10 کارآگاه (Detective) برتر در دنیای کمیک!

پس از معرفی 10 جاسوس برتر دنیای کمیک حالا میخوام براتون 10 کارآگاه برتر را معرفی کنم!

مقدمه: کارآگاه، در حقیقت، فردی است که به وسیلهٔ مدارک موجود، مثلاً در صحنهٔ جرم، مطلب مهم و حائز اهمیتی را کشف می‌کند. کارآگاه‌های پلیس، از آثار انگشت، آثار دی‌ان‌ای، ردپاها و مسائلی مانند این، در کشفیات و استنتاج‌هایشان بهره می‌گیرند. همچنین، آن‌ها از طریق گفتگو با افراد حاضر در صحنهٔ جنایت، یا افرادی که به نحوی با جنایت مرتبطند و با تحقیق در رابطه با سابقهٔ افراد، اطلاعاتی راجع به جرم و جنایت کسب می‌کنند. لازم نیست که حتماً قتلی روی داده باشد. در سرقت‌ها، آدم‌ربایی‌ها، باج گیری‌ها و مسائل دیگری مانند این نیز، کارآگاه‌ها وارد عمل می‌شوند. در دنیای کمیک نیز همچون دیگر گونه های سرگرمی مثل سینما و تلویزیون همواره آثاری زیادی خلق شده اند که تم های کارآگاهی داشته اند. برخی از کاراکترها نیز هستند که در این زمینه مهارت و تبحر خاصی دارند که در این مقاله میخواهیم به معرفی شان بپردازیم.

10- کارآگاه میمون (Detective Chimp)

کارآگاه میمون (Detective Chimp)

«کارآگاه میمون» از شخصیت های قدیمی دی سی است که سال 1952 خلق شد و با نام اختصاری D.C هم شناخته میشود (مخفف Detective Chimp)! او میمونی بود به نام «بوبو» (Bobo) که توسط مردی به نام «فرد تورپ» در آفریقا اسیر شد تا در نمایش های سیرک مثل یک کارآگاه عمل کند. وقتی به شهر فلوریدا برده شد، رکس ملقب به سگ شگفت انگیز او را به چشمه آب حیات برد و بعد از خوردن آب از آنجا تونست مثل آدمیزاد صحبت کنه. همین طور میگن عمر جاودان پیدا کرد و هوشش نیز ارتقا یافت! وقتی آقای تورپ درگذشت، او تصمیم گرفت یک کارآگاه اجاره ای باشد. او را نباید شوخی گرفت زیرا عضو گروه "جاستیس لیگ" دارک بوده و لیاقت خودش را به کارآگاه های بزرگ دی سی مثل بتمن و «رالف دیبنی» (Ralph Dibney) ثابت کرده است.

9- رِنه مونتایا (Renee Montaya)

رنه مونتایا

در کل دنیای انیمیشن های دی سی که از دهه 90 میلادی با «بروس تیم» آغاز شد تاثیرات زیادی روی کمیک ها و فیلم های دی سی گذاشته است. کارآگاه «رنه مونتایا» یکی از شخصیت هایی است که در سال 1992 و در سریال تحسین شده "بتمن: مجموعه کارتونی" خلق شد. او اغلب با «هاروی بولاک» دیده میشد. جالبه که او همان سال (1992) هم وارد دنیای کمیک شد یعنی در شماره 475 کمیک Batman (نوشته «آلن گرنت»). او در سری کمیک های New 52 و پس از مرگ مرشدش «ویک سیج»، هویت Question را برای خودش انتخاب کرد . او در سریال "گاتهام" و به عنوان افسر پلیسی که عاشق «باربارا گوردون» است دیده شد. مونتایا پس از درگذشت کواسچنِ اریجینال جای او را گرفت.

8- جسیکا درو (Jessica Drew)

خانم عنکبوتی

«جسیکا درو» ملقب به زن عنکبوتی (که به طور کامل در اینجا معرفی شده است) در مقطعی از حرفه خود به شهر لوس آنجلس نقل مکان کرد (به پیشنهاد جادوگری به نام «مگنوس»). مگنوس کسی بود که درباره دنیای مدرن به جسیکا آموزش هایی داد و همچنین بهش یاد داد تا با جادوگری خبیث به نام «مورگان لی فی» مبارزه کنه و اجازه نده تا بتونه به کتابی مخوف به نام «دارک هولد» دست پیدا کنه (برای آشنایی با دارک هولد ، این مقاله را بخوانید). او سپس به سن فرانسیسکو رفت و در آنجا مجوز تاسیس دفتر کارآگاهی خودش را دریافت کرد و در این شهر به شهرت دست یافت. تا اینکه موقع نبردی دیگر با مورگان لی فی، جسیکا قدرت هایش را از دست داد (دوست جادوگرش، مگنوس هم کشته شد) . در نتیجه جسیکا برای مدتی به عنوان یک کارآگاه خصوصی که قدرت فوق بشری ندارد کار کرد. یکی از پرونده های جسیکا درو باعث شد تا به جزیره تبهکاران به نام Madripoor بره و اونجا با ولورین آشنا شد. دو ، سه سال آنجا بود و وقتی به آمریکا برگشت، «مادام وِب» ازش خواست تا استاد و راهنمای نوجوانی به نام «متی فرانکلین» بشه که اون موقع لقب زن عنکبوتی رو به خودش اختصاص داده بود!

7- کواِسچن (Question)

شخصیت question

«کواسچن» یکی از بزرگترین مخلوقات استاد «استیو دیتکو» است که وقتی از مارول رفت برای چارلتون کامیکس خلق کرد. دیتکو او را براساس "فلسفه عینیت‌گرایی" (Objectivist philosophy) خلق کرد . یعنی دنیا برایش یا سفید بود یا سیاه. او خبرنگاری بود به نام «ویک سیج» که به لطف ماسک و گازهای مخصوص، نوعی حالت مرموز پیدا میکرد که با استفاده از آن به دنبال حل معماهای جنائی میرفت و علاقه خاصی هم به تئوری های توطئه داره. او در مقایسه با بسیاری از قهرمانان دهه 60 میلادی، خشن تر بود و متدهای خاص خودش را در مبارزه با جانیان داشت. «آلن مور» خالق کمیک تحسین شده "نگهبانان" (Watchmen) اعلام کرده که شخصیت معروفی مثل «رورشاک» را با الهام از روی کواسچن خلق کرده. چون رورشاک هم شخصیتی است که دنیا برایش یا سفیده یا سیاه و حد وسط برایش وجود نداره. وقتی دی سی انتشارات چارلتون را خرید ، کواسچن هم به جمع قهرمانان این شرکت اضافه شد و چند باری هم دی سی اریجین او را تغییر داده ولی از همه محبوب تر همونی هست که استیو دیتکو خلق کرده. علاقمندان به انیمیشن هم به خوبی یادشون هست کواسچن چه شخصیت جذابی در کارتون "جاستیس لیگ" بود.

6- جیم گوردون (Jim Gordon)

جیم گوردون (Jim Gordon)

یک کارآگاه پلیس در شهر گاتهام است که هرگز رشوه قبول نمیکند ، از جرم و جنایت چشم پوشی نمیکند و همیشه سعی دارد کار درست را انجام دهد. اسمش «جیم گوردون» است که کارش را به عنوان یک کارآگاه باهوش با آینده ای درخشان در اداره پلیس شروع کرد و به مقام کمیسری رسید و متوجه شد برای مبارزه موثر با جرم و جنایت باید اول از خود اداره پلیس شروع کند. جیم گوردون آنقدر کارآگاه بزرگی است که سالها پیش به هویت مخفی بتمن پی برد. با این حال چون میدانست هویت مخفی برای بتمن در انجام کارهایش بسیار ضروری و حیاتی است بنابراین خودش رو به اون راه زد که انگار نمیداند!

5- کُنستانتین (Constantine)

کنستانتین

درسته که «جان کنستانتین» ملقب به «هل بلیزر» (Hellblazer) با مسائل ماورا الطبیعه دست و پنجه نرم میکنه ولی اصلا آدم نایسی نیست! او خشن، بدبین ، مکار ، متلک گو و غرغرو است و انگاری مجبورش کردن به بقیه کمک کنه! میگن اولش قرار بوده در کمیک های "موجودی از باتلاق" (Swamp Thing) به صورت یک شوخی باشه (یعنی میخواستن شخصیتی خلق کنند که شبیه به خواننده معروف، «استینگ» باشه). اصلیتی انگلیسی داره (متولد لیورپوله) . مادرش موقع زایمان از دنیا رفت و باباش همیشه به خاطر این موضوع جان رو سرزنش میکرد. خواهر بزرگترش او را بزرگ کرده . تبار او به جادوگران میرسه و از همان دوران نوجوانی به جادو و جنبل و ماورا الطبیعه علاقه داشت. کنستانتین بدون شک برترین کارآگاه موضوعات غیر طبیعی و عجیب در دنیای کمیک است و به طور اختصاصی در این زمینه کار میکند و حتی بتمن هم در این زمینه به پای او نمیرسد.

4- مرد چندگانه (Multiple Man)

مرد چندگانه (Multiple Man)

«جیمی مدراكس» شخصیتی است كه در دوران کودکی متوجه شد میتواند خودش را تكثیر كند. بعد پدرش لباسی برایش درست كرد كه بهش اجازه میداد انرژی جنبشی درونی خودش را كنترل كند تا دیگر از خودش تكثیر نكند. والدین او وقتی فقط یك نوجوان بود كشته شدند. بعد «رید ریچاردز» بهش كمك كرد و او را نزد خانمی به نام «مویرا مك تاگرت» برد . او بعدا به گروه X-Factor پیوست. او ساله در این گروه بود تا اینكه توسط ویروس Legacy كشته شد. ولی بعدا معلوم شد او زنده است. «پیتر دیوید» (از بهترین نویسنده های تاریخ کمیک بوک) از او در سری کمیک های تحسین شده خودش به نام X-Factor استفاده کرد او تبدیل شد به یك كارآگاه خصوصی در Mutant Town! نکته مهم درباره او این است که نسخه هایی که از خودش تکثیر میکنه میتونند به طور مستقلی از او زندگی کنند و مهارت های مختلفی را فرا گرفته و وقتی جذب مدراکس اصلی میشوند آنها را بهش انتقال دهند. به همین دلیل او مهارت های عظیمی دارد که ازشون در شغل خودش استفاده میکند و خیلی وقتها هم به FBI کمک کرده. مدراکس در نهایت دفتر کارآگاهی خودش به نام X-Factor Investigations رو دایر و برخی از متحدین سابق خودش را در آنجا مشغول به کار کرد و صدها پرونده مختلف از موضوعات عادی و پیش پا افتاده گرفته تا پرونده های پیچیده ماورا الطبیعه و سفرهای زمانی را در آن حل کرد!

3- جسیکا جونز (Jessica Jones)

جسکا جونز

«جسیكا جونز» برای مدتی كوتاهی یك ابرقهرمان بود ولی تراژدی بزرگی به دست دشمن اصلی او یعنی «كیل گریو» (Kilgrave) برایش رخ داد و در نتیجه حرفه ابرقهرمانی را كنار گذاشت و به یك كارآگاه خصوصی تبدیل شد. کمیک های او تحت عنوان Alias حال و هوای بسیار خفن و تاریك داشتند و از زوایای متفاوتی به عالم مارول نگاه میپرداختند. در نهایت، جسیكا توسط «جی. جونا جیمسون» استخدام شد تا خبرنگار بخشی به نام Pulse در روزنامه "دیلی بیوگل" شود (در Pulse اخبار و گزارشاتی درباره عالم ابرقهرمانان چاپ میشد). سپس جسیكا با قهرمانی به نام «لوك كیج» رابطه رومانتیك برقرار كرد که به ازدواج ختم شد و ... در هر حال این را باید بدانید که جسیکا جونز هرگز یک کارآگاه خصوصی خیلی موفق که پرونده های آنچنانی را به نتیجه رساند نبوده ولی سماجت، پیگیری، انگیزه، تعهد کاری و استعداد ذاتی اش در تحقیقات باعث شده تا یکی از برترین کارآگاه ها لقب بگیرد. همچنین لازم به ذکر است که مارول در دهه 80 میلادی نیز یک کارآگاه خصوصی زن داشت به نام «داکوتا نورث» (Dakota North) که گفته میشه یکی از منابع الهام بخش خلق شدن شخصیت جسیکا جونز بوده و کمیک اختصاصی خودش را هم داشت (عکسش اینجاست).

2- پانیشر (Punisher)

پانیشر - مجازاتگر

درسته که «فرانک کسل» ملقب به «مجازاتگر» یا «پانیشر» را نمیتوان با عنوان کارآگاه صدا زد (چون خیلی وقتها با اداره پلیس هم درافتاده!) ولی او کسیه که به دلیل انگیزه بالای خودش در مبارزه با جرم و جنایت و نوع داستان هایی که داره مجبور شده که مهارت های کارآگاهی یاد بگیره. به عبارتی دیگر او یک وجلنتی تمام عیار است که خودش دست به اجرای عدالت به روش خودش میزند و در این راه بسیار پیگیر و سمج است. در نتیجه باید همیشه به فرد مورد نظر خود برسد و در این راه قطعاً نیاز دارد مثل یک کارآگاه عمل کند. در طول سالها ثابت شده که هیچ خلافکاری قادر به گریختن از دست پانیشر نیست زیرا ارتباطات زیادی دارد؛ از زیرزمینی ترین مخفیگاه های جنایتکاران گرفته تا عالی ترین مقامات دولتی. این یک شعار توخالی نیست که "اگر مجازاتگر یک تبهکار را بخواهد، مطمئن باشید پیدایش کرده و مجازاتش میکند".

1- بتمن (Batman)

بتمن (Batman)

بیخود نیست که به بتمن لقب بزرگترین کارآگاه جهان داده شده است چون او اولین بار در سری کمیک بوکی "کمیک های کارآگاهی" (Detective Comics) خلق شد دیگه! بهترین داستان های او آنهایی هستند که در آن باید از مهارت های کارآگاهی خودش برای حل جرم و جنایت استفاده کنه و به ته پرونده برسه. او شرلوک هولمز دنیای دی سی است و همانطور که در این مقاله گفته شد با این شخصیت هم داستان مشترک داره! بتمن حتی دستیاران خودش مثل نایت وینگ یا تیم دریک را نیز به خوبی تعلیم داد تا در این عرصه مهارت های خوبی کسب کنند و خود بروس وین نیز در طول سالها مهارت های کارآگاهی را از اساتید زیادی فرا گرفته است و هر پرونده ای برایش یک تجربه بزرگ بوده و همیشه میل به یادگیری دارد و البته تجهیزات و ابزار و فن آوری لازم را نیز در این باره در اختیار دارد. بدون شک هیچ کارآگاهی در دنیای کمیک نیست که از بتمن توان سبقت گرفتن داشته باشد.

امیر علی