جنگ های مخفی چگونه آغاز شد؟ - قسمت دوم

(اگر قسمت اول این مقاله را نخوانده اید ، اینجا را کلیک کنید)

جنگ های مخفی چطور آغاز شد - قسمت 2

دختری چهار ساله از خانواده ای سلطنتی که بر شهری پنهان حکومت میکردند،نام او آن موقع "Yabbat Ummon Tarru"بود،سومین خواهر ولیعهد"Dadingra" برادرش،برادر او صاحب "کلید بزرگ"(The Great Key)بود."کلید بزرگ"چه بود؟ گشاینده قفل درب "کتابخانه دنیاها"(Library of world).افسانه ای در مورد "کتابخانه دنیاها"وجود داشت که میگفت فقط "زنان عالی مقام"(Great Ladies)میتوانستند از بین راه های ایجاد شده میان دنیاها در کتابخانه عبور کنند.او و برادرش هر روز در کتابخانه را باز می کردند به امید این که زنان عالی مقام را ببیند،آنها هر روز این کار را میکردند،تا روزی که آسمان به رنگ قرمز درآمد.کاهنه های سیاه به خانه او حمله ور شدند.

جنگ های مخفی

کاهنه های سیاه به زمین او هجوم بردند،هیچ کس زنده نماند،هیچ کس نتوانست فرار کند،به جز Yabbat.او کلید را برداشت،درب کتابخانه را باز کرد و...زنان عالی مقام را دید:قوهای سیاه...آنها به Yabbat گفتند که دنیای او پیشکشی بود به نابودگر بزرگ،"ربوم الال"(Rabum Alal).و او،سرنوشتش را قبول کرد،خواهران جدیدش را پذیرفت،او یک قوی سیاه است،بزرگ شده توسط قوهای سیاه.

خب دوستان در قسمت قبل دیدیم که ایلومیناتی با نابود کردن دنیای مربوط به نقشه ساز ها(که بالا سر لاتوریا بود)از خط قرمزی که برای خود مشخص کرده بودند گذشتند و اولین دنیا را نابود ساختند.

گروه ایلومناتی

یک ماه بعد...

یک ماه است که هیچ برخوردی رخ نداده.تونی استارک به همراه محافظین کهکشان در فضاست،قوی سیاه در حال مطالعه درباره زمین است،دیو به قوی سیاه لاتین یاد می دهد و قوی سیاه هم به دیو زبان های باستانی اش را.ایلومیناتی خبری از دکتر استرنج ندارند،و دوباره درگیری دیگری بین واکاندا و آتلانتیس رخ داده است.همچنین ایلومیناتی چندین بمب برای نابودی دنیاها طراحی کرده اند تا در موقع نیاز...از آنها استفاده کنند.

در همین حال،تونی استارک از فضا برمیگردد.وقتی که آقای شگفت انگیز،رید ریچاردز از او میپرسد که آیا اتفاق خاصی افتاد،تونی می گوید:«هیچی»اما خودش خوب میداند که راست نگفته.فلش بکی میبینیم از راه بازگشت تونی به زمین وقتی که او و "نگهبان"(Watcher)جنازه "دادگاه زندگی"(living Tribunal)را روی ماه پیدا کردند.

جنازه دادگاه زندگی

دادگاه زندگی موجود کیهانی بسیار باستانی است که قدمت او به ابتدای آفرینش می رسد.دادگاه زندگی توسط One-Above-All خدای مالتی ورس خلق شد تا از مالتی ورس محافظت کند و بر کار تمام نیروی کیهانی همه جهان ها نظارت داشته باشد.پس حتما تا الان فهمیده اید که همچین چیزی نمی تواند به این راحتی ها بمیرد!(در شماره های بعدی مشخص می شود که قاتل دادگاه زندگی چه کسی(یا کسانی)هستند)تونی از این کشفش چیزی به رید نمی گوید.ولی او میداند که اتفاقی در حال رخ دادن است.همه چیز در حال نابودی است،گویی جهان مورد حمله قرار گرفته باشد.

حمله ثانوس

در همین حال بود که ثانوس به زمین حمله می کند(ایونت infinity سال 2013)و ایلومیناتی برای مقابله با ثانوس تلاش می کنند.اما قبل از این که ایلومیناتی بتوانند کاری در این باره بکنند متوجه میشوند برخورد دیگری در حال رخ دادن است.هنگامی که بلک بولت در حال مقابله با تانوس است بقیه اعضای ایلومیناتی به استرالیا می روند و برای برخورد بعدی آماده می شوند...

در استرالیا،آنها با موجودی به نام «الف»(Aleph) ملاقات می کنند.مرد آهنی الف را می شناسد.او یکی از اعضای ارتش سازندگان(builders)است.آنها الف را تا مجتمعی مافوق دو زمین دنبال می کنند و در آنجا سازندگان دیگر را ملاقات می کنند.آنها درباره این وضعیت جهان ها با ایلومیناتی گفتگو می کنند و به ایلومیناتی می گویند که آنها قبلا به راحتی بین دنیاها حرکت میکردند اما هم اکنون با این وضعیت دیگر نمی توان به راحتی بین جهان ها جابجا شد.سپس آنها گروه ایلومیناتی را به زمین خودشان میفرستند و دنیای روبرویشان را نابود می کنند.

بعد از این اتفاقات،دکتر استرنج تلاش می کند تا با جادو های سیاه قدرت خود را افزایش دهند و ثانوس،پروکسیما میدنایت و کوروس گلیو که به مقر ایلومیناتی نفوذ کرده بودند توسط گروه در سلولی از جنس سنگ شفاف بی حرکت مانده(مانند همان وقتی که ثانوس به سنگ تبدیل شد) در مقر مخفی شان در واکاندا زندانی می شود ولی قوی سیاه تحت تاثیر قرار نگرفته است."سازندگان" موجودات خطرناکی هستند،اما آنها حتی به سختی می توانند از دنیایی به دنیای دیگر سفر کنند!قوی سیاه به ایلومیناتی می گوید که تهدید اصلی "نقشه ساز ها"(mapmakers)و "کاهنه های سیاه"(black priests)هستند.سپس قوی سیاه به ایلومیناتی می گوید که آنها باید وسیله ای به نام "آینه" بسازند تا بتوانند دنیا های دیگر و روبرویی آنها با برخورد ها را مشاهده کنند.رید ریچاردز وسیله مانند این را قبلا ساخته بود:"بریج"(Bridge به معنی پل).

گروه با استفاده از بریج دنیایی مانند دنیای خود را مشاهده میکنند:دنیای شماره 23099(ایلومیناتی این دنیا شامل شوری ملکه واکاندا،تچالا پلنگ سیاه،پروفسور اگزاویر،مگنتو،رید ریچاردز،تونی استارک،بلک بولت و کاپیتان مارول میشد)که در حال مبارزه با یک برخورد هستند.و اینجا ما برای بار اول به طور کامل"کاهنه های سیاه" را میبینیم که از دنیای دیگری در حال حرکت به سوی دنیای 23099 هستند.در همین حال،ما دکتر استرنج را نیز میبینیم که با استفاده از "بایبل خونین" به مکانی به نام "فروشگاه سینر" واقع در "سرزمین های گمشده" میرود تا قدرتی به دست آورد که بتواند دنیاهارا بلرزاند،تکان دهد،بردارد و به آسمان دیگری ببرد.واحد پول در "فروشگاه سینر" روح است!(مثلا اگر کسی پانزده درصد قدرت یک خدا را بخواهد،باید بیست درصد روح خود را بفروشد.)وقتی از دکتر استرنج پرسیده می شود چقدر از روح خود را میفروشد،او جواب می دهد:همه اش را

سپس دوباره به دنیای 23099 بر میگردیم.ایلومیناتی در این دنیا برای مبارزه با کاهنه های سیاه تلاش می کنند.پروفسور اگزاویر با قدرت تله پاتیکش ذهن آنها را میخواند،اما میگوید که به جای یک ذهن،هزاران ذهن را میخواند و (احتمالا) دچار مرگ مغزی می شود.سپس با همه تلاش های ایلومیناتی این دنیا همه نابود می شوند و وقتی که کار کاهنه های سیاه با مردم این زمین تمام می شود.یکی از آنها می گوید که آینه ای فعال شده و فردی آنها را زیر نظر دارد(ایلومیناتی زمین 616 دنیای اصلی مارول)سپس آنها به دنیای دیگر میروند و زمین 23099 نابود می شود و ایلومیناتی همه این اتفاقات را در آینه ای که ساخته (بریج) میبینند.

-سیدرا ماریس،شما مارا زیر نظر دارید،یا افتخار این را داریم که توسط یک "شاه ابنوس" زیر نظر گرفته شویم؟

کاهنه های سیاه

سپس ایلومیناتی دنیای بعدی را تماشا میکنند:دنیای شماره 2319(ایلومیناتی این دنیا شامل دکتر دووم،رید ریچاردز،اما فراست،تونی استارک،پلنگ سیاه،هنک پیم،بتسی و برایان برادوک می شود)سیدرا ماریس"Sidera Maris"(همان افرادی که قبل از نقشه ساز ها وارد می شوند و توسط ایلومیناتی در لاتوریا از بین رفتند) به این دنیا یورش میبرند و موفق می شوند ارباب هایشان را فرا خوانند.نقشه ساز ها از سیدرا ماریس بسیار قوی ترند. تمام میوتانت ها را میکشند و به ایلومیناتی شانسی برای تسلیم شدن میدهند،ایلومیناتی تسلیم نمی شوند،به نقشه ساز ها حمله میکنند اما به سرعت نابود می شوند.و ایلومیناتی شاهد همه این اتفاقات بود...

جنازه دکتر دووم

چند روز بعد،نیمور نزد تچالا می رود و از او می پرسد که تا الان چه مشاهده کرده است.تچالا شاهد مرگ تقریبا چهل دنیا بوده است.سی زمین،همراه با جهان هایشان توسط برخورد ها نابود شدند.نقشه ساز ها و نوکرانشان به پنج دنیا حمله ور شدند و دو دنیا توسط "کاهنه های سیاه" به خاک افتادند.اما،دنیایی بوده که با استفاده از راه هایی متفاوت با راه های ایلومیناتی از دو برخورد جان سالم به در برده است.

انجمن شکوهنمد-زمین شماره 4900001

"انجمن شکوهنمد" چهار سال پیش شکل گرفت.زمانی که گروه "ع.د.ا.ل.ت"(Archetypes of J.U.S.T.I.C.E) در حمله اسکرال ها شکست خورد.زمانی که امید ها از بین رفته بود،شش قهرمان از دوران ضد قهرمانی گرد هم آمدند و اسکرال ها را شکست دادند...آنها دنیارا نجات دادند و به عنوان ناجیان شناخته شدند.اعضای انجمن شکوهنمد شامل "رایدر،دکتر اسپکتروم،جوویان،نورن،سان گاد و باوندلس"می شود(اگر به اعضای انجمن شکوهمند دقت کنید،میبینید که جاناتان هیکمن دقیقا به شخصیت های دی سی اشاره کرده است.آیا میتوانید حدس بزنید کدام شخصیت ها؟)

انجمن شکوهمند

در حالی که پلنگ سیاه و نیمور در حال مشاهده این دنیا بودند،متوجه ویژگی خاص دستگاه می شوند،بریج میتواند آینده را ببیند!و آینده چیست؟مقابله ایلومیناتی با انجمن شکوهمند!در چه زمانی؟دو ساعت آینده!(همچنین در این تصویر آینده دکتر بروس بنر/هالک نیز دیده می شود که توسط تونی استارک برای کمک به ایلومیناتی دعوت شد)

انجمن ایلومناتی و شکوهمند

Incursion

برخورد نزدیک است...

همه نگرانند،دکتر هنری مک کوی و بروس بنر در حال گفتگو درباره قضیه برخورد ها و کارهایی هستند که ایلومیناتی انجام داده است،تونی استارک نیز پریشان است و وقتی رید از او می پرسد چه شده تونی استارک میگوید"کاپیتان به یاد آورده است."(او در جریان کشته شدن واچر و انفجار رازها از کاری که ایلومیناتی با او کردند با خبر شد)،دکتر استرنج به مقر گروه برمیگردد،همراه با نیروی جدیدی که دارد) و تچالا روح پادشاهان قبلی واکاندا را احضار میکند تا با آنها مشورت کند...

زنگ های خطر به صدا درآمده است...برخورد آغاز می شود...

ایلومیناتی در مقابل انجمن شکوهمند قرار میگیرد...

در ابتدا ایلومیناتی تلاش می کند تا با انجمن شکوهمند درباره راه هایی که این دو برای حل کردن مشکل برخورد با زمین خودشان به کار بردند گفتگو میکنند.البته مشخص است که این مذاکرات به خوبی پیش نمیرود زیرا هیچ کس به دیگری اعتماد ندارد.

همزمان در واکاندا مقر گروه مکسیموس برادر مجنون بلک بولت(که در انجام کارهایی قرار بود به ایلومیناتی کمک کند)چشم ایلومیناتی را دور دیده و در حال انجام کارهای مشکوکی است.او با استفاده از دستگاهی در حال شکاف دادن سلول ثانوس است...

برمیگردیم به نقطه برخورد دو زمین،ایلومیناتی و انجمن شکوهمند هنوز در حال بحث و جدل درباره نقشه هایشان و زنده ماندن دنیاهایشان هستند که ناگهان نیمور که از سرزنش ها و جدل های یکی از اعضای انجمن خسته شده به او حمله میکند و باعث عصبانی شدن انجمن شکوهمند می شود و...چرا همیشه اینگونه پایان میابد؟

جنگ بین ایلومیناتی و انجمن شکوهمند

سپس ما فلش بکی از دکتر استرنج در فروشگاه سینر میبینیم.یادتان است دکتر استرنج به آن مکان رفته بود تا با پرداختن روح خود قدرت جابجا کردن دنیاها را به دست آورد؟و وقتی از او پرسیده می شود چه مقدار از روح خود را میخواهد بفروشد او میگوید همه اش را؟خب،فروشنده قدرت را به استفن میدهد،اما ناگهان از او میگیرد،وقتی استرنج دلیل این کار را از او میپرسد،فروشنده میگوید که دکتر استرنج نمیتواند همه روحش را پرداخت کند،چون اصلا او روح کاملی ندارد!(شاید به خاطر اعمالی که در ایلومیناتی مرتکب شده است)استفن،نا امید به خانه میرود.پس از گفتگویی با وانگ،خدمتکار وفادارش،بایبل خونین را باز میکند،و ورد هایی میخواند که خبر از جادوی سیاه میدهد...

برمیگردیم به محل برخورد،استفن به نورن میگوید که او جادوگر واقعی نیست،اسرتنج کلاهخود او(که بسیار شبیه به کلاهخودی بود که کاهنه های سیاه بر سر دارند و البته معلوم نیست که نورن انرا از کجا آورده است) از سرش برمیدارد،او یک نوجوان است!و استرنج شروع می کند به خواندن همان طلسم هایی که از بایبل خونین میخواند،او موجودی شیطانی را فرامیخواند...

موجود شیطانی

بازوهای شیطانی انجمن شکوهمند را در بر میگیرند...رایدر...گویی پیر می شود،و بدنش متلاشی شده و میمیرد!نورن،سرنوشت بهتری ندارد،به نظر می آید دکتر اسپکتروم هم کشته شده است!تنها کسی که زنده میماند سان گاد است.البته گویا رشد سن او صد ها برابر می شود،او پیر و ضعیف میشود،تنها چیزی که از او باقی میماند پوست و استخوان است.دکتر استرنج از کنترل خارج شده است و آیرون من به او شلیک میکند تا این دیوانگی را متوقف کند.ایلومیناتی انجمن شکوهمند را شکست دادند؟یا این فقط توهم پیروزیست؟

بمب،فعال شده است.همه چیز آماده است تا این دنیا نابود شود.ایلومیناتی به زمین خودشان میروند.رید کنترل را در دست میگیرد و آماده فعال کردن آن است.اما...رید نمیتواند.این کثیف ترین کاری است که ایلومیناتی انجام خواهد داد.درست است که آنها قبلا سیاره ای را نابود کردند،اما این فرق دارد.این زمین،مردم دارد،زندگی دارد،کسانی که شاید هم اکنون با خوشحالی زندگی میکنند و اصلا نمیدانند چه خطری در کمین دنیایشان است.هیچ کدام از اعضای ایلومیناتی حاضر به انجام چنین کاری نمی شود،شاید نباید بعضی کارها انجام شود،حتی اگر به قیمت نابودی همه به اتمام برسد.اما،نیمور،کنترل را برمیدارد،و بدون هیچ مکثی بمب را فعال میکند،زمین 4900001 با فشار یک کلید،دیگر وجود ندارد.

نابودی دنیا

دعوای بسیار سختی بین پلنگ سیاه و نیمور اتفاق می افتد.گویا دو دشمن قدیمی منتظر بهانه ای بوده اند،در نهایت نیمور از ایلومیناتی اخراج می شود،به دلیل گرفتن جان میلیارد ها انسان.ایلومیناتی از هم میپاشد،هر کسی به راه خود میرود،اما،زنگ خطر دوباره به صدا درآمده است،لعنت به هر کسی که باعث این اتفاقات شد!برخورد دیگری در راه است!اما،ایلومیناتی دیگر حاضر به نابودی دنیایی نیست.شاید بعضی کارها نباید انجام بگیرد،حتی اگر به قیمت نابودی همه تمام شود.

ساعت رید

سه ساعت تا برخورد

بروس بنر

دو و نیم ساعت تا برخورد

هنری مک کوی

دو ساعت تا برخورد

دکتر استرنج

یک ساعت تا برخورد

تونی استارک

بیست دقیقه تا برخورد

پلنگ سیاه

پنج دقیقه

رید ریچاردز

یک دقیقه

بلک بولت

برخورد

اما،هیچ اتفاقی نیفتاد!زمین نابود نشد!ایلومیناتی بار دیگر در ساختمان باکستر جمع می شوند تا درباره این که چه اتفاقی افتاد،یا بهتر بگوییم،چه اتفاقی نیفتاد بحث کنند.تا وقتی که بلک بولت میگوید"نیمور کجاست؟"

چهار ساعت قبل

"همه چیز میمیره،من،شما،هر کسی روی این سیاره،خورشیدمون،کهکشانمون،و در نهایت،خود جهان،به همین سادگی،و اجتناب ناپذیره."

"پس،آیا به من کمک می کنید؟به من کمک می کند تا دنیاهارا نابود کنیم؟"

-نیمور،شماره 23 انتقام جویان جدید،2014

گروه توطئه گر برمیخیزد

گروه توطئه گر

نیمور گروه توطئه گر را تشکیل میدهد(که شامل ثانوس،مکسیموس،قوی سیاه،کوروس گلیو و پروکسیما میدنایت میشود) تا دنیاها را نابود کند و،جهان را نجات دهد؟

خب دوستان،امیدوارم از مقاله من لذت برده باشید و همچنین اگر سوالی داشتید حتما در بخش نظرات بپرسید.قسمت بعدی آرک زمان پایان میابد رو شروع میکنه و همچنین بابت تاخیر این قسمت عذر میخوام

 

نويسنده: سياوش پور فلاح

(Si@VaSh)

All rights reserved © Spidey.ir 2015

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

 کمیک جنگ های مخفی (Secret Wars) ترجمه شد + لینک دانلود مستقیم

   جنگ های مخفی چگونه آغاز شد؟ - قسمت اول 

نگاهی موشکافانه به کمیک "جنگ های پنهان"

معرفي نیروی های کیهانی در دنیای مارول

5 غایب بزرگ دنیای جدید و متفاوت مارول

پس از "جنگ های پنهان" دنياي مارول چه تغییراتی خواهد كرد؟

از "جنگ مخفی" مارول پرده برداری شد

بعد از "جنگ های پنهان" (Secert Wars) چه بر سر مرد عنکبوتی شگفت انگیز خواهد آمد؟

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn