رتبه بندی فیلم های دنیای سینمایی دی سی (DCEU)

بعد از رتبه بندی فیلم های دنیای سینمایی مارول ، نوبت به رتبه بندی دنیای سینمایی دی سی یا همان DCEU میرسد. با ما همراه باشید.

پیش از این کمپانی دی سی ( زیر مجموعه وارنر ) محصولات اقتباس یافته از کمیک بوک ها را بصورت مستقل از هم ( نه در یک دنیای واحد ) میساخت. حال برخی از این آثار نظیر سه گانه بتمن و فیلم های سوپرمن تبدیل به پروژه هایی پولساز و خارق العاده ای شدند و برخی دیگر هم مانند جوناهکس و فانوس سبز چنان افتضاح از آب در آمدند که سالها برای دی سی لکه ننگی بودند.

به هر حال ...طی اعلام ایده دنیای سینمایی توسط مارول، کمپانی دی سی نیز در صدد آغاز مراحل تولید دنیای سینمایی اختصاصی خودش بود. سر انجام پس از مذاکرات فراوان ، ساخت فیلم ها را در سال 2011 آغاز نمود. تا بحال این کمپانی زیر نظر کمپانی برادران وارنر ، 11 فیلم را منتشر کرده که متاسفانه آنچنان که باید ، عالی نبودند و مانند سری فیلم های مارول توجه عموم را به خود جلب نکردند. در این مقاله به بررسی فیلم های دنیای سینمایی دی سی ، از بدترین تا بهترین می پردازیم.

11- جوخه خودکشی (Suicide Squad)

پس از ناکامی فیلم بتمن علیه سوپرمن : طلوع عدالت ، هواداران انتظار داشتند که جوخه خودکشی با توجه به داستان و سبک متمایزش ( همکاری و تیم آپ چند شرور معروف کمیک ها برای یک هدف مشترک ) متفاوت و سرگرم کننده باشد اما سر انجام هنگامی که جوخه خودکشی بر روی پرده سینما آمد علی رغم فروش نسبتا زیادی که داشت ( تبدیل به پرفروش ترین فیلم وارنر در سال 2016 شد ) باب میل بینندگان و هواداران و منتقدین نبود ! در حقیقت شاهد فیلمنامه ای غیر منسجم که مسائل بیهوده زیادی در آن وجود داشت ( نظیر فلش بک های زجر آور و بی تاثیر ) بودیم. این فیلم فاقد هرگونه داستانک مجذوب کننده است! کارگردان واقعا کاراکتر ها را دست کم گرفته و به آنها کم محلی میکند. برخلاف تصورات حتی نقش آفرینی ها هم چنان حرفی برای گفتن نداشتند و غیر از جرد لتو ( جوکری که بیشتر صحنه هایش حذف شد... ) و مارگو رابی، باقی عملکرد باقی بازیگران به حد کافی مناسب نبود! همچنین واقعا ویلن فیلم هم خیلی جای کار داشت. در جوخه خودکشی با تمام نقاط ضعفش ، نکات مثبتی هم مانند بازی خوب مارگو رابی و ویل اسمیت و پرداخت تقریبا قابل قبول به روابط و دیوانه بازی کاراکترهای جوکر و هارلی کوئین دارد. اکشن های رایج فیلم های کمیک بوکی نیز که خود ارزش دیدن دارد هم در این فیلم پیدا میشود. پرده اول فیلم هم رضایت بخش بود و اگر در همین سطح ادامه یافته بود، شاید شاهد فیلم بهتری بودیم. نمیگویم جوخه خودکشی پتانسیل تبدیل به یک شاهکار را داشت ، اما حداقل میتوانست اثری بهتر و تاثیرگذارتر باشد.

10- لیگ عدالت (Justice league )

لیگ عدالت ( Justice league )

جدیدترین پروژه دی سی تحت عنوان لیگ عدالت سوال بسیار مهمی را در ذهن همه ما ایجاد میکند : « چرا دی سی از اشتباهات خود درس نمیگیرد و نقاط قوت فیلم های قبلی اش را تکرار نمیکند ؟ »

لیگ عدالت بطرز فاجعه باری ضعیف عمل کرده! فیلم پر است از حفره های داستانی / فیلمنامه ای ! اگر برای خود معیار هایی درباره سنجیدن یک فیلم انتخاب کنید و روی یک کاغذ بنویسید و سپس به بررسی این فیلم بپردازید خواهید دانست که لیگ عدالت فقط کمی از جوخه خودکشی بهتر است ! در حقیقت دلیل آن هم وجود کاراکتر های محبوب تر و زمینه چینی ها ( هرچند کم که خود باعث ایجاد حفره داستانی شدند ) می باشد. شخصیت شرور بدون شک یکی از بدترین ها در فیلم های کمیک بوکی است به گونه ای که ما نه او را درک میکنیم ، نه شناخت کافی از او پیدا میکنیم و هدفش را کلیشه ای تعیین کرده اند. و ضمن اینکه چالش آنچنانی برای ابرقهرمانانبه حساب نمی اید ( با وجود سوپرمن ). از دیگر نکات آزار دهنده فیلمنامه میتوان به نحوه زنده شدن سوپرمن و جذاب نبودن کاراکتر ها و شخصیت پردازی آنها اشاره کرد. از بحث فیلمنامه که خارج شویم به نقش آفرینی ها میرسیم...

شاید تا حدودی فقط جیسون موموا و گال گدوت کم تر باعث اذیت شدن بیننده شوند! بن افلک پس رفت محسوسی نسبت به فیلم بتمن علیه سوپرمن داشت و باقی بازیگران هم به چشم نیامدند. جاستیس لیگ مشکلات دیگری هم مانند عاجز ماندن در خلق سکانس های حماسی و خلاقانه را داراست. لیگ عدالت اما ( برخلاف جوخه خودکشی ) با تمام عیب هایش ارزش یک بار دیدن را دارد. سکانس های اکشن و لحظات فان از عواملی است که سبب میشود فیلم ارزش نگاه کردن داشته باشد. همچنین دیدن گرد هم آمدن قهرمانان محبوبمان ( هرچند در اثری ضعیف ) و تعامل آنها با یکدیگر ، خالی از لطف نیست.

9- زن شگفت انگیز 84 (Wonder Woamn 84)

فیلم Wonder Woman 1984 مخاطبش که ما باشیم را به سال 1984 می‌برد؛ سالی که واندروومن قرار است با دشمنانی مثل مکسول لرد و چیتا روبه‌رو شود. پتی جِنکینز یک بار در سال 2017 شانسش را با فیلم اول واندر وومن امتحان کرد اما اینبار، یعنی در دومین فیلم زن شگفت‌انگیز، فرمول‌سازی‌های جدیدش به بار ننشست و با اثری روبه‌رو شدیم که هیچ چیز قدرتمندی در چنته ندارد. گویا پتی جنکیز در نقش یک قصاب، تمام اعضا و جوارحِ کالبد فیلم را شرحه شرحه می‌کند. کارگردان که باید در فیلم‌های ابرقهرمانی به نوعی بافنده باشد و حوادث زنجیره‌ای را در قالب یک داستان منسجم به شکلی درست و با هویت بصری جذاب با حوصله به هم ببافد، تبدیل شده به یک قصاب بی‌رحم که متاسفانه دیگر مثل گذشته، حتی ایدئولوژی و خط فکری‌اش نیز نتوانسته باعث نجات فیلم زن شگفت‌انگیز 1984 شود. فیلم Wonder Woman 1984 نه فرم منسجمی دارد که به آن دل ببندیم و نه بداعت و نوآوری خاصی از لحاظ تکنیکی و پر است از حفره های داستانی. ایرادات بی‌شمار فیلم‌نامه و روایت داستانی‌اش نیز ثابت می‌کند که با چه فیلم ضعیفی روبه‌رو هستیم. ای کاش می‌شد مثل کاراکترهای فیلم، آرزوی خود را برای تماشای این فیلم پس بگیریم. و دست آخر اینکه این فیلم بار دیگر ثابت میکنه فیلم های دنیای سینمایی دی سی نمیتونند حتی یک ویلن درست و درمون داشته باشند.

8- آکوامن (Aquaman)

آکوامن (Aquaman)

"آکوامن" به شدت از ضعف فیلمنامه در رنجه. مشکل اصلی هم در همین شخصیت اصلی یعنی آکوامنه. اصلا نمیشه باهاش ارتباط برقرار کرد. چون به هیچ وجه شخصیتش برامون تعریف نمیشه. اولش که اونجوری پدر بلک مانتا رو گذاشت تا بمیره (جالبه که آخر فیلم به برادر نا تنی خودش میگه من مثل شما نیستم و آدم نمیکشم ولی یادش رفته که خودش اول فیلم این کار رو کرد!). فیلم اصلا روی رابطه اش با آدم های سطح زمین تمرکز نمیکنه پس از خودمون باید بپرسیم چرا آکوامن اینقدر داره سنگ اونا رو به سینه میزنه؟! اصلا چی شد که ناگهان قبول کرد باید بره و جنگ بین انسان ها و آتلانتیسی ها را متوقف کنه؟ و آخرش اصلا چی شد که تونست دل آتلانتیسی ها رو به دست بیاره؟! دنیا و فرهنگ آتلانتیسی ها هم درست تعریف نمیشه. چون از آدم های آتلانتیس در حد چند ثانیه فقط میبینیم و اصلا تعاملی با اونا برقرار نمیشه که بخواهیم باهاشون ارتباط برقرار کنیم! (حالا اینو با پلنگ سیاه مقایسه کنید که چقدر قشنگ ما رو برد به دل فرهنگ واکاندا) رابطه آکوامن و مرا که اصلا خوب در نیومده است (دیدید چطور الکی با آکوامن چند تا گل خورد تو سیسیل ایتالیا و عاشق انسان ها شد؟!!!) بازی ها همه متوسط و دیالوگ ها افتضاح! همه کلیشه ای! اوشن مستر هم که اصلا ویلن خوبی نیست و انگیزه قابل درکی برای خباثت ندارد. و از همه بدتر اینکه فیلم حداقل 20 دقیقه اش زیادیه و در انتها پر است از جنگ رایانه ای زیر دریا! «جیمز وان» کارگردان این فیلم گفته بود از "جنگ ستارگان" و "ایندیانا جونز" الهام گرفته است ولی باید از ایشون پرسید دقیقا از کجاهای این فیلم ها ایشون الهام گرفته بودند؟ به نظرم آکوامن فقط شاید کمی از جاستیس لیگ بهتر بود آنهم چون انسجامش کمی بیشتر بود. من راستش فقط از برخی نبردها مثل نبرد نهایی بین آکوامن و اوشن مستر یا نبرد مادر آکوامن با مهاجمین آتلانتیسی تا اون سکانس تعقیب و گریز در ایتالیا خوشم اومد چون به نظرم خیلی زیبا و کمیک بوکی بودند.

7- بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت (Batman v Superman: Dawn of Justice

بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت (Batman v Superman: Dawn of Justice )

در کمیک کان سن دیگو 2013 رسما خبر ساخت بتمن علیه سوپرمن اعلام شد و پس از آن خبر بازگشت زک اسنایدر به پروژه ای دیگر از دنیای سینمایی دی سی آمد. در حقیقت برخی از هواداران گیج شدند که آیا کریستین بیل نقش بتمن را دوباره ایفا میکند ؟ به هر حال مشخص شد که بن افلک در نقش کاراکتر بروس وین / بتمن بازی میکند. پس از طی فرایند تولید که هزینه ای بالغ بر 250 میلیون دلار را در پی داشت ( البته به اضافه هزینه تبلیغات ) نهایتا طلوع عدالت در مارس 2016 بر روی پرده سینما قرار گرفت.

همانطور که پیش تر هم ذکر کردیم ، اشتباهات دی سی در فیلم ها بدون هیچ تغییری تکرار میشوند و به اصطلاح زک اسنایدر " درس عبرتی نمیگیرد " ! البته به مراتب نسبت به جوخه خودکشی و لیگ عدالت شاهد اثری بهتر هستیم اما آیا این " بهتر بودن " به معنای خوب بودن هم هست ؟ همانگونه که از مشاهده نام کارگردان میتوان فهمید ، اشتباهات مکرری در فیلم بتمن مقابل سوپرمن وجود دارد که بزرگترین آنها را میتوان کسل کننده بودن و داشتن حفره فیلمنامه ای قلمداد کرد. شخصیت پردازی ها نیز چندان صحیح نبودند! مسائل مربوط به ویلن و همچنین نقش آفرینی ها نیز (منهای بن افلک) زیاد جالب واقع نشدند.

البته نباید از جلوه های ویژه، اکشن و در کل کار های فنی فوق العاده ، صحنه های نمادین تقریبا به یاد ماندنی ، رویارویی های به نوع خود جالب و پرده سوم سرگرم کننده غافل شد که سطح فیلم را مقداری نسبت به لیگ عدالت بالا میبرد.

6- مرد پولادین (Man of Steel(

مرد پولادین

نخستین فیلم و به نوعی آغازگر Dceu بیانگر سیاره ای بنام کریپتون می باشد که پس از شورش ایجاد شده توسط ژنرال زاد والدین اصلی سوپرمن او را راهی زمین می نمایند. سوپرمن از بچگی هم خودش و هم خانواده ای که قیم او هستند متوجه قدرت های ماوراءطبیعه وی شدند. پس از چندین سال ، سوپرمن متوجه هویت اصلی خود میشود و پس از آن ژنرال زاد به زمین حمله میکند....

یکی از ضعف های برجسته آثار زنک اسنایدر در dceu که در حقیقت نخست از این فیلم شروع شد شخصیت پردازی نادرست سوپرمنمی باشد که در طول فیلم ( ها ) بگونه ای کاملا محسوسی شاهد آن هستیم. ( سوپرمنی که نجات جان انسان ها در اولویت کار هایش نیست ! ) البته بعضی ها میگویند كه اسنایدر زوایای جدید و قبلا نشان داده نشده از شخصیت سوپرمن را بهشان نشان داده ولی به عقیده غالب طرفداران سوپرمن ، اسنایدر در این زمینه زیاده روی كرده و باعث شد تخریبی بی دلیل و متغایر با ذات سوپرمن در یك سوم پایانی فیلم نشان داده شود. و متاسفانه مثل اکثر فیلم های دنیای سینمایی دی سی عملکرد کادر بازیگری زیاد قابل قبول نیست! اما در عین حال شاهد جلوه های ویژه عالی، داستان سرگرم کننده هستیم و در این فیلم کارگردانی زک اسنایدر به مراتب بهتر از بتمن علیه سوپرمن و لیگ عدالت انجام شده. ضمن اینکه تا اینجا ژنرال زاد با اختلاف بهترین ویلن دی سی در دنیای سینمایی اش بوده!

5- پرندگان شکاری (Birds of Prey)

فیلم «پرندگان شکاری و رهایی فانتزی یک هارلی کویین» اصلا فیلم پرندگان شکاری نیست و بی خود نیست که اخیرا وارنر تصمیم به تغییر عنوان آن به «هارلی کوئین: پرندگان شکاری» گرفته است. فیلمی که نیاز مبرمی به حضور جوکر به عنوان خبیثش داشت اما بلک ماسک جایگزین او شد! جدایی که میبایست بیشتر به مسئلهٔ چرایی آن بین این دو شخصیت می پرداخت و جنگ بزرگی بین افراد جوکر و هارلی کوئین را نشان میداد و در این بین بتمنی وجود میداشت که نخ روایت سرگذشت شخصیت های جانبی (!) فیلم را برعهده می گرفت. اما در انتها «هارلی کوئین: پرندگان شکاری» فیلمی کاملا شاد با صحنه های اکشن بسیارخوب که با بازی مارگو رابی مزین شده و برخلاف جوخه خودکشی به یکبار دیدنش میارزد. فیلمی که اصلا نیازی به درجهٔ R برای موفقیتش نداشت اما اثری قابل قبول را تحویل داد. شاید اگر وارنر برای بخش فیلمسازی اش کسی را مثل کوین فایگی با تمام کم و کاستی هایش داشت چنین اشتباهات اذیت کننده ای برای طرفداران واقعیش به وجود نمی آورد.

4- زن شگفت انگیز ( Wonder Woman )

زن شگفت انگیز ( Wonder Woman )

پرنسس دایانا که در جزیره ای اعجاب انگیز و مخفی همراه با اهالی آمازون زندگی میکند ناگهان متوجه سقوط هواپیما به جزیره میشود و در آنجا با خلبانی به نام استیو ترور آشنایی پیدا میکند. استیو، دیانا و باقی اهالی آمازون را از وقوع جنگ جهانی دوم مطلع میسازد و... "واندر وومن" بدون شک یکی از بهترین ساخته های DCEU است. روی بار درام و احساسی فیلم کار شده که از نقاط قوت فیلم محسوب میشود. داستان و سبک فیلم سازی بیننده را جذب خود میکند. هر نکته منفی که در ساخته های DCEU بوده در این فیلم بسیار کم به چشم می آیند. داستان و فیلمنامه به خوبی روایت گر این هستند که "واندر وومن" یک سر و گردن از فیلم های قبلی دنیای سینمایی دی سی بالاتر می باشد. ما فیلمی را میبینیم که روح دارد و مخاطب میتواند از لحظات عاطفی اش لذت ببرد و با شخصیت ها همزاد پنداری کند. شخصیت های مکمل خوب هستند و خبری از کاراکتر های کلیشه ای و حوصله سر بر نیست! شخصیت پردازی ها نیز به نحو مناسبی انجام شده. آمازون زیبا و دیدنی به تصویر کشیده شده که تماشایش خالی از لطف نیست. اما شاید مهم ترین جنبه فیلم این است که تهی از هرگونه پیام نیست! ( برخلاف فیلم های «زک اسنایدر» ). البته از ضعف های فیلم میتوان نکاتی مانند ویلن متوسط ، ضعف جلوه های ویژه و مبارزه پایانی ضعیف فیلم را نام برد. همچنین برخی حفره های غیر منطقی در داستان یافت میشود.

3- جوخه خودکشی (Suicide Squad 2021)

جوخه خودکشی تحلیل 2021

ریبوت جوخه خودکشی، فیلمی است یک ماجراجویی عظیم و جذاب را به شخصیت هایش هدیه میدهد. شخصیت هایی که ای کاش آن را 5 سال پیش به دریافت میکردند. باز بودن دست جیمز گان و آزاد بودن از بند مارول استودیو، هم تاثیرات مثبت و هم تاثیرات منفی بر فیلم گذاشته است. جوخه خودکشی فیلمی است که برخی به عنوان یک شاهکار از آن استقبال کرده اند، و این توصیف برای بسیاری از شما صادق خواهد بود. این یک فیلم زیبا و خوش ساخت است که برخی از جلوه های بصری آن از کتاب های کمیک الهام گرفته شده اند (جیمز گان به عنوان کارگردان از امتحان چیز های جدید هیچ ترسی نداشته است) و اکشن خیره کننده آن شما را سرگرم میکند. این فیلم هرگز کم نمی آورد و بی شک هرگز خسته کننده نمی شود. در ضمن، نمی توان حرف زیادی درباره شخصیت «کینگ شارک» زد. یک شخصیت محبوب جدید که وارد DCEU شده و جیمز گان آن را به اندازه «گروت» بامزه و دوست داشتنی کرده است. متاسفانه، چشم پوشی از برخی ضعف های این فیلم سخت است. با وجود اینکه گان تمام تلاش خود را میکند تا ما به این شخصیت ها اهمیت دهیم، اما علی رغم نقش آفرینی خوب بازیگران، باز هم شما نمی توانید این شخصیت ها را همان گونه که «نگهبانان کهکشان» را دوست داشتید، دوست بدارید. جیمز گان همه ما را هنگام خداحافظی اشک آور «استار لرد»با مادرش و فداکاری یاندو برای نجات پسر خوانده اش به گریه انداخت.اما اینجا، لحظات احساسی فیلم سطحی و زوری احساس میشوند و عمدتا با یک شوخی ضعیف به پایان میرسند و نمی توانند تاثیر کاملی روی مخاطب بگذارند.یک نکته دیگر هم این است که برادران وارنر بخش زیادی از فیلم را در تریلر ها نشان داد که باعث شد سوپرایز های فیلم تا حدودی جذابیت خود را از دست بدهند.با وجود این، ما دو صحنه پس از تیتراژ فان، یک پایان هیجان انگیز، و یک نبرد حماسی بین "تسک فورس ایکس" و «استارو فاتح» دیدیم که تماشای آن واقعا لذت بخش است.

2- جاستیس لیگ نسخه زک اسنایدر (Zack Snyder's Justice League)

خب این بخش رو به طور کامل اختصاص میدهم به نظر استاد ترابی درباره این فیلم که در اینجا درج شده است:

فیلم بدی نبود . من دوست داشتم ببینم تا آخرش ببینم چی میشه و به نظرم بعد از فیلم شزم بهترین فیلم دنیای سینمایی دی سی بود. انصافا از نسخه قبلی از هر نظر بهتر بود به جز یک‌ نظر که بهتون در انتهای نظرم میگم. از اینکه اسنایدر شخصیت ها رو بیشتر شرح و بسط داده بود خوشم اومد. سایبورگ خیلی بهتر شده بود و البته فلش .واندرومن و آکوآمن هم راستش کلا برام‌ خیلی فرق نداشتن. بتمنم فرقش با ویدون این بود که انگار بی گدار به آب میزد که خیلی عجیب بود و همچنان به جز یکی دو مورد شیمی بین شخصیت ها خیلی ضعیفه. مخصوصا بین بتمن و واندرومن که همچنین یخ و نچسبه! البته در کل فیلم اون‌پایه ش خرابه که کاریش نمیشه کرد. یه چیزایی هم هست که من نمیفهمم. مثلا هنوز نمیدونم چرا باید سوپرمن اولش خبیث میشد و یا چرا لباس سیاه رو انتخاب کرد؟ (البته ذهن اسنایدر رو به راحتی میخونم و درک میکنم میخواسته حتما یه نبرد hero vs heroes تو فیلم بزاره و یه لباس "خفن" هم بکنه تو تن سوپرمن). کلا دارک سایدم به نظرم باید رویش بیشتر مانور میدادن و ابهت و جبروت بیشتری بهش میدادن و البته نمیدونم چرا در مقایسه با ثانوس اصلا سمپاتیک نیست و انگیزه قابل درکی نداره. ولی من با خبیثی که شرارت مطلق هم باشه مشکلی ندارم. ولی بازم بهتر از چیزی بود که فکرشم میکردم. استپن ولف هم بهتر شده بود و انگیزه داشت و لباسش هم بهتر شده بود و کلا خفن‌تر و تهدید آمیز تر بود. از سکانسی که شکستش میدن و سرش رو برای دارک ساید میفرستن هم خوشم اومد. واقعا جالب و باحال بود. و از دیدنش حس خوبی گرفتم چون ابرقهرمان ها رو در کنار هم متحد دیدیم و حسابی حال دارک ساید مغرور رو گرفتن. اون جایی هم که سوپرمن اومد به یارای جاستیس لیگ خوشم اومد و به قول معروف از اون کیف های geek مانند بهم دست داد! با جلوه های ویژه فیلم هم انصافا مشکل خاصی نداشتم و به نظرم با دنیای بصری که زک ساخته بود همخوانی داشت. ولی منم موافقم که برخی سکانس ها زائد بود یا بیش از حد کشدار بود . مثلا من اصلا موافق اون سکانس کابوس بروس وین و حضور دث استروک و جوکر موافق نیستم. چه معنی داره دث استروک هویت بتمنو بفهمه بعدش ببینیم رفته طرفش؟! میشد خیلی کوتاه تر و ظریف تر آینده تاریک احتمالی رو tease کرد. که البته این ظریف کاری ها چیزی نیس که زک بلد باشه! کلا نمره من به فیلم 7.5 از 10 هستش. شوق و اشتیاق زک رو تحسین میکنم. درست یا غلط شما وقتی فیلمو ببینی متوجه‌ میشی به این شخصیت ها علاقه داره و با عشقی مثال زدنی اون نگرش خودش رو محقق کرد و این‌ تعهدش نسبت به هوادارانش واقعا ستودنی است. راستی من نه ظاهر مارشن منهانتر رو پسندیدم و نه اینکه اصلا فهمیدم‌ حرف حسابش چیه! (بیشتر منو گیج کرد). و اما مشکل من با نسخه زک اسنایدر از جاستیس لیگ چیزیه که مربوط به سبک فیلمبرداری و فیلمسازی زک میشه: ایزوله و به شدت تنها! جهان داره نابود میشه ولی شما هیچ عکس العملی از سوی مردم نمیبینید ! دنیای تیره و تار و افسرده زک انگار کاملا ارتباطش با جهان واقعی قطع است و همه چیز در همون فضای یک سیلو و انباری که زک توش فیلمبرداری کرده ،محصور شده (این سبک فیلمسازی رو از فیلم 300 تا به حال داره ادامه میده) و الان میفهمم ویدون چرا استخدام و چرا اون تغییرات رو به وجود آورد. او بخش اون رآکتوری که تو روسیه یا چه میدونم اکراین بود و مقر استپن ولف بود رو گسترش داد و از این طریق کمی "مردم عادی" وارد داستان فیلم کرد. ولی اینجا اینطور نیست و این آزار دهنده است. حتی صحنه ای که اعضای تیم کنار هم جمع میشن هیچ حس و حالی بهت‌نمیده چون هیچ مردمی کنارشون یا جلوشون نیست و هیچ عکس العملی از سوی اونا نیست که به این لحظه معنا بده! خودشون دارن ژست میگیرن و بعضی ها هم لبخند میزنن ! و این چیزیه که زک نفهمید ولی جاس ویدون فهمید و چون میدونست که ابرقهرمان بدون مردم یعنی هیچ چون به عشق مردم جهان دست به جانفشانی میزنن. پس چه فایده که شما این‌کار ها رو بکنی ولی هیچ رسانه ای بهش اشاره نکنه (درک میکنم حالا چرا ویدون اون سکانس سوپرمن رو ابتدای نسخه قبلی گذاشت. چون‌میخواست این ارتباط رو با مردم و دنیای پیرامون برقرار کنه).

1- شِزِم (Shazam)

فیلم شزم نقد اسپایدی - استاد ترابی

پس از سالها بالاخره طلسم شکست و پای شخصیت قدیمی دنیای کمیک به نام "شزم" در سال 2019 به دنیای سینما باز شد. این بهترین فیلمی است که تا به حال در دنیای سینمایی دی سی (DCEU) ساخته شده . دلیل اصلی اش هم اینه که سازندگانش به خوبی با ذات شخصیت شزم آشنا بوده اند و بیخودی سعی نکرده اند اثری دارک و جدی تحویل تماشاچی بدهند. آنها میدانسته اند که ذات شزم بسیار فان و مفرح است و همین باعث موفقیت فیلم شده است. ضمن اینکه برای اولین بار شاهد یک پیام درباره ارزش های خانواده در یک اثر از دنیای سینمایی دی سی هستیم و مهم تر اینکه این فیلم هیچ تلاش ملموسی برای مرتبط ساختن خود با دیگر فیلم های دی سی نمیکند! این فیلم بسیار خوش ساخته و فیلمنامه و کارگردانی خوبی داره. شما هیچ وقت حس نمیکنید فیلم از دست کارگردان در رفته و به بیراه میره. قهرمان فیلم دوست داشتنی هستش و میشه باهاش ارتباط گرفت. خبیث داستان هم بهترین خبیث در فیلم هایDCEU تا به حالا بوده. البته اشکالاتی هم داره که باعث میشه که نتونیم بهش لقب شاهکار بدیم.

نظر تو چیه؟ با رتبه بندی من موافقی؟

تارا محمدی

(هر كسي بدون اجازه يا بدون ذكر نام نويسنده و منبع از اين مقاله يا ديگر مقالات سايت در وبلاگ يا سايت خود استفاده كند، مورد پيگرد قانوني قرار خواهد گرفت)

مطالب مرتبط: