بدترین پیچش های داستانی در سریال های کمیک بوکی

بدترین پیچش های داستانی در سریال های کمیک بوکی

و آخرین مقاله من در سری "پیچش های داستانی" اختصاص داره به بدترین ها در سریال های کمیک بوکی!

مقدمه :یک پیچش داستانی اگر درست و به جا باشه میتونه توقعات بینندگان تلویزیونی را به طور راضی کننده ای دگرگون کنه و نه تنها یک شوکه واقعی خلق کنه بلکه داستان را به سمت جدیدی ببره. ولی اگه بد باشه اون وقت بیننده بهش به چشم یک واقعه یا رخداد مضحک و احمقانه نگاه میکنه و میتونه سریال بد رو بدتر یا سریال خوب رو بد بکنه. متاسفانه بارها اتفاق افتاده که سریال های خوبی در ژانر ابرقهرمانی/کمیک بوکی به خاطر یک پیچش داستانی نامناسب از مسیر اصلی خارج شده و لقب سریال بد به خود گرفته اند. ضمن اینکه سازندگان سریال های تلویزیونی باید حواسشون باشه که دنیای کمیک و دنیای تلویزیون با هم تفاوت های آشکاری دارند و خیلی وقت ها چیزی که شاید در دنیای کمیک جواب داده باشه، در سریال جواب نمیده. در اکثر موارد هم به نظر میرسه سازندگان یا فیلمنامه نویسان آثار کمیک بوکی از رگ و ریشه های کمیک بوکی آنقدر فاصله میگیرند که نتیجه اش فاجعه آمیز میشه و داد هواداران در میاد. در هر حال در این مقاله به بررسی 10 نمونه از این نوه پیچش ها میپردازیم.

 

10- آیا «پنگوئن» قدرت های ذهنی داره؟!

پنگوئن - کابل پات

در مقایسه با دیگر سریال های دی سی میتوان ادعا کرد که "گاتهام" سر راست تر از بقیه است ولی با این حال این سریال هم دارای پیچش های عجیب بوده. بهترین لحظات سریال از تعاملات بین «اسوالد کابل پات» ملقب به «پنگوئن» و «جیمز گوردون» نشات میگیره. در سریال، گوردون این ماموریت رو پیدا میکنه که پنگوئن رو بکشه تا  روسای جنایتکاری که شهر گاتهام را اداره میکنند راضی شوند. ولی پنگوئن حس میکنه که گوردون نمیتونه او را بکشه. حسش هم درسته و گوردون به طور جعلی و الکی ماموریت خودش رو انجام میده. ولی سئوال اینجاست که پنگوئن از کجا میدانست که گوردون او را نمیکشه؟ آیا قدرت های ذهنی داره؟! آیا ذهنش رو خونده بود؟!!

 

 

9- «کالین وینگ» در گروه Hand عضویت داشته!

کالین وینگ

"آیرون فیست" به نظرم سریال بدی نبود و مثل تمام سریال های مارول/نتفلیکس سرگرم کننده و لذت بخش بود. مخصوصا اینکه یک خبیث باحال هم داشت که همانطور که مختار در این مقاله گفت خیلی به «نورمن آزبورن» شباهت داشت! ولی برخی تصمیمات و پیچش های غلط در آن گرفته شد که به سریال ضربه زد (به خاطر همینه که میگن تا اینجا ضعیف ترین همکاری مشترک بین مارول و نتفلیکس بوده). دلیل اصلی آن هم این بود که «دنی رند» به عنوان «آیرون فیست» یک عمر تلاش کرد تا یک سلاح زنده بشه به نام «آیرون فیست» و با دشمن اصلی خودش یعنی گروه Hand مبارزه کنه. ولی متاسفانه تهدید این گروه در سریال بزرگ نبود و مبارزه او با آنها چنگی به دل نزد. بنابراین وقتی معلوم شد که دوست و متحد دنی رند به نام «کالین وینگ» قبلا عضو این گروه بوده بیننده ها خوششون نیومد چون راستش رو بخواهید دیگه اصلا به Hand اهمیتی نمیدادند!

 

8- مرگ «رأس‌ الغول»

رأس‌ الغول

قضیه بیوتروریسم «رأس‌ الغول» در سریال "اروو" اصلا جالب نبود ، نه از نظر ایده و نه از نظر اجرا. نبرد نهایی روی سد هم خیلی زود تمام میشه. «الیور» آخرش با شمشیرش بهش حمله میکنه  و او زانو میزنه و افتخار میکنه به اینکه جانشین مناسبی برای خودش انتخاب کرده . بعدشم الیور یک سخنرانی کلیشه ای برای تیم خودش میکنه و درست در مقابل «لورل»، عشق خودش به «فلیسیتی» رو اعلام میکنه و بعدش میگه اروو نیست! اما مشکل چیه؟ اولا که رأس‌ الغول در دنیای کمیک یک خبیث ترسناک است ولی در سریال های دی سی او فقط یک آدمیه که قرن ها عمر کرده و شمشیر داره و یه لهجه خاص و با ضرب المثل و ایهام حرف میزنه (!). درسته که در کار با شمشیر مهارت داره ولی هیچ چیز واقعا ترسناک و تهدید آمیز درباره او وجود نداره. واقعا که این شخصیت حیف شد!

 

7- طبق پیشگویی «ماکسیموس» قراره پادشاه «آتیلان» بشه!

ماکسیموس - آ تیلان

سریال "نا انسان ها" واقعا سریال بدی بود. مارول انگار عمدا و با کم ترین بودجه ممکن این سریال رو ساخت ولی انصافا بازیگران خوبی داشت و همچنین سعی شد به بهترین شکل ممکن تموم بشه. ولی مساله این بود که پیچش نهایی با اون چیزی که قبلا در سریال دیده شد، همخوانی نداشت. منظورم اینه که «ماکسیموس» با استناد به پیشگویی Bronaja فکر میکرد قراره پادشاه "آتیلان" بشه. ولی در نهایت دیدیم که «بلک بولت» دلش نیومد برادر خودش رو بکشه و او را در "مقر سلطنتی" (Royal Bunker) زندانی کرد. بدین ترتیب ماکسیموس تبدیل شد به تنها ناانسان باقی مانده روی کره ماه! پس اون قضیه پادشاه شدن او چی شد؟!

 

 

6- دومزدی در واقع یک انسانه!

دومزدی - اسمال ویل

سازندگان سریال "اسمال ویل" با مشکل بزرگی روبرو بودند: چطور از شخصیت «دومزدی» (که یکی از دشمنان معروف سوپرمنه) در این سریال استفاده کنیم در حالی که بودجه لازم را برای این کار نداریم؟! بنابراین بهترین ایده ای که به نظرشون رسید این بود که کاملا اریجین او را تغییر داده و از شخصیتی اعصاب خرد کن به نام «دیویس بلوم» به عنوان انسانی استفاده کنند که روح دومزدی در او حلول میکنه یا یه همچین چیزی! وقتی هم که به دومزدی تبدیل میشه واقعا از نظر گریم و جلوه های ویژه گند میزنن بهش! بیچاره دومزدی با اون همه هیبت و یال و کوپال در دنیای کمیک (که حتی تونسته کسی باشه که سوپرمن رو میکشه) اما در در سریال "اسمال ویل" اینطوری بهش گند زدند و در فیلم "بتمن علیه سوپرمن" هم اونجوری گند زدند بهش!

 

5- «اسکونور» مسئول قتل خانواده «فرانک کسل» است

مسئول قتل خانواده «فرانک کسل» است

فصل 2 از سریال "بی باک" رو بعضی ها مثل فصل 1 دوستش دارند و برخی هم کمتر (من که خودم شخصا اعتقاد دارم از فصل 1 سرگرم کننده تره!). یکی از بخش های مهم فصل دوم این بود که شخصیتی همچون «فرانک کسل» ملقب به «پانیشر» را وارد سریال های مارول/نتفلیکس کرد و چقدر هم عالی این کار را کرد. «جان برنثال» نیز واقعا یک پانیشر عالی بود. حضور او در سریال باعث شد تا نوعی حس بی ثبات به وجود بیاد و آدم حس کنه هر اتفاقی ممکنه بیفته و پانیشر ممکنه دست به هر کاری بزنه تا انتقام قتل اعضای خانواده خودش رو بگیره. اما این حس و حال زود از بین رفت چون معلوم شد سرهنگ «اسکونور» (Colonel Schoonover) که قبلا فرمانده فرانک کسل در ارتش بوده در قضیه قتل خانواده او دست داشته و همون خبیثی هستش که بهش لقب "آهنگر" (Blacksmith) داده بودند. ضمن اینکه وقایع سریال اختصاصی "پانیشر" هم بیش از پیش به کم اثر  شدن این پیچش داستانی منجر شد و کل فصل اختصاص پیدا کرد به انتقام گرفتن پانیشر از «رالینز» (مامور نارنجی).

 

4- پسر نامشروع «الیور کوئین»؟/دختر «جان دیگل» اصلا وجود نداشته!

 پسر نامشروع «الیور کوئین»؟/دختر «جان دیگل» اصلا وجود نداشته!

شخصیت های مکمل باید برای اینکه ماندگار بشوند هدفی در سریال داشته باشند ولی متاسفانه «ویلیام کلیتون» به عنوان فرزند نامشروع «الیور کوئین» در سریال "اروو" اینطور نبود و انگار فقط تو سریال حضور داشت تا به گروگان گرفته بشه یا جونش به خطر بیفته! اولش که از وجود او در فصل 2 باخبر میشیم. بعدش هم خبر خاصی ازش نیست تا اواسط فصل چهار که گروگان گرفته میشه و در نتیجه مادر این پسر کشته میشه و ... همین!
اندی دیگل

یکی دیگر از شخصیت های مکملی که واقعا حیف شد، «سارا» دختر «جان دیگل» بود. فلش میره به "استار سیتی" تا از «فلیسیتی» کمک بگیره که میفهمه به خاطر وقایع "فلش پوینت" دختر دیگل دیگه وجود نداره!!! یعنی در تایم لاین جدید او صاحب یک پسره! بعدشم که دیگل خیلی سریع بری رو بخشید (البته زنش اولش خیلی از دست بری عصبانی بود) و تمام! الانم که اصلا کسی به این موضوع اشاره ای نمیکنه!

 

3- غافلگیری بزرگ «جولیان»!/«ساویتار» همون «بری آلن» است!

غافلگیری بزرگ «جولیان»!/«ساویتار» همون «بری آلن» است! 

یکی از نقاط قوت سریال "فلش" این بود که شخصیت های مکمل بسیار خوبی داشت. تا اینکه سیزن 3 شروع شد و این سریال هم تبدیل شد به نسخه دی سی از سریال معروف Quantum Leap! یعنی یهویی تمام تایم لاین ها با محوریت اینکه «بری آلن» چیکار میکنه و چیکار نمیکنه عمل کردند! به خاطر این مساله شخصیت های جالب سریال به حاشیه رانده شدند. به طور مثال ، «جولیان آلبرت» (با بازی «تام فلتون») باید یک شخصیت جذاب میشد ولی نشد. او یک افسر تحقیق درباره صحنه جنایت بود که معلوم شد در واقع «دکتر آلکمی» (Dr. Alchemy) هستش از دنیای شماره 1 (Earth 1) ! ضمن اینکه اواتار یا مدیوم «ساویتار» هم به شمار می آمد! جولیان برای چند اپیزود با بری دشمنی میکنه و بعدش هویت خودش رو آشکار میکنه و در نهایت برای لحظاتی کوتاه با فلش میجنگه. بعدشم که به تیم فلش ملحق و به پس زمینه سریال برده میشه. این شخصیت واقعا حیف شد و هر وقت آدم او را میدید با خودش میگفت کاش بیشتر بهش میپرداختند.

ساویتار - بری آلن

همانطور که گفته شد، در فصل 3 سریال "فلش" شاهد بودیم که بری آلن با خبیثی به نام «ساویتار» درگیر میشه و به لطف داستان اصلی که از "فلش پوینت" الهام گرفته بود این فصل پر بود از پیچش و غافلگیری های زیاد (مثلا همین قضیه جولیان آلبرت یا معلوم شدن اینکه «کیتلین اسنو» داره یواش یواش تبدیل میشه به «کیلر فراست» و ...). ولی همه منتظر بزرگترین پیچش این فصل بودند: فاش شدن هویت ساویتار! متاسفانه این پیچش اصلا جالب نبود چون معلوم شد او در واقع نسخه ای از خود بری آلنه که پلید شده! این پیچش هیچ هدف و مفهوم خاصی نداشت و انگار همین جوری تو سریال بود تا بیننده ها رو شوکه کنه. واقعا حیف چون این فصل پتانسیل زیادی داشت که هدر رفت.

 

2- مرگ «کاتن ماوث»

 مرگ «کاتن ماوث»

سریال "لوک کیح" از اون سریال های معرکه ای هستش که با یک قهرمان و خبیث محشر آغاز شد. البته «شدیز» و «دایموند بک» هم عالی بودند ولی «کاتن ماوث» یه چیز دیگه بود که در کنار «کیل گریو» و «کینگ پین» یکی از بهترین ویلن های دنیای سینمایی/تلویزیونی مارول هم به شمار میاد. بنابراین تصور کنید که هواداران واقعا چقدر ناراحت شدند وقتی او در اواسط فصل دختر خاله اش، «ماریا دیلارد» (ملقب به «بلک ماریا») از پنجره به بیرون پرتش کرد و بعدشم اونقدر بهش ضربه زد تا مرد!!!ا این در حالیه که همگان منتظر این بودند شاهد نبردی حماسی بین لوک کیج و کاتن ماوث در پایان فصل  باشیم. باید قبول کرد که مرگ نابهنگام او واقعا از جذابیت های سریال کم کرد.

 

1- «الیور» میکشه چون از این کار لذت میبره!

الیور میکشه جون از این کار لذت میبره!

فصل 5 از سریال "اروو" خیلی گیج میزد! یعنی نمیدونست هدفش چیه و میخواد چیکار کنه! اولش جوری شروع شد که انگار الیور بعد از دست دادن متحدین خودش و کشتن «دامین دارک» در فصل قبل، مثل سابق شده و دوباره داره میکشه. سپس الیور تیم جدیدی شکل داد و با «پرومتیوس» جنگید که معلوم شد یکی از دوستانش به نام «آدریان چیس» است ( و پسر مردی که در اولین سال خودش به عنوان یک وجلنتی، کشته بود). چیس میخواست زندگی الیور را نابود کنه و گرفتش و شکنجه اش داد و مجبورش کرد که قبول کنه که مرتکب قتل شده چون از این کار لذت میبره. این در حالیه که ما مدتها بهمون نشان داده شد که الیور فقط وقتی میکشه که گزینه دیگری نداشته باشه. بنابراین این پیچش  در تضاد با شخصیت پردازی او بود و باعث شد گند بخوره به شخصیت او.  خیلی ها به همین خاطر دست از دیدن این سریال کشیدند.

 

 

 مهدی ترابی مهربانی

 

 All rights reserved © Spidey.ir 2018

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

بدترین پیچش های داستانی در فیلم های کمیک بوکی

10 پیچش داستانی برتر در سریال های کمیک بوکی

10 پیچش داستانی برتر در فیلم های کمیک بوکی

10 سریال برتر کمیک بوکی (TOP 10 COMIC BOOK TV SERIES)

20 سریال ابرقهرمانی/کمیک بوکی فراموش شده تلویزیون

معرفی تمام سریال های مارول (MARVEL TV SERIES)

نقد و بررسی سریال جسیکا جونز (JESSICA JONES)

15 صحنه برتر سریال جسیکا جونز

اشارات و ایستر اگ های فصل اول سریال مدافعین (DEFENDERS)

معرفی همه سریال های کمیک بوکی/ابرقهرمانی سال 2018

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn