در این مقاله به ابرشروران (supervillains) دنیای کمیک میپردازیم که قبلا به عنوان شخصیت های مکمل خوب و خوش قلب به خوانندگان معرفی شده بودند!

5- جین لورینگ (Jean Loring)

«جین لورینگ» یک تاریخچه نسبتا پیچیده داره ولی در کل از وقتی که در سال 1961 و در شماره 34 از کمیک Showcase به خوانندگان معرفی شد شخصیت نایس و خوبی بود. او میخواست قبل از اینکه با دوست پسرش یعنی «ری پالمر» (ملقب به «اتم») ازدواج کنه ، خودش رو به عنوان یک وکیل مجرب تثبیت کنه.

در طول سالها ذهن او به طرق مختلف و مصنوعی مخدوش شد ولی به خودِ نرمال خودش برگشت و در شماره 157 کمیک "جاستیس لیگ" (سال 1978) بالاخره او و ری پالمر ازدواج کردند.

جین سپس به ری پالمر خیانت کرد و از هم جدا شدند ولی با هم دوست باقی موندند. جین سپس «سو دِبنی» (Sue Dibny) را به قتل رسوند (البته به طور غیر عمد) تا با این کار ری پالمر دوباره پیشش بگرده (برای کسب اطلاعات درباره سو دبنی و مرگ او ، این مقاله را بخوانید).

پس از اینکه جین را به تیمارستان آرکام فرستادند ، در شماره 1 از کمیک Day of Vengeance   به خبیثی تبدیل شد به نام «اکلیپسو» (Eclipso).

برای آشنایی با اکلیپسو ، این مقاله را بخوانید.

4- دکتر هِلگا جِیس (Dr. Helga Jace)

«هلگا جیس»  دانشمندی بود اهل یک کشور خیالی و اروپایی در دنیای دی سی به نام Markovia که کمک کرد ابرقهرمانی به نام Geo-Force به قدرت های خودش دست پیدا کنه.

شاید یه مقدار  رفتارش  عجیب بود ولی در مجموع کاراکتر خوبی بود و در کشورش به عنوان مشاور اصلی علمی عمل میکرد. ولی در شماره 27 از کمیک Outsiders معلوم شد یکی از اعضای گروه و فرقه خبیث Manhunters است:

3- جیکوب کانوور (Jacob Conover)

«جیکوب کانوور» در شماره 131 از کمیک های Daredevil خلق شد (سال 1976) . او خبرنگاری بود که خبیثی به نام «بولزآی» باهاش مصاحبه کرد.

کانوور ولی بیشتر توسط نویسنده آن موقع کمیک بوک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز یعنی «راجر استرن» مورد استفاده قرار میگرفت. مثلا در داستان "پسری که عکس های مرد عنکبوتی را جمع میکند" که خیلی ها میگن بهترین و احساسی ترین داستان دنیای کمیکه و اینجا هم ترجمه شده است (کانوور کسی بود که اون مقاله را درباره این پسر نوشته بود):

ولی پس از 200 شماره معلوم شد که او سومین کسی بوده که هویت شخصیت خبیثی به نام «رُز» (Rose) را برای خودش برگزیده (برای آشنایی با رز ، این مقاله را بخوانید):

گفته شد که کانوور یک بار جان یکی از روسای جنایتکاری شهر به نام «دون فورتوناتو» (Don Fortunato) را نجات داده بود و وقتی از دیلی بیوگل اخراج شد از «جی. جونا جیمسون» و معاون او یعنی «رابی رابرتسون» کینه بدی به دل گرفت و در نهایت هویت رُز از سوی فورتوناتو بهش داده شد.

2- دکتر امیل هامیلتون (Dr. Emil Hamilton)

پرفسور «امیل هامیلتون» رو میشه گفت اولش یک جور خبیث بی آزار بود که میخواست ثابت کنه  فن آوری هایش درست کار میکنند و آنها را روی سوپرمن تست میکرد. سپس برای مدتی به زندان افتاد و وقتی بیرون آمد نشان داد که چه آدم خوش قلبیه و به یکی از متحدین اصلی «کلارک کنت/سوپرمن» تبدیل شد. مثلا در شماره 442 از کمیک Adventures of Superman (سال 1988) که کلارک به نزد هامیلتون میره تا ازش برای متوقف کردن چند تا آدم بد کمک بگیره (اونا داشتن قدرت های سوپرمن رو جذب میکردند)...

بنابراین برای کلارک یک میدان محافظتی (force field) ویژه ساخت تا به کلارک قدرت های موقتی بده ...

تقریبا پس از 200 شماره یک خبیثی به نام «روئین» (Ruin) در کمیک های سوپرمن ظاهر شد:

و معلوم شد که همون امیل هامیلتون است:

او به این نتیجه رسیده بود که سوپرمن داره یواش یواش انرژی خورشید رو میگیره. پس یه جورایی قاطی  و سعی کرد جلوی سوپرمن رو بگیره (البته هامیلتون قبل از این هم خبیث شده بود ولی اون فرق داشت و به خاطر شستشوی مغزی «برینیاک 13» بود).

1- دکتر مایلز وارن (Dr. Miles Warren)

«دکتر مایلز وارن» قطعا معروف ترین و برجسته ترین نمونه برای یک supporting cast خوش قلب در دنیای کمیک است که شرور شد! او  استاد علوم پیتر پارکر در دانشگاه بود. این شخصیت اولین حضور خودش در دنیای کمیک را در شماره 31 کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (سال 1965) انجام داد که جالبه که بدونید شخصیت های مکمل مهمی همچون «هری آزبورن» و «گوئن استیسی» نیز در همین شماره خلق شدند.

سپس در شماره 53 ، یک مواجهه جالبی بین پیتر و مایلز وارن را شاهد بودیم :

همانطور که مشاهده کردید پیتر داشت با طناب میومد داخل دانشگاه که مایلز وارن سر رسید و بهش گفت که بهتره پیراهنش رو بزنه تو شلوارش! پیتر هم اولش ترسیده بود که نکنه هویت مخفی اش لو بره ولی نفسی به راحتی کشید. همچنین وارن به پیتر میگه دو تا بلیت برای نمایشگاه علوم داره و پیتر و دوستش رو هم دعوت میکنه و وقتی میبینه که پیتر تصمیم گرفته گوئن رو با خودش بیاره بهش میگه سلیقه اش رو تحسین میکنه!

(جالبه که مایلز از همون اول حواسش به گوئن بوده!!!).

بعدش همگی با هم میرن به نمایشگاه ولی خب اونجا دکتر اختاپوس همه چی رو بهم میریزه.

در هر حال مایلز وارن به نظر میاد که آدم بسیار خوب و خوش قلبی هستش. اما ناگهان 100 شماره بعد مشخص میشه جناب آقای وارن در واقع یکی از دشمنان اسپایدرمن به نام «شغال» بوده و از روی پیتر و گوئن هم کلون ساخته !

استاد ترابی قبلا در این مقاله به طور کامل و مفصل در این باره نوشته اند که توصیه میکنم حتما مقاله ایشان را بخوانید. همچنین خوشبختانه داستان "سرگذشت کلون" که کاملا به این قضیه ربط داره نیز در اینجا ترجمه شده است که اون رو هم حتما بخونید چون یکی از بهترین داستان های مرد عنکبوتیه.

  سونیا ساداتی فر

All rights reserved © Spidey.ir 2019

     (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

15 ابرقهرمان برتری که خبیث شدند

15 شرور برتر دنیای کمیک که قهرمان شدند

بهترین داستان مرد عنكبوتی ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم

16 داستان كمیك بوكی كه اشكتان را در می آورد ...

قسمت آخر از داستان "سرگذشت كلون" (CLONE SAGA) ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم!

"سرگذشت كلون" – قسمت اول: معرفی «شغال» (THE JACKAL)

بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: راجر استرن

این مطلب را به اشتراک بگذارید :