منتقدین spidey.ir فیلم جدید اونجرز را نقد میكنند!

خلاصه داستان:

تونی استارک (Iron Man) متوجّه می شود که سنگ درون عصای لوکی مانند یک کامپیتر قدرت مند است که قدرت تفکّر یک انسان را دارد .با وجود اینکه میداند این سنگ بی نهایت خطرناک است، سعی می کند از آن برای ساخت یک هوش مصنوعی استفاده کند تا جهان را به صلح و آرامش برساند. تونی استارک در نهایت موفّق می شود، امّا هوش مصنوعی به این نتیجه می رسد که تنها راه صلح و آرامش بشریّت، نابودی آنها و تکامل پیدا کردن به روبات هاست. اسم این هوش مصنوعی التران است. التران برای خارج شدن از جواهر عصای لوکی کویک سیلور (Quick Silver) و اسکارلت ویچ (Scarlet Witch) را فریب می دهد تا فکر کنند که التران قصد برقراری صلح برای بشریّت را دارد و با از بین بردن اونجرز به هدف خود می رسد. چون والدین آنها توسّط بمب ها و صنایع استارک کشته شده اند، به التران کمک می کنند.

(در شهری در فراز آسمان با ارتشی از روبات با تیر وکمان می جنگم)

قسمت جدید اونجرز بعد از 3 سال انتظار بلاخره آمد با دیدن تریلرها مطمئن بودیم فیلم خوبی مواجه هستیم تا بلاخره موفق شدیم فیلم را ببینیم حال سریع میرم سرنقد فیلم

 نقاط مثبت

 فیلم تمام کاراکترهای قسمت قبل دارای لباس فرم زیبا تری شدن مخصوصا کاپیتان و بلک ویدو که پیشرفت چشم گیر تری داشتن شخصیت پردازی هم کامل تر میشه بخصوص بلک ویدو و هاکای

شخصیت هاکای با معرفی خانوادش عمق فوق العاده ای پیدا میکنه انقدر که در تمام مبارزه طولانی آخر فیلم نگرانش خواهیم بود

ناتاشا هم با گذشته دردناکش دیدار خواهیم کرد با اینکه به اندازه هاکای به آن نزدیک میشیم به او نمیشویم ولی پیشرفت بزرگی برای شخصیت فرعی محسوب میشه

کاپیتان امریکا آنقدرها در درام حضوری نداره ولی لحظات اکشن عالی و روحیه دلاوری فوق العاده ای از خود نشان میدهد

ایرون من همیشه نقش اول فیلم محسوب میشده در حدی که نسخه قبلی اونجرز را منتقدان قسمتی از فیلم ایرون من میدانند ولی این بار رابطه متعادل تری نسبت به بقیه بازیگران دارد و با ذکاوت خوبی کارگردان دلیل او برای خلق اولترون را با توهم زیبایی که می بیند توجیه می کنه

ثور او این قسمت بیشتر کچش میکشد تا سخن بگوید وبیش تر از همه کابوس می بیند که گره گشایی برای آینده فیلم های مارول دارد درسته که به  فیلم امروز زیاد مربوط نمی شه ولی باعث میشه تصمیم سرنوشت سازی در اواسط فیلم بگیره

شخصیت های جدید هم حضور کمتری نسبت به شخصیت های قدیمی دارند به خصوص ویژن که در ادامه فیلم ضرب آهنگ فیلم را در دست میگیرد اسکارلت ویچ هم حضور قابل قبولی دارد رابطه خوبی با برادرش هم ایجاد کرده

اولترون هم حس دو گانه ای داشت زیاد احساسات به خرج میداد عصبانی میشد متلک مینداخت و مغرور میشد و درآن طرف ترسناک تو دلبرو و کاریزماتیک است بیش از اینکه نمره منفی باشد نمره مثبتی است این هم در نظر بگیریم کمیک نخونها بیشتر از این اولترون خوششان می آید

اکشن فیلم مثل قسمت اول عالیست نبرد نهایی غولآسا نبرد اول هیجان انگیز و مینی اکشن های جالب فیلم با اکشن فان و جالبی در صحنه برفی آغاز میشود و آن هم با هایدرا که تمام اونجرز ها خودی نشان میدهند نبرد هالک و هالک بستر هم نمونه ای در سینما ندارد و عالیست نبرد کره هم با اینکه شاید نمونه های خوبتری از آن دیده باشیم ولی در نوع خود جالب است بخصوص که کاملا کاپیتان در آن هنر نمایی میکند

ولی خب میرسیم به نقاط منفی

 فیلم اولین چیزی که بعد از اتمام فیلم شما را اذیت میکند افت شدید شخصیت هالک است اصلا در حد اندازه فیلم اول نیست به غیر از نبردش با ایرون من کار خاصی در فیلم نمیکند رابطه عاشقانش حداقل برای کمیک دوستان غیر قابل حضم است فیلم در صحنه پیدایش اولترون عجله میکند وخیره کنندگی لازم را ندارد و خیلی عجولانه با آن برخورد میشود

نبرد نهایی فیلم با وجود عظمت فوق العادش نسبت به قسمت قبل به وضوح پسرفت نشان میدهد این مورد جایی خود را نشان میدهد که سه شخصیت جدید آن هم با قابلیت اکشن فوق العاده در گروه هست شخصیت کوییک سیلور با اینکه لحظات بیشتری نسبت به نسخه ایکس منی خود بر پرده هست ولی اصلا در حد اندازه آن ظاهر نمیشود و گوی رقابت را به خود فاکسیش می بازد و بدترین لحظه فیلم به صحنه های پایانی و مشکل گشای فیلم است جوری برایتان بگویم اتفاقی که در 2 ساعت فیلم کاپیتان امریکای 2 افتاد بدون هیچ مقدمه ای نابود می شود صحنه ای که حتما دوست داران مارول را بیش از همه عصبانی می کند

لحظات ماندگارو کمیکی فیلم اول بیشتر در ذهن می ماند ریتم فیلم ناهماهنگ است و نمیتواند شمارا با خود بکشد و این هم دلیل بر تعدیل های زیاد فیلم است که امیدوارم در نسخه دی وی دی حل شود و نکته باحال دیگری هم داشت فیلم به شدت از ضرب آهنگ فیلم ماندگار این گروه خشن سم پکین پا  تقلید کرده که قطعا به ان شاهکار نرسیده ولی در نوع خود جالب است

در کل میتوان گفت با قسمت بزرگتری مواجه هستیم ولی پیشرفتی که انتظار داشتیم را نخواهیم دید

فیلم هنوز یه سر گردن از بقیه رقبا بالاتر است ولی مشکل همین جاست این فیلم ادامه شاهکار اول است

نويسنده: حسن رياحي (Bad Joke)

مقدمه: خب نمی دانم چه بگویم !! واقعا تمام هواداران کمیک بوکی از تریلر ها و کلیپ ها به خصوص از فیلم اول می دانستند این فیلم ، فیلم خوبی خواهد شد. جاس ویدون کارگزدان فوق العاده ای است و همه این را می دانیم. این فیلم بی شک تا به امروز عظیم ترین فیلم کمیک بوکی است . مطمئنا برای فهمیدن لذت واقعی فیلم باید تا سخه HD صبر کنیم ولی به هر حال این نسخه پرده ای تا حدی به ما می گوید اوضاع از چه قرار است. به هر حال.... برویم سر اصل مطلب!!

 کوئیک سیلور و اسکارلت ویچ را می توان واقعا درک کرد . آن ها خواهر و برادری هستند که از مردم به گونه ای طرد شده اند. آونجرز ( به دلایلی )اولتران را می سازد و همانطور که می داغنید اولتران تو زرد از آب در می آید و چیزی نمی شود که آونجرز می خواهد. فیلم داستان های فرعی هم دارد .بعضی از این داستان ها خوبند مثل زن و بچه ی هاکای . ولی در عوض بعضی داستان ها خیلی خوب پرداخته نشده اند. که یکیشان رابطه ناتاشا و بنر است.

شخصیت های فیلم هم به خوبی شخصیت پردازی شده اند و داستان برای همه آن ها جا دارد. کاپیتان آمریکا همانی است که باید باشد . علاقه ی زیادی به دستور دادن دارد و با آن سپر مغناطیسی جدیدش همه را لت و پار می کند. در ضمن در فیلم هر از گاهی هم با تونی استارک بحث می کند و هر از گاهی هم مثل دو دوست در باغ قدم می زنند.تونی استارک کمی از شوخ طبعی اش کم شده (البته فقط کمی ) ولی هنوز هم کمی تیکه بار بقیه می کند و از همه مهمتر روباتش مثل خودش حرف می زند!!!

هاکای شاید بیشترین تغییر را نسبت به قسمت اول کرده است . او نقش پر رنگی در گروه دارد و به زندگی اش در فیلم شاره می شود .بلک ویدو نسبت به قسمت اول خیلی اکشن تر شده و با بیننده ارتباط بیشتری نسبت به قسمت اول بر قرار می کند. ولی متاسفانه حضور فیوری در فیلم فقط زمان را بالا می برد. او اصلا نقشی را ایفا نمی کند و فقط آمده حرف بزند. کوئیک سیلورو اسکارلت ویچ واقعا جالب از آب در آمده اند. این دو همیشه مواظب و خاطر خواه هم هستند.وقتی هم که به آونجرز می پیوندند جذاب تر هم می شوند. ( ولی واقعا سکانس در گیری کوئیک سیلور با آونجرز فوق العاده است.) حال برسیم به ویژن . ویژن خیلی دیر به داستان اضافه می شود . ولی باز هم تاثیر خود را به داستان می گذارد .جلوه های ویزه ویژن هم واقعا عالی کار شده . به علاوه ویژن رابطه جالبی با اولتران در طول فیلم دارد.

دیگر نوبت اولتران است. ابر خبیث خیلی خفن فیلم که واقعا قصد دارد دهان اونجرز را سرویس کند(و می کند).اولتران واقعا یکی از نقاط قوت اصلی فیلم است.از شوخی هایی که می کند تا ویژگی هایی که دارد ، همگی باعث می شوند تا یکی از دارک ترین ابر خبیث های تاریخ سینمای کمیک بوکی شود.

موسیقی : موسیقی فیلم خوب است ولی تقریبا تاثیری در صحنه های مختلف ندارد. ولی فیلمی مثل کاپیتان آمریکا :سرباز زمستان واقعا موسیقی فوق العاده ای داشت .ریتم موزیک خیلی پایین است و بعضی موقع واقعا تو ذوق ادم می زند.البته بعضی موقع ها هم موسیقی در صحنه ای اکشن تند می شود ولی در فیلم خیلی کم است. در کل موسیقی جزء قسمت هایی از فیلم است که چندان رویش کار نشده است.

 جلوه های ویژه: واقعا چه می توان از جلوه های ویژه گفت. کلمه ی شگفت انگیز یا خارق العاده و یا هر چیز دیگری برای آن کم است. صحنه های نبرد واقعا عالی کار شده اند و هم طراحی خوبی داشته اند و هم طبیعی اند . چیز دیگری نمی توان راجع به جلوه های ویژه گفت فقط می توان گفت " این است جلوه های ویزه یه فیلم کمیک بوکی و اکشن واقعی." همین و بس.

نتیجه: آونجرز 2 واقعا یک فیلم فوق سوپر هیرویی است که در خیلی مواقع بیننده را میخکوب می کند . ولی نسبت به فیلم اول کمتر مثل کمیک ها است. ایرادی ندارد ولی به هر حال با توجه به تمام خوبی هایش نمی تواند مثل قسمت اول خاطره ساز شود.

دیدن آن را به تمام هواداران کمیک پیشنهاد می کنم.

نکات قوت:

1. جلوه های ویژه
2. شخصیت پردازی
3. داستان عالی
4. ابر خبیث خفن
5. کوئیک سیلور و اسکارلت ویچ و ویژن
6. تکامل شخصیت ها
7. اکشن فوق العاده

نقاط ضعف:

1. حضور نیک فیوری 
2. رابطه هالک و بلک ویدو
3. موسیقی در بعضی مواقع خوب نیست

نمره 9 از 10

نويسنده: محمد عرفان صالحي

(Parker)

مقدّمه:

وقتی که اوّلین فیلم یک مجموعه جزو 5 فیلم برتر کمیک بوکی تاریخ باشد، خیلی سخت است تا انتظارات طرفداران و منتقدان را برآورده کرد. اونجرز 2: عصر اولتران در چنین موقعیّتی بوده. آیا توانسته دنباله خوبی برای فیلم فوق العاده اونجرز باشد؟

اخطار: خطر شديد اسپویل فیلم! (اگه ميخواهيد داستان فيلم براتون لو نره اين نقد را نخوانيد!)

اوّل از همه، تغییرات داستانی بزرگی به چشم می خورد. اینکه منشأ التران جواهر عصای لوکی (Mind Gem) است، مشکلی در داستان پیش نمی آورد و به گونه ای سعی می کند داستان را واقعی تر جلوه دهد. چون اگر اختراع یک هوش مصنوعی با حق انتخاب، منطق و... با تکنولوژی های استارک امکان پذیر بوده، چطور جارویس را اینطور درست نکرده؟ چطور قبلاً نتوانسته آن را بسازد و... . به نظرم این پیچش داستانی جالب بوده و نسبت به موقعیت داستانی فیلم مناسب بوده.

ولی یک چیز رو اصلاً نمی فهمم: اگر التران قبل از اینکه، توسّط استارک، شکل فیزیکی به خودش بگیرد "التران" نبوده، چطور اسکارلت ویچ از از اهداف او خبر داشته؟ اگر از اهداف او خبر نداشته، چرا اجازه داده است استارک جواهر تفکّر (Mind Gem) را همراه خودش ببرد؟ فکر کنم این تنها سوراخ داستانی (Plot Hole) بوده که البتّه شاید من اشتباه متوجّه شدم...

یک نکته مثبت که از همان اوّل فیلم مشخّص است، صحنه های اکشن فوق العاده و خلّاقانه است. تا به حال کی دیدی که کاپیتان امریکا موتور خودش را به سمت ماشین دشمن پرت کند یا اینکه ثور با ضربه زدن به سپر کاپیتان امریکا جلوی یک ردیف سرباز را بگیرد؟! ما بیشتر از همیشه شاهد همکاری بین اونجرز هستیم و دیالوگ های بین آنها هم خیلی جالب و طنز آمیز است.اینکه بیوه سیاه توانسته هالک را مهار کند هم خیلی جالب است و باعث می شود بدون نیاز به بهانه هر وقت که نیاز باشد هالک در فیلم حضور پیدا کند.

از همان اوّل جاس ویدون در داستان روابط جالبی به وجود آورده؛ مثل کویک سیلور و هاکای (Hawkeye) که یک جور رقابت و Rivalry با هم دارند و یا رابطه عاشقانه بلک ویدو و هالک و رابطه خواهر و برادری کوئیک سیلور و اسکارلت ویچ.

بعد از صحنه های اوّلیه، چند حضور جالب را می بینیم. یک دکتر متخصّص را میبینیم که هاکای را معالجه می کند و اشاره کوچکی به پرستار شب در کمیک هاست.

حضور بعدی هم Cameo اسنلی است که خیلی هوشمندانه و بامزّه است: ثور یک مشروب را به همه نشان می دهد که در ازگارد ساخته می شود و می گوید که برای فانی ها مناسب نیست. یک پیرمرد (استن لی) به او می گوید: "اینقدر الکی ما رو نترسون، بده بیاد!". بعد هم انگار که بی هوش شده بوده میبینیم که دارند او را می برند و در همین حین یکی از عبارت های معروف خودش را می گوید. "Excelsior!"

سعی و تلاش اعضای گروه اونجرز برای بلند کردن چکّش ثور هم خیلی جالب بود، مخصوصاً تلاش های استارک که باورش نمیشد قوانین فیزیکی در مورد چکّش ثور درست نباشد.

امّا می رسیم به حسّاس ترین بخش فیلم: التران. همه نگران بودند که التران بیش از حد انسانی شود  و دیگر آن حس روباتی را نداشته باشد. در تریلر ها هم دیدیم که بعضی قسمت ها التران بیش از اندازه انسانی شده بود. ولی خوشبختانه پیشبینی های آقای ترابی درست بوده و التران همان طور شده که باید می شده.

اوّلین صحنه ای که التران را می بینیم به نظرم یکی از ماندگار ترین لحظات فیلم های مارول است. التران با بدن روباتی ای که برای خودش ساخته، لنگ زنان وارد اتاق اونجرز می شد. در این صحنه التران حس خاصّی داشت. با یک حالت خاص راه میرفت و انگار داشت درباره بشریت تفکر می کرد. جوری که انگار داشت همه چیز را در ذهنش به هم ربط می داد. در این صحنه  التران نهایت ترسناکی و بی روحی خودش را داشت که فراموش نشدنی است.

در بقیه قسمت های فیلم هم التران بی نظیر است، با یک صدای روباتیک ترسناک، چشمان سرد و بی روح و نگاهی ترسناک. البتّه التران کاملاً هم بی نقص نیست؛ بعضی زمان ها بیش از اندازه احساسی می شود و بعضی قسمت ها صدای انسانی دارد. حرکات ابرو هایش بسیار کم است امّا در بعضی  صحنه ها بیش از اندازه ابرو هایش حرکت می کنند که برای شخصیت سرد و بی عاطفه التران خیلی بد است. امّا در اکثر قسمت های فیلم نسبتاً خوب است.

امّا در پایان فیلم التران را در غالب یکی از روبات هایش که به نظرم می توانست یک التران بی نقص باشد... حیف شد.

ولی به نظر من این حالت نیمه انسانی التران خیلی هم بد هم نبوده و باعث شده التران ابحت خاصی داشته باشد. درضمن، ساخت یک التران تمام روباتی در بعضی صحنه ها خیلی مضحک میشد. به همین دلیل به نظرم التران خیلی هم بد نشده.

در کل نمره ام به خود التران در این فیلم 7 از 10 است. می توانست خیلی بهتر باشد امّا در کل خوب است.

صدمه دیدن برنامه جارویس در فیلم هم به نوعی کتک خوردن جارویس در کمیک ها را نشان می دهد. جالب است که التران او را  مانند یک انسان توصیف کرده و  به اونجرز گفت که او را کشته.

مبارزه اوّل اونجرز با التران هم خیلی  جالب بود. جنگ اونجرز با ترس هایشان شیوه جدیدی بود و خیلی از مبارزات سخت فیزیکی ، سخت تر به نظر می آمد. نکته جالب این  صحنه این بود  که هاکای تنها کسی  بود که تحت تأثیر  اسکارلت ویچ قرار نگرفت چون به اندازه کافی  از شست و شوی مغزی قسمت اوّل کشیده بود. امّا جالب ترین نکته این صحنه، صحنه های آهسته کویک سیلور بود که زاویه فیلم برداری، صدای  نفس های  کویک سیلور و جلوه های ویژه صدا همه باعث شدند که بیننده در این صحنه احساس کند جای کویک سیلور است.

مبارزه هالک و آیرون من هم خیلی تماشایی و جالب بود. دیدن هالک که از شوخی ها و کتک های آیرون من روانی شده و با تمام قدرت و دیوانگی همه چیز را خرد می کند خیلی با مزّه و هوشمندانه بود. این مبارزه یکی از جذّاب ترین مبارزاتی بود که در یک فیلم دیده بودم. این کاملاً نشان می دهد که نباید سر به سر هالک بگذارید!

قسمتی از فیلم که اونجرز را در خانه هاکای نشان می دهد، یکی از ناب ترین لحظات جهان سینما است. بعد از یک نبرد سخت که نتیجه آن شکست بوده، این لحظه آرام و بدون نگرانی بسیار برای بیننده تأثیر گذار است و باعث می شود لحظات بعدی بسیار جذّاب تر و زیبا تر باشند.

این لحظه همچنین به یکی از شخصیت های داستان که کمتر زمانی به او در فیلم ها اختصاص داده شده، یک صحنه کامل را اختصاص می دهد. حتّی اگر فکر می کنید که فیلم اوّل اونجرز در پرداختن به شخصیت ها ضعیف بوده (که نبوده)، نمی توانید بگویید که این فیلم در این ضمینه ضعیف بوده.

صحنه های مربوط به بروس بنر و بلک ویدو هم خیلی جالب بودند و به نوعی رابطه ویژه ای بین آنها به وجود آورده است.

از زمانی که دو قلو ها هم به اونجرز می پیوندند، فیلم جذّاب تر هم میشود چون جلوه های ویژه آنها بیشتر در فیلم دیده می شود و بیننده به نوعی احساس می کند که اونجرز قدرتمند شدند. فقط با دیدن حرکت کویک سیلور بین گروه التران حسّ خوبی به بیننده دست می دهد.

یک چیزی که تا اینجای فیلم مشخّص بوده جلوه های ویژه منحصر به فرد کویک سیلور است. چون نه مثل فلش است و نه مثل کویک سیلور فیلم های X-men که خلّاقیت جلوه های ویژه این فیلم را نشان می دهد. شخصاً خیلی از ردّ زیبایی که کویک سیلور زمان دویدن از خودش به جا میگذارد خیلی خوشم می آید. این رد یک جور شکل خاص به حرکات کویک سیلو می دهد که خیلی جذّاب و پرهیجان است.

صحنه تعقیب و گریز و مبارزه روی کامیون و در قطار خیلی صحنه جذّاب و نفس گیری بود که به جرأت می توانم آن را با صحنه مبارزه روی قطار در مردعنکبوتی 2 مقایسه اش کنم. اضافه شدن اسکارلت ویچ و کویک سیلور به این صحنه هم به جذّابیت این صحنه اضافه می کند و باعث می شود یک صحنه اکشن تمام عیّار را ببینیم.

به وجو آمدن ویژن هم به نوعی جالب است. استفاده از جارویس برای به وجود آوردن التران ایده تازه ای است که پیچش های داستانی جالبی را به وجود آورده است. این صحنه نشان داده که انسان منطق مطلق نیست و احساساتش است که او را استثنایی می کند. همچنین نشان می دهد که انسان کاملاً بی حدّ و مرز نیست و اگر اعتقادات و احساسات خاصّی نداشت مثل التران میشد.

بین صحنه تولّد التران و ویژن هم تضاد جالبی وجود داشت. در صحنه تولّد التران می بینیم که جنگ ها و بدی های انسان ها را می بیند و در صحنه تولّد ویژن می بینیم به محض اینکه به پنجره می رسد و شهر را می بیند، زیبایی و خوبی انسان ها را می بیند.

مبارزه اونجرز برای اینکه آیا ویژن ساختی شود یا نه هم جالب بود و به نوعی نگاه کوچکی به جنگ داخلی بود. مچنین یک صحنه  بی نظیر در این مبارزه بود و آن هم غافل گیر شدن کویک سیلور توسّط هاکای بود. بعضی اوقات در فیلم فلش متوجّه نمی شوم که چگونه فلش می تواند از رعد و برق فرار کند آن وقت نمی تواند بعضی چیز ها مثل شلیک اسلحه یخ زننده را جا خالی بدهد. امّا در این فیلم انگار که بیننده جای کویک سیلور است، جهان را در حالت صحنه آهسته می بیند و باز هم با حرکت هاکای غافل گیر می شود. این صحنه هم بسیار بیاد ماندنی و زیبا بود.

و حالا می رسیم به ویژن: ویژن دقیقاً همان چیزی بود که باید می بود. یک روبات انسانی که تفکّراتش مثل روبات هاست و مانند انسان ها احساس دارد. هر موقع که در فیلم ظاهر می شود به بیننده دلگرمی می دهد چون قد رت زیادی داد و می تواند با التران برابری کند. صحبت های او با التران هم بسیار فلسفی و تازه بودند که ذهن یک ابر انسان را نشان می دهد.

یک نکته خیلی جالب این بود که ویژن به اندازه کافی برای بلند کردن چکّش ثور لایق بوده که یک صحنه شوکه کننده و عجیب بود. این صحنه باعث شد که بیننده برای او ارزش خاصّی قائل شود و او را یک جور موجود استثنایی بداند.

مبارزه پایانی بین اونجرز و التران هم درست مثل مبارزه نهایی فیلم اوّل پر از صحنه های بیاد ماندنی و فوق العاده بود. اینکه اونجرز را همه با هم در یک جنگ سخت ببینیم همیشه هیجان انگیز است. نکته جالب اینجاست که حتّی در این صحنه ها هم شخصیت پردازی وجود داشت و ما دیدیم که چطور اسکارلت ویچ با حرف های هاکای به یک جنگجوی تمام عیّار تبدیل می شد.

ایده مبارزه هم درست مثل ایده مبارزه نهایی قسمت اوّل بسیار جالب بود و از مردم و موقعیت های اضطراری استفاده کرد: التران در حال استفاده از بخشی از شهر به عنوان یک شهاب سنگ است تا شهر را نابود کند. در همین حال مردم روی آن تکه از شهر هستند و جانشان در خطر است و هیچ جور نمی توانند از آن تکه فرار کند که ناگهان شیلد به داد اونجرز می رسد.

بهترین صحنه مبارزه نهایی هم به نظر من جایی است که اونجرز در برابر تمام نیرو های التران مقاومت می کنند تا دستشان به هسته فعّال کننده نرسد. دیالوگ های این قسمت هم بی نظیر است:

التران: "تمام من، علیه تمام شما. چطور میتونید جلوی من رو بگیرید؟"

آیرون من: "به قول مرد پیر (کاپیتان امریکا)، با هم..."

این مبارزه به نظر من حتّی از مبارزه نهایی فیلم اوّل بهتر بود و همکاری اعضای اونجرز را به خوبی نشان می داد. زمانی که ثور، ویژن و آیرون من با هم التران را شکست دادند اوج این صحنه بود و نشان می داد که اونجرز می توانند با همکاری و با کمک هم قدرتمند ترین دشمنان را هم شکست بدهند.

فداکاری و مرگ کویک سیلور در آخرین لحظه یکی از لحظه های بینهایت شوکه کننده فیلم بود. من تا آخر فیلم باورم نمیشد که کویک سیلور واقعاً مرد و فکر می کردم یک جوری اسکارلت ویچ او را می گرداند ولی اینطور نشد. درست مثل مرگ مأمور فیل کولسن در فیلم اوّل اونجرز، مرگ کویک سیلور بسیار تأثیر گذار و بیاد ماندنی بود. جیغ بی صدای اسکارلت ویچ، توقّف موسیقی و جمله آخر کویک سیلور همه به تأثیر گذاری این مرگ کمک کردند. من که خیلی به کویک سیلور وابسته شده بودم، امیدوارم در فیلم های بعدی زنده شود.

پایان فیلم فوق العاده بود. احتمالاً در فیلم های بعدی هالک پیدا می شود تا اونجرز جدید تشکیل شود: کاپیتان امریکا، اسکارلت ویچ، بلک ویدو، فالکون (Falcon)، وار ماشین (War Machine)، هاکای و هالک. البتّه احتمالاً با محبوبیت آیرون من تونی استارک هم به فیلم برگردد.

نتیجه گیری:

اونجرز 2: عصر التران نه تنها دنباله شایسته ای برای فیلم اوّل اونجرز بوده، بلکه نسبت به آن پیشرفت هایی هم داشته. به تمام کاراکتر ها دقیقاً به میزان مساوی پرداخته شده و رابطه ها در فیلم کاملاً عمیق و محکم بوده اند. ضمن اینکه این فیلم خلّاقانه ترین وهیجان انگیز ترین جلوه های ویژه و صحنه های اکشن سینما را دارد و ترکیب آن با داستان بی نظیر، یک فیلم فوق العاده را می سازد. البتّه فیلم اشکالات نسبتاً سطحی ای دارد مانند مشکلات کوچک در التران و چند اشتباه داستانی.

اونجرز 2: عصر التران تا به اینجا در عرض 2 روز 201 میلیون دلار فروخته و رکورد فیلم های آواتار، آیرون من 3، Transformers: Dark of the Moon و فیلم اوّل اونجرز را شکسته و احتمالاً قرار است فروشی بسیار بیشتر از فیلم اوّل داشته باشد.

در نهایت باید بگم که این فیلم جزو 5 دنباله برتر تاریخ سینما و جزو 5 فیلم برتر کمیک بوکی است و کاملاً انتظارات من را بر آورده کرد.

نکات مثبت:
+ ریتم عالی
+ ایده های جدید داستانی
+ صحنه های اکشن و جلوه های ویژه خلّاقانه
+ نبرد های جذّاب

نکات منفی:
- التران می توانست بهتر باشد
- داستان بعضی مشکلات کوچک دارد
- مبارزه نهایی به اندازه مبارزه نهایی فیلم اوّل بزرگ و خوب نبود

نمره نهایی: 9.5 از 10

نویسنده: صالح شاملو (SLH Hero)

هشدار ، نقد زير داراي اسپويلر است و ميتواند بخش هايي از فيلم را فاش كند!

.

.

مقدمه : قطعاً از بين فيلم هاي كميك بوكي سال ٢٠١٥ "اونجرز: عصر التران" مورد انتظار ترين فيلم بود كه بالاخره هم در تاريخ مقرر خود يعني ١ مِي اكران شد و فروش چشم گيري هم داشت.

اما نكات مثبت و منفي اين فيلم چه بود؟ براي فهميدن جواب با ما همراه باشيد…

فيلم اونجرز ٢ قطعاً يكي از بهترين دنباله هاي كميك بوكي در دنياي سينماي كميك بوك است!

اين فيلم از همان سكانس اول طوفاني آغاز ميشود! منظورم همان صحنه ي سوپر اكشنش است كه حمله ي  اونجرز به مقر هايدرا را نشان ميدهد!

جاس ويدون از همان صحنه ي اول قصد دارد كه بگويد اين فيلم سوپر اكشن است!

صحنه ي اول نشان ميدهد كه ديگر با يك اونجرز پخته طرف هستيم تيمي كه هيچ چيز جلو دار آنها نيست!

در تمامي صحنه هاي اكشن مانند صحنه ي اول جاس ويدون بطور استادانه اي دو عنصر اكشن و طنز دار با هم مخلوط كرده.

يكي از نقات مثبت ديگر فيلم شخصيت هاي آن است. مخصوصاً سه شخصيت كوييك سيلور ، ويژن و صد البته هاك آي. كوييك سيلور اونجرز ٢ از نسخه ي ايكس من خود بسيار دل نشين تر است ما در فيلم X-men days of future past با كوييك سيلوري بسيار شوخ و شنگ طرف هستيم كه البته حضور او در فيلم بسيار كوتاه است ، ولي كوييك سيلور اونجرز ٢ در عين جدي بودن شخصيت دل نشيني دارد

 او در بعضي از صحنه ها با خواهرش شوخي ميكند كه البته به همان ميزان شوخي كافي است وگرنه به فضاي دارك فيلم لطمه ميخورد صحنه هاي كوييك سيلور جذاب اند مخصوصاً صحنه ي آخر او در فيلم كه هنگام مرگش رو به هاك آي ميكند و ميگويد: "?you didn't see that coming" 

شخصيت ويژن چون در اواخر فيلم به جمع اونجرز اضافه ميشود نميتوان درباره ي او نظري كامل داد اما جلوه هاي ويژه ي بكار رفته براي نمايش قدرت هاي او زيبا اند و خود او هم شخصيت پردازي جالبي دارد و در فيلم حس يك Android را تا حدود زيادي القا ميكند.

و اما گل سر سبد شخصيت هاي فيلم يعني هاك آي ، قبل از اكران فيلم خبر پرداخته شدن بيشتر به هاك آي در اونجرز ٢ تا حدي هواداران را مأيوس كرد اما جاس ويدون قضيه را ١٨٠ درجه تغيير داد ، ما در طول فيلم با شخصيت هاك آي بيشتر آشنا ميشويم ، خانواده ي او كه يك خانواده ي معمولي اند در يك مزرعه زندگي ميكنند و هاك آي در هر مأموريتش با اونجرز براي دوباره ديدن خانواده اش تقلا ميكند!

در اونجرز ٢ شخصيت هاك آي خودش را بيشتر از فيلم اول خودش را در دل هواداران جا ميكند و ثابت ميكند كه او هم در يونيورس مارول لياقت يك فيلم اختصاصي را دارد!

نقاط مثبت فيلم زيادند ولي يكي از مهم ترين نقاط عطفي كه اشاره به آن خالي از لطف نيست ، مبارزه ي هالك و آيرون من در لباس Hulkbuster است.

اين صحنه با وجود اكشن بالا رگه هاي طنز هم در خود دارد اين صحنه يك صحنه ي كميك بوكي است بار ديگر جاس ويدون ثابت ميكند كه او با تحميل شدن دنياي سينما به كميك مخالف است و به عكس اين موضوع اعتقاد دارد!

فيلم اونجرز: عصر التران هم درست مانند همه ي فيلم هاي ديگر نقاط ضعفي هم دارد كه اشاره به آنها خالي از لطف نيست.

اولين نقطه ي ضعفي كه در فيلم مشاهده ميشود شخصيت منفي فيلم يعني التران است ، شخصيت پردازي او خوب است و تنها اشكال او نزديك بودن او به انسان ها است ، او جوري نشان داده ميشود كه گويا حس دارد و اصلاً با شمايل خود  حس يك رباط بي روح و سنگدل را القا نميكند.

اگر او به شكل همان رباطي كه در آخر توسط ويژن نابود شد بود خيلي بهتر حس يك رباط را القا ميكرد.

از نظر من هم آخرين نكته ي منفي فيلم حضور نيك فيوري است كه يك حضور كوتاه ، بي مزه و لوس دارد كه اگر جاس ويدون او را بطور كل از فيلم حذف ميكرد بهتر بود.

با اينكه حضور كاراكتر هاي نظير war machine يا falcon همه روي داستان تأثير داشت و داستان را جذاب ميكرد حضور نيك فيوري كاملاً غير ضروري بود!

نتيجه گيري: فيلم اونجرز عصر التران قطعاً يكي از بهترين فيلم هاي كميك بوكي است ولي با وجود آثاري همچون محافظان كهكشان و يا كاپيتان آمريكا: سرباز زمستان نميتوان به آن لقب بهترين اثر marvel را داد ، اما اين فيلم نسبت به فيلم اولش پيشرفت كرده و ارزش چند بار ديدن را هم دارد!

امتياز نهايي : 9.7 از 10

امیرعلی آصفی ( A god name sparkles )

All rights reserved © Spidey.ir 2015

     (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

رتبه بندی فیلم های دنیای سینمایی مارول (MCU)

این مطلب را به اشتراک بگذارید :