10 قهرمان فیلم های سینمایی که شبیه به مرد عنکبوتی هستند

این ها شخصیت های مختلف دنیای سینما هستند که ما را به یاد اسپایدرمن می‌اندازند.

مقدمه: همانطور که میدانید، تاکنون سه نسخه سینمایی از اسپایدرمن در فیلم های مختلف حضور داشته اند، اما در این مقاله معیار اسپایدرمن MCU با بازی «تام هالند» (Tom Holland) است. او در سال 2016 و در فیلم "کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی" به دنیای سینمایی مارول پیوست و از آن زمان تا به امروز، به یکی از ستون های دنیا تبدیل شده. این نسخه از اسپایدرمن خیلی به همتای کمیکی‌اش شباهت داره، یک نوجوان واقعی که با مشکلات روزمره مثل مدرسه و قرار گذاشتن با دختر ها سروکله میزنه. پیشنهاد میکنم این مقاله را بخوانید تا متوجه بشید که چرا اسپایدرمن تام هالند بهترین اسپایدرمن است. به هر حال، ویژگی های خاص و جذاب اسپایدی منجر شده که به یکی از محبوب ترین شخصیت های جهان تبدیل شود. اگرچه فقط یک اسپایدرمن در MCU وجود دارد (البته تا الان که مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست اکران نشده!) ولی قهرمانان دیگری هم در گوشه و کنار دنیای سینما هستند که ما را به یاد دوست خوب محله‌مان می‌اندازند. در ادامه مقاله با من همراه باشید تا به معرفی آنها بپردازیم.

10- مارتی مک‌فلای (Marty McFly)

مارتی مک‌فلای (Marty McFly)

سه‌‌ گانه "بازگشت به آینده" (Back to the Future) یکی از موفق ترین و دوست داشتنی سه گانه های تمام دوران است. از جذابیت های این سه گانه میشه به تم سفر در زمان و همچنین شخصیت «مارتی مک‌فلای» ‌با بازی «مایکل جی. فاکس» (Michael J. Fox) اشاره کرد. همانطور که میدانید امسال فیلم جدید اسپایدی اکران خواهد شد و بدین ترتیب او هم مثل مارتی‌ صاحب یک سه‌ گانه میشود. پیتر و مارتی هر دو قهرمان نوجوانی هستند که به هنر های متفاوت علاقه دارند (اشاره به علاقه مارتی به موزیک و علاقه پیتر به فیلم های سینمایی). به علاوه هر دوی آنها دوست دارند که روی پروژه های علمی کار کنند؛ یکی روی ماشین زمان «دکتر براون» (Doctor Brown) و یکی روی تار‌افکن هایش.

هم مارتی و هم پیتر مربیان باتجربه ای دارند که هر دو نابغه هستند و موفق به ساختن ماشین زمان شده اند، چه با تبدیل یک ماشین دلورین به ماشین زمان و چه با سفر به دنیای کوانتوم. در ضمن دکتر براون و تونی استارک هر دو از ماشین زمان استفاده کردند تا به شاگردان جوان خود کمک کنند. دکتر براون درباره فرزندان آینده مارتی به او هشدار داد و تونی استارک ریسک سفر در زمان را به جان خرید تا پیتر را نجات دهد.

9- فریس بولر (Ferris Bueller)

9- فریس بولر (Ferris Bueller)

"روز تعطیل فریس بولر" (Ferris Bueller's Day Off) یک فیلم نمادین کمدی دهه هشتاد میلادی است که حتی امروزه هم طرفدارانی دارد. شخصیت اصلی این فیلم نوجوانی به نام فریس بولر بود که «متیو برودریک» (Matthew Broderick) نقشش را بازی میکرد. فریس و پیتر از نظر اخلاقی به هم شباهت دارند. همانطور که فریس هیچ اهمیتی برای مدیر مدرسه‌اش قائل نبود و برای فرار از مدرسه دست به هر کاری میزد، پیتر هم مدام از دستورات آقای استارک سرپیچی میکرد. همچنین فریس یک رفیق فابریک به اسم «کمرون» (Cameron) و دوست دختری به نام «اسلون» (Sloan) دارد؛ همانطور که پیتر «ند لیدز» (Ned Leeds) و «ام جی» (MJ) را دارد. پیتر و فریس هر دو قهرمانان کنجکاو و از کنترل خارج شده ای هستند که رابطه چندان خوبی با مدرسه ندارند.

8- لوک اسکای ‌واکر (Luke Skywalker)

لوک اسکای ‌واکر (Luke Skywalker)

هیچ سه گانه سینمایی به اندازه سه گانه اصلی جنگ ستارگان نمادین نیست، هر کی هم که مخالفه قطعا چیزی از جنگ ستارگان نمیدونه! اگرچه «دارث ویدر» (Darth Vader) ممکن است بهترین شخصیت این فرانچایز باشه، اما لوک اسکای واکر به عنوان قهرمان اصلی این سه گانه توانسته خودش را در لیست بزرگترین قهرمانان تخیلی تاریخ تثبیت کنه. لوک و پیتر هر دو افرادی بودند که در ابتدا هیچ قدرتی نداشتند، اما سپس به قهرمانانی تمام عیار تبدیل شدند. واقعا کی فکرش رو میکرد که یک بچه لاغرمردنی خرخون اهل کویینز (Queens) به یکی از بزرگترین قهرمانان دنیا تبدیل بشه یا پسری که در سیاره دور افتاده ای مثل تاتوئین (Tatooine) کشاورزی میکرد، روزی یک استاد جدای و ناجی کهکشان بشود؟ صرف نظر از این، هم لوک و هم پیتر عزیزان‌شان را از دست دادند، اما بعد از آن تسلیم نشدند و از مبارزه دست نکشیدند. چون میدانستند که باید برای نجات دنیا تلاش کنند. بنابراین لوک به اتحاد شورشی پیوست تا برای سقوط امپراطوری مبارزه کند و پیتر هم به اونجرز ملحق شد تا ثانوس را شکست دهد.

7- سیمبا (Simba)

سیمبا (Simba)

انیمیشن "شیر شاه" (The Lion King) قطعا یکی از بهترین انیمیشن های دیزنی است. این انیمیشن با نگاهی سرگرم کننده به سرزمینی پر از حیوانات سخنگو می پرداخت. در ابتدا «موفاسا» (Mufasa) پادشاه سرزمین خود بود، تا اینکه برادرش «اسکار» (Scar) به او خیانت کرد و او را کشت. این اتفاق باعث شد که پسر کوچک موفاسا، یعنی سیمبا، خودش را مسئول مرگ پدرش بداند. سپس دوستان سیمبا به او کمک کردند و او از اشتباهات‌ش دست گرفت. در آخر، سیمبا با شکست دادن عموی خود موفق شد تاج و تخت را پس بگیرد. همانطور که سیمبا پدرش را از دست داد، پیتر هم والدین خود و آقای استارک (و شاید عمو بن) را از دست داد. هر دوی آنها با وجود شکست‌هایشان، از اشتباهات خود درس گرفتند و با یاران خود متحد شدند تا دشمنان شرور‌شان را شکست دهند.

6- سنجاقک (Dragonfly)

سنجاقک (Dragonfly)

فیلم های نقیضه (یعنی فیلم های کمدی که معمولاً دیگر ژانرهای سینما را هجو می‌کنند) دهه هاست که وجود دارند. یکی از این فیلم ها، "فیلم ابرقهرمان" (Superhero Movie) است که هجویه های زیادی بر ژانر ابرقهرمانی دارد. این فیلم برداشت خنده داری است از فیلم های معروف کمیک بوکی. علاوه بر اینکه در این فیلم اشارات زیادی به برخی داستان های اسپایدرمن وجود دارد، شخصیتی هم در این فیلم هست که «سنجاقک» نام دارد و هجویه بر اسپایدرمن می‌باشد. او نوجوانی بود که والدین‌ش را از دست داد و توسط عمو و زن عمویش بزرگ شد. بعد هم به صورت اتفاقی توسط یک سنجاقک رادیواکتیو گزیده شد و به قدرت های فرابشری دست یافت! بعدش هم یک قهرمان شد و در ضمن عاشق دختر همسایه‌اش هم هست. بعید میدونم که نیازی باشه درباره شباهت های سنجاقک و اسپایدرمن صحبت کنم. راستی جالب است بدانید که بازیگر سنجاقک یعنی آقای «دریک بل» (Drake Bell) صداپیشه اسپایدرمن در انیمیشن "مرد عنکبوتی نهایی" (Ultimate Spider-Man) بوده است.

5- فلش (Flash)

فلش در دنیای کمیک شبیه ترین نسخه به مرد عنکبوتی محسوب میشود (از نظر شخصیت پردازی ، حال و هوای داستانی و دشمنانی که با هاشون روبرو میشه) نسخه ای که از او در DCEU با بازی «ازرا میلر» (Ezra Miller) به نمایش در آمد نیز واقعا شبیه به اسپایدرمن است. خیلی وقته که موفقیت های مارول از دیسی پیشی گرفته. با این حال، فیلم لیگ عدالت زک اسنایدر توانست اثری سرگرم کننده را به مخاطبان ارائه دهد. شاید «سوپرمن» و «سایبورگ» (Cyborg) قلب فیلم بودند، اما بدون فلش این تیم هرگز نمیتوانست «استپن ولف» (Steppenwolf) را شکست دهد. فلش مثل اسپایدرمن جوان ترین عضو گروه خودشه و ظاهرا هردوی آنها ابایی از شوخی کردن و اشاره به فرهنگ عامه پسند (pop culture) ندارند. با وجود اینکه فلش قدرتمند ترین عضو تیم نیست، اما او همچون اسپایدی استعداد فوق‌العاده ای دارد و برای قدرت هایش اهمیت قائل است. گذشته از این ها، فلش و اسپایدی قطعا فان ترین شخصیت های گروه خود هستند.

4- الیوت (Elliot)

الیوت (Elliot)

«‌استیون اسپیلبرگ» کارگردان فیلم های کلاسیک خوب زیادی بوده است و تا به امروز ساختن آنها را ادامه میدهد. اما فیلم "ای. تی موجود فرازمینی" (E.T. the Extra Terrestrial) شاید احساسی ترین و دلچسب ترین اثر او باشد. در این فیلم شاهد هستیم که پسربچه ای به نام «الیوت» یک بیگانه فضایی به اسم «ای‌تی» (ET) را پیدا کرده و سعی میکند از او در برابر دیگران محافظت کند. شاید الیوت قدرت های فرابشری نداشته باشد، اما با یک بیگانه عجیب ارتباط دارد و مجبور است او را از دید دیگران پنهان کند. درست مثل پیتر که تلاش میکند هویت خود را مخفی نگه دارد. در نهایت خانواده الیوت به رازش پی بردند. آنها ابتدا ترسیدند اما وقتی فهمیدند که ای‌تی خطری برای آنها ندارد، با آن کنار آمدند. راز پیتر هم توسط تونی استارک، زن عمو می، ند لیدز و ام جی فاش شد و آنها هم از پیتر حمایت کردند تا دنیای بهتری را بسازد. متاسفانه ای‌تی توسط دولت پیدا شد و زمانی که بیمار بود، دولت تصمیم گرفت که روی او آزمایش انجام دهد. سرانجام الیوت کمک میکند که ای‌تی بهبود پیدا کند و به خانواده بیگانه‌اش بازگردد. این به طرز عجیبی شبیه زمانی است که پیتر بعد از بشکن ثانوس پودر شد و تجربه‌ای مشابه مرگ را تجربه کرد، اما با کمک تونی و اونجرز پیتر دوباره به آغوش خانواده و دوستان‌ش بازگشت.

3- رابین (Robin)

رابین (Robin)

فیلم های "بتمن" (Batman) و "بازگشت بتمن" (Batman Returns) اثر «تیم برتون» (Tim Burton) فیلم های کمیک بوکی را احیا کردند و هر دو آثار دارکی بودند که روی شوالیه تاریکی تمرکز داشتند. اما زمانی که «جوئل شوماخر» (Joel Schumacher) کارگردانی قسمت سوم یعنی "بتمن برای همیشه" (Batman Forever) را به عهده گرفت، فیلمی عجیب، مضحک و کارتونی پدید آمد. البته تا حدی به "بتمن برای همیشه" کم لطفی شده، زیرا این فیلم هنوز چند لحظه احساسی دارد؛ به خصوص وقتی که «دیک گریسون» (Dick Grayson) خانواده اش را از دست میدهد و با بروس وین نقل مکان میکند. احتمالا پیتر پارکر به خوبی میتواند دیک را درک کند چراکه او هم بار ها سابقه از دست دادن عزیزان‌ش را داشته است. بعد از وقایع فیلم جنگ داخلی، تونی استارک مدام به پیتر تذکر میداد که از محله خود خارج نشود و سعی نکند کار های بزرگی انجام دهد. دیک گریسون هم وقتی متوجه میشود که بروس وین همان بتمن است، تصمیم میگیرد که دستیار او بشود اما با مخالفت بروس مواجه میشود. سرانجام تونی و بروس هر دو فهمیدند که شاگردان‌شان پتانسیل مبارزه در کنار آنها را دارند و میتوانند به چیزی فراتر از چیزی که هستند تبدیل شوند. همچنین پیتر پارکر و دیک گریسون هر دو بذله گویی خاصی در هنگام مبارزه دارند.

2- جان کانر (John Connor)

جان کانر (John Connor)

اگرچه ما چند بار شخصیت «جان کانر» را در طول فرانچایز "نابودگر" (Terminator) دیده‌ایم، اما به لطف موفقیت عظیم فیلم "نابودگر 2: روز داوری" (T2: Judgement Day) نسخه نوجوان او با بازی «ادوارد فرلانگ» (Edward Furlong) محبوب ترین است. این شخصیت با یک زن قوی و یک قهرمان مرد قدرتمند همراه است، درست مثل اسپایدرمن. پیتر پارکر تحت حمایت زن عمو می و تونی استارک بود، در حالیکه مادر جان، یعنی «سارا» (Sarah) به همراه T-800 ، از جان محافظت میکردند. شاید جان کمی از اسپایدی خشن تر باشد اما هر دوی آنها، بهترین ها را برای دنیا میخواهند و برای نجات آن دست به هرکاری میزنند.

1- برودی بروس (Brodie Bruce)

برودی بروس (Brodie Bruce)

فیلم "پاساژگرد ها" (Mallrats)‌ به لطف نقش آفرینی «بن افلک» (Ben Affleck) جوان در نقش شرور خودشیفته فیلم، و همچنین «جیسون لی» (Jason Lee) در نقش «برودی بروس» ، به بهترین اثر «کوین اسمیت» (Kevin Smith) تبدیل شد. در ابتدای فیلم، برودی بروس که همان قهرمان فیلم است، از دوست دخترش جدا میشود، که ما را به یاد جدایی پیتر از «لیز آلن» (Liz Allan) می‌اندازد. کلا فیلم پاساژگرد ها دارای چند صحنه کمدی نمادین، و ارجاعات زیادی به قهرمانان کمیک است، از جمله یک کامئو طولانی استن لی (این مقاله را بخوانید). اسپایدرمن هم قهرمانی‌ست که دائما به فرهنگ عامه پسند (pop culture) اشاره میکند. به علاوه، پیتر پارکر یک دوست صمیمی به نام «ند لیدز»، همانطور که برودی رفیق فابریکی به اسم «تی‌اس» (TS) داشت. در ضمن هردوی آنها همیشه به دنبال دوست دختر هستند. اسپایدرمن با ابرشروران زیادی مثل «کرکس» (Vulture) و «میستریو» (Mysterio) مبارزه میکند، برودی هم با «شانون» (Shannon) و «آقای اسونینگ» (Mr. Svenning) سر و کار دارد. هر دوی آنها گاهی اوقات دست و پا چلفتی میشوند اما در پایان، دشمنان را شکست داده و معشوقه‌شان را نجات میدهند.