15-حقیقت-فکت-حقایق-تاریخچه-معرفی-facts-کاراکتر-شخصیت-برادر-ثور-لوفیسان

در این مقاله به مناسبت پخش فصل دوم سریال لوکی شما را با فکت های مهمی از شخصیت مهمی به نام Loki آشنا میشویم.

مقدمه: لوکی و ثور وقتی رو در روی هم قرار میگیرند هم یك تقابل كلاسیك خلق میشود: ثور مظهر نیروی فیزیكی و شرافت و لوكی مظهر نیروی ذهنی و دسیسه چینی. یعنی یكی اكثر مواقع از زور بازو استفاده میكند و حاضر است جانش را برای مردمانی كه بر خلاف خودش فانی هستند بدهد و دیگری كسی كه به جای عضلاتش به عقلش رجوع میكند و حاضر است برای رسیدن به اهداف خودش دست به هر كاری بزند و هر دروغی بگوید و حتی هم نوعان خودش را نیز قربانی كند. یك نوع حسادت یا بهتره بگیم رقابت برادرانه هم بین آنها وجود دارد كه دشمنی آنها را جذاب تر میكند. در حقیقت لوكی مثل پسری میماند كه پدرش همیشه برادرش را بیش از او تحویل گرفته و قرار است تاج و تخت را نیز به او بدهد. همین انگیزه كافی برای خباث های اوست....

در ضمن حتما باید مقاله زیر را هم درباره لوکی بخوانید:

معرفی 15 هویت مختلف از لوکی

1– لوكی در یک نگاه

نام واقعی: لوكی لوفیسان (Loki Laufeyson)

خلق شده توسط: استن لی، جك كربی، لری لیبر

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 85 از كمیك Journey into Mystery (اكتبر 1962)

قدرت و توانایی: هوش، بنیه، استقامت و عمر فوق بشری دارد وقتی از قدرت های جادویی استفاده میكند میتواند خودش را به شكل دیگران دربیاورد، انرژی از خودش ساطع و شلیك كند، پرواز كند، توهم ایجاد كند، بین دنیاهای مختلف تله پورت كند، تله پاتی انجام دهد

«لوكی» برادر ناتنی «ثور» (Thor) است و از همان اول در كمیك های ثور حضور داشته و به شیطنت مشغول بوده! او نقطه عكس برادر ناتنی اش ثور است و اگر ثور را مظهر شرافت ، دلیری و زور بازو باشد آنوقت لوكی را هم باید مظهر دروغ، خباثت و دسیسه چینی دانست. لوكی در ضمن كسی است که نقشه اش نتیجه عكس داد و گروه اونجرز تشكیل شد. گفته میشه كه لوكی پسر پادشاه غول های یخی (Frost Giants) به نام «لوفی» (Laufey) بود. تا اینكه اودین (فرمانروای آزگارد و پدر ثور) لوفی را در نبرد شكست میده و در قصر او پسری پیدا میكنه كه تصمیم میگیره با خودش ببره و بزرگش كنه.

لوكی بزرگ میشه ولی همیشه به برادرش ثور حسادت میكرده و دوست داشته به جای برادرش به تاج و تخت آزگارد برسه. در سالهای اخیر هم او با «نورمن آزبورن»، «دكتر دووم» و «هود» (Hood) گروه توطئه گر یا Cabalرا تشكیل داد. او حتی توانست نورمن را متقاعد كند تا به آزگارد حمله كند. در این حمله آزگارد نابود شد و لوكی جان خودش را فدا كرد تا هم نوعان خودش در آزگارد را نجات دهد. ولی بعدا معلوم شد كه اینهم نقشه لوكی بوده چون میدونسته اگر بمیره دوباره زنده میشه. لوكی سپس در قالب یك پسر جوان ظاهر شد (در این دوران داستان های خارق العاده ای هم از او نوشته شد) ولی در هر حال دوباره به حالت سابق خود بازگشته و مثل همیشه به شیطنت و دسیسه چینی فعالیت دارد!

2- خالقین لوکی (استن لی و جک کربی) از خیلی وقت پیش این شخصیت را مورد استفاده قرار داده بودند!

درسته که خلقت ثور در دنیای کمیک به سال 1962 برمیگردد ولی این شخصیت جزو اساطیر مردم شمال اروپا بوده و طبیعتا خیلی ها باهاش آشنایی داشته و دارند. و جالبه که بدونید «استن لی» و «جک کِربی» به عنوان خالقین او از سالها قبل به این شخصیت توجه داشتند و حتی ازش در داستان های خود استفاده کرده بودند. اجازه بدهید توضیح بدم ... مارول اون قدیما که اسمش بود "تایملی کامیکس" یک شخصیتی داشت به نام «ونوس» (Venus) که سال 1948 خلق شد و جالبه که خالقش هم «استن لی» بود!

کمیک ونوس

او در واقع همان ونوس الهه رومی های باستان بود که در سیاره اش زندگی میکرد و به کره زمین آمد و با انتخاب اسم «ویکی استار» (Vicki Starr) به عنوان یک خبرنگار برای یک مجله مُد کار میکرد. بعدش هم عاشق یکی از همکاران خبرنگار خودش شد و سپس یک مثلث عشقی براش پیش اومد و ... اما در شماره 6 این کمیک دیدیم که ونوس با «لوکی» روبرو میشه! (لوکی در واقع نقش ابلیس یا شیطان را در این داستان ایفا کرد).

لوکی - ونوس

در شماره 9 هم او به دست یک سلطان خبیث اسیر میشه و به لوکی مراجعه میکنه تا بهش کمک کنه و لوکی هم ثور رو برای کمک میفرسته!

لوکی ثور

جک کربی هم وقتی در دهه 40 میلادی برای دی سی کار میکرد در شماره 75 از کمیک Adventure Comics داستانی را طراحی کرد که در آن قهرمانان داستان با ثور میجنگیدند! او همچنین در اواخر دهه 50 میلادی داستانی برای کمیک Tales of the Unexpected خلق کرد که در آن از ثور استفاده شده بود. البته همانطور که دیدید ظاهر و شخصیت پردازی آنها ربطی به ثور و لوکی که ما در کمیک های مارول میشناسیم ندارند ولی خوب جالبه که این شخصیت های اساطیری از اون موقع تو ذهن استن لی و جک کربی بوده اند.

3- لوکی از نیرومند ترین شخصیت های دنیای کمیک بوک است

لوکی لوفیسان (Loki Laufeyson)

دنیای سینمایی را فراموش کنید! «لوکی» در دنیای کمیک خیلی نیرومند تر است! یعنی اونایی که لوکی رو فقط با فیلم های مارول میشناسند با دیدن اینکه در این مقاله قرار گرفته حتما تعجب میکنند چون خیال میکنند میتونه فقط حقه و ترفند توهمی درست کنه و کمی هم جادو بلده و ... ولی اصلا اینطور نیست. در واقع او را نمیتوان آزگاردی به حساب آورد چون همانطور که در این مقاله گفته بودیم ، از تبار غول های یخی است ولی اودین او را به فرزندی قبول و بزرگش کرد. او نه تنها خدای دسیسه و نیرنگ و دروغ است بلکه میتونه پرواز کنه، انرژی های عظیم شلیک کنه، تله پورت انجام بده، تغییر ظاهر بده، تله پاتی بکنه و حتی در طول زمان سفر کنه. ضمن اینکه از یاد نبریم او در جادوگری هم بسیار استاد است. اما قدرت اصلی او در نبوغش در دسیسه چینی نهفته است و با همین حربه تونسته ضربات زیادی به ثور و آزگارد وارد کنه (برای آشنایی بیشتر با این شخصیت، این مقاله را بخوانید).

4- تعامل ثور و لوکی از بهترین ها در دنیای کمیک است

ﺛﻮﺭ ﻭ ﻟﻮﮐﯽ (Thor & Loki)

ﺩﺭﺳﺘﻪ ﮐﻪ ﻟﻮﮐﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻭﺩﯾﻦ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺧﻮﺍﻧﺪﮔﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺛﻮﺭ ﻧﯿﺴﺖ، ﻭﻟﯽ ﺧﺐ ﺣﻘﯿﻘﺘﺎً ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻫﯿﭽﯽ ﺍﺯ ﺍﺭﺯﺵ ﺭﺍﺑﻄﻪﯼ ﻓﻮﻕﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺟﺬﺍﺏ ﺑﺮﺍﺩﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﮐﻢ ﻧﻤﯽﮐﻨﻪ! ﺩﺭﺳﺘﻪ ﮐﻪ ﺛﻮﺭ ﻭ ﻟﻮﮐﯽ ﻫﺮﺩﻭ ﻓﮏ ﻭ ﻓﺎﻣﯿﻞﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪﺍﯼ ﻫﻢ ﺗﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﮐﻤﯿﮏ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺣﺘﯽ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪﺍﯼ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﺧﺐ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻫﯿﭻﮐﺪﻭﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻫﺎ ﻣﺜﻞ ﺭﺍﺑﻄﻪﯼ ﭘﺮﺗﻨﺶ ﺑﺮﺍﺩﺭﯼ ﺛﻮﺭ ﻭ ﻟﻮﮐﯽ ﻧﻤﯽﺷﻪ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻭﯾﮋﮔﯽﻫﺎﯼ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﺤﺚِ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﻩ. ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ، ﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ ﻟﻮﮐﯽ ﺩﻭﺳﺘﻪ ﯾﺎ ﺩﺷﻤﻦ؟! ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺧﻮﺩ ﺛﻮﺭ ﻫﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻩ! ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩﺵ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﻟﻮﮐﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺫﯾﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﺷﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻃﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻝﻫﺎ، ﺑﻪ ﺷﯿﻮﻩﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻭ ﮔﺎﻫﺎً ﺧﻨﺪﻩﺩﺍﺭ ﺛﻮﺭ ﺭﻭ ﮐﻼﻓﻪ ﮐﺮﺩﻩ (!) ﮐﻪ ﺧﺐ ﺑﯽﺷﮏ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺟﺬﺍﺑﯿﺖﻫﺎﯼ ﺭﺍﺑﻄﻪﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭﯼ ﺁﻥﻫﺎﺳﺖ.

5- ﻟﻮﮐﯽ یک دفعه »ﻣﯿﻮﻟﻨﯿﺮ« ﺭﺍ دزدید!

ﻟﻮﮐﯽ »ﻣﯿﻮﻟﻨﯿﺮ« ﺭﺍ ﻣﯽﺩﺯﺩﺩ!

ﺧﺐ، ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻟﻮﮐﯽ ﮐﻼ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺍﻭﻥ ﺭﻭ ﺑﺪﺯﺩﻩ! ﺷﺎﯾﺪ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ »خدای شرارت« ﺑﻬﺶ ﻟﻘﺐ »ﺧﺪﺍﯼ ﺩﺳﺖﮐﺠﯽ(God of Theft) « ﺑﺪﯾﻢ! ﺩﺭ ﺷﻤﺎﺭﻩﯼ 92 ﺍﺯ ﺳﺮﯼ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥﻫﺎﯼ Journey into Mystery ﻟﻮﮐﯽ ﺭﻭ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻏﻞ ﻭ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ، ﻣﻨﺘﻬﺎ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕﻫﺎﯼ ﺟﺎﺩﻭﯾﯽ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻣﯿﻮﻟﻨﯿﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺍﺧﻞ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺛﻮﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺤﻠﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥﺟﺎ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﻪ، ﺑﺎ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﻣﯿﻮﻟﻨﯿﺮ ﺑﻪ ﺯﻧﺠﯿﺮﻫﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻟﻮﮐﯽ، ﺍﯾﻦ ﺍﺑﺮﺧﺒﯿﺚ ﺧﺒﺚﻃﯿﻨﺖ ﻭ ﺣﯿﻠﻪﮔﺮ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻪ. ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻏﻞ ﻭ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯽﺷﻪ، ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺳﺤﺮ ﻭ ﺟﺎﺩﻭ، ﺑﻪ ﻣﯿﻮﻟﻨﯿﺮ ﺧﺎﺻﯿﺖ ﻣﻐﻨﺎﻃﯿﺴﯽ ﻣﯿﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﭘﺘﮏ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻣﺤﮑﻤﯽ ﺑﻪ ﻗﻄﻌﺎﺕ ﺧﺮﺩ ﺷﺪﻩﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﻓﻠﺰﯼ ﻣﯽﭼﺴﺒﻪ! ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺛﻮﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﻗﺎﺩﺭ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﯿﻮﻟﻨﯿﺮ ﺭﻭ ﻓﺮﺍ ﺑﺨﻮﻧﻪ، ﺍﻭ ﺣﺘﯽ ﻧﻤﯽﺗﻮﻧﺴﺖ ﺑﻔﻬﻤﻪ ﮐﻪ ﭘﺘﮑﺶ ﮐﺠﺎﺳﺖ! ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ، ﺛﻮﺭ ﺑﯿﮑﺎﺭ ﻧﻨﺸﺴﺖ ﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﺎﺟﺮﺍﺟﻮﯾﯽ ﭘﺮﭼﺎﻟﺸﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﻣﯿﻮﻟﻨﯿﺮ ﺷﺪ. ﺗﻮﯼ ﺭﺍﻩ، ﺑﺎ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﻋﺠﯿﺐ ﻭ ﻏﺮﯾﺐ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﺪ و ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺳﺒﺐ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﭼﻮﺏ ﻭ ﺳﻨﮓ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﭘﺘﮏ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺴﺎﺯﻩ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﺍﺯﺷﻮﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺒﺮﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺑﮑﻨﻪ. ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﺘﮏ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺳﺎﺧﺖ، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺟﻨﺲ ﺧﺎﺻﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺛﻮﺭ ﺭﻭ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﯿﻮﻟﻨﯿﺮ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺗﻮﻧﺴﺖ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﺘﮏ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﻩ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺭﻭ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ ﻟﻮﮐﯽ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻗﺒﻼ ﺗﻮﯼ ﺷﻤﺎﺭﻩﯼ ﻧﻬﻢ ﺍﺯ ﺳﺮﯼ Loki: Agent of Asgard ﺗﻮﻧﺴﺖ ﭘﺘﮏ ﺛﻮﺭ ﺭﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺑﮑﻨﻪ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﮐﺎﻓﯽ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩﯾﻢ، ﻭﻟﯽ ﺧﺐ ﺍﻭﻥ ﺩﻓﻌﻪ ﻗﻀﯿﻪ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺛﻮﺭ ﺩﺭ ﺍﻭﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﯿﻮﻟﻨﯿﺮ ﻧﺎﻻﯾﻖ (Unworthy) ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﯽﺷﺪ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﻢ ﺑﮕﯿﻢ ﮐﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ Journey into Mystery ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻟﻮﮐﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪ ﭘﺘﮏ ﺛﻮﺭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺳﺮﻗﺖ ﺑﺒﺮﻩ.

6- او اولین شخصیت خبیث دنیای کمیک است که تغییر جنسیت داد تا به اهدافش برسد!

لوکی بارها شده که برای شوخی و خوش گذرونی به بقیه کلک زده. ضمن اینکه اولین خبیث دنیای کمیک است که تغییر جنسیت داد و زن شد تا به اهدافش برسه! بله درست شنیدید. او برای این کار بدن یکی از معشوقه های ثور در دنیای کمیک یعنی «لیدی سیف» را برگزید! ببینید یک نفر چقدر میتونه مغزش خراب باشه که بره تو بدن کسی که با برادر ناتنی اش رابطه داشته!

لیدی لوکی

برای مثال جوکر بارها سعی کرده مفهوم واقعیت (concept of reality) را برای بتمن مخدوش کنه و این کار رو با حقه و فریب و تغییر قیافه انجام داده ولی تو این زمینه اصلا به پای خدای شیطنت مارول نمیرسه که میتونه کاملا تغییر جنسیت بده! واقعا ثور از این به بعد به چی و کی میتونه اعتماد کنه؟ و این رو یادمون باشه که یکی از قدرت های فوق بشری لوکی، shape shifting است یعنی میتونه خودش را به شکل دیگران دربیاره و این بهش کمک میکنه بتونه خودش رو به راحتی در قالب دیگران دربیاره و هویت آنها را برای خودش برداره!

میتونید در این مقاله با 15 تا هویت هایی که لوکی با تغییر شکل دادن خودش به آنها دست ییدا کرده آشنا شوید.

7- لوکی برای تنبیه کردن ددپول او را شبیه به تام کروز میکنه!

لوکی برای تنبیه کردن ددپول او را شبیه به تام کروز میکنه!

لوکی یک بار وانمود کرد که پدر وید ویلسون ملقب به ددپول است تا اینجوری گولش بزنه تا چکش ثور (میولنیر) را برایش بدزده. علیرغم اینکه ددپول تونست این کار رو برای لوکی انجام بده ولی همچنان قبول نداشت که لوکی پدرشه. در نتیجه لوکی برای تنبیه کردن ددپول او را نفرین کرد. حالا نفرینش چی بود؟ اینکه تا زمانی که با پدرش آشتی نکنه چهره اش مثل تام کروز (هنرپیشه مشهور سینما) دربیاد!!! خب این به نظر طلسم بدی نمیاد، درسته؟ (مخصوصا با در نظر گرفتن صورت داغونی که ددپول داره!) ولی خیلی زود معلوم شد که کلی آدم تو کوچه و خیابون ازش درخواست امضاء میکنند و باعث میشن که کلافه بشه. بنابراین ددپول تصمیم گرفت هر طور که شده از شر این صورتش خلاص بشه! او صورتش رو کوبید به آیینه یا رفت زیر قطار و ... ولی نابود نشدنی نبود که نبود و حتی یک خراش هم رویش نیفتاد! اما ناگهان به طور کاملاً تصادفی ددپول با پدر واقعی خود برخورد کرد و آنها اختلافتشان را کنار گذاشتند و اینجوری طلسم لوکی باطل شد! ضمناً، چکشی که ددپول به لوکی داده بود نیز جعلی از آب درآمد و نقشه مزخرف لوکی نقش بر آب شد! (ضمن اینکه این موضوع معلوم میکنه که ددپول چطور تونسته بوده چکش ثور را بلند کنه!).

8- فرزندان لوکی

هلا و لوکی

لوکی در دنیای کمیک صاحب دو بچه است که هر دو خبیث و از دشمنان ثور هستند. اولین آنها، هلا (Hela) است (هلا در دنیای سینمایی مارول به عنوان دختر اودین به تصویر کشیده شد، نه دختر لوکی!) هلا دختر لوکی و زنی به نام Angrobada است . Angrobad ساحره ای از نژاد غول های قلمرو Jotunheim است که علاوه بر هلا، مادر «مار میدگار» و Fenris Wolf نیز میباشد . ( Jotunheim نیز یکی از 9 قلمرو اساطیر اسکاندیناوی به شمار می آید ). وقتی هلا به سن بلوغ رسید به عنوان حاکم و الهه شمالی ترین قلمرو مردگان یعنی جهنم (Hel) و نفلهایم (Niffleheim) منصوب شد. البته او فقط میتواند صاحب ارواحی کسانی شود که به عنوان قهرمان نمرده باشند چون این اودین است که فرمانروای «والهالا» (Valhalla) میباشد (والهالا همان معادل بهشت است که قهرمانان و جنگجویان آزگارد وقتی میمیرند وارد آنجا میشوند). با این حال هلا همیشه به دنبال این بوده که سرزمین و قلمرو خودا را گسترش داده و والهالا را نیز به تصرف خود دربیاورد. به همین دلیل بارها رو در روی اودین و پسرش «ثور» قرار گرفته است. هلا یک بار ثور را نفرین کرد تا استخوان هایش بسیار شکننده شوند، جوری که حتی مرگ نیز نتواند درد ناشی از این نفرین را شفا دهد. ضمن اینکه هلا بسیار دوست دارد روح ثور را به مجوعه ارواحی که در جهنم خود اسیر کرده اضافه کند.

فنریس گرگ

دومین فرزند لوکی «فنریسِ گرگ» (Fenris Wolf) است که از «فنریر» الهام گرفته شده است. فنریر گرگی غول‌آسا در افسانه‌ها و اساطیر اسکاندیناوی است که در ادای منظوم و ادای منثور از او به عنوان پدر دو گرگ دیگر، اسکول و هاتی، و فرزند لوکی و ماده غولی به نام انگربودا یاد شده‌است. در اساطیر نورس پیشگویی شده بود که در راگناروک، وی اودین را پس از نبردی طولانی خواهد کشت و خود توسط پسر اودین، ویدار کشته می‌شود.

9- لوکی همواره از اعضای اصلی گروه توطئه گر بوده

"گروه توطئه گر" یک تیم مخفی متشکل از مغزهای متفکر تبهکاری و شرارت است که ابتدا توسط «لوکی» در رویدادی به نام "اقدامات کینه جویانه" (Acts of Vengeance) ایجاد شد.

گروه توطئه گر

این داستان یکی از کراس اورهای مشهور مارول در انتهای دهه 80 میلادی بود که در بسیاری از کمیک های آن زمان مارول چاپ شد. داستان اینه که لوکی برای شکست دادن گروه اونجرز و گرفتن انتقام از برادرش ثور با یک سری از شخصیت های خبیث درجه یک مارول مثل دکتر دووم، کینگ پین، مگنتو ، ماندارین ، رد اسکال و ویزارد متحد میشه . ایده اصلی او این بود که این شخصیت های خبیث با قهرمانانی روبرو بشوند که قبلا باهاشون روبرو نشده اند (مثلا مگنتو با اسپایدرمن یا دکتر دووم با مردان ایکس و ...). اینجوری فکر میکردند میتونند بهتر قهرمان ها رو غافلگیر کنند چون زیاد باهاشون آشنایی ندارند. ولی در نهایت اونقدر بین اونا اختلاف پیش اومد که شکست خوردن (مثلا مگنتو که ریشه یهودی داره با رد اسکال که یک نازی هستش دعوا و متهمش کرد که در جنگ جهانی و هلوکاست و قتل عام یهودیان نقش داشته !). اما نسخه های بعدی "گروه توطئه گر" مهم تر و مرگبار تر بودند و پس از رویداد "تهاجم مخفی" شاهد ظهور مجدد آن بودیم که انگار به نقطه عکس گروه "ایلومیناتی" (Illuminati) تبدیل شده بود (ایلومیناتی در واقع گروهی مخفی از قوی ترین و تاثیرگذارترین قهرمانان مارول هستش که دور هم جمع شده بودند تا درباره اینکه چطور از کره زمین در مقابل تهدیدات بزرگ و فرازمینی دفاع کنند، با هم مشورت کنند. عکس این گروه رو میتونید اینجا ببینید). هدف این نسخه از گروه توطئه گر کاملا مشخص بود: تسلط و حکمرانی بر دنیا حتی اگر هر یک از اعضا مقاصد خاص خود را داشته باشند. مثلا دکتر دووم سرزمین میخواست، نیمور دریاها را میخواست و ... دیگر اعضای نیز اما فراست، لوکی، نورمن آزبورن و هود بودند.

گروه دسیسه چین

در طول داستان "سلطنت تاریک" (Dark Reign) تغییراتی در گروه توطئه گر رخ داد. اما فراست و نیمور علیه نورمن آزبورن شدند و سپس با محاصره آزگارد توسط نورمن، دکتر دووم و لوکی هم رابطه شون با او شکرآب شد.

10- در دنیای کمیک چندین بار شاهد اتحاد بین ثور و لوكی بوده ایم

ثور و لوکی

همه میدانند كه چه رقابت و دشمنی میان برادران ناتنی «ثور» و «لوكی» وجود دارد. ولی انها چون جان خود و كل "ازگارد" را در مقابل دیوی نیرومند به نام «سورتور» در خطر میدیدند، به ناچار با هم متحد شدند. در واقع لوكی به این نتیجه میرسد كه اگر همه چیز به پایان برسد دیگر جایی برای شیطنت های او باقی نخواهد ماند. در ضمن اگر چیزی از ازگارد باقی نماند دیگر او باید بر چه حكومت كند؟! جمله ای كه از دهان آنها در این لحظه خارج میشود خیلی جالب است و كاملاً شخصیت های متضاد آنها را نشان میدهد. اودین فریاد میزند: " به خاطر آزگارد"، ثور میگوید: "به خاطر میدگارد (كره زمین)" و همان طور كه انتظار میرود لوكی میگوید: "به خاطر خودم"! البته پس از رفع شدن تهدید سورتور لوكی دوباره همان شد كه همیشه بود و به زودی دیدیم كه چطور ثور را به یك قورباغه تبدیل كرد که موضوع مورد بعدی است ...

11- لوکی یک بار ثور را به قورباغه تبدیل کرد!

ثور قورباغه

در دنیای اصلی کمیک های مارول، ثور یکبار به یک قورباغه تبدیل شده (البته برای مدتی خیلی کوتاه)! در این داستان بی نظیر که توسط نویسنده/طراح برتر تاریخ کمیک بوک های ثور یعنی «والت سایمنسون» خلق شد، لوکی تونست با انجام یک طلسم این کار را انجام بده. این قضیه بار دیگر نشان میدهد كه والت سایمنسون چه نویسنده و طراح بزرگی است چون فقط او میتواند ایده مضحك تبدیل شدن «ثور» به یك قورباغه را به یكی از ماندگارترین لحظات تاریخ مارول تبدیل كند. روی كاغذ این ایده خیلی كارتونی و احمقانه به نظر میرسد اما سایمنسون با آن لحظه ای خلق كرد كه بار عاطفی زیادی داشت به خصوص آنجایی كه این قورباغه سعی میكند چكش نیرومند ثور را بلند كند و در نهایت هم با سختی فراوان این كار را میكند و تبدیل میشود به «ثور قورباغه» (Frog Thor)!!!

12-ثور یک بار فقط با پتک کوبیدن روی دست لوکی او را شکست داد !

ثور و لوکی

«والت سایمنسون» نویسنده و طراح برتری است که نزدیک به یک دهه روی کمیک های ثور در دهه 80 میلادی کار کرد و کلی هم داستان و لحظه ناب و فوق العاده از خودش خلق کرد و به یادگار گذاشت. به طور مثال ثور برای مدتی در داخل لباسی زرهی گیر افتاد چون بدنش اونقدر ضعیف شده بود که نمیتوانست در نبردهای ثور با حریفانش دوام بیاورد. در نهایت ثور باید بدن خودش را از «هِلا» پس میگرفت و اینجا بود که فهمید اکثر گرفتاری هایی که بابت این موضوع دچارش شده زیر سر لوکی بوده و این دفعه عوض این که وارد یک نبرد طولانی با لوکی بشه، با پتک منحصر به فرد خودش (میولنیر) میکوبه رو بازوی لوکی و ... تمام!

13- لوکی به مرد عنکبوتی مدیون بود!

در شماره 503 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز، اسپایدرمن با موجود بسیار قدرتمندی به نام Morwen مواجه میشود. Morwen یک زن جوان را به تسخیر خودش درآورده. سپس اسپایدرمن با «لوکی» (برادر ناتنی «ثور») روبرو میشود. بعدش معلوم میشه که لوکی هم به دنبال Morwen میگرده. بنابراین مرد عنکبوتی و لوکی با هم متحد میشوند و Morwen را شکست میدهند. اینجاست که معلوم میشه آن زن جوان در واقع دختر لوکی است (البته خودش این رو نمیدونه) .

دختر لوکی

مرد عنکبوتی به لوکی قول میده که از این به بعد حواسش به دختر زمینی اش باشه. لوکی هم به مرد عنکبوتی میگه که بهش مدیونه و یه روز لطف اسپایدرمن رو جبران میکنه.

مرد عنکبوتی - دختر لوکی

و سرانجام پس از چند سال در شماره 795 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز که اینجا ترجمه شده، لوکی این لطف مرد عنکبوتی را جبران کرد (خودتون برید بخونید تا بفهمید قضیه اش چی بود!).

14- تام هیدلستون اولش برای ایفای نقش ثور تست داده بود!

تام هیدلستون اولش برای ایفای نقش ثور تست داده بود

خب همه دیگه میدونند که «تام هیدلستون» بازیگر نقش برادر ناتنی و خبیث ثور یعنی «لوکی» در دنیای سینمایی ماروله و با این نقش خیلی هم به شهرت دست یافت. اما آیا میدونستید که او اولش برای ایفای نقش ثور مد نظر مارول قرار داشته ؟ اتفاقا تست بازیگری هم داده که میتونید لحظاتی از اون رو اینجا تماشا کنید. اما در نهایت برای نقش لوکی انتخاب شد. گفته میشه او از منابع مختلفی برای این نقش آفرینی الهام گرفت که یکی از آنها شخصیت «کاسیوس» در نمایش نامه "ژولیوس سزار" اثر «ویلیام شکسپیر» بود. تام خیلی هم رژیم سفت و سختی گرفت تا برای این نقش حسابی لاغر بشه. او همچنین برای اینکه بدنش کاملا روی فُرم بیاد از "کاپوئرا" (Capoeira) استفاده کرد! (کاپوئرا یک هنر رزمی برزیلی است که عناصری از رقص، آکروبات و موسیقی را ترکیب کرده و گاهی به عنوان یک بازی شناخته می‌شود).

15- لوکی از برترین خبیث های دنیای سینما بوده است

لوکی

لوکی یکی از بزرگترین خبیث فیلم های سینمایی مارول است. از سال 2011 و حضورش در فیلم اول تور شاهد شخصیت پردازی بی نظیر او بودیم. تام هیدلستون با بازی برجسته خود، سبب شد شخصیت لوکی در عالم سینما عالی ظاهر شود. لوکی ویلین اصلی فیلم اونجرز هم بود. دلیلی که باعث شده این شخصیت تا این حد روی پرده موفق ظاهر شه اینه که به نحوی احسنت ذات حقیقی لوکی رو نمایان کردند. او ویلینی دو رو و گول زنک، نیرنگ باز و دروغ گوئه. در سینما هم عینا همینگونه است. مثلا انتهای فیلم نخست اونجرز هنگام نبرد پایانی، وقتی که با تور باهاش درگیر میشه و بعد بهش پیشنهاد اینو میده که عوض بشه و برای هم مثل دو تا برادر واقعی بشن، ما تقریبا باور کرده بودیم که لوکی تصمیم بر تغییر گرفته اما...

از طرفی هیدلستون با فهم صحیحی که از این کاراکتر پیدا کرده، در جاهایی که باید؛ خونسرده و به موقع اش هم خشمگین و هراسناک میشه. در کنار اینا، ما میتونیم عطشی که لوکی برای دستیابی به درجه پادشاهی داره رو به صورت شفاف درش ببینیم. او همیشه دوست داشته بالاتر از بقیه باشه و بر تخت شاهی بنشینه. به تور حسودی میکنه و از هیچ فرصتی برای تخریب ش دریغ نمی کنه. در دنیای کمیک هم لوکی همچین شخصیتی داره. یه فرد بدذات و فریب کار که دوست داره همیشه در راس باشه. البته چنین شخصیتی واقعا پتانسیل بالایی برای دنیای سینما داره و وقتی هم نقش او به دست تام هیدلستون با استعداد بیفته، نتیجه اش قطعا یک شاهکار میشه !

مهدی ترابی مهربانی