نقد و بررسی فصل دوم سریال جسیکا جونز

نقد و بررسی فصل دوم سریال جسیکا جونز

هشدار : نقد دارای اسپویل میباشد .

مقدمه: فصل اول جسیکا جونز یکی از شگفتی های سال 2015 بود . مارول و نت فلیکس که به تازگی همکاری خود را آغار کرده بودند .

با انتشار فصل اول دردویل شروعی قدرتمند داشتند و در ادامه با فصل اول جسیکا جونز با قدرت به راه خود ادامه دادند . فصل اول جسیکا جونز نه تنها در بین سریال های کمیک بوکی بلکه در بین محصولات دیگر تلویزیون نیز پدیده ای خاص بود . در زمانه ای بهترین چیزی بودند که میتوانستیم در بازار سریال های کمیک بوکی گیر بیاوریم این جسیکا CW که سریال های ابرقهرمانی شبکه جونز بود که برای اولین به مسائل عمیق اجتماعی و نشان دادن یک قهرمان آسیب دیده پرداخت و کاری کرد تا سریال های کمیک بوکی به چیزی فراتر از کلیشه های اطرافشان تبدیل شوند . حال فصل دوم به تازگی پخش خود را آغار نموده که در اینجا به بررسی آن خواهیم پرداخت .

جسیکا جونز فصل 2

پس از اتفاقات فصل اول و کشته شدن کیلگریو ، جسیکا جونز هم اکنون به عنوان یک قهرمان قاتل شناخته میشود و زندگی اش همچنان در وضعیت ناپایداری قرار دارد . با پیدا شدن پرونده ای جدید پای او به قضایایی باز میشود که ریشه در اتفاقات گذشته او و نحوه به وجود امدن قدرت هایش دارد و در این بین، سر و کله ی افرادی از دوران گذشته او نیز پیدا میشود . فصل دوم جسیکا جونز نسبت به فصل اول سه کمبود اساسی دارد . اولین کمبود ، که در فصل قبلبا شدت کمتری قابل مشاهده بود مربوط به ساختار ۱۳ اپیزودی سریال است . این ساختار که یکی از ساختارهای پایه سریال های شبکه نت فلیکس است در اکثر سریال های این شبکه مورد استفاده قرار میگیرد و اگرچه در بعضی از آنها مانند خانه پوشالی ( حداقل در فصل های اولش ) مشکل خاصی ایجاد نمیکند اما تبدیل به یکی از ایرادهای پایه سریال های مشترکش با مارول شده است . فصل دوم جسیکا جونز نیز به طرز شدیدتری به این مشکل دچار شده است . داستان این فصل به خودی خود پتانسیل و کشش لازم برای یک فصل سیزده قسمتی را ندارد و ساختار نت فلیکس گونه آن نیز نویسندگان را مجبور به وارد کردن خرده پیرنگ های اضافی ، بی اهمیت و نامربوط میکند که در نهایت به تجربه کلی فصل ضربه وارد میکند . ضمن اینکه سریال در چند اپیزود اولش از مشکل تمرکز و انسجام داستانی رنج میبرد . مشکلی که هرگز در فصل اول شاهدش نبودیم . مشکل دیگری که وجود دارد مربوط به تیم نویسندگان سریال است که تصمیم گرفتند یک فصل کامل را به داستان گذشته شخصیت اصلی اختصاص دهند در حالی که میتوانستند در خلال روایت داستانی جدید و آوردن آنتاگونیستی قوی نیز به این موضوع نیز بپردازند .

جسیکا جونز

دومین کمبود فصل مربوط به نبود یک آنتاگونیست قوی است . فصل اول توانست با بکارگیری شخصیت کیلگریو ( با بازی معرکه دیوید تننت ) و شخصیت پردازی عمیق و چندلایه او یکی از بهترین آنتاگونیست های فیلم ها و سریال های کمیک بوکی را ارائه دهد . شخصیتی که نه تنها جسیکا ، بلکه تمام افراد اطراف او را تحت الشعاع خود قرار میداد و باعث رشد شخصیت پردازی آنها در طول فصل میشد . بنابراین اولین مشکلی که در طول فصل دوم احساس میشود نه مشکلات داستانی ، بلکه نبود شخصیتی مانند کیلگریو است که همواره جسیکا و اطرافیان او را به چالش بکشد . بنابراین نزدیک ترین چیزی که گیرمان می آید شخصیتی به نام الایزا جونز است که در نهایت مادر جسیکا از آب در می آید . این پیچش میتوانست بستر این را برای نویسندگان فراهم کند تا بوسیله آن به رابطه ای حتی عمیق تر نسبت به رابطه جسیکا و کیلگریو در فصل اول بپردازند . اگرچه رابطه میان جسیکا و مادرش نسبتا خوب در می آید و در نهایت رضایت بخش ظاهر میشود و شخصیت پردازی خوده الایزا نیز خوب میباشد اما همه چیز در زیر سایه سنگین کیلگریو قرار دارد . کیلگریو دیوید تننتآنقدر خوب بود که حضور کوتاهش در یکی از اپیزود های پایانی این فصل ، باعث تبدیل شدن آن اپیزود به بهترین اپیزود فصل میشود .

هوگارث

کمبود سوم و آخر این فصل مربوط به شخصیت های مکمل است . شخصیت پردازی شخصیت های مکمل یکی از نقاط قوت اصلی فصل اول بود . نه تنها تک تک شخصیت های مکمل از پرداخت خوبی بهره مند بودند بلکه هرکدام از آنها نیز به نحوی به داستان اصلی متصل میشدند و باعث بوجود آمدن نوعی یکپارچگی در طول داستان میشدند . متاسفانه در طول فصل دوم نه تنها شامل چنین یکپارچگی نیستیم بلکه اکثر شخصیت های مکمل با پرداخت مشکل داری روبرو هستند که در نهایت باعث میشوند تا گره گشایی های آخر فصل تقریبا تمام تاثیر احساسی خود را از دست هند .تریش واکر و مالکوم با وجود ایده های داستانی هیجان انگیز هرگز به پتانسیلی که باید دست پیدا نمیکنند . شخصیت پردازی آنها در طول فصل نه تنها با فصل قبل برابری نمیکند بلکه بخاطر ساختار ۱۳ اپیزودی و کش داده شدن برخی از موضوعات و همچنین کم کاری هایی از جانب تیم نویسندگی ، جدایی اشان در اخر فصل هیچ حسی خاصی به بیننده القا نمیکند . زمانی که پای جدایی شخصیت ها به داستان باز میشود اولین چیزی که حکم میکند پرداخت قوی به رابطه میان آنها تا زمان ضربه نهایی است . چیزی که در طول فصل دوم بین جسیکا و تریش انطور که باید اتفاق نمی افتد و بیشتر از هم جدا افتاده احساس میشوند . این تنها جری هوگارث است که از پرداخت نسبتا خوبی بهره میبرد هرچند که ارتباط خاصی بین او و داستان اصلی، برخلاف فصل قبل ، دیده نمیشود .

عکس جسیکا 

فصل دوم جسیکا جونز اما، با وجود داشتن تمامی اشکالاتش نکات مثبت بزرگی نیز دارد . بزرگترین نکته مثبت این فصل خود شخصیت جسیکا جونز است که همانند فصل قبل از شخصیت پردازی عالی برخوردار است . او هنوز از تاثیر اتفاقات فصل قبل رنج میبرد و با پیدا کردن مادر خود وارد آشفتگی جدیدی میشود که به شکل عالی در طول فصل دیده میشود . دیدن جسیکا در حال دست و پنجه نرم کردن با تاثیرات روانی زندگی اش لذت بخش ترین بخش فصل دوم را تشکیل میدهد و باعث ارتباط هرچه بیشتراو با بینندگان میشود . مهمترین پیامی که این فصل به بیننده انتقال میدهد این است که جسیکا هرگز نمیتواند زندگی ای عادی داشته باشد. حتی وقتی که بعد از ۱۷ سال مادر خود را پیدا میکند با فاصله کمی شاهد مرگ وی در جلوی چشمان خود میباشد . اتفاقی که بار دیگری به او ثابت میکند که هیچوقت زندگی معمولی در انتظارش نخواهد بود که این خودش نقطه عطفی در شخصیت پردازی جسیکا است .

فصل 2 جسیکا جونز 

گروه بازیگری نیز همانند فصل قبل عملکرد معرکه ای از خود نشان میدهند . کریستین ریتر در نقش شخصیت اصلی به زیبایی هرچه تمام پیچیدگی های شخصیت خود را نشان میدهد و حتی در مواقعی که فیلمنامه اندکی کم می آورد، این ریتر است که با بازی عالی خود بیننده را مشتاق نگه میدارد . ریچل تیلور در نقش تریش واکر نیز بازی بسیار خوبی از خود به نمایش میگذارد که با وجود تمام اشکالات در شخصیت پردازی اش باعث خسته کننده شدن شخصیتش نمیشود . بقیه گروه بازیگری که شامل ژانت مکتی ( الایزا جونز ) ، کری ان موس ( جری هوگارث) و اکا دارویل ( مالکوم) میشود نیز عملکرد قوی از خود نشان دادند . همچنین بازگشت کوتاه اما بسیار لذت بخش دیوید تننت در نقش کیلگریو نیز بهترین بخش فصل دوم در کنار خوده شخصیت جسیکا جونز است .

 نقد سریال جسیکا جونز

فصل دوم جسیکا جونز نسبت به فصل اول پسرفت محسوسی حساب میشود . سریال در سه بخش اصلی کمبود های اساسی دارد اما در کنار آنها از چند نکته مثبت بزرگ و کوچک نیز تشکیل میشود که در نهایت فصل دوم را به تجربه ای تقریبا راضی کننده تبدیل میکند . با اینکه راضی کننده بودن همیشه کافی نیست ، اما اکنون که پرداخت به گذشته جسیکا تمام شده است میتوان انتظار این را داشت تا نویسندگان در فصل سوم عملکرد طوفانی همانند فصل اول از خود نشان دهند .

 

نویسنده : امیرحسام رنجبر

امتیاز 7.75 از 10

 All rights reserved © Spidey.ir 2018 

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

نقد و بررسی فصل اول سریال جسیکا جونز (JESSICA JONES)

معرفی شخصیت: جسیکا جونز 

15 صحنه برتر سریال جسیکا جونز

کمیک انتقام جویان جدید (NEW AVENGERS) ترجمه شد + لینک دانلود

اگر از سریال جسیکا جونز خوشتون میاد پس حتما عاشق این کمیک ها میشوید!

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn