در این مقاله قصد داریم تا به معرفی ۱۰ راهی بپردازیم که سریال موننایت برای موفقیت و ماندگاری و شکوفایی دراز مدت در MCU به آنها نیاز دارد. پس با ما همراه باشید...
راستی بد نیست برای اینکه فعلا وارد باغ بشید این مقاله و این مقاله و این مقاله و این مقاله را هم یک نگاهی بیندازید.
۱۰. پرداختی عمیق به پیشینهی موننایت
البته شاید این مورد برای تعدادی از شما مشهود باشد، اما در MCU توسعهی اسطورهها و پرداخت به پیشینهی ابرقهرمانان، چیزی نیست که از ابتدا مورد توجه جدی قرار بگیرد. موننایت شخصیتیاست که دارای عمق بسیار زیادی است بهطوری که حتی اگر قرار باشد به عمق شخصیتی او غور هم نشود، اما باز میتوان با پرداخت به مسائلی مانند خدایان یا مسائل بهداشت روانی و پیچیدگیهای آن داستانهای درگیرکنندهای برای او سرایید. اما با این وجود اگر MCU بنای ابتدایی معرفی این شخصیت را در یونیورسش برپایهی پیشینهی شخصیتی و اوریجین او پایهگذاری کند قطع به یقین سبب شکوفایی و ایستادگی این شخصیت در بلندمدت در این یونیورس سینمایی خواهد بود نکتهای که یاریرسان این شخصیت در جهت ایصال به این ویژگی مثبت میشود این است که این شخصیت قرار است نه در یک اثر سینمایی بلکه در یک مینی سریال چند قسمتی معرفی شود که دست سازندگان را خیلی برای انجام این کار باز میکند.
۹. عملکردی مستقل در عین وفاداری به عناصر MCU
خب این عامل، یک عامل بسیار ظریف و حسابشده در جهت به موفقیت رسیدن سریال موننایت است. علاوهبر نکتهی قبلی، سریال باید در لبهی یک پرتگاه حرکت کند، یعنی در عین این که این اثر در یونیورس عظیم مارول جریان دارد، اما باید رو پاهای خودش بایستد و مستقل باشد. طبیعتا باید شاهد ارجاعدهیهایی به آثار مختلف MCU باشیم اما توجه به این نکته ضروریست که پس از امثال "جنگ بینهایت"ها و "پایان بازی"ها نیاز به آثاری است که با لحنی نسبتا متفاوت، طراوت خاصی را به MCU بدمند؛ با این کار چه اتفاقی رخ میدهد؟ علاوه بر نشاط ایجادشده، سبب فراهمسازی بستر مناسب برای معرفی شخصیتهای جدید بسیاری نیز به این یونیورس عظیم سینمایی میشود، شخصیتهایی که با ورودشان علاوه بر القای نشاط و تازگی و تنوع، استحکام بالایی را به آثار مرتبط با موننایت، حالا چه سریال فعلی و چه آثار احتمالی بعدی میدهد.
۸. داشتن رابطهای ظریف و قابلفهم با MCU
خب این عامل ارتباط دقیقی با عامل قبلی دارد؛ نکتهی مهم ماجرا دقیقا سر همین راه رفتن لبهی پرتگاه است؛ یعنی درست است که این سریال باید روی پای خودش بایستد، اما در عین حال باید جریان داشتن این اثر در MCU کاملا برای تماشاگرانش ملموس و مشهود باشد. مثال دمِدستی این قضیه هم آثار مارول/نتفلیکس بودند؛ یعنی درست است که این آثار به لحاظ فنی و تئوری جزءی از MCU تلقی میشدند(اینجا کاملا توضیح دادیم)، اما عدم وجود هرگونه تعامل و ارتباط با دیگر شخصیتها و رویدادهای یونیورس مارول باعث شد تا وجود این آثار در MCU در هالهای از ابهام قرار بگیرد. این شرایط خطری برای سریال موننایت هم قرار دارد، چرا که استایل روایی این سریال میتواند از طرفی مثل آثار نتفلیکسی، نتواند ارتباط متعادل خود با MCU را حفظ کند و از طرفی هم ممکن است به دام کلیشه بیفتد. برای همین، حفظ یک ارتباط مشهود و در عین حال ظریف با MCU برای این سریال میتواند عامل مهمی در تضمین موفقیت این سریال شود و این چالش را به فرصت بدل کند.
۷. عدم تلاش برای تقلید از بتمن
شاید در نگاه اول شباهتهای این دو شنلپوش از مارول و دیسی توجه شما را به خودتون جلب کند (این مقاله را بخوانید). به هرحال هر دو شخصیتهایی هوشیار و ثروتمند هستند که از گجتهای پیشرفتهای برای مبارزه با جرم و جنایت استفاده میکنند. اما در عین احترام به افرادی که این جنین نظری دارند باید بگویم این سطحیترین نظری است که میشود در این خصوص داد. بگذارید همین حالا که حدود یک سال و خردهای تا آغاز پخش این سریال مانده اعلام میکنم که طی مقالهای جدا بهتون ثابت میکنم موننایت نهتنها یک کپی از بتمن نیست بلکه کاملا نسبت به بتمن از هر جهت برتری دارد! در شخصیت موننایت چندین لایهی عمیق وجود دارد که پرداخت به آنها و روابط تنگاتنگش با خونشو و تمرکز دقیق سریال روی آنها میتواند موجب موفقیت این سریال شود. اما اگر با وجود تفاوتهای عمیقی این دو شخصیت در عین شباهتهای سطحیشان بایکدیگر دارند، سعی شود در ساخت این اثر از شخصیتپردازی، داستانها و یا هر الِمان مربوط به شوالیهی تاریکی استفاده شود، سریال با کله سقوط خواهد کرد.
۶. بهکارگیری لحنی دارک و متفاوت
در حالی که دنیای سینمایی مارول به استفاده از لحنی طنز با درونمایههای کمیک معروف است و با این روش توانسته در جلب مخاطب و فروش به موفقیت بهسزایی برسد، اما در مورد سریال موننایت ماجرا فرق میکند؛ به دلیل اینکه کمیکهای این شخصیت دارای تم و فضایی خشن و دارک هستند و با مفاهیمی پیچیده و جذاب روانشناختی آمیخته شدهاند ایجاب میکند تا لحن این سریال هم کاملا دارک و متفاوت از دیگر آثاری باشد که تاکنون از MCU دیدهایم. برای اینکه این سریال در جلب مخاطب و شناساندن موننایت به تماشاگران موفق باشد و دورنمای این شخصیت در یونیورس مارول تضمین شود، نیاز است تا در سریال، به عواملی که سبب محبوبیت این شخصیت در کمیکها انجامیده وفادار باشند و لحنی متناسب با شخصیتپردازی او ارائه شود.
۵. اجتناب از غیرابرقهرماننمایی موننایت
یک اشتباه رایج که هنگام اقتباس آثار قهرمانانی که دارای زندگی دارک و خشن هستند رخ میدهد، این است که سازندگان بیش از حد بر عنصر خشونت و لبهداربودن شخصیتی آنها مانور میدهند و گاها باعث میشوند تا قهرمان مورد نظر بیشتر به یک ضدقهرمان و یا حتی ویلن نزد مخاطب هدف تغییر کاربری پیدا کند که این امر بهواسطهی تضادی که با ذات شخصیت دارد به ضرر سریال تمام شود. از آنجایی که موننایت برای اولین بار قرار است در یک اثر لایواکشن حضور یابد این خطر وجود دارد که با این پرداخت افراطی مذکور، موننایت در کنار دیگر شخصیتهای دنیای سینمایی مارول مثل یک وصله ناجور به چشم آید و به بافتهای داستانی و شیمی بین شخصیتها آسیب برساند؛ اما این به این معنا نیست که باید از لحن دارک و فضای تیرهوتار فاصله گرفت و حتی خشونت را کمرنگ کرد، چرا که همانطور که در عوامل قبلی ذکر شد از لوازم موفقیت این اثر پرداخت متعادل به این موارد است. در واقع مسئله این است که باید با احترام به شخصیتپردازی موننایت و انگیزهها و اعمال قهرمانی او، باید کنستانترهای تحویل مخاطب داده شود که شامل مخلوطی متعادل از خشونت ذاتی مارک اسپکتور و اهداف و انگیزههای ابرقهرمانی او باشد.
۴. پرداخت به هویتهای مختلف موننایت
یک ویژگی منحصربهفردی که بر خلاف سایر ابرقهرمانان مارول در موننایت وجود دارد، شخصیتهای متعددی است که او به واسطهی اسکیزوفرنیاش با آنها دستوپنجه نرم میکند. این خود عنصری جذاب است که اگر به درستی در این اثر بهش پرداخته شود یکی از متفاوتترین آثار ابرقهرمانی در مدیوم سینما و تلویزیون را تحویل مخاطبین خواهد داد و خواهد توانست با ارائهی یک روایت پیچیده و جذاب، طیف متنوعی از مخاطبین جدید را جذب این یونیورس کند چرا که همانطور که قبلا ذکر شد MCU اکنون یک برند تثبیت شده است و مخاطبین خود را دارد و سران این استودیو در پی آن هستند که در فازهای پیشرو با انجام ریسکهای متعدد طیف جدید و متنوعی را از تماشاگران را جلب کند. این استراتژی تقریبا همین الان هم برای تیزبینان مشهود است: شیفتگان آثار رزمی، جاسوسی، فانتزی و دارک و پیچیده میتوانند به ترتیب با شانگچی، بلکویدو، اترنالز و موننایت اغنا شوند و جذب این یونیورس شده و بر شمار بینندگانش بیفزایند. از طرف دیگر، این حقیقت که موننایت قرار است با یک سریال و نه یک اثر سینمایی پای خود را به MCU باز کند خود حاکی از این است که سازندگان از اهمیت داستانپردازی و پتانسیل چندشخصیتی بودن اسپکتور و بستر مورد نیازش آگاه بودهاند که این خود عاملی امیدوارانه برای ما هواداران و شیفتگان سینهچاک موننایت است.
۳. ریسکپذیری و جسارت به خرج دادن
موننایت شخصیتی جذاب و کاریزماتیک است که همه کسانی که اهل کمیک هستند با او آشنایی دارند، اما از آنجایی که طیف گستردهای از مخاطبان این یونیورس با موننایت آشنایی ندارند و صرفا با آثار سینمایی با مارول آشنا هستند، سازندگان باید صفر تا صد جذبههای او را روی دایره بریزند و بنا را از ابتدا بسازند؛ برای همین آنها به ریسکپذیری و جسارت بالایی نیاز دارند چرا که باید طبق کمیکها فضای دارک و تیره و خشونتآمیز را در ذیل رعایت نکاتی که بالاتر ذکر کردم ظهور و بروز دهند و انعطافپذیری را هم چاشنی کارکنند(ایشالا در مقالهای جداگانه خواهم گفت که موننایت میتواند منعطفترین قهرمان در کل MCU باشد) و با ارائهی یکجای جانمایهی شخصیتی موننایت ضمن ادا کردن حق مطلب درباره این کاراکتر پرکاریزما، موفقیت فرانچایز موننایت را هم تضمین کنند.
۲. بهرهبردن از پتانسیلهای عرفانی و جادویی MCU
در حالی که دنیای سینمایی مارول وقت نسبتا زیادی را به ابعاد کیهانی و اساطیری و زمینی یونیورسش با آثاری مثل اونجرز و نگهبانان کهکشان و فرانچایز تور، پرداخته است، اما سوای فیلم دکتر استرنج، هرگز در زمینهی ابعاد عرفانی و جادویی نتوانسته آنچنان که باید، حق مطلب را ادا کند. کمیکهای موننایت اما سرشار از لحظات عرفانی و فضاهای عرفانی و معنوی و جادویی است که پتانسیل بکری برای استفاده دارد. از رابطهی مارک با خونشو به عنوان خدای مصریان گرفته تا اختلالات چندشخصیتیاش، همه و همه بستر مناسبی برای پرداخت به این جنبهی عرفانی در یونیورس مارول است. این پارامتری است که حتی میتواند مانند یک کاتالیزور سبب اتصال هرچه سریعتر و بهتر این شخصیت به دیگر آثار MCU علیالخصوص دکتر استرنج شود و بعد عرفانی و جادویی این یونیورس را گسترش دهد.
۱. در آغوش کشیدن عدم قطعیت!
هر کسی که ران "جف لمیر" برای موننایت را خوانده باشد میتواند گواهی بر این مدعا باشد که یکی از مولفههای موننایت در ژانر ابرقهرمانی عدم قطعیت اوست. باتوجه به ماهیت شخصیتی مارک اسپکتور و این که او دچار اختلالات چند شخصیتی است، نمیتوان حتی یک لحظه به چیزهایی که از او میبینیم اعتماد کنیم! چرا که ممکن است تمامی این صحنات و اکتها در ذهن موننایت جریان داشته باشند! این عنصری است که سابقا در فیلمهایی همچون روانی آمریکایی هم ازش بهره برده شده بود. سریال هم باید این نکته را به عنوان مهمترین سنگبنای موفقیتش مد نظر داشته باشد؛ اینکه لازم نیست تمامی اتفاقات و تجربیات کاراکترها مثل یک لقمهی حاضر و آماده در دهان مخاطب گذاشته شود بلکه باید رویداد و تکههای پازل جلوی مخاطب گذاشته شود و مخاطبین درگیر سریال شده و هر کدام برداشت خاص خود را از آن واقعهی بخصوص داشته باشند و به بحث با یکدیگر بنشینند و اینچنین است که یک اثر حتی در طول سالیان پویا باقی میماند و مضمّن موفقیت آن خواهد بود؛ برای مثال شما را به یاد دو اثر سینمایی موفق دیگر در این زمینه میاندازم، جزیرهی شاتر و تلقین. آثاری که پس از گذشت سالها هنوز هم پیرامونشان تئوریهایی مطرح میشود که هر کدام در جایگاه خود قابل بحث هستند و این یعنی این آثار نه تنها موفق بودهاند، بلکه از ظرف زمانی خود هم خارج شده و تا سالها سر زبانها خواهند افتاد.
خب بهعنوان اولین مقالهی رسمیام برای محبوبترین شخصیتم، سعی کردم یک پیشزمینهی ذهنی بهتون بدم تا هنگام انتشار سریال با ذهن باز پذیرای این شخصیت پر کاریزما و جذاب باشید. همینجا هم این وعده رو بهتون میدم که حدود ده-بیستتا مقالهی جامع از موننایت برنامهریزی شده تا به مرور، از الان تا حین برگزاری سریال تقدیمتون کنم و امیدوارم براتون مفید باشه و بتونید با این شخصیت به خوبی آشنا شوید...
محمدعلی رضائیهنجنی
(MoAli)
All rights reserved © Spidey.ir 2020
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
10 دلیلی که ثابت میکند مون نایت "بتمن مارول" نیست
شماره آخر کمیک مون نایت (MOON KNIGHT) ترجمه شد + لینک دانلود
15 شخصیت برتر کمیک های ترسناک مارول
معرفی خشن ترین قهرمانان مارول
20 وسیله نقلیه برتر در دنیای کمیک: مون کاپتر
100 شخصیت برتر مارول – قسمت سوم
15 ابر قهرمانی که با بیماری زندگی می کنند !!