصوصا اونجایی که پیتر حقیقت درباره عمو بن میگه صحنه احساسی بود و از دوباره برمیگردیم بهمرد عنکبوتی، پیتر هم مثل می خواست همچیز داشت و مرد عنکبوتی بودن روگذاشت کنار اما بخاطر حفاظت از مردم از خواست هاش رو کنار گذاشت چون نمی خواست خواسته هاش بر اون غلبه کنن و این دلیل بود که پیتر قهرمان ملموس داستان چون فداکاری بزرگی کرد برای جون مردم و خواست هاش گذشت و اینکه سم ریمی بدون اشارات سیاسی و حمایت از اقلیت ها چنین فیلمی ساخته واقعا شاهکار .
نقل قول کردن
Ksjfhdfhj
#183 Ksjfhdfhj 1402-05-18 20:26
فیلم فلش آیا لیاقت این همه انتظار داشت؟اسپویل ......





فیلم اشغال بود و توهین شعور مخاطب بازیگرا افتضاح بازی کردن مخصوصا بازیگر فلش و سوپر گرل افتضاح یعنی حالم داشت بهم می خورد هر دقیقه فیلم از شدت بی مزه بودن و چرت بودن برخی صحنه ها، مو ها م مورمور می شد، این همه منتظر بودم گفتم حالا با یک ریبوت خوب تموم می شه این جهان سینمایی بی خود دی سی و امیدوار بودم ولی فلش اصلا نزدیک به جونا هکس هم نیست واقعا میگم فلش آشغاله و درباره مایکل کیتون آقای ترابی میدونم بتمن مایکل کیتون دوست دارین اما مایکل کیتون واقعا افتضاح مخصوصا اون صحنه که میگه :این ممکنه اذیت کنه واقعا صداش شبیه بچه ۲ ساله ها بود اخه اون چی بود و فلش ۲ هم چرت شخصیت بچگونه داشت ۱۸ سالش هست!!انتظار ندارم شبیه یک آدم بالغ رفتار کنه ولی این شبیه بچه ۵ سال ها بود و چیزی بدترش می‌کرد بازی میلر حالم از این آدم به هم می خوره و سوپر گرل هم در حد مگان فاکس بود.
یعنی لعنت واقعا بر نویسنده دلقک که همچنین چیزی نوشت و درباره انتاگونیست فیلم بهتر نبود اصلا انتاگونیست نباشه ؟جدا واقعا توهین شعور مخاطب اشغال بود ولی یک اتفاق بزرگی افتاد که هوش از سر من پروند یعنی بدترین بتمن جرج کلونی قرار بتمن جدید دی سی باشه واقعا ؟؟؟نمیدونم ای کاش فیلم در پایان زمان دویدن فلش با یک نور تموم می شد .
نقل قول کردن
Ksjfhdfhj
#184 Ksjfhdfhj 1402-05-18 20:58
کلا بتمن شخصیتی هست که بدرد فضای واقعگرایانه نمی خوره هر موقع حضور داشت در این فضا همه چی حوصله سربر و مصنوعی بود مثل مت ریوز و نولان البته بجز batman begins که ایراداتی که داشت اکشن و فضاسازی گاتهام وقانون نکشتن بتمن و شخصیت ریچل و فاکس بود که اضافه بودن ، وقتی الفرد و گوردون هستن دیگه حضور دوشخصیت آبکی چه اهمیتی داره ، درباره brave and bold فکر کنم فانتزی باشه و بتمن در فضای واقعگرایانه نباشه البته داستان مهمه و تازه بودن که باعث خوب بودن فیلم میشه، من نمی تونم پیش بینی کنم ولی فکر کنم اکشن فیلم بهترین اکشن بتمن باشه چون در فیلم ضعیف فلش بتمن از گجت خیلی استفاده می کرد و مبارزاتش مثل نولان نبود و از زک بهتر بود در کل احتمال اینکه فیلم اشغال باشه زیاد هست.
نقل قول کردن
AmirhoseinJafari2005
#185 AmirhoseinJafari2005 1402-05-20 16:03
سلام. ببخشید آقای ترابی یه سوالی ازتون داشتم. من چند روز پیش فیلم فانتوم ۱۹۹۶ رو دیدم و واقعا چیز قشنگی نبود از نظرم. داستانش معمولی بود و صحنه های اکشنش هم تعریفی نداشت. (البته به غیر از صحنه هواپیما)... تنها نکته مثبتش وجود برخی از بازیگران، لوکیشن ها (غار فانتوم) و طراحی لباس که به کمیک های فانتوم وفادار بود. به لحاظ بصری حال و هوای کمیک های فانتوم رو داشت ولی خروجی کار در کل ضعیف دراومد. راستش من این فیلم رو دیدم یاد فهرست فیلم های ناامید کننده کمیک بوکی شما افتادم. البته برخی از منتقدین از جمله راجر ایبرت فیلم رو دوست داشتند و الان هم تبدیل به یک فیلم کالت شده.
خواستم نظر شما رو هم بپرسم و بگم چرا نظر شما درباره این فیلم مثبت بوده؟ ممنون از شما.
نقل قول کردن
mtm
#186 mtm 1402-05-20 17:10
به نقل از AmirhoseinJafari2005:
سلام. ببخشید آقای ترابی یه سوالی ازتون داشتم. من چند روز پیش فیلم فانتوم ۱۹۹۶ رو دیدم و واقعا چیز قشنگی نبود از نظرم. داستانش معمولی بود و صحنه های اکشنش هم تعریفی نداشت. (البته به غیر از صحنه هواپیما)... تنها نکته مثبتش وجود برخی از بازیگران، لوکیشن ها (غار فانتوم) و طراحی لباس که به کمیک های فانتوم وفادار بود. به لحاظ بصری حال و هوای کمیک های فانتوم رو داشت ولی خروجی کار در کل ضعیف دراومد. راستش من این فیلم رو دیدم یاد فهرست فیلم های ناامید کننده کمیک بوکی شما افتادم. البته برخی از منتقدین از جمله راجر ایبرت فیلم رو دوست داشتند و الان هم تبدیل به یک فیلم کالت شده.
خواستم نظر شما رو هم بپرسم و بگم چرا نظر شما درباره این فیلم مثبت بوده؟ ممنون از شما.

حقیقتش من این فیلمو سالها پیش دیدم. یادمه دوستم آقای فربد محبوب (ناشر "عصر مصور") روی نوار vhs با کیفبت NTSC داشتش بهم داد منم دیدم (ntsc اون موقع ته کیفیت بود ، مثل مثلا 4k الان!!!) بنطرم فیلم بدی نبود. شاهکار نبود ولی برای دوران خودش خوب بود و گند نمیزد به شخصیتها. واسه همینم تو لیستم حضور داره. از بازی بیلی زین هم در نقش فانتوم خوشم اومد و کی میتونه از کاترین زتا جونز جوان بگذره که اون موقع کراش همه ی ماها بود! :-*
نقل قول کردن
mtm
#187 mtm 1402-05-20 17:13
من دوست دارم ببینم کسی فلش گوردون رو دید؟
من جدیدا دوباره تماش کردم و هنوزم برای شگفت انگیزه!
این همه حجم لوس بازی، دیالوگ کلیشه ای، بازی های غلوآمیز، افکت های بچگانه و ...باورنکردنیه! اونقدر مزخرفه آدم عاشقش میشه
تازه میفهمم چرا تبدیل به یه فیلم کالت شده و این همه عاشق داره
نقل قول کردن
اسپایدی لاور
#188 اسپایدی لاور 1402-05-20 17:36
به نقل از mtm:
به نقل از AmirhoseinJafari2005:
سلام. ببخشید آقای ترابی یه سوالی ازتون داشتم. من چند روز پیش فیلم فانتوم ۱۹۹۶ رو دیدم و واقعا چیز قشنگی نبود از نظرم. داستانش معمولی بود و صحنه های اکشنش هم تعریفی نداشت. (البته به غیر از صحنه هواپیما)... تنها نکته مثبتش وجود برخی از بازیگران، لوکیشن ها (غار فانتوم) و طراحی لباس که به کمیک های فانتوم وفادار بود. به لحاظ بصری حال و هوای کمیک های فانتوم رو داشت ولی خروجی کار در کل ضعیف دراومد. راستش من این فیلم رو دیدم یاد فهرست فیلم های ناامید کننده کمیک بوکی شما افتادم. البته برخی از منتقدین از جمله راجر ایبرت فیلم رو دوست داشتند و الان هم تبدیل به یک فیلم کالت شده.
خواستم نظر شما رو هم بپرسم و بگم چرا نظر شما درباره این فیلم مثبت بوده؟ ممنون از شما.

حقیقتش من این فیلمو سالها پیش دیدم. یادمه دوستم آقای فربد محبوب (ناشر "عصر مصور") روی نوار vhs با کیفبت NTSC داشتش بهم داد منم دیدم (ntsc اون موقع ته کیفیت بود ، مثل مثلا 4k الان!!!) بنطرم فیلم بدی نبود. شاهکار نبود ولی برای دوران خودش خوب بود و گند نمیزد به شخصیتها. واسه همینم تو لیستم حضور داره. از بازی بیلی زین هم در نقش فانتوم خوشم اومد و کی میتونه از کاترین زتا جونز جوان بگذره که اون موقع کراش همه ی ماها بود! :-*

استاد چاپلوسی نباشه ولی من از لحن خودمونی و ساده و قابل فهم شما خیلی خوشم میاد. به موقعش با خواننده شوخی میکنین، متلک میندازین، به موقعش جدی میشین و در کل سبک بی آلایشی دارید و اصلا ادا اطوار در نمیارین. مقالاتتون هم همین حس رو دارن. مخصوصا نقدایی که مبنویسید واقعا منحصر به فردن چون مثل هیچ نقد دیگه ای نیستن. خواستم ببینم درسته که میگن شما این سبک از نگارش رو از استنلی یاد گرفتید؟
نقل قول کردن
AmirhoseinJafari2005
#189 AmirhoseinJafari2005 1402-05-20 17:50
به نقل از mtm:
به نقل از AmirhoseinJafari2005:
سلام. ببخشید آقای ترابی یه سوالی ازتون داشتم. من چند روز پیش فیلم فانتوم ۱۹۹۶ رو دیدم و واقعا چیز قشنگی نبود از نظرم. داستانش معمولی بود و صحنه های اکشنش هم تعریفی نداشت. (البته به غیر از صحنه هواپیما)... تنها نکته مثبتش وجود برخی از بازیگران، لوکیشن ها (غار فانتوم) و طراحی لباس که به کمیک های فانتوم وفادار بود. به لحاظ بصری حال و هوای کمیک های فانتوم رو داشت ولی خروجی کار در کل ضعیف دراومد. راستش من این فیلم رو دیدم یاد فهرست فیلم های ناامید کننده کمیک بوکی شما افتادم. البته برخی از منتقدین از جمله راجر ایبرت فیلم رو دوست داشتند و الان هم تبدیل به یک فیلم کالت شده.
خواستم نظر شما رو هم بپرسم و بگم چرا نظر شما درباره این فیلم مثبت بوده؟ ممنون از شما.

حقیقتش من این فیلمو سالها پیش دیدم. یادمه دوستم آقای فربد محبوب (ناشر "عصر مصور") روی نوار vhs با کیفبت NTSC داشتش بهم داد منم دیدم (ntsc اون موقع ته کیفیت بود ، مثل مثلا 4k الان!!!) بنطرم فیلم بدی نبود. شاهکار نبود ولی برای دوران خودش خوب بود و گند نمیزد به شخصیتها. واسه همینم تو لیستم حضور داره. از بازی بیلی زین هم در نقش فانتوم خوشم اومد و کی میتونه از کاترین زتا جونز جوان بگذره که اون موقع کراش همه ی ماها بود! :-*

ممنون بابت پاسختون... درسته. حداقل حال و هوای کمیک هاش رو داشت. اولین باری که با فانتوم آشنا شدم از طریق مجلات آقای محبوب بود. (شماره های ۴۳ تا ۴۵)... مجلات ایشون به شدت برام خاطره انگیز و جذابه...
نقل قول کردن
AmirhoseinJafari2005
#190 AmirhoseinJafari2005 1402-05-20 18:00
به نقل از mtm:
من دوست دارم ببینم کسی فلش گوردون رو دید؟
من جدیدا دوباره تماش کردم و هنوزم برای شگفت انگیزه!
این همه حجم لوس بازی، دیالوگ کلیشه ای، بازی های غلوآمیز، افکت های بچگانه و ...باورنکردنیه! اونقدر مزخرفه آدم عاشقش میشه
تازه میفهمم چرا تبدیل به یه فیلم کالت شده و این همه عاشق داره

من دیدمش آقای ترابی... دقیقا. با نظر شما موافقم. کاملا یادآور دهه ۶۰ میلادی هستش و خنده‌دار دراومده. گرچه ۹۰ درصد فیلم های اون موقع الان غلوآمیز به نظر می‌رسه. انقدر جوکه که Seth MacFarlane باهاش شوخی های زیادی می‌کنه.
درکل من فیلم های کالت رو خیلی دوست دارم.
راستی آقای ترابی شما فیلم پاپای (popeye) برای سال ۱۹۸۰ با بازی رابین ویلیامز رو دیدید؟ من خیلی خوشم اومد ازش. قشنگ حال و هوای کمیک های الزی سگار رو منتقل می‌کرد با تم موزیکالش... جالب اینجاست که اونم یه فیلم کالت محسوب میشه.
نقل قول کردن
Ksjfhdfhj
#191 Ksjfhdfhj 1402-05-20 21:40
هل بوی ۱ به نظرم بهترین فیلم کمیک بوکی در زمینه ماوراءالطبیعه هست
مگر اینکه جیمز منگولد با سوامپ تینگ بزنه رو دستش که بعید میدونم .
نقل قول کردن
mtm
#192 mtm 1402-05-21 08:04
به نقل از AmirhoseinJafari2005:
به نقل از mtm:
من دوست دارم ببینم کسی فلش گوردون رو دید؟
من جدیدا دوباره تماش کردم و هنوزم برای شگفت انگیزه!
این همه حجم لوس بازی، دیالوگ کلیشه ای، بازی های غلوآمیز، افکت های بچگانه و ...باورنکردنیه! اونقدر مزخرفه آدم عاشقش میشه
تازه میفهمم چرا تبدیل به یه فیلم کالت شده و این همه عاشق داره

من دیدمش آقای ترابی... دقیقا. با نظر شما موافقم. کاملا یادآور دهه ۶۰ میلادی هستش و خنده‌دار دراومده. گرچه ۹۰ درصد فیلم های اون موقع الان غلوآمیز به نظر می‌رسه. انقدر جوکه که Seth MacFarlane باهاش شوخی های زیادی می‌کنه.
درکل من فیلم های کالت رو خیلی دوست دارم.
راستی آقای ترابی شما فیلم پاپای (popeye) برای سال ۱۹۸۰ با بازی رابین ویلیامز رو دیدید؟ من خیلی خوشم اومد ازش. قشنگ حال و هوای کمیک های الزی سگار رو منتقل می‌کرد با تم موزیکالش... جالب اینجاست که اونم یه فیلم کالت محسوب میشه.

بله پاپای رو دیدم ولی هیچ وقت مورد علاقم نبوده. بیش از یه بار نمیشه تماشایش کرد. fun نیس1
نقل قول کردن
AmirhoseinJafari2005
#193 AmirhoseinJafari2005 1402-05-21 15:43
به نقل از mtm:
به نقل از AmirhoseinJafari2005:
به نقل از mtm:
من دوست دارم ببینم کسی فلش گوردون رو دید؟
من جدیدا دوباره تماش کردم و هنوزم برای شگفت انگیزه!
این همه حجم لوس بازی، دیالوگ کلیشه ای، بازی های غلوآمیز، افکت های بچگانه و ...باورنکردنیه! اونقدر مزخرفه آدم عاشقش میشه
تازه میفهمم چرا تبدیل به یه فیلم کالت شده و این همه عاشق داره

من دیدمش آقای ترابی... دقیقا. با نظر شما موافقم. کاملا یادآور دهه ۶۰ میلادی هستش و خنده‌دار دراومده. گرچه ۹۰ درصد فیلم های اون موقع الان غلوآمیز به نظر می‌رسه. انقدر جوکه که Seth MacFarlane باهاش شوخی های زیادی می‌کنه.
درکل من فیلم های کالت رو خیلی دوست دارم.
راستی آقای ترابی شما فیلم پاپای (popeye) برای سال ۱۹۸۰ با بازی رابین ویلیامز رو دیدید؟ من خیلی خوشم اومد ازش. قشنگ حال و هوای کمیک های الزی سگار رو منتقل می‌کرد با تم موزیکالش... جالب اینجاست که اونم یه فیلم کالت محسوب میشه.

بله پاپای رو دیدم ولی هیچ وقت مورد علاقم نبوده. بیش از یه بار نمیشه تماشایش کرد. fun نیس1

ممنون از پاسختون...
نقل قول کردن
mtm
#194 mtm 1402-05-23 10:54
به نقل از اسپایدی لاور:
به نقل از mtm:
به نقل از AmirhoseinJafari2005:
سلام. ببخشید آقای ترابی یه سوالی ازتون داشتم. من چند روز پیش فیلم فانتوم ۱۹۹۶ رو دیدم و واقعا چیز قشنگی نبود از نظرم. داستانش معمولی بود و صحنه های اکشنش هم تعریفی نداشت. (البته به غیر از صحنه هواپیما)... تنها نکته مثبتش وجود برخی از بازیگران، لوکیشن ها (غار فانتوم) و طراحی لباس که به کمیک های فانتوم وفادار بود. به لحاظ بصری حال و هوای کمیک های فانتوم رو داشت ولی خروجی کار در کل ضعیف دراومد. راستش من این فیلم رو دیدم یاد فهرست فیلم های ناامید کننده کمیک بوکی شما افتادم. البته برخی از منتقدین از جمله راجر ایبرت فیلم رو دوست داشتند و الان هم تبدیل به یک فیلم کالت شده.
خواستم نظر شما رو هم بپرسم و بگم چرا نظر شما درباره این فیلم مثبت بوده؟ ممنون از شما.

حقیقتش من این فیلمو سالها پیش دیدم. یادمه دوستم آقای فربد محبوب (ناشر "عصر مصور") روی نوار vhs با کیفبت NTSC داشتش بهم داد منم دیدم (ntsc اون موقع ته کیفیت بود ، مثل مثلا 4k الان!!!) بنطرم فیلم بدی نبود. شاهکار نبود ولی برای دوران خودش خوب بود و گند نمیزد به شخصیتها. واسه همینم تو لیستم حضور داره. از بازی بیلی زین هم در نقش فانتوم خوشم اومد و کی میتونه از کاترین زتا جونز جوان بگذره که اون موقع کراش همه ی ماها بود! :-*

استاد چاپلوسی نباشه ولی من از لحن خودمونی و ساده و قابل فهم شما خیلی خوشم میاد. به موقعش با خواننده شوخی میکنین، متلک میندازین، به موقعش جدی میشین و در کل سبک بی آلایشی دارید و اصلا ادا اطوار در نمیارین. مقالاتتون هم همین حس رو دارن. مخصوصا نقدایی که مبنویسید واقعا منحصر به فردن چون مثل هیچ نقد دیگه ای نیستن. خواستم ببینم درسته که میگن شما این سبک از نگارش رو از استنلی یاد گرفتید؟

شما که زیادی تعریف کردی و شرمنده کردی ولی یادمه من قدیما هر چی متن از استن لی تو کمیک ها و مجلات بود میخوندم و خودم حس میکنم سبکش در من تاثیر زیادی گذاشته
نقل قول کردن
نینجای یخی
#195 نینجای یخی 1402-05-25 00:51
آقا ببخشید اسپمه ولی الان به ذهنم رسید :
سونی داره تو فیلم های دنیاش والچر رو نشون میده ، سم ریمی هم میخواست والچر رو داشته باشه تو فیلم چهارم مردعنکبوتیش . پس یعنی شاید برنامه سونی اینه که نسخه توبی مگوایر رو به عنوان مرد عنکبوتی سونی ورس نشون بده و بلاخره فیلم چهارم مرد عنکبوتی سم ریمی ساخته شه ! اینجوری ممکنه سونی گند هایی که تو دنیاش زده رو جبران کنه ! نظرتون چیه ؟
نقل قول کردن
fire wake with me
#196 fire wake with me 1402-06-12 15:56
راستش این پست خیلی مهمی است هر چند دیر ولی حیفه نظر ندم لیت خودم
۱...دارک نایت
۲...لوگان
۳...اسپایدرمن ۲
۴..دارک نایت رایزز
۵..اونجرز اینفینیتی وار
نقل قول کردن
fire wake with me
#197 fire wake with me 1402-06-12 16:00
به نقل از AmirhoseinJafari2005:
به نقل از mtm:
من دوست دارم ببینم کسی فلش گوردون رو دید؟
من جدیدا دوباره تماش کردم و هنوزم برای شگفت انگیزه!
این همه حجم لوس بازی، دیالوگ کلیشه ای، بازی های غلوآمیز، افکت های بچگانه و ...باورنکردنیه! اونقدر مزخرفه آدم عاشقش میشه
تازه میفهمم چرا تبدیل به یه فیلم کالت شده و این همه عاشق داره

من دیدمش آقای ترابی... دقیقا. با نظر شما موافقم. کاملا یادآور دهه ۶۰ میلادی هستش و خنده‌دار دراومده. گرچه ۹۰ درصد فیلم های اون موقع الان غلوآمیز به نظر می‌رسه. انقدر جوکه که Seth MacFarlane باهاش شوخی های زیادی می‌کنه.
درکل من فیلم های کالت رو خیلی دوست دارم.
راستی آقای ترابی شما فیلم پاپای (popeye) برای سال ۱۹۸۰ با بازی رابین ویلیامز رو دیدید؟ من خیلی خوشم اومد ازش. قشنگ حال و هوای کمیک های الزی سگار رو منتقل می‌کرد با تم موزیکالش... جالب اینجاست که اونم یه فیلم کالت محسوب میشه.

دهه ۶۰ لوس نیست ممکنه چندتا فیلم لوس هم داشته باشه که هر دهه ای فیلم لوس داره و صد البته خیلی از شاهکار های سینما مال اون دوره است مثل
هفت سامورایی کوروساوا
اودیسه فضایی کوبریک
سایکو هیچکاک
ورتیگو هیچکاک
پرسونا برگمان
اینا یه سری از سنگین ترین فیلم های تاریخن اینا رو ببین بعد بگو لوس
نقل قول کردن
mtm
#198 mtm 1402-06-12 16:58
به نقل از fire wake with me:
راستش این پست خیلی مهمی است هر چند دیر ولی حیفه نظر ندم لیت خودم
۱...دارک نایت
۲...لوگان
۳...اسپایدرمن ۲
۴..دارک نایت رایزز
۵..اونجرز اینفینیتی وار

یه سئوال... حدس میزنم شما بین ۱۶ تا 20 سال سنته و تقریبا به تازگی شروع کردی جدی فیلم و سریال دیدن، درسته؟ یعنی قبلا هم میدیدی ولی الان جدی تر نگاه میکنی و بدجور افتادی دنبال دیدن فیلمای لیست های توصیه شده توسط یه سری سایت و منتقد هنری و اسم در کرده و حس میکنی و با خودت میگی "قبلا عجب فیلمای بچگانه ای میدیدما! اینا اصلا با اونا قابل مقایسه نیستن"، نه؟
واقعا جدی پرسیدم اینا رو
نقل قول کردن
mtm
#199 mtm 1402-06-12 16:59
به نقل از fire wake with me:
به نقل از AmirhoseinJafari2005:
به نقل از mtm:
من دوست دارم ببینم کسی فلش گوردون رو دید؟
من جدیدا دوباره تماش کردم و هنوزم برای شگفت انگیزه!
این همه حجم لوس بازی، دیالوگ کلیشه ای، بازی های غلوآمیز، افکت های بچگانه و ...باورنکردنیه! اونقدر مزخرفه آدم عاشقش میشه
تازه میفهمم چرا تبدیل به یه فیلم کالت شده و این همه عاشق داره

من دیدمش آقای ترابی... دقیقا. با نظر شما موافقم. کاملا یادآور دهه ۶۰ میلادی هستش و خنده‌دار دراومده. گرچه ۹۰ درصد فیلم های اون موقع الان غلوآمیز به نظر می‌رسه. انقدر جوکه که Seth MacFarlane باهاش شوخی های زیادی می‌کنه.
درکل من فیلم های کالت رو خیلی دوست دارم.
راستی آقای ترابی شما فیلم پاپای (popeye) برای سال ۱۹۸۰ با بازی رابین ویلیامز رو دیدید؟ من خیلی خوشم اومد ازش. قشنگ حال و هوای کمیک های الزی سگار رو منتقل می‌کرد با تم موزیکالش... جالب اینجاست که اونم یه فیلم کالت محسوب میشه.

دهه ۶۰ لوس نیست ممکنه چندتا فیلم لوس هم داشته باشه که هر دهه ای فیلم لوس داره و صد البته خیلی از شاهکار های سینما مال اون دوره است مثل
هفت سامورایی کوروساوا
اودیسه فضایی کوبریک
سایکو هیچکاک
ورتیگو هیچکاک
پرسونا برگمان
اینا یه سری از سنگین ترین فیلم های تاریخن اینا رو ببین بعد بگو لوس

ایشون اصلا نگفت دهه ۶۰ لوسه. منظور از لوس سبک campy هستش که در فارسی میشه یه چیزی تو مایه های لوس
و اون سئوال بالا که ازت پرسیدم اینجا هم صدق میکنه
نقل قول کردن
Stormbreaker
#200 Stormbreaker 1402-06-14 19:33
سلام آقای ترابی می‌بخشید میتونم نظرتون رو راجع به فیلم و سریال های اخیر مارول بدونم
نقل قول کردن
mtm
#201 mtm 1402-06-15 10:24
به نقل از Stormbreaker:
سلام آقای ترابی می‌بخشید میتونم نظرتون رو راجع به فیلم و سریال های اخیر مارول بدونم

از دکتر استرنج ۲ و شانگ چی خوشم اومد. از انت من ۳ خوشم نیومد چون از ریشه های خودش فاصله گرفته بود و شبیه استار وارز شده بود! ولی بازم از بلک ادام و فلش و ... بهتر بود
پلنگ سیاه ۲ رو حتی از قسمت اولش هم بیشتر دوست داشتم
گاردینز ۳ رو عنوز کامل تماشا نکرده ام!
نو وی هوم یک شاهکار بود. ثور ۴ لحظات خودسو داشت ولی در کل نسبت به قسمت قبلیش یک پسرفت بود. سریال ها هم از کامالا خان خوشم نیومد (هرچند که تا اخرش دیدم). تهاجم مخفی رو اولش دوست نداشتم. بعد تا حدی برام جذاب شد ولی دوباره افت کرد و راستش تا تهش ندیدم و ولش کردم
ولی شی هالک رو خیلی دوست داشتم . دقیقا مثل کمیک هاش و یه چیز متفاوت و منحصر بفرد
اگه چیزی رو از قلم انداختم ، بگو
نقل قول کردن
Stormbreaker
#202 Stormbreaker 1402-06-15 11:42
به نقل از mtm:
به نقل از Stormbreaker:
سلام آقای ترابی می‌بخشید میتونم نظرتون رو راجع به فیلم و سریال های اخیر مارول بدونم

از دکتر استرنج ۲ و شانگ چی خوشم اومد. از انت من ۳ خوشم نیومد چون از ریشه های خودش فاصله گرفته بود و شبیه استار وارز شده بود! ولی بازم از بلک ادام و فلش و ... بهتر بود
پلنگ سیاه ۲ رو حتی از قسمت اولش هم بیشتر دوست داشتم
گاردینز ۳ رو عنوز کامل تماشا نکرده ام!
فار فرام هوم یک شاهکار بود. ثور ۴ لحظات خودسو داشت ولی در کل نسبت به قسمت قبلیش یک پسرفت بود. سریال ها هم از کامالا خان خوشم نیومد (هرچند که تا اخرش دیدم). تهاجم مخفی رو اولش دوست نداشتم. بعد تا حدی برام جذاب شد ولی دوباره افت کرد و راستش تا تهش ندیدم و ولش کردم
ولی شی هالک رو خیلی دوست داشتم . دقیقا مثل کمیک هاش و یه چیز متفاوت و منحصر بفرد
اگه چیزی رو از قلم انداختم ، بگو

۱)لوکی،مون نایت،گرگینه شب،وانداویژن،وا ت ایف،هاکای و اترنالز

۲)راستی آقای ترابی نظرتون راجع به کانگ فاتح به عنوان خبیث اصلی جدید مارول چیه با توجه چیزهایی که تا الان ازش دیدیم؟
نقل قول کردن
mtm
#203 mtm 1402-06-17 16:06
به نقل از Stormbreaker:
به نقل از mtm:
به نقل از Stormbreaker:
سلام آقای ترابی می‌بخشید میتونم نظرتون رو راجع به فیلم و سریال های اخیر مارول بدونم

از دکتر استرنج ۲ و شانگ چی خوشم اومد. از انت من ۳ خوشم نیومد چون از ریشه های خودش فاصله گرفته بود و شبیه استار وارز شده بود! ولی بازم از بلک ادام و فلش و ... بهتر بود
پلنگ سیاه ۲ رو حتی از قسمت اولش هم بیشتر دوست داشتم
گاردینز ۳ رو عنوز کامل تماشا نکرده ام!
فار فرام هوم یک شاهکار بود. ثور ۴ لحظات خودسو داشت ولی در کل نسبت به قسمت قبلیش یک پسرفت بود. سریال ها هم از کامالا خان خوشم نیومد (هرچند که تا اخرش دیدم). تهاجم مخفی رو اولش دوست نداشتم. بعد تا حدی برام جذاب شد ولی دوباره افت کرد و راستش تا تهش ندیدم و ولش کردم
ولی شی هالک رو خیلی دوست داشتم . دقیقا مثل کمیک هاش و یه چیز متفاوت و منحصر بفرد
اگه چیزی رو از قلم انداختم ، بگو

۱)لوکی،مون نایت،گرگینه شب،وانداویژن،وات ایف،هاکای و اترنالز

۲)راستی آقای ترابی نظرتون راجع به کانگ فاتح به عنوان خبیث اصلی جدید مارول چیه با توجه چیزهایی که تا الان ازش دیدیم؟

مون نایت رو خیلی دوست داشتم. گرگینه شب بد نبود ولی توقعم بیشتر بود. واندا ویژن رو علیرغم نقایص قسمت های پایانی خوشم اومد. وات ایف عالی بود. فراتر از انتظار ، هاکای متوسط بود. لحظات ناب کم نداشت ولی مشکل ریتم داشت. اترنالز؟ نه خوشم نیومد. دلیل ساختش رو درک نکردم. منو یاد فیلمای دیسی انداخت
راستش من حضور کنگ رو تو سریال لوکی پسندیدم ولی در انت من ۳ برام چندان ابهت نداشت. تا اینجا که قطعا به پای ثانوس نمیرسه
نقل قول کردن
Haj Peter
#204 Haj Peter 1402-07-01 16:50
آقای ترابی یه سوال دارم ، شما به فیلم امیزینگ 8 دادید و به اکراس د اسپایدر ورس هم 8 دادید، شما کدوم یک رو بهتر میدونید و بیشتر دوستش دارید؟یه سوال دیگه هم دارم تو اپدیت این مقاله هم« اکراس» رو میارید دیگه؟
از لحاظ سینماتیک و... خب اکراس د اسپایدر ورس بهتره ولی یه مشکل بزرگ داره که ادمو اذیت میکنه، از این لحاظ امیزینگ1 شخصیت پیتر رو وفادار تر به تصویر کشید...
حیف همچین شاهکاری که با طمع سونی ارزشش پایین اومد، البته چون این فیلم دو قسمتیه، و ما فقط قسمت اولو دیدیم فکر کنم یه کم واسه قضاوت زود باشه چون نصف فیلمو دیدیم، شاید یه دلیلی بوده باشه واسه اون کار پیتر که تو قسمت بعدی بهمون نشون بدن، ولی باز هم این رفتار پیتر اذیتم میکنه
نقل قول کردن
mtm
#205 mtm 1402-07-05 08:52
به نقل از Haj Peter:
آقای ترابی یه سوال دارم ، شما به فیلم امیزینگ 8 دادید و به اکراس د اسپایدر ورس هم 8 دادید، شما کدوم یک رو بهتر میدونید و بیشتر دوستش دارید؟یه سوال دیگه هم دارم تو اپدیت این مقاله هم« اکراس» رو میارید دیگه؟
از لحاظ سینماتیک و... خب اکراس د اسپایدر ورس بهتره ولی یه مشکل بزرگ داره که ادمو اذیت میکنه، از این لحاظ امیزینگ1 شخصیت پیتر رو وفادار تر به تصویر کشید...
حیف همچین شاهکاری که با طمع سونی ارزشش پایین اومد، البته چون این فیلم دو قسمتیه، و ما فقط قسمت اولو دیدیم فکر کنم یه کم واسه قضاوت زود باشه چون نصف فیلمو دیدیم، شاید یه دلیلی بوده باشه واسه اون کار پیتر که تو قسمت بعدی بهمون نشون بدن، ولی باز هم این رفتار پیتر اذیتم میکنه

من قطعا به قول شما "اکراس" را بیشتر دوست دارم و قطعا هم تو این مقاله میارمش
نقل قول کردن
Hellblazer
#206 Hellblazer 1402-08-04 21:39
به نقل از Ksjfhdfhj:
اقای ترابی لیست شما بی نقص ولی به نظرم دی سی نباید فیلم هاش در لیست می بود جدا رتبه دبتمن بالاست ،فیلم پر ایراد بود اسپویل‌.....





رابطه بتمن و گوردون مبهم بود اعتماد گوردون به بتمن هیچ توضیحی نداره دفاع از بتمن در صحنه جرم و اداره پلیس غیر منطقی بود در یکی از دیالوگ ها گوردون به بتمن میگه من اصلا نمیدونم تو کی هستی و در یک صحنه با خودش اسلحه میاره گوردون بعد بتمن بهش میگه اسلحه نه و گوردون میگه این تخصص تو مرد . برای کسی که از بتمن دفاع میکنه و بتمنو به صحنه ها جرم میاره چنین حرفی مسخرس یعنی بعد این همه مدت نمیدونه بتمن با اسلحه مشکل داره ؟جیمز گوردون واقعا شخصیت ضعیفی داشت و الفرد که مهمترین شخصیت مکمل بتمن کوتاه حضور داشت و بعد از انفجار در تخت بیمارستان کارگردان خواست یک صحنه احساسی خلق کنه ولی چرا باید با شخصیت که اندازه گوردون هم در فیلم حضور نداشت با این صحنه ارتباط قرار کنم ؟شخصیت سلینا کایل اصلا فوق‌العاده بیخود بود شخصیت انقد آبکی ندیده بودم بشدت بیمزه بود و صلا چرا بود چه تأثیری داشت جزء یک خراش برای کارمیان فالکون،شخصیت سلینا کایل فراموش شدنی بود و ریدلر که افتضاح بود تریلر ها نوید یک قاتل باهوش و ترسناک میداد اما این ابلح بود!!اینقدر که تشخیص نداد شاید نامه ای که برای کشتن بروس فرستاد رو خدمتکاری بخونه و از کجا شخصیتی به این خنگی می دونست بروس همون بتمن . ریدلر رسما درکنار پنگوئن دلقکی فیلم بودن پنگوئن کالین فارل مصنوعی بود خیلی این همه تعقیب گریز برای تلفظ اشتباه یک کلمه ودرباره بتمن این بی خود ترین بتمنی بود که دیدم کاریزما نداشت و شخصیت ماستی داشت رابرت پنتیسون هم افتضاح بود ایشون همون تایلایت بازی می کرد بهتر بود،کلا فیلم بولد شده‌ای بود هستش .

سلام عرض می‌کنم به Ksjfhdfhj؛ امیدوارم حالت خوب باشه.
تمام تلاشم رو می‌کنم که نظری که میدم (مثل آقای ترابی عزیزم) بی‌طرفانه و منصفانه باشه.
ببین، دیگه اینجوری‌ها هم میگی نیست، درسته، فیلم ایراداتی‌ داشت، حتی همین مردعنکبوتی ۲ سم ریمی هم کاملا ۱۰۰ درصد بی‌نقص و به قول معروف Perfect نیست؛ این قانون نانوشته‌ی هالیووده‌، هیچ فیلمی کامل نیست؛ همه‌ی فیلم‌ها ایراداتی دارند، بعضی‌ها خیلی خیلی جزئی اون قدری که به چشم نمیان مثل انتقام‌جویان ۴ یا مردعنکبوتی ۲؛ بعضی‌ها هم بیشتر اون قدری که تو ذوق میزنه، مثل بلک آدام و تور ۴ و اترنالز یا مثلا بلک‌ویدو.

(اول از همه چیز ازت درخواست دارم که نوشته های من رو با لحن آروم‌ و دوستانه در نظر بگیری چون منم خیلی دوستانه و در آرامش اینا رو نوشتم.)

بگذریم، درباره‌ی جملاتت صحبت می‌کنم با اجازه‌ت:

ببین رفیق، این فیلم قرار بود برهه‌ای از زمان رو به تصویر بکشه که بتمن مدتی از شروع فعالیتش‌ می‌گذره، پس طبیعیه‌ که گوردون‌ بهش (حداقل) نیمچه اعتمادی داشته باشه.
مشابه فیلم مردعنکبوتی بازگشت به خانه که تونی استارک به پیتر اعتماد کرده بود و یه لباس خفن و پر از امکانات بهش داده بود.

فرموده‌اید سلینا کایل به شدت بی‌مزه بود، مگه قرار بود بیاد استندآپ‌ کمدی برگزار بکنه؟!
فرموده‌اید اصلا چرا بود چه تاثیری داشت، تاثیرش و نقشش اطلاعات گرفتن از دادستان بود که خود آقای ترابی عزیزم هم فرموده بودن که این صحنه رو خیلی دوست دارن.

فرموده‌اید ریدلر که افتضاح بود!!!!!
این دیگه نامردی بود! ریدلر به اون خوبی! من که به شخصه خیلی هم ازش خوشم اومد. («ابلح‌» رو هم خوب اومدی! مرز های ادبیات و نگارش جابجا شد.)

فرموده‌اید پنگوئن‌ دلقک فیلم بود!!!
دوست عزیزم، آقای کالین فارل، در نقش پنگوئن در کنار آقای جان تورتورو‌ بازیگر نقش کارماین‌ فالکونه‌ از ستاره‌ها و نقاط قوت این فیلم بودن، کم‌لطفی و بی‌انصافیه که اینجوری بکوبیم‌شون.

«بتمنی که کاریزما‌ نداشت...» والا من که از هر کسی پرسیدم صحنه‌ی تعقیب گریز بارونی و صحنه‌ی مبارزه‌ی شب هالووین رو جزء خفن‌ترین صحنه‌ها معرفی می‌کرد. (تازه این برای وقتی هستش که تریلر دوم فیلم، توی DC Fandom معرفی شد.)
و البته اگر ازم ناراحت نمیشی، مشخصه که موقع نوشتن کامنتت‌ خیلی دلت پر بوده، چون از ابتدا تا انتها از فیلم بد گفتی و اولاش هم گفتی که فیلم های DC نباید توی لیست حضور داشته باشن و... ضمن اینکه قشنگ معلومه‌ که خیلی تند تند و با بی‌دقتی و عصبی کامنت نوشتی.
در کل یه مقدار بی‌انصافیه اینجوری کوبیدن فیلمی که میلیون‌ها هوادار داره و میلیون‌ها دلار به حق فروش داشته؛ البته که سلیقه با سلیقه فرق داره.

خیلی حرف زدم، امیدوارم آقای ترابی جسارت من رو ببخشند که اینقدر صحبت کردم و بدون رخصت گرفتن از ایشون همچین نظری دادم.
نقل قول کردن
Saman Mahbub
#207 Saman Mahbub 1402-09-02 03:47
به نقل از Ksjfhdfhj:
کلا بتمن شخصیتی هست که بدرد فضای واقعگرایانه نمی خوره هر موقع حضور داشت در این فضا همه چی حوصله سربر و مصنوعی بود مثل مت ریوز و نولان البته بجز batman begins که ایراداتی که داشت اکشن و فضاسازی گاتهام وقانون نکشتن بتمن و شخصیت ریچل و فاکس بود که اضافه بودن ، وقتی الفرد و گوردون هستن دیگه حضور دوشخصیت آبکی چه اهمیتی داره ، درباره brave and bold فکر کنم فانتزی باشه و بتمن در فضای واقعگرایانه نباشه البته داستان مهمه و تازه بودن که باعث خوب بودن فیلم میشه، من نمی تونم پیش بینی کنم ولی فکر کنم اکشن فیلم بهترین اکشن بتمن باشه چون در فیلم ضعیف فلش بتمن از گجت خیلی استفاده می کرد و مبارزاتش مثل نولان نبود و از زک بهتر بود در کل احتمال اینکه فیلم اشغال باشه زیاد هست.


دوست عزیز واقعا میگی بتمن بدرد فضای واقعه گرایانه نمیخوره؟
بر چه مبنایی؟
بعد چطور از سه گانه نولان فقط بتمن آغاز میکند خوبه؟
اونم وقتی قسمت دوم،اولین نمونه از فیلم ابرقهرمانی با فیلنامه‌ای پنج پرده‌ای به سبک نمایشنامه ‌های شکسپیر بود(خصوصا هملت) و تنها نمونه.
میدونم ستایش از بازی لجر زیاد ولی حقشه.
فقط به بازی اجزای صورتش دقت کن،حرکات زبان،پلک و غیره تا حتی خط پیشانی و نحوه ادای کلمات:)
طرف یه وجه جدید به جوکر اضافه کرد.
به چالش میطلبم شمارو که فقط یک مثال از بازی چنین پرجزئیات در تمام نقش‌های ویلن تاریخ سینما بتونی بزنی.(نزدیک ترین مورد همون ویلم دفو عزیز)
البته نظر شخصیه درک میکنم.
همونقدر که مردعنکبوتی در یک غالب خاکی و ابرقهرمانی مردی و مظلوم خوب میشینه.
بتمن هم در غالب واقعه گرایانه با تم تاریک بسیار زیبا میشینه.
هرچی نباشه بتمن یک ابرقهرمان تکنولوژی محور نه ابرقدرت دار.
ضمن اینکه کارآگاه هم هست دیگه.
و از اوناست که اگر در مبارزه اول که غریبی براش کشتیش که کشتیش وگرنه تا آخر عمر باید ازش کتک بخوری:))))
نقل قول کردن
Hfhchh
#208 Hfhchh 1402-12-05 13:26
آقای ترابی نظرتون درباره guardians of galaxy 3 چیه؟
نقل قول کردن
mtm
#209 mtm 1402-12-15 11:18
به نقل از Hfhchh:
آقای ترابی نظرتون درباره guardians of galaxy 3 چیه؟

فیلم خوبیه
بزودی که مقاله آپدیت بشه میارمش داخل مقاله
نقل قول کردن
TMNT - FAN
#210 TMNT - FAN 1402-12-26 00:15
آدم هر چی فکر میکنه از اسپایدرمن ۲ نمیتونه ایرادی بگیره بخصوص ایرادی که کیفیت فیلم رو پایین آورده باشه
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید