100 شخصیت برتر مارول – قسمت ششم

 100 شخصیت برتر مارول – قسمت ششم

مارول كامیكس به عنوان غول بزرگ صنعت كمیك بوك شخصیت های بسیار زیاد و جذابی دارد كه با اتكا به آنها توانسته صنعت سرگرمی سازی دنیا را فتح كند. در این سلسله مقالات به معرفی 100 شخصیت برتر این شركت میپردازیم.

 

25- استورم (Storm)

25- استورم (Storm)

نام واقعی: ارورو مونرو (Ororo Munroe)

خلق شده توسط:  لن وین، دیو كاكرام

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 1 از كمیك Giant-Size X-Men (می 1975)

قدرت و توانایی: میتواند تغییرات جوی و آب و هوایی ایجاد كند، میتواند پرواز كند.

«استورم» دختر یكی از شاهزاده های قبایل كشور كنیا در قاره آفریقا است كه آواره شد و  كودكی و جوانی خود را در قاهره و محله هارلم شهر نیویورك گذرانده است. در واقع وقتی بچه بود از سوی خلافكاران خیابانی مجبور شد تا از طریق سرقت كیف و پول رهگذران امرار معاش كند.  او یك میوتانت است و نیروهای فوق بشری خود را از جهش های ژنتیكی دریافت كرده. استورم از اعضای ثابت و قدیمی گروه مردان ایكس به حساب می آید (مردان ایكس گروهی مشكل از میوتانت ها هستند كه به دنبال صلح و برابری با نژاد بشر میباشند). استورم توانایی و مهارت ویژه ای هم در رهبری دارد و به همین دلیل چندین بار رهبر شاخه های مختلف گروه مردان ایكس بوده است (به طور مثال وقتی پس از قضایای "حماسه فونیكس سیاه"، «سایكلاپس» از ریاست گروه مردان ایكس كناره گیری كرد، استورم جایش را گرفت)  او حتی برای مدتی نسبتا كوتاه به گروه های "چهار شگفت انگیز" و "انتقام جویان" پیوسته. در مجموع استورم یكی از وفادارترین اعضای گروه X-men بوده و حتی وقتی نیروهایش را به طور مقطعی از دست داد این گروه را ترك نكرد. استورم با «تچالا» (ملقب به «پلنگ سیاه») ازدواج كرد و به همین دلیل ملكه كشور خیالی و آفریقایی "واكاندا" شد ولی پس از طلاق او از تچالا ، این عنوان ازش گرفته شده است (طلاق آنها در جریان نزاع بین X-men و Avengers رخ داد)  تا قبل از  انتشار كمیك Extraordinary X-Men، استورم یكی از مدیران مدرسه «جین گری» برای جهش یافته ها بود.

مطالب مرتبط:

10 ابرقهرمان مشهوری که تا به حال نمرده اند!

10 تغییر لباس مهم در قهرمانان كمیك

6 تغییر بزرگ در كمیك های X-men

      

24- لوك كیج (Luke Cage)

 لوك كیج (Luke Cage)

خلق شده توسط:  آرچی گودوین، جان رومیتا

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 1  از كمیك Luke Cage, Hero For Hire  (ژوئن 1972)

قدرت و توانایی: زور فوق بشری دارد، پوست او غیر قابل نفوذ و آسیب ناپذیر است، زخم هایش سریع تر از انسان های معمولی خوب میشوند.

«لوك كیج» جوان سیاه پوستی بود كه در محله  هارلم نیویورك بزرگ شد و از همان ابتدا به نوعی درگیر گروه های خلافكار فعال در این محله بدنام بود. سپس به خاطر گناهی كه مرتكب نشده بود به زندان افتاد. بعد داوطلب شد تا در ازای تخفیف در مجازاتش در یك آزمایش شركت كند و در نتیجه این آزمایش  به قدرت های فوق بشری خودش دست یافت. سپس تبرئه شد و تبدیل شد به یك قهرمان اجاره ای (Hero for Hire). به عبارتی دیگر، او قهرمانی بود كه در ازای دریافت پول كارهای خوب میكرد! ولی بعد از مدتی به یك ابرقهرمان تمام عیار تبدیل شد و بهش لقب «پاورمن» (Power Man) دادند.

او سپس وارد رفاقت و شراكت نزدیكی با یكی دیگر از قهرمانان معروف مارول به نام Iron Fist شد و آنها برای مدتی مشتركا در عالم كمیك حضور پیدا میكردند و به دوستان فوق العاده ای برای هم تبدیل شدند (برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ایرون فیست این مقاله را بخوانید)  متاسفانه بار دیگر برای لوك كیج پاپوش دوخته شد (این دفعه به اتهام قتل Iron Fist!!!) . بدین ترتیب او مجبور شد دوباره به یك فراری تبدیل بشه ولی وقتی معلوم شد Iron Fist نمرده، لوك كیج هم تبرئه و به قهرمان تبدیل شد. او سپس عاشق یكی دیگر از شخصیت های مارول به نام «جسیكا جونز» شد و پس از مدتی با هم ازدواج كردند (برای کسب اطلاعات تکمیلی درباره جسیکا جونز این مقاله را بخوانید)  آنها یك بچه هم دارند. لوک كیج از سال 2005 به عضویت گروه New Avengers درآمد و از آن موقع تا به حال در شاخه های مختلف این گروه عضویت داشته است.

مطالب مرتبط:

10 حقیقت جالبی که باید درباره «لوک کیج» بدانید

25 ایستراگ سریال لوک کیج

10 کمیک برتر لوک کیج  

10 دشمن برتر لوک کیج 

 

23- بلك ویدو (Black Widow)

عکس بلک ویدو

نام واقعی: ناتاشا رومانووا (Natalia Romanova)

خلق شده توسط:  استن لی، دان ریكو، دان هك

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 52 از كمیك Tales of Suspense (آوریل 1964)

قدرت و توانایی: یك برنامه ریز قهار است، در فنون رزمی و جاسوسی استاد است، سیستم ایمنی ارتقا یافته دارد، كندتر از دیگران عمر میكند، وقتی دستبند های مخصوص خود را بر دست میكند میتواند با استفاده از چنگ های فلزی در سطح شهر حركت كند و همچنین گاز بیهوش كننده ، اشك آور، بی حس كننده، مواد منفجره و ردیاب رادیویی شلیك كند.

«بلك ویدو» ابتدا یك جاسوس روس بود و ماموریت داشت با «ایرون من» بجنگد و اسرار و اختراعات او را سرقت كند و به دست هموطنان خودش برساند. او در این مقطع زمانی سعی كرد «هاكای» را هم همدست خودش كند.  ولی بعدا اصلاح و به كشور آمریكا پناهنده شد و سپس عضو سازمان "شیلد" شد و حتی به گروه «انتقام جویان" پیوست. او برای مدت نسبتا طولانی در كمیك های بی باك (Daredevil) حضور چشمگیری داشت و با بی باك وارد یك رابطه  رومانتیك شد. درباره گذشت او گفته میشه كه در شهر "استالینگراد" روسیه به دنیا آمده. ظاهرا مادرش قبل از مرگ اسمش را ناتاشا گذاشته و  به دست مردی به نام «ایوان پتروویچ» سپرده تا ازش مراقبت كند. پتروویچ هم ناتاشا را به تشكیلاتی مخفی به نام Red room  داد كه در آن دختران یتیم شستشوی مغزی داده میشدند و به انها آموزش های جنگی و رزمی داده میشد. در آنجا بود كه روی ناتاشا از نظر روحی-روانی و فیزیكی آزمایشاتی انجام شد و به همین دلیل است كه او دیرتر از یقیه  عمر میكند و در طول این همه سال جوان مانده است. حتی یك سری حافظه و خاطره جعلی هم به او داده شد (به طور مثال ناتاشا تا مدتها فكر میكرد در كودكی یك رقاص باله بوده است)  گفته میشه در این زمان او با «سرباز زمستان» (باكی بارنز) كه آن موقع توسط روس ها آموزش میدید، آشنا شده و حتی رابطه عاشقانه ای هم بین آنها ایجاد شد (برای کسب اطلاعات بیشتر درباره سرباز زمستان این مقاله را بخوانید).

مطالب مرتبط:

10 حقیقت مهمی که باید درباره "بلک ویدو" (BLACK WIDOW) بدانید

10 دشمن برتر «بلک ویدو» (BLACK WIDOW)

10 قهرمان برتر مارول که در مبارزه مهارت دارند!

10 لباس برتری كه جان رومیتا برای شخصیت های مارول خلق كرده است

      

22- هیومن تورچ  (Human Torch)

)جاناتان استورم

نام واقعی: جانی استورم (Johnny Storm)

خلق شده توسط:  استن لی، جك كربی

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 1  از كمیك The Fantastic Four (نوامبر 1961)

قدرت و توانایی: در ماشین سواری مهارت دارد، در تعمیر و طراحی خودرو استاد است، میتواند خودش را شعله ور كند (در این حالت میتواند پرواز و در مقابل حملات استقامت كند. او همچنین میتواند شعله های آتش را كنترل و به اطرف پرت كند و گرمای محیط را جذب كند)

«جانی استورم» از اعضای موسس گروه "چهار شگفت انگیز" است. او در كودكی مادرش را در یك سانحه رانندگی از دست داد. پدرش هم كه یك جراح بود به مشروبات الكلی روی آورد و ورشكسته شد و به خاطر قتل غیر عمد یك نزول خور به زندان افتاد. بنابراین جانی از بچه گی به دست خواهر بزرگترش یعنی «سوزان استورم» بزرگ شد. سپس به همراه خواهرش و به تشویق «رید ریچاردز» و دوستش «بن گریم» به یك سفر فضایی رفت ولی در فضا با اشعه های كیهانی برخورد كردند و وقتی سفینه شان به زمین سقوط كرد متوجه شد كه دارای نیروهای فوق بشری شده. او هنگامی كه میخواهد به حالت آتشین دربیاید عبارتی میگوید تحت عنوان Flame On! ( =روشن شو!) . این عبارت خیلی معروف و به شعار او تبدیل شده است. او جوان ترین عضو گروه چهار شگفت انگیز است و معمولا به صورت یك جوان عجول، تا حدی بی ادب (!) و پرشر و  شور به تصویر كشیده میشود كه مدام با دیگر عضو این گروه یعنی «بن گریم» (The Thing) كل كل دارد و جر و بحث میكند! ولی هیومن تورچ ته دلش بسیار پسر خوبی است و همواره یكی از اعضای ثابت  و وفادار چهار شگفت انگیز بوده.

او در 60 میلادی خیلی محبوب بود و داستان های اختصاصی اش  در كمیك های Strange Tales چاپ میشد. در ضمن از یادمان نرود كه هیومن تورچ رفیق فابریك و متحد قدیمی مرد عنكبوتی است و آنها با هم تقریبا هم سن هستند. چند سال پیش و در جریان تهاجم شخصیت خبیثی به نام «آنایلوس» از سرزمینی به نام Negative Zone به كره زمین، هیومن تورچ جان خودش را فدا كرد تا بقیه را نجات دهد (این مقاله را بخوانید). در مدتی كه او مرده پنداشته میشد، مرد عنكبوتی جایش را در گروه چهار شگفت انگیز پر كرد تا اینكه او خودش دوباره برگشت و عضو گروه شد. هیومن تورچ كلا آدم عاشق پیشه ای است و در طول سالها با خیلی ها رابطه رومانتیك داشته كه مهم ترین آنها عبارتند از «شی – هالك»، «كریستال» (دختری از نژاد Inhumans) ، «فرانكی ری» و «ناموریتا» كه اهل آتلانتیس است. در ضمن او تا به حال چندین دوست دختر عادی نیز داشته است (یعنی دخترانی كه نیروی فوق بشری نداشته اند).

مطالب مرتبط:

20 "آخرین ایستادگی" (LAST STAND) برتر در دنیای کمیک

20 رفاقت برتر در دنیای کمیک بوک

معرفی اصلی ترین متحدان مرد عنكبوتی – قسمت اول

تمام قسمت های كمیك "اسپایدرمن و هیومن تورچ" ترجمه شد! + لینک دانلود

10 داستان برتر مرد عنكبوتی و چهار شگفت انگیز

      

21- جین گِرِی (Jean Grey) 

عکس جین گری

خلق شده توسط:  استن لی، جك كربی

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 1  از كمیك X-Men (سپتامبر 1963)

قدرت و توانایی: قابلیت جابجایی اجسام با ذهن خودش (تله كنسیس)، تله پاتی، ساطع كردن نیروی ذهنی و تبدیل آن به سلاح، ذهن خوانی و كنترل ذهن و تغییر حافظه دیگران. وقتی به نیروهای فونیكس مجهز میشه میتونه ماده ،  انرژی و زمان را تغییر بده و كنترل كنه، در فضا سفر كنه، آتش كیهانی تولید كنه، پس از مرگ دوباره زنده بشه و حتی روی حیات و انرژی درونی دیگرات تاثیر بگذاره.

«جین گری» یكی از مهم ترین شخصیت های تاریخ مارول است. او نزد خانواده ای خوب و مهربان بزرگ شد ولی وقتی به سن بلوغ رسید معلوم شد یك میوتانت است و نیروهای ذهنی دارد (در واقع اولین بار وقتی یكی از دوستان جین با ماشین تصادف كرد، نیروهاش ظاهر شد) . سپس  جین به خاطر شوك دیدن این حادثه  به كما رفت و پدر و مادرش مجبور شدند از پرفسور «چارلز اگزاویر» كه مدیر و صاحب مدرسه میوتانت ها و موسس گروه مردان ایكس است، كمك بگیرند. بدین ترتیب جین از دوران نوجوانی به گروه مردان ایكس پیوست و در آنجا بهش لقب «مارول گرل» (Marvel Girl) داده  شد.

جین گری همیشه به عنوان شخصیتی مهربان و دلسوز به تصویر كشیده میشد و به یكی از هم تیمی های خودش یعنی «اسكات سامرز» (سایكلاپس) دل بسته بود (عشق آنها نهایتا به ازدواج و چند فرزند ختم شد) . سپس جین وقتی داشت سفینه آسیب دیده مردان ایكس را هدایت میكرد ، نیرویی مخرب و هوشمند به نام «فونیكس» بهش رجوع كرد و گفت اگه میخواد هم تیمی های خودش را نجات بده باید باهاش تركیب بشه و او هم قبول كرد. سپس معلوم شد نیروهای جین گری افزایش یافته. تا اینكه در جریان داستان مشهور "حماسه فونیكس سیاه" (The Dark Phoenix Saga) قدرت عظیم و مخرب فونیكس نمایان شد و جین گری هم نتوانست آن را كنترل كند . در نتیجه به شخصیت پلیدی تبدیل شد كه حتی یك سیاره را با تمام ساكنین آن نابود كرد. سپس جین گری برای اینكه جلوی نیروی فونیکس را بگیرد دست به خودكشی زد ولی بعدا دوباره زنده شد و به همراه اعضای اولیه مردان ایكس گروه جدید X-Force را تشكیل داد. پس از انحلال این تیم، جین و بقیه به گروه مردان ایكس برگشتند و اینجا بود كه با سایكلاپس ازدواج كرد و البته دوباره نیروهای فونیكس به او بازگشت. سپس جین در نبردی با «مگنتو» كشته شد ولی دیر یا زود دوباره زنده میشه! ضمنا او مادر شخصیت های مهمی به نام های «ریچل سامرز»، «اكس من» ، «كیبل» و «استرایف» (Stryfe) است.

مطالب مرتبط:

10 زن نیرومند دنیای کمیک بوک های ابرقهرمانی

15 ابرقهرمان برتری که خبیث شدند

مهمترین اتفاق ها در کمیک های ایکس من: جین گری از مارول گرل به فونیکس سیاه تبدیل میشود

5 شخصیت كمیك بوكی که قدرت های خدامانند به دست آوردند

10 زنده شدن غیر قابل باور در دنیای كمیك!

لحظات ماندگار عالم مارول: «فونیکس» برمیخیزد

لحظات ماندگار عالم مارول: جين گري خودكشي ميكند

 

20 – پرفسور ایكس (Professor X)

 پرفسور ایكس (Professor X

نام واقعی: چارلز اگزاویر (Charles Xavier)

خلق شده توسط:  استن لی، جك كربی

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 1  از كمیك X-Men (سپتامبر 1963)

قدرت و توانایی: هوشی در حد یك نابغه دارد، تله پاتی و هیپنوتیزم میكند، ذهن دیگران را میخواند و كنترل میكند، میتواند حافظه دیگران را تغییر دهد، میتواند قدرت ذهنی خودش را به صورت سلاح دربیاورد و با آن به دیگران ضربه بزند، میتواند توهم و تصاویر بصری جعلی ایجاد كند.

«چارلز اگزاویر» در شهر نیویورك متولد شد. پدرش دانشمند هسته ای بود و خیلی هم پولدار! ولی در یك سانجه كشته شد و مادرش (به نام «شارون») با مرد دیگری به نام «كرت ماركو» ازدواج كرد كه فقط به دنبالی بود كه از مرگ شوهرش به ارث برده بود. كرت ماركو پسری هم داشت به نام «كین ماركو» و بدی ترتیب كین تبدیل شد به برادر نانتی چارلز (همانطوركه میدانید كین بعدا تبدیل شد به شخصیت خبیثی به نام «جاگرنات». میتوانید اینجا درباره جاگرنات اطلاعات بیشتری كسب كنید)  بعدا مشخص شد چارلز یك میوتانت بسیار قدرتمند است كه توانایی های ذهنی شدیدا زیادی دارد. او  از قابلیت های خود استفاده كرد تا در علوم مختلف به دانش كامل دست یابد و سپس تصمیم گرفت به نقاط مختلف جهان سفر كند. همین موقع بود كه با بیگانه ای فضایی به نام «لوسیفر»  (Lucifer) جنگید و لوسیفر سنگ بزرگی را روی پاهای او انداخت كه باعث شد فلج بشه و از آن موقع چارلز مجبور شد از ویلچر استفاده كنه. سپس سعی كرد مدرسه ای را برای تربیت میوتانت های دیگر تاسیس كند و بهشون یاد بدهد تا چطور از قدرت های خویش برای كمك به بشریت استفاده كنند.

او در این مدرسه دستگاهی ساخت به نام «سریبرو» (Cerebro) كه با استفاده از آن میتونست كسانی كه میوتانت هستند را شناسایی كرده و به مدرسه خودش بیاورد.  چارلز دوستی داشت به نام «اریك لنشر» كه دقیقا نقطه مقابل اوست چون اعتقاد دارد میوتانت ها از انسان های معمولی برتر هستند و باید با مبارزه به حق و حقوق خود برسند، نه از طریق همزیستی مسالمت آمیز. بدین ترتیب در كمیك های مردان ایكس ما اغلب شاهد تقابل گروه مردان ایكس به رهبری اگزاویر با گروه میوتانت های خبیث مگنتو هستیم.  در هر حال اگزاویر در مدرسه خود همیشه سعی كرده میوتانت های جوان را هدایت كند. یكبار در دهه 90 میلادی ذهن او با ذهن مگنتو پیوند خورد كه در نتیجه این پیوند موجودی خبیث و بسیار نیرومند به نام onslaught پدید آمد. البته به زودی اگزاویر دوباره به حالت سابق خودش برگشت. یک بار نیروی فونیكس به جلد سایكلاپس نفوذ كرد و او را پلید كرد. سپس و در حالی كه تحت تاثیر نیروهای فونیكس قرار داشت، چارلز اگزاویر را كشت. ولی همچنان آثاری از ذهن و روح اگزاویر در جهان باقی بود و او همچنان به هدایت شاگردان خویش مشغول بود تا اینکه دوباره برگشت.

مطالب مرتبط:

20 حقیقت مهمی که باید درباره «پروفسور ایکس» (PROFESSOR X) بدانید

مردان ایکس: 10 معلم برتر مدرسه "اگزاویر"

10 شخصیت کمیک بوکی که برادر خبیث دارند!

10 عضو برتر ایکس من

10 دشمنی برتر در دنیای كمیك بوك     

 

19 – پانیشر (Punisher)  

عکس مجازاتگر

نام واقعی: فرانك كسل  (Frank Castle)

خلق شده توسط:  جری كان وی، جان رومیتا

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 129  از كمیك The Amazing Spider-Man (فوریه 1974)

قدرت و توانایی: استاد و متخصص در تاكتیك های نظامی و چریكی، تیراندازی، مبارزات تن به تن، عملیات های نفوذی و شناسایی و همچنین تخریب و بمب گذاری. او آموزشهای نیروهای ویژه ارتش را دیده است و در انجام فنون مختلف مبارزه بسیار متبحر است.

«فرانك كسل» ملقب به «پانیشر» یك آدم كش حرفه‌ای است كه همیشه به دنبال كیفر دادن كسانی كه به تشخیص او اعمال تبهكارانه انجام داده‌اند، میگردد.  ما در اریجین او میبینیم كه یك افسر نیروی دریایی بود كه یك روز به همراه همسر و بچه هایش برای گردش به سنترال پارك نیویورك میروند ولی ناگهان به طور اتفاقی  قتل عام یك گروه تبهكاری توسط گروه رقیب را میبینند و بنابراین خانوده فرانك به قتل میرسد  تا شاهدی باقی نماند. فرانك سپس سوگند یاد میكند انتقام مرگ خانواده اش را بگیرد و همواره به عنوان یك انتقام جوی خشن اما باهوش كه به دنبال مجازات قاتلین اعضای خانواده‌اش بود، به تصویر كشیده شده. او از ثروت جنایتكاران در جهت تكمیل تجهیزات جنگی خود استفاده می‌كند و البته متحدانی نیز دارد.

پانیشر به خاطر ماهیت خشن و تمایل خودش برای كشتن یكی از شخصیت های بسیار محبوب و متفاوت در دهه 80 میلادی شد و آنقدر موفق بود كه ماهیانه سه كمیك مجزا از روی او چاپ میشد: The Punisher War Journal، The Punisher War Zone و The Punisher Armory. سپس از محبوبیت او كاسته شد تا اینكه نویسنده ای به نام «گارث انیس» سری جدید كمیك های او را نوشت كه خیلی موفق از آب درآمد. بعد از او هم نویسنده دیگری سری كمیك های Punisher Max را نوشت كه آنها هم بسیار موفق بودند. او به عضویت گروه «تاندربولتس» هم درآمده. در جریان رویداد "جنگ های پنهان" دیدیم كه برای انجام یك ماموریت مهم به شهر "تكریت" عراق رفت تا با گروه تروریستی "صبح سیاه" كه گروگان های آمریكایی را میكشت و از اعدام آنها فیلم تهیه میكرد، مقابله كند (یكی از گروگان ها از دوستان قدیمی پانیشر بود). او موفق میشود گروه مذکور را كاملا نابود كند ولی خودش هم به خاطر گلوله هایی كه بهش اصابت كرده ، میمیرد. ولی خب مشخصه که خیلی زود دوباره برگشت و همچنان به مجازات شرورها مبادرت میورزد!

مطالب مرتبط:

10 چیز مهمی که باید درباره مجازاتگر  بدانید 

خفن ترین لحظات پانیشر در دنیای کمیک

10 نسخه عجیب و غریب از پانیشر در دنیای کمیک !

10 دشمن برتر پانیشر

10 کمیک برتر پانیشر

 كمیك "مجازاتگر"  ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم       

10 ابرقهرمانی كه بهترین اریجین (Origin) را دارند + ویدئو 

      

18 – پلنگ سیاه (Black Panther) 

عکس پلنگ سیاه

نام واقعی: تی چالا (T'Challa)

خلق شده توسط:  استن لی، جك كربی

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 52  از كمیكFantastic Four  (جولای 1966)

قدرت و توانایی: متخصص در شكار و ردیابی اشیا و افراد. در سیاست خبره است. هوش بالایی دارد. حركات اكروباتیك بلد است. در اجرای فنون رزمی و مبارزه استاد است. حواس ارتقا یافته دارد. رفلكس ها و سرعت بالایی دارد. از تجهیزاتی استفاده میكند كه از فلز نادر و نشكنی به نام وایبرینیوم ساخته شده اند.

«پلنگ سیاه» پادشاه كشوری در آفریقا به نام "واكاندا" (Wakanda) است. نكته مهم درباره او این است كه اولین قهرمان سیاه پوست تاریخ كمیك در جهان محسوب میشود (یعنی حتی از قهرمانانی مثل «فالكون» یا «لوك كیج» هم زودتر خلق شد). درباره واكاندا هم باید گفت كه سالها پیش شهاب سنگی در آن فرود آمد كه به همراه خودش فلزی نادر و بسیار با ارزش به نام "وایبرینیوم" را وارد این كشور كرد. «تچاكا» كه پادشاه واكاندا بود سعی كرد این فلز را از دید كشورهای اروپایی استعمارگر مخفی كند. او صاحب پسری شد به نام «تی چالا» ولی متاسفانه خودش به دست مردی خبیث به نام «یوسیلیز كلا» كه با افرادش برای سرقت ذخایر وایبرینیوم به واكاندا امده بود، كشته شد. بدین ترتیب تی چالا جای پدرش را گرفت و شد پادشاه جدید واكاندا و عنوان پلنگ سیاه هم بعد از پدرش نصیب او شد. البته برای رسیدن به مقام پلنگ سیاه مجبور شد با مبارزانی از قبایل مختلف مبارزه كند و آنها را شكست دهد. تی چالا از طریق گروه چهار شگفت انگیز به آمریكا سفر كرد و برای مدتی هم عضو گروه اونجرز بود. او در نهایت به واكاندا برگشت و در آنجا با تهدیدات مختلفی هم روبرو شد. گفته میشود كه تی چالا از كودكی عاشق «ارورو مونرو» بود (مونرو میوتانتی است كه تحت عنوان «استورم» عضو مردان ایكس است). آنها سپس با هم ازدواج كردند ولی بعد به دلایلی عجیب از هم جدا شدند.

سپس «نیمور» پادشاه آتلانتیس سعی كرد تی چالا را عضو "گروه توطئه گر"  (Cabal) كند ولی «دكتر دووم» بهشون حمله کرد و در نتیجه او به حالت كما رفت . وقتی هم كه بهبود پیدا کرد متوجه شد كه نیروهای خودش رو از دست داده. بنابرای خواهرش «شوری» (Shuri) عنوان پلنگ سیاه را به خودش اختصاص داد. سپس تی چالا به نیویورك برگشت و در آنجا «مت مورداك» ازش خواست برای مدتی به جای او در نقش «دردویل»  ظاهر بشه. سپس دوباره به واكاندا برگشت و "خدای پلنگ ها" نیروهاش را دوباره بهش برگرداند.  در جریان وقایع قبل از رویداد "جنگ های پنهان" دیدیم كه «نیمور» كه توسط نیروی فونیكس پلید شده بود، واكاندا را ویران كرد. در كمیك های جنگ های پنهان هم ملاحظه كردید  كه چطور پلنگ سیاه  به كمك دیگر ابرقهرمان مارول توانست بر «دكتر دووم» كه ادعای خدایی در سیاره "دنیای نبرد" میكرد پیروز شود. سپس واكاندا نیز از نو خلق شد.

 مطالب مرتبط:

15 حقیقتی که باید درباره پلنگ سیاه بدانید

معرفی 10 دشمن برتر پلنگ سیاه

10 کمیک برتر "پلنگ سیاه" 

15 قابلیت شگفت انگیز لباس پلنگ سیاه

 

17 – موج سوار نقره ای (Silver Surfer)  

عکس سیلور سرفر

نام واقعی: نورین راد (Norrin Radd)

خلق شده توسط:  استن لی، جك كربی

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 48  از كمیك Four Fantastic  (مارس 1966)

قدرت و توانایی: نیروهای كیهانی (cosmic powers) دارد.

«موج سوار نقره ای» یك موجود بیگانه است كه هیبت انسانی دارد و با كمك وسیله ای كه شبیه تخته موج سوار ها میباشد در فضا حركت میكند. او در اصل یك منجم جوان به نام «نورین راد» بود كه در سیاره ای به نام «زن-لا» (Zenn-La) زندگی میكرد تا اینكه «گالاكتوس» به سیاره او رسید تا آن را نابود و از انرژی اش تغذیه كند. ولی نورین راد به گالاكتوس پیشنهاد كرد كه اگر سیاره اش را نابود نكند حاضر است به عنوان دستیار یا فرستاده (herald) او بهش خدمت كنه. سپس گالاكتوس بخشی از نیروهای كیهانی خودش را به نورین اعطا كرد و او تبدیل شد به موجودی به نام موج سوار نقره ای كه وظیفه داشت سیاره هایی را شناسایی كنه تا گالاكتوس از انرژی شون تغذیه کند. یك روز او گذرش به سیاره زمین می افتد ولی در آنجا با گروه چهار شگفت انگیز روبرو میشود كه بهش یادآوری میكنند میتواند موجود خوبی باشد. در نتیجه موج سوار نقره ای كه تحت تاثیر انسانیت قرار گرفته علیه اربابش گالاكتوس میشود و به چهار شگفت انگیز كمك میكند تا او را شكست دهند. گالاكتوس كه از دست فرستاده خودش خشمگین شده، او را به كره زمین تبعید میكند (یعنی كاری میكنه كه هرگز نتونه از كره زمین خارج بشه).

از اینجا به بعد شاهد ماجراجویی های موج سوار نقره ای در كره زمین هستیم و میبینیم كه چطور اشخاصی مثل «دكتر دووم» سعی میكنند از قدرت های او سواستفاده كنند. او سپس به گروه "مدافعین" (The Defenders) ملحق شد. در نهایت به كمك «رید ریچاردز» موفق میشه از كره زمین خارج بشه و به زادگاه خودش برگرده ولی متوجه میشه گالاكتوس زادگاهش را نابود كرده. اما در نهایت اتفاقاتی می افته كه باعث میشه او و گالاكتوس با هم صلح كنند. از ان موقع  موج سوار نقره ای بیشتر مشغول نبرد با تهدیدات كیهانی و فضایی مثل «ثانوس» و ... بود. ولی چندی پیش به همراه زنی زمینی به نام Dawn در حال سفر در عالم هستی دیده شد و داستان هایش بیشتر حالت Fun به خود گرفته اند. یكی نكته جالب درباره موج سوار نقره ای این است كه «استن لی» (خالق اكثر شخصیت های مهم و برتر مارول) گفته كه او را بیشتر از دیگر شخصیت هایی كه خلق كرده دوست دارد (حتی بیشتر از مرد عنكبوتی!) دلیلش هم این است كه از طریق موج سوار نقره ای و داستان هایش فرصتی پیدا كرده در درباره وضعیت بشر و مشكلات انسان ها اظهار نظر كند. به عبارتی دیگر، در داستان هایی كه استن لی مینوشت میدیدیم كه موج سوار نقره ای به عنوان یك موجود بیگانه به جاهای مختلف میرود و با رفتارهای مختلف انسان ها روبرو میشود و آنها را مورد قصاوت قرار میدهد. در حقیقت، قضاوت های موج سوار نقره ای همان نظراتی است كه استن لی در باره بشریت داشت و دارد.

مطالب مرتبط:

کمیک موج سوار نقره ای (Silver Surfer) ترجمه شد + لینک دانلود

5 دستاورد عظیم چهار شگفت انگیز برای دنیای کمیک بوک!

قدرتمندترین ابرقهرمانان کمیک بوکی

 

16 – هاكای (Hawkeye) 

عکس هاوکی

نام واقعی: كلینت بارتون (Clint Barton)  

خلق شده توسط:  استن لی، دان هك

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 57  از كمیك Tales of Suspense (سپتامبر 1964)

قدرت و توانایی: استاد مسلم تیراندازی و هدف گیری با تیر و كمان است. در انجام فنون رزمی و نبرد تن به تن ماهر است. از تجهیزات و مواد منفجره مختلفی به عنوان تیر استفاده میكند.

«هاكای» اولش یك شخصیت خبیث بود. البته ذاتا آدم بدی نبود ولی عاشق جاسوسی زیبا و عشوه گر به نام «بلك ویدو» شده بود كه ازش میخواست كارهای بدی بكنه. خوشبختانه «ایرون من» متوجه شد كه هاكای ادم خوبیه و میتونه از تخصص خودش در تیراندازی با تیر و كمان برای كارهای مثبت استفاده كنه و بنابراین زمینه عضویت او در گروه "انتقام جویان" را فراهم كرد. او سالها عضو این گروه بود و خوانندگان به  خاطر سرسختی، روحیه كله شق و تسلیم ناپذیر  و خلق و خوی  منحصر به فرد اش دوستش داشتند. لازم به ذكره كه یكبار حین مبارزه و در یك لحظه مهم و حیاتی كمان هاكای شكسته شد و در نتیجه او تصمیم گرفت هویت خودش را تغییر دهد و با استفاده از تجهیزات «هنك پیم» به Goliath تبدیل شد (یعنی میتوانست سایز خودش را بزرگ كند). این اتفاق در شماره 69 كمیك  Avengers افتاد كه میتوانید روی جلد آن را اینجا ببینید. ولی بعد از مدتی او دوباره به هویت هاكای خودش بازگشت.

سپس هاکای رهبر شاخه جدیدی از انتقام جویان به نام West Coast Avengers شد و با معشوقه خودش یعنی «بابی مورس» ملقب به «ماكینگ برد» ازدواج كرد. متاسفانه ماكینگ برد توسط «مفیستو» ی پلید به قتل رسید . پس از این واقعه دوران سختی برای هاكای آغاز شد تا اینكه در جریان رویداد Avengers Disassembled كشته شد ولی سپس در رویداد بعدی مارول یعنی House of M دوباره زنده شد. پس از زنده شدن، هاكای علاقه ای به حرفه ابرقهرمانی نداشت. در این زمان كاپیتان آمریكا به قتل رسیده بود و تونی استارك به او پیشنهاد كرد جای كاپیتان آمریكا را بگیرد ولی هاكای این پیشنهاد را رد كرد. اما در نهایت در قالب شخصیتی جدید به نام «رونین» (Ronin) به عضویت گروه New Avengers درآمد. سپس معلوم شد كه ماكینگ برد نمرده بوده و در تمام این سالها توسط فضایی هایی به نام Skrulls اسیر شده بوده. در نتیجه او و ماكینگ برد دوباره بهم پیوستند. سپس «نورمن آزبورن» گروه Dark Avengers را تشكیل داد و از قاتلی به نام «بولزآی» خواست تا جای هاكای را بگیرد. هاكای كه از این قضیه حسابی شاكی شده بود سعی كرد Dark Avengers را به تنهایی شكست دهد و نورمن را بكشد ولی موفق نشد. او در سالهای گذشته سعی كرده دختری به نام «كیت بیشاپ» را آموزش دهد تا هاكای جدید شود (برای کسب اطلاعات درباره کیتی بیشاپ اینجا را کلیک کنید) در ضمن لباس او هم تغییر كرده تا بیشتر شبیه به لباسش در فیلم های سینمایی "انتقام جویان" شود.

مطالب مرتبط:

10 حقیقت مهمی که باید درباره هاک آی بدانید

10 لحظه برتر «هاکای»  در دنیای کمیک بوک

معرفی 10 دشمن برتر هاک آی (HAWKEYE)

شماره آخر از کمیک "پیرمردی به نام هاکای"  ترجمه شد + لینک دانلود

کمیک تیزبین  ترجمه شد

10 کمیک برتر هاکای

 

15 – سایكلاپس (Cyclops)  

عکس سایکلاپس

نام واقعی: اسكات سامرز  (Scott Summers) 

خلق شده توسط:  استن لی، جك كربی

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 1  از كمیك X-Men (سپتامبر 1963)

قدرت و توانایی: میتونه از چشمانش اشعه های قدرتمند شلیك كنه، در نبرد مهارت داره، مهارت خاصی در رهبری دارد.

«اسكات سامرز» ملقب به سایكلاپس سالهای سال رهبر گروه مردان ایكس بود. اسكات حتی زمانی كه گروه جدیدی جایگزین گروه اریجینال مردان ایكس شد، تصمیم گرفت در تیم به عنوان رهبر باقی بماند و تجربیات خود را با اعضای تازه نفس به اشتراك بگذارد. درباره اریجین او تناقضات زیادی به چشم میخوره ولی گفته میشه وقتی كودك بوده خانواده اش دچار سانحه هوایی میشن و میمیرن. او و برادرش به یتیم خانه سپرده میشن (برادر او به نام «الكس سامرز» هم یك میوتانته كه با نام Havok در كمیك های مردان ایكس حضور داشته) . اسكات سپس از یتیم خانه فرار میكنه و به مدرسه میوتانت های اگزاویر ملحق  میشه. او میوتانتی است كه میتواند از چشمانش اشعه های نیرومند شلیك كند. در واقع او به محض اینكه چشمانش را باز كند اشعه از آن خارج میشود و بنابراین مجبور است از عینك های خاص ساخته شده از كوارتز یاقوتی استفاده كند. او سالها عاشق هم تیمی خودش یعنی «جین گری» بود و وقتی جین گری با موجودی نیرومند و بدذات به نام نیروی فونیكس پیوند خورد و دست به خودشكی زد، اسكات دل شكسته هم گروه مردان ایكس را ترك كرد.سپس اسكات گروه جدیدی به نام X-Factor تشكیل داد كه از اعضای كلاسیك مردان ایكس تشكیل شده بود ولی در نهایت اعضای X-factor هم وارد گروه مردان ایكس شدند. او دوباره رهبر گروه شد و با جین گری ازدواج كرد. اما پس از مدتی به نظر رسید اسكات به «اما فراست» علاقه پیدا كرده (برای آشنایی با اما فراست اینجا را كلیك كنید) و آنها نوعی رابطه عاشقانه ذهنی با هم برقرار كردند. جین گری از قضیه خبردار شد  و اسكات را ترك كرد ولی پس از كشته شدن جین به نظر میرسد اسكات دوباره با اما فراست رابطه نزدیكی پیدا كرده است.

پس از اینكه مدرسه اگزاویر برای میوتانت ها برای چندمین بار توسط شخصیت های خبیث نابود شد، اسكات و اما فراست تصمیم گرفتند مدرسه را به شهر سان فرانسیسكو تغییر مكان دهند ولی این مدرسه هم نتیجه نداد و اسكات یك جور جزیره مختص میوتانت ها تشكیل داد به نام "اوتوپیا". این جزیره نه تنها پناهگاهی برای مردان ایكس بلكه برای هر میوتانت دیگر شد. از آن موقع اوتوپیا تبدیل شد به مقر مردان ایكس. البته پس از مدتی «ولورین» با اسكات و متدهای رهبری او مشكل پیدا كرد. در داستان "جنگ های پنهان" هم دیدیم كه چطور اسكات از تخم فونیكس استفاده كرد تا به نیروهای او دست یاید ولی توسط پروردگار «دووم» كشته شد. ولی همه مطمئن بودند این شخصیت بسیار مهم در تاریخ مارول قطعا به زودی  برمیگردد که همین طور هم شد.

مطالب مرتبط:

5 مثلث عشقی برتر دنیای کمیک

20 حقیقتی که باید درباره کمیک بوک های X-MEN بدانید

مردان ایکس: 10 معلم برتر مدرسه "اگزاویر"

10 عضو برتر ایکس من

سایکلاپس از چه شخصیتی تقلید کرده؟

 

14 – لوكی (Loki)  

عکس لوکی

نام واقعی: لوكی لوفیسان (Loki Laufeyson)  

خلق شده توسط:  استن لی، جك كربی، لری لیبر

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 85  از كمیك Journey into Mystery (اكتبر 1962)

قدرت و توانایی: هوش، بنیه، استقامت و عمر فوق بشری دارد وقتی از قدرت های جادویی استفاده میكند میتواند خودش را به شكل دیگران دربیاورد، انرژی از خودش ساطع و شلیك كند، پرواز كند، توهم ایجاد كند، بین دنیاهای مختلف تله پورت كند، تله پاتی انجام دهد

«لوكی» برادر ناتنی «ثور» (Thor) است و از همان اول در كمیك های ثور حضور داشته و به شیطنت مشغول بوده! او نقطه عكس برادر ناتنی اش ثور است و اگر ثور را مظهر شرافت ، دلیری و زور بازو باشد آنوقت لوكی را هم باید مظهر دروغ، خباثت و دسیسه چینی دانست. لوكی در ضمن كسی است که نقشه اش نتیجه عكس داد و گروه اونجرز تشكیل شد. گفته میشه كه لوكی پسر پادشاه غول های یخی (Frost Giants) به نام «لوفی» (Laufey) بود. تا اینكه اودین (فرمانروای آزگارد و پدر ثور) لوفی را در نبرد شكست میده و در قصر او پسری پیدا میكنه كه تصمیم میگیره با خودش ببره و بزرگش كنه.

لوكی بزرگ میشه ولی همیشه به برادرش ثور حسادت میكرده و دوست داشته به جای برادرش به تاج و تخت آزگارد برسه. او همچنین با «نورمن آزبورن»، «دكتر دووم» و «هود» (Hood)  گروه توطئه گر یا Cabal را تشكیل داد. او حتی توانست نورمن را متقاعد كند تا به آزگارد حمله كند. در این حمله آزگارد نابود شد و لوكی جان خودش را فدا كرد تا هم نوعان خودش در آزگارد را نجات دهد. ولی بعدا معلوم شد كه اینهم نقشه لوكی بوده چون میدونسته اگر بمیره دوباره زنده میشه. لوكی سپس در قالب یك پسر جوان ظاهر شد (در این دوران داستان های خارق العاده ای هم از او نوشته شد) ولی در هر حال دوباره به حالت سابق خود بازگشته و مثل همیشه به شیطنت  و دسیسه چینی فعالیت دارد!

مطالب مرتبط:

15 حقیقت مهمی که باید درباره لوکی (LOKI) بدانید

10 شخصیت خبیث مارول که از جوکر خفن تر هستند!

15 حقیقت مهمی که باید درباره لوکی (LOKI) بدانید

معرفی 15 هویت مختلف از لوکی

10 دشمنی برتر در دنیای كمیك بوك

20 حقیقتی که باید درباره ثور بدانید

 

13 – ثینگ (Thing)  

عکس بن گریم

نام واقعی: بن گریم (Ben Grimm)

خلق شده توسط:  استن لی، جك كربی

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 1  از كمیك The Fantastic Four (نوامبر 1961)

قدرت و توانایی: ماهر در مبارزات خیابانی، قدرت، استقامت و نیروی فوق بشری دارد، پوستش در مقابل آسیب ها مقاوم است و نسبت به وزن خودش رفلكس های سریعی دارد.

بدون شک دوست داشتنی ترین عضو گروه چهار شگفت انگیز و یکی از برترین کارکترهای دنیای کمیک های ابرقهرمانی، کسی نیست جز «بن گریم» ملقب به« ثینگ» . (Thing) او بر خلاف ظاهر هیولا مانند خود، باطنی بسیار مهربان و روحیه ای بسیار مبارز و تسلیم ناپذیر دارد.  «بن گریم» در خانواده ای یهودی و در یكی از محله های جنوب شهر نیویورك به نام Yancy street به دنیا آمد و بزرگ شد. او در بچه گی بسیار سختی و مشقت كشید و در میان اراذل و اوباش خیابانی بزرگ شد ولی هرگز یك خلافكار نشد و روحیه شرافتمندانه خودش را حفظ كرد. او به خاطر سرسختی و هیكل بزرگ خودش موفق به اخذ بورسیه در رشته فوتبال آمریکایی از دانشگاه شد و در آنجا بود كه با دوست صمیمی خودش به نام «رید ریچاردز» آشنا شد. آنها سپس به اتفاق سوزان استورم و برادرش جانی استورم به اكتشاف فضایی دست زدند و در فضا به اشعه های كیهانی برخورد كردند كه در نتیجه آن بن گریم به هیولایی چهره سنگی ملقب به «ثینگ» تبدیل شد. او از آن موقع عضو ثابت و سختكش و گروه "چهار شگفت انگیز" بوده است و در داستان ها و ماجراهای شگفت انگیز بیشماری هم حضور داشته.

شعار و تكه كلام معروف او یعنی It’s clobbering time (= وقت كتك خوردنه!) به تاریخ پیوسته. گفته میشه پیشینه و گذشته سخت بن گریم از روی پیشینه واقعی خالق او یعنی «جك كربی» الهام گرفته شده و شخصیت جذاب او را نیز استن لی براساس شخصیت Jimmy Durante بنا نهاده (جیمی دورانت از طبقه محروم شهر نیویورك بود كه به یكی از هنرمندان بسیار محبوب آمریكا تبدیل شد) . نكته مهم درباره ثینگ این است كه او هیچ وقت دل خوشی از نیروهای خودش نداشته و ندارد چون ظاهری هیولا مانند پیدا كرده است و بنابراین گاهی اوقات رید ریچاردز را مقصر شكل ظاهری خود میداند. رید هم همواره سعی كرده علاجی برای دوست خود پیدا كند. بن همچنین كمی زود از كوره  در میرود و با هم تیمی های خودش در چهار شگفت انگیز جر و بحث میكند ولی یقینا وفادارترین عضو گروه است. او به خانم مجسمه ساز و نابینایی به نام «آلیشیا مسترز» علاقه رومانتیك داشته و آلیشیا سمبل كسی است كه با وجود نابینایی، در درون ظاهر هیولایی ثینگ، یك قهرمان خوش قلب میبیند. بن گریم در جریان اولین رویداد Secret Wars كه در دهه 80 میلادی چاپ شد،  به همراه خیلی دیگر از قهرمانان مارول به سیاره "دنیای نبرد" برده شد و در آنجا فهمید كه در آن سیاره باقی بماند میتواند به حالت اولیه خودش برگردد ولی بعد از مدتی به زمین بازگشت. بن گریم پس از مرگ «جانی استورم» عضو گروه Future Foundation و حتی New Avengers هم شد. او در رویداد Fear Itself هم توسط  Serpent پلید به تسخیر درآمد و در این حالت محله ای كه در آن بزرگ شده بود را نابود كرد!

مطالب مرتبط:

10 کمیک برتر «ثینگ» 

زشت ترین قهرمانان دنیای کمیک!

چطور استن لی دنیای ابرقهرمانان را "انسانی" تر کرد

بهترین داستان ثینگ ترجمه شد + لینک دانلود

 

12– دِدپول (Deadpool)

عکس ددپول

نام واقعی: وید ویلسون  (Wade Wilson)

خلق شده توسط:  راب لیفیلد، فابیان نیسیازا

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 98  از كمیك The New Mutants (فوریه 1991)

قدرت و توانایی: زخم های بدنش به سرعت فوق العاده بالا خوب میشن، در هنرهای رزمی و شمشیربازی استاد است، عمر طولانی دارد، تجهیزاتی دارد كه بهش امكان میدن تله پورت كنه و از خودش بدل هولوگرافیك درست كنه. میتونه بعد چهارم را بشکنه و با مخاطب ارتباط برقرار کنه.

«ددپول» وقتی اولین بار خلق شد یک ابرشرور بود ولی بعدا تکامل پیدا کرد و به صورت یک ضدقهرمان به تصویر کشیده شد. او مزدوری است که صورتش از ریخت افتاده و از نظر روانی دارای ثبات نیست. او دارای healing factor  است (یعنی زخم هایش ظرف چند ثانیه خوب میشوند. به همین دلیل او تقریبا نامیرا است). لقبش هم هست Merc with a mouth ("مزدور وراج") چون حرف زیاد میزنه و عادت داره دیوار چهارم را بشکنه و با خواننده ارتباط برقرار کنه!!! درباره اریجین واقعی ددپول اختلاف نظر زیاده. یعنی پیشینه او مبهم است و خیلی وقت ها تغییر میکند. حالا گفته میشه به خاطر مشکلات مغزی که داره قادر نیست به خوبی گذشته خودش را به یاد بیاره. حتی دقیقا معلوم نیست که اسم واقعی اش «وید ویسلون»باشد چون در شماره 33 کمیک Deadpool ، یکی از دشمنان اصلی او به نام T-Ray ادعا کرد که ویلسون وید واقعیه ولی ددپول یک قاتل بیرحمه که هویت اش رو دزدیده!!!  در ضمن، در گذشته داستان هایی مشکوک و تردیدآمیز درباره پیشینه ددپول نوشته شده که مشخص نیست چقدر صحت داشته باشه. مثلا یک بار «لوکی» ادعا کرد که پدر ددپوله! به نظر میرسه که نویسندگان کمیک های ددپول مدام دارن چیزهای جدیدی درباره او فاش میکنند ولی بعدش آنها را فراموش میکنند یا کلا نادیده میگیرند! خود ددپول چندبار شوخی کرده و گفته که اینکه آیا اسمش واقعا وید ویلسون است بستگی به اون داره که نویسنده یا خواننده چه اسمی رو ترجیح میده.

در هر حال گفته میشه که ددپول اصلیتی کانادایی داره و در کودکی پدرش او و مادرش را ترک کرده. بعد یک مزدور میشه و به نقاط مختلف جهان میره تا در ازای دریافت پول ماموریت هایی را انجام بده. سپس متوجه که سرطان داره ولی یک سازمان سری به نام Weapon X بهش میگه که برای نجات از سرطان حاضره رویش آزمایشاتی انجام بده که بهش قابلیت خود درمانی میدن. ددپول قبول میکنه ولی در نتیجه این آزمایشات سلول های سرطانی و سلول های جدید بدنش دیگر نمیمیرند و بنابراین   قیافه اش به شدت از ریخت افتاده میشه. در ضمن عصب های مغزی او نیز با سرعت بالا تکثیر میشوند. این مساله موجب شده تا از نظر روانی حالتی بی ثبات و غیر قابل پیشبینی داشته باشد (این غیر قابل پیشبینی بودن ددپول در خیلی از مبارزات به کمک اش امده چون حریف نمیتواند حرکات بعدی اش را حدس بزند). ددپول برای مدتی با Weapon X و هم تیم هایش مثل ولورین، سیبرتوث و .... بود ولی بعدا از گروه اخراج شد. در هر حال، ددپول شخصیت بسیار محبوب و بامزه ای است و به خصوص در اواخر دهه 90 میلادی که «جو کلی» نویسنده کمیک های او بود، داستان های بسیار خلاقانه ای از روی او نوشته شد. وقتی سری اول کمیک های او تمام شد، ددپول مجبور شد در کمیک های مشترک با شخصیت دیگری به نام «کیبل» (Cable) حضور داشته باشد (برای آشنایی بیشتر با شخصیت کیبل این مقاله را بخوانید). تا اینکه کیبل ظاهرا کشته شد و ددپول هم در وضعیت سردرگمی قرار گرفت. از آن موقع تا به حال البته ددپول در کمیک های زیادی ظاهر شده و گاهی اوقات هر ماه چند عنوان مختلف ازش چاپ میشه.

مطالب مرتبط:

20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ددپول  بدانید

10 نسخه عجیب و غریب از ددپول در دنیای کمیک !

10 چیز مهمی که باید درباره گروه "ایکس فورس" (X-FORCE) بدانید

10 تا از بهترین متلک هایی که ددپول در کمیک ها به مارول و دی سی انداخته است!

معرفی 10 دشمن برتر ددپول (DEADPOOL)

کمیک فارسي: «ددپول» و «مرد عنکبوتی برتر» + لینک دانلود مستقیم

كميك فارسی: قسمت آخر DEADPOOL’S SECRET SECRET WARS 

كمیك DEADPOOL ترجمه شد! + لینك دانلود مستقیم

 

11– دكتر استرنج(Dr. Strange) 

استفان استرنج

نام واقعی: استفن وینسنت استرنج (Stephen Vincent Strange)  

خلق شده توسط:  استن لی، استیو دیتكو

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 110   از كمیك Strange Tales (جولای 1963)

قدرت و توانایی: در انواع و اقسام جادو استاد است و تمام وردهای نیرومند را بلد است. تجهیراتی جادویی دارد كه بهش اجازه میده پرواز كنه یا به دنیاهای دیگه سفر كنه و با دیوها و شیاطین بجنگه.

«دكتر استرنج»، متخصص جادوگری، در اصل جراحی بود كه به لطف مهارت‌های ویژه پزشكی‌اش، مال و منال زیادی كسب نموده بود. اما متأسفانه به مرور زمان غرور و طمع، وجود «استفان» را فرا می‌گیرد. تا این كه در یك حادثه رانندگی، دستان‌اش را از دست داده و در نتیجه دچار تنگدستی می‌گردد. «استفان» سپس به امید یافتن پیرمرد جادوگری ملقب به Ancient One كه در افسانه‌ها از او به عنوان شفا دهنده تمامی امراض نام برده شده، راهی‌ قاره آسیا می‌شود. اما پس از تحمل رنج و مشقت فراوان، درمی‌یابد كه Ancient One تنها می‌تواند او را ترغیب سازد تا با مطالعه اسرار باستانی، خودش راه علاجی برای دستان‌اش بیابد. «استفان»، ابتدا مقاومت می‌كند اما در نهایت با یاری گرفتن از رهنمون‌های Ancient One ، انواع و اقسام وردها و شگردهای جادوگری را می‌آموزد، تا این كه دستانش را معالجه می‌كند و به کشورش برمی‌گردد تا حافظ جان ستمدیدگان باشد. ماجراهای «دكتر استرنج» اكثراً مایه‌های افسانه‌ای و عرفانی دارند  و او مدام در حال گشت و گذار در قلمروهایی است  كه در آن‌ها دشمنان‌اش ریشه‌های شیطانی و باستانی هستند. معمولاً اگر قهرمانان مارول هر وقت با مشكلات ماورالطبیعه و غیرعادی روبرو میشود به سراغ دكتر استرنج میرود و از او كمك میخواهد.

دكتر استرنج پس رسیدن به درجه استادی در جادو و پس از مرگ مرشد و راهنمای خود یعنی  Ancient One  به لقب و عنوان "جادوگر اعظم" یا Sorcerer Supreme  دست یافته است. او عضو گروه "مدافعین" (Defenders) هم بوده و همچنین گروه New Avengers. البته وقتی در گروه New Avengers بود عنوان جادوگر اعظم را از دست داد (این عنوان به جادوگری دیگر به نام Brother Voodoo رسید). بااین حال همچنان به عنوان یك متخصص جادوگری در خدمت نیروهای خیرخواه است. درباره دكتر استرنج حتما باید اشاره كرد كه بارها به دنیایی به نام «دنیای تاریك» (Dark Dimension) رفته تا با ارباب آن یعنی «دورمامو» بجنگد چون دورمامو همواره به دنبال حمله و تصاحب كره زمین است (برای كسب اطلاعات بیشتر درباره دورمامو این مقاله را بخوانید). ضمنا دكتر استرنج در كمیك های خود به خانمی به نام «كلیا» (Clea) علاقمند است و باهاش ازدواج هم كرده. كلیا برادرزاده دورمامو است كه تصمیم گرفت دنیای تاریك را ترك و با دكتر استرنج به دنیای ما بیاید (این مقاله را بخوانید).

مطالب مرتبط:

15 حقیقتی که احتمالاً درباره دکتر استرنج نمیدانستید!

کمیک اریجین دکتر استرنج ترجمه شد + لینک دانلود مستقیم

10 دشمن برتر دکتر استرنج

معرفی شخصیت های مکمل کمیک های دکتر استرنج

تاریخچه کامل دکتر استرنج در دنیای کمیک

10 كمیك برتر دكتر استرنج

10 نسخه عجیب و غریب از دکتر استرنج در دنیای کمیک!

معرفی وسایل و ابزارآلات جادویی دکتر استرنج

 

نویسنده: مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2016

     (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد) 

 

مطالب مرتبط:

100 شخصیت برتر مارول – قسمت اول

100 شخصیت برتر مارول – قسمت دوم

100 شخصیت برتر مارول – قسمت سوم

100 شخصیت برتر مارول – قسمت چهارم

100 شخصیت برتر مارول – قسمت پنجم

100 شخصیت برتر مارول – قسمت ششم

100 شخصیت برتر مارول – قسمت هفتم

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn