10 چیزی که باعث میشود برای سریال اختصاصی مون ‌نایت هیجان داشته باشیم!

10 چیزی که باعث میشود برای سریال اختصاصی مون ‌نایت هیجان داشته باشیم!

در ادامه مجموعه مقالاتم برای مون‌نایت، به عواملی خواهم پرداخت که نشان‌دهنده‌ی الزام ساخت سریال برای این شخصیت است...

مقدمه: در دهه هفتاد و در شماره ۳۲ از کمیک "گرگ‌نمای شبانه" مون‌نایت نقش یک آنتاگونیست را ایفا می‌کند که توسط سازمانی جنایی به نام کمیته استخدام شده بود تا گرگ‌نمای شبانه را به قتل برساند؛ او اما پس از مدتی با تغییر مسیر خود به یک قهرمان بدل شده و در مقابل کمیته می‌ایستد. او توسط داگ مونچ(از خالقین شانگ‌چی) و دون پرلین(از نویسندگان گروه مدافعان) صاحب سری اختصاصی و اوریجین منحصر به فردش شد. داستانی که او در آن با امثال گرگوروف و یعقوب راسل تعامل داشت. خلاصه او که در حال انجام ماموریت‌های مزدوری خود بود پای مجسمه‌ی خدای ماه مصریان کشته شد و طی ماجرایی که شنیدید توسط او به شرط گماشته شدن به عنوان مامور او به زندگی بازگردانده شد. اما با تمام این داستان‌ها شاید براتون سوال بشه که چرا از بین این همه شخصیت، مون نایت باید صاحب سریال اختصاصی‌اش در دیزنی پلاس بشود؟ واقعا هم چه دلیلی دارد که شخصیتی مثل مون‌نایت بخواهد دارای سریال اختصاصی خود شود؟ خب ما در این مقاله به بررسی ۱۰دلیلی می‌پردازیم که ایجاب می‌کنند تا مون‌نایت صاحب سریال اختصاصی‌اش شود. پس با ما همراه باشید...

 

10- کارایی و عملکردی منحصربه‌فرد

کارایی و عملکردی منحصربه‌فرد

همان طور که چارلی کاکس به‌عنوان بازیگری کمترشناخته‌شده از راه رسید و نقش مت‌ مورداک را به بهترین شکل ممکن، گویی که برای این نقش زاده شده باشد بازی کرد، مون‌نایت هم کم‌وبیش شرایط یکسانی را تجربه می‌کند. او نیز موارد و خصوصیات زیادی را در خود دارد که انتخاب یک بازیگر کمترشناخته‌شده می تواند به نتیجه‌ی مطلوبی برسد و در عین حال این خصیصه نشان می‌دهد که همان‌طور که سریال دردویل توانست با شرایط کم‌وبیش مشابهی در قالب یک سریال به موفقیت برسد، مون‌نایت هم می‌تواند به همان سرمنزل مقصود دست‌ یابد‌. خب باتوجه به این‌که مارک سابقه‌ی افسر نیروی دریایی بودن را دارد و دارای شخصیت‌های متعدد است و توسط یک خدای باستانی(خونشو) هم به دنیا بازگشته، همه‌ی این‌ها نشان‌ می‌دهد که علاوه‌ بر اینکه بازیگران زیادی برای انتخاب بعنوان این نقش له‌له می‌زنند، خود سریال هم الزاما محکوم به موجودیت و ساخته شدن توسط سازندگان است!

 

9- داشتن گجت‌ها و تجهیزات گسترده

 داشتن گجت‌ها و تجهیزات گسترده

مون‌نایت همیشه دوست دارد تا در درگیری‌ها و ماموریت‌های خود در سطح خیابان‌ها، از تجهیزات و فناوری‌های گسترده‌ی خود استفاده کند. مثلا باوجود اینکه او خودش تقریبا همیشه در همه نقاط شهر حضوری مستمر و پررنگ دارد، اما باز او هواپیمای صوتی و مون‌کاپتر خود را برای زیر نظر داشتن هر چه بهتر و بیشتر سطح شهر به کار می‌گیرد. همچنین طی رویداد "مشت خونشو" (که در مقالات بعدی بهش اشاره خواهم نمود) او توسط کاهنان خونشو به سلاح‌هایی ویژه، همچون عصای طلایی و عاج منحصربه‌فردی مجهز شد. همچنین او برای محافظت از خود در برابر گلوله‌ها و ضربات چاقو کاستومی نقره‌ای و منحصربه‌فرد از جنس آدامانتیوم ساخت(همان فلز پیوند خورده با استخوان‌های ولورین). همچنین او برای نبردهای فیزیکی‌اش دستکشی با پنجه‌های تیز شده دارد که می‌تواند کار حریفش را به‌سرعت یکسره کند. خلاصه دیدن این‌همه گجت و ابزار و اسباب‌بازی! و کاستوم پیرامون شخصیتی پرکاریزما مثل مون‌نایت خود دلیل بزرگی به حساب می‌آید که ساخت سریالی بر اساس این شخصیت را الزامی بدارد تا بتوانیم به خوبی لذت دیدن پوزیشن‌های مختلفی از او را داشته باشیم.

 

8- قهرمانان اجاره‌ای

 قهرمانان اجاره‌ای

خب نتفلیکس توانست با استفاده از شخصیت‌هایی همچون دردویل و آیرون‌فیست و جسیکا جونز و لوک کیج، گروه مدافعان را پایه‌گذاری کرده و سریالی را از آنان بسازد. اما مارول هنوز گروهی دیگر موسوم به "قهرمانان اجاره‌ای" را در آستین دارد؛ گروهی که در آن قهرمانان به جای اینکه روزها داوطلبانه و از روی حس نوع‌دوستی به فعالیت ابرقهرمانانه بپردازند، توسط گروهی از مشتریان به طور زیرزمینی استخدام می‌شوند تا به حفاظات خصوصی و فعالیت‌هایی از این قبیل بپردازند. البته که مون‌نایت که عضوی از این گروه بود در طی کمیک "سرزمین سایه‌" علی‌رغم اکراهی که داشت از این گروه جدا شد و به همکاری‌اش با سیلور سیبل و الکترا و بلک ویدو و گوست رایدر پایان داد اما به‌هرحال این رانِ داستانی یکی از کمیک‌های درگیرکننده‌ی مارول است و مون‌نایت هم نقش پررنگی در این سری داشته، به طوری که درگیری‌های درونی او جنبه‌ای سوررئال به این سری بخشیده. حالا در مقالات بعدی به داستان‌هایی که مارول می‌تواند از آن‌ها برای اقتباس در سریال استفاده کند خواهم پرداخت اما به هر حال همین سری کافیست تا ما بخواهیم برای دیدنش در قالب یک سریال(مثل مدافعان) لحظه‌شماری کنیم خصوصا اینکه در آن کمیک مون‌نایت نقشی غیرقابل‌انکار را داشت و می‌تواند به‌عنوان رانی برای اقتباس در سریال اختصاصی‌اش نیز به کار رود.

 

7- رقابت و نبرد دو برادر!

رندال اسپکتور، برادر مارک اسپکتور، یکی بهترین شروران کمیک‌های مارول است که از داستان‌های مون‌نایت بیرون آمده است. او که با حضورش در کمیک‌ها به آن‌ها فضایی ترسناک و اسلشر می‌داد، خود را به‌عنوان قاتلی سریالی تحت عنوان مرد تیشه‌ای یا hatchet man معرفی کرد. طی کمیکی که مون‌نایت و پانیشر با هم تیم‌آپ داشتند، مارک به‌دنبال برادر خود بود تا او را به پرستاران تیمارستان روانی تحویل دهد چرا که روان رندال دچار آسیب جدی‌ای شده بود. او سیمای زشتی پیدا کرده بود و سطح پوستش از هم شکافته شده بود اما اندام‌های داخلی او در عوض بسیار شکست‌ناپذیر بودند. او در طی کمیک "shadow land" و در حالی که ادعا می‌کرد تجسمِ برحق خونشو است به کمیک‌ها بازگشت و به دردسر جدی مارک بدل شد. خلاصه همواره این درگیری و نزاع و نوعی رقابت برادری که بین مارک و رندال برقرار است باعث می‌شود شیمی بین آن‌ها کاملا خاص و منحصربه‌فرد و پیچیده شود و همین نکته خود عاملی است برای چرایی نیاز اختصاص یافتن یک سریال اختصاصی برای این شخصیت(راستش خودم در کل خیلی نگران این سریال هستم و امیدوارم یک‌وقت خدایی نکرده دیزنی این سریال را تینیجرپسندانه و به دور از فضای مورد نیازش نسازد😰😢(.

 

6- روشن‌شدن چشممون به جمال مستر نایت!!!

روشن‌شدن چشممون به جمال مستر نایت!!!

در طول رانِ فوق‌العاده‌ی وارن الیس و دکلان شولی از شخصیت مون‌نایت که اینجا ترجمه کردیم (انصافا هربار کمیکشو می‌خونم جیگرم حال میاد!)، بر روی سه شخصیت از شخصیت‌های متعدد شوالیه‌ی ماه تمرکز شد؛ او به‌عنوان مستر نایت کت‌وشلوار و ماسک تمام سفیدی را به تن می‌کرد و سوار بر لیموزین اعیونی و بدون راننده‌اش می‌نشست و به حل معماهایی در سطح شهر می‌پرداخت و از آن‌جایی که ذهنی عجیب و مشکل‌دار دارد دائما با خودش در حال حرف زدن بود. خلاصه که این جنبه‌ی شخصیتی او در قالب مستر نایت یکی از جذاب‌ترین ران‌های کمیک‌بوکی است به طوری که آن‌قدر جذابیت دارد که یک تنه کافیست برای اینکه سران مارول استودیو مجاب شده و این الزام را حس کنند که اثر اختصاصی این کاراکتر را بسازند. اگر هم زمانی سازندگان خواستند از شر شنل مون‌نایت خلاص شوند و نمایشی منحصربه‌فرد از او را در مدیوم تلویزیون نشان دهند، باز هم این داستان مستر نایت است که راه‌گشا خواهد بود.

 

5- مبارزات منحصربه‌فرد

مبارزات منحصربه‌فرد

یکی دیگر از ملازماتی که ساخت سریال اختصاصی مون‌نایت را ایجاب می‌کند، صحنات مبارزه‌ای فراوان و منحصربه‌فرد این مبارز شنل‌پوش است؛ او در همان کمیک مستر نایت الیس، طی یک پلان مجبور می‌شود برای یافتن کودکی بی‌گناه در یک ساختمان چند طبقه گیر افتاده و مبارزه کند؛ طی چند صفحه ما یکی از جذاب‌ترین و خشن‌ترین مبارزات کمیکی‌را شاهد هستیم که طی این مبارزات او باید طبقه به طبقه به پاکسازی ساختمان و پیشروی‌اش ادامه دهد. امکان ندارد شما این صفحات را ببینید و یاد صحنه‌ی مبارزه‌ی تونی در فیلم The Protector و یا مبارزه‌ی بروس‌لی در فیلم "بازی مرگ" نیفتید؛ جایی که پروتاگونیست‌های داستان باید پله‌پله وطبقه به طبقه به پاکسازی دشمنانشون می‌پرداختند و این اکشن‌ها به طور بی‌عیب و نقصی در این صفحات به بار نشست. راستی این وسط یک یادی هم از سریال فقید دردویل باید بکنیم؛ چرا که اگر قرار باشد همچین اقتباسی از مبارزات مون‌نایت را شاهد باشیم، سازندگان کار سختی در پیش دارند چون باید از سکانس مشابهی که سریال دردویل در دل خود داشت پیشی بگیرند؛ دارم از سکانس بی‌نظیر نبرد راه‌پله در سریال دردویل صحبت می‌کنم.

 

4- سازمان "کمیته"

 سازمان "کمیته"

هایدرا در دو فیلم اول کاپیتان آمریکا یک جورهایی نقش آنتاگونیست اصلی را ایفا می‌کرد. گروه عرفانی و عجیبِ "دست" هم اهمیت و حساسیت خودشون رو در سریال دردویل و آیرون‌فیست نشان دادند و ثابت کردند وجود یک سازمان بعنوان آنتاگونیست می‌تواند بسیار جالب و چالش‌برانگیز باشد و جواب دهد. حالا در سریال‌های دیزنی پلاس هم ما به یک همچین سازمانی نیاز داریم که بتواند در آثار مختلف نقش شرور اصلی را ایفا کند و از قضا مون‌نایت درگیر یکی از مخوف‌ترین همین سازمان‌هاست و آن سازمانی نیست جز سازمان شیطانی کمیته. آنچه که کمیته را از دیگر سازمان‌های شیطانی جدا می‌کند اعضای آن است که شامل تعدادی تاجر حریص و خطرناک است. تاجرانی که از راه‌های غیرقانونی و غیراخلاقی به افزایش ثروت خود می‌پردازند. حال که مون‌نایت سریال اختصاصی خود را در دیزنی پلاس پیدا کرده، می‌شود حتی به اشارات فرامتنی‌ای هم درخصوص چگونگی شکل‌گیری نظام سرمایه‌داری و توپولوژی یعنی ثروتمند شدن ثروتمندان و فقیرتر شدن فقیران هم اشاره کرد که مون‌نایت را به اثری متفاوت مبدل خواهد نمود.

 

3- بلک اسپکتِر

 بلک اسپکتِر

کارسون نولز، ملقب به بلک اسپکتِر به‌عنوان بزرگترین دشمنی که مون‌نایت تا به حال با آن روبرو شده است معرفی می‌شود. کارسون که در شماره‌ی ۱۰۸ از کمیک‌های دردویل و در سال ۱۹۷۴ خلق شد، یک قهرمان جنگ ویتنام بود که ناخواسته از جنگ بازگشت و توسط جامعه طرد شد و علاقه‌ی خانواده‌اش را از دست داد. او پس از آن تصمیم گرفت راه خود را عوض کرده و از مردم و جامعه انتقام بگیرد و به این سبب به کشتن مردم و افراد بی‌گناه روی آورد. او اما در قالب یک سیاستمدار هم برای شهرداری نیویورک با مارک به رقابت پرداخت. مارک باید در یک کشمکش سیاسی رقیب جنایتکار خود را شکست می‌داد. چیزی که این کمیک را خاص می‌کرد این بود که ما با جنبه‌ی هیجان‌انگیز و جالب دیگری از مارک اسپکتور به دور از نزاع‌ها و مبارزات را شاهد بودیم و آن درگیری‌ها و کشمکش‌های سیاسی بود که او در قالب یک سیاستمدار انجام می‌داد و این خاص بودن و جامع بودن داستان‌های او را نشان می‌دهد و اینکه چقدر دلیل وجود دارد برای میل به ساخت این اثر توسط سازندگان آن هم با این همه منبع اقتباس غنی.

 

2- میدنایت

 میدنایت

در سری "مارک اسپکتور: مون‌نایت" اتفاقی رخ داد که هنوز هم تکان‌دهنده است: کشتن نوجوان وابسته به مارک. مارک درحال آموزش فردی به نام جف وایلد بود که خود را میدنایت نامیده بود و می‌خواست از سایه‌ی پدرش آنتوان موگارت که خود را مرد نیمه‌شب می‌خواند فرار کند.اما طی یک ترور ظالمانه جف توسط عضو هفتم گروه شیطانی امپراطوری مخفی درست جلوی مون‌نایت به ضرب گلوله کشته می‌شود. با این ترور سعی شد تا بلایی سر مون‌نایت آورده شود که او در عذاب وجدان و سوگواری خود غرق شده و از اهداف خود منحرف گردد؛ در حالی که میدنایت بعدها در قالب یک سایبورگ به زندگی بازگشت. در کل این داستان هم می‌تواند سند و دلیلی باشد بر وجوب ساخت سریال مون‌نایت.

 

1- برای این سریال تقاضای زیادی مطرح است

برای این سریال تقاضای زیادی مطرح است

اما از همه‌ی این دلایل مطروحه که گذر کنیم، اصلی‌ترین دلیلی که مارول را به ساخت این سریال سوق و الزام ساخته شدنش را نشان داده قطعا و یقینا خواست و مطالبه‌ی چندساله‌ی هواداران است. به هر حال مون‌نایت یک قهرمان شناخته شده در بین دوستداران کمیک است. او یک قهرمان سطح پایین نیست که کسی چیزی از او نشنیده باشد که دیزنی بخواهد نگران او و سریالش شود. او در طی سالیان حتی پایش به آثاری مثل مجموعه کارتونی اولتیمیت اسپایدرمن و یا شش خبیث هم باز شده. خب محبوبیت او هم فقط به خاطر شنل‌پوش بودن و یا اسلحه داشتن و مبارزه‌کردنش نیست؛ بلکه این محبوبیت و ایجاد تقاضا ریشه در شخصیت‌پردازی و داستان‌ها و دیگر پارامترهای منحصربه‌فردی دارد که در بطن این شخصیت گنجانده شده است و در مقالاتی جداگانه حتما به آن‌ها خواهم پرداخت. در مجموع طی سالیان این مطالبه‌ و خواست هواداران بود که موتور محرک اصلی مارول برای سوق به ساخت این سریال بود و بس!

خب دیگه چه دلیلی می‌خواین که یک سریال بخواد ساخته بشه؟!

 

محمدعلی رضائی‌هنجنی

(MoAli)

منبع: وب‌سایت  CBR

 All rights reserved © Spidey.ir 2020

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

10 عاملی که سریال مون نایت برای موفقیت به آنها نیاز دارد

شماره آخر کمیک مون نایت (MOON KNIGHT) ترجمه شد + لینک دانلود

15 شخصیت برتر کمیک های ترسناک مارول

معرفی خشن ترین قهرمانان مارول  

20 وسیله نقلیه برتر در دنیای کمیک: مون کاپتر

100 شخصیت برتر مارول – قسمت سوم

15 ابر قهرمانی که با بیماری زندگی می کنند !!

10 بازیگری که میتونند گزینه خوبی برای ایفای نقش مون نایت  باشند

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn