به مناسبت پخش فیلم "جاستیس لیگ زک اسناید" این مقاله بار دیگر در صفحه نخست سایت قرار میگیرد.
مقدمه: راستش رو بخواهید واندر ومن در بین شخصیت های Top دنیای کمیک احتمالا ضعیف ترین مجموعه دشمنان (Rogues Gallery) رو داره. دلیلش دو چیز هستش: 1- خلق شدن در دوران جنگ جهانی 2- پیشینه ، سرگذشت و دنیایی که غالبا محدود میشه به اساطیر باستانی یونان. به همین خاطره که انگار نویسندگان داستان های او زیاد به خودشون زحمت نمیدهند و برای خلق دشمن برای او یا به آلمان نازی پناه برده اند یا به اساطیر قدیمی! متاسفانه دی سی در سالهای گذشته نتونسته ویلن جدید و درخوری برای این شخصیت مهم دنیای کمیک خلق کنه و شاهد هستیم که اکثر اوقات همون دشمنان قدیمی با کمی تغییر در اریجین خود دوباره صد راه دایانا میشوند.
10- دکتر پویزن (Dr. Poison)
خلق شده توسط: ویلیام مولتون مارستون ، هری جی. پیتر
اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 2 از کمیک Sensation Comics (فوریه 1942)
نام واقعی او «مارینا مارو» هستش که بهش «پرنسس مارو» هم میگن سالها پیش در کمیک های واندرمن خلق شد. او تقریبا شخصیت گمنامی هستش ولی چون در فیلم واندر ومن هستش و نقشش رو «النا آنایا» بازی میکنه دوباره مطرح شده.
او در کمیک ها اصلیتی ژاپنی داشت و مسئول ساخت انواع گازها و مایعات سمی برای نازی ها در طول جنگ جهانی اول بود. نکته جالب درباره اش اینه که لباس گشاد میپوشید تا کسی نفهمه زنه!
بعدا هم یک دکتر پویزن دیگر در کمیک های واندر ومن دیدیم که در واقع نوه اون دکتر پویزن قدیمی بود. هیچ وقت هم به درستی جنسیت او مشخص نشد!
در New 52 و دنیای Rebirth نیز دکتر پویزن هایی وجود داشته اند که البته اریجین آنها خیلی فرق کرده.
9- بارونس پائولا وان گانتر (Baroness Paula von Gunther)
خلق شده توسط: ویلیام مولتون مارستون ، هری جی. پیتر
اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 4 از کمیک Sensation Comics (آوریل 1942)
« بارونس پائولا وان گانتر» یکی از ویلن های عجیب واندر ومن است. به عنوان یک نازی در جنگ جهانی مرتکب جنایات زیادی شده ولی به صورت یک شخصیت سمپاتیک هم به تصویر کشیده شده است. این تناقض از وی شخصیتی بسیار غیر قابل پیش بینی و خطرناک ساخته . در نهایت معلوم شد که برای نازی ها کار میکرد چون دخترش، «گرتا»، را گروگان گرفته بودند. همین باعث شد تا دایانا به نفع او در دادگاه شهادت بده (او هم یک بار دایانا را نجات داده). سپس به همراه دخترش به آمازون ها ملحق شد و مثل آنها تعلیم دید. اما بعدا به جادو و جنبل علاقمند شد و یک فرشته تاریک روحش را تسخیر کرد. در این حالت بود که به قدرت هایی نظیر کنترل زمان، تله پورت شدن و حتی تغییر رخدادهای تاریخی دست یافت.
8- قوی نقره ای (Silver Swan)
خلق شده توسط: روی توماس، جین کولان
اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 288 از کمیک واندر ومن (فوریه 1982)
در طول سالهای گذشته عده نسبتا زیادی از زنان بوده اند که با لقب «قوی نقره ای» واندر ومن را عذاب داده اند. در هر حال، قوی نقره ای اریجینال اسمش «هلن الکساندروس» بود قدرت های خودش یعنی پرواز کردن و انرژی صوتی را از «آرس» گرفت (قدرت انرژی صوتی باعث شده تا شبیه به قهرمان مونث معروف دی سی یعنی «قناری سیاه» بشه). قوی های بعدی «والری بیادری» و «ونسا کاپاتلیس» نام داشتند که آنها هم انرژی صوتی داشتند ولی از بالهای مصنوعی برای پرواز استفاده میکردند. از بین این سه نفر، ونسا کاپاتلیس از بقیه برجسته تر هستش و شخصیت قابل تحمل تری داره . او از طرفداران دو آتیشه دایانا بود که رفته رفته ازش متنفر شد (رابطه او با واندر ومن شبیه به رابطه «الکترو» و «مرد عنکبوتی» در فیلم "اسپایدرمن شگفت انگیز 2" هستش) . در نهایت «دکتر سایکو» و «کیرکه» (که در ادامه همین مقاله بهشون اشاره میشه) او را به یک تروریست و ماشین آدم کشی تمام عیار تبدیل کردند.
7- جنوساید (Genocide)
خلق شده توسط: گیل سیمون
اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 26 از سری سوم کمیک های واندر ومن (ژانویه 2009)
«جنوساید» انعکاس تاریک واندر ومن است. او توسط «آرس» خلق شد. داستان خلق شدنش واقعا جالبه چون ترکیبی است از جادو با علم: آرس جسد واندر ومن را از آینده دزدید و بعد از منابع گروهی خبیث به نام "انجمن مخفی ابرشرورها" (Secret Society of Super Villains) و همچنین دکتر T.O.Morrow استفاده کرد تا نمونه خاک هایی در سرتاسر جهان که در صد سال گذشته نسل کشی در آنها اتفاق افتاده را جمع آوری کند. سپس این خاک ها با انرژی پلیدی و مرگ مخلوط و به جسد واندر ومن تزریق شد و جنو ساید پدید آمد! برای خالقان جنو ساید واقعا شوکه آور بود که چنین هیولای بیرحمی خلق کرده باشند ولی آرس میخواست از او به عنوان سلاحی برای شکست دادن خدایان استفاده کند. جالبه که جنو ساید میتونست از "کمند حقیقت" (Lasso of Truth) استفاده کنه چون در واقع DNA دایانا در وجودش بود! جنوساید بسیار قوی هستش و میشه گفت نقشش در کمیک های واندر ومن مثل نقش «دومزدی» میمونه در کمیک های سوپرمن.
6- فرست بورن (The First Born)
خلق شده توسط: برایان آزارالو ، کلیف چیانگ
اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 13 از سری چهارم کمیک های واندر ومن (دسامبر 2012)
«فرست بورن» اولین پسر «زئوس» و «هلا» است که اسمی ندارد ولی در بیرحمی و سنگدلی رتبه اول را در بین تمام دشمنان واندر ومن دارد. وقتی بچه بود از کوه المپ (Mount Olympus) طرد شد چون پیشگویی شده بود در آینده امپراتوری زئوس را نابود خواهد کرد. فرست بورن در بیابان و در کنار کفتارها بزرگ شد تا اینکه ارتشی جمع کرد تا به خدایان المپ حمله کنه. اینجا بود که واندر ومن را در سر راه خود دید. واندر ومن حریف قدرت و مهارت او نشد و فقط با پرتاب کردنش از بالای المپ به پایین بود که تونست از شرش خلاص بشه. گفته میشه فرست بورن برای هیچ کس ارزش و احترامی قائل نیست جز برای دایانا چون روحیه سرسخت و مهارتش در جنگیدن را خیلی دوست داره.
5- دکتر سایکو (Dr. Psycho)
خلق شده توسط: ویلیام مولتون مارستون ، هری جی. پیتر
اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 5 کمیک واندر ومن (جولای 1943)
«دکتر سایکو» که نام واقعی اش «ادگار سیزکو» است، وقتی خلق شد یک کوتوله خبیث و مضحک بود که میتونست بقیه رو هیپنوتیزم کنه. عکسش رو ببینید:
ولی چون دست به قتل میزد و از زنها هم متنفر بود معلوم بود که آینده خوبی در خباثت در پیش رو داره! او همیشه از قدرت های هیپنوتیزم و کنترل ذهن خودش استفاده کرده تا واندر ومن رو عذاب بده. دکتر سایکو عاشق اینه که عواطف دایانا را به بازی بگیره و اینجوری به قلبش ضربه بزنه. به همین خاطره که گاهی به «استیو ترور» حمله کرده تا از این طریق به دایانا آسیب برسونه. دکتر سایکو عضو گروه هایی مثل Secret Society of Super Villains و البته Injustice League بوده. او ضمنا با «جایگنتا» و «چیتا» هم زیاد تیم آپ کرده!
4- کیرکه (Circe)
خلق شده توسط: رابرت کانیگر، هری جی. پیتر، جرج پرز
اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 37 کمیک واندر ومن (اکتبر 1949)
« کیرکه » در اساطیر یونانی الهه جادو، دختر «هلیوس» و «پرسه»، یکی از اوکئانیدها است. او وقتی فکر میکرد دایانا بخشی از یک پیشگویی هستش که طبق اون قراره صاحب قدرت های عظیمی بشه، باهاش دشمنی کرد (البته کیرکه از همون اول به دلایل مختلف به واندر ومن حسودی میکرد!) یعنی سعی کرد واندر ومن رو بکشه تا پیشگویی محقق بشه اما شکست خورد . از آن به بعد هم دشمن واندر ومن شد و حتی چون واندر ومن عضو جاستیس لیگه، با اعضای جاستیس لیگ هم دشمن شده! به علاوه از آمازون ها و خدایان المپ هم تنفر داره و چون آینه ای جادویی داره که باهاش میتونه خودش رو به شکل دیگران در بیاره، خیلی میتونه خطرناک باشه . میشه گفت که او نیرومند ترین و سمج ترین دشمن واندر ومن بوده و خواهد بود.
3- جایگنتا (Giganta)
خلق شده توسط: ویلیام مولتون مارستون
اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 9 کمیک واندر ومن (تابستان 1944)
اریجین «جایگنتا» (که اسمش رو در زبان فارسی «غوله» هم میشه ترجمه کرد!) چندین بار عوض شده ولی در هر حال او یکی از قدیمی ترین و پیگیر ترین (!) دشمنان واندر ومن بوده و هست. نام واقعی او دکتر «دوریس زوئل» (Doris Zuel) است . او دانشمندی بود که نوعی بیماری خون داشت و چیزی نمانده بود بمیره . بعدش سعی کرد که جسم خودش رو با واندر ومن عوض کنه تا زنده بمونه ولی ذهنش وارد جسم یک گوریل شد. بعدشم چاره ای نداشت جز اینکه دوباره از دستگاهش استفاده کنه و ذهنش رو از اون گوریل به جسم یک زن قوی هیکل به نام «الگا» (Olga) که در سیرک کار میکرد و میتونست سایز خودش رو کم و زیاد کنه (!) منتقل کنه. بعدشم که دیگه تو همین حالت موند! (خداییش اریجین مسخره ایه، نه؟!). او معمولا در کنار دیگر دشمنان واندر ومن مثل «دکتر سایکو» دیده میشه. در هر حال چون هم هوش بالایی داره و هم قدرت جسمانی بالایی، از دشمنان سرسخت واندر ومن محسوب میشه. راستی تا یادم نرفته بگم که جایگنتا از دشمنان «اتم» محسوب میشه.
2- چیتا (Cheetah)
خلق شده توسط: ویلیام مولتون مارستون، هری جی. پیتر
اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 6 کمیک واندر ومن (اکتبر 1943)
تا به حال چندین و چند شخصیت مونث مختلف با نام «چیتا» در کمیک های واندر ومن دیده شده اند. آنها همگی به قدرت های حیوانی به نام چیتا (که در فارسی به آن "یوزپلنگ" گفته میشود) مجهز هستند، یعنی درنده و سریع هستند و چنگال های تیزی هم دارند. برجسته ترین آنها «باربارا آن مینورا» (Barbara Ann Minvera) نام دارد. او یک باستان شناس مغرور و تا حدی دیوانه بود که برای یافتن راهی برای عمر جاودانه رهسپار آفریقا شد و در آنجا با قبیله ای آشنا شد و در نهایت گرفتار نفرینی گردید که طبق آن باید به موجودی چیتا مانند تبدیل میشد . او دشمن واندر ومن شد چون میخواست "کمند حقیقت" او را بگیرد. البته در کمیک های ریبرث اریجین او تا حدی فرق کرده. او هنوز هم یک باستان شناس است ولی اولش با دایانا دوست شد ولی سپس با فرقه ای اشنا شد که باعث شد تبدیل بشه به چیتا . در واقع چیتای نسخه ریبرث ربط بیشتری به دایانا پیدا کرده تا در نتیجه نبرد های آنها نیز دراماتیک تر شود چون راستش را بخواهید انگیزه دشمنی او با واندر ومن خیلی عمیق و جذاب نیست. در هر حال همیشه در اریجین چیتا ردپای طلسم یا نفرین مرموز به چشم میخورد.
1- آرس (Ares)
اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 1 کمیک واندر ومن (تابستان 1942)
«آرس» خدای جنگ یونانیان باستان همیشه از آمازون ها نفرت داشته است. او به عنوان پسر زئوس، همیشه دوست داشته آمازون ها را تار و مار کند چون از خدایان المپ بدش می آید. همانطور که گفته شد آرس از جسد واندر ومن موجودی عجیب و نفرت انگیز ساخت به نام «جنوساید». آرس حتی در حالت مرگ هم راهی برای شکنجه دادن دایانا پیدا میکنه . البته در New 52 خیلی گذشته او را تغییر دادند تا راهنمای واندرومن باشه ولی به لطف کمیک های «ریبرث» دوباره همان خبیث قدری شده است که باید باشد. دایانا و آرس معمولا بر سر فلسفه های متفاوتی که برای نحوه استفاده از قدرت های خود دارند با هم سرشاخ میشوند ولی چون هر دو به زئوس ربط پیدا میکنند خصومت شان شخصی میشود. ضمن اینکه واندرومن همیشه برای متوقف کردن او مجبوره از تمام نیروی خودش استفاده کنه و به قول معروف به سیم آخر بزنه. البته گاهی هم شاهد نوعی اتحاد نصف و نیمه بین آنها بوده ایم.
عمو مختار
All rights reserved © Spidey.ir 2017
(هر كسي بدون اجازه يا بدون ذكر نام نويسنده و منبع از اين مقاله يا ديگر مقالات سايت در وبلاگ يا سايت خود استفاده كند، مورد پيگرد قانوني قرار خواهد گرفت)
مطالب مرتبط:
10 کمیک برتر واندرومن (WONDER WOMAN)
10 اریجین و شخصیت پردازی متفاوت برای واندر ومن
10 بازیگری كه چیزی نمانده بود در نقش ابرقهرمان ظاهر شوند!
10 تغییر لباس مهم در قهرمانان كمیك
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
