10 حقیقت مهمی که باید درباره سیمبیوت (Symbiote) بدانید فکت حقایق معرفی ونوم ونم ادی براک کنال fact

این مقاله نیز به مناسبت انتشار فیلم "ونوم 2: بگذارید کارنیج بیاید" تقدیم شما میشود.

مقدمه: سیمبیوت ها نژادی از انگل های فرازمینی و بدون شکل هستند که در کمیک های انتشارات «مارول کامیکس» و به ویژه در داستانهای مرد عنکبوتی حضور دارند. سیمبیوت ها میزبانان خود را همچون یک لباس دربرمیگیرند و از آنها تغذیه میکنند و حتی میتوانند ذهن و روح آنها را نیز تحت تاثیر خود درآورند. نخستین حضور یک سیمبیوت در عالم کمیک، به شماره 252 از "اسپایدرمن شگفت انگیز" (1984) برمیگردد. در شماره مذکور اسپایدرمن (كه به همراه برخي ديگر از ابرقهرمانان مارول براي مدت كوتاهي در يك سياره فضايي به سر ميبرد) سیمبیوتی را که فکر میکرد یک لباس سیاه رنگ است، با خود به زمین آورد (البته چند ماه بعد شماره 8 از کمیک معروف جنگ های مخفی/Secret Wars به چاپ رسید و نشان داد که اسپایدرمن چطور و در کجا این سیمبیوت را پیدا کرده است). همانطور که گفته شد، اسپایدرمن ابتدا از ماهیت واقعی لباس سیاه خود خبر نداشت اما به زودی فهمید که در واقع یک سیمبیوت زنده است و روی ذهنش تاثیرات مخربی میگذارد. سپس او توانست هر طور شده خودش را از دست او خلاص کند. ولی سیمبیوت بعدا با خبرنگاری ناراضی به نام «ادی براک» پیوند خورد و شروری به نام ونوم پدید آمد. ولی این تازه آغاز راه بود و محبوبیت بی نظیر ونوم باعث شد تا پای دیگر سیمبیوت ها نیز به داستان های مرد عنکبوتی باز شود و رفته رفته با گذشته آنها آشنا شویم. حال در این مقاله قرار بیشتر با تاریخچه سیمبیوت های مارول آشنا شوید.

همچنین ازتون درخواست میشه اگر تا به حال نخوانده اید مقالات زیرا را حتما بخوانید زیرا تکمیل کننده اطلاعات مقاله حاضر میباشند:

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره خدای سیمبیوت ها، کِنال (KNULL) بدانید

10 حقیقتی که باید درباره کارنیج (CARNAGE) بدانید

15 قدرتی که کارنیج دارد ولی ونوم ندارد!

1- سیمبیوت ها توسط کنال خلق شده اند

سیمبیوت ها توسط کنال خلق شده اند

سیمبیوت ها از یک نژاد بیگانه به نام «کلینتار» (Klyntar) هستند. کلینتار گونه ای غیر اُرگانیک، بی‌شکل (amorphous) و انگل مانند هستند که در ابتدای خلقت عالم توسط خدایی خبیثی به نام «کنال» (Knull) و از ورطه تاریکی زنده آفریده شدند (برای آشنایی با کنال، این مقاله را بخوانید). اولین سیمبیوت عالم از شمشیری بود به نام "تمام سیاه" (All-Black) که کنال از سایه خودش خلق کرد تا با آن «سلستیال ها» را به قتل برساند زیرا او میخواست از آنها به خاطر آوردن روشنایی به عالم انتقام بگیرد (شماره 4 از کمیک ونوم را که اینجا ترجمه شده بخوانید).

شمشیر کنال

بعدها کنال فاش کرد که وقتی در مبارزه با سلستیال ها شکست خورد و شمشیرش به دست یکی از دشمنان ثور به نام «گور» افتاد، در سیاره ای دور دست گیر افتاد و شروع کرد به آزمایش روی سیمبیوت ها و آنها را به موجودات دیگر پیوند زد تا تبدیلشون کنه به هیولاهایی شکارچی مانند. این موقع بود که اگزولون به وجود آمد (اگزولون سیمبیوت های ناقص بودند که کنال آنها را دور انداخت. برای آشنایی با آنها کمیک "سرگذشت ونوم: شبح" رو بخوانید). در هر حال کنال خودش را به عنوان مرکز ذهن کندویی سیمبیوت ها تثبیت کرد و با آنها سیاره های بی شماری را فتح نمود و در طول میلیون های سال تمدن های زیادی را بلعید. سیمبیوت ها حتی سعی کردند "نیروی انیگما" را نیز ببلعند ولی موفق نبودند (برای آشنایی با این نیرو ، این مقاله را بخوانید).

2- نخستین سیمبیوت ها در کره زمین

در قرن ششم میلادی دو تا از سیمبیوت های کنال که به شکل اژدها بودند به کره زمین رسیدند و به منطقه اسکاندیناوی در اروپا حمله کردند و در آنجا به گرندل و مادرش معروف شدند. اژدهای مادر به رنگ قرمز بود و از خون خود کنال آفریده شده بود و پسرش هم اژدهایی سیاه رنگ بود.

تا اینکه ثور به وسیله یک آذرخش گرندل را از پا درآورد. مادرش برای انتقام دست به قتل عام لشگر پادشاه زد. ثور به مخفیگاه اژدهای مادر حمله کرد و او را به قعر اقیانوس فرستاد.

ثور ونوم

اما با گذشت زمان این عمل ثور به افسانه تبدیل شد و آن را به پهلوانی به نام پهلوانی به نام بیوولف نسبت دادند. اخیرا در کمیک Scream: Curse of Carnage که متاسفانه به دلیل کرونا دو شماره آخرش کنسل شدند شاهد بازگشت Big Mother بودیم که به «اندی بنتون» هشدار داد "کنال داره میاد"! گرندل هم بعدها بقایایش توسط سازمان "شیلد" پیدا شد که همانطور که در این مقاله توضیح دادیم سعی شد با پیوند زدنش به سربازان ازشون ابرسرباز ساخته بشه که فاجعه ای به بار آمد ...

3- شورش سیمبیوت ها علیه کنال

در مورد قبلی گفته شد که ثور به داد مردم زمین رسید و وقتی با آدرخش خودش به گرندل ضربه زد و او را شکست داد ، ارتباط کنال با سیمبیوت ها نیز قطع شد. پس در واقع او با این اقدام به کل عالم خدمت کرد!

چون سیمبیوت ها که در نتیجه این حادثه دچار بی ثباتی شده بودند سعی کردند برای خود میزبان پیدا کنند تا زندگی شون معنا و مفهوم پیدا کنه. اینجا بود که سیمبیوت هایی که به میزبانان نیکوکار پیوند خورده بودند ذهن کندویی سیمبیوت ها را با ویژگی هایی همچون شرافت و افتخار آمیختند. این سیمبیوت ها در نهایت علیه کنال شورش کردند و او را در مرکز سیاره ای مصنوعی در کهکشان آندرومدا زندانی کردند و اسمش را کلینتار گذاشتند زیرا در زبان سیمبیوتی، کلینتار به معنای "قفس" است و آنجا حقیقتا قفسی بود برای زندانی کردن کنال!

زندان کنال

اما در زمین سیمبیوت هایی که همچنان به کنال وفادار بودند ، فرقه ای آخر الزمانی تشکیل دادند و او را مورد پرستش قرار دادند و امیدوار بودند روزی آزاد شود.

4- مامورین هستی

مامورین هستی

نژاد کلینتار پس از زندانی کردن کنال از منشاء خبیث خود خجالت میکشیدند و بنابراین دروغی به راه انداختند مبنی بر اینکه ذاتا نیکخواه و خیراندیش هستند. آنها ذهن کندویی جدیدی ساختند تا جبران اعمال گذشته خود را بکنند و در عالم صلح بر پا نمایند. این ذهن کندویی جدید به جامعه ای بین کهکشانی صلج جو به نام "مامورین هستی" (Agent of Cosmos) تبدیل شد و میتونست "صدای" هستی را بشنوه و میزبانان لایق را به جنگجویانی شریف تبدیل میکرد تا به گسترش صلح در عالم هستی کمک کنند. اما اگر میزبان دارای نقص بود و یا خصوصیات شرورانه داشت، در نتیجه سیمبیوت هم فاسد میشد و ممکن بود ذهن کندویی هم فاسد بشه. از این رو سیمبیوت هایی که فاسد تلقی میشدند ارتباطش با ذهن کندویی قطع میشد و هر کدام که دست به خشونت میزد ، تبعید میشد (این سیمبیوت های فاسد شده اغلب قادر نبودند به تمام قابلیت های خود مثل پرواز کردن دست پیدا کنند زیرا دیگر به ذهن کندویی وصل نبودند). مامورین هستی در نهایت توسط "پویزن ها" منقرض شدند.

5- سیمبیوت های فاسد شده

سیمبیوت های فاسد شده

سیمبیوت های فاسد و تبعید شده به مبتلا ساختن سیاره ها مبادرت ورزیدند و بنابراین علیرغم تلاش های مامورین هستی ، سیمبیوت ها در عالم بار دیگر به عنوان هیولاهایی غارتگر شناخته شدند که میزبان خود را از ذهنی و فیزیکی تحت سلطه و کنترل کامل خود در می آورند و مثل انگل از عواطف و بدن آنها تعذیه میکنند. این سیمبیوت های فاسد میزبانان خود را مجبور میکردند تا اعمال خارق العاده و ترسناکی را انجام دهند تا بتوانند از آدرنالین و هورمون های تحریک شده شان تغذیه کنند. درنهایت خون و پلاسمای میزبانان خود را به طور کامل تخلیه میکردند و آنها زیر بار فشار و استرس بیهوش میشدند و یا میمردند. در این موقع بود که سیمبیوت میزبانی جدید برای خودش پیدا میکرد و دوباره این فرآیند تکرار میشد.

6- نقاط ضعف و قوت سیمبیوت ها

نقاط ضعف سیمبیوت ها

سیمبیوت ها توانایی های فراوانی مثل قدرت، سرعت، توان، چابکی و حتی هوش فوق بشری دارند و میتوانند به سرعت زخم های خود را التیام بخشند. آنها در ضمن میتوانند اندازه خود را گسترش یا کاهش دهند و خود را به اندازه میزبان شان دربیاورند. قابلیت های عجیبی هم دارند که در این مقاله و این مقاله بهشان اشاره شده است. البته آنها نقاط ضعف هم دارند. در حقیقت آنها به طور ذاتی نسبت به صدا و گرمای شدید آسیب پذیر هستند (به ویژه در مقابل آتش). برای مثال، اسپایدرمن با توسل به به صدای بلند ناقوس کلسیا خودش را از بند سیمبیوت خلاص کرد و ... اخیرا نیز فاش شد که وقتی کنال داشته اولین شمشیر خود (تمام سیاه) را میساخته، صدای پتک های که بر سیمبیوت فرود می آمده به همراه آتش کوره ای که شمشیر در آن شکل گرفته، موجب ناراحتی سیمبیوت شده و به همین دلیل ذاتا از صدای بلند و گرمای آتش بدشان می آید.

کنال سیمبیوت ها

در ضمن در برخی از داستانها و بازی های ویدئویی، سیمبیوت ها در برابر منیزیم هم آسیب پذیر هستند. یک بار هم «مرد آهنی» (Iron Man) توانست محلولی بسازد که باعث نابودی یک سیمبیوت شد. البته بعدها معلوم شد که این محلول حاوی ارگانیسم های بیولوژیکی و ویروس مانند بوده است که «دکتر دووم» (Dr. Doom) از بدن ونوم تولید کرده بود! نیروهای دولتی هم بارها توانسته اند با استفاده از بازدارنده های شیمیایی ونوم یا کارنیج را تحت کنترل درآورند. یکبار هم سیمبیوتی سعی کرد با «ولورین» (Wolverine) پیوند بخورد اما چون بدن ولورین میتواند سریع خودش را التیام دهد، به ناچار از او جدا شد. البته به نظر میرسد سیمبیوت ها قادر توانایی های خود را تکامل دهند و مثلاً بچه های آنها آسیب پذیری های کمتری دارند. اما هنوز سیمبیوتی در داستان های اسپایدرمن دیده نشده که به طور کامل شکست ناپذیر باشد.

در مورد قبلی هم گفته شد که سیمبیوت های فاسد و تبعید شده چون دیگر ارتباطی با ذهن کندویی ندارند نمیتوانند به پتانسیل کامل خود دست پیدا کنند (سیمبیوت ونوم هم چون آسیب دیده بود با ذهن کندویی خود در ارتباط نبود) ولی گاهی اوقات برخی از آنها به مرور قوی تر شده اند زیرا به طور مستمر به میزبانان مختلف پیوند خورده اند. این سیمبیوت ها میتونند در مقابل صدای بلند و همچنین گرما مقاومت بیشتری از خود نشان دهند. در برخی موارد آنها دچار جهش ژنتیکی هم میشوند و قابلیت های جدیدی هم پیدا کنند. مثل سیمبیوت کارنیج و مانیا میتونند با قطعات تولید شده از زیست‌توده (Biomass) بدنشان دیگران را آلوده کنند . همچنین سیمبیوت کارنیج و ونوم میتوانند از احساسات منفی تغذیه کنند و قوی تر شوند و کارنیج حتی میتونه احساسات منفی رو به زیست‌توده تبدیل کنه (این مقاله را بخونید تا با قدرت های فوق العاده کارنیج آشنا شوید).

7- دشمن سیمبیوت ها

پویزن ها

"پویزن" (Poison) ها موجوداتی فرازمینی و بلورین هستند که در فُرم اصلی خود بسیار ضعیف هستند ولی میتونند با سیمبیوت ها ترکیب و به موجوداتی بسیار قوی تر تبدیل شوند. وقتی با یک سیمبیوت ترکیب میشوند، آنها به خاطرات، حافظه، قدرت و شکل ظاهری و خصوصیات میزبان سیمبیوت دست پیدا میکنند و سپس این میزبان به عنوان سوخت مورد نیاز برای فرآیند پیوند مصرف میشود!

دنیای ونومی

پویزن ها در داستان "دنیای ونومی" به کار رفته اند و هدفشون این بود که خودشون رو با قهرمانان مارول ترکیب کنند. این داستان به طور کامل در اینجا ترجمه شده و توصیه میشه آن را بخوانید.

8- سیمبیوت ونوم

شکی نیست که سیمبیوت ونوم شناخته شده ترین سیمبیوت در کل عالم کمیک بوک است. پس از آنکه سیمبیوت ها از کنترل کنال آزاد شدند متوجه شدیم که سیمبیوت ونوم، نهصد و نود و نهمین نسل از نژاد کلینتار است که از تخم هایی در یک غار به وجود آمد. به دلایلی که همچنان ناشناخته باقی مانده او از سوی هم نوعان خود طرد شد ولی کاوشگران نژاد کری او را پیدا کردند و تصمیم گرفتند رویش مطالعه کنند و آزمایش انجام دهند.

اولین میزبان سیمبیوت

این سیمبیوت در نهایت به یک سرباز کری ها به نام «کِل – تار» پیوند خورد و بهش آموزش داده شد تا بره و در جنگ بین اسکرال ها و کری ها شرکت کنه (برای آشنایی با کل – تار، این مقاله را بخوانید). کل- تار در این نبرد به عنوان یک جاسوس، خرابکار و قاتل عمل میکرد. او سال‌ها به همراه سیمبیوت ونوم مشغول این‌کار بود.او در یکی از مأموریت‌های تأثیرگذار خود، متوجه ساخته شدن سلاحی بیولوژیکی به دست اسکرال‌ها شد که با نمونه‌ای از دی‌اِن‌اِی (DNA) یک نژاد می‌توانست کل آن نژاد را از بین ببرد! طی آن مأموریت، یک سفینهٔ پناهندگان کری نیز توسط اسکرال‌ها دستگیر شده بودند. اما تل-کار طی اقدامی جانفشانانه، سیمبیوت را از خود جدا کرد (تا اطلاعات حیاتی آن به خطر نیفتد) و توانست آن کری‌های پناهنده را نجات دهد؛ اما خودش دستگیر شد.

کل تار

سفینه ای که پناهندگان کری سیمبیوت ونوم را در آن با خود حمل میکردند در نهایت در سیاره ای سقوط کرد. اینجا بود که او با میزبانی جدید پیوند خورد و فکر میکرد که میزبانی شایسته و جنگجویی شریف است. ولی در واقع این میزبان از سیمبیوت ونوم استفاده کرد تا اهالی سیاره خودش را قتل عام کند و همین باعث شد سیمبیوت ونوم به کشتن، غارت کردن و نفرت عادت کند. بعدا فلش تامپسون به عنوان یکی از میزبانان ونوم از این سیاره دیدن کردن و خاطرات اون غارت ها برای سیمبیوت زنده شد:

بعدش یک قاچاقچی سلاح های فضایی به نام Haze Mancer سیمبیوت را اسیر کرد و مواد شیمیایی بهش زد تا خصوصیات تهاجمی اش را افزایش دهد. اما همچنان یک خصوصیت در سیمبیوت ونوم ثابت بود و آن این بود که دوست داشت با میزبانان خود ترکیب شده و ازشون محافظت کند. او در نهایت سر از سیاره ای به نام "دنیای نبرد" (بتل ورلد) در آورد و آنجا بود که اول ددپول و سپس مرد عنکبوتی پیدایش کردند و به زمین آورده شد و ونوم پدید آمد که بهتره برای کسب اطلاعات کامل در این باره مقاله "20 حقیقتی که باید درباره ونوم بدانید" را بخوانید.

9- کلینتار ساختار فرهنگی یا خانوادگی ندارد

از آنجائیکه کلینتار برای زنده ماندن و رشد کردن به یک میزبان نیاز دارند بنابراین به خودی خود ذهنشان تنها بر روی نفرت، گرسنگی و بقا متمرکز است. در نتیجه آنها فرهنگی از خود ندارند. به علاوه علیرغم اینکه عضو یک کندو هستند اما با یکدیگر ارتباط یا پیوندی ندارند و حتی ممکنه از همدیگر نفرت داشته باشند (گفته میشه هر نسل از نسل قبلی خود تنفر داره) و در مجموع حس نفرت در آنها نهادینه شده. این فقدان پیوند یا میل برای با هم بودن همچنین به این معنا است که هیچ رتبه یا دلسوزی خانوادگی در میان آنها نیست و بنابراین آنها موجودات بسیار غمزده و تنهایی هستند. همچنین آنها مثل بسیاری از گونه‌های ابتدایی‌تر، تولید مثل غیرجنسی (asexual reproduction) دارند. به این معنا که در این‌گونه‌های سیمبیوتی نر و ماده وجود ندارد و اگر هم وجود دارد تولید مثل لزوماً وابسته به آمیزش جنسی نر و ماده با یکدیگر نیست (برای مثال می‌توان به باکتریها یا بسیاری از گونه‌های حشرات یا حتی برخی از خزندگان اشاره کرد). بنابراین یک سیمبیوت و برای تولید مثل و تکثیر شدن نیازی به آمیزش جنسی نداره!

10- سیمبیوت ها در بدن میزبانان خود کدکس باقی میگذارند

سیمبیوت ها در بدن میزبانان خود کدکس باقی میگذارند

در رویداد «کارنیج مطلق" (Absolute Carnage) که اینجا به طور کامل ترجمه شده، کلتوس کسدی به عنوان میزبان اصلی سیمبیوت کارنیج متوجه شد که هر کسی که قبلا به نوعی با یک سیمبیوت پیوند خورده، «نمونه ژنتیکی» یا یک «کُدِکس» (Codex) در وجود خودش داره (کارنیج به درستی به این نتیجه رسید که اگر به اندازه کافی از این کدکس ها جمع آوری کند، کنال به طور کامل از کلینتار آزاد میشه). بیشترین میزان تمرکز کدکس در بدن یک میزبان در ستون فقرات او یافت میشود که در آن اطلاعاتی درباره میزبانان کندوی سیمبیوت ها ذخیره شده است. همچنین جذب کدکس خارج شده از یک میزبان توسط یک سیمبیوت او را قادر میسازد تا به طور موقتی به شخصیت، خاطرات و هرگونه قدرت منحصر به فردی که میزبان سابق آن داشته دسترسی پیدا کند. درسته که 48 ساعت زمان میخواهد تا یک سیمبیوت به طور کامل با میزبان خود پیوند بخورد اما هر کسی و به هر مدتی که با آن اتصال برقرار کند دارای یک کدکس میشود. هر سیمبیوت حتی اگر با موجودات ماورا الطبیعه مثل شیاطین هم پیوند برقرار کند ، کدکسی از خود در او بر جای باقی میگذارد.

مهدی ترابی مهربانی