نقد و بررسی فیلم "مرد عنكبوتی 3 " (2007)

نقد و بررسی فیلم "مرد عنكبوتی 3 " (2007)

نقد فیلمی که میتونست شاهکار باشه ولی ...

 

شناسنامه فیلم:

 كارگردان: سام ریمی

 تهیه‌كنندگان: آوی آراد، لورا زیسكین، گرانت كورتیس

 فیلمنامه‌نویسان: سام ریمی، ایوان ریمی، آلوین سارجنت

 بازیگران: توبی مگوآیر، کرستن دانست، جیمز فرانکو، توفر گریس، برایس دالاس هاوارد، توماس هیدن چرچ، رزمری هریس، جی. کی. سیمونز، دیلان بیکر، دانیل گیلیس، جیمز كرام‌ ول

 موسیقی: كریستوفر یانگ، دنی الفمن، دبرا لوری

 فیلمبردار: بیل پاپ

 محصول: كلمبیا پیكچرز (سونی)

 مدت زمان: 139 دقیقه

 تاریخ اكران: 4 می 2007

 بودجه: 258 میلیون دلار

 میزان فروش در سراسر جهان: 890 میلیون دلار

ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات فیلم مرد عنکبوتی 3 (2007)

لينك دانلود نسخه كامل فيلم: Download

 

 

خلاصه داستان :

 «پیتر پارکر» از شهرتی که در هیبت اسپیدرمن پیدا کرده، لذت می‌برد و درصدد است تا از «مری جین» خواستگاری کند. اما زمانی که پلیس به پیتر و زن عموی او می‌گوید که طبق مدارک جدید، شخصیت خبیثی با نام مستعار «مردشنی» قاتل واقعی عموی او است، پیتر تصمیم می‌گیرد دست به انتقام‌جویی بزند. در ضمن پیتر مجبور است علاوه بر مرد شنی با بهترین دوست خود یعنی «هری آزبورن» که هنوز اسپایدرمن را مسئول قتل پدرش می داند، رو در رو شود. در این بین موجودی سیاه رنگ و چسب مانند از فضا به زمین می‌آید. این موجود نوعی ارتباط هم‌زیستانه با لباس اسپایدرمن برقرار می‌کند و نه تنها موجب تغییر رنگ آن از قرمز و آبی به سیاه می‌شود، بلکه روی ذهن پیتر نیز تاثیرات مخربی می‌گذارد و باعث می‌شود تا او افکار تاریک و نسبتا پلیدی پیدا کند. پیتر باید در نهایت موفق می‌شود تا موجود فضایی را از خود دور سازد. اما این موجود به «ادی براک» یکی از خبرنگاران روزنامه دیلی بیوگل که هیچ دل خوشی از پیتر ندارد، می‌پیوندد و در نتیجه هیولایی به نام «ونوم» (Venom) پدید می‌آید که تنها هدفش نابودی اسپایدرمن است...

گاهی اوقات منتقدین آنقدر از یك فیلم بدگویی می‌كنند كه فكر می‌كنی با یك آشغال تمام عیار طرف هستی. ولی وقتی فیلم را می‌بینی، متوجه می‌شوی كه مستحق این همه بد و بیراه نبوده است.  این قضیه تا حدی درباره "اسپایدرمن 3" صدق می‌كند. البته همین ابتدا عرض می‌كنم كه "اسپایدرمن 3"ضعیف‌ترین فیلمی است كه تا به حال براساس كاراكتر اسپایدرمن ساخته شده ولی هنوز هم سرگرم كننده است و جلوه‌های ویژه فوق‌العاده‌ای دارد. در واقع نیمه نخست آن بسیار امیدواركننده و هیجان‌انگیز است. در این بخش با همان عناصری آشنا می‌شویم كه پیشتر به قسمت‌های اول و دوم جان بخشیده بودند: رابطه عاشقانه ملموس میان «پیتر پاركر» و «مری جین»، یك شخصیت منفی كلاسیك به نام «مرد شنی»، پرداختن به رابطه خصمانه میان پیتر و بهترین دوستش یعنی «هری آزبورن» و مبارزه میان آنان كه تماشاچیان از پایان فیلم اول منتظرش بوده‌اند، حضور یك رقیب عشقی جدید برای مری جین (مثلث‌های عشقی همواره در كمیك‌ های اسپایدرمن وجود داشته‌اند)، دیالوگی معركه میان پیتر و زن عمو «مِی» كه طی آن می از پیتر می‌خواهد به بهترین نحو از مری جین خواستگاری كند، حضور دوباره «جی جونا جیمسون» ناشر بداخلاق نشریه «دیلی بیوگل» كه واقعاً باعث خنده تماشاچی می‌شود و ...

 اما درست پس از یك گذشت یك ساعت و با رخنه كردن موجود سیاه فضایی به زندگی پیتر پاركر، فیلم به ورطه‌ای می‌افتد كه تنها نبرد پایانی مهیج‌اش كمی آن را نجات می‌دهد. شخصاً قبل از ساخته شدن فیلم و هنگامی كه فهمیدم «ونوم» قرار است در فیلم حضور داشته باشد، احساس خطر كرده بودم و می‌دانستم كه حضور او در هر عرصه‌ای باعث افت شدید داستان خواهد شد. در واقع، این كاراكتر تك بعدی كه به خاطر ظاهر و قابلیت‌های نامتعارفش از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار است، هرگز جذابیتی برایم نداشته. جالب است بدانید كه حتی «سام ریمی» نیز از ونوم خوشش نمی‌آمده و قرار بود از كاراكتر خبیث دیگری به نام «كركس» (Vulture) استفاده كند اما سونی، مارول و احتمالاً شركت‌های اسباب‌‌بازی‌سازی كه متاسفانه از محبوبیت ونوم آگاهی داشتند، ریمی را مجبور كردند تا از ونوم به جای كركس استفاده كند. فیلم به خوبی ثابت می‌كند كه ونوم چه كاراكتر احمقی است و چقدر از كمبود ژرفای شخصیتی رنج می‌برد.

 

با وجود آنكه «توفر گریس» در قالب «ادی براك جونیور» عملكرد قابل قبولی دارد، اما حضور ونوم باعث شده تا موضوع تاثیر مخرب موجود سیاه رنگ فضایی بر ذهن و رفتار پیتر پاركر به یكی از تم‌های اصلی تبدیل شود. به همین دلیل پیتر دست به رفتارهایی می‌زند كه واقعاً از او بعید است (مثل رقصیدن در خیابان و یا نحوه انتقام گرفتن او از مری جین با استفاده از «گوئن استیسی» كه كاملاً با شخصیتی كه از پیتر سراغ داریم در تضاد است). از همه بدتر اینكه با ورود لباس سیاه رنگ به داستان، رابطه میان پیتر و هری كه در ابتدای فیلم بسیار جذاب بود و به نظرم باید به خط اصلی داستان تبدیل می‌شد، به حاشیه برده شده و كاملاً خراب می‌شود (به صحنه باسمه‌ای مبارزه میان پیتر و هری در خانه هری توجه كنید و ببینید كه پیتر چطور با خشونت و وحشی گری تمام، بهترین دوستش را زخمی می‌كند).

فیلم‌نامه بر خلاف قسمت‌های قبلی كه واقعاً خوب و محكم بودند، این‌بار مثل خیابان‌های شهر تهران پر از چاله و چوله است. بسیاری از اتفاقات فیلم بدون هیچ دلیل منطقی و به قول معروف همین جوری رخ می‌دهد. در كل فیلم خیلی شلوغ است و مشخص است كه فیلمنامه‌نویسان مجبور بوده‌اند با خیل عظیمی از كاراكترهای مختلف و تم‌های داستانی سر و كله بزنند. به همین دلیل بعضی از خطوط داستانی اولیه مثل موضوع بیماری دختر مرد شنی به فراموشی سپرده می‌شود و یا مواجه پایانی پیتر با مرد شنی و بخشیده شدن او توسط پیتر بسیار ساده، كلیشه‌ای و غیر قابل باور جلوه می‌كند.

 

 اما همانطور كه گفتم فیلم ویژگی‌های مثبتی هم دارد. به طور مثال طبق معمول نقش آفرینی «توبی مگوایر» در قالب پیتر/اسپایدرمن درخشان است. پیتر در فیلم جسورتر، تاریك تر و خشن تر از گذشته شده ولی مگوآیر كاری می‌كند تا تماشاچی همچنان با وی همذات پنداری كند. بازی «كریس هیدن چرچ» هم در نقش مرد شنی بسیار مطلوب است ولی واقعاً حیف كه مرد شنی تا این حد در فیلم مهجور مانده زیرا چرچ موفق شده شخصیت هیولاگونه اما قابل ترحمی همچون «فرانكشتاین» خلق كند. اما درگیر كردن او با قضیه مرگ عمو «بن» اشتباه بزرگی است كه كارگردان مرتكبش شده زیرا نه تنها با كمیك‌ های اسپایدرمن در تضاد است بلكه از قدرت و میزان تاثیرگذاری مرگ عمو بن در فیلم اول می‌كاهد (هر چند موجب پدید آمدن خصومتی شخصی میان اسپایدرمن و مردشنی شده است).

 

 «جیمز فرانكو» نیز بسیار بهتر از قبل نقش هری آزبورن را ایفا می‌كند و فوق‌العاده ظاهر شده است . به نظرم او ستاره اصلی نبرد پایانی است و با پایان تراژیك خود تماشاچی را غصه‌دار می‌كند. ولی بازهم افسوس و صد افسوس كه فیلم نامه بیش از این به او بها نداده است. سام ریمی نيز بار دیگر ثابت می‌كند كه استاد مسلم خلق صحنه‌های مبارزه است و قطعاً مبارزات میان پیتر و هری، اسپایدرمن و مرد شنی و به ویژه نبرد چهار نفره پایانی در زمره بیادماندنی‌ترین سكانس‌های اكشن در آثار كمیك‌ بوکی قرار خواهند گرفت.

 

در كل "اسپایدرمن 3" از ضعف‌های عمده‌ای رنج می‌برد و متاسفانه توقعات بسیار بالایی كه از آن داشتم به هیچ وجه برآورده نشد. اما هرگز این فیلم را در حد و اندازه‌ آثار نازلی همچون «بتمن و رابین» نمی‌دانم. امیدوارم سونی و مارول از این ناكامی درس گرفته باشند و برای فیلم های بعدی دست كارگردان را باز بگذارند تا در انتخاب خطوطو داستانی و كاراكترهای خبیث آزادانه عمل كند.

  امتياز: 6 از 10

 

 

معرفی كاراكترهای فیلم:

 پیتر پارکر/اسپایدرمن (توبی مگوایر): عکاس روزنامه دیلی بیوگل كه با یک زندگی دوگانه مواجه است. او كمی نسبت به قبل مغرور شده ولی همچنان وظیفه از حفاظت نیویورک در برابر جرم و جنایت را به عهده دارد.

11

 مری جین واتسون (کرستن دانست): دختری که پیتر به او علاقه رومانتیك دارد. مری جین از هویت مخفی پیتر آگاه است و دوست دارد به یک بازیگر مطرح تئاتر تبدیل بشود.

12

 هری آزبورن/گابلین (جیمز فرانکو): پسر «نورمن آزبورن» (که در قسمت اول «گرین گابلین» خبیث بود) و بهترین دوست دوران تحصیل پیتر که فکر می‌کند اسپایدرمن پدرش را به قتل رسانده و به همین دلیل می‌خواهد از او انتقام بگیرد.

13

 ادی براک جونیور/ونوم (توفر گریس): یکی از عکاسان دیلی بیوگل كه به دلایل مختلف به شدت از پیتر متنفر است. او پس از پیوند با موجود سیاه رنگ فضایی به ونوم تبدیل می‌شود.

14

 گوئن استیسی (برایس دالاس هاوارد): او هم‌كلاسی پیتر در دانشگاه و دختر یکی از افسران عالی رتبه پلیس است که رقابت سختی با مری جین برای تصاحب قلب پیتر پارکر دارد.

15

 فلینت مارکو/مرد شنی (توماس هیدن چرچ): او یک خلافکار خرده‌پا است که همسر و یک دختر دارد. سپس حادثه‌ای باعث می‌شود تا بدنش به شن روان تبدیل بشود. پیتر او را قاتل واقعی عمو بن محسوب می‌كند.

مِی پارکر (رزمری هریس): زن عموی پیر و دوست‌داشتنی پیتر پارکر که هنوز از هویت مخفی او اطلاع ندارد ولی همواره نصیحت‌های خوبی به او می‌كند.

17

 جی جونا جیمسون (جی. کی.سیمونز): رئیس انتشارات دیلی بیوگل که همچنان از اسپایدرمن منتنفر است و از روزنامه‌اش برای بدنام کردن اسپایدرمن استفاده می‌کند ولی هنوز نمی‌داند کسی که عکس‌های اسپایدرمن را به او می‌فروشد خود اسپایدرمن است!

18

 دکتر کرتیس کانرز (دیلان بیکر): استاد یک دست پیتر در دانشگاه که رابطه خوبی با پیتر دارد. او در این قسمت هم به «لیزارد» (یکی از دشمنان کلاسیک اسپایدرمن) تبدیل نمی‌شود.

19

 سروان جورج استیسی (جیمز كرام ول): پدر گوئن استیسی و کسی که به پیتر و زن عمویش میگوید مرد شنی قاتل واقعی عمو بن است.

20

استن لی: او یكی از دو خالق اسپایدرمن است و طبق معمول حضوری افتخاری و چند ثانیه‌ای در فیلم دارد. البته این بار نقش نسبتاً بلندتری دارد و حتی با پیتر صحبت هم می‌کند.

21

بروس کمبل: یار جدا نشدنی سام ریمی. خوره‌های سینما او رو با سه‌گانه خاطره‌انگیز «کلبه وحشت» (Evil Dead) می‌شناسند. او در این فیلم هم درست مثل دو فیلم قبلی اسپایدرمن، نقشی كوتاه ولی بامزه و بیاد‌ماندنی دارد: صاحب رستورانی كه در آن پیتر از مری جین خواستگاری می كند!

22

 

مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2013

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مقالات مرتبط:

مقایسه بین ونوم در بازی مردعنکبوتی 2 و فیلم اسپایدرمن 3

ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات فیلم مرد عنکبوتی 3 (2007)

چرا ونومِ "مرد عنکبوتی 3" آنقدر بد بود؟!

لینك دانلود نسخه بلو ری فیلم های مرد عنكبوتی

نقد و بررسی فیلم های سینمایی مرد عنكبوتی

مروری بر موسیقی فیلم های مرد عنكبوتی

پشت صحنه فیلم های اسپایدرمن ساخته سام ریمی + لینك دانلود!

مقایسه مردعنکبوتی«سام ریمی» با مردعنکبوتی «مارک وب»

مسير پر پیچ و خم مرد عنكبوتی تا پرده سینما!

10 نکته جالبی که احتمالاً درباره "اسپایدرمن" های «سام ریمی» نمیدانستید!

بیوگرافی "توبی مگوایر" (Tobey Maguire)

بیوگرافی "كرستن دانست" (Kirsten Dunst)

لباس سیاهی كه در "مرد عنكبوتی 3" مورد استفاده قرار نگرفت!

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn