در حال وداع هستیم با کمیک های "چهار شگفت انگیز" (The Fantastic Four) هستیم چون مارول کمیکس اعلام کرده که به زودی این سری به زودی پایان خواهد یافت.
از ابتدای عصر نقره ای کمیک این اولین بار است که مارول (ملقب به "ایده سرا" یا House of Idea ) تصمیم گرفته این کمیک را دیگر چاپ نکند. این در حالی اسیت که کلا عصر مارول با کمیک های چهار شگفت انگیز آغاز شد! حال بحث آن وجود دارد که کی دوباره این کمیک چاپ خواهد شد؟ بعد از آرک "جنگهای داخلی" و یا فیلم جدید فاکس از روی این کمیک؟ هیچ کدام مشخص نیست !
در هر حال، یک مورد هست که نمیتوان آن را نادیده گرفت و آن هم تاثیر مهم این کمیک بر صنعت کتابهای کامیک است.
از همان ابتدا که در سال 1961 چهار شگفت انگیز توسط استن لی و جک کربی خلق شد این کمیک نقش کلیدی در بیشتر لحظات بزرگ تاریخ مارول بازی کرده است تقریبا تمام ابرقهرمانهای مارول بخشی از موفقیتشان را مدیون این کمیک هستند.
بنابراین در این مقاله سعی شده بخشی از این سهم بزرگ این کمیک به صنعت کمیک را بررسی کنیم و یک بزرگداشتی برای رید ریچاردز-سو استورم –جانی استورم و بن گریم که به آقای شگفت انگیز –زن نامرئی-مشعل انسانی- ثینگ میشناسیمشان داشته باشیم.
5- اولین خانواده واقعی دنیای کمیک
اولین دلیلی که انها را متمایز میکند این است که آنها خانواده اند. بله سو و جانی خواهر برادرند. بعدا رید و سو هم باهم ازدواج کردند که رسما تصویری از یک خانوده شکل گرفت. انها مثل یک خانواده از هم مراقبت میکردند و همیشه روابط جالبی بین عشق و نفرت (مخصوصا بین جانی و بن) در طول کمیک شکل میگرفت. جدا از فراز و نشیب هاو مشکلات فراوان، گروه چهار شگفت انگیز بدون قید و شرط عاشق یکدیگر بودند و روابطی را شکل دادند که نه تنها در دهه 60 میلادی، بلکه حتی تا به امروز هم منحصر به فرد بوده است.
مطالب مرتبط:
75 لحظه برتر مارول: ازدواج سو و رید ریچاردز
آشنايي با متحدين اصلي مرد عنكبوتي: جاني استورم
تمام قسمت های كمیك "اسپایدرمن و هیومن تورچ" ترجمه شد! + لینک دانلود
4- خلق شخصیتی منحصر به فرد و دوست داشتنی به نام The Thing
چه ان موقعی که دورانی که در خیابون "یانسی" بزرگ شده بود را به باد فحش میگرفت یا موقعی که به دشمنان اعلام میکرد: "الان موقع له شدنه" (It’s Clobbering Time)، عاشقش بوده ایم. در واقع هیچ کس مثل بن گریم نیست. او با اون قیافه خشن سنگی یه احمق دوست داشتنی به تمام معناست . قلبی از طلا دارد و به وجود آنکه لباسش فقط از یک شورت آبی رنگ تشکیل شده (!) اما همیشه او را جدی گرفته ایم . او شاهکار استن لی و جک کربی است و واقعا معلوم نیست از کجا به ذهن استن و جک رسید تا برای اولین بار در تاریخ کمیک از یک شخصیتی که کاملا ظاهر یک هیولا داشت ، یک ابرقهرمان بسازند.
بلافاصله پس از تشکیل گروه، ثینگ نقش ستاره تیم را گرفت. خوانندگان آن دوران با بچه خیابون یانسی(پایین شهر) که به طرز باحالی رفتار میکرد و به طور اتفاقی به قدرتهای خارق العاده ای دست یافته بود، همذات پنداری میکردند. درسته که رید ریچاردز علم عالم را تو ذهنش داره یا کله کبریتی جانی یه عالمه دختر دور و ورش داره ولی ثینگ قلب خواننده ها را برای خودش تسخیر کرده بود.
مطالب مرتبط:
3- بزرگترین ابر خبیث عالم!
استن لی یک بار «دکتر دووم» را اینگونه توصیف کرده بود: "فصیح در سادگی و باشکوه در خطر ایجاد کردن" . دکتر دووم بزرگترین ابرخبیث دنیای کمیکه. سعی نکنید دلیل بیاورید که نیست، چون چاره ای ندارید جز اینکه این حقیقت را قبول کنید ...
به عنوان دشمن شماره یک گروهی از ابرقهرمان مارول، دووم چیزی فراتر از یک شخصیت دنیای کمیک بود.
او یک جادوگر بزرگ، استاد سفر در زمان و نابغه ای در حد رید ریچاردز است . بر خلاف دیگر ابر خبیث ها او از تمام این قدرتها برای حکمرانی بر کشور خیالی لاتوریا استفاده میکرد. در ضمن او در یه قلعه زندگی میکند. داشتید؟ گفتم قلعه!
اما تاج و تخت و قدرتهای شیطانی بخشی از دنیای دووم است. لی و کربی هم همین جا برای بزرگترین دشمن مارول سنگ تمام گذاشته بودند. آنها در ضمن برای او تاریخچه ای از درد و رنج و تنهایی باقی گذاشتند و تلاش نا تمامی برای نجات روح مادرش از جهنم برای او ساختند تا او را به یک شخصیت قابل همذات پنداری تبدیل کنند. ولی او هنوز بیشتر وقتش را برای نابود کردن بچه مثبت های چهار شگفت انگیز صرف میکنه. یکی نیست بهش بگه: "بیخیال رفیق چرا بیخیال قضیه نمیشی؟"
و جک کربی بزرگترین طراح کمیک تاریخ برای کامل کردن او صورتی ترسناک و ماسکی فلزی که هر احساسی را از او میگرفت ساخت. به این میگن یه ابر خبیث خالص درجه یک! (ظاهر او آنقدر معرکه بود و هست، که جورج لوکاس اعتراف کرده ظاهر «دارث ویدر» را از دکتر دووم کپی کرده!)
مطالب مرتبط:
10 داستان وات ایف که واقعا اتفاق افتادند
2- انقلاب در داستان هایی که تم فضایی و کیهانی داشتند
پارسال از دیدن فیلمی با راکونی که صحبت میکرد و دزد فضایی که واکمن به گوش میزد، لذت بردید؟
خب شما میتونید از لی و کربی تشکر کنید که این سد را شکستند و داستان های چهار شگفت انگیز را با المان های های فضایی دیوانه وار مثل نگاتیو زون ونهایت نابودگران ونیمه خدایان سیاره خور همراه کردند! آنها واقعا انقلابی در داستان های cosmic به پا کردند
قبل از چهار شگفت انگیز صنعت کمیک پر شده بود از مردان فضایی یا هیولاهای وحشتناک از دنیاهای دیگر آمده بودند. از همه مهتر بزرگترین ابرقهرمان آن زمان بیگانه ای از سیاره ای دیگر بود به اسم سوپرمن که از فضا آمده بود ولی هیچ یک از آنها پیچیدگی و گستردگی مفاهیمی که لی و کربی خلق میکردند را نداشتند. فضایی که این دو نابغه خلق کردند به جای آنکه فقط ترسناک و عجیب و غریب باشد، پر شده بود از سفینه های فضایی با نژادهای مختلف(مثل نژادهای قدرتمند متخاصم به نام کری و اسکرول) با سیستم های سیاسی پیچیده ای که تا به حال دیده نشده بودو یا پادشاه حشرات قاتل به نام Annihilus که لرزه بر تن همه می انداخت و صد البته گالاکتوس با سرلشگرانش و موج سوار نقره ای که مشهور ترین آنان هستند.
لی و کربی به همراه چهار شگفت انگیزاش باعث الهام ری توماس برای اونجرز وجیم استارلین برای کاپیتان مارول و آدام وارلاک شدند و تمام دهه 70 مارول را به تسخیر خود درآورند و سال پیش با محافظان کهکشان جهان را به تحسین وا داشتند.
مطالب مرتبط:
دکتر دووم به نیروهای کیهانی دست میابد
75 لحظه ماندگار مارول: تولد موج سوار نقره ای
1- پایه گذاری دنیای مارول
مارول از نظر فنی 75امین سالگرد تاسیس خود را جشن میگیرد ولی از نظر ما طرفداران مارولی که ما عاشقشیم و به آن لقب "ایده سرا" داده ایم) مارول یونیورس از سال 1961 و با شماره اول کمیک چهار شگفت انگیز شکل گرفت.
در واقع چهار شگفت انگیزی که خلق شد تا رقیبی برای جاستیس لیگ دی سی باشد، به دستاوردی بسیار بزرگ تر دست یافت و بدون هیچ اغراقی اگر این گروه خلق نمیشد ، احتمالا امروز انتشاراتی به نام مارول وجود نداشت.
خوشبختانه چهار شگفت انگیز خلق شد و حسابی هم ترکوند. در نتیجه مارول کمیکز توانست شروع به ساخت بخشهای منحصر به فرد خودش مثل اسپایدرمن اونجرز و ایکس من کند و دنیای مارول شکل گرفت، دنیایی که بر خلاف دی سی کاملا در هم تنیده و مرتبط با هم بود. یعنی اگر نبردی در کمیک اونجرز رخ میداد تاثیراتش در کمیک ایکس من قابل مشاهده بود و بر عکس.
این ایده کل صنعت کمیک را برای همیشه تغییر داد .این که کل یک دنیا در داخل هم مانند ساز های یک اپرا عمل کنند واقعا فوق العاده بود. شاید امروز برای ما این شکل از کمیک عادی باشد و شاید حتی بعضی از ما از آن خوشمان نیاید. ولی غیر قابل انکار است که لذتی که ما الان داریم از کمیک ها و فیلم های مارول میبریم مدیون چهار شگفت انگیزی است که استن لی و جک مربی سال 1961 خلق کردند.
مطالب مرتبط:
تاریخی ترین لحظه مارول: شکل گیری گروه 4 شگفت انگیز
نويسنده: حسن رياحي (Bad Joke)
All rights reserved © Spidey.ir 2015
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
