10 دفعه ای كه ابرقهرمانان مجبور شدند به خاطر "منفعت جمعی"، ابرقهرمانان دیگر را بكشند

10  ابرقهرمانی كه مجبور شدند به خاطر "منفعت جمعی"، ابرقهرمانان دیگر را بكشند

 همانطور كه حتما در شماره 3 از كمیك جنگ داخلی II خوانده اید، «هاكای» مجبور شد بنا به درخواست خود «بروس بنر» او را با تیری ویژه بكشد و این مقاله به همین مناسبت ترجمه شده است!

مقدمه: درسته كه بنر یك سال بود كه به هالك تبدیل نشده بود ولی چون احتمال میداد شايد دوباره همچین اتفاقی بیفته از مدتها قبل از هاكای خواسته بود كه هر وقت حس میكنه داره به تبدیل به هالك میشه، بكشتش. چنین چالشی معمولا به ندرت در كمیك های ابرقهرمانی روی داده. البته وقتی ابرقهرمانان در اواخر دهه 30 میلادی و اوایل دهه 40 خلق شدند چون اغلب از روی داستان های Pulp الهام میگرفتن، گاهی اوقات دست به كشتن میزدند ولی از دهه 50 به بعد تمایل به كشتن در آنها كمتر و كمتر شد. تا اینكه اما دهه 80 میلادی شروع شد و ابرقهرمانان دوباره به سمت كشتن متمایل شدن ولی حتی در آن دهه نیز ایده كشته شدن یك ابرقهرمان توسط یك ابرقهرمان دیگر به شدت نادر بود و اگر هم این اتفاق میفتاد بیشتر به این خاطر بود كه آن ابرقهرمان مقتول، خبیث شده بود (مثلا گرین ارو مجبور شد بهترین دوست خودش «هال جوردن» رو بكشه چون تبدیل به Parallax شده بود) . یا به خاطر اینكه ابرقهرمان قاتل را شستشوی مغزی داده بودند (مثلا ولورین يك بار چون توسط نینجاهای تروریست Hand شستشوی مغزی داده شد ، Northstar رو كشت) . بنابراین كشته شدن یك ابرقهرمان به خاطر "منفعت جمعی" یا "خیر عمومی" (greater good) هنوز هم خیلی ایده نادری است ولی در این مقاله كه در سایت فوق العاده comic book resources چاپ شده، 10 باری كه این اتفاق افتاده مورد بررسی قرار گرفته كه امیدوارم از خوندنش لذت ببرید. فقط توجه داشته باشید كه این لیست به ترتیب سال چاپ چیده شده است.

 

1- ولورین و ریچل سامرز

1- ولورین و ریچل سامرز

چاپ شده در شماره 207 از كمیك Uncanny X-Men  

در این داستان «ریچل سامرز» سعی كرد از Selene انتقام بگیره (Selene ، ملكه سیاه گروه خبیث Hellfire Club بود) ریچل دختر جین گری از یك آینده موازی بود و دلیل انتقامش هم این بود كه Selene یكی از دوستانش رو به قتل رسونده بود) . ضمنا معلوم شد كه ریچل هم مثل مادرش میتونه به قدرت های مخرب «فونیكس» دست پیدا كنه. در هر حال ريچل تصمیم گرفت Selene رو بكشه ولی ولورین از افكارش باخبر شد . بنابراین رفت دنبالش و بهش گفت كه نبايد Selene رو بكشه. ولی ریچل به ولورین گفت كه فقط مرگ میتونه جلوش رو بگیره. ولورین هم چنگال هاش رو درآورد و زد بهش (چون از قبل میدونست دیر یا زود قدرت های فونیكس در او ظهور میكنه). ولی خوشبختانه ریچل نمرد چون از قدرت های خوشد استفاده كرد تا خودش رو شفا بده. ممكنه بگید كه ولورین كه ریچل رو نكشت پس چرا تو این لیسته؟ باید بگوییم كه واقعا قصدش رو داشت! پس تو این لیست قرار گرفته!

مطالب مرتبط:

معرفي ولوورين

 

2- دزلر و روگ ( Dazzler and Rogue)

2- دزلر و روگ ( Dazzler and Rogue)

چاپ شده در شماره 247 از كمیك Uncanny X-Men  

دقیقا 40 شماره بعد از قضیه ولورین و ریچل سامرز، گروه ایكس من مجبور شد نبرد سختی با سنتینل اصلی به نام Master Mold انجام بده ( در این داستان Master Mold با روباتی از آینده به نام Nimrod تركیب شده بود) . مردان ایكس هر كاری كردن فایده ای نداشت و Master Mold واقعا قوی بود. «روگ» حتی قدرت های «كلاسوس» رو جذب كرد ، از اتمسفر زمین رفت بیرون و مثل یك گلوله توپ خودش رو زد بهش ولی حتی این هم جلوي Mater Mold رو نگرفت . تا اینكه «دزلر» (یكی دیگر از اعضای مردان ایكس) به فكرش رسید به Master Mold شلیك كنند تا از دريچه جادویی Siege Perilous رد بشه. ولی مشكل اینجا بود كه روگ به خاطر ضربه اي كه به Master Mold بود، بهش چسبیده بود و اگر اینكار رو میكردن روگ هم با او از Siege Perilous عبور میكرد! روگ از قدرت های ذهن خوانی هم تیمی خودش یعنی «سایلوك» استفاده كرد تا به دزلر بگه كه اینكارو بكنه چون اگه نكنه Master Mold همه رو میكشه. در نتیجه روگ همراه با Master Mold از پرتال رد و ظاهرا كشته شد (البته بعدا معلوم شد هردوشون زنده موندن) . جالبه كه بدونيد چند شماره بعد هم «هاوك» به طور تصادفی «استورم» رو كشت!!! واقعا میبینید كميك های X-men چقدر غیر قابل پیشبینی هستند؟ آدم عضو این گروه باشه ممكنه به دست هر كسی كشته بشه، به خصوص دوستان خودش!!!

مطالب مرتبط:

معرفي Rogue

 

3- نیمور و مارینا  ( Namor and Marrina)

3- نیمور و مارینا  ( Namor and Marrina)

چاپ شده در شماره 293 از كمیك Avengers  

«مارینا» یك بیگانه دریایی بود كه به گروه "آلفا فلایت" ملحق و بعد از مدتی عاشق «نیمور» شد. آنها با هم ازدواج كردن و مارینا هم یه جورایی عضو افتخاری اونجرز شد. ولی بعد از اینكه حامله شد ، DNA بیگانه او باعث شد به یك موجود دریایی عظیم تبدیل شود . اونجرز سعی كردند او را خوب كنند ولی فایده ای نداشت . تا اینكه «كاپیتان مارول» و «ثور» به این نتیجه رسیدند كه چاره ای جز كشتنش ندارند. آنها سعی كردند با رعد و برق اینكار رو بكنند ولی موفق نشدند . بنابراین خود نیمور مجبور شد با شمشیر ویژه «شوالیه سیاه» این كار رو بكنه و اینگونه بود كه نیمور زن خودش رو كشت .

مطالب مرتبط:

معرفي نيمور

معرفي شواليه سياه

 

4- شیفت و  و ایندیگو  ( Shift and Indigo)

4- شیفت و  و ایندیگو  ( Shift and Indigo)

چاپ شده در شماره 25 از كمیك Outsiders  

وقتی «ایندیگو» برای اولین بار در قرن بیست و یكم حاضر شد ، یك روبات انسان نما بود كه به سختی اسییب دیده بود . بعد از اینكه به طور غیر عمد به «سایبورگ» حمله كرد، گروه "تایتان های نوجوان" و "یانگ جاستیس" بهش حمله ور شدند . او در حالی كه میخواست از خودش دفاع كنه باعث شد تا  روبات سوپرمن فعال بشه و Donna Troy  و Lilith رو بكشه. ولی به هر حال قهرمانان فهمیدند كه ایندیگو نمیخواد بهشون صدمه بزنه. بنابراین تبديل شد به یكی از اعضای خوب تیم و حتی عاشق هم تیمی خودش یعنی «شیفت» شد . با این حال به طور تراژیكی معلوم شد كه در تمام این مدت  نسخه پلیدی از Brainiac-8 بوده . در واقع او برنامه ای هوشمند بوده كه فقط قرار بوده اعتماد تیم رو به خودش جلب كنه . سپس ایندیگو به شیفت التماس كرد كه بكشتش تا نكنه در قالب Brainiac-8 به بقیه صدمه بزنه. شیفت هم همین كار رو كرد. در لحظه ای احساسی او  قبل از مردن به شكل انسانی درآمد و به آرزوی خودش رسید ...

 

5- ولورین  و جین گری (  Wolverine and Jean Grey)

5- ولورین  و جین گری  (Wolverine and Jean Grey)

چاپ شده در شماره 3 از كمیك X-Men: Phoenix – Endsong

در طی رویداد X-Men: Phoenix – Endsong، امپراتوری فضایی Shi'ar ، سعی كرد نیروی فونیكس را برای همیشه نابود كنه. ولی ناموفق بود و نیروی فونیكس به زمین برگشت و فهمید كه «جین گری» كشته شده. به همین دلیل این نیروی عظیم، جین را زنده  و تبديلش كرد به «فونیكس سیاه». ولی جین گری سعی كرد با نیروی فونیكس مبارزه كنه. بنابراین از ولورین خواست تا مرتبا اونو بكشه! (چون هر بار كه ولورین اون رو میكشته  و دوباره زنده ميشده ، نیروی فونیكس هم ضعیف تر میشده) . بلاخره نیروی فونیكس اونقدر ضعیف شد كه جین تونست خودش رو ازش جدا كنه. سپس نیروی فونیكس دست به طغیان زد و سعی كرد میزبانان جدیدی برای خودش پیدا كنه. بنابراین جین سعی كرد فونیكس رو دوباره به خودش جذب كنه و جونش رو فدا كنه  چون تنها راه كشتن نیروی فونیكس این بود كه در وجود جین بمیره. ولورین هم كه از نقشه جین خبر نداشت دوباره اونقدر بهش ضربه زد تا دوباره نیروی فونیكس رو به خیال خودش ضعیف كنه كه ناگهان متوجه شد جین واقعا مرده. و اینگونه ولورین زنی را كه خیلی دوست داشت، كشت.

مطالب مرتبط:

نيروي فونيكس چيست؟

معرفي جين گري

مهمترین اتفاق ها در کمیک های ایکس من: جین گری از مارول گرل به فونیکس سیاه تبدیل میشود

5 شخصیت كمیك بوكی که قدرت های خدامانند به دست آوردند

10 زنده شدن غیر قابل باور در دنیای كمیك!

لحظات ماندگار عالم مارول: «فونیکس» برمیخیزد

لحظات ماندگار عالم مارول: جين گري خودكشي ميكند

 

6- ثور  و واسپ   Thor and Wasp))

6- ثور  و واسپ   Thor and Wasp))

چاپ شده در شماره 8  از كمیك Secret Invasion

در رویداد معروف Secret Invasion  ، كره زمین توسط نژاد بیگانه های فضایی Skrull (كه میتونند خودشون رو به شكل بقیه دربیارن) مورد حمله قرار گرفت. در قسمت پایانی این رویداد به نظر میرسید كه قهرمانان مارول در حال پیروزی بر آنها هستند ولی Skrull ها ناگهان یك نقشه عجيب رو كردند. یعنی یكی از Skrull كه خودش را به شكل مرد مورچه ای درآورده بود، ماه ها به «واسپ» (همسر مرد مورچه ای) فرمولی داده بود تا بتواند سایز خودش را بزرگ تر كند . در واقع Skrull ها با این كار میخواستند واسپ تبدیل به یك بمب بزرگ شود و بقیه رو بكشه. بنابراین ثور مجبور شد واسپ رو قبل از اینكه منفجر بشه، به قتل برسونه.

مطالب مرتبط: معرفي واسپ

 8 کمیک مهم "مرد مورچه ای" (Ant-Man)

 تایید شد: واسپ (Wasp) در فاز 3 فیلم های مارول خواهد بود

 

7- سنتری   و آریز   Sentry and Ares))

7- سنتری   و آریز   Sentry and Ares))

چاپ شده در شماره 2  از كمیك Siege

وقتی در جریان رویداد Siege، «نورمن آزبورن» و گروه پلید اونجرهای او ، "آزگارد" را محاصره كردند ، «سنتری» واقعا فكر میكرد نورمن راست میگه و آزگارد برای مردم زمین یك تهدید هستند . اما سپس «آریز» كه هم تیمی «سنتری» بود فهمید كه نورمن نقشه های بدی كشیده و سعی كرد نورمن رو بكشه بنابراین سنتری فكر كرد كه داره كار خوبی میكنه و  در دفاع از نورمن، آریز رو كشت.

 

8- ثور و سنتری  Thor and Sentry))

8- ثور و سنتری  Thor and Sentry))

چاپ شده در شماره 4  از كمیك Siege

پس از اینكه سنتری، آریز را كشت دیگه كاملا تحت كنترل نیمه خبیث خودش یعنی Void  قرار گرفت. سنتری سپس  "آزگارد" را به خاك و خون كشید و برادر ناتنی ثور یعنی «لوكی» رو جلوی چشمان دیگران با بیرحمی تمام كشت. سپس قهرمان ها یك هواپیمای سازمان شیلد (كه بهشون helicarrier گفته میشه) رو روی سرش خراب كردن و باعث شدن تا سنتری دوباره به نیمه خوب خودش تبدیل بشه. سنتری سپس به ثور و «مرد آهنی» التماس كرد تا بكشنش تا ديگه همچين كارهايي نكنه. آنها این درخواست را رد كردند چون عقیده داشتند برای كارهایی كه در قالب Void كرده باید دادگاهی بشه . سپس سنتری كه دید درخواستش فایده ای نداره، دوباره به Void تبدیل شد تا قهرمان ها مجبور به كشتنش بشن. بنابراین ثور او را به قتل رساند.  

مطالب مرتبط:

معرفي Sentry

 

9- روگ و اسكارلت ویچ ( Rogue and Scarlet Witch)

9- روگ و اسكارلت ویچ ( Rogue and Scarlet Witch)

چاپ شده در شماره 14  از كمیك Uncanny Avengers

گروه اونجرز داشت با دوقلوهای «آپوكالیپس» مبارزه میكرد (آين دوقلوها در واقع فرزندان «آركانجل» بودند). سپس ولورین، «اسكارلت ویچ» و «واندر من» توسط اونا و «چهار سوار آپوكالیپس» دستگیر شدند. این وسط «رد اسكال» به اطلاعاتی دست یافت كه با استفاده از اونا میتونست دنیا رو علیه میوتانت ها بكنه. سپس دوقلوهای آپوكالیپس به اسكارلت ویچ یك پیشنهادی كردند: اگه طلسمی ایجاد نكنه كه با اون میوتانت ها به سیاره ژوپیتر منتقل بشوند، به رد اسكال كمك ميكنند تا نقشه خودش رو عملی كنه. اسكارلت ویچ گفت كه این كار رو میكنه ولی در ذهنش نقشه ای داشت تا بر دوقلوهای آپوكالیپس پیروز بشه. منتهی روگ فقط شنید كه اسكارلت ویچ  میخواد اون طلسم رو اجرا كنه و چون از قبل هم از اسكارلت ویچ سر قضیه House of M ناراحت بود، تصمیم گرفت او را بكشه. بنابراین با لمس كردن پوست ولورین، چنگال هاش رو ازش قرض گرفت و با اونا اسكارلت ویچ رو كشت.

مطالب مرتبط:

معرفي اسكارلت ويچ

75 لحظه ماندگار مارول: «اسكارلت ویچ» نیروی فوق بشری میوتانت ها را میگیرد

معرفي واندر من

 

10- اسكادران سوپریم  و نیمور  Squadron Supreme and Namor))

10- اسكادران سوپریم و  و نیمور  Squadron Supreme and Namor))

چاپ شده در شماره 1  از كمیك Squadron Supreme

اونایی كه رویداد "جنگ های پنهان" رو تو سایت spidey به زبان فارسی خوندند میدونند كه در این داستان «نیمور» ابتدا خودش را با گروه خبیث «توطئه گر» (Cabal) متحد كرده بود چون اعتقاد داشت اعضای Illuminati دل و جیگر كافی  ندارند و حاضر نیستند برای نجات كره زمین دست به كشتن بزنند. سپس نیمور و گروه توطئه گر چندین سیاره را نابود كردند. گروه "اسكادران سوپریم" هم بعد از وقایع جنگ های پنهان از دنیای خودشون به دنیای اصلی مارول راه پیدا كردند و تصمیم گرفتند به خاطر اینكه نیمور در نابودی دنیای یكی از هم تیمی هاشون به نام Spectrum  نقش داشته،  ازش انتقام بگیرند. بنابراین  رهبر اسكادران سوپریم یعنی «هایپریون» به آتلانتیس حمله و سر از بدن نیمور جدا كرد!

مطالب مرتبط:

شماره آخر کمیک جنگ های پنهان (Secret Wars) ترجمه شد + لینک دانلود مستقیم

جنگ های مخفی چگونه آغاز شد؟ - قسمت اول

جنگ های مخفی چگونه آغاز شد؟ - قسمت دوم

جنگ های مخفی چگونه آغاز شد؟ - قسمت سوم

جنگ های مخفی چگونه آغاز شد؟ - قسمت چهارم

آشنايي با گروه Cabal

 

مهدی ترابی مهربانی

منبع: سايت comicbookresources.com

All rights reserved © Spidey.ir 2016

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn