raimi-vs-webb مقايسه فيلم هاي سينمايي مرد عنكبوتي

تا به حال 4 فیلم از روی شخصیت محبوب مرد عنکبوتی ساخته شده است که سه قسمت آن متعلق به «سم ریمی» و یكی هم نام «مارك وب» را به عنوان كارگردان یدك میكشد. حالا میخواهیم مقایسه ای بین آنها داشته باشیم!

مقدمه: هردو کارگردان تقریباً به کمیک ها وفادار بودند. اما تغييرات خلاقانه اي هم به منبع اصلي داده اند و در عين حال از اصل ذات و جوهره «پيتر پاركر/مرد عنكبوتي» دور نشده اند. شاید ریمی اقتباس بهتری از این شخصیت داشته است (این را از روی امتیازات فیلم او می شود فهمید) و گرچه برخی از کارگردانان کمیک هنوز قسمت اول و دوم ریمی را بی رقیب می دانند ولی "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" (The Amazing Spider-Man) هم خیلی بالاتر از حد تصور ظاهر شد و نشان داد كه مارك وب هم كارگردان قابلی است.. حال به مقایسه می پردازیم.

پیتر پارکر/مردعنکبوتی (Peter Parker/Spider-Man)

peter-parker پيتر پاركر - مرد عنكبوتي

- سام ریمی: «توبی مگوایر» بازی خوبی را برای دوگانه نقش پیترپارکر/اسپایدرمن ایفا کرد. او یک بازیگر گمنام، غیر كلیشه ای ولی با استعداد بود که نقدهای خوبی نصیب خود کرد؛ این نقش او را به اوج شهرت رساند. اما چیزهایی مثل هیکل او که مناسب هیکل اسپایدرمن در کمیک هایش نیست و یا حتی سن او که از یک بچه دبیرستانی بزرگتر است از امتیازات توبی مگوایر در این سه گانه کم کرد. شخصیت پیتر پارکر در کمیک هایش طوری بود که در ابتدا آدمی بود که در برقراری ارتباط با دیگران مشکل داشت اما این مشکل را حل کرد ولی پیتر پارکر در فیلم ریمی برای برقراری ارتباط همیشه مشکل داشت به جز قسمت سوم که در خیابان می رقصید و به دیگران چشمک میزد! اما شعار اصلی مردعنکبوتی را خوب درک کرده بود که "قدرت زیاد، مسئولیت زیادی به همراه دارد دارد". گرچه قسمت سوم نقدهای خوبی کسب نکرد (به دو دلیل مهم :زیاد بودن شخصیت ها و دور شدن از منشأ قهرمان). درباره لباس اسپایدرمن هم که یک اقتباس کامل از کمیک هایش بود با یک سری تغییرات جزئی.

- مارک وب: «اندرو گارفیلد» بر خلاف توبی مگوایر بازیگر گمنامی نبود ولی بی استعداد هم نبود او به مراتب از نظر ظاهری و سن و سال برای ایفای نقش پیتر پارکر/مردعنکبوتی از توبی مگوایر بهتر بود و حتی هیکلی مناسب برای اسپایدرمن داشت و چون از كودكی شیفته مرد عنكبوتی بود درک خوبی هم از شخصیت پیترپارکر داشت. او مثل کمیک ها بود: ابتدا در برقراری ارتباط مشکل داشت ولی این مشکل را حل کرد. اما باید قبول كرد كه لباس مرد عنكبوتی اصلا جالب نبود ولی در قسمت دوم، لباس مرد عنكبوتی بسیار بهتر از قسمت اول خواهد بود.

نقش های مکمل و معشوقه ی پیتر پارکر (Supporting Cast & Peter Parker's Love Interests)

- سام ریمی: در فیلم های سم ریمی نقش های مکمل معروف و شناخته شده كمیك های اسپایدرمن حضور کم رنگ تری در داستان داشتند. نقش هایی مثل «سروان جرج استیسی»، «فلش تامپسون»، «گوئن استیسی» (که اولین عشق پیتر پارکر بود)، «ریچارد و مری پارکر» ، پدر و مادر پیتر (که اصلا نقشی نداشتند) و... ولی در عوض بزرگترین حامیان پیتر در زندگی یعنی عمو و زن عموی پیتر بسیار خوب درخشیدند. مخصوصا «زن عمو می» که به تاثیر گذاری کمیک ها بود.«رزمری هریس» خیلی خوب نقش یک حامی را بازی كرد واین باعث می شود شخصیتی مهم در داستان به شمار بیاید.

«جیمزفرانکو» در قسمت اول در نقش «هری آزبورن» بهترین دوست پیتر در دبیرستان حاضر شد که بازی بی حس و حالی از خود نشان داد (تازه ابتدا قرار بود نقش اسپایدرمن رو به جیمز فرانکو بدهند) ولی او به مراتب در قسمت دوم بهتر ظاهر شد. حتی در قسمت سوم هم بهتر از قسمت دوم بود. فرانکو حس انتقام را به طور خوبی حفظ کرده بود تا زیاد از حد نشود.

نقش «جی جونا جیمسون» هم که فوق العاده بود و بازی «جی. كی. سیمونز» بهترین و كامل ترین نقش آفرینی در تاریخ اقتباس ای كمیك بوکی است! او بی نقص ترین شخصیتی بود که میتوانست در سه گانه ریمی حضور داشته باشد. بي شك یکی از امتیازات بزرگ این سه گانه همین ناشر بد اخلاق روزنامه "دیلی بیوگل" است.

اگر شاید سم ریمی ابتدا گوئن را به عنوان معشوقه پارکر معرفی می کرد بهتر بود. در قسمت سوم پیتر بخاطر گوئن، «مری جین» را هل می دهد با گوئن میرقصد و... (البته او تحت تاثیر سیمبیوت فضایی این كار را میكرد!) اما گوئن برخلاف پیتر هنوز از منشأ خود دور نشده بود. او دختر سروان استیسی و دختر باهوش دانشکده خود بود. اما در نهایت گوئن تأثیر زیادی که بر فیلم نگذاشت هیچ، تازه شلوغ ترش هم کرد!!!

« کرستن دانست» در نقش مری جین در قسمت اول بازی خوبی ارائه نداد ولی به مرور بهتر شد و در نقش خود جا افتاد. دو راهی عشقی اش هم در قسمت دوم به امتیازات این بازیگر افزود .اما یک کار همیشگی در آخر هر فیلم داشت آن هم دزدیده شدن و جیغ زدن!!!!اما پیشینه خود را حفظ کرده بود. او ابتدا مجذوب فلش تامپسون و بعد هری آزبورن و در آخر عاشق پیتر می شود فقط نمی دونم «جان جیمسون» از کجا یهو پیداش شد!!

uncle-ben عمو بن - مارک وب: در "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" اهمیت خاصی به شخصیت های مکمل داده شده است اما هیچکدام به قدر كافی تاثیر گذار نیستند. در فیلم مارک وب حتی پدر و مادر پیتر که اطلاعات کمی از آن ها موجود هست هم در اول فیلم حضور دارند ولی بود و نبودشان فرق چندانی نمیكند و بیننده میل و رغبتی برای كسب اطلاعات بیشتر درباره گذشته و سرنوشت آنها از خود بروز نمیدهد! عمو بن و زن عمو می هم خوب هستند چون بازیگران كاركشته ای نقش آنها را ایفا میكنند (هرچند كه به نظرم باید لحظات بیشتر و قدرتمند تری به زن عمو می اختصاص میافت) «مارتین شین» هم یك گزینه عالی برای عمو بن است. او کاری می کند که قتل او تأثیرگذارتر باشد. در این فیلم همه چی به روز و آپ تو دیت (!) است اون از آن اسکیت برد بازی کردن پیتر و آن هم که جمله ی مهم "قدرت زیاد مسئولیت زیاد به همراه دارد" را از صدای ضبط شده روی گوشی لمسی اش بشنود!

مارک وب، جی جونا جیسون را از داستان حذف و در عوض «سروان استیسی» را با بازی خوب «دنیس لیری» معرفی کرد که انتخاب خوبی بود. او همان رییس پلیس شهر نیویورک است که ابتدا با مرد عنکبوتی مخالف است و دنبال آن است که او را دستگیر کند اما در آخر به یار او تبدیل و به دست «لیزارد» کشته می شود. ولی ای کاش به دست یک آدم بهتر کشته می شد.

مارک وب گوئن را به عنوان معشوقه پیتر برگزید که برای بازی این نقش «اما استون» را برگزید که همه به درستی میگفتند اندرو و اما خیلی به هم می آیند!!!! او از معشوقه پیتر در فیلم ریمی خیلی بهتر بود حداقل فقط جیغ نمی زد و دزدیده نمی شد. او همان دختر پاک و معصومی است که پیتر دلباخته ی او می شود و به اولین عشق حقیقی پیتر بدل می شود. به نظرم شخصیت پردازی گوئن حتی از كمیك بوک های اسپایدرمن هم بهتر است.

دشمنان (The Villains)

green-goblin-lizard دشمنان مرد عنكبوتي
- سم ریمی: «گرین گابلین»، «دکتر اختاپوس»، «ونوم» و «مرد شنی» دشمنانی بودند که در سه گانه ریمی حضور داشتند. گرین گابلین با وجود ظاهر مضحکی که داشت اما بازیگر خوبی داشت تا نقش آن را ایفا کند. «ویلم دفو» از هر نظر حتی بدن گابلین هم مناسب بود. البته محدودیت های ریمی برای طراحی لباس گابلین را نباید از یاد برد. همچنین باید اذعان داشت كه گابلین قسمت سوم زیاد جالب نبود ولی حس انتقام جیمز فرانکو در فیلم باعث شد تا اين گابلین جديد كمي بهتر عمل کند و اگر لباس او شبیه كمیك بوک ها بود، خيلي بهتر ميشد و قسمت سوم ميتوانست یک نقطه قوت دیگر به معدود نقاط قوت اش بیافزاید!

دکتر اختاپوس بهترین دشمنی بود که در سه گانه ریمی حضور داشت هم از لحاظ اقتباس، هم بازی خوب بازیگر، شخصیت پردازی و ظاهری موجه و قابل قبول! چون اگر لباس کلاسیک دکتر اختاپوس را انتخاب می کردند خیلی مسخره می شد! در کل زندگی آرام دکتر «اتو اکتاویوس» و بعد تبدیل شدن به موجود خطرناکی مثل دکتر اختاپوس منتقدان را تحت تأثیر قرار داد و به یکی از نکات قوت اصلی فیلم تبدیل شد. این هم یکی از دلایلی است که قسمت دوم را بهترین فیلم کمیک بوکی می کند.

«مرد شنی» و دیگر دشمنان قسمت سوم ضعیف بودند. مردشنی در اصل یک خلافکار خرده پا بود که طی یک آزمایش در ساحل بدنش تبدیل به شن روان شد و مرد شنی نام گرفت. در کمیک ها اون دشمن خاصی برای پیتر نبود. ولی در فیلم پیتر به طور غیر قابل توجیه و مسخره ای با او یک خصومت شخصی داشتسر قتل عمو بن!). به هر حال امتیاز مثبتی هم داشت: بازیگر خوب و اسكار گرفته که نقش او را ایفا میكرد! لباس او هم اقتباسی کامل از کمیک ها بود: یک تی شرت سبز راه راه و یک شلوار قهوه ای.

«ونوم» شخصیتی خاصی در کمیک ها نیست که او را دشمنی تمام عیار معرفی کنیم فقط یک موجود تک بعدی است که حتی با دانستن اینکه مردعنکبوتی کیست هیچ کار خاص یا ماندگاری بر ضد او نكرده. او فقط ظاهر و قدرت جالب و نامتعارفی دارد که كمك كرد فروش فیلم بالا برود. درفیلم هم همانطوری است که بود و تأثیر خاصی در فیلم نداشت. اما تهدیدی بزرگ برای پیتر به شمار می آمد حتی موقع مبارزه. اگر پیتر نقطه ضعف او را نمی دانست شاید اتفاقات بد تری می افتاد. «توفر گریس» هم نقش «ادی براک /ونوم» را نسبتاً خوب و ظریف بازی کرد. فقط یک چیزش را نمی فهمم. آخه ونوم پنجول داشت؟!

- مارک وب: فعلا که فقط لیزارد در فیلم مارک وب معرفی شده است که حضور خوبی داشته است (هر چند كه انگار رابطه دكتر كانرز با پيتر از روي رابطه او با اكتاويس در "مرد عنكبوتي 2" كپي برداري شده!). امیدوارم «الکترو» و «کرگدن» به همین خوبی باشند. لیزارد در كميك ها هرگز دشمنی تمام عیار برای مرد عنکبوتی نبوده است و گاهی به او کمک کرده است ولي سوني براي ريبوت خود سخت مصمم بود تا از دشمن جديدي استفاده كند كه ريمي استفاده نكرده بود و بنابراين يكراست رفت سراغ ليزارد! او یک دانشمند یک دست است که در برای بدست آوردن دست دیگر خود روی خود آزمایش می کند که تبدیل به مارمولکی بزرگ بنام لیزارد می شود. در فیلم هم همینطور است. بازیگر نقش دکتر «کانرز» هم بازیگر توانمندی است که بازی خوبی ارائه داد. اما اینکه او هیچوقت تهديد بزرگي برای مرد عنکبوتی نبوده است یک نقطه ضعف در فیلم بود. البته ظاهر جالبی هم نداشت و تا حدي مصنوعی بود (او بیشتر شبیه به یكی از دشمنان بتمن به نام Killer Croc شده بود!!!) و وقتی او را دیدم از خودم پرسیدم"آیا این همان لیزاردی است كه میشناختم ؟"ای کاش ظاهری جهش یافته تر داشت (البته از آن صحنه هایی كه او را برای مدتی نسبتاً كوتاه با روپوش سفید آزمایشگاه نشان میداد خیلی خوشم آمد زیرا مارك وب ادای دین فوق العاده ای به كمیك های مرد عنكبوتی كرده بود)

موسیقی (The Score)

elfman-horner الفمن - هورنر

- سم ریمی: «دنی الفمن» (یار همیشگی ریمی و كارگردانان صاحب سبك دیگری مثل «تیم برتون») موسیقی سه گانه مردعنکبوتی را ساخت (هر چند او در "مرد عنكبوتی 2" تا حدودی با ریمی مشكل پیدا كرد!). به عقیده خیلی ها موسیقی و تم هایی كه برای اسپایدرمن شاخت چندان به یاد ماندنی یا نمادین (iconic) نبود و شاید اسپایدرمن لیاقت تم های بهتری را داشت. ولی در كل كار او چندان هم بد نبود و لااقل به خوبی با صحنه های فیلم همراه میشد و لحظات مختلف را برجسته میكرد.

- مارک وب: «جیمز هورنر» موزیسین بزرگ موسیقی فیلم "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" را ساخت. او که همه با ساخت آلبوم فیلمهای" تایتانیک" و "آواتار" که فروش بسیار بالایی داشت میشناسنش باعث شد تا موسیقی این فیلم از نقاط قوت فیلم باشد. موسیقی او هم از تم های به یاد ماندنی تری برخوردار است و در دل و ذهن می نشیند، به خصوص وقتی در بخش های انتهایی به اوج خود میرسد.

صحنه های اکشن (Action Scenes)

spider-man صحنه هاي اكشن مرد عنكبوتي

- سم ریمی: در قسمت اول صحنه های اکشن چندان چنگی به دل نمیزند شاید بخاطر اینکه بودجه کمی که داشت یا به خاطر اينكه زیاد روی جلوه های ویژه كامپیوتری (CGI) حساب باز كرده بود ولی در قسمت دوم خیلی صحنه های اکشن باحالی داشت (چون هم سونی سر كیسه را شل كرده بود و هم تیم جلوه های ویژه بهتری در اختیار ریمی قرار داشت!) مخصوصا صحنه ی مبارزه دکتر اختاپوس و مردعنکبوتی روی قطار و صحنه های دیگر که باعث شد قسمت دوم برنده جایزه اسکار بهترین جلوه های ویژه سال شود. ولی قسمت سوم خهم صحنه هاي اكشن و جلوه هاي صوتي و بصري خيلي خوبي داشت منتهي اين دفعه آنقدر نکات منفی زیاد بود که جلوه هاي ويژه در آن گم بود. ولی سم ریمی در كل استعداد غریبی در خلق صحنه های اكشن نفس گیر دارد. البته سبک مبارزه مردعنکبوتی را در این سه گانه اصلا دوست ندارم. چون مردعنکبوتی ضرباتش غیرقابل پیش بینی است اما درسه گانه ریمی كمتر این اتفاق می افتد.

- مارک وب :صحنه های اکشن شاید از نظر اجرا جلوه های ویژه كمی بهتر از سه گانه ریمی بود اما این موضوع بیشتر به خاطر استفاده از بدلكاران حرفه ای بود و الا مطمئن هستم مارك وب هنوز هم تجربه چندانی در ساخت سكانس های اكشن ندارد! مبارزات باحال و غیرقابل پیش بینی، تاراندازی در شهر، مخصوصا صحنه مبارزه پیتر و لیزارد در مدرسه از نقاط برجسته فیلم بودند. اما بودجه ی او که این قسمت را ساخت باید در نظر گرفت. مطمئن هستم در قسمت های بعدی صحنه های زد و خورد بسیار عظیم تر و به یاد ماندنی تری از مارك وب خواهیم دید.

در هر حال در پایان میخواهم بار دیگر تاكید كنم كه مقاله ای را كه خواندید حاوی نظرات شخصی من درباره این دو فیلم بود و به شما حق میدهم كه با همه آنها موافق نباشید! اما چیزی كه مسلم است فیلم های مرد عنكبوتی همگی از آثار مطرح ژانر ابرقهرمانی محسوب میشوند و با فروش خوب خود در زمره بهترین ها بوده اند.

خلاصه امیدوارم راضی باشید. منتظر خواندن نظرات شما هستم!

نويسنده: پارسا مرادی
(S-M)

مطالب مرتبط: