بی مصرف ترین ابرقهرمانان کمیک بوکی!

بی مصرف ترین ابرقهرمانان کمیک بوکی!

تا به حال از خودتون پرسیده اید کدوم ابرقهرمان بیخود ترین قدرت فوق بشری رو داره؟!

مقدمه: در دنیای کمیک ابرقهرمانانی هستند که قدرت های متنوع باحالی دارند. مثلا یکی میتونه از یک گلوله سریع تر باشه، یکی میتونه پرواز کنه، یکی میتونه ساختمونی رو روی دستاش بلند کنه و یکی هم به در و دیوار بچسبه ولی برخی هم هستند که انصافا قدرت های مسخره ای دارند که باعث شده به ابرقهرمانانی بی مصرف در میدان نبرد تبدیل شوند. در این مقاله که توسط سایت CBR نوشته شده، به معرفی 15 تا از بی مصرف ترین سوپرهیروهای تاریخ میپردازیم!

 

15- جوبیلی (Jubilee)

جوبیلی

«جوبیلی» از شخصیت های معروف و محبوب گروه مردان ایکسه که ما قبلا در اینجا معرفی اش کرده بودیم. «جوبیلی» یك میوتانت (جهش یافته) نوجوان و عضو گروه مردان ایكس است. او جوان ترین عضو گروه مردان ایكس در دهه 90 میلادی بود و گاهی هم به عنوان دستیار «ولورین» فعالیت میكرد. رابطه پدر و دختری او با ولورین از نقاط قوت كمیك بوك های مردان ایكس در دهه 90 میلادی بود. جوبیلی نیروهای چندانی نداشت ولی در میان هواداران محبوبیت داشت چون سرشار از امید و شور و نشاط جوانی بود. قدرت اصلی او اینه که انرژی های كم خطر و پرنور از دستان خود ساطع كند كه به ترقه و فشفشه شباهت دارند(!) واقعا خودمون هم نمیدونیم وسط این همه جهش یافته قوی و نیرومند مردان ایکس چیکار میکرد!

 

14- آقای نامیرا (Mr. Immortal)

اقای نامیرا

همانطور که قبلا در این مقاله گفته شده بود «آقای نامیرا» اسم واقعی اش هست «کریگ هالیس» (Craig Hollis) و تنها نمونه از نژادی است که بهشون میگن Homo Superior . یعنی حتی از جهش یافته ها یا میوتانت ها هم سطحش بالاتره و حد نهایی تکامل انسانی به شمار میاد! قدرتش اینه که هر وقت بمیره فورا دوباره زنده میشه. خیلی هم سعی کرده خودکشی کنه ولی نشده. بارها بهش تیر زدن، چاقو زدن، غرقش کردن، منفجرش کرده اند، سم به خوردش داده اند ، سرش رو قطع کرده اند، مورد اصابت تشعشعات قرارش داده اند، سوزانده اند و ...اما دوباره بلافاصله برگشته! او هرگز پیر نمیشه. قدرت هاش وقتی ظهور کرد که اولین بار خواست خودکشی کنه. خب نامیرا بودن واقعا قابلیت عالی هستش ولی مشکل اینه که ایشون قدرت دیگه ای نداره! یعنی مثلا «ددپول» یا «ولورین» هم تقریبا همین قدرت رو دارند ولی در کنارش مهارت های مبارزه یا سلاح دارند ولی آقای نامیرا فقط وقتی میمیره میتونه دوباره برگرده! پس چه فایده ای در میدان نبرد داره؟! (البته شاید بشه ازش به عنوان سپر انسانی استفاده کرد و پشتش پناه گرفت. چون میدونیم هر بلایی سرش بیاد دوباره زنده میشه!!!).

 

13- دُرمن (Doorman)

 درمن (Doorman)

همانطور که از اسمش پیداست، «درمن» میتونه از بدنش استفاده کنه تا یک در ایجاد کنه! او هم مثل «اقای نامیرا» عضو گروه Great Lakes Avengers بوده (کلا تو این گروه هر چی ابرقهرمان درب و داغون بود عضویت داشتند!) او در واقع قدرت های تله پورت کردن داره ولی مشکلش اینه که قدرتاش خیلی محدود هستند و دیگران رو فقط میتونه تا اتاق بغلی تله پورت کنه! یعنی خودش رو میچسبونه به سطحی جامد و بعد ملت میتونند با عبور از او از اون سطح جامد رد بشوند. به عبارتی دیگر اگر پشت یک دری گیر کرده باشید که قفله اون وقت درمن میتونه خیلی به درد شما بخوره! البته درمن چندی پیش به دستیار موجودی به نام Oblivion تبدیل شد و قدرت هایش افزایش یافت ولی هنوز به طور کامل معلوم نیست چه کارهایی ازش برمیاد. در هر حال هنوز هم او را با قدرت های سابقش میشناسند.

 

12- سایفر (Cypher)

 سایفر (Cypher)

«داگلاس آرون رمزی» (Douglas Aaron Ramsey) یک موجود جهش یافته است که قدرتش اینه که بتونه همه زبان های عالم رو بفهمه! در واقع میشه گفت اگر هر انسانی به قدر کافی تمرین داشته باشه میتونه به توانایی های فوق بشری جناب سایفر دست پیدا کنه! واقعا چقدر میشه روی همچین شخصیتی در میدان نبرد حساب کرد؟! من اگه جای مردان ایکس بودم هیچ وقت با خودم به ماموریتی نمیبردمش و در عوض هر وقت به مشکل زبان برمیخوردم بهش زنگ میزدم و ازش سئوال میپرسیدم! البته این رو هم بگم که او در فهم کدهای رایانه ای و هک کردن هم تخصص داره. یکی از کارهای مهم سایفر این بود که وقتی یک بیگانه به نام Warlock به زمین اومد، کمک کرد بهش تا با بقیه ارتباط برقرار کنه و عضو گروه New Mutants بشه.

 

11- دزلر (Dazzler)

 دزلر (Dazzler)

باز هم یک جهش یافته که عضو مردان ایکس هم بوده! «دزلر» در واقع شخصیتی تبلیغاتی بود که اولین بار در شماره 130 کمیک X-men خلق شد تا نوعی همکاری بین مارول و شرکت موسیقی Casablanca Records شکل بگیره (دزلر رو میتوان سمبل دهه 80 میلادی و اون فضای دیوانه وار دیسکوهای اون دوره دونست) دزلر یک جهش یافته رقاص و خواننده است که میتونه ارتعاشات صوتی رو به نور تبدیل کنه (او این کار رو معمولا با موسیقی ریتمیک انجام میده). ولی برای این کار باید صدایش رو از طریق میکروفن تقویت کنه!!! البته ورزشکار و اسکیت باز هم هست. دزلر کسی بود که دوست نداشت یک ابرقهرمان باشه و فقط دلش به همون خوانندگی خوش بود ولی معمولا در نقشه های ابرشروران درگیر میشد! ولی آخه خداییش فرض کنید به گروه مردان ایکس ملحق شده و وسط مبارزه با «مگنتو» بهش بگن از قدرت هات استفاده کن . اونم حتما برمیگرده میگه: "یک میکروفن لازم دارم!".

 

10- جین جینی (Gin Genie)

جین جینی (Gin Genie)

اسم واقعی اش هست «بکا پارکر» (Beckah Parker) و یکی از عجیب ترین جهش یافته های مارول بود. او همچنین عضو گروه X-static بود که قبلا تو این مقاله گفته بودم که اعضای این گروه بیشتر دنبال ثروت و شهرت بودند. حالا قدرت های این خانم چی بود؟ تولید زمین لرزه. خب لابد میگید چه قدرت خوبی! ولی مساله این بود که فقط وقتی میتونست زمین لرزه ایجاد کنه که کاملا مست باشه!!! یعنی هر چه قدر الکل داخل خونش بیشتر بود، زمین لرزه های قوی تری هم تولید میکرد! خب واقعا ایده یک ابرقهرمان الکلی نمیتونه خیلی جالب باشه . از اون بدتر اینکه وقتی مست باشی چطور میخوای به طور دقیق زمین لرزه درست کنی و به هدف بزنی؟! در هر حال حرفه ابرقهرمانی او بسیار کوتاه بود و در یکی از اولین ماموریت های گروه کشته شد.

 

9- پسر رنگی (Color Kid)

 پسر رنگی (Color Kid)

اسم اصلی اش هست Ulu Vakk که در سیاره Lupra زندگی میکرد و یک بار وقتی داشت در آزمایشگاه کار میکرد با اشعه ای از بعدی دیگر برخورد کرد و قدرت هایش را به دست آورد . قدرت هایش این بود که بتونه رنگ اشیا رو عوض کنه (سایزش هم مهم نبود!) بنابراین بهش لقب «پسر رنگی» دادند و عضو گروه "لژیون ابرقهرمانان" شد ولی بعد از مدتی بهش گفتند که قدرت هایش به درد نمیخوره و بنابراین عضو گروه "لژیون قهرمانان جانشین" (Legion of Substitute Heroes) شد. البته یکی دوبار تونسته خوب از قدرت هایش استفاده کنه. مثلا «سوپربوی» و «سوپرگرل» را از یک ابر کریپتونایتی نجات داد (با تغییر دادن رنگش). چند باری هم از قدرتاش برای استتار استفاده کرده. ولی خب به قول معروف هر کسی با یک اسپری میتونه رنگ اشیا رو عوض کنه دیگه!

 

8- قهرمان فوتبال آمریکایی (NFL Superpro)

قهرمان فوتبال آمریکایی (NFL Superpro)

یکی از عجیب ترین ابرقهرمانان دهه 90 میلادی، Superpro نام داشت که مشترکا توسط مارول و لیگ ملی فوتبال آمریکایی خلق شد . او بیشتر با ویلن هایی میجنگید که تم فوتبال آمریکایی داشتند. نام او «فیل گریلفید» بود که خبرنگار ورزشی بود و با شیمیدانی مصاحبه میکنه که تونسته یک یونیفرم فوتبال آمریکایی غیر قابل تخریب بسازه! یهو یک سری خرابکار میان و محل رو آتش میزنند و گریلفید را با طناب میبندند. بعدش ترکیب گرما با دود ناشی از مواد این آقای شیمیدان به ایشون قدرت هایی میده که بتونه در ورزش فوتبال آمریکایی یک ستاره باشه! واقعا یکی از بدترین اریجین های تاریخ کمیک رو شاهد بودیم! راستی این مقاله رو هم بخونید چون گفته بودم که یکی از داستان های این شخصیت جنجالی شده.

 

7- دلار قدرتمند (Almighty Dollar)

دلار قدرتمند (Almighty Dollar)

در مورد قبلی راجع به Superpro توضیح دادم. جالبه که بدونید ایشون 4 دستیار مزخرف و مسخره هم داشت. مثلا «ماشین حساب» یا Caculator که یک نابغه کره ای بود. یا Girth که یه آدم چاق بود که شکم گنده ای داشت و «استریک» (Streak) که سریع میدوید. اما از همه بدتر، «دلار قدرتمند » بود که میتونست از دستانش پول خرد شلیک کنه! او یک حسابدار بود که به طور اتفاقی به قدرت های خودش دست پیدا کرد. واقعا نمیدونم راجع به قدرتش چی بگم!

 

6- پسر سنگی (Stone Boy)

پسر سنگی (Stone Boy)

«پسر سنگی» هم مثل «پسر رنگی» عضو گروه "لژیون قهرمانان جانشین" (Legion of Substitute Heroes) بوده (چون قدرت هایش قوی نبود و از گروه لژیون ابرقهرمانان کنار گذاشته شد. او بیگانه ای است از سیاره Zwen. مردم این سیاره برای اینکه بتوانند به مدت 6 ماه در خواب زمستانی فرو بروند ، به سنگ تبدیل میشوند! جالبه که پسر سنگی وقتی در کره زمین بود و به سنگ تبدیل میشد نمیتونست خودش رو بیدار نگه داره! پس واقعا همچین قدرتی به چه دردی میخوره! ولی بعدش به کمک هیپنوتیزم تونست وقتی در این حالت قرار میگیره بیدار بمونه و لااقل کمی خاصیت داشته باشه. ولی واقها اگر تبدیل به سنگ شدن موجب نیرومند شدن قدرت و بنیه شما نشه، پس چه سودی داره؟

 

5- پسر واپس نگر (Hindsight Lad)

 پسر واپس نگر (Hindsight Lad)

«کارلتون لا فرویگ» ملقب به Hindsight Lad اولین بار در شماره 3 از کمیک New Warriors Annual خلق شد. او در این شماره فهمید که همسایه و هم مدرسه ای او به نام «رابی بالدوین» در واقع قهرمانی است به نام Speedball! کارلتون هم همیشه دلش میخواست یک قهرمان باشه و بنابراین رابی را مجبور کرد تا به گروه New Warriors راهش بده  (در حالی که اصلا قدرت فرا بشری نداشت). ولی به ذهنش رسید که میتونه بعد از اتمام نبرد ، ایرادات تاکتیکی گروه رو بهشون بگه. بنابراین به کارشناس ارزیابی کیفیت نبردهای گروه تبدیل شد (به همین خاطره که بهش لقب «پسر واپس نگر» رو دادند چون به آنالیز نبردهای قبلی میپرداخت!) بنابراین همیشه مشغول انجام کارای دفتری و اداری برای گروه بود! ولی در هر حال خودش که از این سمت خوشش میومد!

 

4- پسر غلتان (Bouncing Boy)

پسر غلتان

«پسر غلتان» از اون شخصیت های بیخود دی سی هستش که سال 1961 و توسط خالق سوپرمن در کمیک های Action Comics خلق شد. او «چاک تین» نام داره و به عنوان پیک در متروپلیس کار میکرد. اولین محموله اش هم این بود که یک سرم کش سان را که داخل یک بطری در باز ریخته شده بود را به آدرسی برساند! در مسیر ایستاد تا یک مسابقه ورزشی تماشا کنه و گلویی تازه کنه. پس یک نوشیدنی در استادیوم خرید. بله دیگه ...! اونقدر شیفته بازی شد که اشتباهی از اون سرم خورد!!! بعدش هم که به نیروهای باد شدن (!) دست یافت . دیگه میتونست مثل یک توپ غل بخوره!!! همین..!

 

3- پسر ماده خور (Matter-Eater Lad)

 پسر ماده خور (Matter-Eater Lad)

باز هم یک بیگانه فضایی که قدرت های بیخودی داره و عضو گروه "لژیون ابرقهرمانان" بوده. اسمش هست Tenzil Kem  و اهل سیاره Bismoll میباشد. درست مثل «پسر سنگی» ، قدرت های او و هم نوعانش در واقع واکنشی تکاملی بود به یک تراژدی. یعنی در سیاره اونا همه غذاها به خاطر یک میکروب خاص غیر قابل خوردن شدند بنابراین اهالی این سیاره قادر شدند که مواد و اشیا دیگر را بخورند ! او البته میتونه محتوا و ترکیب مواد رو هم آنالیز کنه تا قبل از خوردن بفهمه سمی هستند یا نه! واقعا قدرت اینکه بتونی هر چیزی رو بخوری چه فایده ای داره؟!

 

2- دختر رنگین کمانی (Rainbow Girl)

دختر رنگین کمانی

اسم واقعی اش هست Dori Aandraison و از اهالی سیاره Xolnar میباشد. او یک بازیگر بود که میخواست عضو گروه لژیون ابرقهرمانان دی سی شود تا بلکه بازیگر سرشناسی بشه. قدرتش هم این بود که نوعی محیط فرومونیک (که شبیه به رنگین کمان بود) در اطراف خودش تولید میکرد که باعث میشد بقیه ازش خوششون بیاد!!! او از قدرت های خودش استفاده کرد و با سفر به شهر متروپلیس تونست عنوان دختر شایسته رو به دست بیاره! البته زیاد تو گروه دوامی نداشت و با یک مرد پولدار در شهر متروپلیس ازدواج کرد تا بتونه در کره زمین باقی بمونه. تا اینکه بعدا به گروه جانشینان لژیون ابرقهرمانان ملحق شد.

 

1- پسر بازو جدا شونده (Arm-Fall-Off Boy)

 پسر بازو جدا شونده (Arm-Fall-Off Boy)

میگم دقت کرده اید اونایی که قدرت بیخود دارند اسم های بیخودی هم دارند؟! ولی این یکی دیگه آخرشه! «پسر بازو جدا شونده»!!!! یعنی واقعا میتونه بازوی خودش رو قطع کنه و باهاش به دیگران ضربه بزنه!!! پس میشه گفت که قدرت اکشن فیگورهای ما رو داره که در دوران کودکی بازوشون رو جدا میکردیم و میزدیم تو سر بقیه اسباب بازی هامون! گفته میشه عمدا قدرت هاش رو اینقدر مضحک خلق کرده اند. ضمن اینکه گفته میشه اولین کسی بود که رفت عضو گروه لژیون ابرقهرمانان دی سی بشه ولی ردش کردند! اونقدر شخصیت بیخودی بود که تا سالها اسم واقعی نداشت ولی در رویداد Zero Hour معلوم شد اسمش هست Floyd Belkin اهل سیاره Lallor. من شرط میبندم وقتی خالقین این شخصیت داشتند خلقش میکردند کلی با هم خندیدن!

 

مهدی ترابی مهربانی

منبعسایت CBR

 All rights reserved © Spidey.ir 2018

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

15 ابرخبیثی که اسم ضایع دارند!

5 دفعه که مردعنکبوتی در شماره نخست کمیک بوک های جدید ابرقهرمانی حضور افتخاری داشت!

بی مصرف ترین ابرقهرمانان کمیک بوکی!

مزخرف ترین شخصیت های دنیای کمیک بوک

15 دفعه ای که دشمنان مرد عنکبوتی گوشت انسان خوردند!

بیخود ترين دشمنان مرد عنكبوتی !

15 دشمن بیخود بتمن!

10 ابرقهرمانی كه بدترین اریجین (ORIGIN) را دارند 

15 ابرقهرمانی که اسم ضایع دارند!

بدترین لباس های ابرشروران (SUPERVILLAINS) در دنیای کمیک

بدترین لباس های ابرقهرمانان (SUPERHEROES) در دنیای کمیک

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn