این مقاله به مناسبت پخش نسخه بلوری فیلم جاستیس لیگ دوباره در صفحه نخست سایت قرار میگیرد ...
همه ما میدانیم که در حال حاضر،صنعت کمیک در دنیا در دستان دو غول بزرگ ساخت کمیک،یعنی MARVEL و DC است.ما قبلا در همین وبسایت،مقاله ای تحت عنوان«100 شخصیت برتر مارول»داشته ایم و با آنها آشنا شده ایم.اما حالا وقت آن رسیده است که با 10 ابرقهرمان برتر DC آشنا شویم.
10-نایت وینگ/دیک گریسون(Night wing)
اولین حضور: Tales of the Teen Titans #44(جولای 1984)
خالقین:مارو ولفمن،جرج پرز
قدرت و توانایی:از آمادگی جسمانی بالایی برخوردار است،در هنر های رزمی تخصص بالایی دارد،بسیار باهوش است،از اسلحه های مخصوص خودش استفاده میکند،یک رهبر کاریزماتیک است.
دیک گریسون با نام کامل ریچارد جان "دیک" گریسون،اولین و همچنین بهترین دستیار بتمن است.او به همراه پدر و مادرش مری و ریچارد در سیرک نمایش اجرا میکردند.آنها به قدری در کار خود ماهر بودند که به آنها لقب "flying graysons" که به معنای "گریسون های پرنده" است داده بودند زیرا آنها آکروبات باز های بسیار قهاری بودند.دیک وقتی 8 ساله بود خانواده اش جلوی چشمش به قتل رسیدند اما "بروس وین"(بتمن) که در میان تماشاگران سیرک بود،این صحنه را دید و سرپرستی دیک را به عهده گرفت.بروس که قبلا همان اتفاق برایش اتفاق افتاده بود(خانواده بروس وین جلوی چشمانش کشته شدند)از این میترسید که دیک هم مثل خودش شخصیتی دارک و خشن و بدبین شود و برای همین اورا طوری بزرگ که که مثل خودش(بروس وین)نباشد.بروس وین هویت خود را در همان کودکی دیک،برای او فاش کرد و شروع کرد به تعلیم دادن او.پس از گذشت چند سال و وقتی که دیک 13 ساله شده بود،در لباس رابین به بتمن کمک کرد و با جرم و جنایت مبارزه کرد.بعد از مدتی او از بتمن جدا شد و به تنهایی کار کرد و هویت "نایت وینگ"(night wing)را برای خود انتخاب کرد که از اسم یک قهرمان اهل سیاره "کریپتون"الهام گرفته شده بود.وقتی کمر بتمن توسط "بین" در کمیک "نایت فال"(knightfall)شکست،بتمن شخصی به نام "عزرائیل" را تا زمانی که خودش بهبود یابد،جانشین خود کرد اما پس از مدت کوتاهی فهمید که او یک دیوانه است و هویت بتمن را از او گرفت.سپس هویت بتمن را به دیک داد.او تا سال شروع کمیک new 52(سال 2011) بتمن بود.البته مدتی هر دو با هم بتمن بودند.
توجه:منظور ما از اولین حضور،اولین حضور به عنوان نایت وینگ است وگرنه اولین حضور دیک گریسون در کمیک38 Detective Comics بود.
9- جان کنستانتین(John Constantine)
اولین حضور:The Saga of Swamp Thing #37 (June 1984)
خالقین:آلن مور،جان تالبن،استیون بیست
قدرت و توانایی:جن گیری،تسلط به جادو،قدرت مقابله با ارواح را دارد،یک ضد قهرمان است.
جان کنستانتین یک جنگیر بسیار ماهر است و قدرت مقابله با ارواح را دارد.او یک ضد قهرمان است و شخصیت تقریبا دارکی دارد.جان کنستانتین از جذاب ترین شخصیت های دنیای DC است و اولین بار در شماره 37 از کمیک The saga of swamp thing توسط آلن مور کبیر (که کمیک های ماندگار بسیاری مانند بتمن : جوک کشنده خلق کرده است) خلق شد.او در جوانی خودکشی کرد و 2 دقیقه را درجهنم گذراند اما با تلاش پزشکان،دوباره به زندگی بازگشت.او سپس تصمیم گرفت برای توبه کردن،به جنگیری روی بیاورد.بر اساس این شخصیت،در سال 2005 یک فیلم سینمایی با نام «کنستانتین» ساخته شد که در آن کیانا ریوز نقش جان کنستانتین را بازی کرد که بر اساس نقد وبسایت «روتن تومیتوز»،نمره 46 از 100 (که نمره پایینی حساب میشود) را از منتقدین این وبسایت دریافت کرد.همچنین در سال 2014 یک سریال بر اساس همین شخصیت ساخته شد که متاسفانه باز هم انتظارات هواداران را برآورده نکرد.
8-جان جونز/شکارچی مریخی(Martian Manhunter)
اولین حضور: Detective Comics #225(Nov. 1955)
خالقین:جوزف ساماکسون،جو سرتا
قدرت و توانایی:چابکی و قدرت فرا بشری،بنیه بالا،هوش بالا،قابلیت تلپاتی،حواس 9 گانه،قدرت بینایی(دید)مریخی،پرواز،خود شفابخشی،تغییر دادن شکل بدن خود،حرکت دادن اجسام با ذهن،قدرت ذهنی بالا.
یکی از اعضای قدیمی گروه« Justice League»،یک مریخی است که تقریبا میشود گفت با شخصیت «Vision» شرکت مارول شباهت هایی هرچند کم از نظر شخصیتی دارد.در سال 1955 بود که یک دانشمند اهل کره زمین به نام « Dr. Saul Erdel»،مشغول آزمایش کردن روی یک تکنولوژی بیگانه که احتمالا یک تکنولوژی مریخی بود که به صورت کاملا ناخواسته و اتفاقی «جان» را از فضا به سمت کره زمین و آزمایشگاه خود کشید.دکتر پس از دیدن او،از ترس دچار ایست قلبی شد!(مجسم کنید مشغول آزمایش روی یک جسم ناشناخته هستید و ناگهان یک بیگانه سبز رنگ 2 متر و 12 سانتی متری جلوی شما سبز شود!)حالا «جان» در زمین تنها مانده بود و هیچ راهی بری بازگشت به مریخ نداشت.او در مریخ به مردم کمک میکرد و مانند یک قهرمان بود.پس تصمیم گرفت تا در زمین هم به کار همیشگی خود بپردازد یعنی نجات مردم.«جان» همواره به مردم کمک میکرد و برایش مهم نبود که در چه لباسی این کار را انجام میدهد.رئیس یک شرکت،یک جاسوس،یک دیپلمات،یک کارآگاه،یک قهرمان و... .او رهبر و رئیس گروه Justice League United هم هست.
7- الیور کوئین/گرین ارو (Green Arrow)
اولین حضور:(November 1941)More Fun Comics 73
خالقین:مورت وایسینگر،جورج پپ
قدرت و توانایی:در حرکات آکروباتیک و هنر های رزمی ماهر است،تیر انداز ماهری است،ثروت زیاد(!)،هوش بالا،قدرت رهبری بالا،صاحب صنایع کوئین.
الیور کوئین،یک جوان عیاش و پولدار بود که تمام ثروت خود خود را،از میراث باقی مانده از پدرش(پدر و مادر الیور،وقتی که او کودک بود از دنیا رفته بودند) به دست آورده بود و علاقه شدیدی به رابطه با جنس مخالف(به قول معروف دختر بازی!)داشت.او یک تنبل به تمام معنا بود و هرچیز را که میخواست،فورا از طریق پول برایش فراهم میشد.اما یک بار که با قایق شخصی خود به دریا رفته بود،خدمه اش به او خیانت کرده،و او را به دریا انداختند و از او دور شدند.الیور که در دریا تنها و سردرگم مانده بود،تصمیم گرفت به امید اینکه جزیره ای یا قایقی پیدا کند که نجات یابد،شروع به شنا کردن کرد.بعد از مدتی شنا کردن او به یک جزیره رسید که مجبور شد 5 سال تمام را در آنجا بماند.او در جزیره تصمیم گرفت تا راهی برای بقا پیدا کند تا وقتی که راهی برای نجات یابد.الیور که به قول معروف در ناز و نعمت بزرگ شده بود،مجبور بود برای بقا دست به کار هایی بزند که حتی یکبار هم آنها را امتحان نکرده بود.او کم کم کار با تیر و کمان را آغاز کرد و و در استفاده از تیر و کمان به اوج مهارت و استادی رسید تا جایی که میتوانست حتی با چشم بسته هم به دقیق ترین شکل ممکن تیر اندازی کند.او بعد از 5 سال زندگی در آن جزیره بالاخره نجات یافت و به استارسیتی بازگشت.او که حالا مسئولیت پذیرتر از قبل شده بود،تصمیم گرفت تا به مقابله با جرم و جنایت و کمک به مردم بپردازد.
6- آرتور کری(اورین)/آکوامن(Aquaman)
اولین حضور: More Fun Comics #73 (November 1941)
خالقین:مورت وایزینگر، پل نوریس
قدرت و توانایی:شنای بسیار سریع،همه ی زبان های دنیا را بلد است و صحبت میکند(!)،کنترل موجودات دریای با تلپاتی(قدرت افکار)،استقامت بالا،نفس کشیدن در زیر دریا و هم خشکی،سرعت بالا،هوش بالا.
پادشاه هفت دریا و فرمانروای آتلانتیس،از پدری آمریکایی که نگهبان فانوس دریایی خلیج بود،و از مادری از خاندان سلطنتی آتلانتیس متولد شد.آتلانا(Atlana) پرنسسی زیبا اهل آتلانتیس بود که به دنیای خارج از آب علاقه زیادی داشت و میخواست بداند که دنیای روی آب چگونه است.به او بارها هشدار داده شد که به دنیای بیرون از آب سرک نکشد اما او همواره این کار را انجام میداد و خطراتی که دیگران درباره آنها حرف میزدند برایش مهم نبود.تا اینکه او به خاطر این رفتارش از آتلانتیس(Atlantis)تبعید شد تا اینکه شبی در یک طوفان وحشتناک او آسیب دید و بدن او با امواج دریا به ساحل رسید.تام کری(Tom Curry)نگهبان یک فانوس دریایی بود تا اینکه در همان شب،آتلانا را کنار ساحل دید و به کمک او رفت و او را نجات داد.تام و آتلانا از یکدیگر خوششان آمده بود بنابرین در فانوس دریایی به عنوان خانه زندگی کردند.آنها عاشق یکدیگر بودند و محصول این عشق،آرتور کری(Arthur Curry)بود.تام هیچ وقت مهم ندانست تا از آتلانا درباره گذشته او سوال کند و وقتی هم که آرتور متولد شد،رابطه آنها بسیار از قبل قویتر شد و تام هم نیازی نمیدید درمورد گذشته آتلانا بداند.هر ثانیه که از تولد آرتور میگذشت،رابطه تام و آتلانا محکم تر میشد.آنها زندگی خوب و بدن مشکلی داشتند تا اینکه وقتی آرتور 2 ساله بود،تام او را در حالی یافت که بیش از 1 ساعت را در زیر آب بدون خفه شدن میگذراند.از این اتفاق چند سال گذشت و آتلانا در آخرین ساعات عمر خود تمامی حقایق درمورد خود را برای آرتور و تام فاش کرد.او به آرتور میگوید که از کجا آمده(شهر گمشده آتلانتیس)و در مورد قدرت های آرتور به او می آموزد.بعد از مرگ آتلانا هم آرتور و هم تام لطمه شدیدی میخورند و حفره ای را در زندگی خود احساس میکنند.بعد از مدت کوتاهی تام به آرتور آموزش های لازم را برای تقویت جسم و روح و ذهن خود میدهد تا بتواند از آنها به خوبی استفاده بکند.او با پدرش زندگی میکند تا اینکه تام هم از دنیا میرود.او سپس تصمیم میگرد تا فانوس،جایی که در آن بزرگ شده را ترک کند و به خانه اصلی خود یعنی آتلانتیس برود.او به آتلانتیس میرسد و تکیه بر تخت پادشاهی میزند و حاکم آتلانتیس میشود.او با دختر جوانی به نام مرا(Mera) که مسافری از یک بعد آبی دیگر به نام زیبل(Xebel)بود ازدواج میکند و همچنین آکوالد(Aqualad)را که جوان بود و سنی نداشت را زیر پر و بال خود بزرگ کرد.
5-پرنسس دایانا/واندرومن(Wonder Woman)
اولین حضور:All Star Comics #8(October 1941)
خالقین:ویلیام مولتون مارستون،لین وین(این دو زن و شوهر هستند)
قدرت و توانایی:هوش جنگی بالا،او یک الهه است،قدرت فراانسانی،مهارت بالا در مبارزات،از وسایل مقدسی برای مبارزه استفاده میکند(دو مچ بند،شمشیر،سپر،کمربند و یک صناب)،سرعت فراانسانی،قدرت عکس العمل سریع،طول عمر زیاد،مسلط به بیش 10 زبان.
"دایانا"که یک پرنسس و الهه بود،در جزیره ای دور افتاده و ناشناخته به نام "تمیسکیرا"(Themyscira) که تمام اهالی آن از نژاد آمازون ها بودند،به دست مادرش یعنی "ملکه هیپولیتا"(Queen Hippolyta)از خاک رس خلق شد(اما طی چند سال اخیر اریجین او به این گونه روایت شده است که او دختر زئوس،خدای خدایان است و توسط مادرش و خاله هایش بزرگ شده است).او بسیار شجاع بود و از کودکی یادگیری فنون رزمی را آغاز کرد و به سرعت به خیلی از مهارت های رزمی و جنگی تسلط کامل پیدا کرد و اما استادان او متوجه شدند که او قدرتی فرا طبیعی دارد به گونه ای که آنها به سختی در مقابل "دایانا" ایستادگی میکردند.بعدا معلوم شد که قدرت او حتی با قهرمانانی همچون سوپرمن(Superman) و فلش(Flash) نیز برابری میکند! البته این به این دلیل است که هنگام خلقت او،خدایانی همچون دمتر،گایا،هرمس،آرتمیس،آتنا و ... هرکدام به او قدرتی هدیه دادند که او را تقریبا شکست ناپذیر میکند.او هیچ شناختی از دنیای بیرون از جزیره نداشت تا اینکه روزی با خلبانی به نام "استیو ترور" که با هواپیمایش در جزیره "تمیسکیرا" سقوط کرده بود،مواجه شد."دایانا" از طریق "استیو" توانست به خارج از جزیره برود و با دنیای خارج از جزیره آشنا شود.او از قابلیت های فرا انسانی خود نهایت استفاده را برد و از آنها برای کمک مردم و خدمت به آنها استفاده کرد.او کمی بعد با 2 ابرقهرمان بزرگ یعنی "بتمن"(Batman) و "سوپرمن"(Superman)آشنا شد و درکنار آنها به مبارزه با جرم و جنایت پرداخت.او بعد ها توانست با چند قهرمان دیگر گروه "لیگ عدالت"(Justice League)را پایه گذاری کند.او همواره از قدرتمندترین و شناخته شده ترین قهرمانان کل دنیای کمیک به شمار میرود.
4-هل جردن/فانوس سبز (Green Lantern)
اولین حضور: Showcase #22(October 1959)
خالقین:جام بروم،گیل کین
قدرت و توانایی:اراده قوی،هرچیزی را میتواند با حلقه اش بسازد،هوش بالا در مبارزه،مراقب بخش 2814.
درست است که "هال جردن"(Hal Jordan) اولین گرین لنترن تاریخ کمیک نیست،اما از نظر نه تنها DC فن ها،بلکه از نظر خیلی کمیک فن ها مخصوصا خود من،او بهترین و جذاب ترین گرین لنترن تاریخ است!"هل جردن"جوان،یک خلبان به قول معروف شوخ و شنگ اما بسیار حرفه ای و کاربلد و عضو ارتش بود.او یک بار برای یک پرواز آزمایشی انتخاب شد و آن پرواز را انجام داد اما در حین همان پرواز،هواپیمایش دچار مشکل شد و به ناچار مجبور به فرود اضطراری شد.او تنها جایی را که برای فرود مناسب میدید منطقه ای متروکه بود که در آن نزدیکی قرار داشت."هل"به سرعت خود را به آنجا رساند و هواپیما را فرود آورد.او ناگها سفینه ای را دید که در آن نزدیکی فرود آمد و "هل" هم به سرعت رفت تا خلبان سفینه را نجات دهد اما او با "ابین ثور" که یک موجود فضایی بود مواجه شد!"ابین ثور" به او حلقه ای داد که با آن میشد قدرت اراده را متمرکز کرد و از آن علیه دشمنان استفاده کرد.فقط کسانی میتوانستند از قدرت واقعی این حلقه استفاده کنند که بتوانند بر ترس خود غلبه کنند."هل"از این حلقه در راه کمک به مردم استفاده کرد و کم کم به یکی از اعضای اصلی "لیگ عدالت" بدل گشت.در سال 2011،فیلمی بر اساس همین شخصیت با نام "فانوس سبز" ساخته و منتشر شد که در آن بازیگر نقش "هال جردن"،"رایان رینولدز" بود که سابقه بازی در چند فیلم ابرقهرمانی را هم در کارنامه خود دارد.اما متاسفانه،این فیلم نتوانست انتظارات مارا برآورده کند و جزو ناامید کننده ترین و بدترین فیلم هایی است بر اساس یک شخصیت دنیای کمیک ساخته شده است.
3-بری آلن/فلش(Flash)
اولین حضور: Showcase #4 (October 1956)
خالقین:رابرت کنایر،کارمین اینفانتینو
قدرت و توانایی:سرعت بالا،هوش بالا،قابلیت سفر های زمانی،قابلیت سفر به دنیا های دیگر،زخم هایش زود تر از حد معمول خوب میشوند.
خیلی از ما به لطف سریال تلویزیونی فلش(Flash)که از سال 2014 تا الان در حال پخش است آشنا شده ایم."بری آلن"هم مثل"هال جردن"(که اولین گرین لنترن نبود)اولین "فلش" دنیای کمیک نیست اما قطعا او جذاب ترین "فلش" از میان تمام "فلش" های دنیای کمیک است.در کودکی "بری"،مادر او توسط فردی کشته شد اما پدر "بری آلن" به اشتباه به عنوان مظنون این پرونده شناخته شد و به زندان رفت.او که از بی گناهی پدرش اطمینان کامل داشت،تصمیم گرفت تا متخصص بررسی صحنه های قتل های مشکوک و جرم شود تا بتواند بیگناهی پدر خود را ثابت کند."بری" که همیشه به خاطر کند بودن و دیر رسیدن به سر کار و قرار هایش،توسط دوستان و همکارانش مورد سرزنش و انتقاد واقع میشد،شبی بارانی به ناچار تا دیر وقت در آزمایشگاهش ماند اما درست لحظه خروج از آزمایشگاه،صاعقه ای از طریق پنجره ای که باز بود،به مواد شیمیایی کنار "بری" برخورد کرد و باعث شد تا او قدرت هایی باورنکردنی بدست بیاورد.میشود گفت بیشتر "فلش" های دنیای کمیک،بدترین و غیرقابل باور ترین اریجین ها را دارند اما این دلیل خوبی نیست که بگوییم به خاطر اینکه اریجین جذابی ندارد،پس شخصیتش هم جذاب نیست."بری آلن"،همواره از مهم ترین و تاثیر گذار ترین شخصیت های دنیای DC است و داستان های جذابی هم دارد.همانطور که میدانید،فیلم سینمایی "لیگ عدالت"(Justice League)،تا چند روز دیگر یعنی 17 نوامبر در آمریکا اکران میشود و ما قرار است "ازرا میلر" را در نقش "بری آلن/فلش"ببینیم.
2- بروس وین/بتمن(Batman)
اولین حضور: Detective Comics #27(May 1939)
خالقین:باب کین،بیل فینگر
قدرت و توانایی:حداکثر توان روحی و جسمی،هوش بسیار بالا،دارای بهترین تجهیزات برای نبرد،استاد در تمامی فنون رزمی،استاد در استتار،گارآگاه حرفه ای،ستاد تغییر چهره،قادر به استفاده از انواع اسلحه،استاد استفاده از تکنولوژی،استاد در فنون استراتژی،استاد در مبارزه با شمشیر
"بتمن"،کسی که تاثیرات زیادی روی کل دنیای کمیک های DC گذاشت.او از قدیمی ترین شخصیت های دنیای کمیک است و احترام ویژه ای نزد کمیک فن ها دارد.او به داشتن شخصیتی دارک،خشن،جدی و شجاع مشهور است و این به خاطر گذشته و کودکی تلخی است که دارد.او همچنین شخصیت بسیار پیچیده ای دارد که روانشناسان دنیای خارج از کمیک را مجذوب خود کرده است تا از ذات و شخصیت حقیقی او آگاه شوند و روی شخصیت او،تحقیقات روانشناختی انجام میدهند.وقتی که او کودک بود،به همراه پدر و مادرش یعنی "توماس" و "مارتا وین"،به یک سالن نمایش رفته بودند.آنها تصمیم گرفتند از کوچه پشتی سالن نمایش که کوچه "پارک رو"(Park Row)نام داشت(اما هم اکنون به نام "کوچه جنایت"یا"Crime Alley"شناخته میشود)خارج شوند.ناگهان تبه کاری به نام "جو چیل" از درون تاریکی کوچه به آنها نزدیک شد و با اسلحه آنها را تهدید به مرگ کرد.او خواست تا گردنبند "مارتا" را بدزدد اما "توماس" مداخله کرد و "جو چیل" به "توماس وین شلیک کرد و اورا کشت."مارتا" که از ترس جیغ میکشید،توسط "جو" کشته شد و تمامی این اتفاقات درست در ساعت 10:47 شب و در مقابل چشمان "بروس" که سنی هم نداشت اتفاق افتاد و این اتفاق که او را شوکه کرده بود،باعث شد تا مسیر زندگی او کلا تغییر کند و به فردی بدبین،دارک و خشن تبدیل شود."بروس" ثروت عظیمی از جمله کمپانی بزرگ "صنایع وین"(Wayne Enterprises)را به ارث برد.خدمتکار باوفای خانواده،یعنی "آلفرد پنی ورث"،"بروس" را بزرگ کرد و "بروس" هم بر سر قبر پدر و مادرش سوگند یاد کرد که انتقام آنها بگیرد و با خلافکاران مبارزه کند."بتمن" از اعضای اصلی گروه "لیگ عدالت" و یکی از بنیان گذاران آن است.او قهرمانی است که هر خلافکاری وقتی نام او را بشنود،از ترس بدنش میلرزد و میداند که آینده بدی در انتظار اوست.او در شهر "گاتهام" زندگی میکند و با "کمیسر جیمز گوردون" رابطه نزدیکی دارد."بتمن" کسی بود که آینده خیلی از قهرمانان جوان و نوجوان دنیای DC از جمله "دیک گریسون"(که در ابتدای مقاله توضیحاتی در باره او داده شد)را برایشان ساخت و از آنها یک قهرمان ساخت.او در شهر گاتهام بیش از 95 درصد کار نیروی پلیس را انجام میدهد و حتی این موضوع باعث شده است که کمیک فن ها جمله جالب و خنده داری با این عنوان بسازند که:«هروقت فکر کردی هیچ استفاده ای نداری،به این فکر کن که شهر"گاتهام" با وجود "بتمن"،هنوز هم اداره پلیس داره!»
1-کلارک کنت (کال-ال)/سوپرمن(Superman)
اولین حضور: Action Comics #1(June 1938)
خالقین:جری سیگل،جو شوستر
قدرت و توانایی:شنوایی بیش از حد قوی،قدرت دید بیش از حد قوی،قدرت دید با اشعه X،هوش فراانسانی،پرواز،آسیب ناپذیر،اشعه لیزر در چشم،استقامت بسیار بالا،تنفس در خارج از زمین،زور بیش از حد زیاد،حواس چند گانه،سرعت فوق انسانی(سرعت او با "فلش" برابری میکند)،ترمیم سریع.
و حالا نوبت رسید به کسی که در اول این لیست قرار دارد،یعنی "سوپرمن" (Superman).او یک بیگانه فضایی است که از سیاره "کریپتون"(Krypton)آمده است و از کودکی در خوانواده ای زمینی بزرگ شده است.او در سیاره خود با اسم"کال-ال"(Kal-El)شناخته میشود و در کره زمین با نام"کلارک کنت"(Clark Kent).او یک فرد دوست داشتنی و سر به زیر است اما وقتی لباس ابرقهرمانی خود را به تن میکند به قدرتمند ترین قهرمان کل عالم DC میشود.اریجین او،از سال 1939 تا الان دست خوش تغییراتی نه چندان زیاد شده است اما این مسئله باعث نشده تا اریجین او به قول معروف اسکلت خود را از دست بدهد زیرا او از بهترین اریجین های دنیای کمیک را دارد.او در سیاره "کریپتون"،از پدری به نام "جور-ال"(Jor-El)و مادری به نام "لارا" متولد شد.وقتی که کمتر از چند روز از تولد"کال"میگذشت،پدر او یعنی "جور-ال" متوجه شد که سیاره محل شکونت آنها یعنی"کریپتون"،در حال نابودی است."جور-ال"برای نجات پسرش او را داخل سفینه ای گذاشت و به سمت زمین فرستاد.سفینه"کال"،در مزرعه ای در ایالت کانزاس آمریکا که متعلق به "جاناتان کنت"و"مارتا کنت"بود فرود آمد.آن دو که مزرعه دار هم بودند،سفینه اورا باز کردند و در کمال تعجب دیدند که کودکی درون آن سفینه است.آنها"کال-ال"را به فرزندی پذیرفتند و نام او را"کلارک جرمی کنت"نهادند اما همه او را با نام "کلارک کنت" صدا میزدند.هرچه "کلارک"بزرگ تر میشد،نیرو ها و قابلیت های بیشتری نیز بدست میاورد(لازم به ذکر است که او قدرت های خود را از نور و اشعه خورشید بدست میاورد)."کلارک"همیشه در کار های مزرعه به پدر و مادر زمینی خود کمک میکرد و در دوران جوانی،او به شهر "متروپلیس"(Metropolis) رفت و در شاکن آنجا شد.او برای روزنامه ای به نام "دیلی پلنت"(Daily Planet)به عنوان خبرنگار استخدام شد و با دختری به نام "لوئیس لین" آشنا شد و این رابطه کم کم به رابطه ای عاشقانه میان آن دو بدل گشت.او تصمیم گرفت تا از قدرت های خود در راه عدالت استفاده کند و به مردم کمک کند."سوپرمن"مثل"بتمن"شخصیت دارک و خشنی ندارد و اتفاقا میشود گفت که کمی هم شوخ طبع است و سعی میکند تا جای ممکن کسی را نکشد.او یکی از بنیانگذاران گروه "لیگ عدالت" است و همیشه در کمیک ها DC نقش مهمی ایفا کرده است."سوپرمن" یه وطن پرست به تمام معناست و میشود گفت که شخصیت و طرز تفکر او و "کاپیتان آمریکا"(Captain America) شبیه به هم هستند و هردو علاوه بر طرز تفکر شبیه به هم،روحیه ای تسلیم ناپذیر دارند که بر جذابیت هردو می افزاید.لازم به ذکر است که در کمیک"آمالگام"(Amalgam)که در آن شخصیت های MARVEL و DC با هم ترکیب شدند،"کاپیتان آمریکا" و "سوپرمن" با هم ترکیب شدند و شخصیتی به نام"سوپر سولدجر"(Super soldier)به وجود آمد.در کل اگر کمی به شخصیت "کلاک کنت/سوپرمن" فکر کنیم،به این نتیجه میرسیم که او لایق چنین رتبه ای است زیرا او از بیشتر جهات شخصیت کاملی است.
امیدوارم لذت کافی را از این مقاله برده باشید.
نویسنده:
CAPTAIN DIAR
All rights reserved © Spidey.ir 2017
(هر كسي بدون اجازه يا بدون ذكر نام نويسنده و منبع از اين مقاله يا ديگر مقالات سايت در وبلاگ يا سايت خود استفاده كند، مورد پيگرد قانوني قرار خواهد گرفت)
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
