چهار شگفت انگیز آنقدر كمیك های مهم و برتر دارد كه آدم نمیداند برای مثلا یك لیست Top 10 كدام یك را انتخاب كند. بنابراین این بار تصمیم گرفتیم به جای همچین لیستی به بهترین دوره (run) های تاریخ چهار شگفت انگیز بپردازیم!

مقدمه: چهار شگفت انگیز اولین كمیك ابرقهرمانی مارول در دهه 60 بود و به لطف موفقیت عظيم  این كميك بود كه شخصیت های مارول هم خلق شدند. بنابراین شاید اگر به خاطر این گروه نبود دیگر ابرقهرمانان مارول هم الان وجود نداشتند. چرا این كمیك موفق شد؟ چون  تا ان موقع سابقه نداشت  كمیك های ابرقهرمانی اینقدر ملموس باشند و تا این حد  روی شخصیت پردازی ها تکیه شود. آنها با هم مشاجره میكردند و مشكلات شخصی داشتند و خوانندگان به راحتی با آنها ارتباط برقرار میكردند و همذات پنداری مینمودند. 

5- دوره «مارك میلار» و «برایان هیچ» (2008 تا 2009)

چاپ شده در : شماره های 554 تا 569 از كمیك Fantastic Four)

مارك میلار (Mark Millar) نویسنده ای بزرگ است با ایده های بكر و جذاب. علاقمندان به سایت ما حتما ترجمه كمیك های Marvel Knights Spider-Man  یا Old Man Logan را خوانده اند و از آن لذت برده اند (اگر نخوانده اید اینجا و اینجا را كلیك كنید) . نوعی خشونت استیلیزه، شوخ طبعی تلخ و اكشن بینظیر در آثار او به چشم میخورد كه مثلا در كمیك Kick-Ass او به اوج میرسد. او در سال 2008 از سوی مارول ماموریت یافت تا با طراحی سوپر استار به نام «برایان هیچ» (Bryan Hitch) تكانی به كمیك های چهار شگفت انگیز بدهند (برایان هیچ و مارك میلار قبلا هم كمیك های فوق العاده موفق و پرفروش Ultimates را با هم برای مارول خلق كرده بودند) .

آنها انصافا run جالبی در كمیك های چهار شگفت انگیز از خود بر جا گذاشتند كه به تاریخچه غنی این گروه احترام میگذاشت و در ضمن ایده های جدیدی هم داشت . میلار سناریوهای واقعا بامزه ای خلق كرد كه هم جالب بودند و هم fun . مثلا «جانی استورم» با یك ابرشرور وارد رابطه رومانتیك شد ، «سوزان» بخش قهرمانان مونث را به چهار شگفت انگیز اضافه كرد و «رید ریچاردز» روبات های دووم مانند (doombots) خاص خودش  را ساخت. در كل لحن و ساختار داستان های او با داستان های اولیه چهار شگفت انگیز متناسب بود چون انگار هر شماره یك چیز فوق العاده جدید رو میشد. یكی از ایده های بكر میلار خلق شخصیتی جدید به نام «ماركوس مرگ آفرین» (Marquis of Death) بود كه آنقدر نیرومند و ترسناك بود كه حتی دكتر دووم هم ازش هراس داشت!

4- دوره «مارك وید» و «مارك ویرینگو» (2001 تا 2006)

چاپ شده در : شماره های 500 تا 524 از كمیك Fantastic Four

و شماره های 60 تا 70  سری سوم  كمیك Fantastic Four

«مارك وید» كه run های خوبی برای شخصیت هایی مثل «فلش» و «دردویل» نوشته و هنوز همه از شاهكار بیظیرش برای دی سی یعنی Kingdom Come  به خوبی یاد میكنند، یكی از ذهن های خلاق دنیای كمیك است. دوره ای كه نویسنده چهار شگفت انگیز شد هم عالی بود. او این گروه رو به خوبی وارد قرن بیست و یكم كرد و توانست تركیب مناسبی از شخصیت پردازی و شوخ طبعی ایجاد كند. او بهتر از هر كسی میدانست كه چهار شگفت انگیز قبل از آنكه ابرقهرمان باشند كاوشگر دنیاهای ناشناخته ، دیپلمات های بشریت و از همه مهم تر اینكه یك "خانواده" اند. مارك وید خوش شانس بود كه طراحی باهاش همكاری كرد به نام «مارك ویرینگو » (Mark Wieringo) چون آنها قبلا هم در كمیك های فلش با هم همكار و با خصوصیات همدیگر آشنا بودند .

او داستان های Fun زیادی نوشت  كه در آنها شخصیت های جالبی بود - از معادلات ریاضی زنده و خبیث (!) گرفته تا حشرات غول پیكر - ولی شاید نقطه قوت اصلی داستان های مارك وید تمركز اش روی دكتر دووم بود. او از دكتر دووم شخصیتی واقعا ترسناك ساخت. كافی است برای فهمیدن عمق خباث و شرارت او به مقاله عمو مختار تحت عنوان "10 داستان برتر با حضور دكتر دووم" مراجعه كرده و گزینه شماره  8 لیست او را بخوانید تا متوجه شوید دكتر دووم برای آزار رساندن به كسانی كه ازشون متنفره حاضره چه كارهایی كه نمیكنه!

در هر حال run «مارك وید» و «مارك ویرینگو» آنقدر محبوب بود كه وقتی یكی از روسای مارول باهاشون مشکل پیدا و سپس اخراجشون كرد ، هواداران آنقدر سر و صدا كردند كه مارول آنها را دوباره به كمیك های چهار شگفت انگیز بازگرداند!

3- دوره «جان بیرن »  (1980 تا 1986)

چاپ شده در : شماره های 232 تا 295 از كمیك Fantastic Four

پس از آنكه چهار شگفت انگیز در دهه 70 میلادی دچار افت شد ، نویسنده و طراح بزرگی به نام «جان بیرن» (John Byrne) از سوی مارول استخدام شد و به كمیك های چهار شگفت انگیز اضافه شد و آن را دچار تحولات عظیمی كرد. جان بیرن كه پیشتر كمیك های X-men را به اوج موفقیت و محبوبیت رسانده بود، سعی كرد همان حس و حال اعجاب انگیزی را بازخلق كند كه جك كربی و استن لی در دهه 60 در كمیك های چهار شگفت انگیز خلق كرده بودند. به طور مثال او بار دیگر مسئله مشاجرات خانوادگی را در بین اعضای گروه مطرح كرد. اما مهم تر اینكه او چهار شگفت انگیز را برای مخاطبین جدید مدرن تر كرد و داستان هایی نوشت كه در هر آرك  (arc) روی یك عضو به خصوص از گروه زوم میكرد.

بیرن شخصیت سوزان استورم (زن نامرئی)  را هم كاملا دگرگون كرد چون او قبلا به عنوان كسی كه نمیتواند از خودش دفاع كند و معمولا در تله می افتاد به تصویر كشیده میشد ولی بیرن در داستان Malice سوزان را به شخصیتی قوی و  مستقل كه میتواند گلیم خود را از آب بیرون بكشد بدل ساخت. بیرن در كل داستان های بسیار ماندگاری خلق كرد كه از انها میتوان مثلا به "محاكمه رید ریچاردز" اشاره كرد (داستانی كه در آن رید به خاطر نجات جان «گالاكتوس» كه اخیراً سیاره «اسكرال» ها را نابود كرده بود، محاكمه شد)

2- دوره «جاناتان هیكمن»  (2009 تا 2013)

چاپ شده در : شماره های 570 تا 611 از كمیك Fantastic Four

و شماره های 1 تا 23 كمیك FF (بنیاد آینده)

دوره  ای كه «جاناتان هیكمن» (Jonathan Hickman) نویسنده چهار شگفت انگیز شد یكی از عجیب ترین و خلاقانه ترین دوره های تاریخ این كمیك است. از همان اولش معلوم بود كه هیكمن برنامه های زیادی دارد و میخواهد ساختار چهار شگفت انگیز را بهم بریزد . سپس او «جانی استورم» را به طرز بسیار ماندگار و سوزناكی كشت و مرد عنكبوتی  را جایگزین جانی  كرد (یونیفرم های جدید هم بر تن اعضای گروه رفت) او سپس  ایده "بنیاد آینده" (Future Foundation) را مطرح و شخصیت هایی كه چهار شگفت انگیز با آنها در تعامل بودند را بسیار گسترده تر از قبل كرد (جالبه كه دكتر دووم هم عضو بنیاد آینده  شد!)

باید گفت كه هیكمن هم از ان دسته نویسندگانی است كه ذات و شالوده چهار شگفت انگیز را درك میكند و میداند در بطن این گروه خانواده و دوستی قرار دارد . به همین دلیل run او پر بود از لحظات عاطفی و ماندگار ، مثل تعاملات دختر رید با دكتر دووم یا مكالمه سوزناك پسر رید (فرانكلین ریچاردز) با مرد عنكبوتی پس از كشته شدن دایی اش (جانی استورم) . هیكمن در ضمن از آخرین نویسنده هایی است كه چهار شگفت انگیز را نوشته و تا قبل از كنسل شدن اخیر این كمیك آن را نوشت. او در حال حاضر هم در كمیك بینظیر "جنگ های پنهان" از دكتر دووم و چهار شگفت انگیز به عنوان كاركترهای اصلی داستان جذابش استفاده میكند.

1- دوره «استن لی» و «جك كربی» (1961 تا 1970)

چاپ شده در : شماره های 1 تا 102 از كمیك Fantastic Four

واقعا چه باید درباره این بزرگترین ،  بهترین و خلاقانه ترین  دوره تاریخ كمیك های ابرقهرمانی گفت؟ جك كربی و استن لی با خلق چهار شگفت انگیز عضر نقره ای كمیك را پایه گذاری كردند و پس از این كمیك بود كه شخصیت های دیگر مارول هم خلق شد (چندی پیش سایت comicbook.com لحظه شكل گیری چهار شگفت انگیز را ماندگارترین لحظه در طول تاریخ مارول دانست. مقاله اش اینجاست) . میزان نبوغ و خلاقیت لی و كربی در این run افسانه ای خارج از تصور است. واقعا كسی فكرش را هم میتواند بكند كه دو نفر این همه شخصیت خلق كنند كه هنوز پس از این همه سال از كلیدی ترین شخصتی های مارول هستند؟ به این نام ها توجه كنید: گالاكتوس، دكتر دووم، پلنگ سیاه، inhumans، اسكرال، كری (Kree) ، موج سوار نقره ای، واچر (watcher)و ده ها شخصیت مهم دیگر! (لی و كربی حتی شخصتی های قدیمی مارول مثل «نیمور» را هم در كمیك های چهار شگفت انگیر احیا كردند)  اما شاید مهم ترین دستاورد آنها این بود كه برای اولین بار در طول تاریخ كمیك شخصیت های خلق كردند كه بسیار ملموس و دارای نقص بودند. به همین خاطر خوانندگانی كه در دهه شصت از شخصیت های خدامانند انتشارات دی سی خسته شده بودند ، ناگهان ابرقهرمانانی را كشف كردند كه مثل خودشان  بودند و میتوانستند باهاشان همذات پنداری كنند. اصلا خلق قهرمانی زشت و هیولا مانند مثل The thing تا آن موقع سابقه نداشت. به همین دلیل چهار شگفت انگیز تبدیل شد به پرفروش ترین كمیك دوران خود و موجی را آغاز كرد كه با دیگر شخصیت های مارول مثل مرد عنكبوتی، ایرون من، هالك، دردویل، مردان ایكس و ... ادامه یافت و مارول را تبدیل به ابرشركتی كرد كه الان غالب ترین و قوی ترین  نیروی فرهنگ عامه پسند (pop culture) در كره زمین است.

استن لی و جك كربی داستان های ماندگار زیادی در كمیك های چهار شگفت انگیز خلق كردند ولی قطعا بهترین آنها "سه گانه گالاكتوس"  ام دارد كه در ان شخصیتی خدا مانند به نام گالاكتوس و دستیارش موج سوار نقره ای خلق شدند. این داستان زمینه ای شد برای ماجراهای حماسی و كیهانی مارول در آینده

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2015

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

این مطلب را به اشتراک بگذارید :