رتبه بندی 10 داستان احساسی/عاطفی مرد عنکبوتی

رتبه-بندی-10-داستان-احساسی-عاطفی-مرد-عنکبوتی-اسپایدرمن

اسپایدی در دنیای کمیک به داستان های احساسی و تاثیرگذار خودش معروفه، حالا اسپایدی تا تدارک این مقاله قصد داره شمارو با داستان های احساسی برتر اسپایدرمن آشنا کند.

مقدمه : اگر خود را هوادار اسپایدرمن میدانید، باید بدانید که در تاریخچه این شخصیت، حجم دیوانه واری از داستان های احساسی و تاثیرگذار گنجانده شده است. از مرگ تونی استارک برابر چشمان تام هالند گرفته تا مرگ گوئن استیسی در آغوش اندرو گارفیلد و بی شمار لحظه دیگر در دنیای کمیک، انیمیشن و سینمایی، دلیلی بر این ادعا هستند. اصلا این ویژگی یکی از شاخصه های اسپایدی هست که باعث میشه این سوپراستار عنکبوتی، ملموس ترین قهرمان دنیای کمیک باشه. پیتر به قهرمان تراژدی ها در دنیای کمیک معروفه و هواداران با این ویژگی او تحت عنوان «شانس پارکر» شوخی میکنند، اما باید بدانید که اسپایدرمن مسائل و موضوعات را در قالب غم اندوه آنهم با تاثیر بیشتر به ما می‌آموزد. با وجود داستان های غم انگیز و تراژدی های هولناک، یکم عجیبه که وقتی اسم پیتر پارکر رو می‌شویم گریمون نمیگیره. به هر حال لازمه که با داستان های احساسی شخصیت محبوبتون آشنا بشید پس در این مقاله با ما همراه باشید.

 

10- پوست اندازی (Shed)

کمیک لیزارد

این داستان در دو زمینه ترس و غم انگیزی، تاثیرگذاری فوق العاده ای داره. بی تردید یکی از ترسناکترین و غم انگیزترین داستان های اسپایدی است که با خواندنش خوف به دل هوادار میندازه. این داستان در شماره های 630 تا 633 مرد عنکبوتی شگفت انگیز به چاپ رسید، بعضی‌ها معتقدند که این داستان یکی از بهترین های مردعنکبوتی است ولی خیلی ها هم از جمله استاد عزیز از این داستان بدشون میاد و ازش انتقاد میکنند. دلیلشون رو هم خشونت بی حد و اندازه و البته طراحی های زشت برای این داستان برشمردند. این داستان حول هوش جدال دکتر کانرز با خوی و نیمه‌ی حیوانی خود میچرخد، البته اینبار شدید تر و اثر گذار تر. داستان با غلبه نیمه حیوانی لیزارد بر دکتر کانرز ادامه میابد، در نتیجه لیزارد جلوی چشمان دکتر کانرز محبوس شده درون خلق و خوی حیوانی خودش، پسرش بیلی کانرز رو می‌خوره. این اتفاق با جمله فوق احساسی بیلی اثرگذاری دو برابری پیدا میکند :

You're going to kill me, aren't you? I always knew it.

تو میخوای منو بکشی، مگه نه؟ همیشه میدونستم.

این پانل کمیک بوکی به قدری تاثیرگذار و دردناک بود که خود کانرز هم که درون نیمه حیوانی خودش محبوس شده بود فریاد Stop بر می‌آورد. خلاصه بعد این اتفاق لیزارد پوست اندازی میکنه و صاحب قدرت های جدیدی میشه. یه توصیه هم از من به شما، اگه خواستید این داستان رو بخونید سعی کنید شب نباشه چون تا صبح نمیخوابید.

 

9- شماره 6 از سری پیتر پارکر : مردعنکبوتی خارق‌العاده (2017)

شماره 6 از سری پیتر پارکر : مردعنکبوتی خارق‌العاده (2017)

سال 2017 مارول تصمیم گرفت سری جدیدی از کمیک های " پیتر پارکر : مرد عنکبوتی خارق العاده (PETER PARKER : THE SPECTACULAR SPIDER – MAN) را منتشر کنه. نویسنده ای برتر به نام «چیپ زدارسکی» را نیز مامور این کار کرد. او هم به زیبایی از پس نوشتن این کمیک بر آمد که همگی اینجا ترجمه شده و در آنها سعی شد حال و هوای داستان های کلاسیک اسپایدرمن تداعی بشه. اتفاقات مهمی هم در آنها افتاد مثل حضور خواهر پیتر پارکر (ترزا پارکر) و... خود این سری با نویسندگی بی نظیر زدارسکی و سبک طراحی نسبتاً خوب این کمیکها، بسیار به مذاق مهم هواداران خوش آمد و آنها را خوشحال کرد. اما قطعا ترین اتفاق در شماره 6 این سری رخ داد زیرا در آن «جی جونا جیمسون» پس از این همه سال از هویت مخفی اسپایدرمن باخبر شد! بله! پس از سالها پیتر پارکر تصمیم گرفت هویت مخفی خودش رو برای جیمسون فاش کنه! ما دیدیم که جیمسون که این همه سال از اسپایدرمن متنفر بوده حالا دیگه سمتی در روزنامه "دیلی بیوگل" نداره و وب سایتی زده که اونجا داره به اسپایدرمن فحش میده! اما مساله ای پیش اومد که اسپایدرمن حاضر شد باهاش مصاحبه اختصاصی بکنه. شاید به نظر خنده دار به نظر بیاد ولی بعد ها شدیداً جنبه احساسی پیدا کرد، زیرا در حین مصاحبه فهمید که جونا این همه ازش متنفر بوده چون همیشه او را آدمی میدونسته که مسئولیت پذیری بلد نیست و به همین خاطر هم ماسک میزنه. پیتر دید که جونا واقعا الان دیگه همه چیز خودش رو از دست داده و خیلی داغونه و ناگهان تصمیم گرفت هویت خودش رو برای جونا فاش کنه! از اون موقع به بعد هم باهم خوب شدن و جونا فهمید که اسپایدرمن در تمام این سالها چه آدم مسئولیت پذیر و چه قهرمان شریفی بوده است. پس از این اتفاق شاهد بودیم که نوعی تعامل جالب و جذاب بین جیمسون و اسپایدرمن پدید آمده است. بی تردید هر هوادار اسپایدرمنی از خواندن این کمیک زیبا و احساسی، لذت میبره.

 

8- مرگ مردعنکبوتی (Ultimate Spider-Man #160)

مرگ مرد عنکبوتی

به طور طبیعی هر مرگی در داستان های مردعنکبوتی، صدمه جبران ناپذیری به دل و احساس خواننده وارد میکند. ولی این مورد یه چیز دیگس. در این داستان زیبا و ماندگار (که اینجا به عنوان یکی از لحظات ماندگار کمیک های مردعنکبوتی براتون توصیف شده است) شاهد هستیم که بالاخره همه چیز داره برای پیتر خوب پیش میره و زندگیش داره بر وفق مراد تر میشه ولی ناگهان اتفاقات داستان از این رو به اون رو میشه و همه اتفاقات خوبی که داره توی زندگی پیتر میوفته ختم به مرگ او میشه که یکی از ویژگی های غم انگیز این داستانه! بگذارید خلاصه بگم : طی اتفاقاتی نورمن و پیتر در مقابل هم قرار میگیرند، آزبورن توی این مبارزه در شرایطی قرار میگیره که میتونه پیتر رو بکشه ولی ام‌جی نجاتش میده و با یه کامیون میزنه به نورمن، پیتر هم ام‌جی رو از اونجا دور میکنه و کامیون رو بر میداره و میکوبه به سر نورمن ولی منفجر میشه و... هم نورمن و هم پیتر از دنیا میرن. یکی تنها و دیگری جلوی چشمان زن عمو و دوست دخترش! اما نکته ای که بار احساسی این داستان رو به شدت افرایش میده حرف های پیتر به هنگام مرگ هستش :

اشکالی نداره، عوضش موفق شدم. میبینید... موفق شدم. قبلاً نتونسته بودم «عمو بن» رو نجات بدم. ولی در عوض شما رو نجات دادم. انجامش دادم....

بی تردید این داستان یکی از برترین و احساسی ترین داستان هایی است که تا به حال برای اسپایدرمن نوشته شده و دارای حجم عظیمی از صحنه ها و پانل های ماندگار کمیک بوکی است. شما میتونید این داستان زیبا را در اینجا با ترجمه فارسی بخونید.

 

7- توطئه کلونی (Dead No More: The Clone Conspiracy)

توطئه کلونی

شما هم مثل من تمامی اون تراژدی ها و مرگ ها در دنیای اسپایدرمن را به خاطر داردید و با تک تک آنها از لحاظ احساسی تحریک شده و درد کشیده اید. خب باید بگم «توطئه کلونی» (که اینجا به صورت کامل براتون ترجمه شده) همه این شخصیت ها را زنده کرده و سپس آنها را مجدداً میکشد تا شما باری دیگر این درد را ایندفعه یکجا حس کنید! در واقعا میشه اینجوری هم گفت که «توطئه کلونی» ایده ای بوده برای ایجاد حداکثر درد ممکن! البته شاید به اندازه دفعه اول سخت و دردناک نباشند ولی قطعاً هنوز هم اون حس و حال غم انگیز بر حال و هوای داستان حاکمه، به خصوص با در نظر داشتن اینکه اونها کاملا از بلایی که داره به سرشون میاد آگاهن. علاوه بر اهمیت تمامی این کلون ها، باید خدمتتون عارض شوم که گوئن استیسی موردی ویژه تر بود. در واقع شاید بشه گفت مرگ او (که اینجا براتون ترجمه شده) بعد از مرگ عمو بن، اولین و مهمترین تراژدی جدی بود که پیتر و هواداران به خود دیدن. در واقع در همین حد که عشق یک ابرقهرمان بمیره ولی بعد چندین سال بیاد و سالم و سر حال جلوش سبز بشه، به اندازه کافی دردناکه و خودش گواه بر همین ویژه بودن هست. اما منظور بنده این نیست. طریقه مرگ گوئن استیسی هستش که باعث میشه اونو ویژه و ناراحت کننده تر خطاب کنیم. به لطف دن اسلات، گوئن فرصت کرد یک قهرمان از دنیا بره و با اون فداکاری بزرگی که انجام داد تونست شخصیت قدرتمند خودشو به رخ بکشه.

نویسنده برجسته و محبوب سایتمون در اینجا از این داستان به عنوان یکی از برترین های زمینه رمانس نیز یاد کرده. همانطور که بالا گفته شد این داستان به شکل غم انگیزی شخصیت گوئن رو ارتقاع داد. در واقع طی اتفاقاتی پیتر و گوئن راهی آزمایشگاه شغال شدن توی راه گوئن عنکبوتی رو دیدن و مطابق شکل بالا گوئن گفت که نسخه های بهتری هم ازش هست. ولی این وسط یه دیالوگ فوق احساسی رو از پیتر شاهد بودیم :

فقط یه گوئن استیسی وجود داره. و هرجا که ببینم میشناسمش!

بعد این صحنه احساسی گوئن با فداکاری تمام برای پیتر وقت میخره و فرصت میکنه که به عنوان یک قهرمان از دنیا بره.

 

6- مرگ گوئن استیسی (The Amazing Spider-Man #121-122)

مرگ گوئن استیسی (The Amazing Spider-Man #121-122)

مطمئنم شما هم مثل من که تا تیتر رو دیدم این داستان به یادم اومد شما هم همین اتفاق براتون افتاده. راستش این داستان (که اینجا ترجمه شده) اینقدر در سایت اسپایدی در تاپ لیست های فراوانی قرار گرفته و توصیف شده که چیزی به ذهنم نمیرسه که متن رو به صورت متفاوت ارائه بدم و چیز جدیدی اضافه کنم. اولین تراژدی جدی و واقعی پیتر پارکر بعد از تبدیل شدن به یک ابرقهرمان و قبول مسئولیت نجات جان مردم، مرگ دختری بود که او عاشقانه دوستش داشت. گوئن استیسی در کمیک های کلاسیک مردعنکبوتی حکم دختر معصومی را داشت که به نظر به همراه زن عمو می، دوستان پیتر، زیباترین بخش زندگی پیتر بودند. تنها عواملی که باعث میشدند او با وجود مشغله های اسپایدرمنی و شانس پارکری، همچنان شاد و خوشحال باشد. اما گوئن طی داستانی فوق احساسی به دست دشمن شماره یک مردعنکبوتی یعنی گرین گابلین ربوده و از بالای پل بروکلین بر زمین پرتاب کرد و بقیه ماجرا رو هم که حفظید ولی بنده ادامه میدم، پیتر سعی کرد که با پرتاب تار جان عزیز ترین دختر زندگی اش را نجات دهد اما این کار باعث شد فشار عظیمی بر گردن گوئن وارد شده و او به رحمت خدا برود. چیزی که بار احساسی داستان را دو چندان میکند این است که اسپایدی ابتدا فکر میکند که موفق شده و گوئن را نجات داده است اما بعدش از شدت تعجب حتی نمیدونه چی بگه و جسد بی جان گوئن رو بر بازوانش نظاره میکنه. در نهایت هم قسم یاد میکنه که انتقامشو میگیره. این داستان به قدری زیبا بود که در این مقاله از آن به عنوان یکی از ماندگارترین لحظات کمیک بوکی در داستان های مرد عنکبوتی نام برده شده و انقدر مورد استقبال هواداران قرار گرفته و محبوب شده که به عنوان بهترین داستان تاریخ مارول هم انتخاب شد. (خبرش اینجاست).

 

5- اسپایدرمن : داستان زندگی (Spider Man : Life story)

قصه زندگی اسپایدرمن

سری «مردعنکبوتی : داستان زندگی» تلاشی بود برای قرار دادن گذشته مردعنکبوتی درون یک مجموعه کمیک که موفقیت آمیز هم در اومد و تک تک لحظات مهم از زندگی اسپایدی را به تصویر کشید. به همین دلیل اگه با این نگرش به داستان نگاه کنیم تایین صحنه‌های احساسی در آن بسیار دشوار است. زیرا این لحظات با بخش های مهم و زندگی اسپایدی گره خورده اند. بهتره اینجوری بگم که این داستان شامل تمامی لحظات احساسی و مهم در تاریخچه مردعنکبوتی است پس اگه توی این مقاله جای نگیره جای تعجب داره. حتی نویسنده بهایی بیشتر نسبت به مرگ گوئن استیسی به این مورد داده است. خلاصه اگه دنبال داستانی هستید که مستقیم یا غیرمستقیم تمامی موارد این مقاله رو یه جا خدمتتون ارائه کنه بیاید و همین داستان رو بخونید. این داستان زیبا در وبسایت اسپایدی براتون با بهترین کیفیت و به دستان توانمند مترجمین و ادیتورهای کاربلد سایتمون ترجمه شده که برای خواندنش به اینجا مراجعه کنید.

 

4- مردعنکبوتی شگفت انگیز شماره 700 (The Amazing Spider-Man #700)

مردعنکبوتی شگفت انگیز شماره 700 (The Amazing Spider-Man #700)

قطعاً میدونید که این شماره مربوط به داستانی میشه که یکی از برترین دشمنان مرد عنکبوتی یعنی دکتر اختاپوس بر او چیره شد و جسم و ذهن خودش را وارد جسم و ذهن مردعنکبوتی کرد. این داستان هم بی تردید در بین احساسی های مردعنکبوتی قرار میگیره. خب ناسلامتی داریم راجب مرگ مردعنکبوتی حرف میزنیم، مگه ممکنه مردعنکبوتی عزیزمان به رحمت خدا بره و ما احساساتی نشیم؟ قطعاً نه! خب همین که ما پیتر پارکری رو میبینیم که توی جسم درب و داغون دکتر اختاپوس داره خودش رو به این ور اون ور میکوبه خیلی دردناک و احساسی هشتش. اما این در مقابل نقطه اوج داستان که در آن پیتر بدون هیچ خشمی و انتقامی خاطرات و جسمش رو به دوکی میده و بدون هیچ فوش و حرف های تهدید آمیز، فقط خواستار این هستش که دکتر اختاپوس هم در راهی قدم بزاره که پیتر تمامی زندگیشو صرف اون کرد. و در همین قسمت که شدیداً تکونتون میده شاهد دیالوگ های پیتر پارکر خیر خواه و انسان ترین قهرمان دنیای کمیک هستیم که این دیالوگ ها از لحاظ احساسی بار سنگینی دارن :

پیتر : مری جین ؟ اونا .. همشون اینجان ؟ بذار ببینمشون.

دکتر اختاپوییں : آره اینجان

پیتر : بهم قول بده که نذاری آسیبی بببینند.

دکتر اختاپوییں : قول میدم....

پیتر : همین برام...

 

3- انوال سال 2019 مردعنکبوتی دوست خوب محله (Friendly Neighbourhood Spider-Man Annual 2019)

انوال سال 2019 مردعنکبوتی دوست خوب محله (Friendly Neighbourhood Spider-Man Annual 2019)

غم‌انگیزترین داستان قابل تصوری که می‌توانست تنها در شش صفحه منتقل شود، لیا (Leah) داستان یک دختر جوان بی‌خانمان را دنبال می‌کند. با جزئیات بی‌رحمانه‌ای به ما نشان داده می‌شود که لیا در یک جعبه مقوایی پوشیده از عکس‌های مرد عنکبوتی می‌خوابد. او تصور می‌کند در حالی که در سردی و بی‌رحمی بیرون از خانه رنج می‌برد، به ماجراجویی‌های جالبی و لذت ‌بخشی می‌رود. خب حالا داستان چگونه به پایان می رسد؟ آیا مرد عنکبوتی به او کمک می کند؟ آیا او از فقر و بدبختی نجات میابد؟ باید بگم پایانش غم انگیزه! او در پایان میمیرد و میبینیم که تراژدی که در بالا خواندیم با این اتفاق به اوج خودش میرسد! و برای اینکه چند قطره اشک بیشتر ازتون کش برم، لازمه که بگم که در این کمیک نشان داده میشود که این دختر آخرین لحظات زندگی خودش را با تخیلات و رویای ماجراجویی و خوش گذرانی با ابرقهرمان محبوبش سپری میکند، غافل از اینکه مردعنکبوتی واقعی بر بالین او به سوگواری مشغول است.

 

2- مرگ هری آزبورن (The Spectacular Spider-Man #200)

مرگ هری آزبورن (The Spectacular Spider-Man #200)

میخوام ترقندی رو یادتون بدم که فوری اون رفیقتون که طرفدار اسپایدرمن هستش رو به گریه بندازید. فقط کافیه داستان مرگ هری آزبورن بهش یادآوری کنی که فوراً به هق هق بیوفته و مثل بل بل برات گریه بکنه! خب همگی از پیچیدگی رابطه بین پیتر و هری اطلاع دارید. لازمه بگم که رابطه این دو رفیق خوب همیشه دچار تنش هایی بوده ولی همیشه به خوبی ختم شده و هرگز این دو رفیق حاضر نشدن که با خوردن گوشت همدیگه استخوان هایشان را بیرون بیندازند. همین اتفاق توی این داستان هم رخ داد و ما شاهد بودیم که هری دوباره خبیث شده و داره به پیتر فشار میاره و اذیتش میکنه. بعد کش و قوس هایی این دو رفیق باهم مبارزه میکنن و اسپایدرمن زخمی میشه و هری هم اونو توی یه ساختمان درحال انفجار رها میکنه و میره. ولی بعدش مثل همون قضیه استخوان ها متوجه اشتباهش میشه و برمیگرده و رفیقشو نجات میده و هنگام مرگ هم اونو رفیق صمیمی خطاب میکنه. طبق چیزی که استاد گفتن، لازمه بگم نویسنده و طراح این مرگ رو بی هیچ دیالوگی و تنها با روایت تصویر به تصویر کشیدن که اطلاعات فراوانی میشه ازش گرفت. لطفاً برید اینجا و با بهترین ترجمه این داستان رو بخونید و اگه میتونید گریه نکنید!

 

1- بهترین داستان تاریخ مردعنکبوتی (Amazing Spider-Man #248)

بهترین کمیک مرد عنکبوتی

اکثر افرادی که با خط داستانی «بچه ای که عکس های مرد عنکبوتی را جمع آوری میکرد» روبرو شدند، احتمالاً انتظار نداشتند که همزمان دلشان هم بشکند و هم گرم شود. با این حال، به نوعی، زمانی که این داستان به آن‌ها گفته شد و آنها داستانی را که در آن بچه‌ای که مرد عنکبوتی به دیدارش می‌رود و اسرار بی‌شماری را با او در میان می‌گذارد، مانند چگونگی کارکرد قدرت هایش، و حتی هویت مخفی و... و همینطور باهم بسیار سرگرم میشوند و خوش می‌گذرانند، خواندند. دقیقاً همین احساس را تجربه کردند. همانطور که انتظار دارید، داستان به اندازه کافی دوست داشتنی است. اگرچه در تعجب مانده اید که چرا اسپایدی همه این جزئیات مهم را به یک بچه ده ساله میگوید باید درست تا آخرین صفحه داستان صبر کنید. تا به شما ساختمانی که این بچه در آن اقامت دارد نشان داده شود. ساختمانی که محل اقامت سرطانی هاست. این داستان ثابت می‌کند که گاهی اوقات گریه کردن در داستان های کمیک بوکی خیلی خوبه و فوق‌العاده حال میده! بنده تجربه شو دارم و با تک تک پانل های این داستان خندیدم و گریه کردم. پس از دستش ندید و برید به اینجا و با ترجمه اسپایدی بخونید و گریه کنید که خیلی حال میده!

 

نویسنده: احسان زینالی

Ehsan Spider

Ehsan Spider

All rights reserved © Spidey.ir 2021

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

بهترین داستان مرد عنکبوتی در سال 1999 ترجمه شد+ لینک دانلود

بهترین کمیک های مرد عنکبوتی به زبان فارسی

20 داستان كمیك بوكی كه اشكتان را در می آورند ...

رتبه بندی 15 داستان شوکه کننده تاریخ مرد عنکبوتی

بهترین داستان های مرد عنکبوتی در 10 سال گذشته

10 تغییر بزرگی که مرد عنکبوتی در طول عمرش تجربه کرده است

15 بلای بزرگی كه گرین گابلین بر سر مرد عنكبوتی آورده

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی در 10 سال گذشته

برترین و مهم ترین شخصیت های جدید مارول در 10 سال گذشته

مهم ترین داستان های مارول در 10 سال گذشته

10 لحظه در داستان های مارول که دنیای کمیک بوک را تکان داد!

شماره آخر از کمیک "داستان زندگی مرد عنکبوتی" ترجمه شد + لینک دانلود

جنجالی ترین داستان های كمیك بوكی در 20 سال گذشته!

رتبه بندی 10 تراژدی بزرگ مرد عنکبوتی

10 داستان ترسناک برتر مرد عنکبوتی

تاریخچه کمیک بوک های اسپایدرمن - قسمت اول

تاریخچه کمیک بوک های اسپایدرمن - قسمت دوم

15 داستان برتری كه «دان اسلات» (DAN SLOTT) تا به حال نوشته

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn