15 شخصیت کمیک بوکی که از پانیشر (Punisher) تقلید کرده اند

 15  شخصیت کمیک بوکی که از پانیشر (Punisher) تقلید کرده اند

این مقاله به مناسبت پخش فصل دوم سریال مجازاتگر بار دیگر در صفحه نخست سایت قرار میگیرد.

مقدمه: مشهور ترین ضد قهرمان مارول و احتمالا کل دنیای کمیک کسی نیست جز «فرانک کسل» ملقب به «پانیشر» (مجازاتگر) که اگه خلافکار باشی و اون جمجمه روی سینه اش رو ببینی یعنی دخلت اومده و باید خودت رو برای ورود به جهنم آماده کنی!   او یك افسر نیروی دریایی بود كه یك روز به همراه همسر و بچه هایش برای گردش به سنترال پارك نيويورك میروند ولی ناگهان به طور اتفاقي  قتل عام یك گروه تبهكاری توسط گروه رقیب را میبینند و بنابراین خانواده فرانك به قتل ميرسد  تا شاهدی باقی نماند. فرانك سپس سوگند یاد میكند انتقام مرگ خانواده اش را بگیرد و همواره به عنوان یك انتقام جوی خشن اما عاقل كه به دنبال مجازات قاتلین اعضای خانواده‌اش بود، به تصویر كشیده شده. شاید الان چنین شخصیت هایی در دنیای کمیک زیاد شده باشند و عادی محسوب بشوند ولی وقتی پانیشر اوایل دهه 70 میلادی خلق شد تا به آن موقع سابقه نداشت چنین شخصیت خفن و خشنی رو ببینیم که خودش همه را "مجازات" میکنه. البته همانطور که در این مقاله هم گفتیم خالقین پانیشر برای خلق او از یک سری منابعی الهام گرفتند ولی در هر حال خود مارول هم باورش نمیشد این شخصیت اینقدر محبوب و تاریخی شود. بنابراین جای تعجبی ندارد که دیگر ناشرین یا حتی خود مارول بخواهند به موفقیتی مشابه دست پیدا کنند. در این مقاله که از سایت CBR گرفته شده، به 15 شخصیتی که از با الهام از روی شخصیت پانیشر خلق شده اند پرداخته میشود.

 

15- سگ وحشی (Wild Dog)

 سگ وحشی (Wild Dog)

البته از وقتی این شخصیت در سریال Arrow به کار رفته کمی شناخته شده تر شده ولی در کل همیشه از شخصیت های گمنام دی سی به شمار آمده است. حتی برای چند سال کلا از دنیای کمیک بوک ناپدید شد. در هر حال او سال 1987 و در مینی سریز اختصاصی خودش خلق شد تا از محبوبیت پانیشر استفاده کنه. او که «جک ویلر» (Jack Wheeler) نام داشت، ورزشکاری ستاره بود که مثل فرانک کسل سابقه حضور در نیروی دریایی را داشت . تا اینکه دوست دخترش «کلر» به خاطر داشتن ارتباطاتی با گروه های تبهکاری به قتل رسید در نتیجه جک به یک "نگهبان خود گمارده قانون" (vigilante) تبدیل شد (نگهبان خود گمارده قانون یا «وجلانتی» به کسی گفته میشود که پلیس و نیروهای قضایی را برای اجرای عدالت در جامعه ضعیف میداند و بنابراین خودش به اجرای عدالت اقدام میکند). او لباسی که رویش سگ قرمز خندانی بود بر تن کرد که در واقع لباس تیم ورزشی دانشگاهش بود و اسم خودش را هم گذاشت Wild Dog! او یک ناکامی بود یعنی هیچ وقت یک شخصیت درجه یک برای دی سی نشد. همیشه هم در حاشیه بود ولی یک سری طرفدارهای خاص اما اندک داره و بنابراین یه جورایی  میشه بهش لقب شخصیت "کالت" (cult) داد و همانطور که گفته شد با حضور در سریال Arrow شناخته شده تر شده.

سگ و حشی - سریال aroow

  

14- رد هود (Red Hood)

 رد هود (Red Hood)

«جیسون تاد» (Jason Todd)برای بتمن دومین رابین بود و البته خیلی هم عصبانی بود. یعنی اعصاب مصاب نداشت! او گذشته و کودکی بدی را پشت سر گذاشته بود و زیاد به حرف ها و دستورات بتمن گوش نمیداد. در اواخر دهه 80 میلادی نویسنده کمیک بتمن هر طور شده میخواست از شر این رابین خلاص شود ولی دی سی بهش اجازه نمیداد. سپس سردبیر کمیک های بتمن یعنی «دنی اونیل» فکری به سرش زد . اون موقع داستان معروف "مرگ خانوادگی داشت چاپ میشد که در آن جوکر این رابین را گرفتار کرد و به قصد کشت زد. آخر داستان معلوم نبود که رابین زنده میمونه یا نه. دنی اونیل پیشنهاد کرد که هواداران با دو شماره تلفن مختلف تماس بگیرند که رابین زنده بمونه یا بمیره. یعنی هر کی  میخواست رابین زنده بمونه با فلان شماره تماس بگیره و هر کی هم نمیخواد با اون یکی شماره . ولی  اکثرا رای به مرگ رابین دادند! در نتیجه جیسون تاد هم مرد! او سالها مرده پنداشته میشد . تا اینکه در سال 2005 دی سی تصمیم گرفت تا او را به عنوان قهرمانی خودسر مثل بتمن به زندگی برگرداند ولی او یک فرق بزرگ با بتمن داشت: از کشتن ترسی نداشت و همه کاری میکرد تا به هدفش برسد. اوایل هویت رد هود برای خواننده ها مشخص نبود تا اینکه معلوم شد او جیسون تاد است. زنده شدن او نیز یکی از احمقانه ترین و غیر قابل باور ترین زنده شدن ها بود! (این مقاله را بخوانید) در هر  حال او توسط یکی از دشمنان اصلی بتمن به نام «راس الغول» آموزش دید تا در کشتن استاد شود. او درست مثل پانیشر با کشتن جنایتکاران مشکلی نداشت و اتفاقا خیلی هم از دست بتمن شاکی شد که چرا تا الان «جوکر» رو نکشته!  

  

13- فول کیلر (Foolkiller)

 فول کیلر (Foolkiller)

مارول کلا انگار از اسم Foolkiller خوشش میاد و تا الان فکر کنم 4 تا شخصیت در دنیای مارول با این لقب داشته ایم! هر کدوم از اونا هم برای مارول شکست بوده و نتونسته به محبوبیتی دست پیدا کنه. تم مشترک بین آنها اینه که همشون میخوان "احمق های بی اخلاق" را از جامعه حذف کنند. یعنی انگار ماموریت دارند برای این کار! هیچ کدوم از آنها قدرت فوق بشری نداشته اند و در عوض روی مهارت هایی که خودشان کسب کرده اند تکیه میکنند. بعضی هاشون البته از اسلحه های که دیگران را تجزیه میکند استفاده کرده اند. اولین «فول کیلر» دیوانه ترین آنها نیز بود چون شیطان و عوامل او را باعث انحطاط اخلاقی بشریت میدونست و خودش را ناجی انسان ها قلمداد میکرد! این شخصیت زیاد دوامی نداشت ولی مارول برای چند بار سعی کرد او را احیا کنه و به موفقیت برسه ولی نتونست که نتونست.

 

12- دث استروک (Deathstroke)

دث استروک (Deathstroke)

«اسلید ویلسون» (Slade Wilson) ملقب به «دث استروک» یک مزدور مرگبار است که از بی رحم ترین قاتلین انتشارات دی سی به شمار میاد. یک نوع سرم ابرسرباز در بدنش جریان داره و بارها با بتمن و دیگر اعضای جاستیس لیگ جنگیده و گاهی اوقات هم پیروز شده! درست مثل پانیشر، حرفه اسلید نیز از ارتش شروع شد و کار با انواع سلاح های سرد و گرم  را بلد است و در مبارزات تن به تن بسیار مهارت دارد. ضمن اینکه درست مثل فرانک کسل  زندگی  شخصی اش به سرعت با رنج و بدبختی همراه شد. در دنیای کمیک شخصیت های کمی هستند که به اندازه پانیشر بیرحم هستند (به خصوص با در نظر گرفتن روش های بسیار خشن و چندش آوری که در مواجه با خلافکاران از خودش نشان میدهد) اما دث استروک شاید از نظر قدرت، هوش و مهارت های مبارزه از پانیشر هم جلوتر باشد. او بیشتر یک شخصیت خبیث بوده تا یک آنتی هیرو  و حتی مجبور شده فرزندان خودش را بکشه؛ کاری که پانیشر هرگز نمیکنه. (بهتره این مقاله رو بخونید تا متوجه بشوید دث استروک تا به حال چه بلاهایی بر سر بچه های خودش آورده). دث استروک به تدریج دارای محبوبیت بیشتری در دنیای کمیک شده و طرفداران زیادی هم داره و الانم صحبت از ساخت فیلم اختصاصی اوست.

  

11- قانون شکن (Outlaw)

- قانون شکن (Outlaw)

«نایجل هیگینز» (Nigel Higgins) با لقب "پانیشر انگلستان" شناخته میشه. او سال 1992 خلق شد و مارول  با این شخصیت میخواست نسخه ای جدید و متفاوت از پانیشر را به خوانندگان ارائه بده که البته موفق هم نبود. نایجل در واقع پانیشر را الگوی خودش میدانست و به مجازاتگر کشور خودش، انگلستان، تبدیل شد.  سپس چندباری هم با پانیشر همکاری داشت و به قول معروف با هم Team-Up کردند . یک بار هم به او در خنثی کردن نقشه «کینگ پین» کمک کرد (کینگ پین میخواست گروه های خلافکاری اروپا را تحت کنترل خودش در بیاره). اما در یکی از نبردها زخمی شد و به لندن برگشت تا مدتی استراحت کنه. برای چند سال از نایجل در دنیای کمیک خبری نبود. وقتی هم برگشت میخواست زندگی جدیدی برای خودش شروع کنه  . یعنی به این نتیجه رسیده بود که وظیفه اش نیست که تعیین کنه کی باید زنده بمونه و کی بمیره. سال 2016 هم در کمیک Contest of Champions دیده شد. یعنی «کالکتور» او را انتخاب کرده بود تا علیه «گرند مستر» در مسابقاتی شرکت کنه. دیگه هم خبری ازش نیست و احتمالا هم نخواهد بود!

 

10- اسکرج (Scourge)

 اسکرج (Scourge)

نام کامل «اسکرج» در واقع The Scourge of the Underworld است (به معنی "عذاب دهنده دنیای خلافکاران") . او هم یک نگهبان خود گارده قانون است که به شکار خلافکارانی که لباس مخصوص دارند یا نیروهای فوق بشری دارند میره و اونا رو میکشه. سرگذشت و اریجین او نامعلوم است ولی مردی به نام «دومینو» بهش کمک میکنه. یعنی بهش اطلاعات میده (در واقع او همون نقشی رو داره که دستیار فرانک کسل یعنی «مایکرو» در داستان های پانیشر داره). گفته میشه مارول این شخصیت رو خلق کرد تا از شر خبیث های درجه 3 و 4 دنیای خودش خلاص بشه. بالاخره در طول سالها کلی شخصیت خبیث بیخود خلق میشه که بعد از مدتی باید پاکسازی بشوند. بنابراین اسکرج هم به همین بهانه خلق شد. هر وقت او یکی از جنایتکاران را میکشه فریاد میزنه "عدالت اجرا شد" (Justice is served). او هم مثل پانیشر نیروی فوق بشری نداره و متدهایش در مجازات دیگران اونقدر به پانیشر شباهت دارد که برای مدتی خلافکاران شهر فکر میکردند آنها در واقع یک شخصیت هستند!

همچنین لازم به ذکره که یکی از دشمنان «دردویل» به نام Nuke هم یک بار در قالب هویت اسکرج ظاهر شده.

او شخصیتی بود که در جنگ ویتنام شرکت داشت و از نظر روانی و روحی آسیب زیادی هم دید . بعد از جنگ هم رویش آزمایش شد تا مثل کاپیتان آمریکا یک ابرسرباز بشه اما تعادل روحی نداشت و شخصیت منفی شد. او در جریان داستان Dark reign و وقتی «نورمن آزبورن» رئیس سازمان "شیلد" شد ، تبدیل به اسکرج شد و از جانب او ماموریت یافت تا «بلک ویدو» و «سانگ برد» را به قتل برسانه.

 

9- سولو (Solo)

سولو (Solo)

در دهه 90 میلادی قهرمان هایی که اندام غلو شده ای داشتند، خفن بودند و تفنگ های بزرگ در دست میگرفتند خیلی مد بودند . دوران عجیبی بود! همین باعث شد شخصیت هایی مثل ددپول یا کیبل خلق شوند. یکی دیگر از این نوع شخصیت ها «سولو» نام داشت. اسمش «جیمز بورن» (James Bourne)  بود که به یک واحد نظامی ضد تروریستی پیوست و عاشق یکی از هم تیمی های خودش شد ولی بعدش همین هم تیمی بهش خیانت کرد. و از آنجا بود که سولو سوگند یاد کرد "تا زمانی که زنده ام، تروریست ها میمیرند!". بنابراین او خودش را بزرگترین دشمن تروریسم میدانست و یک سرباز تعلیم دیده بود که میتونست تله پورت کنه. با ترکیب این دو قابلیت شروع کرد به جنگ با تروریست ها. یعنی به دور دنیا سفر میکرد و هر تروریستی را که پیدا میکرد میکشت. تفنگ های خیلی بزرگی هم در دست داشت. او در مینی سریز اختصاصی خودش ظاهر شد ولی به محبوبیت خاصی دست پیدا نکرد. مارول در چند کمیک معروف خودش مثل "اسپایدرمن" از او به عنوان شخصیت مهمان استفاده کرد تا شاید مطرح بشه ولی فایده ای نداشت.

 

8- وجلانتی (Vigilante)

وجلانتی (Vigilante)

بعد از شخصیت هایی مثل «ددشات» و «دث استروک» ، میتوان گفت که «وجلانتی» موفق ترین شخصیتی است که دی سی دارد و از پانیشر الهام گرفته. اولین وجلانتی «آدریان چیس» (Adrian Chase) بود که دادستانی بود که تصمیم گرفت با جرم و جنایت بجنگه چون گاهی وقتها سیستم قضایی را برای اجرای عدالت کافی نمیدانست (بنابراین میبینید که به «دردویل» مارول هم شبیه است). اولش کسی را نمیکشت ولی سلامت روحی و روانی اش بد شد و شروع کرد به تبدیل شدن به قاتلی تمام عیار. در هر حال او بعد از مدتی حتی از پانیشر هم بی رحم تر شد (شاید به خاطر جنونی بود که مدام بیشتر و بیشتر میشد). خیلی هم با ابرقهرمانان درگیر میشد و علیرغم اینکه قدرت فوق بشری نداشت اما دردسرهای زیادی برای امثال «نایت وینگ» و «سایبورگ» درست کرد. البته یکی از تفاوت های او با پانیشر این بود که حتی اگر پلیس ها هم سر راهش قرار میگرفتند آنها را میکشت در حالی که فرانک کسل هرگز چنین کاری نمیکنه. در نهایت هم دچار عذاب وجدان شد و خودکشی کرد. بعد از او چندین شخصیت دیگر را به عنوان وجلانتی در کمیک های دی سی دیده ایم (مثل برادرش به نام «دوریان») ولی هیچ کدام به اندازه اون اریجیناله مطرح نشدند. لازم به ذکره که این شخصیت هم در سریال Arrow حضور داشته.

عکس vigilante 

  

7- وت ورکس (Wetworks)

 وت ورکس (Wetworks)

ایده اصلی این گروه از این قراره: چند تا کپی از پانیشر درست کن و بعد با «کیبل» (Cable) ترکیبشون کن و بذارشون داخل یک کمیک! این گروه سال 1992 ابتدا در کمیک "گربه های وحشی" (Wildcats) خلق شدند بنابراین متعلق به Image Comics بودند (Image هم که قربونش برم حدود 70 درصد شخصیت هاش رو  از مارول کپی کرده بود!) البته  از وقتی «جیم لی» شرکتش را به دی سی فروخت متعلق به دی سی شده اند. در هر حال اونا عاشق تفنگ های گنده بودند . سربازهایی بودند که عملیات های سیاه و مخفیانه برای دولت انجام میدادند اما یاغی شدند. ضمن اینکه با یک زره سیمبیوت فضایی طلایی هم پیوند خوردند! اونا با انواع و اقسام تهدیدات روبرو میشدند و باهاشون مبارزه میکردند، از تروریست های بین المللی گرفته تا خون اشام ها و گرگینه ها! یعنی همه چیز در کمیک بوک های آنان یافت میشد. چند وقت پیش سعی شد با انتشار کمیکی 12 قسمتی دوباره آنها را وارد عرصه کرد که ناکام بود و همچنان در گمنامی به سر میبرند.

 

6- هیتمن (Hitman)

 هیتمن (Hitman)

نام واقعی اش «تامی موناگان» (Tommy Monaghan) است و سال 1993 به دست «گارث انیس» (نویسنده برتر کمیک های پانیشر) برای دی سی خلق شد. او در شهر گاتهام زندگی و فعالیت میکنه و بنابراین با بتمن زیاد سر و کار داشته. قبلا سابقه حضور در جنگ خلیج فارس را داشته و قرارداد امضا میکنه تا با استفاده از اشعه ایکس و تله پاتی انسان هایی که دارای نیروهای فوق بشری هستند رو بکشه.  کلا داستان هاش دنیای تاریک و خفنی داره و از اینکه دیگران را بکشه هم باکی نداره. البته یادمون نداره داستان هاش حالت هجویه داشتند و به نوعی با فضای کمیک بوک های دی سی شوخی میکرد و زیاد نمیشه ماجراهایش را جدی گرفت. انصافا شخصیت موفق و محبوبی هم از آب درآمد ولی معلوم نیست دی سی چرا بهش بهایی نمیده.

 

5- وایر (Wyre)

 وایر (Wyre)

خب ... تا اینجا به جز پانیشر چند بار هم به «کیبل» اشاره کرده ایم. دلیلش اینه که از اون شخصیت های محبوب ماروله که دهه 90 میلادی خلق شد و به قول معروف مخلوقی بود که تمام مشخصات این دهه را داشت و خیلی هم محبوب و موفق بود. خیلی از شخصیت های دیگر هم خلق شدند که به نوعی از او الهام گرفته بودند . ولی جالب اینه که خود کیبل هم به نوعی از پانیشر الهام گرفته و قطعا اگر او نبود کیبل و خیلی از دیگر شخصیت ها هم الان وجود نداشتند . «وایر» هم یکی از اون شخصیت هایی است که ظاهرش کاملا از روی کیبل خلق شده ولی در عین حال از فرانک کسل تقلید کرده. او نوامبر سال 1992 و در شماره 114 از کمیک Alpha Flight مارول خلق شد و باید اعتراف کنیم که اصلا هم شخصیت جالبی نبود! سربازی بود که با سیم های مختلفی که در بدنش کار گذاشته بودند تقویت شده بود. بعدشم تبدیل شد به  قاتلی برای سازمانی به نام The Secret Empire. البته در نهایت به متحد آلفا فلایت تبدیل شد و سعی کرد یه جور قهرمان هم باشه . جالبه تو این گروه بیشتر با شخصیتی به نام Wild Child تعامل داشت و همانطور که قبلا در این مقاله خوانده بودید Wild Child هم خودش تقلید آشکاری بود از «ولورین»! الان دیگه کسی او را نمیشناسه . یعنی انگار کاملا در همون دهه 90 دفن شد و باقی موند.

 

4- قاضی درد (Judge Dredd)

 قاضی درد (Judge Dredd)

تا به حال هیچ ضد قهرمانی مثل «قاضی درد» وجود نداشته و احتمالا هرگز هم وجود نخواهد داشت. چون شخصیتی هستش که اجرای خودسرانه قانون را با قانون ترکیب کرده. به عبارتی دیگر اگر فرانک کسل با زیر پا گذاشتن قانون ، عدالت را به سبک خودش اجرا میکنه و خلافکاران را میکشه اما قاضی درد وقتی خودش تبهکاران را میکشه در واقع داره قانون رو اجرا میکنه! او در آینده ای تاریک زندگی میکنه که در آن پلیس ها هم قاضی هستند و هم مجری قانون و بنابراین خودشون باید سر صحنه جنایت حکم را اجرا کنند. او به هیچ کسی رحم نمیکنه و باید حتما قانون را اجرا کنه حتی اگر مجبور باشه هر کسی که جلوی راهش قرار میگیره را بکشه. او هم درست مثل پانیشر هیچ جنایتی را نادیده نمیگیره. راستی تا یادم نرفته بگم که قاضی درد یک شخصیت کمیک بوکی انگلیسی هستش که سال 1977 توسط «جان واگنر» ، «کارلوس ازکوارا» و «پت میلز» خلق شد. او در شهر خیالی Mega-City One زندگی میکنه . در سالهای 1995 و 2012 دو فیلم سینمایی براساس این شخصیت ساخته شد که زیاد موفق نبودند. یک بازی رایانه ای هم دهه 90 میلادی قرار بود براساس قاضی درد ساخته بشه که کنسل شد (برای آشنایی بیشتر با این بازی ، این مقاله را بخوانید.

 

3- فایر آرم (Firearm)

 فایر آرم (Firearm)

شرکت Malibu از زیرمجموعه های مارول محسوب میشد و شاید معروف ترین کمیکی که خلق کرد "مردان سیاه پوش" (Men In Black) باشد که حتما میدونید چندین فیلم از رویش ساخته شده. یکی از سری کمیک هایی که Malibu در دهه 90 میلادی منتشر میکرد، Ultraverse نام داشت و در همین سری هم بود که کمیک و شخصیتی به نام «فایر آرم» خلق شد. نام واقعی اش «الکس سوان» (Alex Swan) بود که برای نیروی دریایی ارتش انگلستان کار میکرد و چون در اسلحه تخصص داشت بهش لقب Firearm داده بودند. او به کالیفرنیا رفته و سعی کرده بود یک کارآگاه خصوصی بشه و زندگی آرام و جدیدی را شروع کنه. ولی به طور مداوم درگیر مسائل ماورا الطبیعه و جنایی میشد. فقط در 18 شماره از این کمیک دیده شد و الانم تقریبا هیچ کسی او را نمیشناسه.

 

2- گریفتر (Grifter)

 گریفتر (Grifter)

یکی از باحال ترین و بادوام ترین شخصیت های Image Comics، یک ضد قهرمان به نام «گریفتر» بود. شخصیت پردازی او رو میشه گفت دقیقا عین پانیشر بود و با اسلحه های خودش قانون و عدالت را اجرا میکرد. او یکی از محبوب ترین شخصیت های کمپانی Image شد که هنوز هم هواداران خاص خودش رو داره. نام واقعی اش «کول نش» (Cole Nash) بود و به دست «جیم لی» در شماره 1 از کمیک های WildC.A.T.s خلق شد. بنابراین از اعضای گروه ابرقهرمانی "گربه های وحشی" (که الان به دی سی تعلق دارند) میباشد. او هم مثل فرانک کسل از افسران سابق ارتش آمریکا به حساب میاد و سربازی بود که ماموریت های ویژه انجام میداد و البته سابقه خلافکار بودن را نیز در گذشته خود دارد.  توانایی های تله پاتیک و همچنین جا به جایی اجسام با ذهن (telekinesis) را نیز دارد. البته هر وقت از این قابلیت ها استفاده میکرد بدنش دچار ضعف و بحران میشد. همچنین باید اقرار کرد که او به اندازه پانیشر بیرحم نبوده و نیست.

 

1- دث بلو (Deathblow)

 دث بلو (Deathblow)

«مایکل کری» (Michael Crayفرزند یکی از ژنرال های نیروی دریایی آمریکا بود ولی پدر و مادرش را در یک حمله تروریستی از دست داد و از اون موقع دیگه تصمیم گرفت از جنایتکاران و تروریست ها انتقام بگیره. به ارتش هم پیوست و تعالیم و آموزش های ویژه هم دید و عضو گروه Team 7 شد و اسمش رو گذاشتند «دث بلو» (ضربه مرگ). کمیک هاش توسط Image چاپ میشد. او در مجموع شخصیت مسخره ای بود . یعنی یه جور کاریکاتور  بود از ضد قهرمانان کلاسیک دهه 90 میلادی که عاشق انواع و اقسام سلاح های گرم و سرد بودند. او در ضمن توانایی فوق بشری داشت یعنی Healing factor داشت (زخمهایش سریع خوب میشد). بنابراین میشه گفت ترکیبی بود از پانیشر و دث استروک. داستان هایش بسیار اغراق آمیز بود و خیلی وقتها هم احمقانه! در اواخر سری کمیک هایش  تقریبا تمام اتفاقات عجیب و غریب را تجربه کرده بود. مثلا با خون اشام ها جنگیده بود، 4 دفعه مرده بود و حتی با چهار سوارکار «اپوکالیپس» روبرو شده بود! این روزها هم دیگه نام و نشانی ازش نیست. 

 

مهدی ترابی مهربانی

منبع:سایت CBR

All rights reserved © Spidey.ir 2017

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

15 شخصیت کمیک بوکی که از هالک (HULK) تقلید کرده اند

این 5 شخصیت معروف دنیای کمیک از چه شخصیت هایی تقلید کرده اند؟

15 دفعه ای که سریال های دی سی از فیلم های مارول تقلید کردند!

10 قهرمانی که از ولورین (WOLVERINE) تقلید کرده اند

15 دفعه ای که فیلم های دی سی از فیلم های مارول تقلید کردند!

15 دفعه ای که طراحان کمیک بوک از ظاهر شخصیت های واقعی تقلید کردند

بتمن از چه شخصیت هایی تقلید کرده است؟

سوپرمن از چه شخصیت هایی تقلید کرده است؟

مرد عنکبوتی از چه شخصیت هایی تقلید کرده است؟

کپی برداری بی شرمانه "ماورای بتمن" (BATMAN BEYOND) از مرد عنکبوتی !

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn