10 عضو برتر ایکس من

همیشه دوست داشتم این مقاله رو براتون بنویسیم ...

بدون شک ایکس من برترین و متنوع ترین تیم ابرقهرمانی تاریخ است. اما در میان این همه تنوع بین اعضای ان یک نکته مشترک وجود دارد. همه آنها میوتانت یا جهش یافته مادرزادی هستند. افرادی که به خاطر قدرت هایشان از جامعه طرد شده اند اما گرد هم می آیند تا برای صلح میان انسان های معمولی و انسان های جهش یافته مبارزه کنند. در این مقاله سایت اسپایدی، قصد دارم تا از میان این همه ایکس من که هر کدام برای خودشان شخصیت های بزرگی محسوب می شوند 10 تای آنها که بهترین شخصیت پردازی ها را داشته و به رویای پروفسور ایکس نزدیک ترند رتبه بندی کنم.

10. مگنیتو / اریک لنشر

شاید همه ما او را به عنوان بزرگ ترین دشمن ایکس من بشناسیم اما در بسیاری از جاها مگنیتو نه تنها یک ضد قهرمان بوده بلکه حکم یک ابرقهرمان را نیز داشته است. کدام ویلن کمیک بوکی رو پیدا می کنید که یک گذشته ملموس و بسیار تراژیک مثل مگنیتو داشته باشد؟ شاید در این زمینه فقط مستر فریز به پایش برسد ولی خب مگنیتو باز هم شخصیت بسیار پیچیده تری است. او بارها به یاری ایکس من ها آمده است و بارها عضوی از آنها بوده است. نمونه بسیار بارز آن کمیک "عصر اپاکالیپس" است. گرچه این کمیک در یک دنیای موازی اتفاق می افتد اما مگنیتو مانند رهبران بزرگ شورشی مانند چگوارا جلوی اپاکالیپس می ایستد و جهش یافته ها را هدایت می کند.برای همین مگنیتو شایسته حضور در لیست برترین اعضای ایکس من است.

9. روگ / آنا ماری

در کمیک های مارول اغلب اوقات به جای آنکه قدرت های فرابشری بدرد قهرمانانش بخورد علیه آنهاست. یعنی روگ قدرتی دارد که با استفاده از آن و با تماس با موجودات دیگر می تواند قدرت های آنها را برای مدتی رای خودش داشته باشد اما یک قانون هم دارد:با تماس زیاد شخص مقابل می میرد. و حالا همین روگ که دختر جوانی بود چگونه می توانست عاشق کسی شود وقتی نمی تواند او را لمس کند؟ روگ هم نقش یک دختر را برای ولورین داشته و البته معشوقه قدیمی اش گمبیت را فراموش نکنیم که بعد از سالها در جلد 30 کمیک ایکس من طلایی ازدواج کردند.

8. آنجل (فرشته) / وارن وارثینگتون

آنجل (فرشته) / وارن وارثینگتون

آنجل جزو 5 عضو ابتدایی ایکس من بود و نقش پسر خوش تیپ و پولدار و دختر باز این تیم را ایفا می کرد.اما سپس در سری کمیک ایکس فکتور به بلوغ شخصیتی عظیمی رسید. او که از محافظت از انسان هایی که از جهش یافته ها متنفر بودند خسته شده بود خودکشی کرد! قبل از خودکشی او یک مثلث عشقی بین او و جین و سایکلاپس شکل گرفته بود که خوشبختانه حل شد. اما بعد از چند شماره پس از مرگ او اپاکالیپس یکی از دشمنان برتر ایکس من او را به موجودی دیگر و با ظاهری آهنین تبدیل کرده بود به اسم آرک انجل به معنای فرشته سقوط کرده (این مقاله را بخوانید). آنجل دیگر اون شخصیت شوخ و سرحال نبود و حالا به یکی از دارک ترین شخصیت های کمیک های ایکس من تبدیل شده بود!

حالا می خوام قدرت پرواز اون رو با شخصیت شماره یک دی سی یعنی سوپرمن مقایسه کنم. سوپرمن که هروقت دلش بخواهد و بدون آنکه کسی متوجه بشود می تواند پرواز کند اما آنجل در همان ابتدای حضورش در دنیای کمیک مجبور بود تا بالهایش را زیر لباس ببندد و قایم کند. ببنید که استن لی و جک کربی قهرمانانشان را چقدر رنج دیده تر و حقیقی تر خلق کرده اند تا مانند انسان های امروزی مشکلات زیادی داشته باشند.

7. ملکه سفید / اما فراست

ملکه سفید / اما فراست

شاید اما فراست در ابتدا یک ویلن بوده باشد اما پس از آنکه عاشق سایکلاپس شد به یکی از مهم ترین اعضای تیم ایکس من بدل شد و در واقع پس از معشوقه اش حکم رهبر دوم تیم را داشت. اما فراست مانند جین گری یک تلپات بسیار ماهر است و هیچ ذهنی از دست او در امان نیست. ظاهر زیبای او مدیون عمل های زیبایی است که هل فایر کلاب بر روی انجام دادند و او از روابط جنسی برای پیش بردن اهدافش استفاده می کرد تا اینکه عاشق سایکلاپس شد و تا به امروز عاشقش است. فقط کافیست جلد 19 سری پنجم کمیک های انکنی ایکس من که همین امسال چاپ شد را بخوانید. اما پس از مرگ دوم جین گری به بانوی اول کمیک های ایکس من تبدیل شد و تا ایونت اونجرز علیه ایکس من یکی از اعضای خوب آن بود.

6. لورا کینی / ایکس 23

جدید ترین عضو این لیست کسی نیست جز کلون ولورین: ایکس 23. البته برای مدت ها تصور می شد که او تنها یک کپی ژنتیکی از ولورین است اما در جلد 4 کمیک Hunt For Wolverine: AdamantiumAGENDA مشخص می شود که او دختر واقعی ولورین است. ایکس 23 برای یک چیز پرورش داده شده بود: کشتن.

او ماشین کشتاری بود که از کودکی تعلیم دیده بود اما کم کم با پرورش دهندگان خودش مبارزه کرد و تصادفی مادر خودش را کشت. این تنها یکی از تراژدی های عظیم این جهش یافته جوان است. او حتی ناخودآگاه استاد خودش را که بسیار دوست می داشت کشت. ایکس 23 تنها در عرض چند سال نشان داد که از شخصیت های سایدکیکی مانند نایتوینگ و یا بتگرل بسیار بهتر است و شخصیت پردازی عمیق تری دارد تا جایی که در سال 2015 جانشین ولورین شد و لباس او را به تن کرد.

5. مارول گرل / جین گری

مارول گرل / جین گری

و اما می رسیم به دختر مو قرمز و بسیار زیبای کمیک های ایکس من که کسی نیست جز جین گری. او یک تلپات است و عواطف و افکار انسان ها را به راحتی می خواند. جین در ابتدا یکی از ضعیف ترین اعضای ایکس من بود اما پس از پیوند خوردن با نیروی کیهانی به نام ققنوس به قوی ترین آنها تبدیل می شود. جین گری بدون شک یکی از برترین ابرقهرمانان مونث کمیک های مارول است. کسی که نجات دنیا را بر زندگی خودش ترجیح می دهد. و برترین و زیبا ترین نقش آفرینی او در دنیای کمیک متعلق به آخرین شماره از داستان حماسی ققنوس سیاه است که برای جلوگیری از صدمه زدن به دنیا خودش را قربانی می کند. خودکشی او یکی از تاثیرگذار ترین و غم انگیز ترین لحظات دنیای کمیک است.ب ه امید روزی که دنیای سینمایی مارول یک اقتباس زیبا از این شاهکار دنیای کمیک بسازذ.

4. پروفسور ایکس/چارلز اگزاویر

پروفسور ایکس/چارلز اگزاویر

مگر می شود از برترین اعضای ایکس من مقاله نوشت و بینان گذار آنها را یاد نکرد؟

پروفسور ایکس با قلب پاکش به دنبال صلح میان جهش یافته ها و انسان های معمولی است و آرزویش ان است که روزی این دو گونه متفاوت و در عین حال یکسان از انسان ها در کنار یکدیگر به خوبی خوشی زندگی کنند. تفکرات و ایدئولوژی های انسان دوستانه پروفسور ایکس ما را به یاد مبارزان حقوق سیاهپوستان مانند نلسون ماندلا میندازد. اما برخلاف او برترین دشمن ایکس من یعنی مگنیتو عقیده ای دیگر دارد. او همچون افراد دنیای واقعی نظیر مالکوم ایکس به دنبال ایجاد آزادی برای جهش یافته ها ولی از راه های خشن و با زور است. همین ایدئولوژی های پیچیده رابطه دشمنی میان مگنیتو و پروفسور ایکس را به یکی از برترین ها در دنیای کمیک تبدیل کرده است.

3. شَدوکت / کیتی پراید

کیتی پراید یک جورایی اسپایدرمن تیم ایکس من است. چرا؟ چون وقتی فعالیت خود را به عنوان یک ابرقهرمان شروع کرد یک نوجوان 13 ساله بود و با شوخی هایش کانون ایکس من را همیشه گرم نگه می داشت. کیتی پراید در میان شخصیت های این لیست اهمیت زیادی دارد چرا که نه تنها جزو اولین ابرقهرمانانی بود که دینی مشخص داشت (او یهودی است) بلکه در طی سالهای حضورش در دنیای کمیک سنش بیش تر و به شخصیتی پخته تر تبدیل می شود تا جایی که به یکی از مهم ترین رهبران تیم تبدیل می شود.

خیلی از ما کمیک فن ها کیتی پراید را به خاطر رابطه عاشقانه اش با کلاسوس یکی دیگر از اعضای ایکس من می شناسیم. کیتی وقتی عاشق او شد که هنوز به سن قانونی نرسیده بود و با این حال از همان ابتدا یکی از زیبا ترین رابطه های رمانتیک دنیای کمیک میان آنها شکل گرفت.در واقع یکی از نکاتی که کمیک های ایکس من را آنقدر جذاب می کند همین روابط های عاشقانه و مثلث های عشقی میان شخصیت هاست. شاید پررنگ ترین حضور کیتی پراید در دنیای کمیک مربوط به داستان شاهکار "Days of Future Past" باشد که در آینده ای نه چندان دور جهش یافته ها به وضعی همچون یهودیان در دوران آلمان نازی دچار شده اند و کیتی پراید در این داستان نقش اصلی و جلوبرنده را ایفا می کند.

2. ولورین / جیمز هاولت یا لوگان

ولورین

انتظار داشتید تا ایکس من محبوب شما در رتبه اول باشد؟

ولورین بدون شک یکی از برترین و پیچیده ترین شخصیت های دنیای کمیک است.به شخصه خودم او را از امثال بتمن و سوپرمن بهتر می دانم. شخصیتی رنج دیده و جنگ زده که شما را به یاد سربازان امریکایی که از جنگ ویتنام بازگشته بودند میندازد. ولورین پس از ملحق شدن به ایکس من در کمیک Giant Size X-Men 1 به یکی از مهم ترین و محبوب ترین شخصیت های این گروه تبدیل شد تا جایی که درسال 1988 اولین سری کمیک اختصای او شروع به چاپ کرد و شخصیت های مکمل متنوع و جذابی را خلق کرد. رابطه میان ولورین و سایکلاپس به عقیده خودم برترین رابطه دوستی-رقابتی دنیای کمیک است. هردوی آنها برای بدست آوردن دل جین گری تلاش می کنند و در نهایت جین با معشوقه دوران نوجوانیش یعنی سایکلاپس در جلد 30 سری دوم کمیک های ایکس من ازدواج می کند. ولورین برای شخصیت هایی نظیر کیتی پراید و جوبیلی حکم یک پدر را داشته و هردوی آنها یک جورایی سایدکیک یا دستیار های او بوده اند.

1. سایکلاپس / اسکات سامرز

سایکلاپس / اسکات سامرز

شاید شما انتظار داشته باشید که ولورین در این رتبه باشد اما باید بگویم که سایکلاپس یکی از Underrated ترین شخصیت های کمیک بوکی است. یعنی او هم شخصیت پردازی فوق العاده ای دارد و هم در داستان های شاهکاری نقش کلیدی داشته اما به دلایلی مانند حضور کم رنگش در فیلم های فاکس نسبت به ولورین ناشناخته تر است. اما شک نکنید که بین کسانی که خوره کمیک های ایکس من هستند نه تنها به اندازه ولورین محبوب است بلکه گاهی اوقات محبوب تر نیز هست.

او رهبر مصمم و جدی تیم ایکس من است. کسی که پروفسور ایکس او را شایسته این عنوان دانست. او شاگردی است که حتی از استادش نیز پیشی می گیرد و تیمش را به بهترین شکل ممکن رهبری می کند البته شاید در این راه اشتباهاتی را هم انجام داده باشد. سایکلاپس همچنین اولین عضو ایکس من نیز می باشد و از همان ابتدا عاشق هم تیمی دیگرش یعنی جین گری شد. رابطه میان جین گری و سایکلاپس یکی از عمیق ترین و زیبا ترین روابط عاشقانه کمیک است. شاید ولورین کمی بین آنها مشکل ایجاد کند اما جین همیشه عاشق سایکلاپس بوده و حتی از اشتباهات او چشم پوشی می کند. درست مانند اتفاقی که در شماره 150 کمیک های نیو اکس من رخ داد و جین گری قبل از مرگش به اسکات گفت که تو بهترین دوست من هستی...

سایکلاپس طوری طراحی شده که بسیاری از خوانندگان خجالتی بتوانند با او ارتباط برقرار کنند.از ظاهرش که همواره مجبور است عینک مخصوصی بزند و او را شبیه بچه درس خون های منزوی نشان می دهد تا در عاجز بودن در نشان دادن احساساتش که او را بسیار خجالتی می کند. قدرت سایکلاپس هم بسیار جالب است و همانطور که می دانید از چشمانش اشعه های لیزری شلیک می کند. فقط یک بار می خواهم این قدرتش که مشابه یکی از قدرت های سوپرمن است مقایسه کنم: سوپرمن هروقت که بخواهد از چشمانش لیزر شلیک می کند و می تواند خیلی راحت جلوی آنها را بگیرد. اما سایکلاپس همواره در حال کنترل کردن قدرت خود است و بیم دارد که مبادا با این قدرت به نزدیکانش آسیب بزند و همیشه مجبور است از عینکی خاص برای کنترل ۀن استفاده کند. این هم نمونه ای دیگر که نشان می دهد شخصیتهای مارول نسبت به همتایان خداگونه و بی نقص دی سی خود چقدر ملموس تر هستند و راحت تر می شود با آنها ارتباط برقرار کرد.

و اما جمله معروف و نمادین سایکلاپس را نیز از یاد نبریم: "To me my X-Men!"

آرین احمدی