لحظات ماندگار در کمیک بوک های اسپایدرمن: بازگشت قاتل عمو بن!

لحظات ماندگار در کمیک بوک های اسپایدرمن: بازگشت قاتل عمو بن!

در شماره های 193 تا 200 كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز داستان زیبا و ماندگاری چاپ شد كه به "بازگشت قاتل عمو بن" (The Burglar's Return) معروف است.

 

از این داستان که در اینجا ترجمه شده است به عنوان یكی از بهترین های تاریخ مرد عنكبوتی یاد میشود كه توسط نویسنده ای به نام «مارو ولف  من» نوشته شد. ولف من به خوبی توانست آرام آرام داستانش را به اوج برساند و كاری كند كه پس از این همه سال پیتر پاركر با قاتل عمو بن مواجه شود (براي كسب اطلاعات درباره قاتل عمو بن اين مقاله را بخوانيد).

در واقع ابتدا و در شماره 193 دیدیم كه قاتل عمو بن بعد از اینهمه مدت برگشته و دارد در انبار خانه زن عمو می دنبال چیزی با ارزش میگردد ولی هر چه تلاش میكند آن را پیدا نمیكند (برای آشنایی با قاتل عمو بن این مقاله را بخوانید) او با خودش میگوید كه شاید همسر بن پاركر (یعنی زن عمو) آن را جایی قایم كرده باشد.

قاتل عمو بن

 همزمان با بازگشت قاتل عمو بن، نویسنده با نبوغ و هوشمندی خاص خود داستانك های دیگری را نیز به طور موازی از همین شماره شروع كرد تا مشكلات ریز و درشت پیتر پاركر را به ما نشان دهد. به طور مثال ما از قبل دیده بودیم كه پیتر پاركر با «مری جین» به مشكل برخورد كرده (چون طبق معمول  پیتر دیر سر قرار رسیده!) پس مری جین دیگر نمیخواهد پیتر را ببیند.

پيتر و مري جين

  درست در همان لحظه «بتی برانت» (دختری كه پیتر در دوران دبیرستان بهش علاقه داشت) بار دیگر نزد پیتر می آید  تا باهاش یك رابطه رومانتیك جدیدی شروع كند.

پيتر بتي برنت

  ولی مشكل اینجاست كه بتی ازدواج كرده ولی با شوهر خودش یعنی «ند لیدز» قهر كرده و باهاش به مشكل برخورده (برای كسب اطلاعات درباره ند لیدز این مقاله را بخوانید). پیتر از دیدن بتی تعجب میكند و بدتر اینكه در همان لحظه ند لیدز از راه میرسد و به غلط فكر میكند پیتر و بتی با هم رابطه دارند و در نتیجه با مشت به صورت پیتر میكوبد!!!

ند ليدز

 شماره بعد هم یك شماره تاریخی است چون در آن برای اولین بار شخصیت مهمی به نام «گربه سیاه» در دنیای كمیك خلق شد و ما با «فلیشیا هاردی» آشنا شدیم (برای آشنایی كامل با گربه سیاه این مقاله را بخوانید) فلیشیا سعی داشت پدر بیمار خودش به نام «والتر هاردی» را از زندان آزاد و به خانه بیاورد تا لحظات آخر عمرش را در كنار خانواده اش سپری كند. ولی مرد عنكبوتی دخالت كرد و دیدیم كه به خاطر خراب شدن آوار، شانه اش به شدت آسیب دید.

 

 ضمنا در این شماره دیدیم كه زن عموی پیتر پاركر مریض شده و در آسایشگاه سالمندان به سر میبرد. پیتر هم تقریبا هر روز بهش سر میزنه.

در اینجا متوجه شدیم كه قاتل عمو بن هم به این آسایشگاه آمده و با دكتر زن عمو می به نام «رینهارت» دارد حرف میزند. او رینهارت را تهدید میكند كه اگر بهش در یافتن گنجی كه در خانه زن عمو می دنبالش میگشته كمك نكند، میكشتش!

دكتر رينهارت

 شماره بعدی (یعنی شماره 195 مرد عنكبوتی شگفت انگیز) بدبختی های پیتر پاركر به اوج خودش میرسد. اولش كه بتی در حضور همسرش ند لیدز و همچنین دوستان صمیمی  پیتر پاكر یعنی هری آزبورن و فلش تامپسون، از پیتر میخواد كه به ند بگه دوستش داره ولی پیتر با بیرحمی تمام به بتی میگه كه هیچ حسی بهش نداره (پیتر این حرفها رو میزنه تا بتی دوباره نزد شوهرش برگرده و زندگی مشترك اش را از سر بگیرد).

این باعث میشه بتی به گریه بیافته و سیلی محكمی به صورت  پیتر بزنه. دوستان پیتر هم با ناراحتی او را ترك میكنند (برای كسب اطلاعات بیشتر درباره چگونگی سیلی زدن بتی به پیتر حتما این مقاله را بخوانید).

در ادامه میبنیم كه گربه سیاه پدرش را به خانه می آورد و پدرش همان جا میمیرد.

سپس مرد عنكبوتی كه از همه جا بیخبر است با گربه سیاه درگیر میشود ولی گربه سیاه به درون آب می افتد و ظاهرا میمیرد.

فلیشا هاردی

پیتر بار دیگر خودش را در مرگ یک نفر (گربه سیاه) مقصر میداند مخصوصا الان كه فهمیده گربه سیاه نیت خیری داشته و میخواسته پدرش آخرین لحظات مرگش را در خانه باشد.

 بیایید بدبختی هایی كه این شماره بر سر پیتر آمد را دوباره با هم مرور كنیم: پیتر شانه اش در رفته و آسیب جدی دیده، بتی برانت به صورتش سیلی زده و دوستان صمیمی اش فكر میكنند پیتر آدم بی احساس و سنگدلی است كه چنین حرف هایی به بتی زده، گربه سیاه مرده و پیتر خودش را مقصر میداند مخصوصا كه فهمیده فلیشیا با آزاد كردن پدرش از زندان میخواسته برای آخرین بار او را به  جمع خانواده برگرداند. آیا اوضاع از این هم میتواند بدتر شود؟ بله! چرا؟ چون آخر این شماره پیتر خسته و درمانده خانه می آید و متوجه نامه ای میشود كه در آن نوشته شده "زن عموی شما امروز در بیمارستان سالمندان درگذشت".

بدبختي هيا پيتر پاركر

 بیچاره پیتر... واقعا یك نفر چقدر باید بدبختی بكشد؟ در حقیقت نویسنده با نشان دادن این وقایع دارد به تدریج تحمل و طاقت پیتر پاركر را از بین میبرد تا وقتی در شماره های بعدی با قاتل عمو بن روبرو میشود در بدترین وضعیت روحی و جسمانی قرار داشته باشد.

 در هر حال در شماره بعد مرد عنكبوتی در حالی كه شانه اش هنوز خوب نشده و به سختی میتواند در سطح شهر تاب بخورد، خودش را به بیمارستان میرساند.

 او باورش نمیشود كه زن عمو می مرده باشد چون بهش گفته بود حالش رو به بهبودی است. ولی وقتی دكتر رینهارت جسد زن عمویش را بهش نشان میده دیگر جایی برای تردید باقی نمیماند.

 سپس شاهد ناراحتی شدید پیتر پاركر هستیم. او در خیابان و زیر باران برای زن عموی خود اشك میريزد و به یاد همه كسانی می افتد كه در طول این سالها از دست داده است.

در ادامه پیتر به خانه زن عمو می سر میزند و متوجه میشود یكنفر قبل از او آنجا بوده و همه چیز را بهم ریخته است.

 همین جاست كه پیتر یادش می آید قبلا یكبار یكی از دشمنان قدیمی اش با نام میستریو كه در ایجاد توهم تخصص دارد از نام مستعار دكتر «رینهارت» استفاده كرده است. بنابراین متوجه شد كه كاسه ای زیر نیم كاسه است و احتمالا میستریو مرگ زن عمو می را جعل كرده است. ولی هنگامی كه مرد عنكبوتی به سمت بیمارستان سالمندان در حركت است تا از قضیه سر دربیاورد ، به دام افراد «كینگ پین» می افتد (كینگ پین میخواهد قبل از بازنشسته شدن از مرد عنكبوتی انتقام بگیرد) . در شماره بعد شاهد نبرد جانانه ای بین او و مرد عنكبوتی بودیم و مرد عنكبوتی از آنجائیكه شانه اش هنوز خوب نشده بود، كتك مفصلی از كینگ پین خورد.

كينگ پين

كینگ پین هم در آخرین لحظه و در حالیكه میتوانست  مرد عنكبوتی را بكشد، به یاد قولی كه به همسرش داده بود، افتاد و از این كار منصرف شد.

 در شماره بعد، دیدیم كه دكتر رینهارت (یا همان میستریو) بدش نمی آید گنجی كه قاتل عمو بن دنبالش است را پیدا كند. به همین دلیل او را بیهوش میكند تا خودش گنج داخل خانه زن عمو می را پیدا كند.

ميستريو

 مرد عنكبوتی هم خودش را به بیمارستان سالمندان میرساند و در آنجا ابتدا با توهماتی كه میستریو ایجاد كرده و سپس با خود ميستريو مبارزه میكند.

 در شماره بعدی هم میبنیم كه میستریو قاتل عمو بن را زندانی كرده و مصمم است گنج پنهان شده داخل خانه زن عمو می را پیدا كند.

پیتر هم خوشبختانه شانه اش خوب میشود و به دوستانش توضیح میدهد كه دلیلش از گفتن آن حرفها به بتی به این خاطر بوده تا تشویق اش كند دوباره با ند لیدز زندگی كند. ولی درست در حالی كه به نظر میرسد اوضاع كمی برای پیتر بهتر شده اتفاق بدی برایش می افتد. چون او بار دیگر به  خانه زن عمو می میرود تا بفهمد میستریو در انجا دنبال چه چیزی میگشته. در آنجا او بار دیگر با میستریو مبارزه میكند ولی ایندفعه میستریو گلوله حاوی ماده بی حس كننده بسیار قوی بهش شلیك میكنه كه باعث میشه بیهوش بشه.

اما میستریو كه دیگر از پیدا كردن گنج نا امید شده ، مرد عنكبوتی را ول میكند و میرود. در شماره بعد (یعنی شماره 200 مرد عنكبوتی شگفت انگیز) میفهمیم كه این گلوله باعث شده مرد عنكبوتی نیروهای فوق بشری خودش را از دست بدهد!

  در همین اثنا، میبنیم كه قانل عمو بن موفق میشود طناب هایی كه میستریو با آنها او را بسته بود را باز و  خودش را آزاد كند.

جو كاراداين

پیتر هم همچنان سعی دارد بداند قضیه چیست و اینكه میستریو چه ارتباطی با مرگ زن عمو می داشته و چرا خانه او را زیر و رو كرده است. پیتر متوجه میشود كه كسی كه عمو بن را به قتل رسانده، برگشته و او بوده كه به میستریو درباره گنجی كه در خانه زن عمو می پنهان شده بوده، اطلاع داده. اینجاست كه میبنیم پیتر بسیار خشمگین میشود و سوگند میخورد تا از او انتقام بگیرد.

خشم مرد عنكبوتي

 پیتر سپس سعی میكند تا با مراجعه به پرونده های قدیمی متوجه شود كه قاتل عمو بن سالها پیش دنبال چه چیزی میگشته و چرا الان دوباره برگشته تا آن را پیدا كند.

 لازم به ذكر است كه در اینجا لجظه ماندگاری خلق میشود چون میبنیم كه ناگهان یك خلافكار دارد از دست یك افسر پلیس فرار میكند ولی پیتر مانع فرار او میشود. سپس افسر پلیس از او تشكر میكند و پیتر در كمال تعجب میبیند كه او همان افسر پلیسی است كه چند سال پیش بهش كمك نكرد تا یك سارق را دستگیر كند و آن سارق در نهایت عمو بن را كشت (این اتفاق در شماره 15 كمیك "فانتزی شگفت انگیز" رخ داد).

 این نشان میدهد كه پیتر در این مدت چقدر فرق كرده و چقدر مسئولیت پذیر شده است.

 در هر حال پیتر به خانه اش برمیگردد و در كمال تعجب قاتل عمو بن را آنجا میبیند. در نتیجه با عصبانیت هر چه تمام بهش حمله میكند.

 ولی چون قدرت های فوق بشری خودش رو از دست داده، قاتل عمو بن با اسلحه به سرش میزنه و بیهوشش میكنه. وقتی پیتر بهوش میاد میبینه قاتل عمو بن با طناب به صندلی بستتش. اینجاست كه به پیتر توضیح میده كه در خانه عمو بن و زن عمو می دنبال چی میگشته.

 ما كه میفهمیم قاتل عمو بن وقتی جوان بوده در زندان با یك تبهكار حرفه ای به نام «داچ مالون» (Dutch Malone) هم سلولی بوده و از زبانش شنیده كه كلی پول در زیزمین خانه اش قایم كرده. بعدها این خانه، توسط عمو بن خریداری شد و بنابراین قاتل عمو بن وارد آنجا شده بود تا پول های داچ مالون را پیدا كند كه با عمو بن مواجه شد و او را كشت. او اكنون دوباره برگشته تا چیزی كه سالها پیش پیدایش نكرده بود را پیدا كند. پیتر هم وانمود میكنه كه از محل پول ها خبر داره.سپس قاتل عمو بن با بیرحمی پیتر را كتك میزند و ازش میخواد تا جای پول ها رو بگه ولی پیتر چیزی بهش نمیگه.

بنابراین او میره تا كاری كنه تا پیتر رو مجبور به حرف زدن كنه. اینجاست كه میبینیم پیتر طناب های خودش را پاره میكنه و خیلی هم عصبانیه.

 اینجاست كه خواننده با خودش میگه پیتر این دفعه و برای اولین بار در زندگی خودش مرتكب قتل میشه و حتما قاتل عمو بن رو میكشه.

 سپس متوجه میشیم كه زن عمو می زنده است . در واقع میستریو و قاتل عمو بن نقشه كشیده بودن تا جوری وانمود كنند كه زن عمو می مرده تا پیتر دیگه هر روز به آسایشگاه سالمندان سر نزنه و براشون مزاحمت ایجاد نكنه. بنابراین او زن عمو می را نزد پیتر میاره تا با تهدید او، محل اختفای پول های مالون رو بهش بگه.

 ناگهان پیتر در حالی كه لباس مرد عنكبوتی را بر تن كرده سر میرسه و نبرد سهمگینی رو با قاتل عمو بن آغاز میكنه. در این لحظه متوجه میشیم كه اثرات دارویی كه میستریو با آن به مرد عنكبوتی شلیك كرده بود داره از بین میره و نیروهای مرد عنكبوتی داره بهش برمیگرده. بنابراین او با شدت تمام قاتل عمو بن رو میزنه.

 

 قاتل عمو بن گیج شده و از مرد عنكبوتی میپرسه چرا اینقدر مرگ بن پاركر براش مهمه؟ اینجاست كه مرد عنكبوتی ماسكش رو برمیداره و نشون میده كه چرا قضیه اینقدر براش شخصیه.

ماسك مرد عنكبوتي

  درست در لحظه ای كه همه فكر میكنیم پیتر میخواد قاتل عموش رو بكشه با به خاطر آوردن حرف های عموش از اینكار منصرف میشود. بیایید جملات مرد عنكبوتی را در این لحظه با هم مرور كنیم:

- "من برای سالهای طولانی ازت متنفر بودم...نفرت ام اونقدر شدید بود كه خودم هم از دست خودم شرمنده ام "

- "بعدش وقتی فكر كردم زن عموی من رو كشتی، خودم رو آماده كردم تا تكه تكه ات كنم.  ولی وقتی او را زنده دیدم .. نفرتی كه نسبت بهت داشتم از بین رفت".

- "(تو الان هویت مخفی منو میدونی و بنابراین) شاید كار مرد عنكبوتی دیگه تموم باشه ولی من نمیخوام تو رو بكشم. میخوام بدمت دست پلیس".

- "میدونی، اگه  از قدرتم برای كشتن كثافت هایی مثل تو استفاده كنم، پس از چه فرقی باهات دارم؟"

-"و من یاد گرفته ام كه قدرت زیاد مسئولیت زیادی هم به همراه دارد"

 

 ولی در هر حال قاتل عمو بن كه فكر میكرد مرد عنكبوتی حنما میكشتش، از ترس سكته میكنه و میمیره.

 در پایان هم میبینیم كه پیتر آمده عیادت زن عموی خودش در بیمارستان و از خوشحالی در آغوشش میگیره. در ضمن زن عمو می به پیتر میگه كه سالها پیش او و عمو بن جعبه ای را كه قاتل عمو بن دنبالش میگشته را  در زیرزمین خانه شان پیدا كرده بود ولی حشرات محتویات داخل جعبه را خورده بودند! بنابراین چیزی از گنج داچ مالون باقی نمانده!

 در هر حال این داستان  زیبا و پر از لحظات ماندگار، بار دیگر ثابت كرد كه پیتر حتی در سخت ترین شرایط هم راضی به كشتن نمیشود. نویسنده در طول چند شماره بدبختی ها و چالش های فیزیكی و ذهنی مختلفی سر راه پیتر پاركر/مرد عنكبوتی قرار داد و كاری كرد تا مطمئن باشیم در نقطه اوج داستان ، قاتل عمو بن را قصاص خواهد كرد ولی در آخرین لحظه نشان داد كه اشتباه میكنیم ... شما میتونید این داستان را در اینجا با ترجمه فارسی بخونید و ازش لذت ببرید.

 

  مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2016

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

کمیک "بازگشت قاتل عمو بن" ترجمه شد + لینک دانلود

10 حقیقت مهمی که باید درباره قاتل عمو بن («سارق») بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره «ند لیدز» (NED LEEDS) بدانید

لحظات ماندگار در كمیك‌های اسپایدرمن

  لحظات ماندگار در كمیك‌ های مرد عنکبوتی: مرگ عمو بن

بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: «مارو ولف من» 

10 داستان برتر تاریخ کمیک های مرد عنكبوتي+ لینك دانلود مستقیم

معرفی شخصیت های مكمل (supporting characters) كمیك های مرد عنكبوتی: قاتل عمو بن

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

spider raya
#1 spider raya 1394-10-29 15:44
واقعا چقدر ایده های کمیک های قدیمی مارول زیبا بودن
متاسفانه امروزه کمیک ها لوس و کلیشه ای شده اند
هییییی :roll:
نقل قول کردن
parsa spider
#2 parsa spider 1394-10-29 16:02
چقدر ما طرفدارای امروزی مرد عنکبوتی بدشانس بودیم که این کمیک ها ولحظات ناب رو از دست دادیم. واقعا یک مقاله درباره این سری کمیک وقتی اینقدر باحاله ببین خود کمیک دیگه چیه
نقل قول کردن
captain alireza
#3 captain alireza 1394-10-29 17:13
استاد این مقاله تون هم عالی بود حالا یک سوال استاد اگر شما جای پیتر بودید اون قاتل رو میکشتید یا نه؟
سوال دوم: تکلیف گربه ی سیاه چی شد؟ تو چه شماره ای برگشت؟
نقل قول کردن
parker
#4 parker 1394-10-29 18:05
این کمیک واقعا معرکه اس. لحظه های ماندگار،دیالوگ های عالی ، داستان غیر قابل پیش بینی ، طراحی بی نظیر و ... .
جز، 10 تا کمیک برتر منه و هر بارم که بخونمش برام جالبه. این روحیه عجیب پیتر واقعا عالیه. آدم هم نمیدونه به این بدبختی های پیتر بخنده یا زار زار گریه کنه. واقعا یه آدم انقدر بدشانسی میاره؟ واقعا یه شخصیت تا چه حد مسئولیت پذیره؟
نقل قول کردن
spider raya
#5 spider raya 1394-10-29 18:09
به نقل از captain alireza:
حالا یک سوال اگر شما جای پیتر بودید اون قاتل رو میکشتید یا نه؟

ننچچچچچ ......
خرخرشو می جوییدم ... 8) :-|
نقل قول کردن
CAPTAIN ROGERS
#6 CAPTAIN ROGERS 1394-10-29 19:15
چه داستان باحالی بود کاش سایت اینا رو ترجمه کنه
ولی خدای هر قهرمان دیگه بود حتما این یارو رو میکشه ولی پیتر یک چیز دیگس برای همین کاراته که بهتر ابر قهرمان جهانه 8)
فقط ب بخشید یک اسپم:میشه کامیک های جنگ داخلی اصلی رو ترجمه کنید توی یک مارکت معروف ایرانی رفتم دانلود کنم ولی ترجمه و ادیتش خوب نبود فایلم فشرده نبود مثل برنامه میومد روی صفحه برای همین دان نکردم.ممنون میشم قرار بدین
نقل قول کردن
VENOM-ZOMBIE
#7 VENOM-ZOMBIE 1394-10-29 20:17
به نقل از CAPTAIN ROGERS:

فقط ب بخشید یک اسپم:میشه کامیک های جنگ داخلی اصلی رو ترجمه کنید توی یک مارکت معروف ایرانی رفتم دانلود کنم ولی ترجمه و ادیتش خوب نبود فایلم فشرده نبود مثل برنامه میومد روی صفحه برای همین دان نکردم.ممنون میشم قرار بدین


من خیلی دوست دارم هم ترجمه و هم ادیتش کنم.
ولی وقت نمیکنم.
میترسم یه قسمتو بدم.
بقیه اش رو نتونم.
بعد بقیه مجبور میشن جای من انجام بدن
نقل قول کردن
CAPTAIN ROGERS
#8 CAPTAIN ROGERS 1394-10-29 20:52
به نقل از VENOM-ZOMBIE:
به نقل از CAPTAIN ROGERS:

فقط ب بخشید یک اسپم:میشه کامیک های جنگ داخلی اصلی رو ترجمه کنید توی یک مارکت معروف ایرانی رفتم دانلود کنم ولی ترجمه و ادیتش خوب نبود فایلم فشرده نبود مثل برنامه میومد روی صفحه برای همین دان نکردم.ممنون میشم قرار بدین


من خیلی دوست دارم هم ترجمه و هم ادیتش کنم.
ولی وقت نمیکنم.
میترسم یه قسمتو بدم.
بقیه اش رو نتونم.
بعد بقیه مجبور میشن جای من انجام بدن

حیف شد ولی ولی ای کاش یک نفر این کارو بکنه
نقل قول کردن
VENOM-ZOMBIE
#9 VENOM-ZOMBIE 1394-10-29 21:01
#9
من انجامش میدم.
ولی هر وقت مطمئن شدم، که میتونم.
نقل قول کردن
CAPTAIN ROGERS
#10 CAPTAIN ROGERS 1394-10-29 21:06
به نقل از CAPTAIN ROGERS:
به نقل از VENOM-ZOMBIE:
#9
من انجامش میدم.
ولی هر وقت مطمئن شدم، که میتونم.

ممنون :roll:

واقعا نمیدونی با این کار چه لطف بزرگی به من میکنید
نقل قول کردن
Tony Stark
#11 Tony Stark 1394-10-29 21:34
به نقل از CAPTAIN ROGERS:
به نقل از VENOM-ZOMBIE:
به نقل از CAPTAIN ROGERS:

فقط ب بخشید یک اسپم:میشه کامیک های جنگ داخلی اصلی رو ترجمه کنید توی یک مارکت معروف ایرانی رفتم دانلود کنم ولی ترجمه و ادیتش خوب نبود فایلم فشرده نبود مثل برنامه میومد روی صفحه برای همین دان نکردم.ممنون میشم قرار بدین


من خیلی دوست دارم هم ترجمه و هم ادیتش کنم.
ولی وقت نمیکنم.
میترسم یه قسمتو بدم.
بقیه اش رو نتونم.
بعد بقیه مجبور میشن جای من انجام بدن

حیف شد ولی ولی ای کاش یک نفر این کارو بکنه


سایت ************ ترجمش کرده. ادیتش هم بد نیست میتونی رایگان دانلود کنی
نقل قول کردن
Sh.Spidey
#12 Sh.Spidey 1394-10-29 21:55
ببخشید بابت اسپم ولی تریلر جدیدی از سریال فلش بیرون اومده.همه چی هم داره

خطر اسپویل:












از مبارزات فلش با ریورس فلش،حضور کیلر فراست و دث استورم(کیتلین و رانی زمین دو)،درگیری زوم با فلش و دزدیده شدن پتی،سفر بری،ولز،سیسکو به زمین دو و خیلی صحنه های دیگه
نقل قول کردن
Omid.J
+1 #13 Omid.J 1394-10-30 03:21
این داستان خیلی جالبه و به خوبی پیترو در بدترین شرایط روحی قرار می‌ده و نشون می‌ده که پیتر انقدر قدرتمند هست که تو این شرایط هم کنترل خودشو حفظ کنه.
در کمیک‌های آلتیمیت هم پیتر پارکر دوباره با قاتل عمو بن مواجه می‌شه ولی اون داستان اصلا با این قابل مقایسه نیست، درواقع تمرکز اصلی اون داستان رو سیمبیوت ونومه و کلا تنها تاثیر قاتل عمو بن اینه که عصبانیت پیتر باعث می‌شه سیمبیوت از کنترل خارج بشه.
ولی این داستان جزو ۱۰ داستان محبوب منه. کلا یکی از نقاط مثبت این داستان مثل اسپایدرمن ۲ اینه که نشون می‌ده اسپایدرمن مصیبت‌ها و مشکلاتی رو داره که هیچکدوم از ابرقهرمان‌های درجه یک دیگه ندارن، ولی با این وجود اصول اخلاقی خودشو حفظ می‌کنه.
البته به نظر من کلا هیچ ابرقهرمانی حق فکر کردن به قتل رو هم نداره، چون آدم‌های عادی حق فکر کردن به قتل رو ندارن و ابرقهرمان‌ها از آدمای عادی مسئولیت بیشتری دارن، که قتل خلاف این مسئله رو نشون می‌ده و قهرمانی که آدم می‌کشه فکر می‌کنه قدرتاش اونو برتر از آدمای معمولی کردن، که فکر اشتباهیه.
نقل قول کردن
Ice Man
#14 Ice Man 1394-10-30 17:49
ای کاش آخرش بجای از ترس سکته کردن و مردن یه جور دیگه از قاتل عمو بن استفاده میکردن یا اصلا چقدر خوب میشد اگه کلا قاتل عمو بن ربط میدادن به نورمن آزبورن...
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید