ایستر اگ(EASTER EGG)ها و اشارات فصل دوم سریال "لوک کیج" (Luke Cage Season 2)

ایستراگ های لوک کیج

دیگه وقت این رسیده که نکات فصل دوم لوک کیج رو براتون آشکار کنیم!

مقدمه: باید گفت که فصل دوم سریال لوک کیج واقعا از هر لحاظ بی نظیره، اگر جنگ بی نهایت با اون پایانش ما رو شوکه کرد؛ لوک کیج به نوعی دیگر ما رو شگفت زده کرد! ولی من سر این سریال یکمی ناراحت شدم؛ این موج هم از سریال جسیکا جونز شروع شد، راستش من دیگه امیدم رو به کراس آور بین سریال های مارول/نتفیلیکس و فیلم های مارول قطع کردم، چون این جوری با اعصاب راحت تر می تونم از سریال لذت ببرم! باید بگم فعلا خبری از کراس اور نیست حتی همین چند وقت پیش در کمیک کان «فین جونز»(بازیگر آیرون فیست) به این مسئله اشاره کرد قبلا هم «کلویی بنت» (بازیگر دیزی در مامورین شیلد) گفته بود که مارول استودیوز توجهی به سریالای mcu نمی کنه. البته این مطالبی که گفتم به هیچ وجه به این معنا نیست که این سریال ها خوب نیستن؛ اتفاقا سریال های نتفیلیکس از شاهکار های تکرار نشدنی ابرقهرمانی هستند اما فعلا نباید به کراس اور دل ببندیم. بگذریم، این شما و این هم از ایستر اگ ها و اشارات سریال:

 

 

۴۲- پرستار شب

پرستار شب کلر تمپل

در دنیای کمیک به شخصیت "کلر تمپل " لقب  "پرستار شب" یا Night Nurse داده شده در سریال های نتفلیکس هم بارها به این عنوان برایش به صورت ایستراگ اشاره شد (مثلا در ایستراگ های فصل اول لوک کیج)   تا اینکه در فیلم دکتر استرنج دیدیم که «کریستین پالمر» تبدیل شده به پرستار شب ! (این مقاله را بخوانید) اما سریال های نتفلیکس بیخیال این لقب واسه کلر نمیشن!  در فصل 2 هم  ایستر اگی وجود داره که به «پرستار شب» بودن او اشاره می کند! در قسمت اول از سریال وقتی لوک و کلر باهم زیادی صمیمی می شوند(!) ، کلر از لوک اسمش را می پرسه در همین حین آهنگ کلاسیکی از «جورج اسحاق» با نام “Night Nurse” در حال پخش است و دقیقا وقتی کلر اسم خودش را از لوک می پرسد، آهنگ به جایی رسیده که نام “Night Nurse” یا پرستار شب برده میشه.

 

 

۴۱- اشاره به فیلم Hell up in Harlem

hell up in harlem

دی.دابلیو (D.W)، که در فصل اول سریال کنار خیابان فیلم های نبرد نیویورک را می فروخت، در این فصل از سریال کسب و کارش را به سلمونی پاپ منتقل کرده بود و در کنار لوک کیج مشغول به کار بود. در ابتدای قسمت دوم زمانی که لوک کیج در حال نمایش قدرت هایش بود، ما تی-شرتی را تن D.W دیدیم که به مبارزه نفس گیر بین لوک کیج و دایمندبک در پایان فصل اول اشاره داشت. اما عبارتی که روی T-Shirt نوشته بود: "Hell Up in Harlem" به فیلمی در سال ۱۹۷۳ با همین نام، که «فرد ویلیامسون» در آن به ایفای نقش می پرداخت، اشاره داشت. شاید پیش خودتون بگید که چه ایستر اگ بی خودی! اما این پایان کار نیست، چون آن فیلم شباهت های زیادی با این فصل از سریال داره؛ از شباهت های آن می توان به فساد بین سیاستمداران، باندهای زنجیره ای پخش مواد مخدر و جنگ بین سرزمنین های داخل هارلم اشاره کرد.

 

۴۰- اشاره به هالک

اشاره به هالک

یکی از گزینه های انتخابی برای اتحاد با «ماریا» و «شیدز» به منظور کسب پول، «کاکروچ» بود. «کاکروچ» که قبلا به دست «اسکارف»(دوست و همکار نزدیک میستی نایت که در فصل قبل مشخص شد خیانت کاره) و «میستی نایت» دستگیر شده بود در این فصل به خاطر زیر سوال رفتن پرونده هایی که «اسکارف» روی آن کار می کرد آزاد شده بود. در فصل دوم مشخص شد که او به دوست دختر و فرزندش ظلم زیادی می کند و آنها را زیر باد کتک می گیرد. در قسمت چهارم از سریال، لوک کیج سر بزنگاه به خانهٔ «کاکروچ» رسید و او را به بدترین نحو کتک زد تا بیهوش شد. در قسمت بعد ما دیدیم که او به لوک پیشنهادی صد هزار دلاری داده تا از دادگاه شکایت نکند.(اگر پای لوک کیج به دادگاه باز میشد دردسر زیادی براش بوجود میومد) به همین خاطر لوک کیج مجبور شد سراغ «پیرانا» بره تا این پول را پرداخت کنه! شرط پرداخت این پول هم شرکت در مهمانی «پیرانا» بود؛ در این ضیافت یکی از مهمانان از لوک پرسید: تو قوی تری یا هیولای سبز؟ این سوال به هالک اشاره داشت.

 

۳۹- کاپیتان آمریکا و دو نقشه بودن بازیگر

لوک کیج کاپیتان آمریکای یخ زده

شاید من در مقدمه گفته باشم فعلا کراس آوری نمی بینیم ولی این دلیل نمیشه که به MCU اشاره ای نشه؛ در قسمت چهارم وقتی «بوش مستر» پیش «ماریا» میاد از حق مادرزادیش حرف می زنه، ماریا هم به بوش مستر می گه بهتره بعضی چیزا رو مرده و فریز شده در یخ ول کنی. این عبارت به کاپیتان آمریکا اشاره داره همچنین می تونه به تنفرش از انتقام جویان در جنگ سوکویا اشاره داشته باشه.(بازیگر ماریا دو نقش در MCU بازی کرده! در جنگ داخلی نقش مادری را بازی می کرد که فرزندش از تلفات جنگ سوکویا بود. پس بی خود نیست از کاپیتان آمریکا بدش میاد.)

 

۳۸- اشاره به Run DMC

ران دی ام سی

همانطور که در مورد – گفتیم، D.W در مغازه پاپ مشغول به کار شده بود. او با استفاده از شهرت لوک کیج به تولید و فروش پوشاک طرفداری لوک کیج روی آورده بود. در قسمت اول بین وسایلی که او میفروخت لباس ها و کلاه هایی بود که لوگوی بسیار مشابهی به گروه معروف هیپ هاپی آمریکایی داشت و به آن ادای احترام می کرد.

 

۳۷- اشاره به فیلم تایتانیک

تایتانیک بابای لوک

در این فصل پدر لوک کیج را با آخرین ایفای نقش مرحوم «رج ئی کثی» شاهد بودیم. در طول سریال مشخص میشود که پدر لوک علاقه زیادی به فیلم تایتانیک دارد در حدی که ایرادات فیلم خیلی به چشمش می آمده. در قسمت سوم از سریال دیدیم که او به اواخر فیلم اشاره کرد و از این که رز و جک باهم روی تخته چوب نخوابیدند گله داشت. (خداییش هم راست میگه تخته چوب به اون بزرگی عجیب بود که جک نرفت روش بخوابه. بعضیا اومدن گفتن تخته کشش وزن دو نفر رو نداشت اما ملت پیگیر رفتن تست کردن و دو نفر رو تونست جواب بده!)

 

۳۶- دختران اژدها

دختران اژدها

همانطور که می دانید فصل دوم سریال بعد از وقایع فصل اول سریال مدافعان رخ میده. در پایان سریال مدافعان میستی بخاطر از خودگذشتگی اش دست راستش را از دست داد. عوارض جانبی این فداکاری را در فصل دوم لوک کیج دیدیم. اینجاست که فرهنگ غنی(!) برخی از غربی ها را دیدیم؛ بسیاری از همکاران و شخصیت های داخل سریال به مسخره کردن و تیکه انداختن به نبود دست میستی پرداخته بودند. خود میستی هم به خاطر راست دست بودنش بسیار افسرده و ناتوان شده بود این مسخره کردن ها هم باعث نمک پاشیدن روی زخم او شده بود. در قسمت سوم از سریال «کالین وینگ» به او کمک شایانی کرد و باعث شد میستی خودش را جمع و جور کند. در این بین ما تیم آپی دوستداشتنی بین میستی و کالین دیدیم که اشاره ای مستقیم داشت به کمیک مشترک این دو شخصیت، یعنی دختران اژدها (the Daughters of the Dragon) همانطور هم که در عکس می بینید رنگ و تم لباس این دو شخصیت دقیقا مطابق کمیک هایشان است.

 

۳۵- میستی، مایکل جردن!

میستی جوردن!

در قسمت اول با شخصیت جدیدی آشنا می شویم! «نندی تایلر» به جمع همکاران «میستی» در اداره پلیس اضافه میشود. او در گذشته با میستی در تیم بسکتبال هم بازی بوده و رقابت شدیدی بین آنها وجود داشته، همین باعث شده بود این دو از یکدیگر دل خوشی نداشته باشند.

در همان قسمت ما دیدیم که «نندی» بدترین تیکه هایی که می تونه را به میستی می اندازه. او به میستی می گه: تو جردنی هستی که برای ویزاردز بازی می کنه. و میستی هم جواب خوبی بهش میده و میگه: ولی هنوزم جردنه در واقع اینجا به بازنشستگی و بازگشت دوباره «مایکل جردن» بسکتبالیست معروف آمریکایی اشاره می شود. مایکل جردن در سال ۱۹۹۹ بازنشسته شد اما چند سال بعد دوباره به میادین برگشت و از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ در تیم ویزاردز بازی می کرد. در طی همین سال ها هم مشکلات زیادی برای مایکل جردن پیش آمد؛ از مصدومیت های مختلف تا رابطهٔ ضعیفش با هم تیمی هایش! تمام این موارد به وضعیت میستی در ابتدای سریال اشاره دارد.

 

۳۴- اشاره به فیلم نجات سرباز رایان

سربار رایان

در قسمت سوم از سریال، رئیس میستی نایت وضعیت میستی را با سرباز رایان در فیلم نجات سرباز رایان مقایسه می کند و به اهمیت او در اداره پلیس اشاره می کند.

 

۳۳- اشاره به توپاک شکور

توپاک شکور

قسمت اول و در هارلم پرادایس وقتی «کاکروچ» و «کومانچی» داشتند با یکدیگر کپ می زدند، کاکروچ از کومانچی پرسید وقتی که در زندان سیگیت بوده چه کتابی می خوانده؟ کاکروچ هم در جواب می گه «ماکیاولی»! کومانچی هم به شوخی بهش می گه: توپاک(رپر معروف) کتاب نوشته؟

اگر دنیای موسیقی را دنبال کرده باشید می دانید که یکی از القاب «توپاک شکور»، ماکاولی هستش و به همین خاطر هم هست که کومانچی بهش اشاره کرد.(ماکیاولی فیلسوف، آهنگساز، شاعر و نمایشنامه نویس معروف قرن ۱۵ و ۱۶ میلادی در ایتالیاست که معروف ترین کتابش هم «شهریار» نام داره!)

 

۳۲- اشاره به فیلم Top Gun

تاپ گان

در قسمت هشتم، «شیدز» دلیل شب و روز عینک زدن خود را مشخص کرد. در بین توضیحاتش به عینک آفتابی تام کروز در فیلم Top gun اشاره شد.

 

۳۱- اشاره به فیلم کوهستان بروکبک

کوهستان بروکبک

هر چه سریال به سمت جلو حرکت می کرد، آسیب های رابطهٔ بین «شیدز» و ماریا بیشتر مشخص می شد. در قسمت یازدهم تیر خلاصی به رابطهٔ شیدز و ماریا زده شد؛ در این قسمت ماریا رابطه دوستی بین شیدز و «کومانچی» را با رابطهٔ عاشقانه بین جک جیلنهال و هیث لجر در فیلم کوهستان بروکبک مقایسه کرد و این توهین بزرگی به شیدز محسوب می شد؛ همین باعث شد ماریا کتک شدیدی از شیدز بخورد.

 

۳۰- اشاره به «متدمن»

متدمن

در دقایق ابتدایی سریال، به علت تثبیت قهرمان بودن لوک کیج ما پوستری از او روی دیوار دیدیم که عبارت “Bulletproof Love” رویش نقش بسته بود. این عبارت اشاره ای است به آهنگی از «متدمن» موسیقی دان معروف آمریکایی! همچنین در فصل اول و در قسمت دوازدهم از سریال، «متدمن» شخصا در سریال حضور یافت! همچنین ما در قسمت پنجم از فصل دوم سریال دیدیم که لوک کیج به این که متدمن براش آهنگ ساخته اشاره کرد.

 

۲۹- اشاره به خواننده جاماییکایی

شبا رنکس

در پایان قسمت سوم اولین رویارویی لوک کیج با «بوش مستر» را دیدیم که با چند تا حرکت لوک کیج را از میدان خارج کرد. در شروع قسمت چهارم دیدیم که D.W به لوک میگه:لعنتی، لوک. «شبا رنکس» ترتیبتو داد! این جمله به شباهت ظاهری بوش مستر و خواننده جاماییکایی یعنی شبا رنکس اشاره داره.

 

۲۸- اشاره به چهره های معروف آمریکا

چهره های معروف آمریکایی

در قسمت اول از سریال بعد از نبردی که لوک کیج با خلاف کاران و مواد فروشان خیابانی داشت به مغازه پاپ برگشت تا با «بابی فیش» صحبت کند. در حین صحبت های او ما کاغذی روی دیوار می بینیم که به چهره های بسیار معروف آمریکا اشاره داره: محمدعلی کلی(بوکسور معروف)، نلسون ماندلا(رئیس جمهور سابق آفریقای جنوبی)، ریچارد راوندتری(بازیگر)، مایکل جوردن(بسکتبالیست معروف)، آل پاچینو(بازیگر معروف)، پت رایلی(مربی معروف بستکبال)، باراک اوباما و جو بایدن(رئیس جمهور اسبق آمریکا و معاونش)

 

۲۷- اشاره به وقایع سریال مدافعان

مدافعان دردویل

سریال دقیقا از جایی شروع شد که سریال مدافعان تمام شده بود یا حداقل مدت کمی از آن گذشته بود. در قسمت دهم ما دیدیم که دنی رند چندین قدم از چیزی که در فصل اول سریال آیرون فیست بود جلو رفته و پیشرفت او را نشان می داد. در رستورانی که لوک کیج و دنی برای گپ زدن و غذا خوردن رفته بودند صحبت های جالب و خوبی از دنی شنیدیم. در پایان سریال مدافعان «مت مورداک» به دنی وصیت کرد که بعد از مرگش جای او را پر کند. در قسمت دهم از لوک کیج هم دیدیم که حرف هایی مشابه به دردویل می زند و لوک کیج هم بهش تیکه انداخت، همچنین این نشان دهنده این بود که دردویل تاثیر خیلی زیادی روی شخصیت آیرون فیست گذاشته. اما با توجه به پایان سریال باید گفت گوش لوک اونقدر که باید و شاید بدهکار نبود

 

۲۶- اشاره به فیلم Old Boy 2003

اولد بوی

در قسمت دوازدهم، «شوگر» که ابتدا از محافظان ماریا بود پیش لوک مشغول به کمک شد. در این قسمت او به لوک خبر داد که دوستانش اولدبوی را در دفتر ماریا دیده اند که اشاره به گروه گانگستری چینی در سریال داشت و همچنین به گانگستر های کره جنوبی در فیلم اولدبوی اشاره داشت.

 

۲۵- پاورمن (Power man)

powerman

مانند فصل اول، در این فصل سریال هم به یکی از القاب لوک کیج یعنی پاورمن (Power man) اشاره می شد. اما بارزترین آن در قسمت دهم اتفاق افتاد؛ جایی که آیرون فیست به مغازه پاپ، پیش لوک کیج آمده بود. در این قسمت D.W تی-شرتی جدید چاپ کرده بود که لوگوی پاورمن رویش نقش بسته بود، این لوگو دقیقا همان لوگویی است که در کمیک های لوک کیج دیده بودیم!

 

۲۴- اشاره به ترمیناتور و بیگانه

ترمیناتور

در قسمت چهارم ما دیدیم که لوک کیج و میستی برای جمع کردن مدرک همکاری می کنند. در همین حین ما می بینیم که او حتی بدون داشتن دست راستش، یک دستی خشاب اسلحه را چک می کند؛ این صحنه لوک کیج را تحت تاثیر قرار می دهد و میستی را به ریپلی در فیلم بیگانه تشبیه می کند. میستی هم در جواب به «سارا کانر» در سری فیلم ترمیناتور اشاره می کند.

 

۲۳- علاقه شدید دنی به گوشت خوک

عشق خوک

این نشان دهنده این است که نویسندگان فیلم وقایع سریال های قبلی را از یاد نبرده اند. در فصل اول سریال مدافعان وقتی قهرمانان داستان به آن رستوران چینی پناه آورده بودند، ما دیدیم که آیرون فیست علاقهٔ زیادی به گوشت خوک دارد:

من عاشق خوکم

در قسمت دهم از سریال هم وقتی لوک کیج و دنی برای رفع خستگی و کپ زدن به رستوران چینی رفته بودند به علاقه دنی به گوشت خوک اشاره ای دیگر شد.

 

 

۲۲- اشاره به فیلم رنجر تنها ۲۰۱۳

رنجر تنها

همانطور که در شماره ۲۸ گفتیم، لوک کیج به خاطر کتک زدن «کاکروچ» به دردسر افتاد و جلسه ای بین خودشان و وکلایشان برگزار شد که لوک مجبور شد به پرداخت مبلغی شد و برای پول جمع کردن به زحمت افتاد. در این بین کپ و گفتی بین لوک و «فاگی» شکل گرفت. در این گفتگو فاگی به لوک می گه اگر می خوای با جرم و جنایت مبارزه کنی به این فکر کردی که ماسک بزنی؟ لوک هم در جواب بهش می گه من ۱۹۵ سانت قدمه، سیاه پوستم و ضد گلوله ام. تو فکر کردی با ماسک رنجر تنها ملت نمی فهمن که من کی هستم؟! این جمله علاوه بر این که تفاوت هایش با دردویل را نشان می دهد، به فیلم رنجر نتها و آن ماسک معروفش اشاره داره!

 

۲۱- اشاره به قاتل جنجالی در آمریکا

ویلی هورتون قاتل

حین گفتگوی فاگی و لوک به مسئله ای ناراحت کننده اشاره می شود. فاگی لوک را با «ویلی هورتون» قاتل جنجالی آمریکایی مقایسه می کند و می گوید تو در نگاه هیئت منصفه دادگاه، «ویلی هورتون»ـی هستی که پوستش ضد گلوله است. به طور خلاصه بخوام بگم «ویلی هورتون» یک قاتل سیاه پوسته که سال ۱۹۸۶ خبرساز ترین مبحث در تیتر اخبار آن زمان قرار گرفت. چون با آزاد شدنش باعث شد به نامزدی «مایکل دوکاکیس» برای ریاست جمهوری ضربه شدیدی وارد شود.

 

۲۰- اشاره به آهنگ رپر معروف، جی زی

رپر جی زی

در قسمت پنجم فلش بکی از دستگیر شدن «کاکروچ» دیدیم که با پاپوش درست کردن «اسکارف» به زندان افتاد. میستی که سرش در پیدا کردن مدرک برای دستگیری «کاکروچ» بی کلاه ماند، با دیدن مدرکی که اسکارف برای دستگیری او درست کرده بود خوشحال شد. در اینجا ما می بینیم که میستی با لحن و موسیقی آهنگ 99 Problems جواب کاکروچ را می دهد!

 

۱۹- اشاره به فیلم اسلحه مرگبار

اسلحه مرگبار

در قسمت دوم وقتی لوک با اون اسلحه عجیبی که تیر خورده بود و شونه اش در رفته بود پیش «کلر» آمده بود تا شونه اش را جا بزنه و همونجا بود که به فیلم اسلحه مرگبار اشاره کرد.

 

۱۸- اشاره به پلیس آهنی

روبوکاپ

همانطور که در شماره های ۲۰ و ۲۸ گفتیم، «کاکروچ» از لوک کیج شکایت کرده بود به همین خاطر در قسمت پنجم دیدیم که میستی به خانه «کاکروج» آمده تا او را از این کار منصرف کند. اما کاکروچ بدون توجه به حرف های او شروع به توهین کردن به میستی کرد و در آخر بهش بخاطر دست روباتی اش تیکه انداخت و به پلیس آهنی اشاره کرد.

 

۱۷- اشاره به کتاب «درونیات سیاه پوستان» (The Souls of Black Folk)

کتاب ویلیام دوبوآ

در قسمت دوازدهم از سریال دیدیم که ماریا داشت کم کم راهی زندان میشد. اما ماریا ول کن هارلم نبود، او با یک سخنرانی توفانی به زندان رفت و به مردم هشدار داد که اگر بالای سر هارلم نباشد چه بلایی سر هارلم خواهد آمد. او قبل از به زندان رفتن در یک مراسم مزایده کتابی قدیمی را به عنوان بیعانه قرار داد و این کتاب توسط رئیس باند گانگستری ایتالیایی یعنی «رزالی کاربونه» خریده شد.

نکته ای که وجود دارد محتوای این کتاب است. این کتاب «درونیات سیاه پوستان» نام دارد و یکی از مهم ترین آثار ادبی در علم جامعه شناسی آمریکا محسوب می شود. نویسندهٔ این کتاب یعنی «ویلیام دوبوآ» که خودش از آمریکایی آفریقایی تباران و مخالفان شدید تبعیض نژادی است و این خودش نشان میدهد که چقدر به سیاه پوست بودن و تاثیر گذاری آنها در این سریال اشاره می شود. اصطلاح «داشتن دو تلقی از خود» یا double consciousness در این کتاب خلق شده و بر این باور است که هر سیاه پوست می بایست این خصیصه را درون خود داشته باشد یعنی باید یکی از خودش و دیگری درباره اینکه دیگران چه صورت به او نگاه میکنند، داشته باشد که از جالب ترین نکات داخل این کتاب است.

 

۱۶- اشاره به رمان معروف

موبی دیک

«موبی دیک» رمان بسیار معروفی است که در خیلی از فیلم ها و سریال های هالیوودی به آن اشاره میشود. در قسمت سوم از سریال هم به این رمان اشاره شد. جایی که ماریا به ایهب اشاره کرد.(«پیرانا» اسم یک نوع ماهی است پس منطقیه اشارات مختلفی به موجودات دریایی که موبی دیک هم جزوشونه اشاره بشه!)

 

۱۵- دکتر دِرِی

دکتر دِرِی

این سریال تا دلتون بخواد اشارات مختلف به خوانندگان و رپر های سیاه پوست آمریکایی دارد. در قسمت دهم، لوک کیج و دنی رند با یکدیگر برای تحقیقات به مغازه عطاری «تیلدا»(دختر ماریا) رفته بودند. در آن جا دنی راجع به کان لان صحبت کرد و گفت «مینگ پیر» برای هر مریضی یا دردی یک گیاه و داروی مخصوص در کان لان تو آستینش داشته. لوک کیج هم در جواب گفت بهش می گه که مینگ احتمالا “K-Town Chronic” داشته! “Chronic” یا مزمن نام یکی از معروف ترین آلبوم های دکتر دِرِی هستش که جزو ۱۰ آلبوم برتر موسیقی آمریکا حساب میشه. مینگ به دکتر دری تشبیه شده که آلبوم مزمن را داره.

 

۱۴- ژیگولوی آمریکایی

 ژیگولوی آمریکایی

در قسمت دوم، کومانچی به رابطهٔ بین «شیدز» و «ماریا» تیکه انداخت و این برای توصیف این رابطه به فیلم ژیگولوی آمریکایی اشاره کرد. در این فیلم مانند سریال جولیان کی با معاشرت با زنان سن دار زندگی خودش را می چرخاند که به وضعیت شیدز در این فصل بی شباهت نبود.

 

۱۳- اشاره به خانواده هتلفیلد و مک کوی

هتلفیلد و مک کوی

بعد از این که بوش مستر می خواست به طرز فجیعی ماریا را به قتل برساند و او را زنده زنده آتش بزند، ما دیدیم که لوک کیج سر رسید و او را نجات داد. پس از این که ماریا و دخترش به اداره پلیس رفتند، ماریا مورد بازجویی توسط میستی قرار گرفت. میستی از ماریا پیشینه ای که خانواده اش با خانواده بوش مستر داشته را پرسید به این صورت که به اختلافات خانواده هتلفیلد و مک کوی در قرن ۱۸ میلادی اشاره کرد که بی شباهت با جنگ خانوادگی بوش مستر و ماریا نبود.(برای اطلاعات بیشتر توصیه می کنیم مینی سریال خانواده هتلفیلد و مک کوی که از شبکه History پخش شد را تماشا کنید.)

 

۱۲- اشاره به فیلم رفقای خوب

فیلم رفقای خوب

در قسمت دوازدهم وقتی شیدز خودش را تحویل پلیس داد. سپس به اتاق بازجویی رفت تا اعترافات خودش را بیان کند. او با اوریجین و بیان گذشته لوک بازجویی را شروع کرد و گفت او و «کومانچی» به روش «بیلی بتس» حساب لوک را رسیدند. اگر اثر بسیار معروف کارگردان نام آشنای سینما آقای اسکورسیزی را دیده باشید می فهمید که بی خودی این اسم در سریال برده نشده. بیلی بتس هم از گانگستر های نیویورک بود که طی اتفاقات سریال توسط همکارش تامی دی‌سیمون به قتل رسید.(درست مثل کومانچی)

 

۱۱- اشاره به وقایع انتقام جویان ۲۰۱۲

انتقام جویان نیویورک

همانطور که در شماره – توضیح داده بودیم، «کاکروچ» تنها یکی از گزینه های روی میز برای همکاری با «ماریا» بود؛ «آرتورو ری سوم» که بازار فروش مبل در دستان او قرار داشت و در کنار آن مواد مخدر وارد هارلم می کرد، از دیگر گزینه های «ماریا» بود. او که به خاطر این که فکر می کرد می تواند لوک کیج را با فشنگ یهودا بکشد خودش شخصا دست به کار شد اما وارد شدن لوک در اسید باعث شده بود پوستش بیشتر از قبل مقاوم بشود و دیگر تیر یهودا رویش تاثیری نداشت. همین باعث شد، به خاطر داشتن همچین وسیله خطرناکی دستگیر بشود.

در قسمت دوم سریال، میستی برای بازجویی از آرتور حاضر شد و در آنجا داشتنِ سلاح مربوط به حادثه کزایی را به داشتن سلاح هسته ای تشبیه کرد. با توجه به وقایع فصل اول، این سلاح از تجهیزات ارتش «چیتاری» ساخته شده. این گفتگو و بازجویی به فیلم انتقام جویان اشاره داشت. ( در MCU حادثه همان نبرد بین انتقام جویان و ارتش چیتاری است)

 

۱۰- اشاره به رابطه پانیشر و رئیس باند ایتالیایی

روزالی کربن

در قسمت آخر، «رزالی کاربونه» که بعد از زندانی شدن ماریا، کنترل خیابان های هارلم را به دست گرفته بود و سپس جنگ گانگستری بزرگی را هم در هارلم راه انداخت؛ یکی از شخصیت های دنیای کمیک مارول است. اما ما چرا ایشون را ایستر اگ انتخاب کردیم؟ چون که در سریال دیدیم که او یه جورایی به لوک کیج علاقه مند شده و دستش را دقیقا همانطوری که در دنیای کمیک روی صورت پانیشر گذاشت صورت لوک کیج را نیز نوازش کرد. سپس دیدیم که به لوک پیشنهاد خوردن قهوه هم داد(اگر سریال رو دیده باشید می دونید که پیشنهاد قهوه یعنی رابطهٔ خیلی نزدیک برقرار کردن[!] ) اما لوک قبول نکرد. در دنیای کمیک رزالی به پانیشر علاقه داشت و پانیشر هم باهاش ارتباط داشت تا این که فهمید او چه شخصیتی است و رابطهٔ آنها پایان یافت. همچنین لازم به ذکره که در دنیای کمیک او دختر «ژولیوس کاربونه» بود که رئیس خانواده تبهکار کاربونه محسوب میشد. ولی پدرش به دست برادر خودش (یعنی عموی رزالی) کشته شد. سپس رزالی جای پدرش  را به عنوان رئیس خانواده گرفت

 

۹- اشاره به بازی تاج و تخت

دنریس تارگرین

در قسمت دهم، یکی از رفقای D.W به لوک کیج گفت داری اشتباه میزنی! من جای تو بودم (مثل دنریس) به هر کی گوش به حرف نداد می گفتم دراکاریس و همشونو تو شعله های آتیش می سوزوندم!

لازم به توضیح نیست او دقیقا داره به سریال بازی تاج و تخت و دنریس تارگرین و اژدهایانش اشاره می کند که با گفتن اون کلمه همه جا را به آتش می کشند.

در قسمت آخر نیز دیدیم؛ «تیلدا جانسون» به روش بوسه های سمی «دورنی ها» مادرش را مسموم کرد و او را به قتل رساند!

 

۸- اشاره به رد اسکال

پوستر رد اسکال

در قسمت پنجم وقتی افراد بوش مستر بالاخره پیرانا را پیدا کردند، ما در بکگراند صحنه پوستری را دیدیم که روی آن عنوان “Crimson Skull” (به معنی جمجمه قرمز ) نقش بسته بود. بعد از جنگ بی نهایت این اولین اشاره به Red Skull در دنیای سینمایی مارول بود.

 

۷- پیرانا

پیرانا

در سریال ما شخصیت مهمی داریم به نام «ریموند جونز» که به «پیرانا» ملقب است. او متخصص امور سرمایه گذاری است و از دوستان بسیار قدیمی «ماریا دیلارد» است که بهش مشاوره اقتصادی میده (او همون کسیه که لوک کیج رو برای یه شب استخدام میکنه تا توی میهمانی خودش نمایش بده!) . او در نهایت به دست «بوش مستر» کشته میشه تا بوش مستر از این طریق به ماریا  ضربه اقتصادی شدیدی بزنه. سرش رو هم جدا میکنه و میندازه داخل مخزن ماهی های پیرانا. خودش یه بار به لوک کیج میگه که به این دلیل بهش لقب پیرانا داده بودن چون وقتی در وال استریت بوده درست مثل ماهی های پیرانا خیلی پیگیر و بیرحم میرفته دنبال فرصت های اقتصادی. اما جالبه که بدونید در دنیای کمیک های لوک کیج هم ریموند جونز ملقب به پیرانا را داشتیم که البته با چیزی که در سریال دیدیم خیلی فرق داره. او از دشمنان کلاسیک لوک کیج هستش . گفت همیشه کودکی سختی داشته و به بیماری خاصی دچار شد که باعث شد دندان هایش همگی بپوسه و بریزه! بعدش بدون داروی بیهوشی یا بیحسی ، بهش تیغ هایی به جای دندان وصل کردند و به همین دلیل بهش لقب پیرانا دادند چون مثل ماهی پیرانا دندان های تیزی داشت! او به زودی به یکی از با نفوذ ترین  ثروتمند ترین روسای خلافکاری شهر تبدیل شد.

 

۶- پاور من و آیرون فیست!

پاورمن آیرون فیست

در قسمت دهم اشارات مختلفی به همکاری بین لوک و دنی شد. یکی از آنها وقتی بود که دنی قدرت های خودش را برای D.W شرح داد و D.W به ذهنش رسید که پیراهنی با برند پاورمن و آیرون فیست درست کند! این اسم دقیقا نام کمیک های مشترک بین آیرون فیست و لوک کیج است.

در جلوتر دیدیم که لوک و دنی به نشانه همکاری مشت یکدیگر را به هم می کوبند و این هم یکی از نمادین ترین حرکات آنها در کمیک های اخیر این دو شخصیت است:

مشت های دنی و لوک

این اتفاق را در صفحه دوم شماره اول کمیک پاورمن و آیرون فیست در سال ۲۰۱۶ شاهد بودیم:

کمیک آیرون فیست و پاور من

 

۵- بوش مستر!

بوشمستر

همانطور که قبلا در مقاله 10 دشمن برتر لوک کیج گفته بودیم، سال 1977 و در شماره 15 کمیک Iron Fist ، برای اولین بار بوش مستر را در دنیای کمیک دیدیم. او که نام اصلیش  «جان مکلور» بود، قبلا  از اراذل و اوباش  منطقه کارائیب به شمار میرفت خیلی سریع درجه های ترقی را طی کرده و شعبه ای از خانواده  مافیایی و تبه کاری معروف مارول یعنی Maggia را در اروپا دایر کرد. سپس وقتی به نیویورک آمد یک کارآگاه پلیس به نام «میستی نایت» (که در سریال لوک کیج نقشش را خانم «سیمونه مسیک» بازی میکنه) سعی کرد درباره اش تحقیق کنه.  بنابراین بوش مستر برای اینکه جلوی میستی نایت رو بگیره ، دوستان کیج را دزدید و تهدید کرد که اگه میستی نایت خودش رو تسلیم نکنه، میکشتشون. ولی با دخالت «ایرون فیست» (که آن زمان دوست پسر میستی نایت بود) نقشه های بوش مستر هم نقش بر آب شد و او سر از زندان سیگیت  در آورد. ولی این پایان کار بوش مستر نبود چون سال 1981 و در شماره 67 کمیک Power Man and Iron Fist سعی کرد همون آزمایشی که باعث شد لوک کیج به نیروهای فرا بشری دست پیدا کنه را روی خودش اجرا کنه و  در نتیجه نیرومند شد. سال 1993 و در شماره 12 از کمیک Cage نیز حادثه ای براش پیش اومد و در نتیجه قادر شد انرژی هم جذب کنه و اسم خودش را گذاشت "پاور مستر " یا Power Master. از  اون موقع تا به حال هم یکی از قوی ترین دشمنان لوک کیج بوده است.

اما در فصل دوم سریال لوک کیج ما یک بوش مستر خیلی متفاوتی را دیدیم که رگ و ریشه جامائیکایی پیدا کرده بود و با خانواده ماریا دیلارد (یا به قول خودش ماریا "استوکس"!) خصومت قدیمی و خانوادگی داشت. البته بخش هایی از اریجین او به دنیای کمیک شباهت داشت چون او درست مثل دنیای کمیک سعی کرد به قدرت هایی مشابه با لوک کیج دست پیدا کنه (البته از طریق داروهای گیاهی). در هر حال او یک خبیث فوق العاده سمپاتیک بود که حریف قدری هم برای لوک کیج بود.

در قسمت اول از فصل دوم نیز او با پاره کردن پیراهنش، لباسی که در دنیای کمیک می پوشید را برای ما تداعی کرد:

بوش مستر

 

 

۴- نایت شید (Nightshade)

نایت شید

در این فصل از سریال ما متوجه شدیم که ماریا فرزندی داره که مدت ها او را ندیده. به دلیل به فرزند خواندگی قبول شدن دختر ماریا دیگر فامیلی مادرش را همراه خود یدک نمی کشید. او در پایان سریال خودش را با نام «تیلدا جانسون» معرفی کرد و با ظاهری بسیار مشابه به دنیای کمیک حضور یافت. او اولین بار در شماره ۱۶۴ از کمیک های کاپیتان آمریکا سال ۱۹۷۳ حضور یافت؛ او در کودکی دریافت که استعداد زیادی در علوم مختلف دارد و در آینده تبدیل به یکی از دانشمندان دنیای مارول شد همچنین او را می توان جزوی از باهوش ترین خبیثان دنیای مارول به حساب آورد. او کسی بود که سرم گرگینگی را خلق کرد و در برهه ای کاپیتان آمریکا را به یک گرک تبدیل کرد. او حتی یک بار با استفاده از ربات هایش سعی داشت کل جنایات زیرزمینی هارلم را بدست بگیرد که در حین انجام این کار با آیرون فیست و لوک کیج مواجه شد و از رسیدن به هدفش باز ماند! او در طول حضورش در دنیای کمیک دستیار خبیث های مختلفی بوده که Yellow Claw، Stilletto، Man mountain marko و Eel را می توان از همکاران او نام برد دقیقا برعکس سریال که او متخصص بهداشت عمومی بود و در ابتدا داشت مورد سواستفاده مادرش قرار می گرفت! این تفاوت به خاطر عقیدهٔ سازنده سریال بود چون از نظر او چنین شخصیتی با خصوصیات دنیای کمیک را نمی توان به نمایش گذاشت. (یکی از دلایلش هم اینه که نایت شید خیلی علاقه ای به لباس پوشیدن نداره!!!)

 

۳- عزیزم، پول من کجاست؟

لوک دکتر دووم

در قسمت ششم دیدیم که لوک کیج و «پیرانا» برای فرار از دست گروه بوش مستر به سینمایی متروکه پناه آورده اند. در این حین صحبت های مختلفی بین لوک و پیرانا رد و بدل می شود. پیرانا قرار بود در قبال انجام وظیفه به لوک پول بدهد ولی به خاطر این که به دردسر افتاده بودند نمی توانست این کار را انجام بدهد. در این حین وقتی پیرانا به قهرمان اجاره ای اشاره کرد، لوک کیج در جواب به او گفت:پول من کجاست عزیزم؟  این جمله دقیقا به جمله ای که لوک در شماره ۹ از کمیک Luke Cage Hero For Hire به دکتر دووم گفت اشاره داشت. در این کمیک جالب دیدیم که لوک کیج برای دریافت حقوقش با هیچ کسی شوخی ندارد حتی اگر این شخص دکتر دووم باشد!

 

۲- اشاره به لقب ماریا در دنیای کمیک

بلک ماریا

در همان گفتگوی بین «پیرانا» و لوک کیج به لقب «ماریا دیلارد» در دنیای کمیک اشاره شد. پیرانا او را ماریای سیاه ترامپ خواند. اضافه شدن ترامپ به ماریا بی دلیل نبود چون برعکس سریال ماریا در دنیای کمیک آدم سیاست مداری نبود و نویسندگان فیلم می خواستند در عین حالی که به لقب او در دنیای کمیک اشاره می کنند به تفاوت او در سریال نیز اشاره کنند.

 

۱- اشاره به پدر خوانده (God Father)

پدرخوانده

در قسمت پایانی سریال ما با شوک بزرگی مواجه شدیم. «ماریا» در وصیت نامه خود، لوک کیج را وارث هارلم پرادایس معرفی کرد. او با این کار می خواست لوک را از مسیر اصلی خودش خارج کند که تا حد خیلی زیادی هم موفق به این کار شد. در دقایق پایانی سریال صحنه مشابهی به پایان فیلم پدر خوانده دیدیم. حتی نوع فیلمبرداری و تمام شدن آن صحنه شباهت زیادی با پایان پدر خوانده داشت درب دفتر لوک کیج دقیقا مثل پدر خوانده روی «میستی نایت» بسته شد:

میستی

قبل از این صحنه هم D.W به شیوه ای دیگر به پدر خوانده اشاره کرد:

دی دابلیو پدر خوانده

البته از یاد نبریم که دست اندرکاران سریال قبل از پخش فصل دوم به الهام گرفتن از فیلم پدرخوانده اشاره کرده بودند.

 

نظر شما چیه؟ شما چه نکاتی در فصل دوم پیدا کردید؟

  

نویسنده: احمد فقیه

P.Constantine

All rights reserved © Spidey.ir 2018

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

نقد فصل دوم سریال لوک کیج

10 نکته جالبی که باید درباره «لوک کیج» بدانید

نقد و بررسی فصل 1 سریال لوک کیج

25 ایستراگ سریال لوک کیج

10 دشمن برتر لوک کیج (LUKE CAGE)

10 کمیک برتر لوک کیج (LUKE CAGE)

100 شخصیت برتر مارول: لوک کیج

5 کمیک مهم لوک کیج

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn