با توجه به اتفاقات شماره جدید کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز فکر میکنم هویت این خبیث رو درست حدس زده باشم!
مرد عنکبوتی به داشتن برترین خبیث های دنیای کمیک بوکی معروفه. از اون درجه یک ها مثل دکتر اختاپوس و گرین گابلین گرفته تا درجه چندم هایی مثل «اسکروبال» (Screwball) و «راکت ریسر» (Rocket Racer). یکی دیگر از درجه یک ها هم «میستریو» نام داره که در شماره 1 از سری جدید کمیک بوک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (به قول استاد ترابی، همون شماره 802 سابق!) حرکت جالبی زد (اینجا). یعنی سعی کرد ارتقا پیدا کنه و دشمن امثال اونجرز و ایکس من و نگهبانان کهکشان و ... بشه. در داستان دیدیم که یک سری موجودات بیگانه فضایی حشره مانند به شهر نیویورک حمله کردن که باعث شدن تمام قهرمان های قدرتمند مارول درگیر قضیه بشن.
سپس اسپایدرمن در لحظه ای که واقعا رنگ و بوی ایثار و از خود گذشتگی داشت ، خودش رو به هوا برد تا اون پرتال های فضایی رو ببنده . ولی ناگهان معلوم شد که که همه چیز زیر سر دشمن قدیمی اسپایدرمن یعنی میستریو هستش تا نامی برای خودش دست و پا کنه و از اون مرحله همیشگی "دستبرد به بانک و بعدش دستگیر شدن توسط اسپایدرمن" ، خودش رو بالا بکشه.
سپس اسپایدرمن میستریو را دستگیر میکنه و تحویل پلیس میده و ما طبق معمول قدیما تصورمون اینه که دیگه میستریو را در این شماره نخواهیم دید . اما ناگهان پس از اتمام داستان و در بخش ضمیمه بار دیگر میستریو را میبینیم که واقعا جای تعجب داره.
یعنی به سرعت میبینیم که میستریو در دادگاه حاضر شده. او سرگذشت خودش رو بازگو میکنه . درستش هم همینه چون میستریو همیشه یک نمایش دهنده قهار بوده و دوست داره خودش خودش رو معرفی کنه.
اما ناگهان وکیل او از راه میرسه (در حالی که خود میستریو ازش بیخبره!). او «جنیس لینکلن» نام داره که قبلا در هویت خبیث معروف «بیتل» هم دیده شده. بعد با خبر میشیم که یک نفر خرپول هزینه این وکیل رو تقبل کرده تا وکیل میستریو باشه.
اما درست قبل از این که جنیس بتونه در دادگاه صحبت کنه ناگهان همه جا پر از حشره و موچودات چندش آور میشه.
تا اینکه به زودی خبیث اصلی که پشت سر این قضایا است از راه میرسه:
او را قبلا ندیده ایم و ظاهر و قدرت های منحصر به فردی هم داره .ما اسمی هم از این خبیث جدید نداریم ولی داستان یک سری سرنخ بهمون میده. اولا این که با میستریو ارتباط داره. میستریو هم خیلی ازش حساب میبره. البته این رو هم بگم که میستریوی این داستان همون میستریوی اریجینال هستش که اسمش «کوئینتین بک» است. او در سال 1999 و در شماره 7 از کمیک "بی باک" خودکشی کرد ولی بعدش به طور مرموزی دوباره برگشت (تو مدتی که نبود یک نفر دیگه در کمیک های مارول میستریو شده بود که اسمش بود «فرانسیس کلام»).
(استاد ترابی قبلا در این مقاله توضیحاتی راجع به خودکشی کوئینتین بک داده بودند). در هر حال این خبیث جدید که صورتش هم باند پیچی داره و میتونه حشرات و آفت هایی مثل موش رو کنترل کنه، ادعا میکنه که کسی بوده که کوئینتین را به زندگی برگردانده و از جهنم خارجش کرده. یکی دو جا هم اشاره میشه دستیارانش میستریو رو شکنجه داده اند (در جهنم؟). بنابراین نتیجه میگیریم که یک سری قدرت های زنده کردن مردگان هم داره. ضمن این که بعد از اتمام صحبت هایش همه چیز دوباره در دادگاه به وضعیت قبل خودش برمیگرده. پس ایشون قدرت ایجاد توهم هم داره.
این خبیث چندش آور در ضمن میگه که پول این خانم وکیل رو خودش داده.
اما از همه جالب تر اینه که ایشون میدونه پیتر پارکر همون مرد عنکبوتیه و میگه پیتر رو از خودش هم بهتر میشناسه و تمام رازهایش رو میدونه:
این خبیث مرموز به صراحت از اسم پیتر استفاده میکنه . پس آیا هویت مخفی اسپایدرمن رو به میستریو گفته؟ البته من در این مقاله گفته بودم که احتمال این که میستریو از هویت مخفی اسپایدرمن خبر داشته باشه هست.
خب پس تا اینجا نتیجه گرفتیم که این شرور جدید از تمام جزئیات زندگی پیتر پارکر باخبره و یه جورایی هم با دنیای مردگان و آخرت و ... نیز در ارتباطه. در دنیای کمیک ما «مفیستو» رو داریم که میتونه مردگان را زنده کنه و حاکم دنیای آخرت است و البته حتما میدونید که همین مفیستو بود که ازدواج پیتر و مری جین را در داستان منفور One More Day بر هم زد (این مقاله رو بخونید).
و البته از یاد نبریم که الان مدتیه مدام داره اشاراتی به مفیستو و قضیه One More Day در کمیک های مرد عنکبوتی میشه . حتی در ابتدای همین شماره 1 هم دیدیم که پیتر خوابی رو میبینه که مربوط میشد به دورانی که با مری جین ازدواج کرده بود. در انتها هم که دوباره با مری جین میشه. (مری جین کلا عوض شده. یعنی عین سابق شده. او دیگه مثل این چند سال قبل مدام به پیتر نمیگه که "من نمیتونستم تحمل کنم تو مرد عنکبوتی هستی" و ... او الان میگه "ما همیشه تو این قضیه با هم بودیم"! و این همون مری جین دوست داشتنی سابقه).
بنابراین «نیک اسپنسر» (نویسنده جدید کمیک های اسپایدرمن شگفت انگیز) قراره احتمال خیلی زیاد به قضیه مفیستو و ازدواج پیتر و مری جین در شماره های بعدی اشاره کنه. و من حس میکنم این شرور جدید و نیرومند یه جورایی با تمام این قضایا در ارتباط است!
و اما در شماره 23 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز (اینجا ترجمه شده)، اسپایدرمن را دیدیم که پس از کلی مشقت و بدبختی از رویداد "شکار شده" خودش را خلاص کرد و سعی کرد هر چه سریع تر خودش را به خانه برسونه. چون وقتی داشت با پسر کریون مبارزه میکرد رویایی دید که خبر از آینده میداد و مری جین در آن کشته شده بود. ولی پیتر وقتی به خانه رسید مری جین را صحیح و سالم یافت. اینجا بود که سرنخ مهمی دریافت کردیم چون این خبیث مرموز مدتی بود که مری جین را زیر نظر گرفته بود و فهمیدیم که اصلا قصد نداشته به مری جین آسیبی برسونه و فقط میخواسته ازش حمایت کنه!
و اما مهم ترین سرنخ ها در شماره 24 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز به ما داده شد. در این شماره میستریو را دیدیم که در تیمارستان "راون کرافت" داره با یک روانپزشک صحبت میکنه. این روانپزشک اصرار داره که میستریو اصلا نمرده بوده و به جهنم هم نرفته بوده و این خبیث شیطانی هم تو ذهنش به وجود اومده. ولی میستریو اصرار داره این خبیث مرموز وجود داره و حتی حاضر نیست که اسمش رو بر زبان بیاره. اما راستش وقتی ما هم کم کم داشتیم به قضیه شک میکردیم که ناگهان سر و کله ش پیدا شد ! او به میستریو گفت که ازش نا امید شده . اینم بهش گفت که میدونه از نگه داشتن میتونه چقدر سخت باشه. بعد به میستریو گفت عیبی نداره. میتونه اسمش رو به زبان بیاره. او هم خیلی آروم یه چیزی بهش گفت . ولی خبیث مرموز ما عصبانی تر شد و با بی رحمی میستریو را کشت!
بعدش فهمیدیم که پیتر پارکر داشته همه ماجرا را به صورت کابوس تماشا میکرده. پس آقا خبیث مرموزه رو به پیتر میکنه و باز هم تاکید میکنه که یک خبیث کلیشه ای نیست و دوست نداره آدم ها رو اینجوری بکشه:
و بعدش گفت که قبل از اینکه پیتر یه لقب مسخره بهش بده خودش میخواد یک لقب و اسم برای خودش بگذاره: کیندِرِد (Kindred)!
خب حالا با توجه به تمام سرنخ ها گزینه ها را بررسی میکنیم:
1- کیندرد باید مذکر باشد چون در تبلیغات مارول از ضمیر He برایش استفاده میشود.
2- کیندرد زندانی جهنم است که تونسته به درجات بالایی دست پیدا کنه. پس کسیه که قبلا مرده. یعنی قبل از مرگ میستریو . مرگ میستریو هم که سال 1999 بود (او خودکشی کرد). پس باید قبل از سال 1999 مرده باشه. اون بانداژ روی صورتش مهمه. چون معلومه صورتش برای ما آشناست که دارند پنهانش میکنند.
3- کیندرد به میستریو میگه که "میدونم راز نگه داشتن چقدر سخته" . این اصرار به کلمه راز نشون میده ایشون که از رازی از پیتر باخبره و این راز میتونه تاثیر بسیار مخربی روی پیتر پارکر بگذاره.
4- کیندرد میخواد پیتر پارکر با حقیقت کاری که کرده مواجه بشه (احتمالا از یک عمل ناشایست پیتر باخبره).
5- کیندرد میگه: "وقتی منو بشناسی فقط من میمونم و خودت، درست همون جوری که همیشه باید میبود". این جمله نشون میده که او شخصی هستش که خیلی برای پیتر مهمه.
کلمه کیندرد در زبان انگلیسی به معنی "قوم و خویش" است . البته به معنای کسی که اونقدر عزیزه که مثل فامیل آدم میمونه هم هست.
حالا با توجه به این موارد من میخوام نتیجه گیری کنم که کیندرد ممکنه کی باشه!
- عمو بن (احتمال: 50 درصد). بعیده نیک اسپنسر بخواد با چنین گزینه ای گند بزنه به run خودش. ضمن اینکه اسپنسر ثابت کرده به تاریخچه مرد عنکبوتی و نظر هواداران اهمیت زیادی میده. ولی اینم بگم که تا به حال کیندرد خیلی به کلمه مسئولیت پذیری اشاره کرده. و مسئولیت پذیری همیشه شاخصه عمو بن بوده و ...
- ریچارد پارکر (احتمال: 20 درصد). پدر پیتر پارکر؟ آخه چرا باید او از پسرش اینقدر متنفر باشه؟
- بن رایلی (احتمال: 10 درصد). کلون پیتر پارکر به تازگی در قالب شغال برگشت و در رویداد "قیامت عنکبوتی" دیدیم که مثل یک قهرمان از مرگ خودش استقبال کرد. بعیده او باشه. چون اولا تازه دوباره مرده و به تازگی ازش استفاده شده و ضمن اینکه این تم بهش نمیخوره.
- یک کلون جدید (30 درصد). احتمالش هست ولی ضدحاله اگه کسی باشه تا به حال ندیده ایم. بعیده خود اسپنسر بخواد همچین کاری بکنه. او نمیاد اینهمه روی کیندرد مانور بده و بعدش هم کسی زیر اون بانداژ باشه که خواننده ها ندیدن.
- اسپایدر ساید (35 درصد). یکی از کلون های پیتر پارکره (این مقاله رو بخونید). قبل از سال 1999 مرده و شیفتگی خاصی هم نسبت به پیتر داشته. ولی شخصیت مهمی نبوده اصلا. چرا باید کسی بخواد دوباره از این شخصیت استفاده کنه؟
- یک پیتر پارکر از دنیایی موازی (احتمال : 50 درصد). احتمالش هست. ولی نویسنده کیندرد رو جوری جلوه داده که انگار از دنیای خودمان است و قبلا دیده بودیمش.
- فلش تامپسون (احتمال: 5 درصد). خیلی بعیده. ضمن اینکه تازه در شماره 800 مرد عنکبوتی شگفت انگیز مُرد و دلیلی هم برای تنفر از پیتر نداره.
- نِد لیدز (احتمال: 1.5 درصد). احتمالش خیلی ضعیفه. ضمن اینکه به تازگی کلونش رو در داستان های مرد عنکبوتی دیدیم .
ولی حالا میخوام گزینه خودم رو بهتون بگم!
به نظر من کیندرد کسی نیست جز «هری آزبورن»!!! بله درست شنیدید هری آزبورن!
دلایلم رو میگم: اولا او رفیق صمیمی پیتر است که مثل برادرش بود. پس میتونه قوم و خویش محسوب بشه. دوما کسیه که میدونه چطور باید با یه راز زندگی کرد (به همین دلیله که میگم همش روی این قضیه با میستریو تکیه میکرد). او قبل از سال 1999 مرد.
ضمن اینکه در داستان مرگ هری خواندیم که مدام به مری جین میگفت هیچ وقت اجازه نخواهد داد آسیبی بهش برسه (درست مثل همونی که بالا گفتم خبیث مرموز ما ادعا میکنه میخواد از مری جین محافظت کنه):
ولی لابد از خودتون میپرسید که "هری که الان زنده است"! درسته. ولی باید از خودمون بپرسیم که او چطور زنده شد؟ اولش بدون هیچ توضیحی بعد از داستان One More Day برگشت . بعدش فهمیدیم که هری اصلا نمرده بوده (!) و حتی نورمن به کمک میستریو تونسته گزارشات کالبدشکافی جعلی درست کنه و همین طور یک بدل ژنتیکی از هری درست کرده تا در قبر بزاره. ! (این مقاله را بخوانید).
پس میبینید که باز دوباره پای میستریو اومد وسط! و حالا همه قطعات پازل ما داره تکمیل میشه! One More Day، مفیستو، مری جین و میستریو ! و من میخوام بگم هری واقعا مرده بوده واصلا زنده نشده و بازگشت او بلافاصله بعد از One More day زیر سر مفیستو و میستریو بوده. پس این اقای کیندرد همون هری اصلیه که هنوزم توی جهنم باقی مونده و تونسته در اونجا ارتقا پیدا کنه و به یک شیطان رده بالا تبدیل بشه.
خودم حدس میزنم دلیل این همه تنفر هری از پیتر میتونه این باشه که چرا در One More Day برای نجات زن عمو می با مفیستو معامله کرد و ازدواجش رو با مری جین بهم زد. از میستریو هم متنفره چون گزارشات جعلی درست کرده تا همه فکر کنند زنده شده.
و اما میرسیم به سرنخ یا بهتره بگم مدرک نهایی! فکر میکنم وقتی میستریو آرام و نجواکنان به خبیث مرموز ما اسمش رو میگه اگه پانلش رو بزرگ کنیم و وضوحش رو بیشتر کنیم، اسم هری آزبورن رو میشه دید! خودتون ببینید:
و البته اینا همش حدس و تئوری هستش و ممکنه من اشتباه کرده باشم!
و حالا .... نظر شما چیست؟!
سونیا ساداتی فر
All rights reserved © Spidey.ir 2019
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
10 حقیقتی که در کمیکهای «مردعنکبوتی شگفتانگیز» به نویسندگی نیک اسپنسر فاش شد!
شماره 1 از سری جدید کمیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد (همون 802 سابق!)
شماره 24 از سری جدید کامیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد (همون 825 سابق!)
10 حقیقتی که باید دربارهٔ «کیندرد» (KINDRED)، خبیث جدید کمیکبوکهای اسپایدرمن، بدانید
باز هم پیش بینی نویسنده سایت SPIDEY.IR درست درآمد!
نویسنده و طراح جدید کمیک بوک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز مشخص شدند
هری آزبورن چطور زنده شد؟
همه چيز درباره پدر و مادر «پیتر پاركر»!
مرگ "هری آزبورن" ترجمه شد ! + لینک دانلود
معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی – قسمت دوم
معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی – قسمت سوم
زندگی، مرگ و بازگشت بن رایلی
"سرگذشت كلون" – قسمت سوم: معرفی كلون های اسپایدرمن!
دیدگاهها
در مورد این ویلن مرموز، هیچ حدسی نمیشه زد.
منظور میستریو از "راز ها" چیه؟! بجز هویت مخفی، دیگه چه رازی میمونه که به درد این ویلن مرموز بخوره؟!
منظور این جناب ویلن (!) از "قبلا" چیه؟! یعنی بعد از بیرون آوردن میستریو از جهنم، دیگه ازش خواسته چه کارهایی بکنه؟!
و اینکه از کجا هویت مخفی پیتر (و بقیه اسرار او) رو میدونه؟!
این "مقدمه چینی" که ازش حرف میزد چی بود؟! همون "تهاجم موجودات فضایی"؟ اگر این موجودات فضایی تمام قهرمانان رو شکست میدادن، مگه چه اتفاقی میافتاد؟ چه نفعی بهحال این ویلن داشت؟!
احتمالا تمامی این سوالها، قراره توی یک داستان تمامعیار با یک پیچش داستانی بینظیر، پاسخ داده بشه.
اما چند وقت دیگه Spider-Geddon منتشر میشه و تا چند وقتی عناوین مرتبط با اسپایدرمن رو درگیر میکنه.
برای همین، ممکنه که این آقا به مفیستو و OMD مرتبط نباشه و ربطی داشته باشه به خاندان "وارثان"...!
ولی هنوز که هیچچیز درمورد این ویلن جدید نمیدونیم.
پس باید صبر کرد و دید. من که مطمئنم آقای اسپنسر داستان نا امید کنندهای نمینویسه.
این خبیث جدید واقعا با شکلی ناگهانی و بدون اطلاع قبلی ظاهر شد که به نظرم مخاطب رو شگفت زده کرد و در همون اول هم نشون داد که قدرت زیادی داره و میتونه خیلی دردسرهایی برای اسپایدرمن/پیتر درست کنه و چالش های جدید هم توی کمیک ها نیاز بود ؛ امیدوارم آقای اسپنسر همین طور که شروع کرد ادامه بده
داستان منفور One More Day.
مقاله مثل همه پیشبینی های قبل فوق العاده بود و به صورت کامل این موضوع رو بررسی کرد و البته حرفی برای گفتن باقی نذاشت
تو داستان مرگ میستریو، میبینیم که کوئینتن بک سرطان گرفته و چیزی به پایان عمرش باقی نمونده.
پس میخواد به عنوان آخرین حرکت، دردویل رو کاملا مجنون و دیوانه کنه و با ذهنش بازی کنه.
وقتی هم که توی اینکار ناکام میمونه، چون دیگه انگیزهای برای زندگی نداره، خودکشی میکنه.
توی Ends of the Earth هم دکتر اختاپوس در حال مرگ، با کمک متحدانش میخواد که زمین و زمان رو نابود و دنیا رو تصرف کنه.
(هر دو هم بهعنوان عمل آخر، به نوعی بزرگترین هدف طول زندگیشون رو میخوان انجام بدن)
یعنی این ایده که "حالا که ویلن چیزی واسه از دست دادن نداره، میخواد آخرین عمل شریرانهش رو انجام بده" بنظرم خیلی جذابه.
البته این شبیه اون ابرشرور چندش نیست که توی مقاله ی چندش آور ترین ویلن ها بود؟(همونی که میتونست سوسک و اینا رو کنترل کنه.)
نظر شما چیه؟
پ.ن:ببخشید اسم طرف رو یادم رفته.
هیچ سایتی رو ندیدم که اینقدر سریع و خوشگل هر اتفاق مهمی که تو دنیای کمیک میفته بهش بپردازه
دست همتون درد نکنه
این خبیث جدید هم عالیه
مرسی از همه
شما فعلا از همین شماره 1 سری جدید که نیک اسپنسر مینویسه بخونی خوبه
همه چیز رو هم متوجه میشی
به نظر من احتمال درست بودن تئوری شما بالاست ، ارتباط دیالوگ های کیندرد با هری و عشقی که هری نسبت به مری جین داشت و نمیخواست بهش آسیبی بزنه نشون دهنده ی این هست که ممکنه کیندرد خود هری باشه ، اما من یکم گیج شدم ! مگه هری از مرگ برنگشت پس چجوری ممکنه از دنیای مردگان اومده باشه ؟ و بعدی اینکه چرا باید از معامله ی مرد عنکبوتی و مفیستو ناراحت باشه ؟ در حالی که بعد از اون معامله میتونست امجی رو به تصاحب خودش دربیاره (( از اونجایی که عاشقش بود )) ! خیلی سوالات دیگه تو ذهنم هست امیدوارم اسپنسر دلایل قانع کننده ای براشون داشته باشه ...
منظور خانم ساداتی فر اینه که هری اصلا از دنیای مردگان برنگشته! و میستریو بازگشتش رو جعل کرده !
همچنین هری حق داره ناراحت باشه که پیتر به خاطر زن عمو می ازدواجش رو با مری جین فدا کرده
چون پیتر در واقع در one more day با مفیستو معامله کرد
جان زن عمو نجات پیدا کنه در ازای بر هم خوردن ازدواج پیتر و مری جین
خیلی ممنون بابت پاسختون استاد ، ولی خب چرا مستریو ازش میترسید ؟ مگه هری باهاش چیکار کرده ؟
مرسی استاد
همین الان انجامش میدم
تو جهنم مسئول شکنجهاش بوده، همونطور که گفتن این خبیث جدیده که احتمالا هریه، از مدارج بالا مرتبه مفیستو بوده و میستریو رو شکنجه می کرده و به خاطر همینه که ازش می ترسیده
تئوری جالبیه و از چند لحاظ میشه تایید و از چند لحاظ دیگه میشه ردش کرد.
ببینید در شماره 7 این سری دیدیم این جناب Kindred! با کینگ پین آشنایی کامل داره و قبلا کمکش کرده و حتی کینگ پینی که شیطونو درس میده! مثل سگ از این یارو میترسه و حتی به زانوش می افته!
حالا آیا به نظرتون هری میتونه پشت این قضیه باشه!کینگ پین جلو نورمن با اون دبدبه و کبکبش سر خم نمی کنه چه برسه به هری!
بعد تازه هری چگونه این قدرت کنترل حشرات و آفات و یا ایجاد توهم رو به دست آورده!
این شماره به نظرم خیلی جالب بود ولی یه گله گی داشتم اینکه که خبیث پر پتانسیلی همچون میستریو باید اینطور کشته بشه!من هنوز شمارۀ بعد رو نخوندم و دعا می کنم همه این ها رویایی از جناب Kindred باشه!(البته مرگ تو دنیای کمیک چیز عادی هستش!)
بعد یه سوال داشتم:به نظرتون منظور Kindred از جملۀ "ما همه سقوط میکنیم" چی بود؟
بعد هم اگه هری آزبورن هنوز مرده و شکنجه گر جهنم باشه،پس این هری که بعد از قضیه OMD زنده شد و رئیس بخش نیویورک صنایع پارکر بود و تو داستان شکست جانانه علیه پدرش جنگید و بعدش هم دوباره با لیز آلن ازدواج کرد،کیه؟کلون؟!! !!روبات؟!اسکرال !!!!
بنظرم فعلاً بین این گزینهها، گزینهٔ هری منطقیتر از بقیهست. اما به چند دلیل فمر نمیکنم که درست باشه (البته کاملاً ممکن هست، ولی به نظرم منطقی نیست):
+ اول اینکه هری آزبورن معمولاً به عنوان انسان ضعیفالنفس و سست ارادهای دیده شده توی کمیکها. (واسهٔ همین هم هست که نورمن آزبورن همیشه حسرت داشتن پسری مثل پیتر رو میخورد.) پس این تغییر ناگهانی شخصیتش باید یه جوری توجیه بشه که بنظر من چیز خوبی از آب در نمیآد. یعنی باید قبول کنیم که هری در وهلهٔ اول به جهنم رفته، تونسته یه جوری از اونجا برگرده، تونسته کنترل اونجا رو به دست بگیره و به همچین ویلن (ظاهراً) قدرتمند و کاریزماتیکی تبدیل بشه
+ دوم اینکه بنظرم انگیزهٔ چنین خباثت همهجانبهای رو نداره هری. یعنی OMD و بر هم خوردن ازدواج پیتر و امجی بنظر من نمیتونه مجاب به اینهمه تغییرش کنه. حتی توسریهایی که پدرش بهش زده هم بنظر من نمیتونه براش انقدر motivator قویای باشه، با توجه به شخصیتی که تا الان از هری دیدیم. و اینکه هری الان خودش ۲ تا بچه داره و شخصیتش خیلی پختهتر شده؛ پس بنظرم تا الان قید امجی رو هم زده!
+ و سوم اینکه هری بعد از اینکه تبدیل به گرین گابلین شد و ظاهراً مُرد، یه فداکاری بزرگی کرد و یه پایان خوش برای خودش رقم زد. در واقع آرک "رستگاری" خودش رو طی کرد و در لحظهٔ مرگ (؟!) هیچ کینهای از پیتر نداشت. پس باز هم باید توی جهنم در تفکراتش یه تغییر درجهٔ ناگهانی رخ داده باشه.
پس اگر اسپنسر بخواد چنین کاری بکنه، باید دلایل قانعکنندهای برای این تغییر شخصیت هری ارائه کنه. (که کار سادهای نیست اصلاً).
در هر حال به زودی هری رو در دنیای کمیکهای اسپایدی می بینیم (حتی اگه اسپنسر به این زودیها نخواد قضیه رو توضیح بده، ناسلامتی پسرش نورمی هنوز مقداری از سیمبیوت کارنیج در بدنش باقی مانده و رویداد Absolute Carnage هم که داره شروع میشه...)
بازم مرسی از خانم ساداتیفر بابت این تئوری و تحلیل معرکه!
هیچوقت یادم نمیره برای کمیک توطئه کلونی، خانم ساداتی فر نوشتن که یکی از کلونهای پیتر شغاله
اکثرا هم مخالفت کردن (از جمله خودم) و گفتن بابا کلونهای پیتر که همه درست کارن، اونا کجا و این کجا
اما با این تئوری بازم یه مشکل دیگه دارم (از شانس ما همین فردا اعلام میشه هریه) اونم اینه که اصرار نویسنده 100% این شخص یکبار مرده و از جهنم امده (توی مقاله هم اشاره شده)
اما براساس فرضیه شما که میگید هریه، همونطور که توی مقاله نوشته شده هری اصلا نمرده و مرگش جعل شده بوده
پس چطوری میتونه توی جهنم میستریو رو شکنجه داده باشه؟
شاید بشه گفت به وسیله قدرت توهمی که داره کاری کرده که میستریو فکر کنه مرده (اول اینکه برای چی باید اینکارو بکنه؟ دو هم اینکه شاید توی همین شماره 24 هم اشاره نویسنده به همین قضیه بوده) یا شاید هری نبوده و داره از این قضیه استفاده میکنه
بعد اینکه اگه دقت کرده باشید هری الان مدتیه توی کمیکا غایبه (شاید اشتباه بکنم) و بعید نیست اسپنسر بخواد با غایب نشوندن هری هوادارارو از این قضیه دور کنه
حالا اینو به این دلیل گفتم چون تو شماره یک مرد عنکبوتی همسایه مهربون محله شما زن عمو می دچار بیماری سرطان شده و دارن باز ما رو به اون نقطه از داستان میبرن که تم داستان OMD بود (تا اونو راس و ریز کنن ).
بنظرم اتفاقا همین موضوع باعث شده تا پای این ویلن به این معرکه باز بشه و ادعا کنه که از مری جین مراقبت میکنه.
ولی تا جایی که من یادم میاد هیچ کس تو معامله با مفستیو خیر ندیده و آخرش ختم به خیر نشده. ولی تو OMD پیتر به اون چیزی که میخواست رسید یعنی زنده موندن زن عمو می.
بنظر هری آزبورن میاد.
مبین جان!
متن رو دوباره بخون
گفته که هری قطعا مرده ولی زنده شدنش جعلی بوده
پس اون هری که با لیز بود و چند تا بچه داشت کی بود ؟ اگه هری هنوز تو جهنمه پس این یکی چه کسی میتونه باشه ؟ این قضیه اش یخورده گیج کننده شده ، باید موند و دید که اگه هری همون کیندرد باشه ، اسپنسر چه دلایلی برای توجیه اون داره...
خب آقا دعام مستجاب شد.
هشدار اسپویل
.
.
.
آقا زدم هشدار اسپویل،اگه دیدی و اسپویل شدی،تقصیر خودته
.
.
.
.
.
هشدار آخر
.
.
.
.
آقا توی شمارۀ بعدی می بینیم میستریو بازم مرگشو جعل کرده و با Kindred همکاری میکنه پس میستریو الان زنده است
آقای ترابی بی زحمت توی مقالۀ"10 چیزی که دربارۀ میستریو نمیدانید" توی قسمت 7 خط آخر که نوشته میستریو اکنون مرده تلقی میشود رو حذف کنید.
این منو خیلی یاد اون خط داستانی Mister Oz توی سری Rebirth سوپرمن میندازه! (اسم داستانش The Oz Effect بود اگه اشتباه نکنم)
همونی که توش معلوم میشه ویلن جدید و مرموز دنیای دیسی که انگار یه علاقهٔ خاصی به زندگی سوپرمن هم داره، همون Jor-El یا پدر کریپتونی سوپرمن بوده که خبیث شده!
(توهین بود اون داستان به هواداران سوپرمن. مصداق بارز دستدرازی به تاریخچهٔ یه شخصیت!)
به قول خانم ساداتیفر، اسپنسر بعیده با اینکار کند بزنه به این run واقعاً خوبش تا الان.
دوباره خراب کردم که
1:وقتی همه بمیرن کی باقی میمونه:خود آدم فقط
2:کی بیشتر از همه ام جی رو دوست داره : پیتر!
3:دومین قوم وخویش پیتر کیه؟خودش
و حالا قضیه(البته از نظر من): بنظرم توی آینده پیتر مرتکب اشتباهی میشه که ام جی میمیره وبعدش خودکشی میکنه ولی به گذشته توی جهنم میره و با مفیستو قراداد میبنده که میخواد به دنیا برگرده ولی باید تا اون زمان مسئول شکنجه مفیستو با شه حالا هم برگشته تا پیتر رو بکشه تا ام جی نمیره
خب اگه پیترو بکشه خودش هم مرده حساب میشه و یعنی خودشم میمیره(یه حالت عجیبی داره)
برای مثال می تونه برادر پیتر باشه چون فکر کنم تازگی ها پیتر تو دنیای کمیک یه خواهر هم داشته و دوم اینکه احتمال اینکه کیندرد از اینده بیاد هم بالاست برای مثال می تونه حتی بچه پیتر باشه که پیترو برای مرگ مادرش مقصر می دونه ولی من خیلی دوست دارم شخصیتی باشه که از اینده اومده ولی احتمال اینکه هری هم باسه زیاده و اگه یکی اطلاعات کافی داره میشه توضیح بده که اون هری که با لیز ازدواج کرده کی بوده؟ 4
واینکه احتمال اینکه کلون باشه هم خیلی کمه چون تازگی به کلون های پیتر اشاره شده و ارک داستانی هم دربارشون نوشته شده
عه؟ نه بابا!
به نظرتون این جریانات به اون اتفاقایی که تو اون مقاله (در مورد از بین رفتن تاثیرات کمیک on more day) گفتید، ربط داره؟
در ضمن مقاله ی خیلی خوبی بود!
1- اولین و کم امکان ترینش گوین استیسیه که امکانی که مارول بخواد خبیثش کنه مخصوصا با محبوبیتی که داره کمه ولی نفرتش به نورمن و علاقش به مری جین چون مثل خودش دوست دختر پیتره رو میشه توجیح کرد ولی بازم امکانش کمه .
2-دومی بچه پیتر و مری جینه .
میدونیم که بچه پیتر و مری جین ناپدید شد و معلوم نشد مردش یا نه ولی صد در صد تقصیر نورمنه . ممکنه این بچه رو نورمن به مفیستو داده باشه و به همین خاطر قدرت و بزرگ شدنش توجیح بشه و چون پدر با زنده نگه داشتن نورمن اینکارو کرده نفرتش توجیح پذیره بازم احتمالش کمه
3- رابطه پیتر و مری جینه .
رابطه اینا توسط مفیستو به هم ریخنه شد و خاطراتش نابود شد. ممکنه به خاطر همین ها این ها شخصیت و هوش پیدا کرده باشند و به خاطر این تصمیم پیتر ازش متنفر شده باشند . و اینکه پتر عمه می رو به مری جین ترجیح داده .
باز هم هر 3 احتمالات فوق اعاده بعیدی هستن ولی از نظرات دیگه متفاوت تر و جالب ترن D: ^-^
بنده واقعا با گزینه ی هری آزبورن برای هویت کیندرد موافقم و کاملا قانع شدم .میخوام یک تئوری از خودم بدم که ممکنه خیلی از اساتید و کاربران با هاش مخالف باشن و بعضی هاتون ممکنه قانع بشید .خب شما توی مقالتون چند تا سرنخ گفتید منم شخص مورد نظرم رو با ای سرنخ ها تطبیق دادم . این از اون سرنخ ها :
۱) کیندرد باید مرد باشه چون از ضمیر he توی تبلیغات مارول براش استفاده میشه
۲) کسیه که قبل از سال ۱۹۹۹ که میستریو مرده ، کشته شده و به جهنم رفته و در اون جا به درجات بالایی رسیده
۳) کیندرد از رازی از پیتر با خبره که میتونه تاثیرات مخربی توی پیتر داشته باشه .
۴) کیندرد از یه عمل ناشایست پیتر با خبره که میخواد پیتر با حقیقت کاری که کرده رو به رو بشه
۵) اون شخصی هست که برا پیتر خیلی مهمه
۶) معنی کلمه ی کیندرد که در زبان انگلیسی به معنای قوم و خویش و کسی که برای آدم عزیزه هست .
هشدار اسپویل کمیک مرگ جین دی ولف ( The Spectacular Spider-Man : Death of the Jean Dewolf )
.
.
.
.
.
.
خب گزینه ی بنده کسی نیست جز « جرالد ( جری ) چابلونسکی » !!!!
صبر کن ببینم ... این دیگه کیه ؟
نمی شناسید ؟ ... حق دارید نشناسید ... چون این شخصیت خلاف کار و مواد فروش (!) فقط در چند صفحه از شماره ۳ کمیک مرد عنکبوتی : مرگ جین دی ولف ( The Spectacular Spider-Man : Death of the Jean Dewolf ) دیده شد و اصلا شخصیت مهمی نشان نداده شد . ( البته اگه اشتباه نکنم )
حالا گزینه ی خودم رو تطبیق میدم با سرنخ ها :
۱) جرالد شخصیت مذکری ئه و ضمیر he برای خطاب کردنش به کار میاد
۲) اگه اشتباه نکنم آخرین کمیکی که جرالد توش حضور داشت ، همین مرگ جین دی ولف بود ( البته به احتمال زیاد اشتباه میکنم ) که در سال ۱۹۹۰ منتشر شد ، یعنی ۹ سال قبل تر ! در این کمیک مرد عنکبوتی برای پیدا کردن سرنخی از قاتلی به نام سین- ایتر جرالد رو تو وضعیت سختی قرار میده . خودتون کمیک رو اگه خونده باشید متوجه منظورم میشید . پس ممکنه زیر اون همه فشار اعتراف دست به خودکشی بزنه و یا توسط پلیس اعدام بشه و به جهنم بره به هر دلیلی که شاید بعد از فاش شدن هویت کیندرد مشخص بشه ، در جهنم به درجات بالایی دست پیدا کنه ! در هر صورت مرگش قبل از سال ۱۹۹۹ رقم میخوره .( اگه اشتباه نکنم چون من تو هیچ کمیکی بعد از این کمیک اثری از جری ندیدم !)
۳) تو همین کمیک مرد عنکبوتی انقدر با جری گرم میگیره و صمیمی میشه و حتی به جری میگه ما با هم رفیق هستیم ! این صمیمیت باعث میشه خواننده فکر کنه که جری از هویت پیتر خبر داره و اونا اینطوری با هم گپ میزنن و پیتر حتی خونه ی اونو میدونه . و ممکنه این راز هویت مخفی پیتر رو فاش کنه و پیتر رو به دردسر بندازه .
۴) پیتر توی اون کمیک ( از روی تاثیرات مخرب سیمبیوت بوده یا عصبانیت به خاطر مرگی جینو نمیدونم ! ) به راحتی جری رو توی فشار قرار میده و کاری میکنه که مجبور میشه بره و به پلیس درباره ی خلاف هاش اعتراف کنه . کاری که حتی دردویل/ مت مورداک هم باهاش مخالفت میکنه که در صفحه ۱۸ شماره ۳ از همین کمیک قابل مشاهده هست . پس جری میخواد پیتر بدونه که باهاش چیکار کرده و چه بلایی سرش آورده و زندگیشو نابود کرده و با عواقب کارش رو به رو بشه .
۵) اگه دیالوگ هایی که در ص ۱۲ از شماره ۳ همین کمیک نوشته شده رو بخونید ، متوجه میشید که پیتر یه جورایی غیر مستقیم به جری میگه که براش مهمه . که البته فک کنم الکی گفته و جری گول خورده .
۶) و اما سرنخ شماره شش که مثل خانم ساداتی فر مدرک نهاییمه ! دیالوگی که پیتر میگه ! ( در ص ۱۲ از شماره ۳ همین کمیک ) :
...
_
اسپایدی : ولی شاید حرصشونو سر دوستام یعنی امثال تو خالی کنن !
جری : من ؟
_ آره دیگه یکی مثل تو ! مگه ما با هم رفیق نیستیم ؟مگه همین الان تو خونت نبودم و با دختر دوست داشتنیت آشنا نشدم ؟ ما الان رفیقیم ! قوم و خویش هستیم !
...
دیدید ؟ پیتر مستقیم اعتراف کرد که جری قوم و خویششه ! ولی اگه بخوایم غیر مستقیم و یا مفهومی بهش نگاه کنیم ، بازم درسته ! یعمی کیندرد یعنی قوم و خویش و کسی که مثل قوم و خویش آدم می مونه ! که صمیمیتی که توی همین دیالوگ ها رد و بدل میشه از عزیز بودن جری کاملا مطمئن میشیم . چیزی که در بالا و در شماره ۵ هم گفتم !
در هر حال جری یه شخصیت گمنام که هیشکی یادش نیست ، هستش و همونطوری که خانم ساداتی فر گفتن ، بعیده اسپنسر بخواد از همچین شخصیت گمنامی استفاده کنه ولی در هر حال قبلا در کمیک های اسپایدرمن دیده شده . یه دلیل دیگه هم اینه که اسپنسر تو کمیک های جدید سین-ایتر رو زنده کرد . خب هر کسی که مرگ جین دی ولف رو نخونده بعد از این کمیک میره سراغ مرگ جین دی ولف تا درباره ی سین-ایتر بیشتر بفهمه ( اتفاقی که واسه خودم افتاد ! ) بعدشم با جری روبه رو میشه و تئوری میده . اسپنسر یه جورایی سرنخ داده !
ولی در هر حال شما استادید و من کاربر ساده ای بیش نیستم که با اطلاعاتی که در برابر شما مورچه (!) هم نیست تئوری میدم و شما بهتر میدونید . حتما هری آزبورن محتمل تره . ولی خواستیم یه تئوری هم ما بگیم !
لطفا نظراتتون رو بهم بگید ( کاربران و اساتید )
ببخشید که مزاحم شدم .
روز شما خوش !
نظریه بسیار جالبی بود
خوشحالم میبینم شما اینقدر به شخصیت های کمیک های ترجمه شده سایت اهمیت میدهید
دست مریزاد
ولی خوب به نظرم محتمل نیست چون اونقدر این آرک کیندرد رو رویش مانور داده اند که حتما باید یک اسم بزرگ و دهن پر کن پشت هویت او باشه وگرنه هوادارا شاکی میشن
لطف دارید استاد !
کاملا درسته . بنده هم گفتم که شخصیت گمنامیه و طبیعتا هواداران استقبال نمیکنند . ولی خواستم بگم و نظر شما و دیگران رو بدونم .
از طرفی هم میگفت پیتر باید نتیجه گناه خودشو بده و تو لینکی که گذاشتم گفت که گناهان هنوز تو ذهن هستند پس احتمال داره کیندرد از اینده اومده باشه و بعدشم گفت ما هر دو زخم هایی دارم پس احتمالا پیتر قراره در اینده نزدبک یه اشتباهی کنه که به یکی از اشنا های نزدیکش اسیب بزنه ،شایدم برای همینه که کیندرد منتظره تا بعد از انجام اون گناه پیترو مجازات کنه البته فقط حدس میزنم
bit.ly/2ItntcL
واقعا کارتون درسته .........
سوال بزرگ هواداران بعد از فاش شدن هویت هری آزبورن اینه: اگر کیندرد هری آزبورن باشه، پس اون یکی هری کیه؟
به نظرم یا واقعا همون هریه که البته میتونه در غالب کیندرد تغییر قیافه بده که البته خیلی بعیده چون اگر اینطور بود باید زودتر از اینا برای مرد عنکبوتی دردسر درست میکرد، ولی اگر حدسم درست باشه، حتما دلایل محکمی پشتش خواهد بود.
حدس دیگری که الان بیشتریامون همین حدسو داریم اینه که کیندرد همون هریه که سال ها پیش مرده و اصلا بعد از وقایع One More Day زنده نشده. پس این بحث هم پیش میاره که اون هری تقلبیه، ولی خب اون که تمام هر چیزی که هری باید باشه رو هست.
پس فکر کنم باید یه احتمال دیگه هم دید:
جهنم خارج از زمان و مکانه، درسته؟
وقتی پیتر و مری جین پیش مفیستو رفتند که همین باعث از بین رفتن ازدواج بینشون شد، درواقع کلی از حوادث تغییراتی یافتند. شما میدونید اگر یک چیز در زمان تغییر کنه تمام چیزها رو میتونه تغییر بده. مرگ هری آزبورن هم به نوعی مربوط بود به جریانات مزدوج بودن مری جین و پیتر.
پس وقتی مفیستو ازدواج رو از بین میبره، چون بخشی از تاریخ از بین رفته یا گم شده یا فراموش شده، هری آزبورن زنده میمونه. جالبه میبینیم که دقیقا بعد از One More Day میفهمیم تمام این مدت زنده بوده.
ولی غافل از اینکه اون هری، هری ای هست که براثر تغییرات زمانی و مکانی سرنوشتش عوض شده، و در این بعد، هری زنده است. ولی هری اصلی در عالم مردگانه!!! چون همونطور که گفتم . . . جهنم خارج از زمان و مکانه!
ولی مفیستو که به همه چیز باید آگاه باشه، چرا متوجه این قضیه نشده؟ چون مثلا هری تبدیل به یک شیطان عالی رتبه شده بود و امکان بازگشتش وجود نداشت؟ شاید این دلیلش باشه، شایدهم نه.
ولی یه دلیل خوبش میتونه این باشه (که البته این دلیل بر تبدیل هری به کیندرد نیست) که به نظرم جریانات One More Day، چون باعث شده از دل این زمان و مکان تغییر یافته هری جدیدی بیرون بیاد، هری ای که مرده در جهنم ماندگار شده! و نتونسته به عالم اصلی برگرده! به همین خاطر از دست پیتر خیلی عصبانیه! و اینکه از دستش به خاطر یه چیز دیگه هم عصبانیه و اینه که چرا باعث شده یک هری تقلبی جای زندگیش رو بگیره؟!! و منتظر فرصتی مناسب برای ضربه زدن به پیتر بوده. ولی پیتر که اصلا روحشم از این چیزا خبر نداشته! پس چرا هری باید از دست پیترعصبانی باشه؟ شاید یه چیزی پشت این قضیه است که نیک اسپنسر برامون آماده کرده.
یه دلیل دیگه که هری میتونه از دست پیتر عصبانی باشه اینه که حتما قضایای One More Day باعث و بانی اتفاقات خیلی عواقب باری شدند که ما خبر نداریم.
ولی اینکه چرا به هر دلیلی کیندرد شده رو نمیتونم احتمال بدم چی میتونست باشه
کلا بحث تئوریم درباره وجود دوتا هری بود.
ولی اگر میخواید تئوری بدم یحتمل تئوری ناقصی خواهد بود و توش حفره خواهد بود. پس شما همون بیشتر به پاراگراف های قبلی توجه کنید تا حرف های بعدیم.
میدونیم هری که تا قبل از 2006 و حتی قبل از 1999 کیندرد بوده.
درضمن وقتی هری مرد، درواقع رستگار شد و با روانی تقریبا آرام مرد که دوستش و مری جین و پسرش زنده اند. پس چرا باید وارد جهنم میشده؟ بخاطر گناهان گذشته؟ با این حال که فهمید چه آدم بدی شده بوده و نحوه مرگش به نوعی رستگارش کرد، با این حال بازم گناهکاره؟ چطوری شده که یک روح تبدیل به یک شیطان جهنمی شده؟
یک دلیل هست که میدونم ممکنه مسخره و ناقص باشه و به قول معروف کلی توش حفره داستانی باشه (چون من درکل ذهنم به همون اینکه چرا دوتا هری هست میرسید)، ولی شاید توی داستان ها یه بخشیش به کار بره (اینکه کلش به کار بره بعیده چون نیک اسپنسر نویسنده کاربلدیه):
شاید همین قضیه One More Day هستش. و اینکه خودم گفتم جهنم خارج از زمان و مکانه. پس وقتی اون حوادث رخ داد، هری در جهنم ماندگار شد (بنا بر دلیلی که در چند پاراگراف قبل تر گفتم) و خودشو از دنیای خودش جدا کرد و همین باعث شد بشه Kindred! و شد یک شیطان! وقتی جهنم خارج از زمان و مکانه، پس کیندرد هم میتونسته در سال 1999 با میستریو مراوده داشته باشه!
ولی اینجوری بازم تعریفم از جهنم رو خراب میکنه چون اینطوری کیندرد شدن هری آزبورن به زمان و مکان مربوط میشه و این حالت رو به وجود میاره که این سرنوشت و آینده حتمی هری بوده که کیندرد بشه (و اینطوری انگار قضیه One More Day باید اتفاق میافتاده که هواداران را عصبانی میکنه) پس اگر این طور باشه، نباید از دست پیتر عصبانی باشه چون سرنوشتش بر این بوده که کیندرد بشه.
ولی قضیه کیندرد شدن هری به نظرم منطقی تر از این حرفاست.
درکل اون پاراگراف آخریه رو میتونید بگذرید خودم زیاد ازش راضی نیستم ولی بازهم هیچ چیز بعید نیست.
حرف آخر:
درهر صورت نویسنده نیک اسپنسر است که خودشو در Secret Empire به خوبی ثابت کرد و باتجربه است و نقشه های خودشو داره. همچنین دنیای کمیک غیرقابل پیش بینیه.
ممکنه تئوری ای (یا تئوری هایی) که دادم اشکالاتی داشته باشه یا خیلی تخیلی باشه ولی به نظرم یه جاهاییش با عقل میتونه جور در بیاد. ولی برای یه سری چیز ها هم چند احتمال دادم و نکته گفتم تا از جوانب دیگه هم ببینیم قضیه رو و یک تئوری تک بعدی نباشه.
این فقط میتونه یه زاویه دید خاص باشه و من معترف خواهم بود که حتما جوانب و یا نکات دیگری بوده که من توجه نکرده باشم. درهر صورت تئوریه و میتونه اشتباه باشه. حتی از بیخ و بن
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا