در این مقاله به معرفی قهرمانانی از مارول میپردازم که دارای فرزند هستند...

مقدمه: در زندگی ابرقهرمانی، جایی برای خانواده باقی نمی‌ماند. اکثریت قهرمانان خانواده مشخصی ندارند و علتش هم واضح است؛ وقتی که شما درگیر نجات دنیا و مبارزه با شرارت می‌شوید، قاعدتا دشمنان زیادی برای خود می‌تراشید که به خونتان تشنه هستند؛ حالا این وسط اگر حریف شما نشوند و یا حتی بشوند باز هم طبیعتا سراغ یک اهرم فشار می‌روند، اهرمی که هم احتمال موفقیت در استفاده از آن بیش‌تر است و هم کمتر سختی می‌کشند. این اهرم هم چیزی نیست جز خانواده! بله درسته؛ گروگان‌گیری اعضای خانواده علی‌الخصوص فرزندان مهم‌ترین اهرم فشار روی قهرمانان خواهد بود به همین جهت آنان کمتر سراغ تشکیل خانواده و فرزندآوری می‌روند. اما خب بالاخره قهرمانانی هم هستند که صابون این سختی‌ها را به تنشان مالیده‌اند و صاحب فرزند شده‌اند. به هر حال چه خواسته و چه ناخواسته، تعدادی از آن‌ها صاحب فرزند شده‌اند؛ فرزندانی که یا قدرت‌های آنان را به ارث برده‌اند و یا مثل یک انسان معمولی زاده‌ شده‌اند. در این لیست ما قصد داریم تا به ۱۰قهرمان مارول که صاحب فرزند شده‌اند بپردازیم که شما تعدادی از آن‌ها را می‌شناسید و تعدادی را هم احتمالا در جریانش نبودید. پس با ما همراه باشید...

10- مرد مورچه‌ای (اسکات لنگ)

 مرد مورچه ای دوم یعنی «اسکات لانگ» دختری داره به نام «کَسی لانگ» . کسی وقتی بچه بود دچار بیماری قلبی بود و پدرش هم به همین خاطر مجبور شد لباس مرد مورچه ای را بدزده تا جونش رو نجات بده. بعدا مادر کسی از پدرش طلاق گرفت و حضانت او را هم به دست آورد (چون حس میکرد زندگی کردن کسی در کنار پدرش میتونه خطرناک باشه). سپس کسی که خیلی احساس تنهایی میکرد ، مقداری ذرات پیم را از تجهیزات باباش دزدید تا مثل او یه قهرمان باشه. اما الان دیگه به ذرات پیم نیازی نداره و قدرت هاش معمولا به احساسات و عواطف او بستگی دارند. یعنی اگه خیلی عصبانی یا ناراحت بشه بدنش شروع میکنه به بزرگ شدن یا کوچک شدن. او در دنیای کمیک چندین لقب داشته ، مثل "انت گرل" (Ant-Girl) ، "جاینت گرل" (Giant Girl) و "بلند قامت" (Stature) . او پس از مرگ پدرش (که در بالا بهش اشاره شد) به گروه Young Avengers ملحق شد و بعدشم عضو دیگر گروه های اونجرز شده. همانطور که قبلا هم گفتم، در سفر به گذشته پدرش (اسکات لانگ) را به دقایقی بعد از مرگش انتقال داد و اینجوری او دوباره زنده شد! ولی متاسفانه اونا خیلی پیش هم نبودن و کسی توسط «دکتر دووم» کشته شد. ولی در داستان Axis ، دکتر دووم که شخصیت اش مثبت شده بود به کمک نیروهای «اسکارلت ویچ»، کسی را زنده کرد تا به نوعی اشتباه خود را جبران کرده باشد.

9- اسکارلت ویچ و ویژن

همان طور که  قبلا در این مقاله گفته شده بود، ویژن رباتی است که ابتدا توسط خبیثی به نام «الترون» خلق شد ولی در نهایت  توانست از زیر یوغ الترون خارج شده و به یکی از اعضای انتقام جویان تبدیل شود.  در همین حین بود که ویژن برای اولین بار با اسکارلت ویچ  دیدار کرد  بعد از یک همکاری تیمی بود که رابطه‌ی عاشقانه‌ی شدیدی بین این دو قهرمان شکل گرفت که نهایتا منجر به ازدواجشان شد. شاید در نگاه اول چنین رابطه عاشقانه ای عجیب به نظر بیاد ولی منطقی است چون گفتیم که واندا به عنوان یک جهش یافته از انسان ها متنفر بود و ویژن یک ربات بود. ضمن اینکه آنها نقاط مشترک فراوانی با هم داشتند و هر دو اولش ازشون سو استفاده شده بود و خبیث بودند و حالا داشتند سعی میکردند قهرمان باشند. پس از آن هم واندا با استفاده از قدرت‌هایش برای زندگی مشترکشان دو فرزند دوقلوی پسر به نام توماس و ویلیام آورد که آن‌ها هم قدرت‌های خاصی را داشتند. اما  در اتفاقی تراژیک‌  زندگی عاشقانه و زیبایی که اسکارلت ویچ به همراه ویژن و دوقلویشان، توماس و ویلیام، داشت با افشای این حقیقت تلخ که ماهیت وجودی فرزندان آن‌ها در واقع قطعه‌ای از شخصیت شیطانی به نام «مَستر پاندمونیوم» (Master Pandemonium)  هستند به ورطه‌ی نابودی کشیده شد.  در حقیقت روح شیطان در دنیای مارول یعنی «مفیستو» به 5 تکه تقسیم شده بود و از طریق یکی از مزدوران خودش به نام «مستر پاندمونیوم» دنبال جمع کردن این تکه بود.  اما زمانی که واندا  موفق شد با استفاده از قدرت های جادوگری این دوقلو را برای خود و ویژن ایجاد کند‌، ناخواسته بخش هایی از  روح مفیستو به درون دوقلوها رخنه کرده بود. سپس  مفیستو از طریق «مستر پاندمونیوم»  تکه های روح  بچه های واندا و ویژن  را دوباره به خودش جذب کرد و در نتیجه بچه های واندا و ویژن هم از بین رفتند! از دست‌دادن فرزندان، به قدری واندا را تحت تاثیر قرار داد که او عقلش را موقتا از دست داد و حتی روابطش با ویژن هم دچار گسستگی شد و از او جدا شد. 

البته سال ها بعد در کمیک های Young Avengers مشخص شد که دو پسر به نام های «توماس شپرد» ملقب به Speed (اسپید) و «ویلیام کپلان» ملقب به Wiccan (ویکان)  که هر دو در دو خانواده جداگانه متولد شده بودند، در واقع همان نسخه حلول یافته توماس و ویلیام (فرزندان ویژن و اسکارلت ویچ) هستند (همون اصل تناسخ!) . اسپید قدرت های دایی خودش یعنی «کوئیک سیلور» رو به ارث برده، و دومی یعنی ویکان قدرت های جادویی و تغییر واقعیت مانند مادرش اسکارلت ویچ رو داره !!!

8- پروفسور ایکس

«چارلز اگزاویر» که میدونید رهبر ایکس من هستش و قدرت های تله پاتیک داره (اینجا بیشتر درباره اش توضیح دادیم). او یک سفر به سرزمین های اشغالی داشت تا به  بازمانده های "هلوکاست" کمک کنه  و اونجا با «گابریل هلر» در یک موسسه روانی ملاقات کرد و عاشقش شد. آنها بچه دار شدند ولی چارلز از این موضوع خبر نداشت. تا اینکه در شماره 26 از کمیک New Mutants چارلز با پسرش «دیوید» ملاقات کرد. از همان اولش معلوم بود قرار نیست رابطه با ثباتی بین آنها برقرار باشه. در واقع هیچ وقت پدرش رو به خاطر اینکه تنهاش گذاشته بوده نبخشیده و رابطه اش با پدرش پر تنش بوده. اما چارلز سعی کرده جبران کنه ولی کافی نبوده. دیوید هالر (ملقب به «لژیون») یکی از قوی ترین جهش یافته های مارول است که در این مقاله راجع به او توضیح داده شده است.

7- جسیکا جونز و لوک کیج

جسیکا جونز و لوک کیج در کنار یکدیگر مسیر پر پیچ و خمی را گدرانده‌اند. از گذراندن اوقاتشان در این ور و آن ور به عنوان یک زوج خانه‌به‌دوش گرفته تا حرکت به سمت آینده و ساختن زندگی مشترکشان و در نهایت هم والدین شدنشان. پس از ربوده شدن توسط هایدرا، جسیکا دختر خود، دانیله را به دنیا آورد. جسیکا و لوک اندکی بعد از تولد دانیل با هم ازدواج کردن. دانیله هنوز تنها یک کودک است و به همین خاطر ما هنوز نتوانسته‌ایم با قدرت‌های او آشنا شویم و ببینیم که آیا او توانایی‌های والدین خود را به ارث برده و گسترششان داده یا نه. در حال حاضر او در نبود والدینش توسط پرستار نگهداری می‌شود و قدرت‌های او هنوز ناشناخته باقی مانده‌اند.

6- وُلورین

همان طور که همه به واسطه فیلم فاخر لوگان در جریان هستیم، ولورین یک دختر ناخواسته به نام لورا کینی ملقب به ایکس۲۳ دارد. او که قرار بود جزیی از طرح تولید سلاح ایکس باشد، زمانی به وجود آمد که مادرش، دکتر سارا کینی، موارد ژنتیکی خود را با ولورین ترکیب کرد تا مشکلات کلون‌های نَر را بر طرف کند که به این ترتیب ایکس۲۳ زاده شد. دکتر مسئول این پروژه هم دکتر کینی را به دلیل این کار جریمه کرد. اما در هر حال لورا که ابتدا به قصد یک سلاح مخرب به وجود آمده بود توانست راه خود را انتخاب کند و با عضویت در گروه ایکس_فورس، راه و رسم زندگی ابرقهرمانی خود را در پیش بگیرد.

5- زن عنکبوتی

جسیکا درو یا همان زن عنکبوتی یک پسر بچه به نام جری دارد که علی‌رغم درخواست های دوستان و نزدیکان، او نام و هویت پدر جری را برای هیچ کس فاش نکرده است. جری از همان ابتدا خاص بود؛ او در یک سیاه چاله و هنگام حمله‌ی اسکرال‌ها به یک بیمارستان به دنیا آمد بنابراین از همان اول خاص بود. او قدرتی فوق‌العاده، سرعت و چابکی بی حد و حصرش را از مادرش به ارث برده است‌. او همین حالا به قدری قدرتمند است که می‌تواند حتی یک گوش‌مالی حسابی به بلک ویدو بدهد! بعد از اینکه جسیکا او را به دنیا آورد دومرتبه فعالیت‌های ابرقهرمانی خود را از سر گرفت و یک لحظه هم درنگ نکرد (اینم از سختیای این حرفه س دیگه). در اوقاتی که زن عنکبوتی مشغول انجام وظیفه بود، شخصیتی ملقب به جوجه تیغی کسی بود که از او مراقبت می‌کرد.

4- سایکلاپس

سایكلاپس همیشه به عنوان یكی از اصلی ترین اعضای گروه مردان ایكس مطرح بوده و رهبری این گروه را برعهده داشته و حتی صاحب نیروی فونیكس هم بوده. ولی او همیشه پدری بوده كه از پسرش «ناتان» (Nathan) غفلت كرده و پدر خوبی براش نبوده (ناتان در حقیقت همون «كیبل» هستش و در ادامه توضیح میدم چطوری كیبل شد). ناتان از ازدواج سایكلاپس با جین گری متولد شد ولی بعدا معلوم شد كه این جین گری، جین گری واقعی نبوده و كلونی بوده كه «مستر سینیستر» از روی DNA جین گری ساخته بوده. این كلون را با نام «مادلین پرایور» میشناسند. در هر حال، سایكلاپس ناتان را كه تازه به دنیا آمده بود تنها گذاشت تا بره وقتش رو با  جین گری واقعی كه به تازگی دوباره زنده شده بود، بگذرانه. بنابراین نمیشه به او لقب پدر نمونه داد. ضمن اینكه این كارش عواقب بدی داشت چون وقتی مادلین پرایور (كلون جین گری) و ناتان را ترك كرد باعث شد تا ناتان توسط «مستر سینیستر» ربوده بشه و مادلین هم قاط بزنه و تبدیل به شخصیت شروری به نام Demon Queen بشه (مادلین حتی سعی كرد ناتان را قرباني كنه تا شیاطین ازش راضی باشن ولی كشته شد). بعد از مرگ مادلین، سایكلاپس سرپرستی ناتان را قبول كرد و او را با خودش به ماموریت هایی با گروه X-Factor برد . سپس «آپوكالیپس»، ناتان را به ویروسی آلوده كرد كه ماهیتی تكنولوژیكی/ارگانیك داشت. بنابراین سایكلاپس او را به آینده فرستاد تا در آنجا شاید شفا پیدا كنه . ناتان در اینده تبدیل شد به «كیبل» و با اپوكالیپس جنگید. او به زمان حال برگشت. در هر حال سایكلاپس نباید خودش رو ببخشه چون در بدو تولد پسرش رو تنها گذاشت و بعدش هم چون مجبور شد به آینده بفرستش، نتونست در كنارش باشه.

3- کاپیتان مارول

حالا می‌رسیم به یکی از عجیب‌ترین داستان‌های مربوط به بچه‌دار شدن در کمیک‌های ابرقهرمانی! کمیک شماره 200 اونجرز از اون کمیک های جنجالیه که همیشه آدم با خوندنش شگفت زده میشه. شگفت زده بابت اینکه مارول چطور اجازه داد همچین داستانی در آن چاپ بشه. میگن ایده اولیه این کمیک چیز دیگری بوده ولی چون با داستان یک کمیک دیگر مارول که همزمان چاپ میشد، شباهت داشت بنابراین در لحظه آخر قرار شد این ایده جدید جایگزینش بشه که واقعا هم عجب ایده ای بود! در هر حال داستان عجیب این کمیک از این قراره: «کارول دانورز» (که اون موقع ملقب به Ms. Marvel بود) بچه ای به دنیا میاره به نام «مارکوس» که بعد معلوم میشه معشوقه خودش از یک دنیای دیگست! «مارکوس» فرزند یکی از دشمنان اونجرز به نام Immortus بود . او در دنیای برزخ به دنیا اومده بود (!) ولی برای اینکه به دنیای اصلی بره کارول رو وارد دنیای خودش میکنه و سپس نقشه میکشه تا کارول رو از خودش باردار کنه و بعدش برش گردونه به دنیای خودش تا وقتی کارول وضع حمل میکنه، او وارد دنیای ما بشه!!!  بنابراین به  کمک دستگاهی ذهن کارول را جوری تغییر داد که عاشقش بشه. بعدش کارول حامله میشه و ... و او را در دنیای ما به دنیا میاره . اعضای اونجرز هم هیچ مشکلی با این قضیه نداشتن! و اجازه میدن کارول باهاش بره!!!  (راستش من خودمم هنوز بعد از این همه سال این داستان برام نامفهومه). در هر حال مساله مهم این بود مارکوس از دستگاه کنترل ذهن برای اینکه کارول عاشقش بشه استفاده کرده بود. بنابراین خانمی به نام Carol A. Strickland در یکی از مجلات مقاله ای نوشت به نام The Rape of Ms. Marvel که در اون نوشت "مارکوس در واقع با این کار خودش به کارول تجاوز جنسی کرده است چون به میل خودش عاشق مارکوس نشده بوده".

2- هالک

در داستان معروف و برتر "سیاره هالک" (که در اینجا راجع بهش توضیح داده شده)، هالک به سیاره ای به نام «ساکار» برده میشه و در آنجا مجبور میشه همچون یک گلادیاتور در مسابقاتی وحشیانه حاضر بشه. پادشاه این سیاره «رد کینگ» نام داشت. یکی از فرماندهان او هم اسمش بود «کایرا» (Caiera) که سابقا یک برده بود ولی تونسته بود با تلاش فراوان فرمانده ارتش رد کینگ بشه. کایرا در نهایت به رد کینگ خیانت و با هالک ازدواج کرد(او لقب «شادو کوئین» را گرفت ولی قبلش بهش لقب «الد استرانگ» داده بودند چون به قدرت های مرموز سیاره ساکار دست یافته بود که بهش میگفتند Old Power). کایرا قرار بود دو پسر دوقلو به دنیا بیاره ولی از دنیا رفت (در واقع برای نجات دوقلوها جون خودش رو فدا کرد). این دوقلوها «اسکار» و «هیرو کالا» نام داشتند. اسکار قدرت های پدر و مادرش رو داشت و به سیاره زمین سفر کرد تا از پدرش (هالک) انتقام بگیره (چون فکر میکرد مادرش رو رها کرده و رفته بوده). البته هالک بچه های دیگری هم دارد که برای آشنایی با آنان بروید سراغ این مقاله. 

1- آقای شگفت انگیز و زن نامرئی

رید ریچاردز و سوزان استورم قطعِ به یقین یکی از برترین زوج‌های قهرمانی در تاریخ کمیک‌‌ها هستند. آن‌ها دارای یک پسر به نام فرانکلین هستند که قدرتمندترین جهش‌یافته جهان مارول محسوب می‌شود و قدرت‌های خود را در چهار ماهگی خود و از همان تابشی که والدینش را تحت تاثیر قرار داده به دست آورده. او به قدری قدرتمند است که رید بارها تلاش کرده تا با دور نگه داشتن او از بقیه، دیگران را در امان نگه دارد و همچنین بارها او را برای کنترل قدرت‌هایش تمرین داده است. رفته‌رفته هر چه که فرانکلین بزرگ‌تر شد توانایی کنترل قدرت‌هایش هم در او بیشتر شد و این یعنی یک خطر بزرگ در ابعاد کیهانی از بیخ گوش عالم مارول گذشت چرا که اگر او توانایی کنترل قدرت‌های خود را به نمی‌آموخت، همه تو دردسر می‌افتادند.(این مقاله و این مقاله را بخوانید).

محمدعلی رضائی‌هنجنی

(MoAli)

All rights reserved © Spidey.ir 2019

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

7 مادر برتر دنیای کمیک بوک

چندتا هالک داریم؟

10 نکته جالبی که باید درباره «لوک کیج» بدانید

بدترین پدرهای دنیای كمیك بوك

چند تا مرد مورچه ای داریم؟

بهترین پدرهای دنیای کمیک بوک

15 حقیقتی که احتمالا درباره " کاپیتان مارول " نمیدانستید !

15 شخصیتی که می توانند بر سلستیال ها غلبه کنند

20 کلون برتر در دنیای کمیک

این مطلب را به اشتراک بگذارید :