این مقاله ادای دینی است به بازیهايی كه یك دنیا خاطره و نوستالژی برایم آفریدند...
مقدمه: از اواخر دهه 80 تا تقریباً اواسط دهه 90 میلادی سبكی به نام "بزن بزن" (كه در زبان انگلیسی Beat 'em up يا Brawler خوانده میشود) دنیای بازیهای رایانهای را در تمام عرصهها از آركید گرفته تا كنسولهای خانگی قبضه كرده بود. اكثر قریب به اتفاق بازیهای بزن بزن دو بعدی و side-scroller بودند (side-scroller یعنی بازی كه در آن نمای دوربین از كنار و به صورت دو بعدی است و شخصیتها غالباً از چپ به راست حركت میكنند). این بازیها با الهام و بهرهبرداری از محبوبیت فیلمهای اكشن به بازیباز امكان میدادند تا در قالب قهرمانان رزمیكار، ابرقهرمانان كمیكبوکی و یا شخصیتهای اساطیری فرو روند و با فشار دادن مداوم دكمههای روی دسته (controller) و اجراي ضربات مختلف یا انواع سلاحهای سرد و گرم لشگری از آدم بدهای جورواجور را درب و داغان كنند! محبوبیت این نوع بازیها آنقدر بالا بود كه به جرات میتوان ادعا كرد هیچ بازیباز قدیمی نیست كه حداقل یكی از آنها را تجربه نكرده باشد. درست است كه الان بزن بزن سبك تقریباً منسوخ شدهای به شمار میآید ولی از اهمیت فوقالعاده زیادی در تاریخ بازیهای رایانهای برخوردار است و روی برخي از سبكها و ژانرهاي دیگر مثل "مبارزهای" (Fighting) تاثیر گذاشته و رد پای آن را میتوان در سریهای پرطرفداری مثل God of War و Prince of Persia مشاهده كرد. به علاوه سبك بزن بزن بود كه شیوه همكاری میان بازیبازان (co-op mode) را جا انداخت. در واقع، بازیبازان اكثراً این بازیها را به صورت دو نفره انجام میدادند و یاد میگرفتند تا چطور در كنار هم برای رسیدن به هدفی مشترك، همكاری كنند و اوقات خوش و خاطرهانگیزی را در كنار یكدیگر داشته باشند. در ضمن، امروزه بازیبازان كم سن و سالتر نیز قادر هستند از طریق Xbox Live Arcade ، PlayStation Network، گوشیهای موبایل و ... به نسخه HD یا بازسازیشده اكثر عناوین معروف بزن بزن دسترسی یابند و از آنها لذت ببرند. این مقاله ادای دینی است به بازیهايی كه یك دنیا خاطره و نوستالژی برایم آفریدند.
توجه : این مقاله در سال 1393 در مجلات بازی رایانه و بازینما نیز به چاپ رسیده است.
15- Cadillacs and Dinosaurs
سال پخش: 1993
ناشر: كپكام (Capcom)
کنسول: آركید (Arcade)
خلاصه داستان: در قرن بیست و ششم با دایناسورها دوباره زنده شدهاند! دانشمندي ديوانه شروع به انجام آزمايشاتي خطرناك روي آنها كرده و حالا قهرمانان داستان بايد جلوي او و دارودسته خبيثاش را بگيرند.
حقیقتاً شركت بازیسازی "كپكام" را باید یكی از اساتید ساخت بازی در سبك بزن بزن دانست. یكی از این بازیها، Cadillacs and Dinosaurs که به اختصار C&Dبهش میگفتند، نام داشت كه كپكام آن را براساس كمیكبوکی گمنام عرضه کرد(یک کارتون هم براساس آن ساخته شده که در این مقاله راجع بهش توضیح داده شده) .C&D برخلاف بسیاری از عناوین سبك بزن بزن كه در نهایت سر از كنسولهای خانگی درآوردند، فقط برای آركید عرضه شد (آركید یک دستگاه سرگرمی كابینت مانند بود که با وارد کردن سکه به کار می افتاد و بازیباز برای جلوگیری از Game Over شدن باید سكههای دیگری در آن میانداخت. این دستگاهها معمولاً در جاهای شلوغ مثل مراكز خرید و یا شهربازی قرار داده میشدند) گیمپلی به طور وفادارانهای از تمام المانهای تثبیتشده سبك بزن بزن پیروی میكرد: در حالت تكنفره از میان چهار كاراكتر قابلبازی (playable) كه هر یك فنون رزمی و مبارزهای خاص خود را داشتند (و طبق معمول یكی از آنها زن بود!)، یكی را انتخاب و در طول 8 مرحله از راست به چپ حركت میكردید تا با دشمنان و غول(Boss)های مختلفی بجنگید (جالب اینكه دایناسورها هم به شما حملهور میشدند و هم به دشمنانتان!). البته یكی از مراحل كمی فرق داشت زیرا در آن سوار ماشین شده و دشمنان را زیر میگرفتید!!!
مثل اكثر بازیهای آركید، به طور همزمان تا 3 بازیباز میتوانستند با یكدیگر همبازی شوند و حتی ضربات گروهی به اجرا درآورند. طبق رسم همیشگی عناوین بزن بزن، كلی سلاح و مواد منفجره در طول مراحل یافت میشد تا علیه دشمنان بكار گرفته شوند. ویژگی بارز C&D خشونت كمسابقهاش بود. مثلاً وقتی به غول مرحله دوم میرسیدید، او را در حال قصابی یك دایناسور میدیدید(!) و یا اگر دشمنان را با سلاحهایی همچون بازوكا، نارنجك ... هدف قرار ميداديد، تكه تكه میشدند! با این حال C&D طور غیر قابل باوری fun و مفرح بود و خیلیها را ساعتها پای دستگاههای آركید نگه داشته است!
14- Spider-Man & Venom: Maximum Carnage
سال پخش: 1994
ناشر: LJN (Acclaim)
کنسول: سگا جنسیس، سوپر نینتندو (SNES)
خلاصه داستان: یكی از بیرحمترین دشمنان «اسپایدرمن» به نام «كارنیج» (Carnage) از زندان گریخته و آشوب بزرگی در شهر بر پا كرده. اینك اسپایدرمن مجبور است به اتحادی ناخواسته با «ونوم» (Venom) تن دهد تا جلوی كارنیج را بگیرد.
در سال 1994 مستقیماً یکی از داستانهای معروف اسپایدرمن تحت عنوان Maximum Carnage دستمایه ساخت یک بازی سبك بزن بزن قرار گرفت. بنابراین باید در اكثر مراحل با اسپایدرمن و گاهی هم در قالب «ونوم» (یكی از دشمنان اسپایدرمن که در اواسط دهه 90 محبوبیتش سر به فلک گذاشته و به نوعی به یك قهرمان تبدیل شده بود) با خلافکاران خیابانی که فوج فوج روی سرتان خراب میشدند، مبارزه كرده و بعد درب و داغان کردنشان با غولهای تقریباً گمنامي، روبرو میشدید (اسپایدرمن در مبارزه چابك و سریع بود ولی ونوم خشن و فیزیکیتر).
بازی اصرار عجیبی داشت از تمام تواناییهای فوق بشری اسپایدرمن – از تاب خوردن در سطح شهر گرفته تا خزیدن روی در و دیوار - استفاده كند. به همین دلیل برخی مراحل طوری طراحی شده بودند تا بازیباز مجبور شود علاوه بر مشت و لگد به دیگر نیروهای اسپایدرمن روی بیاورد. به علاوه، بازیباز میتوانست با جمعآوری آیتمهای پنهان، برخی دیگر از ابرقهرمانان مشهور مارول (مثل «كاپیتان آمریكا» و ...) را به تعداد دفعات محدودی احضار كرده و از كمك آنها برخوردار شود.
اما ویژگی اصلی و متمایزكننده بازی، استفاده از صفحات و طراحیهای كمیك بوکی در لابهلای مراحل بود كه باعث میشد داستان طبق منبع اصلی خود روایت شود. در حقيقت، اين بازي از نخستین عناوینی بود كه تمام داستانش مستقيماً از روی یك ماجرای كمیكبوکی اقتباس میشد. نبرد نهایی هم ایده تازهاي داشت. یعنی ابتدا و نسبتاً به راحتی غول آخر را شكست میدادید و سپس طبق عرف معمول، تیتراژ پایانی روی صفحه نمایان میگشت اما وسط تیتراژ ناگهان دوباره سر و كله غول آخر پیدا میشد و باید دوباره او را شكست میدادید تا پایان اصلی به نمایش درآید!
(برای كسب اطلاعات بیشتر درباره این بازی اینجا را كلیك كنید)
13- Alien vs. Predator
سال پخش: 1994
ناشر: كپكام
کنسول: آركید
خلاصه داستان: مردم دنيا مورد تهاجم هیولاهایی فضایی موسوم به «بیگانگان» (Aliens) قرار گرفتهاند. چهار قهرمان فرا خوانده میشوند تا كره زمین را نجات دهند : دو سرباز و دو «غارتگر» (Predator)
Alien vs. Predator (به اختصار AVP)، یكی از نخستین تجربههای صنعت بازیسازی در تركیب دو فرنچایز محبوب سینمایی بود و بدون شك رویارویی شخصیتهای معروفی مثل «بیگانگان» و «غارتگر» لذت وصفناپذیری داشت. AVP درست مثل اكثر عناوینی كه كپكام در نیمه اول دهه 90 میلادی در ژانر بزن بزن منتشر كرد، از گیمپلی اعتیادآور و كنترلهای فوقالعاده روان بهره داشت. اكثر اوقات باید بیگانگان فضایی را كه دائماً سرراهتان قرار میگرفتند نابود میكردید (البته تعداد زیاد دشمنان هرگز باعث كند شدن بازی نمیشد). به جرات میتوان ادعا كرد كه تا آن زمان این همه فنون و ضربات مختلف در اختیار علاقمندان به عناوین بزن بزن قرار داده نشده بود (جالب اینكه تمام این فنون فقط با سه دكمه اجرا میشد!). یك عالمه تجهیزات و اسلحههای جورواجور در طول مراحل در دسترس بود و حتی فنون كاراكترها با توجه به سلاح سرد و گرمی كه در دست میگرفتند عوض میشد، در نتیجه همیشه حس میكردید در حال اجرای ضربات جدیدی هستید!
اگر چه دشمنان از نظر نوع و ظاهر تنوع نداشتند ولی بازی آنقدر fun بود و نابودی بیگانگان آنقدر مزه میداد كه دوست داشتید تا ابد با آنها مبارزه كنيد! كلاً AVP حال و هوای عجیبی داشت و انگار بازیباز را درون فیلمی سراسر اكشن و جلوههای ویژه قرار میداد.
در ضمن، با وجود آنكه داستان معمولاً در بازیهای بزن بزن مورد غفلت قرار میگرفت، اما AVP داستان قابلتاملی داشت كه به كمك صحنههای سینمایی (cutscenes) موثر بازیباز را با خود همراه و حتی گاهی سورپرایز میكرد. یك مرحلهای جالبی هم بود كه در آن روی یك خودروی نظامی در حال حركت قرار گرفته و باید به طور مداوم به بیگانگانی كه مثل مور و ملخ روی خودرو میریختند شلیك میكردید!
12- Golden Axe: The Revenge of Death Adder
سال پخش: 1992
ناشر: سگا
کنسول: آركید
خلاصه داستان: شخصیت پلیدی به نام «دث آدر» Death Adder بار دیگر به ظلم و غارتگری دست زده و نقشههای شومی در سر میپروراند. اینبار نوبت گروه جدیدی از جنگجویان باستانی است تا او را به سزای اعمالش برسانند.
جواهری از تبار "تبر طلایی" (Golden Axe) كه متاسفانه تنها برای آركید عرضه شد و به همین دلیل ناشناخته باقی مانده. واضح است كه این بازی در مقایسه با سهگانه معروف تبر طلایی در كنسول "سگا جنسیس"، از صدا و گرافیك بهتری بهرهمند بود. گاهی نیز در لوكیشنهای جذاب بازی، مسیرهای جایگزین در دسترس قرار میگرفت تا گیمپلی اندكی تنوع یابد. سیستم استفاده از جادو نیز تا حدی تغییر يافته بود و اغلب جادوها با انیمیشن جالبی همراه میشدند. با این حال، كاراكترهای قابلبازی جدید چنگي به دل نميزدند و ای كاش از كاراكترهای قبلی استفاده میشد، البته باز جای شكرش باقی بود كه «گیلیوس» (همان پیرمرد كوتوله معروف سری تبر طلایی) روی دوش یكی از كاراكترهای تنومند بازی قرار داشت!
با این حال باید قبول كرد كه ایدههای نابی در بازی به كار رفته بود مثل استفاده از منجنیق یا نیزهاندازهای كوچك و قابل حمل. موجوداتی نیز كه میتوانستید سوارشان شوید (مثل عقرب و اژدهای اسكلتی!) در نوع خود منحصربهفرد بودند. گرافیك و پسزمینهها از فرط زیبایی آدم را یاد تابلوهای نقاشی میانداختند.
محیطهای چشمنواز بازی هم كلی جزئیات ظریف داشتند (مثل مردمی كه به غل و زنجیر كشیده شده بودند، یا اسرایی كه در حال حمل مشقتبار مجسمههای شخصیت خبیث داستان دیده میشدند). مرحلهای هم بود كه در اقامتگاه و خوابگاه دشمنان جریان داشت و پر بود از ایدههای ناب و خيرهكننده. موارد مذكور نوعی حس و حال فانتزی و اساطیری اصیل به بازی میدادند. در ضمن، با وجود آنكه خلاقیت چندانی در مبارزات با غولها (Boss Fights)، به چشم نمیآمد و گاهی باید با غولهای تكراری و كلیشهای مواجه ميشديد، اما مبارزه نهایی تجربهای حماسی و بیادماندنی میآفرید.
11- Final Fight III
سال پخش: 1996
ناشر: كپكام
کنسول: سوپر نینتندو
خلاصه داستان: یك گروه جنایتكاری جدید در مترو سیتی آشوب به پا كرده است. دوباره وقت آن رسیده تا شهردار كشتيكجكار شهر به همراه سه مبارز دیگر مردم را نجات دهد.
مجموعه بازیهای Final Fight حق زیادی بر گردن سبك بزن بزن دارند و نقش عمدهای در ارتقای محبوبیت آن در دهه 90 میلادی ایفا نمودهاند. در حقیقت، بسیاری از صاحبان كنسول "سوپر نینتندو"، سبك بزن بزن را با Final Fight میشناسند. این بازیها به داشتن اسپرایتهای عظیم، كاراكترهای دقيق انیمیت شده، كنترلهای درجه یك و گرافیك چشمگیر مشهور بودند و شخصیتهایی داشتند كه خیلی معروف شدند (مثل Mike Haggar كه بعداً در دیگر عناوین شركت كپكام حضور یافت).
در این میان، Final Fight 3 ویژگی های بهبود یافتهای داشت. این بازی كه در اواخر عمر كنسول سوپر نینتندو به بازار آمد، تلاش داشت نوآوریهايی به وجود آورد. در واقع كپكام میخواست با ایجاد تغییراتی در گیمپلی از یك سو هواداران قدیمی را راضی نگه دارد و از سوی دیگر بازیبازان جدیدی را به سوی مجموعه بكشاند.
به همین دلیل به نظر میرسید بازی قصد دارد المانهای تازهای را وارد سبك بزن بزن كند. مثلاً، ردپای عناوین مبارزهای در آن مشهود بود. به همین دلیل در طول مراحل نواری در پایین صفحه قرار داشت كه پس از پر شدن به بازیباز اجازه میداد تا با حركت دادن دسته به شیوهای خاص، ضربه ویژهای همچون مبارزان Street Fighter II اجرا كنيد. در حالت تك نفره نيز ميتوانستيد از یك یار كمكی كه توسط سیستم كنترل میشد (CPU controlled) بهرهمند شوید (این یار كمكی در مراحل سخت پایانی خیلی بدرد میخورد). به علاوه، كپكام این بار بر تعداد و تنوع كامبوها افزوده بود. ضمناً، در طول مراحل مسیرهای جایگزین و راههای مخفی سر راهتان قرار میگرفت كه با انتخابشان غولها و پایانهای بازی فرق میكرد. موارد مذكور به شدت "ارزش تكرار" (Replay Value) را بالا برده و ترغیبتان میكرد تا بازی را چند بار به اتمام برسانید.
(لازم به ذكر است كه 3 Final Fight در سال 2012 برای Virtual Console به بازار آمد)
10- Streets of Rage III
سال پخش: 1994
ناشر: سگا
کنسول: سگا جنسیس
خلاصه داستان: دانشمندی روانپریش قادر شده برخی مقامات عالی رتبه شهر را با روباتهای پیشرفته جایگزین كند. آیا قهرمانان نام آشنای ما میتوانند قبل از آنكه زمان به پایان برسد شهر را از انفجاری عظیم نجات دهند؟
دو قسمت اول مجموعه پرمخاطب "شورش در خیابان" (Streets of Rage) آنقدر برای شركت سگا موفقیت به ارمغان آوردند كه بدون اغراق تمام علاقمندان به سبك بزن بزن برای انتشار قسمت سوم آن روزشماری میكردند. اما متاسفانه "شورش در خیابان 3" آنطور كه باید و شاید توقعات را برآورده نكرد و آنقدر جنجالی از آب درآمد كه هنوز هم پس از گذشت 18 سال دربارهاش بحث میشود. تیم سازنده به جای استفاده از ایدههای جدید تا میتوانست از قسمت دوم كپی برداری كرده بود به همین دلیل اكثر مراحل و دشمنان تكراری به نظر میرسیدند. از نظر صوتی و گرافیكی هم انگار بازی پسرفت كرده بود! به علاوه، نسخهای كه برای برخی مناطق دنیا به بازار آمد مورد سانسور و جرح و تعدیلهای فراوانی قرار گرفت و داد هواداران را درآورد.
با این حال "شورش در خیابان 3" نقاط قوت عمدهای هم داشت. به طور مثال، اینبار با داستان منسجم و جذابتری سروكار داشتیم. گیمپلی هم سریع و متنوعتر شده و مسیرهای متعددی در آن به كار رفته بود (به همین خاطر بازي به پایانهای گوناگونی منتهي ميشد). كاراكترهای مخفی نیز وجود داشتند كه میشد آنها را به شیوهای خاص آزاد (unlock) كرد.
تغییرات مثبت در سیستم مبارزه نیز كاملاً مشاهده بود. براي مثال، امكان استفاده از ضربات ویژه بدون كم شدن میزان سلامتی وجود داشت. همچنین، با گرفتن امتیازات لازم ستارههایی به بازیباز داده میشد (حداكثر سه ستاره) تا بتواند ضربات فوقالعاده قدرتمندی اجرا كند. هوش مصنوعی (AI) دشمنان نیز در سطح بالایی قرار داشت و دشمنان بعضی وقتها در مقابل ضربات جا خالی میدادند و یا بدل اجرا میكردند. به هر حال، "شورش در خیابان 3" شدیداً سرگرمكننده بود و طرفداران پروپاقرص عناوین بزن بزن قطعاً متوجه تغییرات مثبت ولی اندكاش، میشدند.
(لازم به ذكر است كه "شورش در خیابان 3" در سالهای اخیر برای بسیاری از كنسولها یا سیستمهای جدید نیز ارائه شده است)
9- Batman Returns
سال پخش: 1993
ناشر: كونامی (Konami)
کنسول: سوپر نینتندو
خلاصه داستان: شوالیه تاریك شهر گاتام این بار باید با «پنگوئن» و دارو دسته دلقكش مبارزه كند. اما این وسط «زن گربهای» طرف كیست؟
بدون شک اولین بازی واقعاً درست و حسابی بتمن در سال 1993 عرضه شد. در این سال فیلم سينمايي "بازگشت بتمن" (Batman Returns) ساخته «تیم برتون» به اکران درآمد و طبیعتاً چند بازی هم بر اساس آن و برای نسولهای مختلف به بازار آمد که يقيناً بهترین و باكیفیتترین آنها نسخهای بود که "کونامی" برای سوپر نینتندو ساخت.
بتمن میتوانست فنون متنوعی را روی دشمنان اجرا كند؛ فنونی كه تنها به مشت و لگد خلاصه نمیشد. فقط كافی بود یكی از دلقكها را بگیرید تا متوجه شوید چه بلاهای گوناگونی میتوانید بر سرش بیاورید: با سر به شکم او بزنید، به دیوار یا پنجره بکوبیدش یا به سمت دیگران پرتابش کنید. ولی بدون شك باحالترین گزینه كوبیدن کله دو تن از دشمنان به یكدیگر بود! تازه وقتی حریف را میگرفتید، میتوانستید او را برای چند لحظه با خود حمل كرده و به خوبی تصمیم بگیرید كدامیك از موارد فوقالذكر را رویش اجرا نمایید!
گاهی اوقات گیمپلی سورپرایزهای جالبی رو میكرد. مثلاً در برخی مراحل باید از سکویی به سکوی دیگری پريده و یا با استفاده از ابزارهای مكانیكی بتمن از مكانی به مكان دیگر میرسیدید. تنوع دیگر در گیمپلی، مرحلهای بود كه بايد سوار بر "بتموبیل" به تعقیب موتورسواران خبیث پرداخته و با مسلسل آنها را از پیش روی برمیداشتید.
اما نقطه قوت اصلی گرافیك بازی را باید در پسزمینههایش جستجو میكردید. در واقع، پسزمینههاي تیره و تار بازی دقیقا حس و حال غریب و گوتیك فیلم آقاي برتون را ذهن متبادر میكردند. جالبتر اینكه اگر دشمنان خود را به سوی اشیا مختلفی که در پس زمینه قرار داشتند (مثل تابلو، نیمكت، نرده و پنجره) پرتاب میکردید، آثار تخریب در آنها مشاهده میشد. چنین سطح بالایی از توجه به جزئیات در كنسولی همچون سوپر نینتندو حیرتانگیز بود.
8- The Simpsons Arcade Game
سال پخش: 1991
ناشر: كونامی
کنسول: آركید
خلاصه داستان: «مگی» كوچكترین عضو «خانواده سیمپسون» (The Simpsons) ربوده میشود. حالا اعضای دیگر خانواده باید او را نجات دهند.
در سال 1991، كونامی بار دیگر خالق اثری به یادماندنی در سبك بزن بزن شد، اثری كه بر پایه یكی از تحسینشدهترین و بادوامترین سریالهای انیمیشن تاریخ تلویزیون ساخته شده بود: «خانواده سیمپسون»! بازیباز در نقش كاراكترهای اصلی سریال یعنی «هومر»، «مارج»، «لیسا»، و «بارت» ظاهر میشد. آنها وسیلهای داشتند یا طوری مبارزه میكردند كه بیانگر شخصیتشان بود (مثلاً بارت اسكیت داشت و مارج جارو برقی مشهورش را!)
پسزمینهها حاوی ارجاعات ظریفی بودند و به طور هوشمندانهای لوكیشنهای آشنای اپیزودهای «خانواده سیمپسون» را به تصویر میكشیدند. به علاوه، حضور افتخاری كاراكترهای مختلف به همراه صحنههای سینمایی خلاقانه سبب میشد كه بازیباز فكر كند در حال تماشای اپیزود جدیدی از این سریال است!
طراحی مراحل(Level Design) هر بازیبازی را به تحسین وامیداشت. برای نمونه، مرحله ششم كه در عالم خواب و رویا میگذشت، طوری طراحی شده بود تا ترس و كابوسهای درونی اعضای خانواده را به نمایش بگذارد. این مرحله به تنهایی ثابت میكرد كه تیم سازنده كاملاً حال و هوا و شخصیتهای سریال را میشناسد.
در ضمن شماری از بامزهترین غولهای تاریخ بازیهای رایانهای در این بازی حضور داشتند. در هر حال هنوز هم باورش سخت است كه كونامی چطور توانست عنوانی چنین مفرح و دوستداشتنی بر اساس یك مجموعه انیمیشن كمدی و غیر اكشن بسازد!
(لازم به ذكر است كه این بازی سال گذشته از طریق XBLA و PSN در اختیار بازیبازان قرار گرفت)
7- X-Men
سال پخش: 1992
ناشر: كونامی
کنسول: آركید
خلاصه داستان: «مگنتو» (Magneto) با به دست گرفتن كنترل روباتهای Sentinel، قصد فرمانروایی بر نژاد بشر را دارد و تنها «مردان ایكس» (X-Men)میتوانند سد راه او و میوتانتهای خبيثاش شوند.
در ابتدای دهه 90 میلادی، كونامی از سوی مارول مأموریت پیدا كرد تا بازی جانانهای در سبك بزن بزن براساس كمیكبوک های بینهایت محبوب و موفق «مردان ایكس» بسازد. کونامی كه پیشتر با ساخت سری پرمخاطب «لاكپشتهای نینجا» برای آرکید نشان داده بود كه استاد ساخت بازی براساس شخصیتهایی است كه خودش خلق نكرده (کاراکترهای غیر اریجینال)، بار دیگر خالق اثری شد كه هنوز هم طرفداران پرشماری دارد. گرافیك و انیمیشن بازی به تمام معنی افسونكننده بود و هنوز هم چشمها را خیره میكند. دیزاین كاراكترها با کمیكبوک های مردان ایكس، مو نمیزد و جزئیات مفصلی در آنها پیدا میشد. پس زمینهها هم به زیبایی كپچر شده و رنگ و بویی كمیكبوکی داشتند. آنها بر خلاف بسیاری دیگر از عناوین آن دوران، فقط جنبه دكور نداشتند. به عبارتی دیگر، پسزمینهها در اكثر مراحل زنده به نظر میرسدند و هر لحظه امكان داشت چیزی از آنها بیرون بپرد و غافلگیرتان كند.
داستان هم نسبتاً پیچیده بود و برخی اوقات دچار پیچشهای غیرمنتظرهای میشد. در ضمن، میتوانستید در برخی كابینهاي آركيد به صورت 6 نفره بازی كنید!!! این مسئله علاوه بر بالا بردن ارزش تكرار، بازی را یك سر و گردن بالاتر از دیگر عناوین بزن بزن قرار میداد. ولی بدون تردید گیمپلی معتادکننده، ستاره اصلی بازی به حساب میآمد.
كونامی ویژگیهای جالبی در گیمپلی قرار داده بود. مثلاً میتوانستید پس از افتادن دشمنان، بالای سرشان بروید و با پا، مشت یا سلاحی كه در دست داشتید به بدنشان بكوبید! کاراکترهای قابلبازی نیروی ویژهای داشتند كه كاملاً مطابق با تواناییهای کمیکبوکی آنها بود. گاهی اوقات هم دیالوگی نسبتاً لوس و کلیشهای همراه با صداپیشهگی غلوشده میان شخصیتهای مثبت و منفی تبادل میشد که با فضای بازی جور در میآمد. مثلا مگنتو میگفت: "برای مردن خوش آمدید !" (Welcome to Die!)
(لازم به ذكر است كه نسخه HD این بازی برای كنسولها یا سیستمهای جدیدتر نیز عرضه شده است)
6- Double Dragon II: The Revenge
سال پخش: 1988
ناشر: Technōs Japan
کنسول: نینتندو
خلاصه داستان: «بیلی» و «جیمی» بار دیگر به عرصه برمیگردند. جنایتكاران شهر اینبار با شلیك به نامزد یكی از آنها دست به حماقت بزرگی زدهاند و حالا باید با انتقام سهمگین این دو برادر مواجه شوند.
Double Dragon II: The Revenge برای كنسولهای گوناگونی عرضه شد كه از میان آنها نسخه نینتندو از همه بهتر بود. این بازی بیش از اندازه مفرح، یكی از نخستین عناوین نینتندو به شمار میرفت كه در آن به معنای واقعی كلمه از یك همكاری دو نفره لذت میبردید زیرا میشد گزینهای را انتخاب كرد تا دیگر نگران ضربه زدن غیر عمدی به یار خود نبود. لوكیشنها و مراحل بسیار چشمنواز بودند و مبارزه با غولها حرف نداشت زیرا خالق لحظات حماسی فراوانی میشد (به خصوص غول آخر كه میتوانست خودش را ناپدید كند! یك غول هم بود كه چون از نظر هیكل و ظاهر كاملاً به «آرنولد شوارتزنگر» شباهت داشت، شكست دادنش خیلی حال میداد!) طراحی مراحل استادانه انجام شده بود و در برخی مراحل عناصر پلاتفورمر هم مورد استفاده قرار گرفته بود تا در گيمپلي تنوع ایجاد شود.
بازی در كل به خوبی گرافیك متوسطش را با گیمپلی، قابلیتهای صوتی و موسیقی خاطرهانگیزش جبران میكرد. ظاهر بیهمتای دشمنان و سلاحهايي كه اغلب در دست داشتند، بسيار جالب بود (اگر سلاح دشمن بر زمین میافتاد میتوانستید آن را بر دارید و علیه خودش استفاده كنید كه در زمان خودش ویژگی نوآورانهای به حساب میآمد).
اما یقیناً چیزی كه بیشتر در ذهن و حافظه بازیبازان قدیمی جا خوش كرده، ضربه خاصی بود كه با پا و در هوا به صورت چرخش 360 درجه اجرا میشد. ضربهای كه در كلوپهای بازی آن روزگار طرفداران زيادي داشت كه به آن "هلكوپتری" میگفتند!!! راستی، موسیقی تیتراژ ابتدایی خیلی مهیج بود و به خوبی بازیباز را تشویق میكرد تا هرچه زودتر بازی را آغاز كرده و دمار از روزگار حریفان دربیاورد!
5- The Punisher
سال پخش: 1993
ناشر: كپكام
کنسول: آركید
خلاصه داستان: «پانیشر و «نیك فیوری» در صدد برآمدهاند تا «كینگپین» (رئیس تنومند سندیكای جنایتكاری شهر نیویورك) و دارو دسته خلافكارش را به درك واصل كنند!
کپکام در سال 1993 بازی اعجابآوری را در سبک بزن بزن تحت عنوان "پانیشر" برای دستگاههای آرکید عرضه داشت كه از روی كمیكبوکی محبوبی به همین نام اقتباس شده بود. به جرأت میتوان ادعا کرد که به ندرت یک كاراكتر کمیکبوکی اینچنین بیعیب و نقص پای به دنیای بازیهای رایانهای گذاشته است. البته بازی كمی از نظر طراحی مراحل ضعف داشت ولی در عوض از بسیاری از عناوین مشهور سبک بزن بزن سریعتر، خفنتر و با گرافیكتر بود.
خلاقيتهاي كوچك اما موثری در سیستم مبارزه به چشم میخورد و آنقدر فنون و کامبوهای جذاب و گيرايي در اختیار داشتید که گاهی اوقات هول میشدید و نمیدانستید كدامشان را اجرا کنید! ادوات جنگی مختلف همواره پای ثابت کمیکبوک های پانیشر بوده است. در بازی نیز توجه شایانی به این مسئله مبذول گشته بود و قهرمانان ما با هر وسیلهای كه به دستشان میرسید ـ از انواع تفنگ و چاقو و شمشیر گرفته تا چوب بیسبال و چکش و نیزه شوالیه ها (!) ـ با دشمنان پیکار میکردند.
در ضمن، بخشهای كوتاه shooting در گیمپلی وجود داشت. یعنی گاهی اوقات پانیشر یا همكارش باید فقط با تفنگ به دشمنان شلیك میكردند كه در نوع خود جالب بود. از جذابیت و تنوع دشمنان و غولها هر چه بگوییم باز كم است زیرا هنوز هم كمتر بازی را سراغ داریم كه در آن بازیباز به طور همزمان با انواع روبات، گانگستر، نینجا، خلافكاران خیابانی، اعضای مافیا و ... مبارزه كند.
در هر حال، رمز اصلی ماندگاری و موفقیت این بازی این است که سازندگانش علیرغم وفاداری به ذات خشن كاراكتر نامدار "مارول كامیكس" و فضای جدی ماجراهای او، اثری پر رنگ و لعاب ساختند که در آن تعادلی خوشایند میان خشونت و جنبههای کارتونی به چشم ميخورد.
(لازم به ذكر است كه نسخهای از بازی در سال 1994 برای کنسول سگا جنسیس/مگا درایو عرضه شد که از هر نظر از نسخه آرکید پایینتر بود).
4- Guardian Heroes
سال پخش: 1996
ناشر: سگا
کنسول: Sega Saturn
خلاصه داستان: شمشیری سحرآمیز به دست گروهی از قهرمانان جوان میافتد. آنها به یاری یك شوالیه و جنگجويی نامیرا سفر پرماجرای خود را آغاز میكنند، سفری كه میتواند سرنوشت كل عالم را تغییر دهد.
بسیاری از هواداران و منتقدین Guardian Heroes را نه تنها یكی از برجستهترین عناوین سبك بزن بزن بلكه یكی از برترین عناوین تاریخ كنسول "سگا ساترن" میدانند. این شاهكار ويژگيهاي بصري-گرافيكي مسحوركنندهاي داشت داشت و میشد یك عالمه جزئیات در دیزاین كاراكترها و پسزمینههايش دید. ضربات ویژه و جادوهایی كه كاراكترها اجرا میكردند خیلی نرم و سیال انیمیت شده بودند و انیمههای ژاپنی را ذهن تداعی میكردند. اما Guardian Heroesرا بیشتر به خاطر نوآوریهای فراوانش میشناسند. به طور مثال، بازیباز اجازه داشت خطوط داستانی را تغییر دهد. به همین دلیل انتخاب مسیرهای جایگزین و یا اعمال و تصمیمات بازیباز در طول بازی، مراحل و غولهای جدیدی را سرراهش قرار میداد و پایانهای متفاوتی را رقم میزد. به همین دلیل در مجموع 30 مرحله وجود داشت كه هنوز هم یك ركورد برای یك بازی بزن بزن محسوب میشود.
ویژگیهای RPG نیز در گیمپلی به كار رفته بود و بازیباز میتوانست قابلیتهای كاراكتر خود را ارتقا دهد. از سوی دیگر، كاراكترهای قابلبازی شخصیتپردازی، توانایی و قابلیتهای مخصوص به خود را داشتند. این موضوع به معنای واقعی كلمه آنها را از یكدیگر متمایز میساخت. هوش مصنوعی دشمنان نیز در سطحی بالاتر از بازیهای دیگر قرار ميگرفت طوری كه در مراحل انتهایی انگار دشمنان در مقایسه با مراحل ابتدایی زرنگتر و چالاكتر میشدند!
موسیقی متن بازی كه هنوز زبانزد خاص و عام است، تركیبی از تمهای كلاسیك، جاز و پاپ راك بود و تمام و كمال با فضای هر مرحله جفت و جور میشد و پا به پای گیمپلی جلو ميرفت. راستی، در آغاز بازی یك انیمه زیبا و باكیفیت پخش میشد كه به نحو كارآمدی كاراكترهای اصلی داستان را معرفی و به خوبی به بازیباز القا مینمود كه قرار است در یك ماجراجویی تمام عیار شركت كند.
(لازم به ذكر است كه نسخه HD این بازی در سال 2011 و از طریق XBLA عرضه شد)
3- Golden Axe
سال پخش: 1989، 1990
ناشر: سگا
کنسول: آركید، سگا جنسیس
خلاصه داستان: «دث آدر» پادشاه و دخترش را به اسارت گرفته. او حتی به تبر طلایی افسانهای دست یافته و از قدرتهای جادوییاش بهره میبرد. اكنون سه جنگجوی دلاور باید بر او چیره شوند.
"تبر طلایی" اولین بار در سال 1989 میلادی برای آركید به بازار آمد و از آن موقع تاكنون نسخههای مختلفی از آن در بسیاری از كنسولها و سیستمهای دیگر دیده شده است. این بازی مهم و تاثیرگذار سه كاراكتر قابلبازی داشت كه انگار همگی از سری فیلمهای "كونان" (Conan) که آرنولد شوارتزنگر در دوران اوج خودش در آنها بازی میکرد، گرفته شده بودند! هر كدام از این كاراكترها ضربات و جادوی خاص خودش را داشت كه به خوبي با ظاهر و قابليتهاي جسماني او مطابقت ميكرد. رویهمرفته، دیزاین كاراكترها جزئیات زیادی داشت كه در زمان خودش ویژگی چشمگیری بود. محیطهای داخل مراحل نیز از خاصیت یكسانی بهره داشتند و مراحل را تماماً از یكدیگر متمایز میكردند. بعضاً نكات جالبی در آنها دیده میشد كه در نوع خود بسیار جالب بود (مثل فرار مردم در دهكدهای كه مورد هجوم دشمن قرار گرفته بود، یا آن مرحلهای كه به نظر میرسید روی سر یك عقاب عظیم الجثه جریان دارد). البته شاید در نگاه اول مراحل بازی ساده و دمدستی به نظر میرسیدند اما گیمپلی عالی بود به طوری كه الان هم اعتیادآور میباشد و بعید است تا آخر عمر هم از آن خسته شوید. تبر طلایی در ضمن یكی نخستین عناوینی بود كه از آركید به كنسول خانگی "سگا جنسیس" پورت شد و به همگان نشان داد كه این كنسول 16 بیتی چه قبلیتهای بالایی دارد.
به علاوه، تبر طلایی نشان داد كه در بازیهای بزن بزن كاراكترها میتوانند به جای مشت و لگد، با شمشیر و تبر مبارزه كنند تا بازیبازان كلی ذوق كنند! بدون شك لذتبخشترین لحظات بازی زمانی رخ میداد كه سوار بر موجودات اساطیری با دشمنان میجنگیدید و یا با استفاده از جادوهای مختلف بلاهای جالبی بر سرشان نازل میكردید! هر چند آن كوتولههایی كه باید برای بدست آوردن جادو بهشان ضربه میزدید خیلی اعصاب خردكن بودند ولی مطمئناً برخی از دشمنان مثل آن دوقلوهای طاس و سبیل كلفت يا آن اسكلتهایي كه شمشير و سپر در دست داشتند، آنقدر با حال بودند كه یاد و خاطرهشان تا ابد در ذهن بازیبازان قدیمی باقی خواهد ماند!
2- Teenage Mutant Ninja Turtles: Turtles in Time
سال پخش: 1991، 1992
ناشر: كونامی
کنسول: آركید، سوپر نینتندو
خلاصه داستان: «شردر» (Shredder) خبیث به همراه نینجاهایش مجسمه آزادی را میدزدد. حالا «لاكپشتهای نینجا» باید با سفر در طول زمان، او را شكست داده و مجسمه را پس بگیرند.
در ابتدای دهه 90 میلادی كارتون «لاكپشتهای نینجا» محبوبیت بینظیری داشت و به همين دليل شركت بازیسازی كونامی عناوين بزن بزن متعددي بر اساس این كارتون منتشر ساخت كه یكی از یكی بهتر بود! به عقیده كارشناسان به یادماندنیترین آنها Turtles in Time نام داشت كه ابتدا برای آركید و سپس با برخي تغییرات برای كنسول سوپر نینتندو عرضه شد. وفاداری بازی به ذات پرانرژی، بامزه، بزن و بكوب و تا حدی كودكانه انیمیشنهای لاكپشتهای نینجا شگفتانگیز بود. بدون هیچ اغراقی این بازی از یكی از پویاترین وسیالترین گرافیكهای آن دوران بهره میجست و هنوز از اسپرایت و انیمیشن پرجزئیات كاراكترها (به خصوص غول های پایان مراحل) به نیكی یاد میشود. لوكیشنهای متنوع بازی نیز - از فاضلاب شهر گرفته تا كشتی دزدان دریایی و قطار در حال حركت در غرب وحشی ! - بسیار متنوع بودند و به زیبایی با پسزمینههای رنگارنگ بازی تركیب میشدند.
نوآوری خاصی در گیمپلی به چشم نمی آمد اما در عوض به لطف كنترلهای عالي بازی ميتوانستيد به راحتی با حریفان خود دست و پنجه نرم كنید. همچنین از آنجاییكه مدام باید در طول زمان سفر میكردید، دشمنانی كه با آنها روبرو میشدید بسیار جالب بودند. (مثلاً در مرحله ماقبل تاریخ، با نینجاهای سوار بر دایناسور سر و كار داشتيد!)
در ضمن، معمولاً اشیائی در محیط قرار داشت كه میشد از آنها علیه دشمنان استفاده كرد (مثل شیرهای آتشنشانی كه اگر ضربه میخوردند از آنها آب خارج میشد و به دشمن روبرویی اصابت میكرد!) ناگفته نماند كه یكی از كامبوها به بازیباز اجازه میداد تا دشمنان را گرفته و به سوی بازیباز و صفحه تلویزیون پرت كند! این ضربه چندی پیش در یك نظرسنجی اینترنتی به عنوان یكی از باحالترین ضربات تاریخ بازیهای رایانهای انتخاب شد.
(لازم به ذكر است كه در سال 2009 نسخه بازسازیشده این بازی تحت عنوان Turtles in Time Re-Shelled، منتشر شد)
1- Streets of Rage II
سال پخش: 1995
ناشر: سگا
کنسول: سگا جنسیس
خلاصه داستان: «آقای ایكس» (Mr. X) و اراذل خيابانياش بار دیگر به شهر برگشتهاند تا انتقام بگیرند. بنابراين قهرمانان رزمیكار ما ماموريت پيدا ميكنند تا علاوه بر عقیم گذاشتن نقشههای پلید آقای ایكس، همرزم سابق خود را نجات دهند.
"شورش در خیابان 2" از هر نظر نسبت به قسمت قبلی خود بهتر شده بود و تركیبی از بهترین طراحی مراحل، گیمپلی، گرافیك و صدا تاريخ سگا جنسیس عرضه میداشت. بازی نسبت به قسمت اول دو كاراكتر جدید معرفی میكرد. این بار تواناییهاي كاراكترها بر اساس پنج ویژگی استقامت، سرعت، قدرت، پرش و تكنیك دستهبندی میشدند. سبك و مكانیزم مبارزه به طرز غیرقابلباوری ارتقا یافته بودند. به طور مثال، به جای ماشین پلیس كه در قسمت اول به كمك بازیباز میآمد، هر شخصیت به فنون قدرتمند خاصی مجهز بود كه باعث میشد سيستم مبارزه دلچسبتر و عمیقتر شوند.
گرافیك باشكوه بازی اسپرایتهای بزرگ و پسزمینههای دلربایش را به رخ میكشید و بازیبازان را با یك نگاه شیفته خود میكرد. انیمیشن روان و با كیفیتاش نیز با كنسولها پیشرفتهتری مثل آركید و سوپر نینتندو برابری میكرد. تنوع و تعداد دشمنان كمنظیر بود. لوكیشنها هرگز خستهكننده نمیشدند و بازیباز را از سطح خیابان به محیطهای بیادماندنی همچون شهربازی، استادیوم ورزشی، ساحل دریا، پایگاه نظامی و ... میبردند. هر صدایی هم که به گوش میرسید ـ از صدای خوردن مشت به بدن حریفان گرفته تا صدای مهیب انفجار ـ منحصر به فرد بود. ضمناً، افکتهای صوتی لحظات مهم را برجسته كرده و بر جذابیتشان میافزودند.
سیستم کنترل هیچ عیبی نداشت و تمام ضربات از یک مشت ساده گرفته تا فنون پیچیدهتر، به راحتی آب خوردن اجرا میشدند. مبارزه با غولها بازیباز را به طور مناسبی به چالش میكشید، یعنی نه زیاد سخت بود و نه زیاد آسان.
موسیقی افسانهای «یوزو كوشیرو»، یكی از خاطرهانگیزترینها در تاریخ بازیهای رایانهای قلمداد میشود و آمیزهای دلپذیر از تكنو و ملودیهای ملایمتر بود. از برجستهترین تمهای این موسیقی میتوان به مرحله پایانی (مرحله هشتم) اشاره كرد. در این مرحله موسیقی آرام آرام بازیباز را مهیای مبارزه با غولهای پایانی میكرد و به زیبایی به اوج میرسید.
بیدلیل نیست كه بسیاری از بازیبازان قدیمی هنوز هم اگر فرصت كنند پای "شورش در خیابان 2" مینشینند و هر وقت صحبتی از آن میشود میگویند: "یادش بخیر! عجب بازی معركهای بود!"
( لازم به ذكر است كه در سالهای اخیر "شورش در خیابان 2" برای خیلی از كنسولها و سیستمهای جدیدتر هم عرضه شده است)
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2017
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
10 بازی مارول که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!
10 کارتون مارول که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!
تاریخچه بازی های رایانه ای /ویدئویی اسپایدرمن
بازی های قدیمی سگا تبدیل به فیلم میشوند
10 انیمیشن ابرقهرمانی برتر تاریخ
نقد و بررسی بازی "اسپایدرمن" (2000)
10 کارتون دی سی که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!
این بازی مارول (Marvel) هرگز منتشر نشد ... + لینك دانلود ویدئو
10 فیلم مارول كه هرگز ساخته نشد
10 کمیک مهم انتشارات ایمج (Image)
اين بازي مارول هرگز منتشر نشد + لينك دانلود
ويدئوي ديده نشده از بازي Dark Knight
این بازی بتمن را هرگز ندیده اید!
دیدگاهها
اگه برنا مه رو خواستید برید توی بازار
يه سوال داشتم از آقاي ترابي . البته ميدونم سرتون خيلي شلوغه . در جريانش هستم . هروقت كه وقت كرديد پاسخ بديد .
تفاوت سبك Hack & Slash و سبك Beat 'em Up تو چيه ؟
ولي همه رو بايد beat em up محسوب كرد چون تو همين بازي Golden Axe هم شما ميتوني با لگد هم به حريف ضربه بزني!
و يا در بازي Punisher كه براي اركيد اومد (و توي اين ليست در رده پنجم قرار گرفته) كاركترهاي قابل بازي با مشت و لگد ميجنگند ولي مدام ميتونند چاقو، شمشير، نيزه، هفت تير، مسلسل و ... هم در دست بگيرند! بنابراين اينا همه به هم مرتبطند و به همين خاطر بهتره همه رو جزو "بزن بزن" يا Beat em up در نظر گرفت
شما بازي رو انجام بده خودت متوجه ميشي!
كميكاي punisher و داريد؟
یادش بخیر
Streets of Rage II
Golden Axe
Double Dragon II: The Revenge
Streets of Rage III
Golden Axe: The Revenge of Death Adder
Teenage Mutant Ninja Turtles: Turtles in Time
و
Spider-Man & Venom: Maximum Carnage
را برای سوپر نینتندو قرار بده ؟
ممنون اینو قبل ترجمه پیدا کرده بودم خداییش ترجمه ش بیشتر چسبید
پیادش بخیر
تازه اومده بودم تو سایت هرطرفی از سایت میرفتم یه نشونه ای از پانیشر میدیدم هرچی به این سبک علاقه داشتم بیشتر شد
نکته جالبش اینه که اول فکر میکردم کم سن اینجام هرچی میخواستم بگم دقت میکردم 30 ساله ها نارحت نشن
لامصب خيلي خيلي fun هستش
يه بازي هم بود براي PC فكر كنم اومد. همون يكه ميتوننستي حريف رو شكنجه بدي
اونم خيلي باحال بود
حقش بود تو مقاله top 10 بازي هاي كميك بوكي بياد
واقعیت نه هیچوقت هیچ کنسولی نداشتم پیش بچه هام میرفتیم فقط یا شورش در شهر بود یا لاک پشتا
ولی بازی 2005ش معرکه بود واقعا چیزی کم نداشت
آقای ترابی باورتون میشه هنوزم روی سیستم دارمش؟؟؟
نمیتونم ازش دل بکنم هر سری نصب میکنم بازی میکنم
البته اون بازي رو ميتوني با emulator هم بازي كني
يه كم اولش سخته ولي اگه ياد بگيري با mame (كه emulator بازي هاي اركيد هستش) كار كني اونوقت اون بازي و خيلي ديگه از بازي هاي اين ليست رو ميتوني بازي كني
واقعا ارزشش رو داره ...
gamefabrique.com/.../punisher
بازی the punisher 1993
اشتباه نكن!
ايني كه گزاشتي مربوط به بازي پانيشر براي كنسول سگا جنسيس ميشه
اين نسخه از اون نسخه اركيد خيلي ضعيف تره!
آره ضایع شدیم
ولی آقای ترابی جملش منو گرفت
نقل قول:
باز این مقاله رو گزاشتی صفحه اول و خاطرات منو زنده کردی
چه حالی میکردیم با این بازی ها
فکر کنم بهترین کسی که بتونه جواب بده اقا صالح (SLH Hero) باشه
در خدمتم .
#31:
اوّلش باید شبیه ساز ها رو دانلود کنی مثل M.A.M.E برای آرکید که باید از اینجا دانلودش کنی:
mamedev.org/.../mame0157b.exe
یکم روش کارش پیچیدس ولی میشه باهاش کار کرد.
شبیه ساز سگا جنسیس:
carpeludum.com/.../...
شبیه ساز نیتندو (NES):
jabosoft.com/.../...
شبیه ساز سوپر نیتندو (SNES):
emulator-zone.com/.../...
حالا باید ROM ها (فایل دیجیتال بازی اصلی) رو با شبیه ساز مربوط به خودش باز کنی. از این دو تا سایت می تونی ROM ها رو دانلود کنی (بازی مورد نظر رو سرچ کن):
www.coolrom.com
www.emuparadise.me
می دونم یکم طول می کشه تا بتونی بازیشون کنی ولی می ارزه. بازی ها رو می تونی بدون لگ و با صفحه بلور شده برای حذف کردن حالت پیکسلی تا حدّی (مثل تلویزیون های قدیمی) و روی یک مانیتور ببزرگ با دسته یا کیبورد بازی کنی.
ایکس من استریت اف ریج این استریت فایتر خیابونی هم عالیه
میگم کنترا و متال سلوگ بودن دیگه عالی میشد
یه چند تا سوال از استاد دارم
بازی دایناسوره اولی کارتون هم داره؟
چون انگار دیدمش
استاد جدا از هم چند تا از این بازی ها را نقد کردید
چون مطمئن هستم بالای ده تاشون را تو مجلات مختلف خوندم
ولی عجب دهنی از ما این بازی سرویس کردند
غولهای بازی بتمن منظورم کت ومن و اخرین مرحله ایکسمن یعنی ادما ها به جنون میرسوند
بازی خوبی بود خیلی باهاش خاطره دارم چه دوبعدی چه سه بعدیش برای پلیستیشن ۲
یادش بخیر واقعا... چه حالی میکردم با این بازیا تو Sega
هنوزم اکثرشون رو دارم تو PC ولی دیگه حوصله ش نیست. یه بازی بتمن بود که از رو هیچ فیلمیش نبود و اسمشم فقط The Batman بود. اونم به نظرم حرف نداشت بازیش. بعضی مراحلش با بتموبیل میرفتیم و بعضی هاشم با The Bat (همون جتش)
من حتی موسیقی مرحله اولش هنوزم قشنگ تو ذهنمه و خوب یادمه.
یه بازی دیگه بود به اسم Battletoads. عجیبه ازش اسم نبردین چون واقعا تک بود و یکی از بهترینا. یه مرحله موتورسواری داشت که اشک همه رو درمیارود. من اون مرحله رو با تقلب تو PC با هر بدبختی ای بود رد کردم. همش احساس میکردم اونو برم بازی تموم میشه ولی نشد و یکی دیگه بازم از اون سواریا بهم خورد و دیگه حوصله م نکشید و بیخیال شدم
از بین همه اینا بیشتر از همه با Streets of Rage1 و TMNT The Hyperstone Heist
خاطره دارم. حالا جالب اینجاس که هیچکدوم از این چهارتا بازی که نام بردم تو لیست نیست
برخلاف همه، من شورش در شهر1 رو از همه بیشتر دوست دارم و 2نسخه بعدی اونجورکه باید، به دلم ننشستن.
ممنون بابت مقاله، خاطره هایی رو واسم زنده کرد.
این بازی دیگه میشه گفت تقریبا مرده ولی کپکام از شخصیتاش تو بازیهای مبارزه ایش مثل MvC و Capcom vs SNK و حتی سری ُStreet Fighter هم استفاده کرده و یجورایی نذاشته که بمیرن.
Www.freeroms.com
راستی گذاشتن این لینک. که اشکال نداره؟؟
منم اون بازی (punisher 2005)رو بازی کردم .راستش راستش اینقدر از این بازی خوشم اومده بود که یه دفتر اماده کرده بودم و همه چیزای بازی مثل لیست تفنگ ها و دشمنان و حتی انواع شکنجه ها رو توش نوشتم
هنوزم تو سیستم دارمش...
ممنون بابت مقاله های خفنتون
حدود 20 و خورده ای سال پیش، داییم یکی از این دستگاه ها آورده بود برام من اون موقع اسمش رو نمیدونستم ولی فکر کنم سوپر نینتندو بود یه دستگاه توسی رنگ و نسبتا بزرگ و سنگین بود ( اگه اشتباه نکنم... یادم نمیاد ) با دسته های جم و جور
اولین بازی هم که بهاش بازی کردم ماریو بود فکر کنم... بعد همین لاک پشت های نینجا ( شماره 2 ) رو باهاش بازی کردم خیلی حال داد...
اون موقع ما با همون بازی هایی که الان بهش میگن مسخره و پیکسلی و... بزرگ شدیم
اصلا تا حالا تقریبا از یادم رفته بود که یه همچین دستگاهی داشتم و یه همچین بازی هایی کردم...
با این مقاله کل خاطراتم زنده شد...
واقعا الان حسرت اون روز ها رو میخورم...
خیلی ممنوت بابت این مقاله به یاد ماندنی و خارق العاده
اگه تونستین بازم از اینجور مقاله های خاطره انگیز بنویسید...
نمیتونم بگم که بهترین مقاله ایه که خوندم... ولی میتونم بگم که لذت بخش ترین مقاله ایه که خوندم
So great to discover another person with a few genuine thoughts on this subject.
Seriously.. thank you for starting this up. This web site is one thing that
is needed on the web, someone with some originality!
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا