ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات فیلم "پلنگ سیاه" – بخش دوم

ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات فیلم "پلنگ سیاه" – بخش دوم

برای اولین بار در تاریخ سایت spidey.ir مجبور شدیم مقاله ایستراگ رو دو قسمتی کنیم (از بس این لامصب نکات ریز و درشت داره!) 

اگر قسمت اول رو نخونده اید، بروید اینجا.

 

مقدمه: مثل تمامی فیلم های مارول «پلنگ سیاه» نیز پُر بود از اشارات مختلفی که پیدا کردن برخی از اون ها مانند پیدا کردن سوزنی در انبار کاه بود! قبل از دیدن فیلم و با قضاوت کردن از روی نمرات این فیلم می شد گفت که با فیلمی هنری و منتقد پسند طرف هستیم و این کمی من رو ترسوند که نکنه از منبعش یعنی دنیای کمیک فاصله قابل توجهی بگیره (مانند فیلم "شوالیه تاریکی") اما این طور نبود و وفاداری به منبع اقتباس در این فیلم موج می زد و «رایان کوگلر» کاری کرد که دهان تمامی طرفداران و منتقدین باز بماند! فیلم پلنگ سیاه سرشار از اشارات سیاسی، سینمایی، نژادپرستانه و از همه مهم تر کمیکی هست. همین ترکیب باعث زیبایی بیش از پیش این فیلم شده، تعجب می کنم که برخی از منتقدین وفاداری در اقتباس و دور شدن از فضای کتاب های نغمهٔ آتش و یخ در فصل هفتم سریال تاج و تخت رو ایراد می دونن ولی وقتی نوبت به فیلم های کمیک بوکی می رسه کمیکی بودن اونها به ذائقه شون خوش نمیاد! (معلومه تا به حال کمیک بوکی نخونده اند و یا حداقل با این فضا آشنا نیستند.) در این مقاله به اشارات و ایستر اگ های این فیلم می پردازیم:

 

۲۹- همکاری و رابطه «کلا» و «کیلمانگر»

 همکاری و رابطه «کلا» و «کیلمانگر»

همکاری «کلا» و «کیلمانگر» در فیلم به رابطه اون ها در دنیای کمیک داشت. در دنیای کمیک زمانی که «کلا» به واکاندا حمله کرد تا ویبرانیوم بدست بیاره، تعدادی از سیاه پوستان واکاندا رو به بردگی برد و کیلمانگر (اون موقع طفلی بیش نبود) نیز از بردگانی بود که او به همراه خود برده بود! همین که واکاندا نتونسته بود جلوی «کلا» رو بگیره باعث ایجاد کینه کیلمانگر در دنیای کمیک بود!(در فیلم مشابه این کینه رو «واکابی» به دل گرفت)

 

۲۸- ماسک معروف «کیلمانگر»

ماسک معروف «کیلمانگر»

یکی از پیچیده ترین کارها در سینما برای فیلم های کمیک بوکی، خلق لباس مخصوص ابرقهرمانان و شروران می باشد. مثلا در سریال «لوک کیج» به بهترین شیوه به ظاهر اولیه او در دنیای کمیک ادای احترام کردند! در این فیلم نیز زمانی که کیلمانگر به موزه ای در بریتانیا برای دزدیدن سلاح ویبرانیومی حمله کرد، ماسکی رو به عنوان غنیمت از اون جا برداشت! ظاهر این ماسک به ظاهر ماسک معروف او در دنیای کمیک اشاره داره.

 

۲۷- «دجالیا» برزخ پلنگ های سیاه

«دجالیا» برزخ پلنگ های سیاه

بعد از این که تچالا از نبرد سلطنتی پیروز خارج شد و عصارهٔ گیاه قلبی شکل رو نوشید به دیدار روح پدرش رفت! این صحنه پس از بازگشت او از کما نیز اتفاق افتاد و اونجا با باقی اجدادش هم دیدار کرد:

اجداد پلنگ سیاه

این مکان در دنیای کمیک با نام «دجالیا» شناخته میشه. این مکان رویارویی با خاطرات واکانداست و مثل دنیای کوانتومی خارج از فضا و زمان وجود داره:

 

۲۶- گردنبند طلایی

گردنبند طلایی

گردن بند طلایی که قبلا در آزمایشگاه «شوری» دیده بودیم همونی که کیلمانگر بعدا اون رو به گردنش انداخت به لباس و گردن بند پلنگ سیاه در دهه ۹۰ میلادی و دردنیای کمیک اشاره داشت.

 

۲۵- پلنگ خانگی، طراحی لباس کیلمانگر

پلنگ خونگی، طراحی لباس کیلمانگر

در دنیای کمیک کیلمانگر یک حیون دست آموز به نام «پِرِی» (با دوتا y یعنی Preyy) داره که خیلی به کمک او اومده و مثل سگ باوفاست و مثلا در مواقعی که دستور حمله ای از کیلمانگر دریافت نمی کرد هم او به کمک صاحبش میامد، این پلنگ برای مدتی نیز در گروه انتقام جویان حضور داشته!!!

 

۲۴- دستبند های فوق پیشرفته

دستبند های فوق پیشرفته

در مقالهٔ قابلیت های شگفت انگیز پلنگ سیاه این گونه می خوانیم:

"تسبیح کیمویو" (Kimoyo Beads) هم یکی دیگر از وسایل ارتباطی در واکاندا است. به صورت دانه های تسبیح دور مچ دست بسته میشه و ازش تصاویر هولوگرام بیرون میاد . میشه باهاش با دیگران حرف زد و ارتباط برقرار کرد و صدا و تصویر ضبط کرد. البته کاربردهای دیگری هم ازشون دیده شدهمثلا در فیلم پلنگ سیاه ازشون استفاده شد تا جلوی خونریزی «اورت راس» رو بگیرن. یا مثلا «شوری» (خواهر تچالا) ازشون استفاده کرد تا به سیستم ارتباطی واکاندا وصل بشهاین تسبیح اولین بار در شماره اول از سری ششم کمیک های پلنگ سیاه سال ۲۰۱۶ خلق شده و به نوعی نسخه بروز شده کارت کیمویو هستش. («کیمویو» روح معنی شده!)

 

۲۳- گیاه قلبی شکل

گیاه قلبی شکل

گیاه قلبی شکل یا همون “Heart-Shaped Herb” نیز گیاهی از دنیای کمیک با همون ویژگی هایی بود که در فیلم معرفی شد! این گیاه اولین بار در شماره ۵۲ از کمیک چهارشگفت انگیز سال ۱۹۶۶ معرفی شد. البته این نکته رو جا نندازیم اگر کسی لیاقت پلنگ سیاه شدن رو نداشته باشه این گیاه بدنش رو پس میزنه و قدرتی بهش اعطا نمیشه! مثلا وقتی «شوری» این گیاه رو خورد هیچ تاثیری روش نداشت و او متکی به لباسش بود!

 

۲۲- من-ایپ (میمون انسانی)؟!

من-ایپ(میمون انسانی)؟!

همونطور که در این مقاله گفته شد، «ام-باکو» یا همان «من-ایپ» از دشمنان پلنگ سیاه بوده! اقتباس از این دشمن پلنگ سیاه کمی سخت و دور از ذهنه چون هم اسمش مسخره به نظر می رسه و هم جثه بزرگی داره! همین مسئله باعث شد اوریجین او کمی متفاوت از اون چیزی باشه که در کمیک ها شاهدش بودیم اما این دلیل نمیشه که به اوریجینش اشاره نشه.

اولین اشاره به «من-ایپ» زمانی بود که تچالا برای تاج گذاری آماده مبارزه شده بود، ماسکی که «ام-باکو» زده بود به منبع قدرت ها و ظاهرش در دنیای کمیک اشاره داشت. دومین اشاره جایی بود که به شوخی به «راس» گفت میدم بچه ها بخورنت! (که بعدش گفت ما گیاه خواریم) سومین اشاره هم جایی بود که مادر تچالا گفت دادن گیاه قلبی شکل ممکنه از او هیولای بزرگتری بسازه!

 

۲۱- اشاره به پایان فیلم "مردآهنی" (۲۰۰۸)

اشاره به پایان فیلم "مردآهنی" (۲۰۰۸)

اولین صحنه پس از تیتراژ فیلم به افشا سازی هویت مخفی تونی استارک در فیلم "مردآهنی" محصول سال ۲۰۰۸ اشاره داشت. و البته وقتی از تچالا سوالی راجع به منابع و تکنولوژی واکاندا سوال شد خنده ای ریز کرد که دقیقا مانند خنده تونی استارک در فیلم مردآهنی بود.

 

۲۰- کاکا سیاه های بامرام!

کاکا سیاه های بامرام!

در فلش بک ابتدایی فیلم در آپارتمان عموی تچالا جزییات بسیار جالبی وجود داشت و یکی از این جزئیات وجود پوستر گروه «ان.دابلیو.ای» یا به اصطلاح «کاکا سیاه های بامرام» روی دیوار اتاق او بود. اما چرا این پوستر روی دیوار بود؟ چون اشعار آهنگ های این گروه درمورد بی‌احترامی به زنان، توهین به پلیس، تجلیل از مواد مخدر، جرم و جنایت و نژادپرستی علیه سیاه پوستان بود. مهم ترین دلیل هم شعری بود که در وصف حزب پلنگ سیاه خونده بودند.

 

۱۹- یه سفید پوست دیگه که باید خوبش کنم!

“یه سفید پوست دیگه که باید خوبش کنم!”

زمانی که «اورت راس» خودش برای نجات «ناکیا» خودش رو در معرض گلوله قرار داد و از خود گذشتگی کرد، تچالا برای نجات جونش او رو به واکاندا و آزمایشگاه شوری آورد. اینجا بود که شوری گفت: “یه سفید پوست دیگه که باید خوبش کنم!” و این جمله به پایان فیلم جنگ داخلی و «باکی بارنز»ی که برای درمان به واکاندا اومده بود اشاره داشت.

 

۱۸- اشاره به اولین پلنگ سیاه

اشاره به اولین پلنگ سیاه

در ابتدای فیلم جایی که گذشته واکاندا روایت میشد به اولین پلنگ سیاه اشاره شد و شباهت بسیاری با روایت گذشته او در دنیای کمیک داشت.

تپه ای که آزمایشگاه «شوری» روی آن قرار داشت و «ویبرانیوم» از آنجا استخراج میشد تپهٔ «باشنگا» نام داشت و اسم اولین پلنگ سیاه بود:

اولین پلنگ سیاه

 

۱۷- شباهت با انیمیشن "شیرشاه" (Lion King)

شباهت با انیمیشن شیرشاه (Lion King)

این فیلم شباهت های مختلفی با انیمیشن "شیرشاه" داشت. از روابط فامیلی و گرفتن تاج و تخت تا موسیقی و تم داستانی. البته این چیز تعجب برانگیزی نیست چون هر دوشون از اثر شکسپیر یعنی «هملت» الهام گرفته اند!

 

۱۶- اشاره به Meme معروف

اشاره به Meme معروف

بعد از به قدرت رسیدن تچالا، او به آزمایشگاه «شوری» رفت! زمانی که «شوری» صندل های تچالا رو دید به شوخی گفت سوال اصلی اینه که اونا چین!!!(”What Are Those”) و این عبارت به کلیپ و Meme    معروفی اشاره داره که همین سوال از مامور پلیس پرسیده میشه!(اینم از کلیپش)

 

 

۱۵- اشاره به "سفر به آینده"

اشاره به "سفر به آینده"

کفش هایی که «شوری» به تچالا داد و گفت از همون فیلم قدیمی آمریکایی که بابا عادت داشت ببینه ایده شو گرفتم، اشاره مستقیمی به قسمت دوم فیلم معرکه "بازگشت به آینده" (جایی که کفش های نایکِ «مایکل جی فاکس» فیت پاش میشد) بود.

 

۱۴- استن لی

استن لی - پلنگ سیاه

مانند تمام فیلم های مارول استن در این فیلم نیز حضور کوتاهی داشت. در فیلم "محافظان کهکشان ۲ " مشخص شد که او پیام رسان Watcher هاست. صحنه ای که در بوسان کشور کره جنوبی رخ داد و تچالا، «ناکیا» و اوکویه در حال انجام ماموریت مخفی بودند؛ ما استن لی رو در حال قمار بازی دیدیم و اینجا او پول های کازینویی جلوی «اورت راس» رو به جیب زد!

 

۱۳- آهنگی مخصوص حزب پلنگ سیاه

آهنگی مخصوص حزب پلنگ سیاه

همونطور که در مورد شماره ۲۰ گفته شد؛ در آپارتمان عموی تچالا اشارات مختلفی وجود داشت. پوستر دیگری در آپارتمان وجود داشت که کاور آلبوم "it takes a nation of millions to hold us back بود. این آلبوم متعلق به گروه «پابلیک انمی»(یعنی دشمن ملت) بود که بازهم به حزب پلنگ سیاه اشاره داشت. این گروه بزرگترین حامی حزب پلنگ سیاه بودند که اشعار مختلفی رو براش سروده اند! البته هدف «انجوبو» (پدر کیلمانگر) کاملا در اسم این آلبوم موج می زد!

 

۱۲- اشاره به مرگ پدر پلنگ سیاه

اشاره به مرگ پدر پلنگ سیاه

پس از شکست خوردن تچالا، کیلمانگر به سلطنت رسید و عصاره گیاه قلبی شکل رو نوشید! مانند تچالا، او پس از نوشیدن این عصاره مروری بر خاطرات گذشته خودش داشت. یکی از این خاطرات صحنه مرگ پدرش یعنی «انجوبو» بود. این صحنه اشاره واضحی به صحنه مرگ «تچاکا» و عزاداری تچالا برای پدرش بود!

 

۱۱- اشاره به سریال Arrow

 اشاره به سریال Arrow

این مورد شاید یکم عجیب به نظر برسه ولی در این مقاله قرارش میدیم چون خیلی به هم دیگه شبیه بودند. با این که دیدن سریالی از دنیای دی سی و شبکه ای کوچک توسط کارگردان فیلم یعنی «رایان کوگلر» کمی دور از ذهنه اما واقعا شباهت در اون زیاده. در صحنه ای که کیلمانگر تچالا رو شکست داد و نیزه رو در شکمش فروکرد و سپس از بالای آبشار به پایین پرت کرد اشاره ای به سریال «ارو» داشتیم! در فصل سوم «ارو» جایی که «اولیور کویین» از «راس الغول» شکست خورد صحنه ای مشابه به فیلم دیدیم! حتی صحنه نجات یافتن این دو شخصیت و فلش بک روی برانکارد هم یکدیگر شباهت داشتند.

 

۱۰- دو روی یک سکه

دو روی یک سکه

اگر کمی تاریخ سیاه پوستان را مطالعه کنیم «مالکوم ایکس» و «مارتین لوترکینگ» از بولدترین، بزرگترین و تاثیر گذارترین افراد در گذشتهٔ این افراد بودند! اگر کمی به عقاید این دو رهبر نگاه کنیم شباهت های مختلفی به عقاید «کیلمانگر» و تچالا مشاهده می کنیم.

به عنوان مثال مالکوم ایکس معتقد به جدایی کامل سیاه پوستان از سفید پوستان و دوگانگی در جامعهٔ آمریکا بود اما لوترکینگ به کنار هم بودن این دو نژاد به صورت برابر و مسالمت آمیز باور داشت. یا مثلا مالکوم ایکس به جدایی و تفکیک جغرافیایی و اجتماعی سیاه پوستان از سفید پوستان اعتقاد داشت و بر این باور بود نباید تعاملی بین این دو گروه اجتماعی وجود داشته باشه ولی مارتین لوترکینگ دنبال برابری سیاه پوستان و سفید پوسان بود. از همه مهم تر گذشته این دو نفره؛ مالکوم ایکس کودکی بسیار سختی داشته خونه پدریش رو آتیش زده بودند و پدرش رو نیز به قتل رسونده بودند. از اون طرف لوترکینگ بود که کاملا در آرامش زندگی کرده بود!(البته ناگفته نمونه که مالکوم ایکس بعدها متوجه اشتباه خودش شد و عقایدش به لوترکینگ بیشتر نزدیک شد.)

این مطالب نشانگر الهام گرفتن از این دو رهبر و استفاده از عقاید آنها در فیلم پلنگ سیاه بود!

 

۹- «پلنگ سیاه» بر علیه یک کرگدن!

 پلنگ سیاه کرگدن

در مقاله ۱۵ صحنه در دنیای سینمایی مارول که مستقیما از کمیک بوک گرفته شدند! می خوانیم:

یقینا یکی از چشم گیرترین صحنه های اکشن فیلم ابرموفق مارول یعنی "پلنگ سیاه" مربوط به جایی میشه که در بخش پایانی فیلم او با کرگدن زرهی درگیر میشه. در واقع این «واکابی» (W’Kabi) هستش که کرگدن های خودش رو وارد نبرد میکنه تا با کودتای صورت گرفته توسط محافظین شخصی تچالا یعنی Dora Milaje مقابله کنه. پلنگ سیاه (تچالا) هم به موقع وارد عمل میشه و سعی میکنه جلوی کرگدن رو بگیره. جالبه که بدونید این صحنه دقیقا در شماره 9 از کمیک Jungle Action هم وجود داشته! جایی که تچالا سعی میکنه جان یک بچه را از یک کرگدن در حال حمله نجات بده. البته فرقش اینه که در این کمیک تچالا بیشتر از دانش خودش درباره جنگل و حیوانات جنگلی استفاده کرد تا این حیوان را رام کنه، در حالی که در فیلم او بیشتر روی قابلیت های لباس خودش تکیه میکنه!

 

۸- سگ های جنگی

سگ های جنگی

در صحنه های مختلفی از فیلم به «سگ های جنگی» اشاره شد. در دنیای کمیک آنها از زبده ترین و ماهر ترین قاتلین و جاسوسان واکاندا هستند که اولین بار در شماره چهارم از سری سوم کمیک های پلنگ سیاه حضور داشتند و توسط «کریستوفر پریست» و درسال ۱۹۹۹ خلق شده اند. اونها پلیس مخفی های واکاندا هستند و لباسشان نسخه سفید شده لباس پلنگ سیاه است. بعد از این که تچالا به پادشاهی رسید دوست نداشت گروه تروریستی در سراسر دنیا داشته باشد و این نقطه شروع دشمنی او با «گرگ سفید» بود.

 

۷- باستت الهه گربه سان

باستت الهه گربه سان

«باستت» در یکی از الهه های مصر باستان بوده که به شکل یک شیر ماده بوده. در دنیای کمیک نیز این الهه وجود دارد که ما در ابتدای فیلم بهش اشاره ای داشتیم. او از خدایان ۹گانه دنیای کمیک می باشد. اولین حضور او در شماره ۵۲ از کمیک های چهارشگفت انگیز ۱۹۶۶ بوده.

الهه پلنگ سیاه 

در فیلم «خدایان مصر»”Gods Of Egypt” «چادویک بوزمون» نقش «تحوت» رو بازی می کرد که یکی دیگر از خدایان ۹گانه است که به شکل مردی با سر لک لک است.

 

۶- اشاره به خبیث شدن «ناکیا»

اشاره به خبیث شدن «ناکیا»

وقتی مارول رایت «استورم» رو نداشته باشه مجبور میشه از یه شخصیت دیگه استفاده کنه! پس از شکست تچالا از کیلمانگر در دعوای لفظی «ناکیا» و اوکویه، حرف هایی راجع به وفاداری زده شد و این جر و بحث به سرگذشت زندگی او در دنیای کمیک اشاره داشت!

در دنیای کمیک او ابتدا یکی از اعضای «دورامیلاژ» بود و یکی از دوستان اوکویه بود، در طی جریاناتی «مفیستو»(شیطان دنیای مارول) به شکل تچالا درآمد و اورا بوسید همین باعث شد تا او به تچالا علاقه مند بشود اما پس از این ماجرا حسد در وجود او به جوش اومد زیرا اون زمان تچالا عاشق «مونیکا لن» بود! همین حسد باعث شد او تصمیم به قتل «مونیکا لن» بگیرد؛ همین کارش باعث شد تچالا او را دستگیر کند و آبرویش پیش قبیله اش برود!

او هنگامی که داشت توسط «آشیبه» شکنجه میشد توسط کیلمانگر آزاد شد و کیلمانگر او را«مالیس» نامید! او بعدها به «من-ایپ» پیوست و در آخر به خاطر نجات «اورت راس» بخشیده شد اما نتونست به «دورامیلاژ» برگرده.

 

۵- اشاره به فیلم "مهتاب" (Moonlight)

اشاره به فیلم "مهتاب" (Moonlight)

بازیگر کودکی «شایرون» در این فیلم به ایفای نقش می پرداخت. نکته جالبی که وجود داره تضاد بین این فیلم و «مهتاب»ـه. در فیلم «مهتاب» شایرون با فساد اطرافش بزرگ میشه(درست مثل کیلمانگر) اما هنوز در اعماق وجودش همون پسر بچه کم حرفه که این صحنه دقیقا در ملاقات کیلمانگر و پدرش اتفاق میوفته!

در صحنه پایانی همون بازیگر(شایرون) رو می بینیم که برخلاف moonlight آینده درخشانی در انتظارشه.

 

۴- بریتانیایی وجود نداره؟!!؟!

بریتانیایی وجود نداره؟!!؟!

پس از سخنرانی فوق العاده تچالا در صحنه پس از تیتراژ، با کمی دقت به پرچم کشور های دیگر غیبت پرچم بریتانیا به چشم میاد و با کمال تعجب به پرچم ولز رو اشاره میشه که از ایالات بریتانیاست!!!

سوال اصلی که پیش میاد اینه که با این تفاسیر چه بلایی سر کاپیتان بریتانیایی میاد؟ آیا انتقام جویان ۴ واقعا یک ریبوته و قراره تمام این مشکلات رو حل کنه؟

 

۳- پسر کو ندارد نشان از پدر

پسر کو ندارد نشان از پدر

وقتی برای اولین بار فیلم رو دیدیم گمان کردیم مانند «مایکل داگالاس» در فیلم مردمورچه ای از جلوه های رایانه ای برای جوان کردن چهرهٔ «جان کنی»(تچاکا) استفاده شده اما معلوم شد که این نقش رو پسرش «آتاندوا کنی» بازی می کنه!

بازیگر جوانی «زوری»(با بازیگری «فورست ویتاکر») رو نیز «دنزل وتاکر» بازی می کنه اما با وجود شباهت این دو بازیگر و حتی یکی بودن فامیلی شان هیچ نسبتی با یکدیگر ندارند!

 

۲- پلنگ سیاه از آبشار پرت میشه پایین

در مقاله ۱۵ صحنه در دنیای سینمایی مارول که مستقیما از کمیک بوک گرفته شدند! به این صورت می خوانیم:

یکی از شوکه کننده ترین لحظات فیلم "پلنگ سیاه" مربوط میشه به جایی که «اریک کیل مانگر» موفق میشه تچالا را در دوئل شکست بده و به تاج و تخت "واکاندا" برسه. دوئل آنها بالای یک آبشار برگزار شد و از همون اولش به آدم این حس رو میداد که یکی قراره از لبه آبشار پرت بشه پایین! و خیلی ها تعجب کردند که این یک نفر، تچالا است! این صحنه دقیقا از شماره 6 کمیک Jungle Action گرفته شده . در اونجا هم کیل مانگر سعی میکنه پادشاه بشه و در نتیجه با تچالا در آبشارهای "جنگجویان" وارد مبارزه میشه. درست مثل فیلم، تچالا هم به دست کیل مانگر شکست میخوره و از آبشار به پایین پرتاب میشه.

پلنگ سیاه از آبشار پرت میشه پایین

البته بعدش دیدیم که تچالا توسط یکی از دوستان آمریکایی خودش نجات پیدا میکنه ولی در فیلم این قبلیه "جاباری" هستش که او را پیدا میکنه.

 

۱- باکی بارنز یا گرگ سفید؟

گرگ سفید یکی از برادرخوانده تچالاست اما در فیلم او کیست؟ در مقاله 15 فن تئوری درباره دنیای سینمایی مارول پس از فیلم پلنگ سیاه" این چنین می خوانیم:

باکی بارنز یا گرگ سفید؟ 

همانطور که در این مقاله گفتیم یکی از صحنه های پس از تیتراژ پلنگ سیاه به «باکی بارنز» (سرباز زمستانی) اشاره میکند. ما میبینیم که باکی دیگر تحت تاثیر اون شستشوی مغزی نیست و به نظر میرسه ذهنش خوب شده. وقتی هم که او ظاهر میشه بچه های اهل واکاندا فریاد میزنند "گرگ سفید" (The White Wolf) . گرگ سفید یکی از شخصیت های دنیای کمیک های پلنگ سیاهه که اینجا معرفی شده است. او اسمش هانتر بود و سفید پوست بود و تچاکا (پدر تچالا) او را به فرزند خواندگی قبول کرد. او بعدا به تچالا حسودی کرد و به دشمنش تبدیل شد. اما در هر حال در دنیای کمیک رئیس پلیس واکاندا بود و البته رهبر گروهی به نام "سگ های جنگی" (War Dogs) که البته در زبان واکاندایی بهشون Hatut Zeraze گفته میشه. سگ های جنگی را میتوان زبده ترین و ماهر ترین قاتلین و جاسوسان واکاندا دانست. بنابراین طبق این فرضیه باکی قراره در جنگ بینهایت به رهبر سگ های جنگی واکاندا تبدیل بشه!

نظر شما چیه؟ شما چه نکته های دیگری در فیلم پیدا کردید؟ کدام مورد براتون بیشتر جذاب بود؟

 

نویسنده: احمد فقیه

P.Constantine

All rights reserved © Spidey.ir 2018

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات فیلم "پلنگ سیاه" – بخش اول

نقد و بررسی فیلم پلنگ سیاه (BLACK PANTHER)

15 قابلیت شگفت انگیز لباس پلنگ سیاه

 رتبه بندی قوی ترین فلزات در دنیای کمیک

10 کمیک برتر "پلنگ سیاه" (BLACK PANTHER)

15 حقیقتی که باید درباره پلنگ سیاه بدانید

معرفی پلنگ سیاه

معرفی 10 دشمن برتر پلنگ سیاه (BLACK PANTHER)

اولین حضور پلنگ سیاه در دنیای کمیک

10 شخصیت قدیمی کمیک بوک که هم نام کاراکترهای معروف مارول و دی سی هستند!

20 وسیله نقلیه برتر در دنیای کمیک

10 لباس برتر پلنگ سیاه

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn