هواداران هر دو فرنچایز متوجه شده اند که برخی از ویلن های MCU تشابهاتی با ویلن های دیزنی دارند ولی کدومشون بیشتر با هم مَچ هستند؟

مقدمه: هم دیزنی و هم دنیای سینمایی مارول دارای ویلن های منحصر به فرد خود هستند. چه خوب یا بد، چه بامزه یا ترسناک ،  این ویلن ها به خاطر شخصیت پردازی جذاب خود برجسته و خاص میشوند. برخی شون خصوصیات با اهدافی دارند که با هم اشتراک پیدا میکنند. و اصلا شاید دلیل اصلی اینکه مخاطبین با برخی ویلن ها بیشتر حال میکنند این باشه که شبیه به ویلن های محبوب شون در فرنچایزهای دیگر هستند. جاستین همر و پرنس جان میتونند دوستان خوبی برای هم باشند و التران و دوریس اونقدر شبیه هستند که میتونند یکدیگر را تکه تکه کنند! و حالا با ما باشید و این مقاله fun از وب سایت screenrant ...

10- آدریان تومز و مدوسا (Adrian Toomes & Medusa)

در فیلم "مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه" ، تومز وقتی کسب و کارش رو از دست داد بسیار مستاصل شد و به حرفه تبهکارانه ای روی آورد تا بتونه اطمینان حاصل کنه از اینکه میتونه خانواده ش را حمایت مالی میکنه، اونم به هر روشی که بشه. و وقتی زندگی اش به خطر افتاد (اینکه ممکنه اسپایدرمن او را لو بده) در اینکه او را بکشه تردیدی به خود راه نداد. از سوی دیگر، مدوسا به عنوان خبیث انیمیشن کلاسیک دیزنی به نام "نجات دهندگان" (محصول سال 1977) از هر منبعی که در اختیار داره استفاده میکنه برای اینکه خودش رو جمع و جور کنه و درسته که خودخواه تر از تومز بود و برخلاف او خانواده ای هم نداشت که بخواد ازش حمایت کنه ولی برای رسیدن به چیزی که میخواست دست به جنایت زد. هر دوی مدوسا و تومز مشکلی نداشتند که آدم های کم سن و سال (پیتر و پنی) در راه رسیدن به هدف شان قربانی اش شوند و برای آنها هدف وسیله را توجیه میکرد.

9- براک راملو و گستون (Brock Rumlow & Gaston)

راملو ملقب به کراس بونز در دنیای سینمایی مارول دارای لحظاتی بود که حاکی از غرور و تکبر بود. او چیزی نبود جز یک مزدور درجه 2 هایدرا ولی خیال میکرد میتونه امثال کاپیتان آمریکا و فالکون رو شکست بده. غرور گستون در انیمیشن جاودانه "دیو و دلبر" و اعتماد به نفس کاذبی که به خودش داره ما رو به یاد راملو میندازه. او مطمئن بود بِل در یک چشم به هم زدن باهاش ازدواج میکنه و مطمئن بود که دیو را میتونه به آسانی شکست بده. ولی هر دوشون فهمیدند که چقدر اشتباه میکردند.

8- کیلیان و هادس (Killian & Hades)

آلدریچ کیلیان در "مرد آهنی 3" پس از اینکه استارک او را تحقیر کرد خیلی بهش برخورد و این کینه منجر شد به درست شدن Extremis که عواقبش برای تونی گران تمام شد. خباثت کیلیان از کینه و تحقیر متولد شد، درست مثل هادس. او هم در کارتون نه چندان موفق "هرکول" عصبانی بود زیرا توسط زئوس به دنیای زیرین طرد شده بود. هر دوی آنها تنفر و کینه نسبت به قهرمان داستان داشتند و از روش های خبیثانه ای برای رسیدن به اهداف خود استفاده کردند که البته برایشان نتیجه مناسبی در بر نداشت.

7- جاستین همر و پرنس جان (Justine Hammer & Prince John)

مثل پرنس جان در انیمیشن خاطره انگیز "رابین هود"، جاستین همر هم در MCU زیاد جدی گرفته نمیشود. همر یکی از ویلن های "آیرون من ۲" بود و حتی تونی استارک هم او را جدی نمیگرفت! همر اشتباه بزرگی کرد که فکر کرد میتونه به آیوان وانکو اعتماد کنه تا به هدفش برسه. این تصمیم نشان داد آدم شناس خوبی نیست و دودش هم در نهایت در چشم خودش رفت. به طور مشابه  پرنس جان نیز هم قادر به انجام کارهای خودش نبود و نمیشد در موقع ضروری بهش اتکا کرد که اوضاع را رو به راه کنه (یادتونه چطور پنهان میشد و شستش رو میک‌ میزد؟!).

6- هِلا و جعفر (Hela & Jafar)

در فیلم "ثور: رگنورک" ، هلا بسیار مشتاق بود تا پدرش را از سر راه برداره و خودش کنترل آسگارد را به دست بگیره. او حتی به راحتی بر ثور و لوکی نیز پیروز شد ولی در نهایت حرص و طمعش برای قدرت باعث سقوطش شد. جعفر در انیمیشن شاهکار "علاءالدین" نیز خیلی شبیه او بود. زیر او نیز به دنبال تاج و تخت "عقربه" (اگرابه) بود. وقتی چراغ جادو را به دست آورد آرزو کرد سلطان باشد و دست آخر آرزو کرد قوی ترین موجود عالم شود و به جینی تبدیل شد و اینگونه شکست خورد و زندانی شد. هلا و جعفر قطعا از طریق انگیزه های خبیث و سرنوشت محتوم خودشون به هم مرتبط هستند.

5- دورمامو و شیر خان (Dormammu & Shere Khan)

دورمامو در "دکتر استرنج" بسیار به توانایی های خود اعتماد داشت و طبق قواعد خودش عمل میکرد. او همچنین از زجر دادن دیگران لذت میبرد (اشاره به بارها و بارها کشتن دکتر استرنج). و این بی شباهت به شیرخان در انیمیشن کلاسیک دیزنی، "کتاب جنگل" نیست که از ترساندن و تهدید کردن Kaa لذت میبرد (وقتی حس کرد فردی را ازش در درختش پنهان کرده). هردوی شیرخان و دورمامو عاشق قانون و قاعده گذاشتن و تهدید کردن دیگران هستند و اصلا از اینکه کسی مثل دکتر استرنج یا موگلی از راه برسد و "نظام" شان را برهم بزند خوششان نمی آید.

4- عوبادیا استین و اِدگار بالتازار (Obadiah Stane & Edgar Balthazar)

عوبادیا استین خبیث اصلی فیلم تاریخساز "مرد آهنی" بود. او "صنایع استارک" را برای خودش میخواست و چندین بار تلاش کرد تونی استارک را به قتل برسونه تا به رویای خودش برسه. خودخواهی و طمع او باعث شد به لبه پرتگاه برده بشه و خودش رو به آیرون مانگر (آهنچی) تبدیل کنه. استین حسود بود و چیزی را میخواست ‌که مال خودش نبود. همین طور ادگار بالتازار  در "گربه های اشرافی" عصبانی شد وقتی فهمید کارفرمایش (که سالها بهش وفادار بود و خدمت کرده بود) میخواهد کل ثروتش را به جای او برای گربه هایش به ارث بگذارد. استین و ادگار خودشان را به سختی زیادی انداختند تا به چیزی که حس میکردند حقشان است برسند (البته استین به مراتب مسیر خشن تری را پیمود!) ولی هیچ یک موفق نبود.

3- آلترون و دوریس (Ultron & Doris)

آلترون و دوریس (خبیث "ملاقات با خانواده رابینسون") هردوشون از خالقین خود متنفر بودند (یعنی از تونی استارک و کورنلیوس رابینسون). هردوی آنها علیه چیزی که برایش برنامه ریزی شده بودند شورش کردند. آلترون مصمم بود جهان را از بشریت خلاص کنه ولی دوریس میخواست کنترلشون کنه. پس هر دو به شکل خودشون میخواستند بر دنیا سلطه پیدا کنند. آنها قطعا مشترکاتی با هم دارند و جالب میشد اگر با هم ملاقات میکردند (واقعا چه جنگ قدرتی میشد!.

2- ثانوس و مادر گاتل (Thanos & Mother Gothel)

ثانوس به دنبال این بود که با نابودی جمعیت موجودات مختلف عالم را نجات دهد و این نظر قاطع او بود که در MCU  و به ویژه در "جنگ بینهایت" و " پایان بازی" دیده شد. او کاملا متقاعد گشته بود که باید این کار را کرد و مایل بود هر چیزی و هر کسی را قربانی کند که شامل دختر خوانده ش (گامورا) نیز میشد. شخصیت مادر گاتل در انیمیشن "گیسوکمند"  هم میخواست خودش را جوان و زیبا نگه دارد ، حتی اگر به قیمت کل عمر راپونزل تمام شود و حتی اگر نیازمندان از قدرت شفادهی موهای او محروم شوند. ثانوس و گاتل هر دو فکر میکردند عقل کل هستند و اینکه بهای هر چیزی که سد راهشان شود را باید پرداخت.

1- لوکی و کا (Loki & Kaa)

لوکی همیشه و به هر شکلی مشغول نقشه کشیدن و دسیسه چینی و شیطنت است ، حالا یا وقتی داره سر به سر ثور میگذاره یا لشکر چیتاری خودش را به زمین میاره. او همیشه نقشه ای در آستین و انگیزه ای پنهان داره. کا  (Kaa) در "کتاب جنگل" نیز همین طور است. او میگوید "به من اعتماد کنید" ولی موگلی و بقیه هرگز نباید چنین اشتباهی را مرتکب شوند. کا همچنین موفق میشه باگیرا را هم به طور موقتی هیپنوتیزم کند. او ماهر و مکار  است ولی در پایان نه او و نه لوکی قادر نبودند پیروز شوند و چیزی جز تاسف برایشان باقی نماند.

نظر شما چیست؟ شما چطور شخصیت های مارول و انیمیشن های کلاسیک دیزنی  را با هم مَچ میکنید؟!

مترجم: سارا عفتی

منبع: سایت ScreenRant

All rights reserved © Spidey.ir 2021

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

10 قهرمان دنیای سینمایی مارول و همتایان آنان در فیلم های هری پاتر!

شخصیت شناسی/شبیه کدام قهرمان دنیای سینمایی مارول هستی؟

شخصیت‌شناسی/ شبیه کدام عنکبوتی هستی؟

شخصیت‌شناسی/ شبیه کدام شخصیت انیمیشن "مردعنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی" هستی؟

شخصیت‌شناسی/ شبیه کدام یک از دشمنان مردعنکبوتی هستی؟

این مطلب را به اشتراک بگذارید :