نقد و بررسی فیلم "کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی" (Captain America: Civil War)

این نقد اسپویلر ندارد و داستان فیلم را لو نمیدهد...

لینک دانلود فیلم (کامل + دوبله به فارسی)

سیزدهمین فیلم مارول استودیوز اونقدر میجنگه تو خودش رو به صدر فیلم های کمیک بوکی میرسونه. پس از وقایع فیلم "انتقام جویان: عصر الترون" قهرمانان ما بهشون اخم میشه و دنیا انگار باهاشون قهر کرده. ناسلامتی این تقصیر تونی استارک بود که الترون ساخته شد. حالا و با بازگشت به آمریکا، کاپیتان آمریکا خودش را در وضعیتی میبینه که حق قهرمان بودن رو ازش میگیره و این برخلاف ایده ال هایی هستش که بهش اعتقاد داره. او به این قانون اعتراض داره چون بهترین دوستش یعنی باکی بارنز پس از اینکه به جرم یک جنایت وحشتناک متهم شده به کمکش نیاز پیدا میکنه. اما تونی استارک داره وزن سنگین اعمالی که در "سوکویا" انجام داده رو روی شانه های خودش حس میکنه و خیلی هم متاسفه و بدین ترتیب او میره طرف دولت.

در طول مدت این فیلم هیچ شخصیتی از اون یکی محق تر به نظر نمیرسه و این یک موفقیت بزرگ برای سازندگان این فیلم است. اگر یادتون باشه آنها به همراه بازیگران این فیلم از مدتها قبل قول داده بودند که تماشاچی ها با دیدن این فیلم به دو دسته مساوی تقسیم میشن چون هر گروه برای خودش دلایل قانع کننده و موجه ای دارد. آنها درست میگفتند. کاپیتان آمریکا نه تنها برای چیزی میجنگد که بهش اعتقاد دارد بلکه اعتقاد او باور پذیر و طبیعی است و کاملا با داستان جفت و جور میشود. این موضوع برای ایرون من هم صدق میکند.

وقتی مبارزات فیلم شروع میشود، بینظیر هستند. با وجود اینکه مارول 13 فیلم ساخته اما همچنان راه هایی برای ساخت صحنه های اکشن نوآورانه پیدا میکند و آنها را به شیوه ای عالی با توانایی های شخصیت ها و شیمی آنها با یکدیگر ترکیب میکند و موجب خلق سکانس های خلاقانه میشود. ضمن اینکه این بازیگران مدتهاست در کنار هم هستند و نوعی همکاری و تعامل و هماهنگی موثر بین آنها به وجود آمده که صحنه های اکشن را جالب تر میکند.

نقد فیلم کاپیتان آمریکا 3

واقعا فیلمی که کل شخصیت های مارول را به جز ثور و هالک اینقدر خوب در کنار هم قرار داده، قابل تحسین است. برادران روسو قبلا فیلم تحسین شده "سرباز زمستان" را تحویل ما داده بودند ولی این دفعه تلاش آنها بیشتر و داستان هم فشرده تر شده است. آنها کار بسیار سختی را با موفقیت به انجام رسانده اند: ترکیب یک دو جین شخصیت که مدتهاست تثبیت شده اند و همچنین معرفی دو شخصیت جدید به نام های مرد عنکبوتی و پلنگ سیاه! جالبه که هر شخصیت آرک (قصه) خاص خودش را دارد. هیچ کدام از شخصیت ها فراموش نمیشوند یا مورد غفلت قرار نمیگیرند. درسته که بعضی ها نقش های بزرگتری دارند ولی واقعا جالبه که مثلا شاهد رابطه بین اسکارلت ویچ و ویژن باشیم و یا ببینیم که کاپیتان آمریکا چطور در نزاعی داخلی قوانین را زیر پا میگذارد.

با وجود اینکه این فیلم شخصیت های زیادی دارد ولی تمرکز اصلی همچنان روی کاپیتان آمریکا باقی میماند و این هم باز قولی بود که سازندگان این فیلم به ما داده بودند و به آن عمل کرده اند. این فیلم در واقع ادامه قصه استیو راجرز و رفاقتش با باکی بارنز است که از فیلم "نخستین انتقام جو" شروع شد و با "سرباز زمستان" اوج گرفت. البته این فیلم قصه ایرون من هم هست. آخرین بازی که او را در فیلم اختصاصی خودش دیدیم، زره هایش را به خاطر عشق اش منهدم کرد. ولی بعدش دوباره به زره خودش روی آورد و عواقب این کارش را در عصر الترون دیدیم. این عواقب در این فیلم به او میرسد. بنابراین جنگ داخلی فیلمی منحصر به فرد است که از یک سو داستان مختص خودش را دارد و از سویی دیگر داستانک های قبلی را به سرانجام میرساند.

شخصیت هایی که خیلی از هواداران بیشتر از همه برایشان کنجکاوی میکردند و هیجان داشتند بلک پنتر و مرد عنکبوتی بودند. خیالتان راحت چون چدویک بوسمن و تام هالند به بهترین شکل ممکن وارد نقش تچالا و پیتر پارکر میشوند. یعنی استقبالی باشکوه تر از این نمیشد از انها در عالم سینمایی مارول به عمل آورد. آرک پلنگ سیاه کامل ترین و قابل توجه ترین آرک فیلم است. اسپایدرمن و اکشن او بهترینی است که تا به حال ازش دیده ایم. این شخصیت ها استادانه مورد پرداخت قرار گرفته اند و بدون عیب و نقص با دیگر شخصیت ها آمیخته میشوند و اصلا هم در سایه دیگر شخصیت ها قرار نمیگیرند. شاید بتوان گفت اونا اونقدر خوب هستند که برخی دیگر از شخصیت ها را رو زیر سایه خود فرو میبرند!

مرد عنکبوتی - جنگ داخلی

متاسفانه تنها شخصیتی که در فیلم بهش خوب پرداخته نمیشه بارون زیمو است که نقشش رو دانیل بروهل بازی میکنه. با وجود اینکه بروهل خیلی واسه نقش مایه گذاشته و خودش رو کاملا تو نقش غرق کرده ولی این شخصیت خبیث غیر جذاب ترین بخش فیلم است چون درست وقتی که همه چیز به اوج خودش رسیده حضورش باعث میشه به لوکیشن های جدیدی برویم و با نقشه خبیث او اشنا شویم. این در حالیه که آدم دوست داره بیشتر و بیشتر از خصومت و جدال بین cap و ایرون من ببینه. البته زیمو تا اینجا تاریک ترین و بیرحم ترین شخصیت خبیثی بوده که در فیلم های مارول دیده ایم . حتی لایه هایی از لکس لوثر فیلم "بتمن علیه سوپرمن" هم در او دیده میشود. کلا روش های او در مقایسه با فیلم های مارول خیلی بیرحمانه است و باعث بالا رفتن تنش ها میشود.

بارون زیمو

در مجموع جنگ داخلی دارک ترین فیلم مارول تا به حال است البته فیلم در عین حال بسیار fun است و لحظات و دیالوگ های بامزه هم دارد ولی لحظات عاطفی و پرتنش زیادی دارد و به موضوعاتی جدی میپردازد. تمام المان هایی که در "سرباز زمستان" جواب دادند اینجا مورد تاکید مضاعف قرار میگیرند. لحظات عاطفی همشون موثر بودند. لحظاتی هست که دهان مخاطب را از شگفتی باز نگه میدارند و فشار خون او را بالا میبرند. تم هایی از عشق، دوستی، دلشکستگی و ترس در فیلم یافت میشوند که همگی عالی با هم ترکیب شده اند.

برای هواداران کمیک بوکی "جنگ داخلی" قطعا رضایت بخش خواهد بود. البته فکر نکنید این حرف رو زدم چون اقتباسی مستقیم از کمیک جنگ داخلیه ولی ریشه های اون به این کمیک برمیگرده. یعنی لحظاتی وجود داره که انگار جوهره کمیک ها رو مستقیما به پرده بزرگ سینما منتقل کرده. هر کی هم فکر میکرده که باید شخصیت های بیشتری تو این فیلم میبودن تا اقتباس وفادارانه تر و بهتری از کمیک جنگ داخلی صورت میگرفته، اشتباه میکنه. مطمئن باشید وقتی این فیلم روی بلوری منتشر بشه، اون سکانس مبارزه در فرودگاه رو پشت سر هم به مدت 3 ساعت خواهید دید! اصلا فقط همین یک سکانس ارزش بلیت خریدن و رفتن به سینما رو داره. این سکانس نقطه اوج ترکیب هنر سینما و کمیک بوک با پیشرفته ترین تکنولوژی های امروز دنیاست.

نبرد فرودگاه - کاپستان امریکا جنگ داخلی

در پایان میگم که جنگ داخلی بیش از هر فیلم دیگری دنیای مارول را تغییر میده. البته میدونیم در پایان "جنگ بینهایت" شاهد تغییرات بیشتری خواهیم بود ولی تا اینجا اینقدر این دنیای دوست داشتنی دستخوش تغییرات به این بزرگی نشده بود. جنگ داخلی بهترین فیلم مارول تا به امروز است چون سازندگانش با چنگ و دندون میجنگند و شاهکاری از لحظات اکشن، عاطفه و شخصیت پردازی خلق میکنند.

نتیجه گیری: کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی واقعا یک فیلم سوپرهیرویی حماسی و عظیم است که لحظات عاطفی معرکه ای دارد و البته بهترین سکانس های اکشن تاریخ فیلم های ابرقهرمانی در آن یافت میشوند.