آیا میدانستید كه تا به حال 5 كلون از روی «پیتر پاركر/اسپایدرمن» ساخته شده است؟!
مقدمه: در سری مقالات "سرگذشت كلون" (Clone Saga) ابتدا به معرفی پروفسور «مایلز وارن» (ملقب به «شغال») پرداختیم و متوجه شدیم كه او چطور به خاطر عشق هوس آلود خود به «گوئن استیسی» تصمیم گرفت از روی او و همچنین «پیتر پاركر/اسپایدرمن» یك كپی آزمایشگاهی یعنی "كلون" بسازد. سپس پیتر پاركر با شغال و كلون خودش مواجه و در نهایت از شر آنها خلاص شد. كلون گوئن هم او را ترك كرد. سالها گذشت و پیتر كه حالا با «مری جین» ازدواج كرده بود ناگهان دوباره با كلون خود یعنی «بن رایلی» برخورد كرد. آنها سپس با یكدیگر دوست شدند ولی با پیدا شدن مجدد سر و كله شغال و كلون های دیگر اوضاع پیچیده شد و پیتر به این فكر افتاد شاید خودش هم یك كلون باشد! به همین دلیل او به یك آزمایش ژنتیكی تن داد كه در نتیجه آن فهمید یك كلون است و «بن رایلی» نسخه اصلی اسپايدرمن می باشد! او به شدت ناراحت و عصبانی شد و تصمیم گرفت حرفه ابرقهرمانی را كنار بگذارد و با عزیمت به یك شهر دیگر، از همسر باردارش نگهداری كند (البته همانطور كه میدانید سرانجام معلوم شد كه پیتر پاركر نسخه اصلی بوده كه در قسمت چهارم این مقالات به آن اشاره خواهد شد) در هر حال در این قسمت تصمیم گرفتیم به معرفی تمام كلون هایی كه از روی پیتر پاركر/اسپایدرمن ساخته شده بپردازیم
توضیح: هیج یك از كلون ها اسپایدرمن، حس عنكبوتی (Spider sense) او را تحریك نمیكنند!
1- بن رایلی (Ben Reilly)
نخستین حضور در عالم كمیك : شماره 149 از كمیك "اسپایدرمن شگفت انگیز" (اكتبر 1975)
خالقین: «جری كان وی» ، «راس اندرو»
پس از آنكه پس از مدتها «بن رایلی» به داستان های اسپایدرمن بازگشت، مدتی را در نیویورك ماند. او سپس به ساختمانی كه پیتر پاركر سالها پيش در آن با قاتل «عمو بن» روبرو شده بود، رفت و یاد سوگند و عهد او افتاد و تصمیم گرفت از نیروهایش برای خدمت به مردم نیازمند استفاده كند. بدین ترتیب او برای آنكه با اسپایدرمن اشتباه گرفته نشود، نام «اسكارلت اسپایدر» (Scarlet Spider) را برای خودش انتخاب كرد و در كنار پیتر پاركر با تبهكاری جنگید (او یك لباس قرمز رنگ به همراه یك تی شرت بدون آستین آبی رنگ میپوشید). بن رايلي همچنين از ابزار جدیدی مثل impact webbing (كه هدف را داخل یك پیله بزرگ از تار عنكبوت گرفتار میكرد) و یا stingers (كه نوعي موشك های بسيار كوچك ساخته شده از تار بودند كه در هنگام اصابت با هدف منفجر میشدند) استفاده میكرد. در واقع، او با اتكا به همین ابزار و سلاح های جدید بود كه توانست بسیاری از دشمنان قدیمی اسپایدرمن مثل «ونوم» را به راحتی شكست دهد.
اما پس از آنكه پیتر پاركر به همراه خانواده اش از شهر رفت به تنها اسپایدرمن نیویورك تبدیل شد و لباسش را هم تغییر داد تا بیشتر شبیه به لباس كلاسیك اسپایدرمن شود.
در هر حال او در نهایت به دست دشمن اصلی اسپایدرمن یعنی «گرین گابلین» كشته شد (جزئیات بیشتر در این باره را در قسمت چهارم مقالات "سرگذشت كلون" بخوانید). لازم به ذکر است که بن رایلی به تازگی در رویدادی به نام «توطئه کلونی» که در اینجا ترجمه شده برگشت و در حالی که خبیث شده بود، هویت خبیث شغال را برای خودش انتخاب کرد! (برای خواندن اطلاعات كامل تر درباره بن رایلی این مقاله را بخوانید).
او در قالب شغال سعی کرد با استفاده از فن آوری کلون سازی بسیاری از دوستان و نزدیکان پیتر را که قبلا مرده بودند زنده کنه! البته منظورش از زنده کردن این بود که نسخه کلون شده از آنها را بسازه. در هر حال او به نظرش رسید که عمو بن را هم از این طریق زنده کنه که خوشبختانه پیتر باهاش مخالفت کرد چون به نظرش عمو بن هرگز راضی به این کار نیست. به همین دلیل هم بین آنها نبردی در گرفت که در نهایت پیتر پیروز شد و در نتیجه قضیه زنده شدن عمو بن هم منتفی شد.
سپس برای مدتی مارول در کمیک بوک هایی که در اینجا ترجمه شده اند، سعی کرد بن رایلی را دوباره در قالب یک شخصیت مثبت یا حداقل ضدقهرمان نشان بده.
تا اینکه چندی پیش در شماره های سری "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" شاهد بودیم که شرکت خبیث "بیاند" (Beyond) نزد بن رایلی رفت و ازش خواست تا براشون کار کنه تا اینجوری یه نسخه "شرکتی" از اسپایدرمن داشته باشه. بیاند بهش یک لباس ویژه جدید درست کرد که دیزاینش شباهت های به لباس کلاسیک او داشت ولی از فن آوری و گجت های پیشرفته در آن بهره گرفته شده بود. ضمن اینکه یک تیم پشتیبانی به ریاست «مارکوس مومپلایسر» او را هدایت میکرد. ولی در انتهای داستان "بیاند" متوجه شدیم که بن رایلی برخی از خاطرات مشترک خود با پیتر پارکر را از دست داده است. او برای به دست آوردن این خاطرات (که توسط بیاند" ازش ربوده شده بود) دست به هرکاری زد و حتی با پیتر جنگید و در نهایت در شماره 93 از "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (که اینجا ترجمه شده است) در معرض نوعی پولیمر آزمایشی قرار گرفت که باعث جهش ژنتیکی اش شد. در نتیجه دارای قابلیت های جدید دارک و اسمش نیز شد «کزیم» (Chasm) به معنای "شکاف" یا "ورطه". ظاهرش هم به رنگ بنفش و سبز درآمد و نوعی انرژی نیز ازش ساطع میشد.
در هر حال، بن رایلی در هیبت کزیم به شخصیتی خبیث تبدیل شد و دیدیم که دارد با شخصیت خبیثی دیگری مثل «مادلین پرایور» (ملقب به «ملکه ی اجنه») که حاکم بُعد برزخ شده، همکاری میکند. تا اینکه آنها در رویداد "دارک وِب" (اینجا ترجمه شده است) با هم متحد شدند و دیدیم که شهر نیویورک را به حالت جهنمی در آوردند و ارتشی از موجودات برزخ شکل دادند تا به زمین حمله کنند. همزمان، کزیم سعی کرد با بردن پیتر پارکر و برخی از نزدیکانش به برزخ، روح او را به سرقت ببرد. اما از سوی دیگر ایکس من سعی کردند با نشان دادن رحم و مروت به مادلین پرایور او را به سمت خود بکشانند. همچنین جین گری به مادلین خاطراتی که از مدتها پیش میخواست را اهدا کرد اما درست وقتی که مادلین میخواست حمله ی برزخ به نیویورک را متوقف کند، کزیم و دوست دخترش (جانین گادبی که به قدرت های برزخی و جادویی دست یافته و لقب "هالوز ایو" را پیدا کرده است)، داس روح (soul-scythe) وی را دزدیدند و این باعث شد تا کزیم پادشاه برزخ شود. اما در نهایت شکست خوردند و دیدیم که بن رایلی در برزخ بسر میبرد و هنوز هم از پیتر پارکر کینه به دل دارد.
كِین (Kaine)
نخستین حضور در عالم كمیك : شماره 119 از كمیك Web of Spider-man (دسامبر 1994)
خالقین: «تری كاواناگ» ، «استیون باتلر»
«كین» هم یكی از كلون های پیتر پاركر است. منتهی چون پروفسور «مایلز وارن» (شغال) هنوز آزمایشات كلونینگ خود را تكمیل نكرده بود، دچار نوعی بیماری به نام "فروپاشی كلونی" (Clone Degeneration) گردید به همین خاطر او زخم های وحشتاكی روی صورتش داشت و نه تنها مجبور بود همواره صورت خود را بپوشاند بلكه بايد لباس خاصی بر تن ميكرد تا سلول های بدنش به طور كامل دچار فروپاشی نشوند.
پروفسور وارن او را یك شكست به حساب می آورد و مثل یك كودك عقب افتاده با او برخورد میكرد. كین هم از آزمایشگاه شغال فرار كرد و مجبور شد برای امرار معاش به جنایت روی آورد. در واقع كین به طور خشنی از نیروهای عنكبوتی خود برای رسیدن به اهداف پلید خود استفاده میكرد (به طور مثال او صورت قربانیان خود را به شدت مجروح میكرد تا مثل صورت خودش شوند!) در ضمن از آنجائیكه او مدت زمان زیادی را در آزمایشگاه های شغال گذرانده بود، هم از «پیتر پاركر» و هم از بن رایلی بلند قد تر و نیرومند تر است.
جالب اینكه حس عنكبوتی در او بسیار فعال تر است و باعث میشد تا تصاویر مبهمی از آینده ببیند و تا حدی آینده را پیش بینی كند!!! در هر حال، كين ابتدا بر این باور بود كه بن رایلی، اسپایدرمن واقعی است و به همین خاطر او را از شهری به شهر دیگر تعقیب میكرد (البته بن رایلی از این موضوع خبر نداشت). كین از بن رایلی متنفر بود و از هر فرصتی برای خراب كردن زندگی اش استفاده میكرد زیرا او را مسبب وضعیت اسفناك خود میدانست. او در نهایت به نیویورك آمد و فهمید كه در تمام این سالها اشتباه میكرده و «پیتر پاركر» اسپایدرمن واقعی بوده. اما پس از آنكه دید پیتر و مری جین چه زندگی خوبی با هم درست كرده اند، دچار افسردگی شد و به شدت نسبت به اعمال خود عذاب وجدان گرفت. او سپس تصمیم گرفت برای خدمت به پیتر دشمنان او را یكی یكی بكشد (مثلاً او «دكتر اختاپوس» را در كمال خونسردی به قتل رساند!)
كين در نهایت خودش را پلیس تحویل داد و قصد داشت تا آخر عمر در زندان بماند اما وقتی شنید كه دشمن شماره یك اسپایدرمن دوباره برگشته و جان بچه مری جین و پیتر در خطر است، از زندان فرار كرد تا به آنها كمك كند. او سالها در داستان های اسپایدرمن غیبت داشت اما سرانجام چندی پیش برگشت تا به پیتر اخطار دهد كه خانواده «كریون شكارچی» میخواهند دوباره زنده اش كنند و بنابراین قصد دارند خون تمام كسانی كه نیروهای عنكبوتی دارند را بریزند! كين سپس خودش را فدای اسپایدرمن كرد (با ریخته شدن خون او كریون هم دوباره زنده شد) اما اندكی بعد از گور خود بیرون آمد در حاليكه مثل یك رتیل شده بود!
او به اسارت شغال درآمد اما پس از آنكه نقشه های شغال برای تبدیل كردن اهالی شهر به موجودات عنكبوت مانند در داستان "جزیره عنكبوت" (Spider Isalnd) شكست خورد، او هم شفا يافت و دیگر دچار بیماری فروپاشی كلونی نبود و زخم های روی بدنش هم كاملاً خوب شده بود. پیتر حتی لباس مخفی كاری (Stealth) خودش را به او داد و از او خواست تا از شانس دوباره ای كه بهش داده شده نهایت استفاده را ببرد. در نتیجه كین تصمیم گرفت آدم خوبی بشود و به شهر دیترویت رفت و در آنجا با نام "اسكارلت اسپایدر" دست به اعمال خوبی زد
در هر حال هنوز معلوم نبود که کین چگونه پس از کشته شدن توسط خانواده کریون زنده شده بود؟ تا اینکه معلوم شد او توسط عنکبوتی خدا مانند به نام "اون یکی" (The Other) زنده شده است!
اجازه بدهید کمی به عقب برگردیم: در شماره 527 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز پیتر پارکر برای بار دوم با یکی از دشمنان قدرتمند خودش به نام «مورلان» روبرو شد که این بار پیتر، مورلان را کشت چون "اون یکی" (همان خدای عنکبوتی که در بالا بهش اشاره شد در او نفوذ کرد. این مقاله را بخوانید). سپس خود پیتر هم مرد ولی سپس چیزی مانند پیله وجود پیتر را فرا گرفت و دوباره "اون یکی" در ذهنش ظاهر شد و به پیتر پیشنهاد داد که حاضر است او را زنده کند البته به شرطی که پیتر بخش حیوانی و عنکبوتی وجودش را نسبت به بخش انسانی اش در اولویت قرار دهد.
پیتر هم قبول کرد و در نتیجه زنده شد و قدرت هایش هم بیشتر شد (این مقاله را بخوانید). سپس قضایای One More Day پیش آمد و پیتر برای نجات زن عمویش با «مفیستو» معامله کرد و در نتیجه ازدواجش با مری جین بهم خورد. در ضمن مفیستو کاری کرد که انگار پیتر هرگز توسط "اون یکی" زنده نشده بود!
در هر حال بعدها مشخص شد "اون یکی" به سراغ کین آمده است و در حقیقت او بود که کین را پس از کشته شدن توسط خانواده کریون زنده کرده است. سپس کین بار دیگر توسط شخصیتی به نام «کارلوس لوبو» و خواهرش کشته شد. این بار هم "اون یکی" سراغش آمد و بهش گفت که حاضر است دوباره زنده اش کند (به شرطی که کین اجازه دهد نیروهای اون یکی در وجودش ظاهر شود) کین هم قبول کرد. بنابراین دوباره زنده شد و دشمنانش را شکست داد. او متوجه شد که نیروهایش زیاد تر شده و میتواند از بدنش چیزهایی تیغ مانند خارج کند . از دستانش هم چیزهایی مثل چنگال های «ولورین» خارج میشد.
کین همواره سعی داشت نیروهای اون یکی را در خودش کنترل کند تا به دیگران آسیب نرساند. تا اینکه قضایای "دنیای عنکبوتی" پیش آمد و معلوم شد که گروهی خونخوار به نام "وارثان" قرن هاست با سفر به دنیاها و زمان های دیگر در حال شکار و تغذیه از انرژی موجودات عنکبوتی هستند. در ادامه این داستان پیشگویی هایی بر ملا شد که نشان میداد "اون یکی" میتواند وارثان را بکشد. پس از فراز و نشیب های بسیار، کین در شماره 13 کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز به سرزمین وارثان رفت و کاملا نیروهای اون یکی را آزاد کرد به عنکبوتی بزرگ تبدیل شد و «سولوس» (پدر شکست ناپذیر وارثان را کشت).
اما پسران او به نام های مورلان و «دایموس» او را کشتند. ولی درصحنه ای دست او از پوسته "اون یکی" بیرون زد و معلوم شد زنده است.
در رویداد "توطئه کلونی" که به طور کامل در اینجا ترجمه شده است، دیدیم که کین (از کلون های پیتر پارکر) به پیتر پارکر دنیای اصلی هشدار میدهد چون که به دنیاهای موازی دیگری سفر کرده و متوجه شده که اگر پیتر پارکر با پیشنهاد شغال جدید (بن رایلی) و کمپانی او به نام New U موافقت کند آن وقت فاجعه ای جهانی به وجود میاد که همه مردم دنیا را به زامبی تبدیل میکند!
سپس متوجه شدیم که این ویروس در وجود کلون های ساخته شده توسط شغال وجود دارد و اگر آزاد شود میتواند انسان های عادی را نیز آلوده و به زامبی تبدیل کند! اما در نهایت پیتر پارکر با استفاده از سیستم اضطراری تعبیه شده در دستبندهای عنکبوتی شرکت "صنایع پارکر" تونست سیگنال قدرتمندی بفرسته که جلوی این ویروس رو بگیره.
اِسپایدر ساید (Spidercide)
نخستین حضور در عالم كمیك : شماره 222 از كمیك Spectacular Spider-Man (مارس 1995)
خالقین: «تام دی فالكو» ، «سال بیوسما »
«اسپایدر ساید» هم یكی دیگر از كلون هایی بود كه شغال با استفاده از DNA اسپایدرمن ساخت ولی همچنان در محفظه های آزمایشگاهی نگه داشت تا در موقع لزوم از او استفاده كند. اسپایدر ساید خودش را پیتر پاركر اصلی میدانست (!) و به دستور شغال به پیتر، بن رایلی و كین حمله كرد (شغال بعدا گفت كه تنها هدفش از خلق اسپایدر ساید كشتن پیتر و كلون های او بوده است) در هر حال او علاوه بر دارا بودن تمام نیروهای اسپایدرمن، میتوانست اندازه خود را بزرگ یا كوچك كند و یا بدنش را به حالت نیمه مایع درآورد و آنها را تغییر شكل دهد(بنابراین میتوانست اجزای بدنش را به صورت سلاح های تیز و برنده درآورد) او در نهایت به شغال خیانت كرد و سپس كشته شد. اما اخیراً در كمیك های "اسكارلت اسپایدر" شغال محتویات DNA كین را بدست آورد و اعلام كرد كه میخواهد اسپایدر شماره 2 را بسازد!
جَك (Jack)
نخستین حضور در عالم كمیك : شماره 122 از كمیك Web of Spider-Man (مارس 1995)
خالقین: «جی ام دی متیوس» ، «تاد دی زاگو»
«جك» هم مثل «اسپایدر ساید» آنقدر در محفظه های ازمایشگاهی نگه داشته شد تا در موقع لزوم بیرون آورده شود. او دچار اختلال كلونی بود و از برخی از قدرت های عنكبوتی مثل خزیدن روی در و دیوار بهره نداشت! پروفسور وارن به او لباسي شبیه به لباس شغال پوشاند و حتی پنجه های شغال مانند به او وصل كرد ( به همین دلیل پیتر و بن رایلی او را با شغال اشتباه گرفتند!) او بسیار به شغال وفادار بود و وقتی از پیتر و بن رایلی شكست خورد، خودكشی كرد و بدنش به پودر تبدیل شد (بدن كلون ها پس از مرگ متلاشی و پودر میشود).
گاردین (Guardian)
نخستین حضور در عالم كمیك : شماره 122 از كمیك Web of Spider-Man (مارس 1995)
خالقین: «جی ام دی متیوس» ، «تاد دی زاگو»
«گاردین» هم مثل اسپایدر ساید و جك آنقدر برای انجام كار خاصی خلق شده بود. در حقيقت او ماموریت داشت تا از مقر شغال محافظت كند. او هم دچار اختلال سلولی بود و تراكم پوست بدنش تا 100 برابر افزایش میافت. او زخم هایش هم 5 برابر زودتر از اسپایدرمن خوب میشد. ددر نهایت وقتی پیتر، بن رایلی و كین به مقر شغال حمله كردند، گاردین سعی كرد با آنها مبارزه كند ولی در نتیجه فروپاشی سلولی در بازوان دوست صمیمی خود یعنی «جك» مرد.
پایان قسمت سوم
در قسمت چهارم خواهید خواند كه چطور پیتر پاركر به شهر بازگشت و بار دیگر به اسپایدرمن واقعی شهر بدل گشت!
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2013
(هر كسي بدون اجازه يا بدون ذكر نام نويسنده و منبع از اين مقاله يا ديگر مقالات سايت در وبلاگ يا سايت خود استفاده كند، مورد پيگرد قانوني قرار خواهد گرفت)
مطالب مرتبط:
معرفی 10 دشمن برتر «اسکارلت اسپایدر» (SCARLET SPIDER)
10 حقیقتی که باید درباره «اسکارلت اسپایدر» (SCARLET SPIDER) بدانید
چرا برای بازگشت «بن رایلی» در قامت اسپایدرمن هیجان داریم؟
10 اسپایدرمن جدیدی که دوست داریم در انیمیشن "سفر به دنیای عنکبوتی 2" ببینیم!
15 بلای بزرگی كه گرین گابلین بر سر مرد عنكبوتی آورده
معرفی اعضای خانوادۀ کریون شکارچی
10 دشمن مرد عنکبوتی که از کمیک ها ناپدید شدند!
15 دشمن ترسناک و چندش آور مرد عنکبوتی!
كمیك های مرد عنکبوتی: توطئه کلونی به زبان فارسی ( كامل + لینك دانلود مستقیم)
"سرگذشت كلون" – قسمت اول: معرفی «شغال»
زندگی، مرگ و بازگشت بن رایلی
شماره 20 از کمیک "اسكارلت اسپایدر" ترجمه شد!
شماره 2 از کمیک SUPERIOR SPIDER-MAN TEAM-UP ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم
تیم نویسندگی جدید عنوان «مردعنکبوتی شگفتانگیز» مشخص شد
عكس های زیبا از لباس آهنی مرد عنكبوتی + اسكارلت اسپایدر + بن رایلی
"سرگذشت كلون" – قسمت چهارم: اسپایدرمن حقیقی معرفی میشود!
ترجمه فارسی شماره آخر از کمیک "بن رایلی: اسکارلت اسپایدر"
شماره آخر از کمیک "نیروی عنکبوتی" (SPIDER-FORCE) ترجمه شد + لینک دانلود
چیزهای جالبی که درباره مرد عنکبوتی نمیدانستید! قسمت 40
آشنایی با لباس های مرد عنكبوتی - قسمت دوم
"سرگذشت كلون" – قسمت سوم: معرفی كلون های اسپایدرمن!
باز هم پیش بینی نویسنده سایت SPIDEY.IR درست درآمد!
20 کلون برتر در دنیای کمیک
معرفی تمام مردان و زنان عنكبوتی – قسمت اول
معرفی تمام مردان و زنان عنكبوتی – قسمت دوم
مارول کمیک نیروی عنکبوتی (SPIDER-FORCE) را منتشر میکند
دیدگاهها
بقیه کلون ها هم خیلی باحال بود.
ولی یه سوال!!!!
آیا کین و پیتر و بن رایلی تونستن spidercide رو شکست بدن؟؟؟؟
به نظر من یه بخش انگلیسی واسه این وبسایت بذارید انگلیسی ها هم ببینن
احتمالا سازنده های اسپایدرمن اینو ببینم خوف میکنن
مخصوصا کین!
منتظرش بودم
به نظر من از لحاظ همه چی Spidercide از همه باحال تره
من کلا از کین خیلی خوشم میاد.
ممنون
مثل سوپرمن،زن عمو می،دامیان وین...
البته بعید میدنم اسپایدرمن برگرده{مگه این که توجیهی داشته باشن} چون این داستان ها مستقیما به کمیکاش ربط دارن و مارول تا حالا نگفته که میخواد کمیک دیگه ای رو شروع کنه.
مثل سوپرمن که کمی قبل تر از new 52 استارت زد!!!
لیدی اختاپوس از مرگ اختاپوس شوکه شد و بعد سعی کرد با کمک نینجاهای موسوم به Hand دکتر اختاپوس رو زنده کنه.
نینجاهای Hand هم جسد اختاپوس رو از قبرش بیرون آوردند و دوباره زنده اش کردند . البته اختاپوس وقتی زنده شد از نظر ذهنی آدم سابق نبود و لیدی اختاپوس که ذهن و هوش او رو قبلا ذخیره کرده بود (یعنی از ذهنش یه back up گرفته بود!) ذهنش رو دوباره بهش تزریق کرد!
نه ! بن رایلی قبل از اسپاک وجود داشته. پس اسپاکه که وقتی لباسشو میپوشه شبیه بن رایلی میشه!
ولی لااقل بیا یه ثوابی بکن برای این کاربرا اواتار بساز ! شاید از سر تقصیراتت گذشتم
در بخش بن رايلي گفته شد كه اسمشو ميذاره اسكارلت اسپايدر . بعدش تو قسمت كين هم همينو درباره كين گفتيد . يعني بعد از مرگ بن رايلي اين اتفاق ميافته ؟
البته به نظرم مارول قصد داشت یه جورایی با این کار (یعنی ساختن یه قهرمان از شخصیت خبیثی مثل کین) یه اسپایدرمن خفن تر وخشن تر خلق کنه. یادمه.وقتی هم میخواست این کمیک های جدید لسکارلت اسپایدر رو با حضور کین تبلیغ کنه میگفت:
All the power but without the responsibility
!!!
مسخره اینه که اسپاک هم همین خصوصیات رو داره!
ممنون، مقالهي خوبي بود. من يكي كه از سرگذشت كين خيلي خوشم آمد. فقط سؤالي داشتم: شما اشاره كردهايد كه اسپايدرسايد در نهايت به شغال خيانت كرد و كشته شد. اول اين كه منظورتان از «خيانت كردن» اين است كه بالاخره با پيتر و كلونهاي مثبت همكاري كرد (جزو آدم خوبها شد) يا اين كه با يكي از شخصيتهاي منفي، كه دشمن شغال نيز بود، همدست شد؟ (جزو آدم بدها شد؟) و اين كه دليل مرگ او چه بود؟
راستي جناب mokhtar در «سرگذشت كلون: قسمت دوم» اشاره به اولين كلون مردعنكبوتي كردند كه ظاهراً عقبمانده بوده است، چرا او در اين ليست قرار ندارد؟ فكر كنم دلايلش اينها باشد: ايشان گفتند كه داستان خيلي چندشآور و زشت بوده است و قاعدتاً به درد مقاله نميخورد، يك دليل ديگرش هم احتمالاً اين است كه قبل از آن كه كلون بيچاره بگويد: «چي شد؟ چي شد؟ چه اتفاقي افتاد؟» كشته شد. حدسم درست بود؟
موفق باشيد.
اسپایدر ساید رفت طرف یکی از دشمنان شغال به نام scrier. همونطور که مختار هم.تو بخش نظرات قسمت قبلی گفت scrier کاراکتر بسیار مرموزی بود که بعدها معلوم شد برای نورمن ازبورن کار میکنه. اسپایدر ساید هم از یه ساختمون افتاد پایین و متلاشی شد
دوباره اون کلونی که شما میگید باید بگم که یه شکست ژنتیکی به شمار می آمد. در حالیکه این ۵ تا به موفقیت رسیدند. یعنی نیروهای اسپایدرمن رو داشتند, حرف میزدن و راه میرفتن. ولی بیچاره اون اینجوری نبود.
در کل من از ایده کلون خوشم میاد چون استعاره ای از معلولیت و تبعیض و در اقلیت بودنه , و توجه خواننده رو به این اصل جلب میکنه که هر موجودی هر چند ضعیف و عقب افتاده حق حیات داره و نباید باهاش بدرفتاری بشه. همین کین رو ببین! نمونه ای از این حقیقته که بدرفتاری والدین و بیتوجهی به
محیطی که فرزند در ان رشد میکنه میتونه چه قدر روحیات آدم رو عوض کنه
شغال هم نمونه آدم های نژاد پرست , متعصبه که به قول خودش دنبال کماله. دنبال یه کلون بی عیب و نقص و با اونایی که اینجوری نیستن مثل آشغال رفتار میکنه. تو این کمیک شماره ٢٠ از اسکارلت اسپایدر که ترجمه کردم و ادامه داستان 2 superior spider man team up هستش و به زودی هم تو سایت قرار میگیره , شما به وضوح این موضوع رو درباره شغال میبینی
اقای ترابی نشریه ی بالون فقط اینترنتیه یا که از مجله فروشی ها میشه خرید؟
ایول
در کل خیلی هم خوب ، جای قدردانی داره .
جالبه دقیقا قبل از اینکه اپدیت شه من این مقاله رو داشتم میخوندم.
اینم لینک برید آخرای صفحه میبینید
marvel.wikia.com/.../
611 تا 637
کی گفته نمرده دوباره کمیک 13 رو بخون
ببخشید گفتید که پس از اتفاقات رویداد دنیای عنکبوتی کین دیگه مرده . ولی آخه در رویداد قیامت عنکبوتی زنده بود و با جسیکا درو و بقیه میرن دنیای 3145 ( اگه اشتباه نکنم )؟؟؟؟؟؟
مقاله اپدیت شد
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا