تن تن به ویژه در کشور ما شخصیت بسیار محبوبی است و من در این مقاله میخواهم 5 داستان برتر او را خدمت شما معرفی کنم!
مقدمه: همه شما تن تن را میشناسید. همان خبرنگار جوان و ماجراجو که در قرن 20 میلادی شاهکارهایی برای او توسط نویسنده افسانه ای و روشن فکر به نام هرژه نوشته شد. داستان های عمده تن تن را به دو بخش میتوان تقسیم کرد:
1- داستان های اصلی که با استقبال فراوان مواجه شدند.
2- داستان های فرعی که نتوانستند آن چندان که باید توفیقی را کسب کنند.
پس در این مقاله 5 داستان برتری که توسط هرژه نوشته شده است را به شما معرفی میکنیم.
نکته : تمام جلدهای تن تن در یک سطح هستند و از داستان پردازی مشابهی بهره میگیرند ولی براساس معیارهایی مانند :
داستان پردازی بهتر، Run های فوق العاده و تمام عیار، صحنات اکشن ، طنز پردازی بهتر ،و سبک داستانی ایده آل رتبه بندی کردیم.
5- سیگارهای فرعون
چاپ شده در شماره 4 از سری کمیک های تن تن
داستانی از آنجایی شروع میشود که تن تن با محقق و باستان شناسی به نام آقای "سارکوفاگوس" روبه رو میشود. از آنجایی که سارکوفاگوس در پی اکتشاف رازهای فرعون و معابد او است تن تن نیز به این ماجراجویی علاقه مند میشود. آن ها در بیابان های مصر در جستجو هستند که معابد فرعونیان وارد میشوند. در این بین ماده ای مرموز آن ها را خمار میکند و باعث دردسرهای زیادی از جمله سرنگون شدن سارکوفاگوس برای مدت کوتاهی ، قرار گرفتن تن تن و میلو در شرف مرگ و ... اشاره کرد. در آخر به اصل داستان پرداخته میشود جایی که در میابیم گروهی از باند قاچاقچیان مواد مخدر کشاورزان را وادار به کاشت تریاک و ... میکنند و آن ها را در سیگارهایی با نماد فرعون قرار میدهند تا کسی به کار آن ها شک نکند. در این داستان هفت نفر از قاچاقچیان اتحادی را تشکیل دادند که سازمان های بزرگی هم آن ها را حمایت میکردند و فکر سوء قصد به جان ولیعهد مصر را در سر داشتند که تن تن با نفوذ آن ها را از درون متلاشی میکند و در آخر پادشاه مصر از تن تن بابت نجات پسرش و سرکوب کردن قاچاقچیان قدردانی میکند.
4- تن تن در تبت
چاپ شده در شماره 20 از سری کمیک های تن تن
داستان از آنجایی آغاز میشود که یکی از دوستان قدیمی تن تن بر اثر صانحه سغوط از هواپیما در ارتفاعات تبت ناپدید شده و به گفته خبرنگاران احتمالا او جان باخته. تن تن که حاضر نمیشود این موضوع را قبول کند به آنجا راه میافتد. جالب است بدانید ناخدا هادوک برای اینکه ثابت کند مردعمل است و از هیچ چیز باک ندارد همراه او می آید. در این بین شنیده شده هیولا آدمخوار به نام "یتی" در غاری در تبت زندگی میکند. تن تن و ناخدا هادوک از تمام موانع پیش رو گذر میکنند و با آنکه سرمای استخوان سوز آن ها را از پا انداخته بود با تلاش و همتی مثال زدنی خود را به بالاترین نقطه آنجا میرسانند. این داستانی که هرژه خلق کرد سمبل تلاش و پشتکار است و داستانی است که از آن درس ها میتوان گرفت. تن تن در نهایت درمیابد که یتی جان دوستش را نجات داده و هیولایی خوش طینت است و قصد دوستی با انسان ها را دارد. در نهایت تن تن و ناخدا هادوک دوستانشان را نجات میدهند و یتی (هیولای ویسکی خور) هم دیگر مانند سابق طرد نمیشد.
3- گوش شکسته شده
چاپ شده در شماره 6 از سری کمیک های تن تن
مجسمه ای ارزشمندی که از قبیله ارومبایا منشا گرفته و به گفته برخی باستان شناسان یکی از باارزش ترین اجسام حاضر در دنیا است توسط فردی از موزه باستانی ربوده میشود. فردای آن روز خبر میرسد که آن مجسمه برگشته است. همگی از این بابت خوشحال میشوند اما تن تن میفهمد که کاسه ای زیرنیم کاسه است ، زیرا مجسمه ای که ربوده شده بود گوش راستش شکسته شده بود ولی مجسمه جعلی گوش راستش سالم بود. از این رو تن تن همانند همیشه به کارآگاه بازی میپردازد که در نهایت حقیقتی افشا میشود که فردی که از راز مجسمه عجیب و غریب از قبیله ارومبایا باخبر است خیلی تمیز و بدون هیچ ردی از قاتل کشته میشود. تنها شاهد این ماجرا طوطی آن فرد است که در نهایت اعتراف میکند فردی به نام رودریگز این قتل را صورت داده. در نهایت شخصیت های منفی داستان که دوتن از خلافکاران پیشه پا افتاده بودند مجسمه را میابند ولی با دخالت های تن تن الماس گرانبهایی که در مجسمه بود به اعماق اقیانوس پرت میشود و بین تن تن و این دو خلافکار صحنات اکشنی صورت میگیرد که سرانجام تن تن نجات میابد و آن دو تبهکار غرق میشوند و راهی جهنم میشوند.
2- داستان های راز کشتی اسب شاخدار و گنج راکهام سرخ پوش
چاپ شده در شماره های 11 و 12 از سری کمیک های تن تن
خب در داستان راز کشتی اسب شاخدار که خیلی ها او را به خاطر انیمیشن سینمایی که در سال 2011 اکران شده به یاد دارند ولی بگذارید داستان این مجموعه را برایتان شرح دهم. آباء و اجداد ناخدا هادوک گنجی برای او به جا گذاشته اند. او به کمک تن تن و پروفسور تورنسل یا بهتره بگم پروفسور کلکولس با زیردریایی که ساخته به اعماق دریا سفر میکنند تا گنج را پیدا کنند. جالب است بدانید گنجی در کار نبوده و آن ها فقط وقتشان را تلف میکردند که ناگهان تن تن درمیابد که تمامی گنج ها در حفره ای از قصر مارلین اسپایک نهفته شده است. با پولی که پروفسور کلکولس بخاطر اختراع زیردریایی خود از دولت دریافت کرده بود آن قصر را میخرند(!!!) و تمتم گنج ها را برمیدارند و در آنجا برای همیشه مستقر میشوند.
1 -عصای سحرآمیز
چاپ شده در شماره 8 از سری کمیک های تن تن
یقینا این داستان یک سروگردن از دیگر داستان های تن تن بالاتر است. هرژه این داستان را با عشق نوشته و در هر صفحه از دیالوگ های داستان و لحن خاص آن شما را به خواندن صفحات بعدی سوق میدهند و داستان دارای ایده پردازی خلاقانه بوده و داستانی متفاوت را روایت میکند. در سرزمین سیلداویا نوعی عصای باارش وجود دارد که نسل به نسل از نیاکان سلاطین به فرزندانشان واگذار میشوند. این عصا بیشتر ارزش معنوی دارد تا مادی لذا این عصا نشانه اقتدار و سیاست شاه بر کشور است و اگر شاه عصا را در اختیار نداشته باشد دیگر کسی از او اطاعت نمیکند. در ابتدای داستان تن تن به صورت تصادفی با فردی به نام پروفسور علم بیگ (مهر شناسی باتجربه و قهار که قرار بود به سیلداویا اعزام شود) دیدار میکند و درباره اهمیت مهرشناسی و نقش او در سیلداویا سر در میاورد و تصمیم میگیرد به عنوان دستیار او به سیلداویا سفر کند. در این بین به پروفسور علم بیگ شک میکند ولی پی میبرد شک او بی دلیل بوده. راه تن تن از پروفسور جدا میشود و تن تن به طور ناخواسته وارد بازی های سیاست میشود و از توطئه ها و آشوب های داخلی برعلیه پادشاه سیلداویا در می آورد. قبل از اینکه تن تن بخواهد اقدامی انجام بدهد هر قدمی که رد سیلداویا برمیدارد مشکلاتی برایش رقم میخورد و به لطف عوامل داخلی توطئه تن تن نمیتواند جلوی توطئه گران را بگیرد و ان ها به طور برنامه ریزی شده با کمک پروفسور علم بیگ عصا را به سرقت میبرند. تن تن در Run فوق العاده ای که خلق کرد توانست جلوی آشوب گران را بگیرد و عصا را در مرز سیلداویا / بوردوریا (کشور رقیب و همسایه سیلداویا) پس بگیرد. در آخر داستان همه توطئه ها افشا شد و مشخص شد پروفسور علم بیگ واقعی قبل از اینکه خود را برای سفر به سیلداویا آماده کند توسط برادر شرور خود که از نظر قیافه بسیار به او شبیه است دست و پای او را میبندد و خود را به جای او جا میزند.هرژه در این داستان توانست به داستان جنبه کارآگتاهی و سبک نوآر بدهد و آن را با دیگر داستان های تن تن متفاوت جلوه دهد. در اروپا نیز در قرن پیش همچین کشورهایی همچین رقابتی را در میان خود داشتند و هرژه با هوشمتندی تمام توانست از این موقعیت استفاده کند و تن تن را وارد این داستان ها بکند و از او یک قهرمان برای سیلداویایی ها بسازد.
نویسنده : پویا صدیف
(Magnus)
All rights reserved © Spidey.ir 2016
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
دیدگاهها
فکر میکردم آقای پارکر قراره این همچین مقاله ای بنویسه ولی شما هم خیلی خوب نوشتید.
داستان معبد خورشید هم خیلی جالب بود.
یاد دوران کودکی و نوجوانیم افتادم.
اون موقع بعضی از کارتونهای تن تن رو میدیدم واقعا عالی بودند.
یه بازی PS1 هم داشت. اونقدر باحال و نوستالژیک بود که هروقت یادش میوفتم دلم میخواد گریه کنم.
در کل به نظر من داستانهای تن تن جزء بهترین داستانهای کارآگاهی و ماجراجویی هستن.
یه سوال: بلیک و مورتیمر اثر همین نویسنده ست؟
ممنون جناب نایت واچر که همیشه با نظرات خوبتان ما را همراه میکنید.
خب مسلما اگه جناب پارکر مینوشتن رتبه بندی بهتر و دقیق تر میشد.
من مورتیمر و بلیک رو نخوردم.
من چون کودکی خودم رو در ایران نبودم با تن تن خاطره ای ندارم. البته جند تا کمیکش رو از استاد ترابی گرفتم و خوندم. به جز اسب شاخدار از بقیه زیاد خوشم نیومد. به نظرم زیادی ساده بودن. ولی از ترجمه هاشون خیلی خوشم اومد. خیلی خلاقانه بود (منظورم ترجمه های شرکت یونیورسال است که قبل از انقلاب انجام شده)
در هر حال ممنون
مخلصم آقا پویا
منم فقط کارتون بلیک و مورتیمر رو دیدم. نمیدونم کامیک داره یا نه. ولی هم سبک داستانپردازیش و هم سبک طراحیش خیلی شبیه به تن تنه.
آقا مختار اگه فرصت داشتید حتما کارتونهای تن تن رو ببینید مخصوصا اگه دوبله فارسی باشه. خیلی حال میده.
الان با دیدن این مقاله بدجور حوس کردم برم کامیکها و کارتونهای تن تن رو دانلود کنم.
واقعا نیاز بود!
من برا تن تن احترام خاصی قائلم،
چون اولین کمیکی بود که خوندم و واقعا عاشق کمیک ها و کارتون هاش هستم!
شخصیت مورد علاقم هم در این سری دوپون و دوپونه هست!
خیلی عالی بودن و لحظات کمدی نابی رو بوجود میاوردن!
#3
و به عمو مختار عزیز هم توصیه میکنم حتما حتما کارتون سریالی این مجموعه رو با دوبله فارسی ببینن!
یعنی 30 درصد محبوبیت این انیمیشن بخاطر دوبله عالیش هست!
و در آخر ایشالا که روح هرژه بزرگ شاد باشه،
کسی که باعث بوجود اومدن این دنیای بزرگ شد.
کارتون هاش اصلا برام قابل تحمل نیست
فکر کنم برای شما هایی که ازش خاطره و نوستالژی دارید جالبه
دوپون و دوپون همون دوتا کارآگاه دوقلو بودن؟ کارهاشون خیلی خیلی خنده داره واقعا دوتا ابله بودن... تکیه کلامشون هم این بود: "از اونم بالاتر!..."
اون کاپیتان هم خیلی باحال بود. هر اتفاقی میوفتاد اینو میگفت: "لعنت به دل سیاه شیطون!..."
ایشون تو خیلی از داستان هاش تم های نژادپرستانه و سیاسی داره
مثلا تن تن در کنگو یا تن تن در شوروی رو بخونید تا متوجه بشید
#3
اسب شاخدار به معنای واقعی یه شاهکاره من 5 سال پیش همه کتاباشو با ترجمه فارسی خوندم الان هم یه جا میشناسم هر 24 جلد اصلیشو داره.
شما یا دیگر دوستان جایی رو ( تو تهران )میشناسید که کمیکای مارول یا دی سی رو بفروشن؟
خیلی وقته دنبالشونم هیچ جا پیدا نمیشن.
آره شاید اگه اون وقتا میدیدین بهتر بود.
ولی واقعا کارتونهاش اسرارآمیزی داستان و اتفاقات رو خوب منتقل میکرد و لا به لاش طنز هم داشت. خیلی خوب بود.
اوایل اره چون تن تن در شوروی جلد اول بوده تن تن در کنگو جلد دوم ولی تو همون داستان تن تن در کنگو رفتار ملابمت امیز تن تن با افریقایی نشون داد که نژاد چیز مهمی نیست البته خیلی از داستان های هرژه دست خوش تغییرات بودن و اصلاح شدن. در ضمن اخرین اثار هرژه یعنی همون هنرالفبا رو بخونید میبینید که هرژه چقدر از اشتباهات قبل درس گرفته و هر داستان بهتر شده اگه 10 داساان برتر بود هنرالفبا رو ششم میذاشتم.
چند ماه پیش یکی از دوستان توی سایت این آدرسو داد: میدان هفت تیر-اوایل خیابان کریم خان-300 متر بالاتر از مترو
تو تهران اگه کمیک های هاردکاور و omnibus مارول پیدا شه خیلی خوبه یه جا بود تو کریم خان که human torch معرفی کرد اونجا رفتم از دیسی کمیک داشت کتابای مارول ش هم فکر کنم paperback بود
ممنون.
شما تا حالا از اونجا کمیکی خریداری کردی؟
اگه اره قیمت ها و تنوعش در چه حدیه؟
من هفت گوی بلورین و ادامش معبد رو خورشید رو خیلی دوست داشتم ولی داستان هفت گوی بلورین بچه که بودم واسم ترسناک بود
از کتابای دی سی کدوما رو داشت؟
قیمت هاش در چه حدی بود؟
الان هم هنوز فروش میکنه؟
والا نه نخریدم. تا حالا به اون مغازه سر نزدم.
ولی دوستان گفتن قیمت هر جلد در حد 20000 تومنه.
من دو سه قسمتشو بیشتر ندیدم. فقط هم معبد خورشید خوب تو یادم مونده. خیلی قشنگ بود.
ولی میخوام همه رو دانلود کنم ببینم.
من چند ماه پیش رفتم از دیسی همین کمیک هایی که هفتگی یا ماهانه منتشر میشن رو از بیشتر شخصیت ها داشت من فلش و بتمن رو یادمه از اون موقع دیگه نرفتم ولی قیمتش 20 تومن بود
ولی جای پرواز 714 و سفر به ماه خالی بود
اینجوری باید می شد.
5-تن تن در تبت
4-دو گانه سفر به کره ماه
3-سیگار های فرعون
2-دوگانه راز کشتی اسب شاخ دار و گنج راکهام سرخ پوش
1-جواهرات کاستافیوره
واقعا طنز ترین کتاب هرژه جواهرات کاستافیوره بود که توش سمفونی اتفاقات طنز اتفاق میفتاد و من با خوندنش از ته دل می خندیدم و لذت می بردم.
به لینک ضربه می زنید؟
مشکلی نداره. من چک کردم
جزیره سیاه اولین کمیکی بود که خوندم. راستش متوسطه ولی خیلی مفرحه.
دوست عزیز رتبه بندیت که خیلی مشابه به مال منه ولی یه مطلبیو خدمتتون عرض کنم. بنده تو مقدمه گفتم خیلی از کمیکا تو یه سطحن ولی بادرنظر گرفتن یه سری معیارها رتبه بندی کردیم. مثلا سفر به کره ماه و گشت گذار در ماه تهی از ذره ای هیجان بود و فقط دیالوگای خسته کننده داشت و از نظر من جاش تو تاپ تن هم نبود. جواهرات کاستافیوره کلا جوش با بقیه متفاوت بود و زره ای هیجان نداشت ولی یه داستان خیلی طنز و متفاوت رو تحویلمون داد. داستان خیلی کش پیدا کرد. همیشه تو همه داستان ها یه سری ادم برای تن تن پاپوش میدوزن اما این داستان بدمن نداشت و یه کلاغ زیر سر همه ماجراها بود. راستش خیلی از کتابا که تو لیست نیستن یه سروگردن از این بالاترن مثل پرواز 714، زندانی های معبدخورشید،هنرا لفبا، سرزمبن طلای سیاه و ...
من شخصا کمیک های «تن تن » رو نخواندم ! و فقط کارتون هاشون رودیدم ! ( کلا میشه گفت اکثرشون رو )
کاپیتان هادوک از نظر من یکی از 10 تای برتر در ضمینه ی فان بودن و جدی بودنه ! یعنی به طوری این 2 عنصر متفاوت رو کنار همدیگه دارند ! کلا من از این نوع شخصیت ها خیلی خوشم میاد ! ( مشخص است دیگر )
اولین کارتونی هم که دیدم « تن تن در تبت » بود! زیبا بود واقعا زیبا .
ممنون که ما رو یاد گذشته ها انداختید !
همیشه به کمیک های تن تن حسودی میکردم ، در محل ما خیلی شناخته شده تر بودند ، و شخصیت های کمیک بوکی قهرمانانی در اون زمان خیلی کمرنگ تر بودند .
یعنی مثلا عصای سحرآمیز توی کارتونش هم قسمت هشتمه؟
برخلاف مختار من از تن تن خیلی خاطره دارم . تن تن در مقطعی وارد زندگی من شد که من مدتی رو باید در بیمارستان سپری میکردم و بنابراین وقتی پدرم کتاب "اسب شاخدار" رو برام آورد تا اونجا بخونم شاید صدبار اون رو خوندم . بعدا هم سعی کردم داستان های دیگه اش رو پیدا کنم و بخونم ولی متوجه شدم همون اسب شاخدار از همه شون بهتره . یعنی داستان منسجم تری داره. به طور مثال قسمت دومش یعنی گنج راکام قرمز منو کاملا نا امید کرد.
از کارتون بلند "تن تن در معبد خورشید" هم کلی خاطره دارم. اون رو هم با دوبله قبل از انقلاب و در وضعیتی دیدم که برام همیشه ماندگار شد.
در هر حال تن تن بیشتر برام یک نوستالژیه و شخصیت اش رو زیاد دوست ندارم چون فاقد پیچیدگی های لازمه و حالت تک بعدی داره.
در هر حال ممنونم بابت این مقاله
ممنون از مقاله
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا