10 قهرمان برتر مارول در عصر طلایی دوران کمیک

خیلی وقت بود دوست داشتم این مقاله رو براتون بنویسیم ولی فرصت نمیشد. و حالا این مقاله تقدیم میشه به هوادارانی که دوست دارند بیشتر راجع به قهرمانان گذشته دور مارول بدونند...

مقدمه: عصر طلایی دنیای کمیک (The Golden Age of Comic Books) به دوره ای گفته میشود از اواخر دهه 30 میلادی تا حدود سال 1950 در کشور آمریکا. علت این که به این دوره "طلایی" گفته میشود به خاطر آن نیست که "بهترین" دوره بود. بلکه چون اولین بار بود که کمیک بوک های ابرقهرمانی خلق شدند، به چاپ انبوه رسیدند و محبوبیت کسب کردند به آن دوران طلایی گفته میشود. اصول و بنیان اولیه داستان های ابرقهرمانی در این دوران پایه گذاری شدند و برخی از معروف ترین شخصیت های دنیای کمیک مثل سوپرمن، بتمن، شزم و کاپیتان آمریکا در آن زمان خلق شدند. مارول هم در آن دوران حضور پررنگی در دنیای کمیک داشت . البته اون موقع اسمش بود "تایملی کامیکس" (Timely Comics). شخصیت های زیادی هم داشت و من در این مقاله میخواهم 10 قهرمان برتر این شرکت را در آن سالهای دور برایتان معرفی کنم.

- ویژن (Vision)

ویژن (Vision)

لطفا این شخصیت رو با دیگر شخصیت مهم و معروف مارول یعنی «ویژن» که یک روبات است (و اینجا معرفی شده) اشتباه نگیرید! ایشون کاملا فرق داره. این شخصیت سال 1940 و به دستان توانمند «جک کربی» و «جو سایمون» در شماره 13 از کمیک Marvel Mystery Comics خلق شد . اسم واقعی اش بود «آرکوس» (Aarkus) که از دنیایی دیگر که حالتی ماورا الطبیعه داشت به زمین آمده بود. در واقع دانشمندی به نام «دکتر میسون» او را از دنیای خودش فراخواند تا بهش در مقابل یک گانگستر کمک کنه. او سپس یک قهرمان شد که بهش میگفتن ویژن. گفته میشد که فقط کسی که در حال مرگه میتونه ظاهر واقعی او را ببینه! البته دود و توهم هم میتونست به دیده شدن او کمک کنه. میتونست پرواز کنه، یخ و سرما درست کنه، از طریق دود تله پورت انجام بده و توهم ایجاد کنه. ویژن شخصیت مهمی بود چون اولین شخصیت از نوع خودش بود که ظاهر منحصر به فرد و خاصیت های ماور الطبیعه داشت. همانطور که در تصویر بالا دیدید ظاهر او بعدا برای خلق «ویژن» معروف که در واقع در دنیای مارول یک روباته و توسط «الترون» خلق شد ، به کار رفت. همچنین دی سی ظاهر و قدرت های «مارشن منهانتر» (Martian Manhunter) را از روی این شخصیت الهام گرفته.

10- فانتوم موطلایی (Blonde Phantom)

فانتوم موطلایی (Blonde Phantom)

«فانتوم موطلایی» یکی از اولین قهرمانان زن نقابدار مارول به شمار میاد. سال 1946 و به دست «استن لی» و «سید شورز» خلق شد. اسم واقعی اش بود «لویی گرنت میسون» که منشی کارآگاهی به نام «مارک میسون» بود و در قالب «فانتوم موطلایی» بهش کمک میکرد. او یک اسلحه کوچک داشت و البته در مبارزه تن به تن تبحر داشت و تا دهه 50 میلادی به همراه میسون به ماجراجویی و مبارزه با جنایت میپرداخت و در نهایت باهاش ازدواج کرد. همچنین بعدا معلوم شد عضو یکی از اولین نسخه های گروه اونجرز بوده که سال 1959 توسط «نیک فیوری» تاسیس شد. چندی پیش فانتوم مو طلایی به عنوان یکی از جذاب ترین زنان در تاریخ دنیای کمیک شناخته شد.

9- جمجمه آتشین (The Blazing Skull)

جمجمه آتشین (The Blazing Skull)

این شخصیت ماه مارس 1941 و در شماره 5 از کمیک Mystic Comics خلق شد. یکی از اسرار دنیای کمیک اینه که هنوز کسی دقیقا نمیدونه چه کسی این شخصیت رو خلق کرده! ضمن این که سر آتشین او قطعا منبع الهام بخش شخصیت معروف و محبوب مارول به نام «گوست رایدر» بوده. در هر حال اسم واقعیش بود «مارک تاد» و خبرنگاری بود که فرستاده شد تا جنگ بین ژاپن و چین را پوشش بده اما در آنجا مجبور شد در غاری پناه بگیره تا از گلوله باران ارتش ژاپن در امان باشه. در آنجا با موجوداتی آشنا شد به نام «مردان جمجمه ای» (Skullmen) که همگی جمجمه هایی آتشین داشتند. اونا بهش گفتند که دست تقدیر اینطور خواسته که به اونجا بره و تعلیم ببینه تا نیرویی باشه در خدمت آزادی و عدالت! مارک سپس به کشورش برگشت و تصمیم گرفت با نازی ها مبارزه کنه. او در مقابل آتش آسیب ناپذیر است (کلا میتونه آتش را کنترل کنه) زخم هایش هم سریع خوب میشه . همچنین میتونه بافت های بدنش رو نامرئی و استخوان هایش را مرئی کنه. بعد از دهه 50 میلادی شخصیت گمنامی شد ولی در دهه 90 میلادی دوباره احیا شد و حتی به عضویت گروه "مدافعین" (The Defenders) هم درآمد.

8- میس آمریکا (Miss America)

میس آمریکا (Miss America)

«میس آمریکا» با نام واقعی «مادلین جویس فرانک» سال 1943 و در شماره 49 از کمیک Marvel Mystery Comics خلق شد. خالقین او «اتو بایندر» و «ال گابریله» بودند. او یک دختر جوان پولدار بود که با دانشمندی ملاقات کرد. این دانشمند دستگاهی اختراع کرده بود که با رعد و برق فعال میشد و بهش نیروهای فوق بشری داد. البته وقتی از دستگاه استفاده کرد بیهوش شد. اون دانشمند هم فکر کرد که مادلین مرده. بنابراین دستگاهش رو نابود و خودکشی کرد! ولی وقتی مادلین بهوش آمد دید که قدرت های فوق بشری داره . او لباسی میهن پرستانه برای خودش درست کرد و اسم خودش را گذاشت «میس آمریکا» . در آن زمان به عضویت گروهی به نام All-Winners Squad درآمد. بعدها هم عضو "لژیون آزادی" (Liberty Legion) و Invaders شد. سپس عاشق یکی از هم تیمی های خودش به نام «رابرت فرانک» ملقب به «ویزر» (Whizzer) شد . میتونست پرواز کنه و اولش دید اشعه ایکس هم داشت.

7- نابودگر (The Destroyer)

نابودگر (The Destroyer)

«نابودگر» در زمان خودش بسیار محبوب بود. سال 1941 و در شماره 6 از کمیک Mystic Comics به دست «استن لی» خلق شد (خیلی ها میگن نابودگر تا قبل از خلق شدن "چهار شگفت انگیز" در دهه 60 میلادی، محبوب ترین شخصیتی بود که استن خلق کرده بود). طراح این شخصیت مشخص نیست. بعضی ها میگن طراحش «جک بایندر» بوده و برخی هم میگن «الکس شومبرگ». در هر حال اسم واقعیش بود «کوین مارلو» که یک روزنامه نگار آمریکایی بود که توسط آلمان ها اسیر شد (بهش تهمت جاسوسی زدند). به اردوگاه های کار اجباری فرستاده شد و در آنجا رویش آزمایشاتی انجام دادند (توسط دانشمندی که با نازی ها دشمنی داشت). این دانشمند به او سرمی ویژه تزریق کرد و در نتیجه به توانایی هایی شبیه به کاپیتان آمریکا دست یافت و به یک ابرقهرمان تبدیل شد. مارول در دهه های بعدی این شخصیت را احیا کرد و دیدیم که افرادی دیگر جانشین او شدند.

6- کید کولت (Kid Colt)

کید کولت (Kid Colt)

نام واقعی اش هست «بلین کولت» که به «کید کولت» معروف است. شاید بشه گفت معروف ترین و محبوب ترین کابوی مارول در عصر طلایی کمیک بود که سال 1948 خلق شد. گفته میشه خالق او هم آقای استن لی بوده است. در داستان های مارول او اولش به صورت کسی به تصویر کشیده میشد که در هفت تیر کشیدن استاد بود و البته اخلاق تندی هم داشت. زندگی نسبتا آرامی هم داشت تا این که پدرش به دست یک سری راهزن به قتل رسید. بعد تصمیم به گرفتن انتقام گرفت و بعدش هم بهش لقب "یاغی" (Outlaw) داده شد.

5- آنجل (Angel)

آنجل (Angel)

سال 1939 یکی از مهم ترین کمیک بوک های مارول و کل دنیای کمیک خلق شد: شماره 1 از Marvel Comics. این کمیک بسیار اهمیت داره چون در آن سه شخصیتی خلق شدند که در واقع از محبوب ترین های اون دوران شدند: «هیومن تورچ» ، «نیمور» و «آنجل» . هیومن تورچ و نیمور که در همین مقاله معرفی خواهند شد ولی درباره آنجل باید بگویم که به دست طراحی به نام «پل گوستاوسون » خلق شد . آنجل آنقدر محبوب شد که پس از هیومن تورچ، نیمور و کاپیتان آمریکا، چهارمین قهرمان محبوب تایملی لقب گرفت. او یک کارآگاه ماهر بود که در مبارزات تن به تن تخصص داشت و میتونست از طریق شنل جادویی خودش پرواز کنه (او شنلش را از زن مرموزی که 4000 سال عمر کرده بود گرفته بود!). گفته میشد آنجل در کودکی در زندان بزرگ شده بود و در آنجا همه فوت و فن مربوط به جرم و جنایت و همچنین زبان های مختلف را از زندانیان یاد گرفته بود. سال 2010 مارول یک کمیک 8 قسمتی به نام The Marvels Project چاپ کرد که در آن پس از مدتها بار دیگر از این شخصیت استفاده کرد.

4- باکی بارنز (Bucky Barnes)

باکی بارنز (Bucky Barnes)

دوست و یار همیشگی «کاپیتان آمریکا» در عصر طلایی کمیک بوک کسی نبود جز «باکی بارنز». قدمتش برمیگرده به سال 1941. به نوعی دستیار کاپیتان بود و حتی برای مدتی گروهی ابرقهرمانی به نام Young Allies تشکیل داد. اگه اطلاعات دقیق تر درباره او میخواهید حتما به این مقاله سر بزنید چون در سالهای اخیر به شخصیت مهم تری به نام «سرباز زمستان» تبدیل شده است و البته در این مقاله هم گفتیم که برترین دستیار در تاریخ کمیک های مارول است.

3- هیومن تورچ (Human Torch)

مشعل انسانی

خب، همه میدونیم که «هیومن تورچ» همان عضو آتشین گروه چهار شگفت انگیز هستش که اسم واقعی اش هم هست «جانی استورم» (در اینجا معرفی شده). ولی شاید ندونید که مارول پیش از او هم شخصیتی داشت به نام «هیومن تورچ»! این هیومن تورچ اریجینال خیلی سال پیش یعنی در شماره 1 از Marvel Comics که سال 1939 منتشر شد، خلق شد. گفتم که این کمیک بسیار بسیار مهمه چون اولین ابرقهرمانان مارول در آن خلق شدند. در هر حال او روباتی بود به نام «جیم هاموند» (Jim Hammond) که توسط پرفسور «فینس تی. هورتون» ساخته شد. اولش در نمایشگاهی در نیویورک و در حالی که در محفظه ای شیشه ای قرار داشت، در معرض دید دیگران قرار گرفت ولی وقتی شیشه شکست او هم آتش گرفت و فرار کرد. اما در نهایت فهمید که چطور قدرت های آتشین خودش را کنترل کند و هویت مخفی هیومن تورچ را برای خودش انتخاب کرد تا بفهمه انسان بودن یعنی چی. او سپس به اداره پلیس شهر پیوست و البته شبها در قالب هیومن تورچ با خلافکاران مبارزه میکرد. این شخصیت بسیار مهمه چون خیلی ها میگن اولین ابرقهرمان مارول به حساب میاد. ضمن اینکه همانطور که در مقدمه این مقاله گفتم، او در کنار نیمور در واقع اولین رویداد تاریخ کمیک را رقم زدند (وقتی نیمور به نیویورک حمله کرد). او چندین بار برگشته و عضو سازمان "شیلد" هم بوده. ضمن اینکه قدرت های او را عوض کردند تا به جای آتش، تشعشعات پرتاب کنه! او در ضمن دستیاری داشت به نام «تورو» که در این مقاله معرفی شده است. او در ضمن به صورت یک ایستر اگ در دنیای سینمایی مارول (MCU) حضور داشته (این مقاله را بخوانید).

2- نیمور (Namor)

نیمور (Namor)

سال 1939 و در اون کمیک تاریخی Marvel Comics ، آقای «بیل اورت» مخلوق جاودانه خودش به نام «نیمور» ملقب به Sub-mariner را خلق کرد. او اولین شخصیتی بود که در دنیای کمیک میتونست زیر آب نفس بکشه (بعد از او دی سی شخصیت مشابه ای به نام «آکوامن» را خلق کرد). نیمور پادشاه شهر افسانه ای آتلانتیس بود و چیزی که از همون اول او را از قهرمانان کمیک بوکی متمایز کرد این بود که شخصیت زیاد مثبتی نبود. در واقع نیمور را میتوان اولین ضدقهرمان درست و حسابی دنیای کمیک دانست (این مقاله را بخوانید). همانطور که در بالا هم گفتم او و مبارزاتش با هیومن تورچ اریجینال نخستین رویداد تاریخ کمیک را رقم زد. او هنوز هم بعد از گذشت 70 سال یکی از غیر قابل پیشبینی ترین شخصیت های مارول است (برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نیمور، این مقاله را بخوانید).

1- کاپیتان آمریکا (Captain America)

کاپیتان آمریکا

بدون شک محبوب ترین و برترین قهرمان مارول در سالهای ابتدایی، «استیو راجرز» ملقب به «کاپیتان آمریکا» است که سال 1941 به دست جک کربی و جو سایمون خلق شد. او سمبل قهرمانان میهن پرست میباشد و قبلا در این مقاله به طور مفصل معرفی اش کرده بودیم و دوباره نمیخوام سرگذشت او را براتون تکرار کنم. فقط یک نکته رو بهتون میگم که شاید جای دیگری آن را نشنیده باشید. کاپیتان آمریکا تنها قهرمان درجه یک عصر طلایی کمیک بود که از همان اول در کمیک اختصاصی خودش خلق شد. مثلا سوپرمن در کمیک Action Comics خلق شد. یا بتمن در Detective Comics و ... حتی در سالهای بعدی هم کسی مثل اسپایدرمن در شماره 15 کمیک Amazing Fantasy خلق شد و بعدا وارد کمیک اختصاصی خودش شد. ولی کاپیتان آمریکا از همان اول در کمیک اختصاصی خودش با نام Captain America Comics خلق شد! این نشون میده خالقینش و ناشرش چقدر به به موفقیتش اعتماد داشتند...

مهدی ترابی مهربانی