بد نیست تا با توجه به اتفاقات اخیر در کمیک بوک های مربوط به کارنیج نگاهی به تاریخچه میزبان های این سیمبیوت قاتل بیندازیم! (مقاله به روز رسانی شد)

مقدمه: در بسیاری از موارد، کارنیج در اصل یک ونوم سرخ رنگ است اما در مقاله قبلی شما را با کارهایی که کارنیج می تواند انجام دهد و ونوم قادر به آنها نیست آشنا کردیم. و باید بدانید یکی از دیگر تفاوت های میان سیمبیوت کارنیج و ونوم این است که ونوم با افراد بسیار بیش تری پیوند خورده است. از طرفی دیگر سیمبیوت کارنیج در طی سالهای حضورش در دنیای کمیک در انتخاب میزبانانش بسیار حساس بوده و تقریبا همیشه دوست دارد تا با میزبان اولیه خودش یعنی «کلتوس کسدی»، قاتل زنجیره ای و هم سلولی سابق «اِدی براک»، پیوند داشته باشد. می توانیم بگوییم که کلتوس کسدی به شدت سیمبیوت کارنیج را داغون و آنرا برای افراد دیگر غیرقابل استفاده کرده (!) زیرا واقعاً چه کسی می تواند در جنون به پای کسدی برسد؟ ولی در هر حال افراد دیگری هم بوده اند که سیمبیوت کارنیج بر تن و ذهنشان رفته است. این مقاله به آنها میپردازد. مقالات زیر را هم بخوانید:

رتبه بندی 10 میزبان قدرتمندی که بیشترین کنترل را روی سیمبیوت ونوم داشته اند

10 دفعه که کارنیج خیلی زیاده روی کرد!

10 نبرد بزرگ سیمبیوت پدر و پسر در دنیای کمیک!

1- جان جیمسون (John Jameson)

اولین باری که ما سیمبیوت کارنیج را پیوند خورده با کسی به جز کسدی دیدیم، با «جان جیمسون» پسر فضانورد آقای «جی جونا جیمسون» بود. این اتفاق زمانی افتاد که «بن رایلی» جای پیتر پارکر را در نقش اسپایدرمن گرفته بود. همانطور که میدانید، بن رایلی در واقع  یک کلون یا کپی ژنتیکی از پیتر پارکر بود (این مقاله را بخوانید) اما در دهه میلادی و در جریان داستان Clone Saga (که خیلی هم منفوره و اینجا راجع بهش توضیحاتی داده شده) داستان جوری جلو رفت که خواننده ها فکر کنند بن رایلی واقعیه و پیتر پارکر در طول این سالها کلون بوده! البته آخرش معلوم شد همه چی زیر سر «نورمن آزبورن» بوده (این مقاله را بخوانید). در هر حال، اون موقع که بن رایلی جای پیتر پارکر را گرفته بود ،  داستانی  در شماره 410 سری اول کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز چاپ شد که در آن کلتوس کسدی را دیدیم که در تیمارستان "راون کرافت" در بند است و سرپرست امنیتی آنجا هم جان جیمسون، است. در همین کمیک دیدیم که کارنیج دارد دردسر درست میکند. پس اگر کسدی در بند است قضیه این کارنیج چیه؟ سپس مشخص می شود که سیمبیوت، جان جیمسون را تحت کنترل خود گرفته است و دلیل آنکه کارنیج هم کمی "قهرمانانه" تر عمل می کند همین است:

ولی سیمبیوت کارنیج با دربر گرفتن مغز او، او را بسیار خشن تر از قبل می کند (کلا جان جیمسون سابقه تسخیر شدن توسط موجودات شیطانی را زیاد در کارنامه خودش دارد و حتما میدونید که به موجودی گرگینه ای به نام Man-Wolf هم تبدیل میشه!). و خب اسپایدرمن (بن رایلی) از راه می رسد و میفهمد سیمبیوت کارنیج نه تنها جیمسون را تحت کنترل خود گرفته ، بلکه داشته از اون سواستفاده می کرده تا یک میزبان قوی تر پیدا کند. و حدس بزنید چه کسی میزبان جدید است...بله اسپایدرمن! حالا برویم سراغ مورد بعدی!

2- بن رایلی (Ben Reilly)

در مورد قبلی گفتیم که بن رابلی وقتی سعی کرد سیمبیوت کارنیح رو از جان جیمسون جدا کنه این سیمبیوت بهش پیوند خورد و آنها با هم تبدیل می شوند به «اسپایدر-کارنیج»!

این داستان زمانی نوشته شد که هر ماه، ۴ عنوان از کمیک های اسپایدرمن چاپ می شد بنابراین اسپایدر-کارنیج در تمام این عناوین حضور داشت تا اینکه بالاخره بن رایلی و کارنیج از یکدیگر جدا شدند.

3- موج سوار نقره ای (Silver Surfer)

و تنها ۲۰ بیست شماره طول کشید تا کارنیج یک میزبان موقت جدید  پیدا کند: شماره ۴۳۰ کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" برای این حائز اهمیت است که در آن اسپایدرمن متوجه می شود که قهرمانانی که فکر می کرد در رویداد Onslaught جانشان را از دست داده اند در واقع زنده هستند. در همین کمیک، اسپایدرمن در حال مبارزه با کارنیج است و همزمان موج سوار نقره ای هم که در آن حوالی بود پیدایش می شود و ناگهان سیمبیوت کارنیج قاطی می کند...

و همانطور که دیدید سیمبیوت کارنیج از کلتوس جدا می شود و با موج سوار نقره ای پیوند می خورد و تبدیل می شوند به Cosmic Carnage (کارنیج کیهانی!( درسته با عقل زیاد جور در نمیاد ولی واقعا صحنه شگفت انگیزی بود!

4- دکتر تانیس نیوس (Dr. Tanis Nieves)

سالها می گذرد و کارنیج به ظاهر توسط شخصیتی نیرومند به نام «سِنتری» در داستان آغازین سری کمیک New Avengers (که اینجا ترجمه شده) کشته می شود. سنتری او را از وسط به دو نیم قسمت می کند (عکسش اینجاست) و در فضای بیرونی کره زمین رهایش می کند اما همانطور که در مقاله قبلی گفتیم کارنیج سر سخت تر از این حرف هاست و میزبان خودش را در هر شرایطی ترمیم می کند. بعدها یک کمپانی غیر قانونی سیمبیوت کارنیج را از فضا به زمین میاورد و در مینی سری "کارنیج" که توسط «زب ولز» نوشته شده و «کلیتون کرین» آن را طراحی کرد ، کارنیج موقتا با دکتر «تنیس نیوِس»، روانشناسی که مسئول درمان دوست دختر قدیمی کلتوس کسدی یعنی «جیغ» (Shriek)   بود ، پیوند میخورد.

اما مشخص می شود که همه این ها نقشه سیمبیوت بوده تا به میزبان اصلی اش یعنی کلتوس کسدی برسد.  این سیمبیوت سپس از نیوس جدا و به شیریک پیوند خورد و او را دوباره مجنون و یاغی کرد (عکسش اینجاست).  به همین دلیل سیمبیوت که از شیریک ترسیده بود، وی را رها کرد و دوباره نزد نیوس برگشت و سیمبیوت Scorn خلق شد و  طی عملی قهرمانانه به مرد آهنی و اسپایدرمن کمک کرد تا کارنیج را که دوباره زنده شده بود شکست دهند. اما سالها بعد و بعد از آنکه سر و کله خدای سیمبیوت ها یعنی «کِنال» پیدایش شد، در کمال تعجب در کمیک "تولد مجدد کارنیج" (که اینجا ترجمه شده است) دیدیم این خانم فاسد شده و به صورت راهبه اعظم فرقه کارنیج درآمده. او جسد کلتوس کسدی را با یک سیمبیوت اژدهایی و باستانی  به نام «گِرِندل» ترکیب کرد تا شاید اینطوری بتونه کارنیج رو تبدیل کنه به اواتارِ کنال .

اسکورن سپس به کارنیج پیشنهاد کرد که تکه های سیمبیوت ها رو از بدن کسانی که تا به حال باهاش پیوند خورده اند را برداره تا تقویت بشه.

کارنیج هم بهش  حمله و از وسط به دو نیم تبدیلش کرد و ستون فقراتش رو خورد!

5- کارل مالس (Karl Malus)

«کارل مالس» به بدترین و دردناک ترین شکل ممکن با سیمبیوت کارنیج ترکیب شد. او دانشمندی بود که شیفته موضوعات مربوط به قدرت های فرابشری شد و روی خیلی ها هم آزمایش میکرد. او خبیث های زیادی همچون Hornet، Goliath و Armadillo را خلق تا تقویت کرده و از دشمنان سمج کاپیتان آمریکا هم به شمار میومد. تا اینکه «ویزارد» از دشمنان چهار شگفت انگیز مجبورش کرد به زور با سیمبیوت کارنیج پیوند بخوره و عضو نسخه جدید گروه "چهار مخوف" (Frightful Four) بشه (برای آشنایی با این گروه، این مقاله را بخوانید). ولی ترکیبش با سیمبیوت خیلی دردناک بود . در واقع او توسط سیمبیوت کارنیج خورده شد! کارل مالس در نهایت به صورت یک موجود پیوندی انسان/سیمبیوت ظاهر شد (در حالیکه قدرت های و قابلیت های سیمبیوت ها را نیز داشت).

او مدتیه شیفته پیوند زدن موجودات مختلف به هم شده و موجودات زیادی را هم از ترکیب انسان و حیوان ساخته و ... جالبه که بدونید شخصیت کارل مالوس در فصل 2 از سریال "جسیکا جونز" هم حضور داشت.

پیشنهاد میشه مقاله "ایستراگ های فصل دوم جسیکا جونز" را بخونید!

6- ویزارد (The Wizard)

در مورد قبلی گفتیم که ویزارد میخواست نسخه جدیدی از گروه "چهار مخوف" رو تشکیل بده. اولش میخواست کلتوس کسدی و کارنیج رو عضو این گروه کنه و قصد داشت با کنترل ذهنی، کارنیج را رام کنه. ولی در واقع کلتوس کسدی مغزی نداشت که بخواد کنترلش کنه! بعدش هم که گفتیم سیمبیوت کارنیج با کارل مالس پیوند خورد و در واقع او را خورد! اما پس از این قضیه برای مدت خیلی کوتاهی هم با خود ویزارد ترکیب شد:

سپس «مرد عنکبوتی برتر» سعی کرد از جسم بیهوش کسدی برای منحرف کردن سیمبیوت استفاده کنه (یعنی گولش بزنه تا ویزارد رو ول کنه و دوباره بچسبه به کلتوس!). این اتفاق هم افتاد و سیمبیوت کارنیج ، ویزارد را رها کرد و دوباره رفت سراغ کلتوس!

7- کارلا آنگر (Carla Unger)

پس از وقایع مورد قبلی، کلتوس کسدی به زندان افتاد و مرد عنکبوتی برتر هم ذراتی از سیمبیوت کارنیج را به آزمایشگاه Morse فرستاد تا رویش تحقیق کنند. «کارلا آنگر» یکی از محققین این آزمایشگاه بود که ناگهان یکی از آنها از طریق میکروسکوپ وارد چشمش شد! او به خانه برگشت و وقتی از دست شوهر ظالمش به ستوه آمد سیمبیوت کارنیج بر او کنترل پیدا کرد و تبدیل به کارنیج شد!

سپس شوهرش را کشت ولی بازهم معلوم شد که هدف سیمبیوت اینه که برگرده پیش کسدی. چون کسدی میزبان مورد علاقه اوست! بنابراین خانم آنگر را از دورن خورد تا بزرگتر بشه . و در نهایت هم برگشت پیش کلتوس کسدی.

8- تمام مردم شهر دورتون در ایالت کلرادو + برخی از اعضای اونجرز + حیوانات باغ وحش!

درست مانند تمام سیمبیوت ها، کارنیج توانایی برقراری ارتباط ذهنی با میزبانش را دارد. اما کارنیج قدرت قرار دادن افکار در ذهن مردم و حتی کنترل کردن بدنشان را نیز دارد. در کمیک  Carnage: Mind Bomb، یک روانکاو به نام «متیو کرتز» باور دارد که در درمان کلیتوس کسدی کشف عظیمی انجام داده است. اما کارنیج با پیچکی مغزش را سوراخ می کند و ذهنش اسیر کسدی می شود! در شماره 1 از کمیک Carnage U.S.A نیز  ، کسدی تصمیم می گیرد تا یک شهر مخصوص بسته بندی گوشت در ایالت کلرادو به نام دورتون را تصرف کند. در اولین مرحله از این حمله، کارنیج به یکی از کارخانه های بسته بندی گوشت حمله می کند و هزاران جسد گاو و تعدادی از کارگران آنجا را می خورد! سپس کارنیج شروع به پخش کردن جسم خودش در سطح شهر (از راه لوله های آب) میکند و تک تک شهروندان را تسخیر میکند. ، یک تیم از اونجرز برای مقابله با این مشکل ظاهر می شوند. کاپیتان امریکا، هاکای، ثینگ و ولورین در یک چشم بهم زدن تحت کنترل کارنیج قرار می گیرند چرا که او می خواست این موضوع فقط بین خودش و اسپایدرمن باشد! سپس دولت تیمی از سربازان که توسط سیمبیوت تقویت شده اند را به آنجا میفرستد: تانیس نیوس (ملقب به «اسکورن» که در مورد شماره 4 راجع بهش توضیح داده شد) و مامور ونوم (فلش تامپسون). آخرش سربازان موفق میشوند مردم شهر را نجات دهند ولی سیمبیوت کارنیج تکثیر شده میره در باغ وحش و حیوانات مختلفی مثل شیر و زرافه وگورخر و .... را به تسخیر خودش درمیاره!

9- نورمن آزبورن (Norman Osborn)

و اما برترین شخصیتی که تا به حال این سیمبیوت را بر تن کرده است کسی نیست جز نورمن آزبورن ملقب به گرین گابلین که با ترکیب شدن با کارنیج به «رِد گابلین»  (Red Goblin) تبدیل می شود . این اتفاق در داستان فوق العاده ای به نام «شکست جانانه" رخ داد که به طور کامل در سایت spidey.ir ترجمه شده است (اینجا). نورمن اون موقع قدرت های گابلین خودش رو از دست داده بود و تصمیم گرفت خودش رو با سیمبیوت کارنیج ترکیب کنه تا قدرت پیدا کنه. ولی سیمبیوت ذهن نورمن را به تسخیر خودش درمیاره تا اینکه با هم به توافق میرسن! نورمن که خودش رو رد گابلین میخونه میره سراغ اسپایدرمن و عزیزانش .

او دست به کارهای خبیثی هم میزنه و همانطور که در این مقاله گفته شد، فلش تامپسون (که آن موقع «آنتی ونوم» شده بود) را به قتل میرسونه. اما در نهایت اسپایدرمن موفق میشه متقاعدش کنه که از سیمبیوت جدا بشه و و مثل همیشه گرین گابلین با اسپایدرمن بجنگه. در پایان هم نورمن رو میبینیم که دیوانه شده و فکر میکنه کلتوس کسدی هستش !

10- نورمی آزبورن (Normie Osborn)

در مورد قبلی گفتیم که در داستان معرکه "شکست جانانه" شاهد بودیم که نورمن آزبورن بعد از مدتی که نمیتونست به حالت گابلینی خودش در بیاد، خودش رو با سیمبیوت «کارنیج» ترکیب کرد تا به هدف خودش دست پیدا کنه و تبدیل شد به موجودی وحشتناک به نام «رد گابلین». واقعا گرین گابلین که خودش یک دیوانه و روانی تمام عیاره اگه با سیمبیوت وحشی کارنیج ترکیب بشه، چی میشه! ضمن اینکه بعد از مدتها به خاطر سوتی که «جی جونا جیمسون» داد دوباره تونست از هویت مخفی اسپایدرمن آگاه بشه. بنابراین میتونید تصور کنید که رفت سراغ پیتر پارکر! نورمن به پیتر اخطار کرد که اگه سد راهش بشه تمام عزیزانش رو میکشه. او حتی نوه خودش یعنی «نورمی آزبورن» رو دزدید (چون فکر میکرد که او از پسرش هری برای اینکه به جانشینش تبدیل بشه، مناسبت تره). سپس در مقابل چشمان بهت زده اعضای خانواده او را مثل خودش به سیمبیوت آلوده کرد!!!!

 واقعا کی حاضر میشه همچین بلایی را سر نوه خودش بیاره؟! از اون بدتر این که وقتی فهمید نورمی نمیخواد وارثش بشه تصمیم گرفت با بیرحمی سرش رو قطع کنه ولی خدا رو شکر نتونست! در نهایت سیمبیوت کارنیج از نورمی هم جدا شد ولی در یک صحنه دیدیم که ذره ای از اون در چشمان نورمی باقی مانده!

11- اِدی براک (Eddie Brock)

در پایان رویداد "کارنیج مطلق" و در شماره های 21 تا 25 از کمیک های ونوم (اینجا ترجمه شده اند)، سیمبیوت کارنیج جذب ادی براک شد و تونست او را به تسخیر خودش دربیاره. بنابراین ادی مجبور شد برای رویارویی با او به جزیره ای بره که سالها پیش وقتی فکر کرد اسپایدرمن را شکست داده در آن مانده بود (این مقاله را بخوانید). ولی کارنیج وارد افکار ادی و باعث شد تا هواپیمای او سقوط کند. ادی که از سیمبیوت کارنیج جدا شده بود، سعی کرد شکستش بده (آدم به یاد فیلم مشهور "غارتگر" میفتاد که چطور آرنولد شوارتزنگر با اون غارتگر فضایی در جنگل نبرد کرد!) در هر حال اتفاقاتی افتاد (مثل قطع شدن دست ادی براک و ..) که در نهایت ادی برخلاف میل خود با سیمبیوت کارنیج پیوند خورد. از سوی دیگر دیلان (پسر ادی براک) فهمید میتونه از راه دور سیمبیوت ونوم رو کنترل کنه و او را به یک دایناسور تی رکس عظیم الجثه تبدیل کرد و شاهد نبردی باحال بین آن دو بودیم!

او در نهایت به ذهن پدرش نفوذ میکنه و موفق میشه او و خودش را از دست سیمبیوت کارنیج رها کنه.

12- کوسه

در پایان شماره 25 از کمیک های ونوم (اینجا ترجمه شده) که مربوط به انتهای داستان "جزیره ونوم" میشد، سیمبیوت کارنیج را دیدیم که پس از شکست خوردن از دیلان به اقیانوس میفته و با یک کوسه ی سفید بزرگ ترکیب میشه و اینجوری از اونجا فرار میکنه.

13- شکارچی نهنگ

در شماره 2 از کمیک "کارنیج: سیاه، سفید و خون" که اینجا ترجمه شده است دیدیم که چه بر سر سیمبیوت کارنیج پس از پیوند خوردن با آن کوسه آمده است: در اقیانوس با کشتی شکارچیان نهنگ برخورد کرد و با استفاده از فرصت خودش را با یکی از آنها پیوند زد:

او سپس خودش را به درون عرشه کشتی رساند و میخواست خدمه را قتل عام کند.

اما درست در همان لحظه ادی براک موفق شد در شماره آخر از رویداد "پادشاه سیاه پوش"، «کنال» (خدای سیمبیوت ها) را بکشد و خودش پادشاه سیاه پوش شود. به همین دلیل گنبد سیمبیوتی که کره زمین را پوشانده بود ناگهان شکست و به تعدادی بی شمار سیمبیوت تبدیل شد که روی زمین ریختند. سیمبیوت ها با خدمه پیوند خوردند و خود را ونوم خواندند که باعث شد کارنیج کاملا شوکه شود. او به داخل اقیانوس افتاد و اِدی بهش گفت که جایی در ذهن کندویی سیمبیوت ها نداره و باید اعدام شود!

در نهایت تعداد زیادی از کوسه های کنترل شده توسط سیمبیوت ها او را احاطه کرده و میخورند!

14- آرتور کرین (Arthur Krane)

در کمیک های "نهایت کارنیج" (اینجا به طور کامل ترجمه شدن) متوجه شدیم که تکه ای از سیمبیوت کارنیج زنده مانده و خودش را به خشکی میرساند. کارنیج تصمیم میگیرد با قدرتی که کنال بهش اعطا کرده بود، برای خودش یک ذهن کندویی بسازد. کارنیج سپس به تدریج راه خودش را به نیویورک پیدا کرد و هر کسی را که در راه بر سر راه خودش دید، بلعید! او سیمبیوت های خواهر و برادر خودش مثل «فیج»، «لاشر»، «رایوت» و «آگنی» را نیز آلوده کرد. از سوی دیگر با سناتور «پیتر کرین» که در یک کارزار انتخاباتی شرکت کرده بود تا زمین را از شر بیگانه های فضایی خلاص کند، آشنا شدیم (او با شرکت "الکمکس" و گروهی متعصب به نام "دوستان بشریت" همکاری داشت). ما به عنوان خواننده داستان فکر میکردیم که کارنیج میخواهد با سناتور کرین پیوند بخورد اما فاش شد که با پسر او یعنی «آرتور کرین» که یک قاتل سریالی مثل کلیتوس کسدی بوده و از مدتها قبل میخواست جای پدرش را بگیرد، پیوند خورده! آرتور کرین پدرش را در حالی که جلوی دوربین های تلویزیونی داشت سخنرانی میکرد به قتل رساند. اما در نهایت به دست مامور آنتی ونوم و مرد آهنی که زرهی سیمبیوتی ملقب به Extrembiote داشت شکست خورد.

در پایان دیدیم که کارنیج با ترکیب شدن با زره سیمبیوتی مردآهنی موفق به فرار شد.

آرین احمدی

All rights reserved © Spidey.ir 2022

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

کمیک "کارنیج نهایی" (ULTIMATE CARNAGE) ترجمه شد + لینک دانلود

رویداد پادشاه سیاه پوش (KING IN BLACK) را با ترجمه فارسی بخوانید

شماره آخر از رویداد "نهایت کارنیج" ترجمه شد + لینک دانلود

شماره آخر از کمیک "کارنیج: سیاه، سفید و خون" ترجمه شد + لینک دانلود

10 حقیقتی که باید درباره کارنیج (CARNAGE) بدانید

رویداد «کارنیج مطلق»  چطور آغاز شد؟

15 قدرتی که کارنیج دارد ولی ونوم ندارد!

رتبه بندی 10 میزبان قدرتمندی که بیشترین کنترل را روی سیمبیوت ونوم داشته اند

10 دفعه که کارنیج خیلی زیاده روی کرد!

10 نبرد بزرگ سیمبیوت پدر و پسر در دنیای کمیک!

10 تا بدترین و وحشتناک ترین کارهایی که کلتوس کسدی/کارنیج تا به حال انجام داده است!

 کمیک "سرگذشت ونوم" (WEB OF VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود

نویسنده کمیک بوک های VENOM به مرگ تهدید شد!

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

داستان کمیک بوکی "دنیای ونومی" (VENOMVERSE) به زبان فارسی (کامل)

قسمت آخر از کمیک "کمپانی ونوم" (VENOM INC) ترجمه شد + لینک دانلود

 5 چیزی که همیشه در كمیك های کارنیج یافت میشود!

20 ضد قهرمان (ANTI-HERO) برتر در دنیای کمیک بوک

نگاهی به VENOM های مختلف کمیک های مرد عنکبوتی

10 تا از برترین، خشن ترین، عجیب ترین و باحال ترین مبارزات ونوم!

لینك دانلود كمیك ونوم – VENOM

20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید

75 لحظه ماندگار در كمیك های مارول – قسمت دوم

این مطلب را به اشتراک بگذارید :