كودكی و جوانی نورمن آزبورن چگونه سپری شد؟

نورمن آزبورن/گرین گابلین بزرگترین دشمن مرد عنكبوتیه و از پیچیدگی های جذابی هم برخورداره.

من عاشق و شیفته شخصیت او هستم و قبلا مقالات زیادی درباره او نوشته ام كه میتونید اینجا اونا رو بخونید. حتی چند وقت پیش كمیكی را در سایت ترجمه كردم تحت عنوان "چی میشد اگر نورمن آزبورن به دستكش بینهایت دست میافت؟". اگر این كمیك فوق العاده را نخوانده اید اینجا را كلیك كنید. در این كمیك تا حدی از گذشته «نورمن آزبورن» و رابطه اش با پدرش پرده برداری شد و دیدیم كه پدرش چه نقش مخربی در شخصیت نورمن داشته و با بدرفتاری هایی كه باهاش میكرده باعث شده تا به شخصیتی پلید به نام گرین گابلین تبدیل شود. به این بهانه به نظرم رسید تا با اطلاعات نسبتا اندكی كه تا به حال از گذشته و كودكی نورمن در دنیای كمیك داده شده است ، این مقاله را برایتان بنویسم.

 سئوال اول اينه كه نورمن وقتي بچه بوده چه جور آدمي بوده؟ جوابش اينه كه يك كودك كاملا معمولي بوده. در شماره 96 كميك Peter Parker او خودش گفت كه بچه كه بوده كميك بوك ميخونده و دوست داشته وقتی بزرگ میشه ، نويسنده بشه!!!

 در كميك فلش بكی Peter Parker -1 هم ديديم كه پيتر پاركر وقتي خيلي كوچك بود به همراه عمو و زن عمويش به ديدن نورمن آزبورن و كارخانه اش رفت و همان جا بود كه فهمديدم نورمن هم وقتي بچه بوده عاشق علم و دانش بوده :

ولي سئوال مهم تر اينه كه ، كودكی نورمن آزبورن چطور گذشت؟ در یك كلام باید گفت "وحشتناك"! ما در شماره 14 از كمیك Spectacular Spider-Man Annual نوشته «جی. ام . ام دی متیوس» برای اولین بار شاهد بودیم كه گذشته و كودكی نورمن آزبورن روایت شد. دی متیوس كلا تخصص خاصی در به تصویر كشیدن شخصیت های خبیث دنیای مرد عنكبوتی به گونه ای كه مشكلات و دغدغه های خانوادگی دارند، دارد. ما از قبل میدونستیم كه نورمن پدری سختگیر برای هری بوده و در كودكی بهش زور میگفته و مدام تحت فشار قرار میدادتش. در این كمیك میفهمیم كه پدر خود نورمن به نام «آمبروس» هم همین طور بوده و نورمن را  در كودكی كتك میزده و مدام مورد انتقاد قرار میداده. ما در این كمیك میفهمیم كه آمبروس آزبورن یك تاجر یا مخترع شكست خورده بوده. آمبروس همچنین عصبانیت خودش را سر نورمن و همسرش خالی میكرده. و همسرش رو كتك ميزده:

 در كمیك سه قسمتی "انتقام گرین گابلین" (The Revenge of the Green Goblin) هم اطلاعات خوبی درباره پدر نورمن آزبورن پیدا میكنیم (شما میتونید این کمیک را اینجا دانلود کنید). او كسی بوده كه ناكامی های خودش را بر گردن دیگران می انداخت. پس از اینكه سرش رو كلاه میزارن ، آمبرسون به مشروبات الكلی رو آورده و همسرش (یعنی مادر نورمن) را جلوی نورمن كتك میزده:

سپس آمبرسون كاملا ورشكسته میشه و عمارت و ثروتی كه پدرش برایش به جا گذاشته بود را بر باد میده. او همچنان به اذیت نورمن و تحت فشار قرار دادن او ادامه میده و حتی یكبار برای اینكه از نورمن یك مرد بسازه، او را به زور داخل یك یكی از عمارت های قدیمی خانواده آزبورن میكنه تا با "تاریكی" مواجه بشه.

 آمبرسون حتی پسرش رو مجبور میكنه تا شب رو تنهایی در آن مكان ترسناك سپری كنه و نورمن خودش گفته این تجربه خیلی براش دلهره آور بوده و در تمام طول شب حس میكرده صدای خنده های یك موجود گابلین مانند و سبز رنگ را میشنیده:

سئوال دیگر، چرا كسب و كار آمبروس آزبورن شكست خورد، چیزی كه ما در  كمیك در شماره 14 از كمیك  Spectacular Spider-Man Annual میبینیم، نشون میده كه او شكست خورد كه به قول خودش سرش رو كلاه گذاشتن . خودش میگه: "اونا اختراع من رو دزدیدند". اين با اتفافات كميك "چي ميشد اگر گرين گابلينبه قدرت هاي دستكش بينهايت دست ميافت" هم مطابق دارد. به اين پانل دقت كنيد:

بنابراین نتیجه میگیریم پدر نورمن با ابزار و وسایل سر و كار داشته پس هم یه جورایی یك مخترع بوده كه یكی اومده و اختراعاتش رو دزدیده. این در ضمن نشون میده كه نورمن وقتی بزرگ شد همین كار رو با اختراعات شریك سابق خودش یعنی «مندل استرام» انجام داد. چون همانطور كه در شماره 40 مرد عنكبوتی شگفت انگیز خواندیم، نورمن اختراعات و اكتشافات استرام را دزدید و كاری كرد كه راهی زندان بشه. به عبارتی دیگر، نورمن همان بالایی را سر استرام آورد كه قبلا یك نفر دیگر سر پدر خودش آورده بود. یعنی او عمل خودش را اینجوری توجیه میكنه كه اگه یكی این كار رو با پدر من كرد پس من هم حق داشتم همین كار را با استرام بكنم. این مسئله در ضمن نشون میده كه چرا نورمن هم یك تاجر موفق شد و هم  یك خلافكار.

سئوال بعدی: چه بر سر پدر و مادر نورمن آمد؟ حدس من اینه كه آمبروس پس از مدتی خودكشی كرده و این باعث شده كه نورمن و مادرش تنها بمونند. چون ما در شماره 14 از كمیك Spectacular Spider-Man Annual میبنیم كه نورمن از خونه اومده بیرون و در صحنه ای خشن با چوب سگ خونه را میكشه:

 بعدشم میبنیم كه تنها روی زمین نشسته و میگه: "خوبه. الان یه نون خور كمتر داریم. باید تا میتونم كاركنم تلاش كنم. فقط اونایی كه قوی هستن زنده میمونن".

 این هم باز به خوبی نشون میده كه چرا نورمن همیشه از آدم های ضعیف بدش میاد. و همچنین نشون میده كه چرا به پسرش هری فشار  می آورده كه یك آدم قوی باشه و روی پای خودش وایسه.مادر نورمن هم احتمالا چند سال بعد مرده ولی جزئیات مرگش در دسترس نیست.

  حالا ميريم سراغ دوران جواني نورمن آزبورن. در شماره 25 كمیك Untold Tales of Spider-man فهمیدیم كه نورمن از فارغ التحصیلان دانشگاه دولتی Empire State University هستش . اینجا این سئوال مطرح میشه كه اگر نورمن یك خانواده و بابای پولدار داشته، پس چرا به دانشگاه دولتی رفته؟ تازه، نورمنی كه همیشه دنبال پرستیژ و كلاس و محافل پر نفوذه، چرا دانشگاهی رو انتخاب كرده كه در آن قطعا آدم های معمولی تحصیل میكردند؟ جوابش خیلی ساده است : پولش را نداشته به دانشگاه بهتری بره! اگه یادتون باشه در شماره 95 كمیك Peter Parker، نورمن به پیتر و مری جین میگه: "من میدونم جوان بودن و آس و پاس بودن یعنی چی. من اصرار دارم كه هر جوری ممكنه بهتون كمك كنم".

حالا سئوال دیگه اینه كه او اصلا چطور تونست بره دانشگاه. احتمالا وقتی دانشجو بوده كار میكرده ولی خودم احتمال میدم كه بهش بورسیه داده بودن (اینجاست كه من همیشه گفته ام و همیشه میگم كه نورمن و پیتر با وجود تمام شباهت هایی كه به هم دارن، نقطه مقابل هم هستن. یعنی پیتر هم بورسیه گرفت و با وجود بی پولی رفت دانشگاه و درس خوند و نورمن هم همین كار رو كرد ولی سرشت و تربیت اونا با هم فرق داشت سرنوشت اونا با هم 180 درجه فرق كرد. یعنی پیتر چون مربی خوبی داشت به نام عمو بن ، تبدیل شد به قهرمانی مسئولیت پذیر ولی نورمن چون پدری مزخرف داشت تبدیل شد به گرین گابلین).

  ضمن اینكه ما در شماره 40 كمیك مرد عنكبوتي شگفت انگیز كه  بسیار معروف و مهم  است و در آن برای اولین بار با هویت مخفی گرین گابلین آشنا شدیم، این پانل را میبینیم كه نورمن در آن میگه: "من باید به كار خودم میرسیدم. برای من پول مهم ترین چیز بود. من باید پولدار میشدم . من به ثروت نیاز داشتم... چون ثروت كلید دستیابی به قدرت بود!"

همه این اسناد و مدارك نشون میده كه نورمن آدمی بوده كه بی پول بوده ولی بعدا به پول و قدرت دست یافته.

  حالا بریم و یك سری بزنیم به شماره  معروف 121 از كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز كه همان داستان مرگ گوئن استیسی است و شما میتونید آن را با ترجمه فارسی اینجا بخوانید. در اینجا هم میبنیم كه 2 چیز باعث میشه نورمن دوباره قاط بزنه و به گرین گابلین تبدیل بشه: 1- مصرف مواد مخدر توسط پسرش هری آزبورن (كه بار دیگر overdose كرده) 2- مشكلاتی كه او در كسب و كار خودش داره. چون او پشت تلفن میگه: "تمام سهام من 13 درصد ديگه پایین اومده؟ تو میدونی این چه معني ميده ؟ اگه همين طور ادامه پيدا كنه من نابود میشم".

 سپس خیلی زود اون لایه سطحی و نازكی كه از سلامت عقلی نورمن سراغ داریم ، میشكنه و دوباره تبدیل به گرین گابلین میشه و خودتون میدونید كه مرگ گوئن استیسی را رقم میزنه. تمام اينها ثابت ميكنه كه نورمن برای شركتی كه ساخته حسابي تلاش كرده و موفقيت در كار و تجارت براش مهمه.

حالا بياييد بپردازيم به دوراني كه نورمن با همسرش آشنا شد. درباره او نيز اطلاعات چنداني در دست نيست ولی میدانیم «امیلی» نام داشت ابتدا در شماره 40 مرد عنكبوتی شگفت انگیز از زبان نورمن میشنویم كه میگه مادر هری وقتی هری خیلی كوچك بود، مرده. بنابراین مجبور شد خودش هری را به تنهایی بزرگ كنه.

حالا حدسیات من درباره همسر نورمن: به اعتقاد من نورمن همسرش را وقتی دانشگاه بود ملاقات كرد (به نظرم نورمن در این دوره مادرش را از دست داد) او احتمالا یك پسر تنها و گوشه گیر بود و فقط به درس خواندن اهمیت میداد. اینجا هم باز آدم یاد تشابه او با پیتر پاركر در دوران دبیرستان می افته و همان طور كه میدانید پیتر وقتی مرد عنكبوتی شد اعتماد به نفس بیشتری پیدا و نورمن هم وقتی ماسك گرین گابلین رو به صورتش زد اعتماد به نفس بیشتری پیدا كرد. واقعا این تشابهات بین آنها خیلی جالبه، مگه نه؟ بیخود نیست كه من اینقدر شیفته شخصیت گرین گابلین هستم! در هر حال ، برگردیم سراغ  نورمن و همسرش در دانشگاه! احتمالا همسر نورمن در دانشگاه هم كلاسی او بوده و نورمن را به خاطر روحیه سخت كوشی كه داشته تحسین میكرده. نورمن هم شدیدا عاشق این دختر بوده (كلا نورمن از اون تیپ آدم ها است كه یا شور و اشتیاق صدر در صدی یك كاری رو میكنه. یعنی یا كاملا عاشقه یا كاملا از چیزی یا كسی متنفر) . حدس میزنم همسر نورمن بر خلاف خودش، چندان جاه طلب نبوده و میخواسته یك زندگی آرام و ساده به همراه چند تا بچه داشته باشه ولی اجل بهش مهلت نمیده.

هرگز دقیقا فاش نشده كه چطور مرده ولی در كمیك انتقام گرین گابلین دیدیم كه نورمن تعریف كرد چقدر همسرش رو دوست داشته اما پس از به دنیا آمدن هری ، دچار ضعف بدنی شده و بعد از سپری كردن دوران بیماری درگذشت:

به نظر میرسه این یكی از همان دلایلی باشه كه نورمن به خاطرش اینقدر از هری بدش میومده. چون با متولد شدنش ، به نوعی باعث شده تا مادرش بمیره.

  ما در شماره 14 از كمیك Spectacular Spider-Man Annual میبنیم كه نورمن پس از مرگ همسرش كاملا افسرده و ناراحته و هری را كتك میزنه. البته توجه كنيد كه در اين شماره پيتر پاركر وارد حافظه هري ازبورن شده و بنابراين ما هري را با شكل و شمايل پيتر پاركر ميبينيم:

نورمن: "چیه؟ كی اونجاست؟  اهان ، توئی. مگه نمیبینی من سرم شلوغه؟ "

 هری: "من گرسنمه بابا. داشتم به این فكر میكردم كه مامان غذا رو كجا ...

 نورمن: "مامانت رو وارد مشكلاتت نكن. دیگه حتی اسمش رو نیار. اون رفته. یادته؟ قبلا هم بهت گفته بودم كه من سرم شلوغه"

  به نظرم در همین دوره بود كه نورمن دچار جنون شد. یعنی بار مرگ همسرش كه دوستش داشت ولی دست روزگار باعث شد كه بميره نقطه اتصال او را با سلامت عقل قطع كرد. اتفاقا خيلي ها فكر ميكنند كه نورمن به خاطر انفجاری در آزمایشگاه اش رخ داد  و باعث شد نيروهاي فوق بشري به دست بياره، مجنون و گرين گابلين شد، ولي كاملا اشتباه ميكنند ، چون ريشه هاي جنون خيلي وقت پيش در  وجودش عميق شده بود.

 جالبه كه ما در كمیك خارق العاده و تك قسمتی Legacy of Evil (كه میتونید اینجا دانلودش كنید)، میبنیم كه «بن یوریك» به عنوان خبرنگار دیلی بیوگل داره درباره نورمن تحقیق میكنه و یكی بهش اینو میگه:

 "حتی اگر اون قضیه (انفجار) و به دست آوردن نیروهای فوق بشری براش اتفاق نمی افتاد، اون بازهم یك آدم بد میشد. یعنی ممكن بود اختلاس كنه یا زن ها رو تیكه تیكه كنه. بلاخره خباثتش میزد بیرون.. اون (نورمن) مثل یك حادثه ای بود كه دنبال جایی میگشت كه توش اتفاق بیفته".

 درباره كم توجهی های نورمن به هری باید این رو هم بگم كه ما در شماره 8 كميك Untold Tales of Spider-Man دیدیم كه نورمن بار دیگر چطور خودش را وقف كارش كرده و به هری كم محلی میكنه در حالی كه هری دوست داره با پدرش حرف بزنه. يعنی هري پشت در اتاق پدرش ايستاده و ازش خواهش ميكنه كه در رو باز كنه ولي نورمن طبق معمول سر گرم كار و نقشه كشيدنه:

نمونه این آدم ها در زندگی واقعی زیاد هستند و من شخصا كسی رو میشناسم كه یكی از مقامات كشور خودمون هستش ولی به دلیل اینكه خودش را در كار غرق كرده بود، پسرش رو از دست داد . یعنی بعد از مدتی جسد پسرش رو كه معتاد شده بود، در گوشه خیابان پیدا كردند! بگذریم ... من مطمئنم كه همسر نورمن خیلی سعی میكرده از او یك انسان بهتر بسازه و تا حدی هم موفق بوده ولی نورمن قطعا رفتار بدی با همسر و پسر خودش داشته و استرس و فشار ناشی از كار و مشغله های حرفه ای باعث میشده هری را كتك بزنه.

  درباره رابطه نورمن با زن ها باید بگم كه به نظر میرسه پس از مرگ همسرش فقط یك بار واقعا زن دیگری را دوست داشته. ما در كمیك "انتقام گرین گابلین" میبینیم كه نورمن پس از اتفاقات Gathering of Five دچار بیماری شده (برای كسب اطلاعات بیشتری درباره Gathering of Five این مقاله را بخوانید) . بعد او یك پرستار سوئیسی به نام «كولینا فردریكسون» را استخدام میكنه كه خیلی زن مهربانیه و باعث میشه نورمن خوب بشه. نورمن سپس عاشق  این خانم میشه ولی وقتی این خانم به رفتارهای نورمن اعتراض میكنه، نورمن پرخاشگری میكنه و حتی وقتی او را در لباس گابلین میبینه بهش ضربه میزنه كه البته خیلی هم زود از كار خودش پیشمان میشه. (این مسله بار دیگر ثابت میكنه كه نورمن چقدر راحت تسلیم جنون های های آنی خودش میشه) .

در هر حال به نظرم به همین خاطره كه نورمن هیچ وقت نتونسته هیچ زن دیگری را پس از مرگ همسرش "واقعا" دوست داشته باشه. چون عاشق همسرش بود و چون همسرش قبل از اینكه او پولدار بشه باهاش ازدواج كرده بود، بنابراین نورمن دیگه به كسی اعتماد نداره و فكر میكنه به خاطر پول اومدن طرفش. تا به حال هم ندیده ایم نورمن واقعا عاشق كسی بشود و اگر هم با زنی دیده شده، یه خاطر مسائل جنسی یا نقشه های پشت پرده بوده.

  بنابراین او دیگر هیچ اعتمادی به زنان ندارد و برایشان هیچ احترامی قائل نیست. جالب اینه كه او چند بار به زن ها سیلی زده است (در حالیكه این كار را با مردها نكرده!) . مثلا در Peter Parker #75 ، یك سیلی به «لیز آلن» (همسر هری) زد چون به نظرش باعث شده بود كه هری ضعیف بار بیاد.

یا در Spectacular Spider-Man #263 یك سیلی به زن عمو می زد:

و البته همه میدانیم كه او چه بر سر گوئن استیسی آورد. در ضمن نمیدونم آیا یادتونه كه در فیلم مرد عنكبوتی 1، وقتی قرار بود نورمن سر میز آن مرغ بریان را با چاقو ببره ولی ناگهان زن عمو می زد روی دستش ، چطور بهش چشم غره رفت.

بعدش هم كه یادتونه چطور به خانه زن عمو می حمله كرد و نزدیك بود آن بیچاره را زهره ترك بكنه. بنابراین در پایان مقاله میخوام نتیجه گیری كنم كه نورمن از زنان به شدت متنفره و نمیتونه بهشون اعتماد كنه.

نویسنده: عمو مختار

All rights reserved © Spidey.ir 2016

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

این مطلب را به اشتراک بگذارید :