سریع ترین لحظات تاریخ کمیک های فلش (The Flash)!

این مقاله به مناسبت پخش نسخه سینمایی فیلم فلش دوباره در صفحه نخست سایت قرار میگیرد ...

1- فقط 15 دقیقه!

کمیک بوک فلش

مورد اولی که میخواهم به آن اشاره کنم لحظه ای است که فلش فقط 15 دقیقه برای نجات جان دوست دختر خود دارد وگرنه او به دوره ای که دنیا هنوز تشکیل نشده است کشیده میشود و به کلی از هستی پاک میشود! فلش با سرعتی مثال زدنی از زندانی رنگین کمانی که میرور مستر (Mirror Master) برایش ساخته در عرض یک دقیقه فرار میکند! (جالب است بدانید که زندان رنگین کمانی مکان پیچیده ای بین زمان و فضا است که حداقل یک سال برای فرار از آن زمان لازم است!)

کمیک فلش

بعد از فرار فلش از زندان رنگین کمانی او از دنیای آینه ای میرور مستر هم فرار میکند و تفنگ وی را از کار می اندازد و با دویدن به سمت سنگاپور آن را تعمیر میکند! (فلش دو بار مسافت بین سنگاپور و سنترال سیتی را طی میکند در زمانی کم تر از یک دقیقه!) بعد از تعمیر تفنگ میرور مستر فلش به تمام نابسامانی ها سر و سامان میدهد و تمام اتفاقاتی که به آنها شاره کردم در کمتر از 15 دقیقه می افتد!

لحظه فلش

2- نجات یک هواپیما!

هواپیمای فلش

شاید با خواندن تیتر "نجات هواپیما" یاد سوپرمن بیافتید ولی باید بگویم که اسپیدستر قرمز پوش دیسی کامیکس هم در نجات دادن هواپیما و سر نشینان آن دستی بس پر توان دارد! در حقیقت این لحظه در مقایسه با لحظه ی قبلی لحظه ی جدیدی است و در سری NEW 52 کمیک های فلش اتفاق افتاد!

در حقیقت فلش در این لحظه فقط چند نانو ثانیه فرصت داشت تا جلوی هواپیمای در حال برخورد به یک پل را بگیرد! بَری به سرعت مولکول های بدن خودش را لرزاند و به داخل هواپیما نفوذ کرد و با چسبیدن به صندلی های هواپیما شروع به لرزاندن مولکول های بدن خودش و کل جرم هواپیما کرد! بری تمام توان خودش را بکار گرفت و در کمال ناباوری خوانندگان شاهد آن بودند که هواپیمای مسافر بری غول آسا، درست مانند فلش از پل عبور کرد! باورش هنوز برای خود من مشکل است!!!

3- انقلابی در معماری!

بری الن

این لحظه هم درست مانند لحظه ی قبل در کمیک های NEW 52 اتفاق افتاد و زمانی که اشعه ی خورشیدی عظیمی با یک ساختمان مسکونی برخورد کرد بری در کسری از ثانیه ساکنین آن ساختمان را به محلی امن برد و این در حالی بود که در آن ساختمان چیزی نزدیک به 40 خانواده زندگی میکرد! اما صبر کنید! بری آلن هنوز 0.1% از سرعت خودش را هم نشان نداده است! بری بعد از نجات ساکنین ساختمان در عرض چند ثانیه بالغ بر 10 کتاب معماری تخصصی میخواند و در یک چشم به هم زدن خانه ی مسکونی را از نو و مستحکم تر از قبل میسازد! ولی بری آلن به این هم اکتفا نمیکند و حتی برای دختر کوچکی که عروسکش را زیر آوار ساختمان گم کرده است همه جای شهر را میگردد و عروسکی نو به او هدیه میدهد! (عجیبه! معمولا توی این نوع مقالات که راجع به قدرت شخصیت های دیسی بحث میکنم نا خود آگاه خاکی بودن شخصیت های دیسی هم نمایان میکنم! البته در خاکی بودن شخصیت فلش قبل از این مقاله هم شکی نبود ولی الان لا اقل یک مثال بارزش رو برای شما خوانندگان عزیز نمایان کردم!)

کمیک بوک فلش

4- دیگر آوانسی در کار نیست!

مسابقه سوپرمن - فلش کمیک flash

در سال 1967 و در کمیک های سوپرمن، فلش و سوپرمن برای یک خیریه با یکدیگر مسابقه دادند و فلش به سوپرمن آوانس داد و این دو با هم به تساوی رسیدند ولی فلش همیشه در ذهن خودش میدانست که بسیار از سوپرمن سریع تر است! اما در جریان آرک داستانی "تولد دوباره" که در مقاله قبلی مفصل درباره اش توضیح دادم فلش و سوپرمن دوباره با یکدیگر روبرو شدند!

سوپرمن فلش

زمانی که سوپرمن در این رویارویی دوم به بری گفت که: "ما قبل از این با یکدیگر مسابقه دادیم و میدانیم که چه کسی سریع تر است!" فلش فقط یک جمله به سوپرمن گفت: "اون برای خیریه بود، کلارک!" و بعد بووم!!! فلش، مرد فولادی را طوری پشت سر میگذارد که سوپرمن دیگر حتی قادر به دیدن بری هم نیست چه برسد به اینکه از او جلو بزند! پس حق بدهید تا به کامنت های کسانی که در مقاله قبل والی وست را از بری سریع تر میدانستند بخندم! چون اگر بری آلن وجود نداشت حتی والی وست به یک اسپیدستر تبدیل هم نمیشد چه برسد به اینکه بخواهد از بری سریع تر هم باشد! (البته من خودم عاشقانه والی را دوست دارم ولی مقایسه ی او با بری مثل مقایسه ی مسابقات یورو با جام جهانی است!!!)

سوپرمن فلش

5- سرنوشت نهایی فلش...

کمیک بحران کرایسس

به احتمال 99% مورد آخر مقاله رو حدس زده بودید و باید بگم که اگر به این مورد اشاره نمیکردم واقعا این مقاله رو منتشر نمیکردم چون انتشارش بی مورد جلوه میکرد! لحظه ی آخر این قسمت از سری مقالات "از سیر تا پیاز" نه تنها یکی از بهترین و ماندگار ترین لحظات تاریخ کمیک های فلش هست، بلکه این لحظه در بین تمام لحظات ماندگار داستان های کمیک بوکی هم از درخشش خاصی برخورداره و این اون لحظه ای هست که...فلش میمیره!!!

مرگ بری الن

زمانی که شخصیت خبیث دنیای کمیک های دیسی یعنی "آنتی مانیتور" در آستانه ی نابود کردن تمام دنیای دیسیه، قدرت سوپرمن و یا هوش خارق العاده بتمن بی فایده است و فقط یک نفر میتونه ورق داستان رو برگردونه و اون یک نفر کسی نیست بجز "بری آلن" یعنی... "فلش"! بری با سرعتی غیر قابل اندازه گیری شروع به دویدن به دور موج ویرانگر آنتی مانیتور میکنه و اینقدر به دویدن ادامه میده تا از هستی محو بشه و موج از بین رفتن بدنش قادر به خنثی کردن موج آنتی مانیتور بشه! این لحظه ای بود که با وجود پیروزی قهرمانان داستان بر شخصیت خبیث تمام قهرمانان دیسی عزادار از دست دادن یکی از بزرگترین قهرمانان داستان های کمیک بوکی بودند و در این لحظه به خوانندگان ثابت شد که فلش برای نجات دیگران حتی به نابودی خودش هم راضی است!

مثل همیشه یادتون نره که نظراتتون بیش از هر چیزی خستگی رو از تن من به در میکنه و با لذت به سوال هاتون پاسخ خواهم داد!

امیرعلی آصفی ( A god name sparkles )